eitaa logo
مدرس فقهی امام محمد باقر علیه‌السلام
2.3هزار دنبال‌کننده
938 عکس
92 ویدیو
122 فایل
قالَ الصَّادقُ علیه‌السلام: مَنْ تَعَلَّمَ اَلْعِلْمَ وَ عَمِلَ بِهِ وَ عَلَّمَ لِلَّهِ دُعِيَ فِي مَلَكُوتِ اَلسَّمَاوَاتِ عَظِيماً قم، خیابان معلم، نبش کوچه ۲۱ کانال دروس مدرس فقهی در ایتا و تلگرام: @dars_madras_emb
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حیات علمی یکی از فقهای اصحاب حضرت رضا علیه‌السلام كَانَ لِيُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ أَرْبَعُونَ أَخاً يَدُورُ عَلَيْهِمْ فِي كُلِّ يَوْمٍ مُسَلِّماً، ثُمَّ يَرْجِعُ إِلَى مَنْزِلِهِ فَيَأْكُلُ وَ يَتَهَيَّأُ لِلصَّلَاةِ، ثُمَّ يَجْلِسُ لِلتَّصْنِيفِ وَ تَأْلِيفِ الْكُتُبِ، وَ قَالَ يُونُسُ: صُمْتُ عِشْرِينَ سَنَةً وَ سَأَلْتُ عِشْرِينَ سَنَةً ثُمَّ أَجَبْتُ. ... سَمِعْتُ الْفَضْلَ بْنَ شَاذَانَ، يَقُولُ‏: حَجَّ يُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ أَرْبَعاً وَ خَمْسِينَ حَجَّةً، وَ اعْتَمَرَ أَرْبَعاً وَ خَمْسِينَ عُمْرَةً، وَ أَلَّفَ أَلْفَ جِلْدٍ رَدّاً عَلَى الْمُخَالِفِين‏. 📚رجال الكشي؛ ص۴۸۵ یونس بن عبدالرحمن چهل برادر [و قوم و خویش] داشت که هرروز برای سلام [و احوال‌پرسی] سراغ آن‌ها می‌رفت. سپس به منزلش باز می‌گشت، غذایی می‌خورد و برای نماز آماده می‌شد. سپس به تصنیف و تألیف کتب می‌نشست. او می‌گفت: بیست سال سکوت کردم، بیست سال سوال کردم و سپس به پاسخگویی پرداختم. فضل بن شاذان می‌گوید: یونس بالغ بر یک هزار کتاب در رد مخالفان شیعه تالیف کرد. @madras_emb
💠 ورع ❖ صفوان بن یحیی بَجَلی کوفی از اصحاب و راویان امام کاظم و امام رضا و امام جواد و وكیل امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام ورع او به مرتبه ‏ای بود که در بعضی از سفرها شتر کسی را به کرایه گرفته بعضی از احباب او به طریق ودیعت دو دینار به او داد که آن را به اهل کوفه رساند صفوان از مکاری (۱) خود تا اذن نطلبید آن را در میان بار ننهاد.(۲) ....................................... ۱. قاطرچی ۲. رجال النجاشی؛ ص۱۹۷ @madras_emb
🔆 حرصِ ممدوح در کلام حضرت رضا علیه‌السلام عن الرضا علیه السلام: ... وَ احْرِصُوا عَلَى قَضَاءِ حَوَائِجِ‏ الْمُؤْمِنِينَ‏ وَ إِدْخَالِ‏ السُّرُورِ عَلَيْهِمْ وَ دَفْعِ الْمَكْرُوهِ عَنْهُمْ فَإِنَّهُ لَيْسَ شَيْ‏ءٌ مِنَ الْأَعْمَالِ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ الْفَرَائِضِ أَفْضَلَ مِنْ إِدْخَالِ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِن‏ ... 📚بحار الأنوار، ج‏۷۵، ص۳۴۷ @madras_emb
🗓تقویم شیعه؛ ☑️ ۱۷ ذی القعدة سالروز وفات آیت‌الله‌العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم 💠 حرف مرد دوتاست ❖ آیت الله العظمی شبیری زنجانی: ● از آسید عبدالکریم اردبیلی شنیدم: در اردبیل، استادی باب رابع مغنی را تدریس می‌کرد و وقتی به عبارت «زید فی رزق عمرو عشرون دیناراً» رسید، عبارت را چنین خواند: «زَیدٌ فی رزق ...». شاگردان به او تذکّر دادند که «زِیدَ» صحیح است نه «زَیدٌ»! او مخالفت کرد و بر همان اشتباه پافشاری کرد. آن استاد از اشتباهش دست برنداشت و تا وقت مرگ هر وقت به این قسمت باب رابع می‌رسید، عبارت را به همین شکل اشتباه می‌خواند. ● از مرحوم حاج آقای والد شنیدم: آقای حاج شیخ می‌فرمود: معروف است که می گویند: «حرف میرد یکی است»، ولی من می‌گویم: حرف مرد دوتا است. مرد آن است که اگر فهمید حرفش باطل است، برگردد و بر اشتباه خود پافشاری نکند. ● مرحوم حاج آقای والد نقل می‌کرد: آشیخ زین العابدین پدر آقا ریحان‌الله نخعی گلپایگانی عالم و ملّا و بزرگی در گلپایگان بود. وی به «درر الاصول» حاج شیخ چهار اشکال کرده بود. مرحوم حاج شیخ بالای منبر دوتا از آن اشکالات را قبول و دوتا را رد کرد. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۴؛ ص۵۰۸ @madras_emb
🔆 اهتمام جدی اصحاب به انجام تمامی دستورات ائمه طاهرین علیهم‌السلام احمد بن اسحاق گويد: خدمت حضرت ابى محمد امام حسن عسکری عليه‌السلام رسيدم و درخواست كردم چيزى بنويسد كه من خطش را ببينم تا هر وقت ديدم بشناسم، حضرت فرمودند: بسيار خوب، سپس فرمودند: اى احمد! خط با قلم درشت و ريز در نظرت مختلف مي‌نمايد، مبادا به شك افتی (اسلوب خط را ببين نه ريز و درشتيش را) آنگاه دوات طلبيد و خط نوشت و مركب را از ته دوات به سرش مي‌كشيد. وقتى حضرت مي‌‌نوشتند با خود گفتم: تقاضا مي‌كنم قلمى را كه با آن مي‌نويسد، به من ببخشد، چون از نوشتن فارغ شد، با من حرف ميزد و تا مدتى قلم را با دستمالش پاك مي‌كرد، سپس فرمود: بگير، اى احمد! و قلم را به من داد. گفتم: قربانت گردم، مطلبى در دل دارم كه بخاطر آن اندوهگينم، مي‌خواستم آن را از پدر شما بپرسم، پيش آمد نكرد، فرمودند: اى احمد! چيست آن؟ عرض كردم: آقاى من! از پدران شما براى ما روايت كرده‌اند كه: «أَنَّ نَوْمَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَى أَقْفِيَتِهِمْ‏ وَ نَوْمَ‏ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى أَيْمَانِهِمْ‏ وَ نَوْمَ الْمُنَافِقِينَ عَلَى شَمَائِلِهِمْ‏ وَ نَوْمَ الشَّيَاطِينِ عَلَى وُجُوهِهِمْ» خوابيدن پيغمبران بر پشت و خوابيدن مؤمنين به جانب راست و خوابيدن منافقين به جانب چپ و خوابيدن شياطين برو افتاده و دمر است. فرمودند: چنين است. عرض كردم: آقاى من! من هر چه كوشش مي‌كنم به دست راست بخوابم، ممكن نمي‌شود و خوابم نمي‌برد، حضرت ساعتى سكوت نمود، سپس فرمود: احمد! نزديك من بيا. نزديكش رفتم، فرمود: دستت را زير لباست ببر، من بردم. آنگاه دست خود را از زير جامه‏‌اش در آورد و زير جامه من كرد و با دست راست خود به پهلوى چپ من و با دست چپ خود به پهلوى راست من كشيد- تا سه بار- احمد بن اسحاق گويد از آن زمان كه با من چنان كرد، نتوانستم به پهلوى چپ بخوابم و ابدا بر آن پهلو خوابم نمي‌برد. 📚 الكافي؛ ج‏۱؛ ص۵۱۳ @madras_emb
🔆 توصیه‌های مهم حضرت رضا علیه‌السلام به شیعیان در نامه به عبدالعظیم حسنی ✔️ صداقت، ادای امانت، سکوت، ترک مجادله، دیدار دوستان، پرهیز از اختلاف، آزار نرساندن و بدخواه نبودن الإمام الرضا عليه السلام ـ لِعَبدِ العَظيمِ الحَسَنِيِّ ـ : يا عَبدَ العَظيمِ ، أبلِغ عَنّي أولِيائِيَ السَّلامَ، وقُل لَهُم أن لا يَجعَلوا لِلشَّيطانِ عَلى أنفُسِهِم سَبيلاً، ومُرهُم بِالصِّدقِ فِي الحَديثِ وأداءِ الأَمانَةِ، ومُرهُم بِالسُّكوتِ، وتَركِ الجِدالِ فيما لا يَعنيهِم ، وإقبالِ بَعضِهِم عَلى بَعضٍ، وَالمُزاوَرَةِ، فَإِنَّ ذلِكَ قُربَةٌ إلَيَّ ولا يَشغِلوا أنفُسَهُم بِتَمزيقِ بَعضِهِم بَعضًا... 📚 الاختصاص، ص۲۴۷ امام رضا عليه السلام به عبدالعظيم فرمودند: اى عبدالعظيم! دوستانم را از جانب من سلام برسان و به آنان بگو كه شيطان را به خود راه ندهند؛ و ايشان را به راستگويى و امانتدارى سفارش كن. به آنان توصيه كن كه خاموشى گزينند و بحث و جدلهاى بيهوده را رها كنند، به يكديگر روى آورند و به ديدن هم بروند؛ زيرا كه اين امور، باعث نزديك شدن به من مى‌شوند. دوستان من نبايد اوقات خود را به مخالفت و دشمنى با يكديگر مشغول سازند ... ◾️۲۳ ذي‌القعدة؛ به‌نقلی شهادت امام رئوف حضرت اباالحسن علی بن موسی الرضا «علیه‌السلام» و روز زیارتی آن حضرت @madras_emb
🔆 پیامد برداشت ناصواب و پایبندی به آن، در کلام نورانی امام رئوف علیه‌السلام ... يا ابْنَ أَبِي مَحْمُودٍ إِذَا أَخَذَ النَّاسُ‏ يَمِيناً وَ شِمَالًا فَالْزَمْ طَرِيقَتَنَا فَإِنَّهُ مَنْ لَزِمَنَا لَزِمْنَاهُ وَ مَنْ فَارَقَنَا فَارَقْنَاهُ إِنَّ أَدْنَى مَا يَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِيمَانِ أَنْ يَقُولَ لِلْحَصَاةِ هَذِهِ نَوَاةٌ ثُمَّ يَدِينَ بِذَلِكَ وَ يَبْرَأَ مِمَّنْ خَالَفَهُ يَا ابْنَ أَبِي مَحْمُودٍ احْفَظْ مَا حَدَّثْتُكَ بِهِ فَقَدْ جَمَعْتُ لَكَ خَيْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. 📚 عيون أخبار الرضا علیه‌السلام؛ ج‏۱؛ ص۳۰۴ حضرت امام رضا علیه‌السلام فرمودند: ای ابن‌ابی‌محمود! وقتی مردم به چپ و راست می‌روند، تو ملازم طریقه ما باش، زیرا هر کس با ما همراه شود، ما با او همراه خواهیم بود، و هر کس از ما جدا شد، ما نیز از او جدا خواهیم شد. کم‌ترین چیزي که باعث می‌شود انسان از ایمان بیرون رود این است که در مورد سنگ ریزه بگوید این هسته است، و سپس بدان معتقد شده و از مخالفین خود تبري جوید! اي ابن‌ابی‌محمود! آنچه را برایت گفتم حفظ کن و نگه‌دار، زیرا خیر دنیا و آخرت را برایت در این گفتار گردآوري کردم. @madras_emb
💠 عقوبت جسارت به عالم ❖ آیت الله العظمی شبیری زنجانی: نقل کرده‌اند که شیخ انصاری و آقا سید علی شوشتری با هم در راه نجف و کربلا بودند، آنها از راه شطّ می‌رفتند و بر قایقی سوار بودند، مرد عربی به شیخ جسارت می‌کرده و دائم در جای تنگ قایق به شیخ فشار وارد می‌آورده، ولی شیخ ساکت بوده و هیچ جوابی نمی‌داده است. مرحوم آقا سید علی به شیخ می‌گوید: چیزی در جواب این بگو، ولی شیخ پاسخی نمی‌دهد. آن مرد عرب مدام‌ به شیخ اهانت می‌کرده است. در نزدیکی مقصد ناگهان‌ آن‌ مرد سیاه می‌شود و از دنیا می‌رود. آقا سید علی می‌گوید: من از همین می‌ترسیدم، از شما خواستم‌ که جوابی دهید تا از گناه این مرد کاسته شود و به این مجازات مبتلا نشود. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۱؛ ص۱۴۰ @madras_emb
💠 عرفه و دعا برای مومنین ... عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قَالَ:، رَأَيْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جُنْدَبٍ وَ قَدْ أَفَاضَ مِنْ عَرَفَةَ، وَ كَانَ عَبْدُ اللَّهِ أَحَدَ الْمُتَهَجِّدِينَ‏، قَالَ يُونُسُ، فَقُلْتُ لَهُ قَدْ رَأَى اللَّهُ اجْتِهَادَكَ مُنْذُ الْيَوْمِ! فَقَالَ لِي عَبْدُ اللَّهِ: وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ، لَقَدْ وَقَفْتُ مَوْقِفِي هَذَا وَ أَفَضْتُ، مَا سَمِعَنِي اللَّهُ دَعَوْتُ لِنَفْسِي بِحَرْفٍ وَاحِدٍ، لِأَنِّي سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ (علیه السلام) يَقُولُ: الدَّاعِي‏ لِأَخِيهِ‏ الْمُؤْمِنِ‏ بِظَهْرِ الْغَيْبِ‏ يُنَادَى‏ مِنْ أَعْنَانِ‏ السَّمَاءِ، لَكَ بِكُلِّ وَاحِدَةٍ مِائَةُ أَلْفٍ، فَكَرِهْتُ أَنْ أَدَعَ مِائَةَ أَلْفٍ مَضْمُونَةً لِوَاحِدَةٍ لَا أَدْرِي أَجَابَ إِلَيْهَا أَمْ لَا. 📚 رجال الكشي؛ ص۵۸۶ یونس بن عبدالرحمن گوید که من عبدالله بن جندب را در عرفات ديدم و حال هيچ كسي را بهتر از او نديدم، پيوسته دستهاي خود را به سوي آسمان بلند كرده بود و آب ديده‌اش جاري بود، چون مردم فارغ شدند گفتم وقوف هيچ كس را بهتر از وقوف تو نديدم. گفت: به خدا قسم دعا نكردم مگر برادران مؤمن خود را. زيرا كه از امام كاظم عليه السلام شنيدم كه فرمودند: «هر كه دعا كند از براي برادر مؤمن خود در غياب او، از عرش به او ندا رسد كه از براي تو صد هزار برابر او باد» پس من نخواستم كه دست بردارم از صدهزار برابر دعاي ملك كه البته مستجابست براي يك دعاي خود كه نمي دانم مستجاب خواهد شد يا نه؟ @madras_emb
☀️ از کرامات حضرت هادی علیه‌السلام 💠 نعمت‌های فراموش شده عَنْ أَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ قَالَ: أَصَابَتْنِي ضِيقَةٌ شَدِيدَةٌ فَصِرْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام فَأَذِنَ لِي فَلَمَّا جَلَسْتُ قَالَ يَا أَبَا هَاشِمٍ أَيُّ نِعَمِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكَ تُرِيدُ أَنْ تُؤَدِّيَ شُكْرَهَا قَالَ أَبُو هَاشِمٍ فَوَجَمْتُ فَلَمْ أَدْرِ مَا أَقُولُ لَهُ فَابْتَدَأَ ع فَقَالَ رَزَقَكَ الْإِيمَانَ فَحَرَّمَ بِهِ بَدَنَكَ عَلَى النَّارِ وَ رَزَقَكَ الْعَافِيَةَ فَأَعَانَتْكَ عَلَى الطَّاعَةِ وَ رَزَقَكَ الْقُنُوعَ فَصَانَكَ عَنِ التَّبَذُّلِ يَا أَبَا هَاشِمٍ إِنَّمَا ابْتَدَأْتُكَ بِهَذَا لِأَنِّي ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُرِيدُ أَنْ تَشْكُوَ إِلَيَّ مَنْ فَعَلَ بِكَ هَذَا وَ قَدْ أَمَرْتُ لَكَ بِمِائَةِ دِينَارٍ فَخُذْهَا. 📚 الأمالي (للصدوق)؛ ص۴۱۲ ابوهاشم جعفری گوید: وقتی فقر و فاقه بر من شدت کرد خدمت حضرت امام علی نقی علیه السلام شرفیاب شدم پس مرا اذن داد پس چون نشستم فرمود: ابوهاشم! کدام نعمتهای خدا را که به تو عطا کرده می‏توانی ادا و شکر آن کنی؟ ابوهاشم گفت ندانستم چه جواب گویم پس خود آن حضرت ابتدا کرد فرمود: - ایمان را روزی تو کرد پس حرام کرد به سبب آن بدن تو را بر آتش - و روزی کرد تو را عافیت تا اعانت کرد تو را بر طاعت - و روزی کرد تو را قناعت پس حفظ کرد تو را از ریختن آبرویت. ای ابوهاشم! من ابتدا کردم تو را به این کلمات به جهت آنکه گمان کردم که تو اراده کرده‏ ای که شکایت کنی نزد من از آنکه با تو این همه انعام کرده و امر کردم که صد دینار زر سرخ به تو دهند بگیر آن را. @madras_emb
🗓 ۲۲ ذی‌الحجه سالروز وفات مرحوم حاج شیخ عباس قمی 💠 دقّت و اخلاص در تألیف کتاب آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● این قضیه را از آقای واله، از منبری‌های متّقی مشهد، شنیدم که می‌گفت: بعضی از کتاب‌فروش‌ها با مرحوم حاج میرزا علی محدّث‌زاده قرار گذاشته بودند که بعضی از نواقص مفاتیح الجنان را رفع کنند. برای مثال اگر شعری نوشته شده، ولی اسم شاعرش ذکر نشده است، اسم شاعر ذکر شود یا اگر در جایی گفته: «برای این مطلب به اقبال رجوع شود»، همان جا دعا نقل شود تا نیازی به مراجعه نباشد؛ چون همه اشخاص به این کتاب‌ها دسترسی ندارند. آقای حاج میرزا علی هم قبول کرد. ● حاج میرزا علی شب در رؤیا پدرش را می‌بیند که به وی می‌گوید: این کار را نکن. من عمداً این کار را کرده‌ام. این که من اسم فلان شاعر را ذکر نکردم و فقط به نقل شعر بسنده کردم، بدان جهت بود که شعرش خوب بود، ولی شاعر، درویش و صوفی یا منحرف بود. 👈 خوب بودن شعر، مصحّح این نیست که شاعر را ترویج کنم؛ لذا عمداً نخواستم اسم شاعر ذکر شود. علت عدم نقل کامل آن دعا‌ها این است که صاحبان کتب دعا، برگردن ما حق دارند و باید حقوق آن‌ها محفوظ بماند. من حسّ کردم اگر این کتاب منتشر شود، ممکن است آن کتب ادعیه کم کم منسوخ شوند. لذا عمداً این کار را کردم تا اگر کسی دسترسی داشت، به آن کتب مراجعه کند. ● شاید علت این که کتاب‌های حاج شیخ عباس شیوع پیدا کرده است، اخلاص ایشان و مراعات کردن این نکات است. 📚جرعه‌ای از دریا، ج ۲، ص۵۱۳ @madras_emb
🔆 مهمترین ویژگی برای کامل شدن عقل عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله:‏ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْ‏ءٍ أَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ وَ لَا يَكُونُ الْمُؤْمِنُ عَاقِلًا حَتَّى يَجْتَمِعَ فِيهِ عَشْرُ خِصَالٍ ... وَ الْعَاشِرَةُ وَ مَا الْعَاشِرَةُ لَا يَرَى أَحَداً إِلَّا قَالَ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي وَ أَتْقَى إِنَّمَا النَّاسُ رَجُلَانِ فَرَجُلٌ هُوَ خَيْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَى وَ آخَرُ هُوَ شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَى فَإِذَا رَأَى مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنْهُ وَ أَتْقَى تَوَاضَعَ لَهُ لِيَلْحَقَ بِهِ وَ إِذَا لَقِيَ الَّذِي هُوَ شَرٌّ مِنْهُ وَ أَدْنَى قَالَ عَسَى خَيْرُ هَذَا بَاطِنٌ وَ شَرُّهُ ظَاهِرٌ وَ عَسَى أَنْ يُخْتَمَ لَهُ بِخَيْرٍ فَإِذَا فَعَلَ ذَلِكَ فَقَدْ عَلَا مَجْدُهُ وَ سَادَ أَهْلَ زَمَانِه‏. 📚الخصال؛ ج‏۲؛ ص۴۳۳ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : خداوند عزّ و جلّ به چيزى برتر از عقل عبادت نشده است و مؤمن آن گاه عاقل باشد كه ده خصلت در او فراهم آيد: ... و دهمين خصلت كه از همه مهمتر است اين كه: هر كه را ببيند بگويد: او از من بهتر و پرهيزگارتر است. كه مردم دو قسم بيشتر نيستند: مردمى كه واقعا از او بهتر و پرهيزكارتر است و قسم ديگرى كه از او بدتر و پست‏تر است. پس، هر گاه كسى را بهتر و پرهيزگارتر از خود ببيند در برابرش فروتنى كند، تا به مرتبه او برسد، 👈 و هر گاه كسى را بدتر و پست تر از خود ببيند، گويد: اى بسا كه ظاهرش بد اما باطنش خوب باشد و چه بسا كه عاقبتش به خير بينجامد. هر گاه مؤمن چنين باشد، به اوج بزرگى دست يافته و بر هم روزگاران خويش مهترى يافته است. ✍️ گمشده‌ی مردمانِ این روزگار @madras_emb
💠 در حقارت و پستی دنیا ● واثـق عـبـاسـی نـهـمین خلیفه عباسی ونوه هارون الرشید است. ● احمد بن محمد واسـطی می‌گوید: در بیماری واثق من جز پرستاران واثق بودم، حالت بیهوشی به او دست داد وخـیـال كـردم از دنیا رفت، لذا من برخواستم و جلو واثق آمدم تا از حال او خبری بگیرم كه ناگاه چـشمان خود را باز كرد، آنچنان چشمهایش نافذ و با هیبت بود كه نزدیك بود بمیرم، همینطور به عقب برگشتم اما قبضه شمشیری كه به كمر بسته بودم به درب گیر كرد و من به زمین خوردم، مدتی گذشت تا واثق مُرد و من آمدم دهان و چشمهای او را بستم. ● مـامـوریـن آمـدنـد و فرش گرانبهایی كه زیر پای خلیفه بود، جمع كردند و به خزانه برگرداندند. احـمد بن ابی داوود قاضی به من گفت: ما به دنبال تعیین خلیفه و بیعت با او می‌رویم، تو هم اینجا باش تا جنازه او را دفن كنیم. ● احـمـد واسطی می‌گوید: همینطور كه بیرون اطاق نشسته بودم، ناگاه صدای ضعیفی را احـسـاس كـردم، داخـل اتاق شدم تا ببینم چه خبر است: فاذا جرذ قد دخل من بستان هناك فاكل احـدی عـیـنـی الـواثق فقلت : لا اله الا اللّه هذه العین التی فتحهامن ساعهٔ فاندق سیفی هیبهٔ لها صارت طعمهٔ لدابهٔ ضعیفهٔ. دیـدم چـندین موش از باغ آمده‌اند و یكی از چشمان خلیفه را خورده‌اند گفتم لا اله الا اللّه، این چشمی كه تا ساعتی قبل، آنچنان با هیبت بود كه بخاطر آن، بر زمین خوردم، اما بعد از لحظاتی غذای حیوان ضعیفی شد. 📚مرآة العقول؛ ج۶؛ ص۱۱۱ @madras_emb
💠 مجازات رد سائل ❖ استاد معظم آقای حاج سیدمحمدجواد شبیری: ● در کتاب «دار السلام» نوشتۀ شیخ محمود میثمی، داستانی ذکر شده است که آیت الله والد نیز در جرعه‌ای از دریا آن را نقل نموده‌اند. چکیدۀ داستانی که توسط شیخ محمد میثمی نقل شده از این قرار است که می‌گوید: اوضاع من بسیار خراب بود و کسی به من گفت اخیراً پولی به دست فلان آقا رسیده است؛ مناسب است ایشان را از وضعیّت خود مطلع سازید تا شما را مساعدت نماید. ● مرحوم شیخ محمود میثمی شخص ملّایی بود و از مقرّرین درس شیخ اعظم بود. مرحوم شیخ محمود می‌گوید: یک متنی را نوشتم و به همراه یکی از نوشته‌جات خودم به یک واسطه دادم تا آن را به آن آقا بدهد. آن آقا گفته بود من از علمیّت شیخ محمود اطلاع دارم و نیازی به این نوشته‌جات نبود؛ از نیاز ایشان هم باخبر بودم ولی کمکی نمی‌کنم؛ خداوند خودش به ایشان کمک کند. ● شیخ محمود می‌گوید: وقتی این مطلب را شنیدم دنیا روی سرم خراب شد چون این دوست ما سبب شد من اظهار نیاز کنم و الا من خودم قصد نداشتم اظهار نیاز کنم. ایشان می‌گوید: به حضرت امیر علیه‌السلام عرض کردم یا امیر المؤمنین اگر من در این درخواست اشتباه کردم مرا مجازات کنید و الا اگر من اشتباهی نکردم دیگر چه عرض کنم! هر چه خودتان صلاح می‌دانید! ● ایشان می‌گوید: همان روز یا فردایش شخصی به من گفت شنیدی چه بلایی بر سر آن آقا آمد؟ گفتم: نه! گفت: سکته کرده و زبانش بند آمده و دیگر قدرت تکلّم ندارد. می‌گوید: پس از آن ماجرا نیز دیگر نتوانست جایگاه خودش را به دست بیاورد. آیت الله والد می‌فرمودند: من آن آقا را می‌شناسم ولی نفرمودند چه کسی بوده است. ● مقصود اینکه، ردّ سائل زمینه‌ساز ابتلاء به مجازات‌های سنگین است. در روایات، در مورد حضرت یعقوب علی نبینا و آله و علیه السلام داستانی نقل شده است که علّت ابتلای ایشان به فراق حضرت یوسف علی نبیّنا و آله و علیه السلام، ردّ سائلی بود که نه توسط خود حضرت یعقوب بلکه توسط اطرافیان ایشان انجام شده بود[۱]. ● ولی به هر حال چون سائلان دروغگو بسیارند، بهانه‌ای برای ردّ سائل وجود دارد که اشخاص بگویند مطمئن نبودیم راست می‌گوید؛ و الا اگر راست می‌گفت کمکش می‌کردم.   ............................ ۱. تفسير العياشی؛ ج۲؛ ص۱۶۷ 🗓 ۹ بهمن ۱۴۰۲ @madras_emb
AudioCutter_Akhlaq_4020803_SMJ_Shobeiri(2).mp3
1.41M
🗓تقویم شیعه؛ ☑️ بمناسبت ۲۸ صفر سالروز وفات مرحوم شیخ جعفر شوشتری "رحمة‌الله‌علیه" 💠 حکایتی شنیدنی از تاثیر بیان و تحوّل در تهران و مجلس باشکوه ماه رمضان 🎙 استاد معظّم حاج سیدمحمدجواد شبیری 🔹برگرفته از جلسه درس اخلاق؛ چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ @madras_emb
💠 لطف و صفای دیروز، گمشده‌ی امروز تصوّرش هم زیباست ❖ آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی: ● مرحوم آقاى داماد مى‏‌فرمود: نزد حاج شيخ غلامرضا [یزدی] "قوانين" مى‏‌خواندم. اشكالى كردم، حاج شيخ غلامرضا نتوانست جواب اشكال مرا بدهد. البته آقاى داماد استدراك كرد و فرمود: اينكه حاج شيخ غلامرضا نمى‏‌توانست جواب اشكال مرا بدهد، براى اين بود كه ايشان خيلى كار داشت. ايشان هيچ قيد و شرطى نداشت و كارش تنها ارشاد و هدايت مردم بود؛ لذا نمى‏‌رسيد قوانين را درست مطالعه كند. قوانين هم كتاب مشكلى است و بدون مطالعه درست قابل تدريس نيست. ● حاج شيخ غلامرضا وقتى ديد كه از عهده اشكالات من بر نمى‏‌آيد، به من فرمود: صلاح شما اين است كه به قم برويد و درس من به درد شما نمى‏‌خورد. ● ايشان براى بدرقه، همراه من به گاراژ آمد و براى من وسيله‏‌اى گرفت. آقاى داماد در آن موقع پانزده ـ شانزده سال داشت و حاج شيخ غلامرضا عالِمِ موجّه شهر بود. آقاى داماد مى‏‌فرمود: هوا سرد بود و حاج شیخ غلامرضا گرمکن بر من پوشاند. چون پايم از سرما مى‏‌چاييد، ایشان جوراب خودش را در آورد و به پایم پوشانید تا سرما نخورم. ● آقاى داماد وقتى قصه عطوفت حاج شيخ غلامرضا به خودش را نقل مى‏‌كرد، گريه مى‏‌كرد. 📚جرعه‌ای از دریا؛ ج۲؛ ص۵۶۳ @madras_emb
💠 رعایت عدالت با وجود عداوت ● «عبيداللّه بن حُرّ جُعفی» در پـيـشـامـد جـنگ صفين، همسرش را در کوفه گذارد و خودش به شام رفت. مـدتـي گـذشت و خبري از «عبيداللّه» نيامد. ● همسرش به تصور اينکه در ميدان جنگ کشته شده به ازدواج مردي به نام «عکرمة بن خبيص» درآمد. «عبيداللّه» براي پيگيري ماجرا به کوفه آمـد، ولـي «عـکـرمـه» حـاضـر نـشـد عـيـالـش را بـه او بـرگـردانـد. ● عبیدالله جهت مخاصمه نزد اميرالمؤمنين علیه السلام آمد، حضرت به او فرمودند: «ظاهرتَ علينا عدونا»، آيا تو نبودي که دشمن ما را کمک کردي؟ در پاسخ گفت: «أ يمنعني ذلک مـن عـدلـک؟ قـال: لا»؛ ايـن بـاعـث مـي شـود که امروز مرا از عدالت خود محروم کني؟ حضرت فرمودند: هرگز. ● حضرت «عکرمه» را احضار کردند و فرمودند: حق تماس با اين زن را نداري و چون اين زن حامله است، نزد شخص اميني بماند تا از عدّه وطي به شبهه بعد از وضع حمل، خارج شود، آنگاه به خانه «عبيداللّه حر جعفي» برگردد. 📚کامل ابن اثير؛ ج۳؛ ص۳۸۲ ✍️ و لا يَجرِمَنَّكُم شَنَآنُ قَومٍ عَلىٰ أَلّا تَعدِلُوا (مائدة، آیه ۸) دشمني با افراد، باعث نشود که از مسير عدالت خارج شويد. @madras_emb