eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.6هزار دنبال‌کننده
6 عکس
15 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از فهرست مقاتل
🩸فهرست لینک‌دارِ مصائب مرتبط با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در لحظات احتضار، سیدالشهداء علیه‌السلام را بر روی سینه مبارکش نشاند ...یا علی! آیا آن دَمی که فاطمه‌ات را کتک می‌زنند و تو را کشان‌کشان به مسجد می‌برند، صبر می‌کنی ؟!ای دخترم!‌ من دارم شکایت کسانی را که به تو ظلم می‌کنند، به نزد خدای متعال می‌برم ...لحظات آخر، دست فاطمه زهرا را در دست مولا علی علیهم‌السلام گذاشت و فرمود: «علی‌جان! امانت مرا حفظ کن!»گلوی مبارک رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را چنان بُغضی گرفته بود که نمی‌توانست مصائب بعد از خودش را شرح دهد ...ملک‌الموت چگونه برای گرفتن جان رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد خانه آن حضرت شد؟!تا حسینم به زمین خورد، دیگر حال خودم را نفهمیدم... رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله با چه حالی سیدالشهداء علیه‌السلام را از شانه‌اش به زمین می‌نشاند ؟!برخی از مستندات شهادت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله (در منابع شیعه و سنی) @Maghaatel
🩸گوئیا صدای فریادهای دخترم فاطمه «سلام‌الله‌علیها» دارد به گوشم می‌رسد... در روایت آمده است: 🥀 هنگامى كه شهادت رسول خدا صلّى‌اللّٰه‌عليه‌و‌آله نزديك گرديد آن حضرت به قدرى گريست كه محاسن مباركش، تر شد. 🥀 به حضرت عرض شد: يا رسول اللّٰه! چه چيز شما را به گريه وا داشته است‌ فرمود: براى ذرّيّه و فرزندانم و آن ظلم‌هايى كه از بدکاران امّتم بعد از من به ايشان مى‌رسد، مى‌گريم. 📋 كَأَنِّي بِفَاطِمَةَ اِبْنَتِي وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِي وَ هِيَ تُنَادِي "يَا أَبَتَاهْ، يَا أَبَتَاهْ" فَلاَ يُعِينُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِي. ▪️گويا دخترم فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» را دارم مى‌بينم كه پس از من مورد ستم قرار گرفته و فریاد می‌زند: «یا أبتاه!یا أبتاه!» پس هيچ‌كس از امت من او را يارى نمى‌كند. 📋 فَسَمِعَتْ ذَلِكَ فَاطِمَةُ عَلَيْهَااَلسَّلاَمُ فَبَكَتْ، ▪️صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها تا که این سخن را شنيد، به گریه افتاد. 🥀 رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله فرمود: دخترم! گريه مكن! فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: اى رسول‌خدا! بر آنچه پس از تو بر سرم مى‌آيد نمى‌گريم، بلكه براى فراق و دوری‌ات اشك مى‌ريزم. 🥀 رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله به او فرمود: اى دختر محمد! به تو بشارت باد كه به زودى به من می‌پیوندی. پس همانا تو اولين نفر از اهل‌بیتم هستى كه به من ملحق خواهد شد! 📚أمالي،شیخ‌طوسی، ج۱، ص۱۸۸ ✍ حرف از وصیت‌های آخر می‌زنی بابا از پیش زهرایت کجا پر می‌زنی بابا؟! این لحظه‌ها یاد گذشته کرده‌ای انگار حرف از وصیت‌های مادر می‌زنی بابا دل‌شوره داری، از نگاهت خوب می‌فهمم داری گریزی به غمِ «در» می‌زنی بابا زهرای تو پشت و پناه حیدر تنهاست هرچند حرف از زخم بستر می‌زنی بابا یک روز می‌بینی مرا بین در و دیوار یک روز می‌آیی به من سر می‌زنی بابا گفتی که خیلی زود می‌آیم کنار تو پس لحظه‌ها را می‌شمارد یادگار تو @Maghaatel
🩸حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها با دیدن پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از هوش رفتند... در روایتی امیرالمومنین علیه‌السلام فرمودند: 🥀 من رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در لباسش غسل دادم؛ بعد از دفن آن حضرت ، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها پیاپی از من می‌خواست تا پیراهن پدرش را به او نشان بدهم؛ تا اینکه در نهایت روزی پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به او نشان دادم؛ 📋 فإذٰا شَمَّتهُ غُشِیَ عَلَیها؛ فَلَمّا رَأَیتُ ذٰلکَ غَیَّبتُهُ. 🥀 همینکه او آن پیراهن را گرفت، بوی رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را از آن استشمام کرد و در همان‌جا غش کرد و بر روی زمین افتاد؛ من که این صحنه را دیدم، دیگر آن پیراهن را از دید او پنهان کردم. 📚احقاق الحق،قاضی نورالله،ج۱۰ ص۴۳۶ 📚 بحارالانوار ج۴۳ ص۱۵۷ ✍ پیراهنی که نه خونی بود و نه زخمی، با دیدن آن، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از هوش رفتند ... وای از روزی که پیراهنِ عزیز از دست رفته‌ای، زخمی و خونی هم باشد... 📜 ... نيمه‌های ظهر بود که زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها به همسر خويش «عبدالله» فرمود: «بستر مرا در حياط به زير آفتاب قرار بده.» 🥀 عبدالله گوید: او را در حياط جاي دادم كه متوجه شدم چيزي را روي سينه خويش نهاده و مدام زير لب حرفي مي‌زند. به او نزديك شدم ديدم پيراهن حسين عليه‌السلام را كه خونين و پاره پاره است، بر روي سينه نهاده و مدام مي‌گويد: «حسين، حسين، حسين!... » لحظاتي نگذشت که دیگر روح مطهرش از این عالم مفارقت نمود . 📚مصائب و کرامات حضرت زینب علیهاالسلام،عزیزی،ص۱۶۷ 📝 شعلهٔ آهِ مرا هر دلی اِدراک کند دود آن رَخت عزا بر تن افلاک کند یوسفی بود مرا پیرهنی باقی ماند تا که تشریح غم سینه صد چاک کند جان اگر هم بدهم پیرهنش را ندهم کاش یارم به همین جامه مرا خاک کند دست از چاک گریبان نکشیدم بی او کاش دستش برسد اشک مرا پاک کند سر او را که شکستند شکستم سَرِ خود آیینه می‌شکند جامه اگر چاک کند @maghaatel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸ای اباصلت! «کفنی» را برای پدرم بیاور ... ای بنی اسد! «حصیری» را برای پدرم بیاورید ... اباصلت گوید: 🥀 وقتی که امام رضا علیه السلام به شهادت رسید، فرزند دلبندش جوادالائمه علیه‌السلام به من فرمود: 📋 اُدْخُلِ الْخِزَانَةَ فَأَخْرِجْ لِیَ السَّفَطَ الَّذِی فِیهِ کَفَنُهُ وَ حَنُوطُهُ فَدَخَلْتُ فَإِذَا أَنَا بِسَفَطٍ لَمْ أَرَهُ فِی تِلْکَ الْخِزَانَةِ قَطُّ فَحَمَلْتُهُ إِلَیْهِ فَکَفَّنَهُ وَ صَلَّی عَلَیْهِ ▪️داخل انبار شو و زنبیلی که در آن کفن و حنوط پدرم هست را بیاور! وارد شدم؛ زنبیلی دیدم که قبلا در آنجا ندیده بودم و خدمت ایشان آوردم. ایشان پدر خود را کفن کرد و بر بدنش نماز خواند. 📚عیون اخبار الرضا علیه‌السلام ج۲ ص۲۴۲ ✍️ اما امان از دل آن فرزندی که تا هنگام دفن پیکر مطهر پدرش فرا رسید، رو به قبیله بنی اسد نمود و فرمود: «حصیری بیاورید تا بدن پدرم را در آن بگذارم!» 🥀 دو دست (از عالم غیب) پیدا شد و آن بدن را گرفت - و آن دو دست رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بود - و آن اعضاء قطعه قطعه شده را بر روی آن بوریا جمع کرد؛ حتی انگشت مبارک آن حضرت را که بَجدَل ملعون قطع کرده بود، دفن نمودند. 📚کبریت الاحمر، بیرجندی ص۸۷۰ 📚سحاب رحمت،یزدی، ص ۶۵۳ 📝 ...روی قبرش بنویسید برادر بوده سال‌ها منتظر دیدن خواهر بوده روی قبرش بنویسید که عطشان نشده بدنش پیش نگاه همه عریان نشده بنویسید: کفن بود؛ خدایا شکرت هر چه هم بود بدن بود؛ خدایا شکرت یار هم آن قدری داشت که غارت نشود در کنارش پسری داشت که غارت نشود او کجا، نیزه کجا، گودی گودال کجا؟ او کجا، نعل کجا، پیکر پامال کجا؟... @Maghaatel
🩸قاتلی که تظاهر به گریه می‌کند و قاتلی که بر جنایت خود، فخر و مباهات می‌کند ... اباصلت گوید: 🥀 ساعتی از شهادت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام گذشته بود که دیدم مامون ملعون درب خانه را می کوبد، 📋 فَإِذَا الْمَأْمُونُ وَ الْغِلْمَانُ بِالْبَابِ فَدَخَلَ بَاکِیاً حَزِیناً قَدْ شَقَّ جَیْبَهُ وَ لَطَمَ رَأْسَهُ وَ هُوَ یَقُولُ یَا سَیِّدَاهْ فُجِعْتُ بِکَ یَا سَیِّدِی ثُمَّ دَخَلَ وَ جَلَسَ عِنْدَ رَأْسِهِ ▪️همین که در را گشودم، دیدم مأمون و غلامان ایستاده اند! وی با گریه داخل شد و گریبان چاک زد و بر سر خود می‌زد با صدای بلند می‌گفت: آه آقای من! تو را از دست دادم! 📚عیون اخبار الرضا علیه‌السلام ج۲ ص۲۴۲ ✍️ ای کاش قتله کربلا هم مثل مأمون ملعون لااقل اینگونه تظاهر به گریه می‌کردند ... اما نه تنها این کار را نکردند بلکه آن حرامیان بر جنایاتی که بر سر مظلوم کربلا ، مرتکب شده بودند، فخر و مباهات می‌کردند ... 🔖 در نقلی آمده است: 🥀 وقتی اسرای آل الله را وارد شهر شام نمودند، قَتله کربلا در پیش چشم شامیان، شروع کردند به فخرفروشی به هم، در کشتن اباعبدالله علیه‌السلام... 📜 سنانٌ یقولُ : أنا ضَرَبتُهُ و فَلَقتُ هامَتَهُ. ▪️پس سنان ملعون می‌گفت: منم که فرق او را شکافتم. 📜 والشمرُ لَعَنَه اللهُ یقولُ: أنا جَزَیتُ رأسَه عن جَسَدِه. ▪️و شمر لعین می‌گفت: منم که سر او را از بدنش جدا کردم. 📜 و شَبَثٌ یقولُ : أنا وَطَأتُهُ بِفَرَسی. ▪️شبث می‌گفت: من با اسبم بر او تاختم. 📜 و أشعَثُ بنُ قَیسٍ یقولُ : أنا أخَذتُ قَمیصَهُ. ▪️اشعث بن قیس می‌گفت: من پیراهن او را به غنیمت بردم. 📜 و الأسوَدُ بنُ الکِندی یقولُ : أنا أخَذتُ تِکَّتَهُ . ▪️أسود بن کِندی می‌گفت: من کمربند او را به غنیمت بردم. 📜 ورَجُلٌ یقولُ : أنا أخذتُ سَیفَه. ▪️و حرام‌زاده دیگری می‌گفت: من شمشیر او را گرفتم. 📜 و جاءَ خولیٌّ وعلی قَناتِهِ رأسُ الحسینِ علیه‌السلام وهو یقولُ: ▪️خولی آمد درحالی که بر سر نیزه‌اش سر مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام قرار داشت, میگفت: 📜 أنا صاحبُ السیفِ الصَّیقلِ ، أنا صاحبُ الرُّمحِ الطَّویلِ ، أنا صاحبُ المَجدِ الأثیلِ ، أنا صاحبُ الدینِ الأصیلِ ، أنا قَتَلتُ أعدائَنا أجمعینَ و أتَیتُ بِرُؤوسِهِم إلی أمیرنا إبنِ زیادٍ و یَزیدَ. ▪️منم که صاحب شمشیر صیقلی هستم؛ منم که نیزه‌ای بلند دارم؛ منم که دینی اصیل دارم؛ من دشمنان خودمان را کشتم و سرهایشان را به نزد امیرمان ابن زیاد و یزید برده‌ام. 📚 بحرالمصائب، ج۸ ص۵۷ 📝 شمر و سنان دور و برت تاب می‌خورند نان را به نرخ کشتن اصحاب می‌خورند تنها برای این که اشک مرا در بیاورند با مشک شان کنار حرم آب می‌خورند @Maghaatel
🩸حضرت‌ جوادالائمه علیه‌السلام در مصیبت پدر، گریبان درید و از هوش رفت ... در نقلی آمده است: 📋 أَمَّا ابنُهُ مُحَمَّدٌ الجَوادُ عَلَیهِ‌السَّلامُ فَإِنَّهُ شَقَّ جَیبَهُ، وَلَم یَتَمالَك مِنَ البُکاءِ وَالنَّحیبِ، إِلیٰ أَن أُغمِيَ عَلَیهِ ▪️امام جواد علیه‌السلام در سوگ پدر گریبان خود را درید. آن حضرت نتوانست جلوی گریه و شیون خود را بگیرد؛ آن‌قدر گریه و شیون کرد تا جایی که از هوش رفت! 🥀 وقتی که به هوش آمد، فریاد می‌زد: وا أبتاه، واماماه، واعلياه، وامحمداه وا أبا القاسماه واحسناه، واحسيناه، وا انقطاع ظَهراه بعدك يا أبتاه! 📋 وَ حَثَّى التُّرابَ عَلَى رَأسِه. ▪️و خاک بر سر مبارکش می‌ریخت! 📚مؤَجِّجُ الأحزان في وفاة غریب خراسان، الأوالي، ص۹۸. ✍️ آه ... یاجوادلائمه! الحمدالله که جسم مبارک پدرتان، عریان نشد ... الحمدالله بدنش زخمی از تیر و نیزه ها نبود ... الحمدالله که سر مبارکش بر بدنش بود ... 📝 اما با این حال، شما اینگونه بی تاب شدید ... 😭 حال چه سازد آن فرزندی که تا نگاهش به پیکر عریان و به خاک و خون فتاده پدرش افتاد،فرمود: 📜 فَکَادَتْ نَفْسِی تَخْرُجُ ▪️نزدیک بود جان از بدنم خارج شود. 🥀 وقتی عمه‌ام زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها حال مرا فهمید، نزدیک من آمد و فرمود: 📜 مَا لِی أَرَاکَ تَجُودُ بِنَفْسِکَ یَا بَقِیَّةَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی؟ ▪️مرا چه شده که می‌بینم می‌خواهد روح از بدنت خارج شود، ای باقی مانده جد و پدر و برادرانم!؟ 🥀 من به عمه‌ام زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها گفتم: 📜 کَیْفَ لَا أَجْزَعُ وَ لَا أَهْلَعُ وَ قَدْ أَرَی سَیِّدِی وَ إِخْوَتِی وَ عُمُومَتِی وَ وُلْدَ عَمِّی وَ أَهْلِی مُصْرَعِینَ بِدِمَائِهِمْ مُرَمَّلِینَ بِالْعَرَاءِ مُسَلَّبِینَ ! ▪️چگونه جزع و فزع نکنم در حالی که پیکر پدر بزرگوارم، برادرانم، عموهایم، عموزادگانم و اهل بیتم غرقه به خون خود شده اند، اجسادشان برهنه است، لباسشان به تاراج رفته! 📜 لَا یُکَفَّنُونَ وَ لَا یُوَارَوْنَ وَ لَا یُعَرِّجُ عَلَیْهِمْ أَحَدٌ وَ لَا یَقْرَبُهُمْ بَشَرٌ ... ▪️بدنشان کفن نشده و به خاک سپرده نشده‌اند، احدی متوجه ایشان نمی‌شود، بشری نزدیک آنان نمی‌رود... 📚کامل الزیارات ص۲۵۷ 📖 من‌كه عمري در تب و تاب مرارت سوختم چون شب شام غريبان در حرارت سوختم بعد باباي غريب و بي كس و مظلوم خود مثل عمه زير زنجير اسارت سوختم از حرم تا قتلگه با كعب ني كردم عبور اولين زائر منم كز اين زيارت سوختم سوختم بابا چو بر نعشت نگاهي دوختم بر شكاف زخمهاي بي شمارت سوختم نعش بي سر را كه ديدم ناگهان خوردم زمين بر تن بي سر و جسم بي مزارت سوختم نعشها ديدم به صحرا رأسها ديدم به ني هم به هفتاد دو و هجده بهارت سوختم تا دم مرگم برايت گريه كردم صبح و شام نهضتي كردم بپا حالا كنارت سوختم @Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
🩸فهرست لینک دارِ مصائب امام رضا علیه‌السلام«زهر» با بدن مبارک علی بن موسی الرضا علیهماالسلام چه کرد...اگر سَرم را پوشانده بودم دیگر با من سخن مگو...آمدن حضرت جوادالائمه علیه‌السلام بر بالین پدر...فرش حجره را جمع کن تا مثل جدّ غریبم بر روی خاک ها جان بدهم...امام رضا علیه السلام در لحظات احتضار،روضه «عطش» سیدالشهداء علیه‌السلام را می‌خواند...مأمون ملعون، آن‌قدر امام رضا علیه‌السلام را اذیت می‌کرد که آن حضرت همانند مادرشان حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها تمنّای رفتن از دنیا را می‌نمود...غسل دادن بدن مطهر امام رضا علیه‌السلام توسط فرزند دلبندش...حضرت‌ جوادالائمه علیه‌السلام در مصیبت پدر، گریبان درید و از هوش رفت ...ای اباصلت! «کفنی» را برای پدرم بیاور ... ای بنی اسد! «حصیری» را برای پدرم بیاورید ...قاتلی که تظاهر به گریه می‌کند و قاتلی که بر جنایت خود، فخر و مباهات می‌کند ...طوری بر من گریه کنید که من صدای‌تان را بشنوم ...بی‌تابی حضرت جوادالائمه علیه‌السلام با هنگام وداع با پدر بزرگوارش ...غَش‌کردنِ امام رضا علیه‌السلام با ذکر مصیبتِ «تنهایی و بی‌رمق شدنِ سیدالشهداء علیه‌السلام در صحرای کربلا»درد و دل‌ها و اشک‌های امام رضا علیه‌السلام بر سر قبر مطهر رسول‌ خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها... @Maghaatel
معارف و مقاتل آلُ الله
#امام_رضا_علیه_السلام 🩸فهرست لینک دارِ مصائب امام رضا علیه‌السلام ➖ «زهر» با بدن مبارک علی بن موس
. سلام علیکم ، اَعظَمَ اللهُ اُجورَکم ➖ دوستان می‌تواند فهرست لینک‌دارِ بالا 👆 را برای دلدادگان حضرت ثامن‌الحجج علیه‌السلام، «فوروارد» کنند تا در سالروز شهادت جدّ امام زمان ارواحنافداه، دل‌های بیشتری هم‌غصّه با غصّه‌های امام عصر «عجّل‌ الله تعالی فرجه الشریف» بشود. ➖ ضمناً اگر عزیزان تمایل دارند مثل فهرست بالا، به فهرست لینک‌دارِ محرم و صفر، فاطمیه و مصائب و مقاتل امامان معصوم علیهم‌السلام دسترسی داشته باشند، به کانال «فهرست مقاتل» مراجعه فرمایند.👇👇👇 https://eitaa.com/maghaatel2 .
🔰 طعنه‌های آزاردهندهٔ «اولی» بعد از شهادت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، خطاب به صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها... مرحوم شیخ مفید نقل می‌کند: 🔹اکثر مردم به خاطر مشاجراتی که در مورد خلافت میان مهاجرین و انصار صورت گرفت در مراسم به خاک سپاری رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شرکت نکردند، به همین خاطر اغلب آنها نتوانستند بر جنازه آن حضرت نماز بخوانند. 📋 وَ أَصْبَحَتْ فَاطِمَةُ عَلَیْهاالسَّلامُ تُنَادِي «وَا سَوْءَ صَبَاحَاهْ» ▪️فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها در آن روز ندا سر می‌داد: «چه روز ناخوشایندی!» 🔖 اولی گستاخانه، در جواب آن حضرت گفت: 📋 إِنَّ صَبَاحَكِ لَصَبَاحُ سَوْءٍ! ▪️«این روز تو است که ناخوشایند است!»😭 🔸 و آن قوم چون دیدند مولا علی علیه‌السلام به کار غسل و کفن و دفن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله مشغول است و بنی‌هاشم به خاطر مصیبت آن حضرت با آنان کاری ندارند، فرصت را غنیمت شمردند و به موضوع خلافت پرداختند و ابوبکر را خلیفه کردند. 📚الارشاد، ج۱، ص۱٨۹. @maghaatel
🔰 «شیطان لعین» در صورت «مغیرهٔ ملعون»، مردم را به بیعت با «اوّلی» فرامی‌خواند ... صحابی جلیل‌القدر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، جناب جابر بن عبدالله انصاری گوید: 📋 تَمَثَّلَ إِبْلِیسُ فِی أَرْبَعِ صُوَرٍ تَصَوَّرَ یَوْمَ قُبِضَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله فِی صُورَةِ الْمُغِیرَةِ بْنِ شُعْبَةَ 🔹ابلیس به چهار صورت ظاهر شد؛ (در یک بار) روزی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به شهادت رسید، به صورت «مغیرة بن شُعبة» ظاهر شد. 🗯 او در بین مردم ندا سر می‌داد: ای مردم! خلافت را مانند پادشاهان ایران و روم قرار ندهید، آن را گسترش دهید تا گسترش یابد، و آن را به خانواده بنی‌هاشم ندهید که برای خلافت، منتظر نوزادان در شکم مادران باشند. 📚الأمالی،شیخ‌طوسی،ج۱ ص۱۸۰. @Maghaatel