eitaa logo
مدیریت در اسلام
639 دنبال‌کننده
730 عکس
122 ویدیو
24 فایل
#مدیریت_در_اسلام رسانه بنیاد فقهی مدیریت اسلامی حوزه علمیه قم آشنایی با مجموعه: https://eitaa.com/madineyefazele/1935 کانال دروس: @d_bonyadfeghhi1386 قم، بلوار امین، کوچه ۸، خیابان شهید اسحاقی ۰۲۵۳۲۶۱۶۷۹۷ fiim.ir ارتباط: @mottahed_m
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️ملاحظاتی پیرامون مسجدسازی و مسجدداری (بخش اول) مسجد محله‌ساز دارای چگونه معماری است و چه نهادها و تأسیساتی در ساختمان آن ضروری است؟ در چارچوب ، امارت محله در اختیار مسجد است و بسیاری از واحدهای تحمیل‌شده به مسجد غیرضروری تلقی میشوند؛ مانند بسیج، کانون فرهنگی، موقوفات تجاری، هلال احمر، مهد کودک، مرکز نیکوکاری، پیش‌دبستانی، مهد قرآن، صندوق قرض‌الحسنه و ... . ساحت مسجد اصالتا پذیرای این نهادها نیست. این الحاقات غیر متناسب با ساختمان مسجد ناشی از عدم فهم کارکردهای مسجد است؛ بگونه‌ای که مسجد طراز اسلام را مسجدی دارای خدمات اجتماعی دانسته‌اند و فکر کرده‌اند که تمامی این خدمات باید در ساختمان مسجد باشند و چهره‌ی آن را غیرمتعادل و غیرمعنوی نمایند. در حالیکه مسجد اصیل تاب این زوائد را ندارد. مسجد طراز مطابق با طرح اتحاد امامت و امارت همه‌ی نهادها را در اختیار مسجد و امامت آن قرار می‌دهد که هر یک از نهادهای فوق‌الذکر را نیز شامل می‌شود. هر کدام از آنها ذیل یکی از قوای ثلاث (امنا، محله‌یاری و امر به معروف) مندرج هستند، مثلا مهدکودک یا مهدقرآن و پیش دبستانی و امثال آن در مجموعه‌ی آموزش وپرورش میگنجد که خود زیرمجموعه‌ی قوه‌ی مجریه‌ی محله است که آن هم زیرنظر امام مسجد است. با این حساب دیگر نیازی نیست که داخل مسجد تعبیه شوند، بلکه در سازمان رسمی خود و در ساختمان ممهّد خود واقع هستند و هر جا هستند در اختیار مسجدند. و همین طور است سایر نهادها. اگر مثل حجره‌های بازار، یا صندوق خیریه و قرض‌الحسنه، سفره‌خانه، زورخانه و ... را لحاظ کنیم، اینها نهادهایی اقتصادی، امدادی، تجاری و ورزشی هستند که تماما در قوه‌ی مجریه می‌گنجند که در اختیار مسجد است. بنابراین با حذف این پیرایه‌های زائد از ساحت مسجد، شاهد مسجدی و خواهیم بود که قداست، اصالت، معنویت و آرامش دارد و با همین حالت رهبری تمامی نهادهای محله را به عهده می‌گیرد. بر این اساس این بهانه یا توهم که مسجد درآمد می‌خواهد، زدوده میشود زیرا که تمامی بودجه‌ی محله با نظارت امامت از بازارچه‌ی موقوفه‌ی محله جذب میشود که از ردیف‌های آن اداره‌ی هزینه‌های ضروری مسجد است. فقه الاداره رسالت دارد تا از مسجد پیرایه‌زدایی کند و مسجد محله‌ساز و مسجد متحد با امارت را هر چه ساده‌تر، سالم‌تر، زیباتر و معنوی‌تر پیشنهاد دهد. برگرفته از دروس فقه التنظیم، فقه سازمان و سازماندهی از استاد سیدصمصام‌الدین قوامی (در دست تدوین) @madineyefazele
▪️ملاحظاتی پیرامون مسجدسازی و مسجدداری (بخش دوم) مسجد محله‌ساز دارای کدام خصوصیات معماری است؟ در یک محله، برای مدیریت هر چه بهتر نیاز به دو نوع نهاد داریم: اول، نهاد تصمیم‌ساز و ناظر بر قوانین محلی و و دوم، تشکل‌ها، اجتماعات و محلی. جایگاه مسجد در یک محله از نوع اول است، یعنی مسجد نهادی است که محور بی‌بدیل محله به عنوان نهاد تصمیم‌ساز و پیشران محلی است. مسجد مطلوب اسلامی-ایرانی مسجدی است که تاثیرات مسجد النبی و مسجد کوفه را در حد یک محله داشته باشد، لذا بدیهی است که مسجد محله‌ساز به هر نمازخانه‌ای اطلاق نشود. پس یک مسجد نیازی به تأسیسات زائد بر ضروریات مسجدیه ندارد و خیلی از تأسیسات غیر ضروری که به تدریج پدید آمده است باید به مقر اصلی خودش در یکی از اضلاع میدان محله برگردد، یعنی اگر نهادی علمی و آموزشی است به ضلع شرقی، اگر نهاد اداری و اجتماعی است به ضلع غربی و اگر نهاد اقتصادی و تجاری است به ضلع شمالی، یعنی بازار محله برمیگردد و مسجد محله از هر نوع نهاد و تشکلی خالی میشود، مگر دفتر کار امام که همان دارالامامه است. با حاکم شدن چنین الگویی، حالت قدسی و آرام مسجد حفظ میشود، مثل حسینیه جماران و حسینیه امام خمینی که ضمن ولایت بر امارات تقنینی و اجرائی و قضائی کشور، سادگی و قداست خود را حفظ کرده و مراکز اقتصادی و تجاری ندارند. مگر نهادهایی برای اداره بیت رهبری (همان دارالامامه) که امر علی حده و جداگانه است. به هر حال باید گفت که مرکز امامت که مسجد است، بسیار ساده، خلوت و آرام است و دستگاه اداری نیست، بلکه شاکله‌ای با محوریت روحانیت و معنویت دارد که باید حفظ شود. البته باید دارای وسعت لازم، زیبایی، خرمی، جمال و جلال توأمان، ظرافت و عظمت همزمان و زیبایی و شکوه باشد و ایضاً فاصله مناسب با مساجد دیگر داشته باشد؛ فاصله‌ای معین و سازمانی، مطابق رده و کد مسجد، دارای صحن و سرا و شبستان و رواق و حیاط و ایوان‌های چهارگانه باشد. مساجد هر رده باید شکلی یکسان داشته باشند و با مطالعه فقهی و تاریخی بر اساس الگوی استنباط شده و اجتهادشده بنا شوند، نه بر اساس سلیقه و زیبایی‌شناسی بی‌مبنای مهندسان و معماران جدید. البته ویژگی‌های اقلیمی و سنت‌های معماری هر سرزمینی به جهت حفظ هویت ملی باید حفظ شود، برای مثال ساخت مسجدی به سبک مساجد عثمانی در زاهدان یا ساخت مناره‌هایی به سبک معماری حجاز و عربستان در قم زیبنده نیست و برای فرهنگ ملی نقش مخرب و آسیب‌زا دارد. نباید نسبت به عرف و فرهنگ و اقتضاء زمان و مکان افراط و تفریط کرد. نباید یکسره تسلیم فرهنگ ها شد و نباید فرهنگ‌ها و عرف‌های گوناگون که بخشی از آنها میتواند به عنوان سیره متشرعه حتی مبنای شرعی هم پیدا کند را نادیده گرفت. برای تحقق اسلام ناب باید تا میتوان از مسجد پیرایه‌زدایی کرد و مسجدی که معصوم میخواهد و به آن رضایت میدهد ساخت. باید از خود بپرسیم اگر معصوم هم اکنون ظاهر و قاهر و حاکم شود، چه مسجدی می‌سازد؟ تا چه حد عرف معماری و زیبایی‌شناسی اقوام و سرزمین‌های مختلف را محترم می‌شمرد و تا چه حد در آنها تغییر ایجاد میکند؟ آیا معصوم همه بناها و ساخت و سازها را تأیید می کند؟ @madineyefazele
▪️ملاحظاتی پیرامون مسجدسازی و مسجدداری (بخش سوم) کالبد اصلی مسجد ایرانی متشکل از چه اجزائی است؟ ابراهیم عزالدین، دانشمند هنرشناس سوئیسی در کتابی با نام هنر مقدس در تحلیل هنر اسلامی، نکته‌ای را درباره وجود یک نقشه‌ی متحدالشکل برای بنای مساجد در سرزمینهای اسلامی بیان میکند. او میگوید مسجد در همه جای جهان اسلام، ساختمانی مکعبی با سقفی گنبدی است که گنبد نماد آسمان و مکعب نماد زمین است و اتصال این دو رمز اتحاد بین زمین و آسمان است. یعنی پی و قاعده‌ی مستطیل شکل عمارت با زمین مطابقت دارد و قبه‌ی کروی شکل با آسمان. اما اتصال بین این دو به سادگی امکانپذیر نیست، یعنی تبدیل مربع به دایره نیاز به یک ظرافت خاص دارد که هنر آن از آن ایرانی‌ها بوده است‌. هنرمندان معمار این کار دشوار را با یک ابتکار ناب انجام داده‌اند، یعنی اضافه کردن یک هشت ضلعی بین ساختمان شبستان و گنبد که به نام ساق گنبد شناخته میشود. بر این اساس، میان پیِ مکعبی و قبه‌ی کروی، معمولاً یک ساقه‌ی هشت‌گوش یا هشت ضلعی جا میگیرد. (متشکل از چند گوشواره). این شکل به غایت پرمعنا، عقلانی و کامل به مثابه حلقه واسط بین عالم لطیف روحانی و عالم کثیف جسمانی است. این شکل مستقیماً از حکمت اسلامی نشأت میگیرد، یعنی گنبد نماد احدیت است و نقوش داخل گنبدخانه رمزی از غموض درونی ذات احدی خداوند و اعیان ثابته‌ای که در مقام واحدی او جای گرفته‌اند که دائماً منتظر یک اشاره و اراده از او هستند تا با فرمان کُن از مقام کمون به مقام بروز و ظهور برسند. یک پله پائین‌تر از گنبد، ساق هشت ضلعی قرار دارد. یعنی گنبد تک ضلعی مستقیماً به مکعب نمازخانه متصل نمیشود، بلکه بین آن دو یک حلقه‌ی واسط قرار دارد، همچنانکه بین عالم ناسوت و عالم جبروت، عالم ملکوت یا برزخ قرار دارد (با نمادهای تمثیلی عالم مثال، عالم خیال منفصل، جابلقا، جابلسا یا هورقلیا). در پائین‌ترین سطح، مکعب قرار میگیرد که رمز عالم کثرت یا دنیاست. پس صعود از مکعب به سوی کره و نزول از کره به سوی مکعب، رمز تبدیل کثرت به وحدت و تجلی وحدت در کثرت‌هاست، تفسیری کامل و زیبا از آیه انا لله و انا الیه راجعون که به مثابه یک سیر درونی و انفسی در جریان عبادت نمازگزار در مسجد اتفاق می‌افتد و تمام این نقشه‌ی هندسی زیبا برای آن است که لحظه‌ای این سیر رفت و برگشت به خاطر نمازگزار متبادر شود. الگوی روحانی هر بنای قبه‌دار یا گنبدی در حدیث معراج پیامبر نهفته است. در این حدیث رسول خدا گنبدی عظیم را توصیف میکند که از صدف سپید ساخته شده و بر چهار پایه در چهار کنج قرار دارد که چهار جوی آب و شیر و عسل که انهار بهشتی هستند از آنها جاری میشود. گنبد (یعنی ذات الهی) تمام هستی را در بر میگیرد (اشاره به معنای وحدت وجود). اگر گنبد نماد روح کلی است، ساقه یا گریو هشت‌ضلعی گنبد نماد چهار فرشته‌ی حامل عرش است که به گفته رسول خدا در قیامت چهار فرشته دیگر به آنها اضافه میشوند. در برخی روایات شیعه نیز این هشت حامل عرش الهی به نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، محمد، علی و حسنین تفسیر شده است. از نگاه دانشمندان، علاقه و اشتیاق فراوان ایرانیان به عالم مثال، ملکوت و بینابینی انعکاسی از موقعیت خود آنان مابین شرق و غرب است، جایی که در تفکر و حکمت ایران، عالیترین شکل اتصال و اتحاد عالم ماده با ملکوت در صور مثالی تجسم پیدا کرده است و قالب آن را در تمام شئون هنر ایرانیان، از نقشه‌ی فرش‌ها، تا مینیاتورها و و حتی اشعار حافظ و سعدی میتوان پیدا کرد. نکته تاریخی: آخرین مسجد ایرانی که طبق این الگو ساخته شده است، مساجد بازار تهران در زمان مشروطه و مسجد اعظم قم در زمان پهلوی است. پس از آن، ساق هشت ضلعی از معماری مساجد ایرانی حذف شده است. هنرشناسان این حذف را نه یک اتفاق معمارانه، بلکه نماد زوال تمدنی ایران در نتیجه انقلاب مرتجعانه مشروطه میدانند. یعنی از این زمان، عالم ملکوت یا خیال منفصل که همیشه از ابن سینا تا سهروردی و ملاصدرا جزئی جدائی‌ناپذیر از تفکر و فلسفه ایرانیان بوده از تفکر آنان حذف میشود و نیز از همین زمان، معماری و شهرسازی، نقاشی، شعر و ادبیات و دیگر شئون تمدنی ایران رو به زوال و انحطاط میگذارد. مساجدی که در صد سال اخیر در ایران ساخته‌ شده‌اند، تقریباً هیچکدام نمادی از سنت فکری و معماری اسلامی ایرانی نیستند و از آن خروج کرده‌اند. امروزه در بنای مساجد ایران نه تنها ساق هشت‌ضلعی، بلکه بعضاً گنبد هم حذف شده، یعنی تفکری زشت، مادی، سکولار و بی‌اصالت بر معماری امروز ما حاکم شده است. نقطه نهائی این فاجعه را میتوان در بناهایی مانند مصلای تهران و مسجد ولیعصر تهران مشاهده کرد. حال بهتر میشود فهمید که چرا مردم و جوانان از مساجد امروزی فراری‌اند اما همین مردم، حتی بی‌دین‌ها و بی‌اعتقادهایشان حاضرند برای رفتن به مساجد قدیمی پول بلیط هم بپردازند. @madineyefazele