وَ جاءَ إِخْوَةُ يُوسُفَ فَدَخَلُوا عَلَيْهِ فَعَرَفَهُمْ وَ هُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ (58) وَ لَمَّا جَهَّزَهُمْ بِجَهازِهِمْ قالَ ائْتُوني‏ بِأَخٍ لَكُمْ مِنْ أَبيكُمْ أَ لا تَرَوْنَ أَنِّي أُوفِي الْكَيْلَ وَ أَنَا خَيْرُ الْمُنْزِلينَ (59) فَإِنْ لَمْ تَأْتُوني‏ بِهِ فَلا كَيْلَ لَكُمْ عِنْدي وَ لا تَقْرَبُونِ (60) قالُوا سَنُراوِدُ عَنْهُ أَباهُ وَ إِنَّا لَفاعِلُونَ (61) وَ قالَ لِفِتْيانِهِ اجْعَلُوا بِضاعَتَهُمْ في‏ رِحالِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَعْرِفُونَها إِذَا انْقَلَبُوا إِلی‏ أَهْلِهِمْ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ (62)

🔈برنامه 213، آیه 58 ـ 62 🌺چکیده این برنامه: 🔹در این برنامه، آیات 58 ـ 62 اجمالاً معرفی می‌شوند. #سوره_یوسف 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0

🔈برنامه 214، آیه 58 ـ 62 🌺چکیده این برنامه: 🔹در این برنامه، آیات 58 ـ 62 ترجمه، و مفردات آنها توضیح داده می‌شوند. 🔹پرسش: چرا یوسف پس از #آزادی از زندان، خبرش را به پدرش و خانواده‌اش نداد؟ 👈پاسخ: یکی از #سنت‌های_خداوند، #ابتلا و #آزمایش_الهی است. #مقربان درگاه خداوند، گاهی باید #امتحان شوند تا به مقامات بالاتر برسند. #یعقوب نیز باید به #فراق_یوسف مبتلا می‌شد تا کامل‌تر شود. از این رو، یعقوبی که قبلاً از اطراف و اکناف #کنعان هم خبر نداشت، پس از ابتلا به فراق #یوسف، چنان شد که #بوی_پیراهن_یوسف را از سرزمین #مصر می‌فهمید. #سوره_یوسف 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0

🔈برنامه 215، آیه 58 ـ 62 🌺چکیده این برنامه: 🔹در ادامه بحث برنامه گذشته، عرض می‌کنیم که یوسف نیز باید #امتحان می‌شد و #بزرگواری و #گذشت خودش از برادران را به نمایش می‌گذاشت. 🔹پرسش: چرا #برادران_یوسف از #کنعان به مصر آمدند؟ (گفته شده مسافتی 20 روزه را طی کردند.) 👈پاسخ: قحطی به کنعان هم رسیده بود و مجبور بودند به #مصر بیایند و از #انبارهای_آذوقه‌ای که یوسف در سال‌های ترسالی ذخیره کرده بود، #آذوقه دریافت کنند. 🔹پرسش: معمولا #ارباب_رجوع برای کارهای کوچکی مثل دریافت آذوقه، به #کارمندان مراجعه می‌کنند، نه به مقامات بالا. چگونه شد که برادران یوسف با خود #عزیز_مصر ملاقات کردند؟ 👈پاسخ در برنامه بعد خواهد آمد ان شاء الله. #سوره_یوسف 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0

🔈برنامه 216، آیه 58 ـ 62 🌺چکیده این برنامه: 👈پاسخ پرسش برنامه گذشته: به دستور یوسف، در #مبادی_ورودی مصر، مأموران نام و مشخصات افراد خارجی که وارد #مصر می‌شدند را ثبت می‌کردند و به اطلاع #یوسف می‌رساندند. یوسف علیه السلام وقتی نام و مشخصات برادرانش را دید، متوجه حضور آنان در مصر شد و فرمان داد تا به نزد او بیایند. 🔹پرسش: چرا از میان برادران، تنها یک یا دو نفر نیامدند و همه ده نفر این #مسافت_طولانی را طی کردند؟ همان یک یا دو نفر می‌توانستند #آذوقه بقیه را بگیرند و ببرند. 👈پاسخ: برای آن که راه #سوء_استفاده بسته شود، یوسف دستور داده بود که هر کسی شخصاً بیاید و آذوقه‌اش را بگیرد، مگر کسانی که عذر داشتند و نمی‌توانستند بیایند. #سوره_یوسف 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0

🔈برنامه 217، آیه 58 ـ 62 🌺چکیده این برنامه: 🔹پرسش: چرا #برادران_یوسف #بنیامین را با خود به #مصر نبردند؟ 👈پاسخ: شاید پدر این اجازه را نداد، با توجه به سابقه‌ای که اینان با یوسف داشتند. همچنین شاید خود برادران بنیامین را غیر خودی می‌دانستند و مایل نبودند در سفر طولانی همراهشان باشد. 🔹پرسش: چرا ایشان یوسف را نشناختند؟ 👈پاسخ: اولاً حدود سی سال از کودکی یوسف ـ که هفت هشت ساله به چاه افتاد ـ گذشته بود. ثانیاً برادران یوسف احتمال زنده بودن او را نمی‌دادند. ثالثاً احتمال #عزیز_مصر شدنِ او را نمی‌دادند. رابعاً ممکن است یوسف در کاخ لباس‌هایی پوشیده بوده که چندان برای برادران چهره‌اش قابل شناسایی نبوده است. #سوره_یوسف 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0

🔈برنامه 218، آیه 58 ـ 62 🌺چکیده این برنامه: 🔹#امیر_المؤمنین دستور داده بودند هر شب کسی در #مسجد چنین به مردم خطاب کند: «#زاد و #توشه [برای #آخرت] برگیرید که در میان شما بانگ #کوچ را سر دادند». 🔹پرسش: یوسف چگونه از #برادر_ناتنی سخن گفت؟ آیا این کار هویت او را برای برادران معلوم نمی‌کرد؟ 👈پاسخ: قاعدتاً یوسف مدتی با آنها گفت و گو کرد، به گونه‌ای که آنان خیال کنند یوسف از لابه‌لای این گفت و گو، آن برادر ناتنی را شناخته است. 🔹گاهی استفاده از #تشویق و #تهدید در کنار یکدیگر لازم است. یوسف نیز هم تشویق کرد و گفت که اگر برادرتان را بیاورید، من بهترین میزبانم و هم تهدید کرد و گفت که اگر برادرتان را نیاورید، نه توشه‌ای به شما می‌دهم و نه شما را می‌پذیرم. #سوره_یوسف 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0

🔈برنامه 219، آیه 58 ـ 62 🌺چکیده این برنامه: 🔹در گذشته، خرید و فروش اجناس، یا با #کیل انجام می‌شده است یا با #وزن. کیل یک #پیمانه و ظرف معینی بود که #مقیاس قرار می‌گرفت (معادل حجم در امروز) و وزن هم با #ترازو انجام می‌شد. 🔹معمولا چیزهای #سنگین با کیل خرید و فروش می‌شدند؛ یعنی پیمانه‌های بزرگی که مقیاس قرار می‌گرفتند. 🔹ظاهراً حضرت یوسف علیه السلام آذوقه مردم را با کیل به ایشان تحویل می‌داد. 🔹«أوف الکیل» یعنی من برای تحویل #آذوقه به مردم، کاملاً پیمانه را پر می‌کنم. #سوره_یوسف 🔸https://t.me/maede_aasmani 🔸https://eitaa.com/maede_asmani 🔸https://chat.whatsapp.com/Cwldip6vQkP9Q44Tteriw0