#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
🔰 اَبر و باد و مَه و خورشید و فلَک دستِ حسن «صلواتاللهعلیه» ...
راوی گوید:
🔹 ديدم حسن بن علي علیهماالسلام را كه با گروهی براي طلب باران از شهر بیرون رفتهاند. امام حسن علیهالسلام رو به آن گروه نمود و فرمود: كدام يك را بیشتر دوست دارید؟ باران آيد يا تگرگ يا مرواريد؟
🔸 عرض كردند: هر کدام را كه شما دوست داشته باشید. حضرت فرمود: به شرط اينكه كسي چیزي برندارد، هر سه را نازل میکنم. پس هر سه به نوبت شروع به باریدن کردند.
📋 وَ رَأَیناهُ یَأخُذُ الکَواکبَ مِنَ السَّماءِ ثُمَّ یَبُّثُها کَالْعَصافیرَ إلٰی مَواضِعها.
🔻در آن جا میدیدیم حسنبنعلی علیهماالسلام را که ستارهها با دست میگرفت و دوباره آن ها به آسمان میانداخت و ستارگان همانند گنجشك هر يك به مواضع خود پرواز میكردند.
📚اسرارالشهادة ج٢ ص٣٩٨
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
➖ در جایی دیگر نیز، راوی نقل میکند:
📋 شَهِدْتُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ هُوَ يَأْخُذُ الرِّيحَ فَيَحْبِسُهَا فِي كَفِّهِ
🔻دیدم حسنبنعلی علیهماالسلام را که باد را در کف دستشان نگه میداشت.
🔹سپس میفرمود: کجا میخواهید باد را بفرستم؟ ما میگفتیم: به سمت خانهٔ فلان و فلان؛ پس آن حضرت باد را میفرستاد سپس آن را فرا میخواند و برمیگشت.
📚دلائل الامامة،طبری،ص۱۷۱
@maghaatel
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
🔰 تو را قسم میدهم که اگر روزی «فقر» به سراغت آمد، فقط بیا درِ خانهٔ من ...
روایت شده است:
🔹 روزی مردى خدمت امام حسن مجتبی علیهالسلام رسید و عرض کرد: اى پسر اميرالمؤمنين! تو را سوگند مىدهم به آن كس كه نعمتها را بدون واسطه به شما داده است، حق مرا از دشمنم بگير، كه بسيار ستمگر و ظالم است؛ نه احترام پير سالخورده را نگه مىدارد، و نه بر طفل خردسال رحم مىكند.
🔸 امام علیهالسلام به پُشتى تكيه داده بود، پس بر سر زانو نشست و فرمود:
📋 مَنْ خَصْمُكَ حَتَّى أَنْتَصِفَ لَكَ مِنْهُ؟
🔻دشمن تو كيست تا حقّت را از او بگيرم؟
🔹 عرض کرد: «فقر و نداری»؛ امام علیهالسلام اندکی سر مبارك خود را به زير انداخت، سپس سر خويش را بلند كرد و به خادم خود فرمود:
📋 أَحْضِرْ مَا عِنْدَكَ مِنْ مَوْجُودٍ.فَأَحْضَرَ خَمْسَةَ آلَافِ دِرْهَمٍ
🔻هر چه نزدت هست بياور؛ او پنج هزار درهم آورد.
🔸 امام علیهالسلام فرمود: «اينها را به او بده»! سپس حضرت فرمودند:
📋 بِحَقِّ هَذِهِ الْأَقْسَامِ الَّتِي أَقْسَمْتَ بِهَا عَلَيَّ مَتَى أَتَاكَ خَصْمُكَ جَائِراً إِلَّا مَا أَتَيْتَنِي مِنْهُ مُتَظَلِّماً.
🔻به حق اين سوگندهایی كه براى من خوردى، هر وقت كه اين دشمن جفاكار نزد تو آمد، بايد براى رفع ظلم او نزد من بيايى...
📚العَُدَد القویّة، حلّی، ص۳۵۹
✍گرچه در دنیا فراوان میشود پیدا «کریم»
نیست مانند حسن امّا در این دنیا «کریم»
ما اگر از عرضحاجتها خجالت میکشیم
غافلیم از این که میآید به سمت ما «کریم»
ذکر ما شد مثل قُمریهای صحن خاکیاش؛
"یاکریم و، یاکریم و، یاکریم و، یاکریم..."
@maghaatel
#مطاعن_دشمنان
🔰 گوشهای از کینهها و دشمنیهای عایشه با رسول خدا صلیاللهعلیهوآله...
💢 قاتلِ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله...
راوی گوید: امام صادق عليهالسلام به ما فرمود:
📋... فَسُمَّ قَبْلَ الْمَوْتِ إِنَّهُمَا سَقَتَاهُ فَقُلْنَا إِنَّهُمَا وَ أَبُوهُمَا شَرُّ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ
🔻پس قبل از شهادت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، آن دو زن (عایشه و حفصه) او را مسموم کردند. راوی گوید: پس ما گفتیم که آن دو زن و پدرانشان بدترین خلق خدا هستند.
📚تفسیر العیاشی، ج ١ ص ٢٠٠
📚البرهان، ج۵ ص ۴١٩
➖ در روایتی دیگر نیز امام صادق عليهالسلام فرمودند:
📋 أَعْلَمَ حَفْصَةَ أَنَّ أَبَاهَا وَ أَبَا بَکْرٍ یَلِیَانِ الْأَمْرَ فَأَفْشَتْ إِلَی عَائِشَةَ فَأَفْشَتْ إِلَی أَبِیهَا فَأَفْشَی إِلَی صَاحِبِهِ
🔻رسول خدا صلیاللهعلیهوآله ،حفصه را آگاه کردند که پدرش (عمر) و ابوبکر امارت و خلافت را بدست میگیرند، حفصه این سرّ را برای عایشه فاش کرد و عایشه هم برای پدرش گفت: و ابوبکر هم به عمر گفت.
📋 فَاجْتَمَعَا عَلَی أَنْ یَسْتَعْجِلَا ذَلِکَ عَلَی أَنْ یَسْقِیَاهُ سَمّا
🔻 پس آن دو (ابوبکر و عمر) جمع شدند برای این که این امر زودتر اتفاق بیفتد،رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را مسموم کنند.
📚الصراط المستقیم، بیاضی، ج٣، ص١۶٨؛
📚 بحارالانوار ج ٢٢، ص ٢۴۶
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
💢 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دوست داشت تا زنده است، مرگ او را ببیند...
در نَقلی که منابع اهل سنت آن را نقل کردهاند، آمده است:
پيامبر خدا صلّى اللَّه عليه و آله دوست داشت تا زنده است مرگ و دفن عايشه را ببيند!
📚مسند احمد بن حنبل، ج۶ ص۱۴۴
📚سبعة من السلف، ص ۲۶۷
@maghaatel
#مطاعن_دشمنان
🔰 گوشهای از کینهها و دشمنیهای عایشه نسبت به امیرالمؤمنین علیهالسلام...
💢 کینهٔ امیرالمؤمنین علیهالسلام، مثل کورهٔ آتش در دلش میجوشید...
امیرالمومنین علیه السلام در فرازی از خطبه ۱۵۶ نهجالبلاغه خطاب به مردم بصره فرمودند:
📋 ...أَمَّا فُلاَنَةُ فَأَدْرَکَهَا رَأْیُ النِّسَاءِ وَ ضِغْنٌ غَلاَ فِی صَدْرِهَا کَمِرْجَلِ الْقَیْنِ وَ لَوْ دُعِیَتْ لِتَنَالَ مِنْ غَیْرِی مَا أَتَتْ إِلَیَّ لَمْ تَفْعَلْ
🔻اما فلانی - عائشه -، پس افکار و خیالات زنانه بر او چیره شد، و کینهها در سینهاش چون کوره آهنگری شعله ور گردید، اگر از او میخواستند آنچه را که بر ضد من انجام داد نسبت به دیگری روا دارد سرباز میزد.
📚 نهجالبلاغه خطبه ۱۵۶
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
💢 با خبر شهادت امیرالمومنین علیهالسلام، سر به سجده گذاشت...
ابوالفرج اصفهانی در «مقاتل الطالبین» اینگونه نقل میکند:
📋 لَمّا أنْ جاءَ قَتْلُ عَلیٍّ علیهالسلام، سَجَدَت...
🔻وقتی که خبر شهادت امیرالمومنین علیهالسلام به عایشه رسید، او سر به سجده گذاشت.
📚مقاتل الطالبین ص۵۵
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
💢 به خاطر «ابنمُلجم»، اسم غلامش را «عبدالرحمن» گذاشت...
شخصی به نام مسروق گوید: نزد عایشه رفتم و نشستم. پس با من صحبت میکرد و در آن حین، غلام سیاهش را که به او عبدالرحمن میگفتند، صدا کرد. آن غلام حاضر شد. عایشه گفت: ای مسروق! آیا می دانی چرا نامش را عبدالرّحمن گذاشتم؟ گفتم: خیر. گفت:
📋 حُبّاً مِنِّي لِعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ مُلْجَمٍ.
🔻به دلیل محبّتی که به عبدالرّحمن بن ملجم مرادی دارم.
📚 بحار الأنوار، ج۳۲، ص۳۴۲
✍ زنی که نامِ علی بود آتشِ جگرش
به من مگوی که او مادر است و من پسرش!
ز همسریّ پیمبر چه افتخار آن را
که بود نزد پیمبر، نفوذیِ پدرش؟
خدا که خار کنارِ گل آفریده به باغ
عجیب نیست که این شد زنِ پیامبرش
به حکم «حَربُک حَربی» که مصطفی فرمود
جمل، بود اُحُد و اوست هندِ فتنهگرش
اگر شهادتِ کفرش ز من قبولت نیست
بخوان به سورۀ تحریم و نصّ معتبرش
بر او، به حکمِ خدا، حدّ قذف واجب بود
حواله کرد نبی با امامِ منتظَرش...
@maghaatel
#مطاعن_دشمنان
🔰 گوشهای از کینهها و دشمنیهای عایشه با حضرت زهرا سلاماللهعلیها...
💢 امام زمان علیهالسلام، انتقام حضرت زهرا سلاماللهعلیها را از عایشه میگیرد...
در روایتی امام باقر علیهالسلام فرمودند:
📋 أَمَا لَوْ قَامَ قَائِمُنَا لَقَدْ رُدَّتْ إِلَیْهِ الْحُمَیْرَاءُ حَتَّی یَجْلِدَهَا الْحَدَّ وَ حَتَّی یَنْتَقِمَ لِابْنَةِ مُحَمَّدٍ فَاطِمَةَ علیها السلام مِنْهَا
🔻 وقتی قائم ما قیام کند، خداوند حمیراء (عایشه) را از قبر درآورد تا او را با تازیانه حد بزند، و نیز انتقام فاطمه دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله را از او بگیرد.
🔹راوی گوید: عرض کردم: قربانتان گردم! برای چه به او حدّ میزنند؟ امام علیهالسلام فرمود: به خاطر افترایی که به مادر ابراهیم(ماریه) فرزند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بست. عرض کردم: چرا خداوند حدّ او را تا روزگار حضرت قائم علیهالسلام به تأخیر میاندازد؟ امام علیهالسلام فرمود:
📋 إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بَعَثَ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله رَحْمَةً وَ بَعَثَ الْقَائِمَ علیهالسلام نَقِمَةً
🔻خداوند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را به عنوان رحمتی برای بندگانش فرستاد، ولی حضرت قائم علیهالسلام را برای کیفر آنها میفرستد.
📚 علل الشرائع، ج ۲ ص ۵۵۱
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
💢 خوشحالیِ عایشه از شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها...
إبن أبی الحدید معتزلی در کتاب شرح نهجالبلاغة خود چنین نقل کرده است:
📋 ثُمَّ ماتتْ فاطمةُ فجاءَ نساءُ رسولِ الله کلُّهُنَّ إلى بنی هاشم فی العزاءِ إلّا عائشة فإنَّها لَمْ تَأْتِ و أظهَرتْ مرَضاً و نُقلَ إلى علیٍّ عنها کلامٌ یَدلُّ على السّرور.
🔻پس از شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها ، تمام همسران رسول خدا به دیدن بنی هاشم برای تسلیت آمدند ، اما عایشه خود را به مریضی زد و حضور نیافت. به امیرالمومنین علیهالسلام نیز خبری رسید که عایشه از شهادت حضرت زهراء سلام الله علیها ابراز خوشحالی کرده است.
📚شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، ج۹ ص۱۳۲.
@maghaatel
#مطاعن_دشمنان
🔰 دشمنیِ عایشه با اهلالبیت علیهمالسلام، تمامنشدنی بود ...
در روایتی آمده است:
🔹 شب عروسی حضرت زهرا با امیرالمومنین علیهماالسلام بود که زنان انصار اینگونه میگفتند:
📋 أبوها سَیّدُ النّاس
🔻 پدر زهرا سلاماللهعلیها، آقای مردمان است.
🔹رسول خدا صلیاللهعلیهوآله این جمله را شنیدند و فرمودند: و بگویید: شوهر زهرا سلاماللهعلیها (یعنی امیرالمومنین علیهالسلام) دارای قوت و قدرت است. اما آنان ، اسمی از امیرالمومنین علیهالسلام نیاوردند.
🔹 وقتیکه رسول خدا صلیاللهعلیهوآله از علت آن جویا شد، زنان انصار گفتند:
📋 مَنَعَتْنا عائشةُ
🔻عایشه ما را از بردن نام علی علیهالسلام منع کرده است.
🔹در این هنگام رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
📋 مٰا تَدَع عائشةُ عِداوَتَنا أهلَالبَیت
🔻 هیچگاه عایشه دشمنی خود با ما اهلبیت را کنار نمیگذارد.
📚الصراط المستقیم، عاملی، ج۳ ص۱۶۷
@maghaatel
#مطاعن_دشمنان
🔰 «فاحِشه مُبَيِّنَه»، چیست؟!
قرآن کریم خطاب به همسران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میفرماید:
📜 «يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً»
➖ اى همسران رسول خدا صلیاللهعلیهوآله! هر كس از شما مبادرت به كار زشت آشكارى كند، عذابش دو چندان خواهد بود و اين بر خداوند آسان است. (احزاب،۳۰)
❓ حال مراد از «فاحشه مبیّنه» چیست؟!
در روایتی امام صادق علیهالسّلام به جناب محمد بن مسلم فرمودند:
📋 أَ تَدْرِي مَا الْفَاحِشَةُ الْمُبَيِّنَة؟
🔻آیا میدانی مراد از «فاحشۀ مبیّنه» چیست؟!
🔹 راوی گوید: عرضه داشتم: «خیر». إمام صادق علیهالسلام فرمودند:
📋 «قِتالُ أميرِالمؤمنين علیهالسلام؛ يَعني أهلَ الجَمَل»
🔻 فاحشه مبیّنه، همان مُحارب با مولا امیرالمؤمنین علیهالسلام است؛ یعنی کسانی که در جنگ جمل در مقابل حضرت قرار گرفتند.
📚 البرهان،ج۴،ص۴۴۱
@Maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸شبِآخر، شبِآخر، شبِ بیخوابی ها / سینهزن، در پیِ او، دستهٔ مرغابی ها...
راوی گوید:
چون مولا علی علیهالسلام میخواست برای نماز صبح از خانه بیرون آید،
📋 فَاستَقبلَه الوَزُّ یَصِحنَ فِی وَجهِه
▪️چند مرغابی که در خانه بودند خود را برابر او رساندند و فریاد میزدند.
🥀 ما شروع به کنار زدن آنها کردیم، اما امام علیهالسلام فرمودند:
📋 دَعُوهُنّ فَإنّهُنَّ نَوائِح.
▪️رهایشان کنید و آزادشان بگذارید که آنان دارند(بر مولایشان) مو پریشان میکنند و نوحه سر میدهند.
📚مقتل الامام علی بن ابی طالب علیهالسلام، ابن ابی الدنیا، قرن ۲، ص۲۶
✍ آه از آن شب آخر که علی غمگین بود
سفره دخترش از شیر و نمک رنگین بود
شب آخر که فلک، باد، زمین، دریا، ماه
میشنیدند فقط از علی «انّا لِلّه»
باد برخاست و از دوش، عبایش افتاد
مهربان شد در و دیوار به پایش افتاد
مرو از خانه، به فریاد جهان گوش مکن
فقط امشب فقط امشب به اذان گوش مکن
شب آخر، شب آخر، شب بی خوابی ها
سینه زن در پی او دسته مرغابی ها
از قدم های علی ارض و سما جا میماند
قدم از شوق چنان زد که عصا جا میماند
با توام ای شب شیون شده بیهوده مکوش
او سراپا همه رفتن شده، بیهوده مکوش
بی شک این لحظه کم از لحظه پیکارش نیست
دست و پاگیر مشو، کوه جلودارش نیست
زودتر میرسد از واقعه حتی مولا
تا که بیدار کند قاتل خود را مولا
تا به کی ای شب تاریک زمین در خوابی
صبح برخاسته، بیدار شو ای اعرابی
عرش محراب شد از فُزت و ربّ الکعبه
کعبه بی تاب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه
آه از مردم بی درد، امان از دنیا
نعمتِ داشتنت را بستان از دنیا
@maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸من کجا خواهم بود زمانیکه محاسنت را به خون سرت خضاب میکنند ...
در روایت آمده است:
🥀 عَمْرُو بْنُ عَبْدِ وَدّ ، بر سر مبارك مولا علی علیهالسلام در جنگ خندق جراحتی وارد کرد و حضرت به خدمت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله برگشت.
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به دست مبارك آن جراحت را بست و بر آن دمید و در همان لحظه بهبود یافت. سپس فرمود:
📋 أَيْنَ أَكُونُ إِذَا خُضِبَ هَذِهِ مِنْ هَذِه.
▪️من کجا خواهم بود هنگامی که این محاسن تو را به این خون سرت خضاب میکنند.
📚المناقب، ج ۵ ص ۱۹۱
✍ رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بارها و بارها برای مصائبی که این امّت بر سر اهلبیت علیهمالسلام میآورند، گریه میکردند ...
با دیدنِ پارههای تن مبارکش، یاد مصائبی که قرار است بر ایشان وارد شوند، میافتادند و میگریستند ...
از همهٔ اهلبیت هم بیشتر، با دیدن سیدالشهداء علیهالسلام، حال مبارکش دگرگون میشد...
📜 كانَ رَسولُ اللّهِ إذا دَخَلَ الحُسَينُ عليهالسلام جَذَبَهُ إلَيهِ... ثُمَّ يَقَعُ عَلَيهِ فَيُقَبِّلُهُ و يَبكي.
▪️هرگاه که امام حسين علیهالسلام وارد بر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله میشد، حضرت او را مىگرفت و به سوى خود میكشيد و او را مىبوسيد و مىگِريست.
🥀 سیدالشهداء علیهالسلام میفرمود:
📜 يا أبَه! لِمَ تَبكي؟
▪️پدرجان! چرا گريه مىكنید؟
🥀 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مىفرمود:
📜 يا بُنَيَّ! اُقَبِّلُ مَوضِعَ السُّيوفِ مِنكَ وأبكي.
▪️پسرم! جايگاه فرود آمدن شمشيرها را بر بدن تو را مىبوسم و مىگِريم.
📚كامل الزيارات، ص ۱۴۶
@maghastel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸به جز از علی، ترحُّم که کُنَد به قاتل خود؟! / که دهد «دِرهَم» و «دَرهم» سرش از هم بشکافد ...
راوی گوید:
🥀 چون خبر آمدن ابن ملجم ملعون به کوفه را به مولا علی علیهالسلام گفتم، رنگ چهره حضرت دگرگون شد، و چون او را به حضور مولا علی علیهالسلام آوردم،
📋 فَلمّا رآهُ علیُّ قالَ: «أُریدُ حِباءَهُ و یُریدُ قَتلِی، عَذیری من خَلیلی مِن مرادی»
▪️همینکه چشم حضرت بر او افتاد این بیت را خواند: من یاری دادن و عطا کردن او را در سر دارم و او کشتن مرا میخواهد، چه کسی پوزشخواه این دوستِ مُرادی من از من است؟!
🥀 ابن ملجم ملعون گفت: سبحان اللّه! ای امیرمؤمنان چرا چنین میگویی؟ امام علیهالسلام فرمود: همچنین است که گفتم؛ سپس مولا به او فرمود: سه موضوع را از تو میپرسم:
➖ آیا به روزگار کودکی خود که همراه کودکان بازی میکردی، مردی از آنجا نگذشت و آهنگ تو نکرد و به تو نگفت: ای برادر کشنده ناقهٔ(صالح)؟ ابن ملجم گفت: آری. سبحان اللّه ای امیرمؤمنان چرا چنین میگویی؟ علی علیهالسلام فرمود: اینک دو نشانه دیگر باقی مانده است.
➖ آیا در کودکی تو را پسر زنی که سگچران است نمیگفتند؟ ابن ملجم گفت: آری؛ سبحان اللّه چه چیزی در این باره تو را به بیم و تردید انداخته است؟!مولا علی علیهالسلام فرمود :اینک یک نشانه دیگر باقی مانده است.
➖ به من بگو آیا مادرت به تو گفته است که در حال حیض به تو باردار شده است؟ ابن ملجم ملعون، خشمگین شد و از جای برخاست.
🥀 مولا علی علیهالسلام برای او دو جامه خواست و همراه سی درهم به او بخشید؛ به مولا علی علیهالسلام گفته شد چه خوب است که او را بکشی؛ اما امام علیهالسلام فرمودند: شگفتا مرا فرمان میدهید که قاتل خود را بکشم!؟
📚مقتل الامام علی بن ابی طالب علیهالسلام، ابن ابی الدنیا(قرن۲)، ص۸۸
@maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸دو جایی که امیرالمؤمنین علیهالسلام با صورت به زمین خورد، وسط معرکه جنگ نبود؛ بلکه ...
در نقلها آمده است:
🥀 وقتیکه امیرالمؤمنین علیهالسّلام سر از سجده اول برداشت، ابن ملجم ملعون، از پشت سر، با شمشیرش چنان ضربهای بر فرق مبارک آن حضرت زد که:
📋ثُمَّ أَخَذَتِ الضَّرْبَةُ إِلَى مَفْرَقِ رَأْسِهِ إِلَى مَوْضِعِ السُّجُودِ،
▪️ضربه شمشیر آن لعین، سر مبارک امیرالمؤمنین علیهالسلام را تا سجده گاهِ آن حضرت شکافت.
📋 فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه
▪️پس در این هنگام، امام علیه.السلام اثر ضربهای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد. اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود، اما ناگهان با صورت بر زمین افتاد.
📚بحارالأنوار، ج۴۲، ص۲۸۲
✍ اما آن جای دیگری که مولا علی علیهالسلام با صورت به زمین خورد، حتی ضربه شمشیری هم در کار نبود؛ اما یک خبر با دل مولا چه کرد که تاریخ مینویسد:
🥀 ... حسنین علیهماالسلام سراسیمه وارد مسجد شدند؛ مولا علی علیهالسلام وقتی حالت پریشانی آنان را دید و از آنان پرسید: چه اتفاقی افتاده است؟ آنان گفتند :
📋 قَدْ مَاتَتْ أُمُّنَا فَاطِمَةُ سلاماللهعلیها
▪️مادرمان فاطمه سلاماللهعلیها از دنیا رفته است!
📋 فَوَقَعَ عَلِيٌّ علیهالسلام عَلَى وَجْهِه
▪️در اینجا بود که مولا علی علیهالسلام با صورت بر زمین افتاد...
📚کشف الغمه،اربلی، ج۱، ص۵۰۰
📝 از بعد ماجرای زمین خوردنت مرا
دست قضا غریب دو عالم نوشته است
زهرای من! تو رفتی و از بعد رفتنت
تنها خدا برای دلم غم نوشته است
سی سال میشود که بدون تو ماندهام
رفتی مرا برای دلم، تا گذاشتی
شهر مدینه شیرهی جان مرا کشید
من را میان این همه غم جا گذاشتی
وقتی میان کوچه بن بست میرسم
انگار میرسم به دو دست کبود تو
امشب بیا به خانه قلبم سری بزن
خسته شدم عزیز دلم در نبود تو
درد بدی است درد فراق تو و علی
من پیر بودم و ز غمت پیرتر شدم
کردم وصیت، اینکه من از پا فتادهام
سی سال پیش، کشتهٔ دیوار و در شدم
عمری است لب گزیدم و کابوس کوچهها
لحظه به لحظه بال و پرم را شکسته است
تیغی که در سجود، شکسته سر مرا
قبلا غلاف او کمرم را شکسته است ...
@Maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸ترس آن دارم که دخترم زینب «سلاماللهعلیها» مرا با این حال ببیند ...
در برخی از نقلها آمده است:
🥀 امام حسن و امام حسین علیهماالسلام زیر بغل های پدرشان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را گرفته بودند و آن حضرت را کشانکشان از مسجد به خانه میبردند. همینکه به نزدیک خانه رسیدند، مولا علی علیهالسلام رو به حسنین علیهماالسلام نموده و فرمود:
📋 أنزِلُوني، وَ دَعُوني أمْشِي عَلَى قَدَمي
▪️مرا رها کنید تا بر روی پای خودم، باقیمانده این مسیر را راه بروم.
📋 و دُمُوعُهُ تَتَحادَرُ عَلَی خَدَّیه
▪️مولا علی علیهالسلام این جملات را میفرمود در حالی که اشک چشمان مبارکش همانند ابر بهاری بر روی گونه مبارکش میریخت.
🥀 امام حسن و امام حسین علیهماالسلام فرمودند: یا امیرالمؤمنین! شما با این حال، توان راه رفتن ندارید!؟ در اینجا بود که مولا علی علیهالسلام فرمود:
📋 أخشَىٰ أنْ تَراني اِبنَتي زَينبُ بِهٰذِهِ الحٰالةِ فَيَتَصدَّعَ قَلبُها
▪️ترس آن را که دخترم زینب سلاماللّهعلیها با این حالت مرا دیده و قلب او از هم بپاشد!
📚الطریق،کاشی، ج۳ ص۸۲
📚العبرة الساکته، ج۱ ص۹۶
📚المعارف الرافعة،إمامی، ص۱۷۹
✍در کوچه ها به قامت خم راه میروم
خون لخته بسته است سرم راه میروم
با یاری حسن دو قدم راه میروم
نزدیک خانه است خودم راه میروم
زینب نشسته تا که بهحالم نظر کند
ای وای اگر نگاه به این زخم سر کند
زن را توان دیدن این زخمها که نیست
با اضطراب و دلهره ها آشنا که نیست
در قلب او تحمل هول و ولا که نیست
پس حق زینبم سفر کربلا که نیست
دلشوره دارم از روی تَل، نیمهجان شود
همراه زخمهای حسینش کمان شود
یک تن غریب مانده و دورش هزارهاست
از تیر و نیزه دور به دورش حصارهاست
از یک طرف محاصرهی نیزه دارهاست
از یکطرف مُعذّب سُمّ سوارهاست
اسلام را دو مرتبه بر نیزه میزنند
سر را که میبُرند به سر نیزه میزنند
@Maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸سَرت از ضربه شمشیر به هم ریخته است / که به این سو و به آن سوی، زمین میافتی ...
عمران بن میثم گوید:
هنگامی که ابن ملجم ملعون با شمشیرش بر فرق مولا علی علیهالسلام ضربه زد،
📋 فَنَظرتُ إلیهِ یَنقُلُ رأسَهُ مِنَ الدَّمِ إذا سَجَدَ مِن مَکانٍ إلٰی مَکانٍ
▪️ من بر او نگریستم که چون سر بر سجده نهاد از شدّت خونریزی سر خود را از جایی به جای دیگر مینهاد.
🥀 سپس برای رکعت دوم برخاست و اندکی خمیده شد و قرائت رکعت دوم را سبک خواند و نشست و تشهد خواند و سلام داد، آنگاه پشت به دیوار مسجد داد.
📚مقتل الامام علی بن ابی طالب علیهالسلام، أبي الدنيا، ص ۳۰
✍ نماز صبح به پا شد به ربنای علی
دعاکنید علیدوست ها ! برای علی
خدا کند که نیفتد خمی به ابرویش
خدا کند که بمیریم ما به جای علی
خدا بخیر کند آمد ابن ملجم پَست
حرام زاده به قتل علی کمر را بست
خدا بخیر کند بعد این قیام و قعود
خدا کند که بماند علی به ذکر سجود
خدا بخیر کند سجده رو به پایان است
خدا بخیر کند زینبش پریشان است
دوباره ناله شبیه مدینه بالا رفت
خدا بخیر کند تیغ کینه بالا رفت
به گوش زمزمه آمد نزن نزن نامرد
صدای فاطمه آمد نزن نزن نامرد
خدا گواست که سخت است بی هوا بزنند
دوباره کاش به جای علی مرا بزنند
حرام زادهی نامرد تیغ را بد زد
علی به سر به زمین خورد،بی حیا بد زد
@Maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى...
راوي گوید:
وقتی که ابن ملجم ملعون با شمشیرش فرق امیرالمؤمنین علیهالسلام را شکافت،
📋 فَاصْطَفَقَتْ أَبْوَابُ الْجَامِعِ وَ ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ فِي السَّمَاءِ بِالدُّعَاءِ وَ هَبَّتْ رِيحٌ عَاصِفٌ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ
▪️درهاي مسـجد تکان خورد و فرشـتگان در آسمان ندا سر دادند و طوفان سیاه و تندي شروع به وزیدن کرد.
📋 وَ نَادَى جَبْرَئِيلُ بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ بِصَوْتٍ يَسْمَعُهُ كُلُّ مُسْتَيْقِظٍ
▪️ جبرئیل بین آسـمان و زمین با صـدایی که هر انسان بیـداري میشـنید ندا برآوردکه:
📋تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْكَانُ الْهُدَى وَ انْطَمَسَتْ وَ اللَّهِ نُجُومُ السَّمَاءِ وَ أَعْلَامُ التُّقَى وَ انْفَصَمَتْ وَ اللَّهِ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى
▪️ به خدا سوگند پایههاي هـدایت و سـتارگان آسـمان و پرچم هـاي تقوا ویران و نابود گشت و ریسـمان محکم پاره شـد.
📋 قُتِلَ ابْنُ عَمِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى قُتِلَ الْوَصِيُّ الْمُجْتَبَى قُتِلَ عَلِيٌّ الْمُرْتَضَى قُتِلَ وَ اللَّهِ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ قَتَلَهُ أَشْقَى الْأَشْقِيَاءِ
▪️پسـر عموي محمـد مصـطفی صلیالله علیه وآله، جانشـین و وصـیّ برگزیده ، علی مرتضـی، سـید اوصـیا کشته شد. او را شقی ترین اشقیاء کشت.
📚بحارالانوار، ج۴۲ ص۲۸۲
✍ فرقش شکافت، رُکنِ زمین و زمان شکست
یک ضربه زد ولی کمرِ آسمان شکست
نالید فاطمه که نزن نانجیب! زد
از فرق تا به اَبروی او ناگهان شکست
راحت علی به خاک نمیخورْد، میخ در...
شمشیر شد که باز زد و استخوان شکست
تا خورد بر زمین، دلِ زهرا دو نیم شد
قلب حسین، قلب حسن توأمان شکست
فریادِ جبرئیل که پیچید، دخترش
بی اختیار در وسط آستان شکست
خون پاک میکند زِ روی خویش مرتضی
زینب دمِ در است؛ ولی بی گمان شکست
اینبار روضه خوانْد علی پیشِ دخترش
از تشنهای که داغِ لبانش جهان شکست
از تشنهای که داغِ جوان، داغِ طفل دید
در حلقههای هلهلهی این و آن شکست
از تشنهای که در وسط جمع گیر کرد
با سنگِ بی مُروّتِ این کوفیان شکست
وقتی رسید نیزهی خود را دوباره زد
وقتی که رفت نیزهی خود را سنان شکست
انگشت مانده بود و عقیقی... از آن بدن
انگشت مانده بود؛ ولی ساربان شکست...
@Maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸دُختِ سهساله کجا، دخترِ رشیده کجا / فرق شکافته کجا و سر بریده کجا ...
به نقل مرحوم علامه مجلسی:
📋 فَلَمَّا سَمِعَتْ أُمُّ كُلْثُومٍ نَعْيَ جَبْرَئِيلَ فَلَطَمَتْ عَلَى وَجْهِهَا وَ خَدِّهَا وَ شَقَّتْ جَيْبَهَا وَ صَاحَتْ
▪️ هنگامی که حضرت امکلثوم علیهاالسلام ندای آسمانی جبرئیل (تهدّمت والله ارکانُ الهُدی) را شنید، بر صورت و گونه هایش سیلی زده و گریبان درید و فریاد زد:
وَا أَبَتَاهْ وَا عَلِيَّاهْ وَا مُحَمَّدَاهْ وَا سَيِّدَاهْ.
📚 بحارالانوار ج۴۲ ص۲۸۲
➖ در نقلی دیگر نیز آمده است:
🥀 ... حسنین علیهماالسلام زیر بغلهای امیرالمؤمنین علیهالسلام را گرفته بودند و به سمت خانه میآوردند. دختران فاطمه زهرا سلاماللهعلیها تا که وضع مولا را اینگونه دیدند، گریبان ها را چاکزده و معجرها را بر روی سر انداختند و نوحه سر دادند.
🥀 زینب کبری علیهاالسلام از همه بیشتر بیقراری میکرد؛ سیدالشهداء علیهالسلام آنقدر گریه کردند بود که از شدت گریه چشمانش مجروح شده بود؛ حضرت امّکلثوم علیهاالسلام نیز پیش آمد و عرضه داشت:
📋 یٰا أبَتاه! حُزنی عَلیکَ طویلٌ وَ عَبرَتنا لاتَرقٰی
▪️ای پدرجان! اندوه من بر شما طولانی و اشک چشم من قطع نخواهدشد.
📋 یا أبتاه! مَن لِلصّغارِ حتّی یَکبُروا و مَن لِلکِبارِ بَینَ المَلأء
▪️ای پدرجان! یتیمان را بعد تو از شما چه کسی بزرگ خواهد کرد و بزرگان را چه کسی از شرّ دشمنان محافظت خواهد نمود؟
📚ریاض الشهادة ج۳ ص۶۰۳
✍ یا حضرت امّکلثوم! شما در سن جوانی وقتی فرق شکافته پدرتان را دیدید، این جملات را فرمودید...
اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن دختر سهسالهای که وقتی سر پر خونِ پدر را در آغوش گرفت ، فرمود:
📜 يَا اَبَتَاه! مَن ذَا الَّذِي اَيتَمَنِي عَلي صِغَرِ سِنِّي؟
▪️ای پدرجان!چه كسي مرا در اين خردسالي يتيم كرد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِليَتِيمَةِ حَتَّي تَكبرُ؟
▪️چه کسی یتیمت را سرپرستی می کند تا بزرگ شود؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلنِّسَاءِ الحَاسِراتِ؟
▪️چه كسي بانوان را در پناه خود ميگيرد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلاَرَامِل المُسبَيَاتِ؟
▪️چه كسي زنان بيوه شده را آشيان ميدهد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلعُيُونِ البَاكِيَاتِ؟
▪️چه كسي اشك از چشمهاي اشك بار پاك ميكند؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلضَّايِعَاتِ الغَريبَاتِ؟
▪️چه كسي زنان آواره را مأوا ميدهد؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن لِلشُّعُورِ المَنشُورَات؟
▪️چه كسي موهاي پريشان مان را ميپوشاند؟
📜 يَا اَبَتَاه! مَن بَعدُكَ؟وَا خَيبَتَاه مِن بَعدِكَ، وَا غُربَتَاه! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي لَكَ الفِدَاءُ! يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي قَبلَ هَذَا اليَومِ عُميَاءٌ!
▪️ پس از تو كه... واي بر خواري پس از تو؟ واي از غريبي! كاش پيش از ديدن اين روز كور ميشدم!
📜 يَا اَبَتَاه! لَيتَنِي تَوَسَّدتُ التُّرَابِ وَ لا اَري شَيبَكَ مُخضَّباً بِالدِّمَاءِ
▪️كاش چهره در خاك ميبردم و محاسن تو را خونين نمي ديدم.
📚نفس المهموم، ص۴۵۶
📚أسرار الشّهادة، ص ۵۱۵
@maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ...
این جمله شریفه را ، دو إمام معصوم، در حالی که با صورت به زمین خوردند، بر زبان مبارک خود جاری نمودند، که قلب تمامیّ عوالم را به آتش ❤️🔥 کشید ...
➖ مرتبه اول آن ساعتی دردناکی بود که ابنملجم نانجیب، با شمشیرش ضربهای بر فرق مبارک امیرالمؤمنین علیهالسلام وارد کرد،
📋 فَلَمَّا أَحَسَّ الْإِمَامُ بِالضَّرْبِ لَمْ يَتَأَوَّهْ وَ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ وَ وَقَعَ عَلَى وَجْهِه...
▪️پس در آن هنگام، امام علیهالسلام اثر ضربهای را که عادتاً قابل تحمل نبود، احساس کرد. اندکی صبر کرد و به همان اکتفاء نمود، اما ناگهان با صورت بر زمین افتاد.
📋 قَائِلًا «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ»
▪️و در همان حال فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ»
📚بحارالأنوار، ج۴۲، ص۲۸۲
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
➖ امّا امان از مرتبه دوم ...
🥀 ... ضعف و سُستی در اثر زخمها و جراحات بسیار، بر سیدالشهداء علیهالسلام عارض شد و از اثر اصابت تیرهای بسیار بر بدنش، مانند خارپشت به نظر میآمد. در این هنگام، صالح بن وهب مَرّی (یا مُزنی) ملعون با نیزهای بر پهلوی امام عليهالسلام زد،
📜 فَسَقَطَ الْحُسَيْنُ علیهالسلام عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْضِ عَلَى خَدِّهِ الْأَيْمَنِ.
▪️در این هنگام، سیدالشهداء علیهالسلام از بالای اسب با طرف راست صورت مبارکش، بر زمین افتاد.
📜 و هُوَ يَقولُ: بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ»
▪️و در همان حال فرمود: «بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ عَلَی مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ»
📚لهوف ص۱۲۴ (اندکی تفاوت)
📚معالی السبطین، ج۲ ص۳۶
📚الدمعة الساکبة،ج۴ ص۳۵۶
📚وسیلة الدارین، ص۳۲۳
✍ هوا ز جور مخالف،چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گـردید
بلند مرتبـه شاهی ز صدر زین افــتاد
اگــر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد...
@Maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸 حسنجانم! بیتابی مکن! مادرت فاطمه «سلاماللهعلیها» به دنبالم آمده ...
به نقل مرحوم علامه مجلسی:
🥀 بعد از آنکه مردمِ در مسجد، به امامت امام حسن علیهالسلام نماز صبح را خواندند،
📋 فَأَخَذَ الْحَسَنُ علیهالسلام رَأْسَهُ فِی حِجْرِهِ فَوَجَدَهُ مَغْشِیّاً عَلَیْهِ
▪️ آن حضرت آمدند و سر مطهر امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را به دامن خود گرفتند و دیدند که مولا علی علیهالسلام از هوش رفته است.
📋 فَعِنْدَهَا بَکَی بُکَاءً شَدِیداً وَ جَعَلَ یُقَبِّلُ وَجْهَ أَبِیهِ وَ مَا بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ مَوْضِعَ سُجُودِهِ
▪️در اینجا بود که امام حسن علیهالسلام به شدت گریستند و صورت و پیشانی و محل سجده امیرالمؤمنین علیهالسلام بوسه میزدند.
📋 و الْحَسَنُ علیهالسلام یُنَادِی وَا انْقِطَاعَ ظَهْرَاهُ یَعِزُّ وَ اللَّهِ عَلَیَّ أَنْ أَرَاکَ هَکَذَا
▪️امام مجتبی علیهالسلام فریاد میزد: کمرم شکست پدر جان! به خدا قسم برای من سخت است شما را با این وضع ببینم!
📋 فَسَقَطَ مِنْ دُمُوعِهِ قَطَرَاتٌ عَلَی وَجْهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام فَفَتَحَ عَیْنَیْهِ فَرَآهُ بَاکِیاً
▪️در آن هنگام چند قطره از اشک مبارک امام حسن علیهالسلام بر صورت مبارک امیرالمؤمنین علیهالسلام ریخت؛ امیرالمؤمنین علیهالسلام چشم گشودند و دیدند که فرزندشان اینگونه گریه میکند!
🥀 در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیهالسّلام با همان صدای خسته و بیرمق به امام مجتبی علیهالسلام فرمودند:
📋 یَا بُنَیَّ لَا جَزَعَ عَلَی أَبِیکَ بَعْدَ الْیَوْمِ هَذَا جَدُّکَ مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَی وَ جَدَّتُکَ خَدِیجَةُ الْکُبْرَی وَ أُمُّکَ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءُ وَ الْحُورُ الْعِینُ مُحْدِقُونَ مُنْتَظِرُونَ قُدُومَ أَبِیکَ فَطِبْ نَفْساً ...
▪️پسرم! از این پس بر من بیتابی مکن! این، جدَّت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و این جدّهات خدیجه کبری سلاماللّهعلیها است. و این، مادرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است! و این ها حوریه های بهشتی هستند که گرداگرد من حلقه زدهاند و منتظر من میباشند! پس خاطرت آسوده باشد ای پسرم!
📚بحارالانوار ج۴۲ ص۲۸۳
✍ خدایا مشکل از کار منِ مشکلگشا وا کن
بُوَد درمان من زهرا، مرا مهمان زهرا کن
اجل! از بعد زهرا منتظر بودم که برگردی
بیا امشب علی را بین شهر کوفه پیدا کن
من از تو یاد دارم فاطمه «عجِّل وفاتی» را
بیا مرگ مرا از حق به جای من تمنا کن
نشانِ من نمیدادی اگر آن روز رویت را
کنون رخسار سیلی خوردهی خود را هویدا کن
طبیبم را بگو زینب که من دارو نمیخواهم
ز خاک چادر زهرا تو زخمم را مداوا کن
بدان ای کوفه هر چه خواستی بر من جفا کردی
گذشت آب از سرم اما تو با زینب مدارا کن
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
✍ ای خواب به چشمی که نمیخفت بیا
ای خندۀ غنچهای که نشکفت بیا
دیوار و در کوفه زبان شد که مرو
امّا چه کنم فاطمه میگفت بیا
@Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
◾️فهرست مصائب مرتبط با #ضربتخوردن امیرالمؤمنین علی علیهالسلام◾️
➖ نالهکردن و نوحه سردادن مرغابیها
➖ پیشگویی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به اینکه محاسن امیرالمؤمنین علیهالسلام به خون سرش خضاب میشود...
➖ دِرهم و لباس بخشیدن امیرالمؤمنین علیهالسلام به ابن ملجم ملعون...
➖ زمین و آسمان از کار ابن ملجم، نزدیک است از هم بپاشد...
➖ دو جایی که امیرالمؤمنین علیهالسلام با صورت به زمین خورد ...
➖ ندای آسمانی جبرئیل | تهدّمت والله ارکانُ الهُدی...
➖ به این سو و به آن سو افتادنِ امیرالمؤمنین علیهالسلام از شدت خونریزی ...
➖ جملات جگرسوز حضرت امّکلثوم علیهاالسلام به امیرالمؤمنین علیهالسلام و شباهت به حضرت رقیه علیهاالسلام...
➖ ترس آن را دارم که دخترم زینب سلاماللّهعلیها مرا با این حال ببیند!
➖ دو امام معصومی که با صورت به زمین خوردند و فرمودند: بسمِ الله و بِالله و عَلَی مِلّةِ رسولِ الله ...
➖ حسنجانم! بیتابی مکن! مادرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها به دنبالم آمده ...
@maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸گوشهای از اثرات جانسوز ضربهٔ «شمشیر زهرآلود» در جسم شریف امیرالمؤمنین علیهالسّلام ...
علاوه بر آنکه ضربهٔ ابنملجم ملعون، چنان سخت بود که فرق مبارک تا سجدهگاه مولا علی علیهالسلام را شکافت، بعد از آنکه ابنملجم نانجیب را گرفتند و به نزد امام حسن علیهالسلام آوردند، اعتراف کرده و گفت:
📜 لَقَد سَقَيتُهُ السَمَّ شَهرَينَ و لَو قَسَمتُها بَينَ العَرَبِ لأفنَیتُهُم.
▪️دو ماه، آن شمشیر را آغشته به زهر کردم به گونهای که اگر آن ضربه را بین تمام عرب، تقسیم میکردم، همه را از بین میبردم.(۱)
📌 حال، تاریخ برخی از اثرات ضربهٔ شمشیر زهرآلود را برای ما نقل کرده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
🥀 پیاپی از هوش میرفتند ...
بعد از آنکه امیرالمؤمنین علیهالسلام در مسجد از هوش رفتند، وقتی که با کمک امام حسن و امام حسین علیهماالسلام به خانه آمدند، اندکی چشمان خود را باز نموده و فرمودند: رفیق اعلی بهترین همنشین و سخن گوی من است. ابنملجم را یک ضربت بزنید یا اگر امکان داشت عفوش کنید؛
📋 ثُمَّ عَرِقَ ثُمَّ أَفَاقَ
▪️سپس آن حضرت عرق کرده و بدن مبارکشان ضعیف گشته و از هوش رفتند.(۲)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
🥀 چشمان مبارکشان، بسیار گود شده بود ...
بعد از آنکه ابنملجم نانجیب کار خود را کرد، اشعث بن قيس ملعون، پسر خود را فرستاد و به او گفت: به دقت بنگر که حال علی علیهالسلامچگونه است؟! پسر اشعث رفت و نگريست و برگشت و گفت:
📋 يا أبَة! رَأيتُ عَينَيهِ داخِلَتَينِ في رَأسِهِ. فَقالَ الأشعَث: عَينَي دَميغٍ و رَبِّ الكعبة.
▪️ای پدر! چشمهايش را ديدم
كه گود شده و ميان سرش فرو رفته بود؛ اشعث گفت؛ به خداي كعبه سوگند این حال چشمهاي كسي است كه زخم به مغزش رسیده است.(۳)
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
🥀 پاهای مبارک آن حضرت در اثر سمّ، سرخ شده بود ...
محمد بن حنفیه گوید: شب بیستم ماه رمضان در کنار پدرم بودم؛
📋 ثُمَّ تَزایَدَ وُلوجُ السَّمِ فِی جَسَدِهِ الشّریفِ حَتّی نَظَرنٰا إلیٰ قَدَمَیه و قَد اِحمَرَّتا جَمیعًا فَکبُرَ ذٰلکَ عَلَینا و آیَسَنا
▪️لحظه به لحظه، سمّ در جسم شریف پدرم، بیش از پیش، سرایت میکرد؛ به گونهای که وقتی نظرمان به پاهای مبارک آن حضرت افتاد، دیدیم که هر دو پای آن حضرت در اثر سمّ، سرخ شده است؛ با مشاهده این صحنه، دیگر از زنده ماندن پدرم، ناامید شدیم.(۴)
📚(۱)مقتل الإمام علی بن ابی طالب علیهالسلام، إبن أبیالدنیا، ص۲۷؛ و شرحالاخبار، ج۲ ص۴۳۳ (اندکی تفاوت)
📚(۲)الأمالی،شیخ طوسی،ص۲۳۲
📚(۳)مقتل الإمام علی بن ابی طالب علیهالسلام، إبن أبیالدنیا، ص۳۶
📚(۴) بحارالانوار ج۴۲ ص۲۹۱
✍این دو روزه چون سه ماهه مادرم لاغر شدی
حضرت خیبر شکن! هم سطح با بستر شدی
چشمهای نیمه بازت را به روی من نبند
مادرم را خواب میبینی مگر، باشد بخند
دور لبهایت زبانت را نچرخان جان من
شیر آوردم برایت نوش جان مهمان من
بد زده نامرد زخم تو نمیآید به هم
مثل زخم بازوی مادر سرت کرده ورم
آن غلافی که به کوچه بازوی مادر شکست
تیغِ آن در کوفه آمد بر سر حیدر نشست
قاتلت با طعنه میخندید بر احوال من
گفت بدجوری زدم،بیهوده دست و پا نزن
مادرم ای کاش امشب بود تا کاری کند
مثل ایام اُحُد از تو پرستاری کند
با تکان دست و پایت، دست و پا گم کردهام
آن کفن هایی که مادر داد را آوردهام...
@Maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸طبیبا ! وا مکن زخم سرم را / مسوزان قلب زینب، دخترم را...
در نقلها آمده است:
🥀 چونکه امیرالمومنین عليهالسلام ضربت خورد، همه طبیبان كوفه را براى او گرد آوردند. هيچ كس از آنان از «اثير بن عمرو» نسبت به جراحت او داناتر نبود و طبيبِ مداواگر و صاحب كُرسى بود و جراحتها را درمان مىكرد.
🥀 چون «اثير» به زخم اميرمؤمنان علی علیهالسلام نگاه كرد، ريه گرم گوسفندى طلبيد و از آن رَگى بيرون كشيد و آن را در شكاف زخم گذاشت، سپس بيرون آورد كه سفيدى مغز مبارک امیرالمؤمنین علیهالسلام بر آن بود. سپس رو به امیرمؤمنان کرد و گفت:
📋 يا أميرَالمُؤمِنينَ، اِعهَد عَهدَكَ ؛ فَإِنَّ عَدُوَّ اللّهِ قَد وَصَلَت ضَربَتُهُ إلىٰ اُمِّ رَأسِكَ
▪️اى اميرمؤمنان، وصيّت خود را بكن مه ضربهٔ دشمن خدا به مغز سرت رسيده است.
📚مقاتل الطالبيّين، ص۵۱
✍ طبیبا وا مکن زخم سرم را
مسوزان قلب زینب دخترم را
طبیبا کار از درمان گذشته
که آتش آب کرده پیکرم را
طبیبا نسخه ننویسی که باید
اجل بر چیند امشب بسترم را
ببند آنگونه فرقم را که در قبر
نبیند فاطمه زخم سرم را
در و دیوار مسجد بود شاهد
که من گفتم اذان آخرم را
من آن یارم که شُستم در دل شب
تن خونین تنها یاورم را
درود زندگی را گفتم آنروز
که زد در کوچه قنفذ همسرم را...
@maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸به فدای آن آقایی که از غذای خودش به قاتلش میدهد ...
➖ وقتی که ابن ملجم ملعون را دستگیر کرده و او را نزد امیرالمؤمنین علی علیهالسلام آوردند ، مولا علی علیهالسلام فرمود:
📋 أطعِمُوهُ مِن طَعامِي وَ اْسقُوهُ مِن شَرابي
▪️از هر خوراکی که من میخورم و از هر نوشیدنی که من میآشامم به او بدهید.
اگر زنده ماندم دربارهاش فکر خواهم كرد و اگر زنده نماندم تنها بر او يك ضربت بزنيد و چيزي بر آن ميفزائيد.
📚 مقتل الامام علی بن ابی طالب علیهالسلام ،ابن ابی الدنیا، ص۴٠
➖ امیرالمؤمنین علیهالسلام پیاپی از هوش میرفتند؛ در یکبار که به هوش آمدند، امام حسن علیهالسلام ظرف شیری را به دست آن حضرت دادند و مولا کمی از آن را میل کردند؛ سپس ظرف را از دهان مبارک خود، دور نموده و فرمودند:
📋 اِحمِلوهُ إلىٰ أسيرِكُم
▪️این ظرف شیر را برای ابنملجم ببرید!!
📚 بحارالانوار، ج۴۲ ص۲۸۹
✍ به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا...
@Maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸«فَرقم» شکافت تا که «فراقم» به سر رسید ...
اسماء بنت عُميس گوید:
📋 أنَا لَعِندَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام بَعدَما ضَرَبَهُ ابنُ مُلجَمٍ، إذ شَهَقَ شَهقَةً، ثُمَّ اُغمِيَ عَلَيهِ،
▪️پس از ضربت ابن ملجم بر بالین أمیرالمؤمنین عليهالسلام بودم كه فریادی کشید و از هوش رفت. سپس به هوش آمد و فرمود:
📋مَرحَبا، مَرحَبا، الحَمدُ للّهِِ الَّذي صَدَقَنا وَعدَهُ، وأورَثَنَا الجَنَّةَ
▪️خوش آمديد، خوش آمديد! حمدْ خدايى را كه به وعده اش وفا كرد و در بهشت جایمان داد.
🥀 به آن حضرت گفتند: چه مىبينید؟ مولا علی علیهالسلام فرمود:
📋 هذا رَسولُ اللّهِ، وأخي جَعفَرٌ، وعَمّي حَمزَةُ، وأبوابُ السَّماءِ مُفَتَّحَةٌ، وَالمَلائِكَةُ يَنزِلونَ يُسَلِّمونَ عَلَيَّ و يُبَشِّرونَ،
▪️اين پيامبر خداست، و برادرم جعفر، و عمويم حمزه. درهاى آسمانْ گشوده است و فرشتگان فرود مى آيند و بر من سلام و بشارت مى دهند.
📜 وهٰذِهِ فاطِمَةُ قَد طافَ بِها وَصائِفُها مِنَ الحورِ، وهذِهِ مَنازِلي فِي الجَنَّةِ، «لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَمِلُونَ»
▪️و اين، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است كه حوريان بر گِرد اويند و اينها منزل هاى من در بهشت است. «براى چنين پاداشى عمل كنندگانْ عمل كنند»
📚ربيع الأبرار، ج۴ ص ۲۰۸.
📚مشارق أنوار الیقین، ص۳۱۳
✍ بگو به خواب که آید به چشم بیدارش
دلا بسوز که مولا تمام شد کارش
سریعتر بدنش را به خاک بسپارید
که در بهشت، علی وعده کرده با یارش
زمینیان غمگین، آسمانیان خوشحال
که بیقرار دلی میرسد به دلدارش
برای دیدن دست کبود فاطمهاش
به عرش رفته یدالله، دست حق یارش
خدا کند ز علی باز رو نگیرد؛ آه
خدا کند برود ابر از شب تارش
دوباره دست به پهلوی خود نگیرد کاش
دوباره گُل نکند کاش زخم مسمارش
خلاصه باز علی جان دهد اگر آید،
دوباره فاطمهٔ زخمیاش به دیدارش
علی که سیر شد از کوفه، زینبش هم رفت
چه کوفهای که تمامی نداشت آزارش
چه کوفهای که دوباره کشاند زینب را
نه بین مجلس تفسیر، بین انظارش
رواست کوفه خودش را فرو بَرَد در خاک
که رفت دختر غیرت میان بازارش
گرفت كوفه كس و كار دخت حيدر را
امان ز مردم نامرد بی کس و کارش
@maghaatel
#امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🩸لحظات آخر عمر مبارک امیرالمؤمنین علیهالسلام و گریباندریدن و لطمه زدنِ حضرت زینبِ کبری علیهاالسلام...
لحظات آخر عمر مبارک امیرالمؤمنین علیهالسلام را علامه مجلسی اینگونه نقل میکند:
📋 عَرِقَ جَبینُه و هُوَ یَذکرُ اللهَ کثیراً
▪️پیشانی مولا، عرق سرد کرد... پیوسته ذکر خدا را بر لب داشت...
📋 ثُمَّ استَقبَلَ القِبلةَ وَ غَمضَ عَینَیهِ و مَدَّ رِجلَیه و یَدَیه وَ قال
▪️آنگاه به سمت قبله رو کرد... چشمانش را بر روی هم گذاشت... پاها و دستانش را دراز کرد و فرمود: أشهدُ أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له و أشهد أنّ محمدا عبده و رسوله...
📋 فَعِندَ ذلکَ صَرخَتْ زینبُ بنتُ علیّ وَ أمّکلثوم وَ جمیعُ نِسائِه و قَد شَقُّوا الجُیوبَ و لَطمُوا الخُدودَ وَ ارتفَعَتِ الصَیحةُ
▪️در این جا بود که زینب کبری علیهاالسلام و امّکلثوم و تمامی زنان در خانه فریاد کشیدند و گریبان دریدند و بر گونهها سیلی زدند و صدای گریه و فریاد همه جا را فرا گرفت...
📚بحارالانوار ج۴۲ ص۲۹۰
✍ آه یا امیرالمومنین ...
آیا این ساعت بر زینب کبری علیهاالسلام و زنان بنیهاشم سختتر گذشت یا آن ساعتی که در زیارت ناحیه مقدسه وارد شده است که فرمود:
📜 فَلَمّا رَأَينَ النِّساءُ جَوادَكَ مَخزِيّاً ، ونَظَرنَ سَرجَكَ عَلَيهِ مَلوِيّاً
▪️...هنگامى كه زنان ، اسبت را پريشان ، و زين تو را بر آن ، واژگون ديدند،
📜 بَرَزنَ مِنَ الخُدورِ ، ناشِراتِ الشُّعورِ ، عَلَى الخُدودِ لاطِماتٍ ، لِلوُجوهِ سافِراتٍ ،
▪️ از خیمهها بيرون آمدند ، موهايشان را پريشان كرده، بر گونههاى خود لطمه زدند ، صورتهاى خود را گشودند،
📜 وبِالعَويلِ داعِياتٍ ، وبَعدَ العِزِّ مُذَلَّلاتٍ ، وإلى مَصرَعِكَ مُبادِراتٍ ، وَالشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ...
▪️و ناله و فریاد سر دادند و پس از عزّتمندى ، خوار شدند و به سوى قتلگاهت شتافتند که در آن هنگام، شمر بر روی سينهات نشسته بود...
📚المزارالکبیر، زیارت ناحیه مقدسه، ص۵۰۴
✍ فرقِ مرا، تو طاقت دیدن نداشتی
هجده سَرِ بریده ببینی چه میکنی؟
@maghaatel