آن‌گاه که کارها گره می‌خورد... #انتخابات #رهبر_انقلاب @Tassbihat

خبرهای خوبی از شهرهای کوچک و روستاها داره می‌رسه. ظاهراً باید مشارکت ۴۶ درصدی رو عبور کنیم و جلیلی ۵۴ درصدی ان‌شاءالله و دعا کنیم. @mr_nofoozi

دقایق آخر انتخاباته هنوز تعدادی از کسانی که داخل شعب اخذ رأی هستن رأی ندادن. تو این ساعات آخر این دعا رو زیاد بخونیم: اللهم لاَ تُسَلِّطْ عَلَيْنَا مَنْ لاَ يَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ‌ خدایا کسی که بر ما رحم نمی‌کند بر ما مسلط نکن 🤲🏻 آمین 🌱 @maghzesabz

شب سختی گذشت. حرف‌های زیادی دارم که الآن و امروز وقت گفتنشون نیست. اما امروز صبح، شروع دوره‌ی جدیدی از گفتمان انقلابه. دوره‌ای که در اون هرچند نهایتاً مدافع نهایی و غایی حاکمیت ماییم، می‌تونیم تا حد زیادی مطالبه‌گر باشیم، و نه مسئول و پاسخگو. این قطعاً چیزی از وظیفه‌ی ما به عنوان حامیان جریان فکری اصیل انقلابی کم نمی‌کنه. اما میخوام بگم یک سمت این شکست ظاهری، اینه که فارغ از پست‌های مسئولیتی و مدیریتی، به کف جامعه توجه کنیم. گفتمان رو وارد کانال‌های مردمی کنیم. چون تسلط از بالاتر و جایگاه تصمیم‌گیری دولتی دست ما نیست، ناچاریم به پناه بردن به جریان‌سازی و گفتگو از پایین و از دل مردمی که سال‌هاست از سیاست‌زدگیِ هر دو جریان فکری خونه. این شاید فرصت و بستری باشه که یادمون بیاره ایران فقط با به دست آوردن مسند ریاست‌جمهوری نیست که رشد می‌کنه. ایران به مردمش زنده‌ست. مردمی که مشکلات معیشتی و شکاف‌های اجتماعی داره از هر طرف خُردشون می‌کنه. شاید یادمون بیاره جمهوری اسلامی به «جمهور» زنده‌ست. شاید تلنگری باشه که تو دعواهای درون‌گفتمانی‌مون «مردم» رو هم سهیم کنیم. شاید برگردیم به مردم؛ به نسل جوان و نوجوان؛ به حرف زدن؛ به گفتگو کردن؛ به زنده کردن و تپنده کردن تفکر اصیل انقلابی، از همین پایین و از همین مغازه‌دار و راننده و کارگر و همسایه‌ی بغلی که برای رأی دادن باهاش حرف زدیم و درد‌دل‌هاشو شنیدیم و تازه فهمیدیم میشه بدون تنش، بدون ترس، بدون نگرانی از برچسب خوردن و توهین شنیدن، خارج از فضای سیاسی رادیکال خودمون با مردم حرف زد. فهمیدیم خیلی از مردم اولیه‌های سیاست رو نمی‌دونن و دلایلشون برای انتخاب بالاترین مقام اجرایی کشورشون هم به اندازه‌ی زندگی‌هاشون ساده‌ست. یاعلی بگیم و بلند شیم. هیچی بدتر از یه بسیجی خسته نیست! ما حق نداریم حتی نصف روز سرخورده و مغموم بمونیم. ما نه فرصت شکست داریم نه زمانی برای از دست دادن بیشتر سرمایه‌های اجتماعیمون. آسیب‌شناسی و گفتگو با هم‌دیگه و به اشتراک گذاشتن تجربیات و تحلیل‌هامون، بدون ژست طلب‌کاری و متهم کردن همدیگه، حتماً اولین قدمه‌. @maghzesabz

دلا سنگ و آتیش جنگ و دلم تنگ و آسمون تنگ غم داغ مردم غزه به جان من می‌زنه چنگ کودک زار و زیر آوار و چشاش زار و وای غزه عروسکا زخمی و پرپر، خیلیا بی‌سر، مث اصغر، وای غزه 🏴 اجرای سرود آه غزه، توسط دختران لاهیجانی در حسینیه‌ی معلی 💔 @maghzesabz

ما بحران‌زده‌ایم. اما نمی‌خواهیم بپذیریم. دمل چرکی بر ساق پایمان داریم، اما درد شکافتنش، ما را از تکاپوی درمان بازداشته. نمی‌خواهیم زخم‌ها را بشکافیم و تیرهای زهرآلود را از تن زخم‌خورده‌مان بیرون بکشیم. شاید می‌ترسیم، شاید از اینکه ببینیم تیرها از تیردان خودمان است هراس داریم... @maghzesabz

چند روزی‌ست می‌خواهم بنویسم. اما انگشتانم برای نوشتن نمی‌چرخند. واژه‌ها راه گلویم را بسته‌اند، مانند کودکی که دیفتری دارد و گلویش آن‌قدر ورم کرده که راه نفس هم برایش نمانده. چیزی که این روزها از سر گذراندیم شبیه هیچ خاطره‌ای نبود. شبیه هیچ تجربه‌ای از روزگاری که از کودکی گذراندیم. نه شبیه ولوله‌ی ۸۸ بود نه تلاطم ۹۸ نه روزهای ملتهب ۴۰۱... انگار هرچه به لحظه‌ی طلوع آفتاب نزدیک‌تر می‌شویم، ابرها متراکم‌تر و تیره‌تر می‌شوند شاید مسیر نور را بگیرند، اما آفتاب بی‌‌اندکی تردید، طلوع خواهد کرد، و اگر این امید در قلب‌های ما زنده نبود، چه محرکی برای ایستادن در این غبارآلودِ بی‌رحم داشتیم؟ برادرکشی رسم ما نبود. ما همان‌هایی بودیم که در گردبادها شانه‌ به شانه‌ی هم مسیر سنگلاخیِ این انقلاب را پیش می‌رفتیم. دست‌هایمان در کولاک بحران‌ها به گرمای دست همدیگر بود که منجمد نمی‌شد، قلب‌هایمان به گرمای حضور هم می‌تپید. ما چه شدیم؟ و چه با خود کردیم؟ روزهایی از سر گذراندیم که عزیزترین‌ دوستانمان حرفمان را نمی‌فهمیدند. لب‌وانکرده حکم می‌دادند، نیت‌خوانی می‌کردند، محکوم می‌کردند، قضاوت می‌کردند... - یعنی میگی دکتر ... بده؟! - شما بصیرت نداری! همون‌طور که خواصمون بی‌بصیرتن! - برید توبه کنید! - خب منظورتو واضح بگو! بنظر تو دکتر ... بده یا خوب؟! - و... می‌خواهم بگویم از رنج‌هایی که کشیدیم. می‌خواهم از نگاه صفر و صدی بگویم که برایش حد وسطی تعریف نمی‌شود. می‌خواهم از درد درون سینه‌ام بگویم. این رنج‌های مقدس، رنجِ فهمیدن و بغض در گلو داشتن از کم‌صبری دیگران... از بی‌ملاحظگی‌ها، از سیاه و سفید دیدن‌ها، از نشنیدن‌ها و یک‌سویه به قاضی رفتن‌ها... از اینکه آدم‌ها از نگاه برخی یا خوبند یا بد. از اینکه به کوچک‌ترین خطایی آدم‌ها را از دایره‌ی انقلاب و اسلام می‌رانیم، از اینکه عالم را مطرود و منکوب می‌کنیم، از اینکه به جای جستجوی خطاها و ضعف‌هایمان، مردم را مقصر می‌دانیم! مردمی که دل در این انقلاب دارند، و انتخابشان هرچه باشد، رای جمهور است! از اینکه هم‌زبان‌ها و هم‌شهری‌هایت را عامل بیچارگی ایران می‌دانند، اینترنشنال سعودی قهقهه سر می‌دهد و تبر به گسل قومیتی می‌زند، اما این نابرادرها به این نمی‌اندیشند که شاید آذری‌ها هم مثل خیلی‌ها اسیر دوگانه‌‌ی آزادی - تحجر رسانه‌ها شده‌اند. از اینکه دل‌سوزترها می‌گویند سکوت کنید تا بگذرد، شاید حواسشان نیست بعد از انتخابات که نه، امتحانات سال قبل و رفوزگی برخی‌ها در ولایت‌مداری و #اخلاق ، گفتند تمام شد و سکوت... و دوباره زخم‌ها سر باز کرد، با امتحانات جدید، رفوزه‌های جدید! فرمود: لجن‌پراکنی نکنید! به ساعتی نکشید کلامش را زمین زدند نامردم‌ها... و ما چقدر رفوزه داریم... سکوت کنیم؟ اگر رفوزه‌ی امتحان بعدی، ما باشیم چه؟! درد زیاد است و سینه‌ی ما تنگ... و امیدمان ستاره‌ی راه‌برمان است که در این ابرستانِ آسمان، هم‌چنان پرفروغ و غریبانه می‌درخشد... خوش بُوَد ناله‌ی دل‌سوختگان از سر درد خاصه دردی که به امید دوای تو بود @maghzesabz

نمی‌دانم چقدر برای دنبال‌کننده‌های این کانال اعتبار و آبرو دارم. اما می‌خواهم به خاطر اندک آبرویی که خدا به من بخشیده، از شما بخواهم این شب‌ها، سلسله جلسات «انحطاط متحجّرانه، انعطاف‌پذیری متفکّرانه»ی حجت‌الاسلام پناهیان را گوش دهید. هر جلسه حدود پنجاه دقیقه است که سه شب از جلساتش گذشته و اگر بخواهید روی دور تند و سرعت ×2 گوش دهید هر جلسه کمتر از نیم ساعت وقتتان را می‌گیرد. اما حرف‌هایی می‌زند که به درد این روزهای همه‌مان می‌خورد... مخاطب اولش خودم هستم. این صوت‌ها، بانگ هشداری برایم بود که بدانم هیچ ضمانی برای عاقبت‌بخیری هیچ‌کداممان نیست. که بدانم خطر هر لحظه در کمین است. که بدانم تار مویی‌ست بین یزیدی شدن و حُر شدن... همین‌جا هرسه صوت را می‌فرستم، و بعد از این هم هرشب صوت جدید را در کانال می‌گذارم. شب‌های محرم اگر دلتان شکست و اشکتان جاری شد، منت بر سرم می‌گذارید اگر یادم کنید. 💔 @maghzesabz

🔉 انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه جلسه‌ی اول #نشر_حداکثری @Panahian_mp3 @maghzesabz

🔉 انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه جلسه‌ی دوم #نشر_حداکثری @Panahian_mp3 @maghzesabz

🔉 انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه جلسه‌ی سوم #نشر_حداکثری @Panahian_mp3 @maghzesabz

🔉 انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه جلسه‌ی چهارم #نشر_حداکثری @Panahian_mp3 @maghzesabz

🔉 انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه جلسه‌ی پنجم #نشر_حداکثری @Panahian_mp3 @maghzesabz

🔉 انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه جلسه‌ی ششم #نشر_حداکثری @Panahian_mp3 @maghzesabz

🔉 انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه جلسه‌ی هفتم #نشر_حداکثری بنظرم این جلسه یکی از بهترین جلسات سلسله جلسات تحجره. بسیار روشن‌کننده و واضح صحبت می‌کنند: «مملکت ما علاف دو نوع تحجر شده!» 🎙 حتماً بشنوید @Panahian_mp3 @maghzesabz

یادم نمی‌رود که همه عزتم تویی من پای سفره‌ی تو شدم محترم حسین لطفی که کرده‌ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان‌تر از پدر و مادرم حسین... + مسئولِ امام حسینی 🤍 @maghzesabz

جاودان شد تا ابد در عالمین خیمه‌ی سردار بی‌سرها، #حسین (ع) در رکاب خود ملازم ساخته خیمه‌ی او #حاج_قاسم ساخته آی عاشق‌ها حرم در خیمه است صاحب این عکس هم در خیمه است شد شهید او هم ز خوش‌اقبالی‌اش از #رئیسی مانده جای خالی‌اش... @maghzesabz 💔

🔉 انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه جلسه‌ی هشتم #نشر_حداکثری @Panahian_mp3 @maghzesabz

ولی من مردم وطنم را با تمامِ درست و غلط‌هایشان عاشقانه دوست دارم. با تمام اشتباهاتشان. این مردم همان مردمی‌اند که در تشییع شهید جمهورشان سنگ تمام گذاشتند. این‌ها همان مردمی‌اند که از بهتِ معرفتشان، انگشت به دهان تمام رسانه‌های دنیا ماند. این‌ها همان مردمانی‌اند که در تمام بحران‌ها، در استقامت و وفا سرآمدند. مثل این مردم، هیچ‌جای دنیا پیدا نمی‌شود. هیچ‌جای دنیا! اگر جایی نیامدند و کم آمدند، شما مقصرید، شما کم گذاشتید، شما با وعده‌های عمل‌نشده و شعارهای تحقق‌نیافته ناامیدشان کردید. این مردم، همانی‌اند که سردار دل‌ها را با چشم‌های خون‌بار بدرقه کردند. بدرقه‌ای که شبیه هیچ جای دنیا نیست... این‌ها همان‌هایی‌اند که زیر تیربار رسانه‌های دشمنان وطن، هر بار به عشق رهبرشان، نه به امید شما، به عشق رهبر و سربلندی میهنشان، سرانگشت‌ها را جوهری کردند، هر بار، و هر بار... همان مردمی‌اند که پس از هشت سالِ جهنمی، در اوج روزهایی که خادم شهیدشان بذر امید در دل‌هاشان کاشته بود، شوک از دست‌دادنش آن‌قدر برایشان سنگین بود که آمار سکته‌ی قلبی را در بیمارستان‌های شهر بالا برد... این مردم اگر جایی نیامدند و کم آمدند، بخاطر دل‌های شکسته و سفره‌های تهی و شرمندگی پدرها مقابل خانواده‌هایشان بود. بخاطر احساس یأسی که از خودزنی‌ها و درگیری‌های درون‌گفتمانی دیدند. بخاطر هجمه‌ی تهمت‌ها و دروغ‌ها بود که قلبشان شکست. مرد باشید و وطن را بسازید، با دستان همین مردم و به پشتوانه‌ی ایستادگی و همت و اندیشه‌شان. ایرانی‌ها محال است ثانیه‌ای دولت‌مردانِ خدمت‌گزار و صادقشان را تنها بگذارند. @maghzesabz

مکن ای صبح طلوع... 🖤 @maghzesabz

روزی که برخی از دوستان ما به زیر سوال بردن سخنرانان و مداحان بیت رهبری و سردارهای سپاه مشغول بودند، و چون این افراد واضحاً یا تلویحاً حامی کسی غیر از شخص مورد نظر آن عزیزان بودند، به آنان تاختند و خواص بی‌بصیرت نامیدندشان و به #مرجعیت_زدایی دامن زدند، فکر امروزش را نکرده بودند؟ حالا بیایند و حاصل دستپختشان را بچشند. چنین اهانت‌هایی به برکت کم‌لطفی کسانی جرأت ظهور یافت که خود را بصیر و انقلابی و ملتزم به اوامر رهبری می‌دانند. اما امروز کجایند که پاسخ دهند چرا رهبر انقلاب همه‌ی این اشخاص بی‌بصیرت را در این شب‌های عزیز دور خودش جمع کرده و تازه بهشان تریبون هم داده تا دیگران را هم بی‌بصیرت کنند؟! از حجج اسلام عالی و رفیعی بگیر تا سردارها و حاج محمود کریمی. @maghzesabz

صدای شهید مطهری را بشنویم، روضه‌ی ظهر عاشورا اینجاست...: سی‌هزار نفر در کربلا جمع شدند، «و کلّ یتقرّبون الی الله بدمه» سی‌هزار نفر به قصد قربت فرزند پیغمبر را کشتند! به قصد قربت! وقتی که مقدس احمق بشود این‌جور از آب درمیاد یک عده‌ی قلیل منافق توانستند از توده‌ای مسلمان ولی جاهل و احمق، لشکری انبوه علیه فرزند پیغمبر (ص) به وجود بیاورند. @maghzesabz

🔉 انحطاط متحجّرانه؛ انعطاف‌پذیری متفکّرانه جلسه‌ی نهم #نشر_حداکثری @Panahian_mp3 @maghzesabz

اگر قرآن را ورق بزنید، چیزی که بیش از همه به چشم می‌آید، #روایت است. روایت اقوام و امت‌ها، رنج‌ها و خوشی‌ها و انتخاب‌هایشان، و روایت عبرت‌ها... تاریخی که قرآن می‌گوید، فقط نَقل و قصه نیست، انسانی‌ترین شیوه‌ی تبلیغ است برای آدم‌ها. روایت سرنوشت آدم‌هایی شبیه خود ما، با تمام بالا و پایین‌ها، زنده است و جاری و باورکردنی. باستانی‌ترین و در عین حال مدرن‌ترین شیوه‌ی آموزش است که ما از آن غافلیم: #تاریخ_تحلیلی همان تاریخی که معلم‌های دوران مدرسه‌مان (و در حقیقت سیستم فشل و پوسیده‌ی آموزش و پرورش)، آن‌قدر خشک و بی‌علاقه به خوردمان دادند و با حذفیات و حفظیات‌، از محتوا تهی‌اش کردند، که اسم تاریخ که می‌آید حال خیلی‌هامان بد می‌شود. یکی از روشن‌ترین نماینده‌های فکری دعوت به #تاریخ_تحلیلی رهبر انقلاب هستند که با بررسی منظومه‌ی فکریشان، می‌شود فهمید چه جایگاهی برای درک درست تاریخ و تطبیقش بر زیست اجتماعی جوامع امروز قائلند، نمونه‌اش هم کتاب «انسان ۲۵۰ ساله». اگر دکتر زادبر تحلیل‌گر و مجری/کارشناس برنامه‌ی «جریان» را بشناسید، ایشان هم مدت‌هاست تأکید روی #تاریخ_تحلیلی می‌کنند و فهم جامع از تاریخ، و فرمایش امیرمومنان علی علیه‌السلام درباره‌ی آن. (ر.ک. به این پست: https://eitaa.com/maghzesabz/113 ) اگر جلسات حجت‌الاسلام پناهیان را که در کانال می‌گذارم گوش داده باشید، حتماً تأکید ایشان روی #تاریخ_تحلیلی را هم فهمیده‌اید، و اینکه اصلاً و اساساً شروع آموزش در حوزه‌های علمیه هم بهتر است با روش تاریخ تحلیلی باشد. و اگر می‌خواهید بدانید تاریخ تحلیلی چیست و چقدر شیرین و دلکش و قابل فهم و عینی‌ست، آن‌قدر که انگار با خواندنش ذره ذره‌ی وجود تشنه‌ات سیراب می‌شود و مدام تشنه‌تر و طالب‌تر برای خواندنِ بیشتر، این دو تا کتاب را بیابید و بخوانید: ۱. ما‌جرای سقیفه‌، یا‌، اولین‌ توطئه‌ در اسلام‌؛ از محمدرضا مظفر ۲.قیام حسین علیه‌السلام؛ از دکتر سیدجعفر شهیدی کتاب اول یافتنش سخت است، و من شش سال پیش خیلی تصادفی خواندمش. فقط چند عبارت از آن برداشته‌ام که اینجا می‌گذارم. کتاب دوم اما در فیدیبو موجود و با ۲۵ هزار تومان قابل خرید است. آقای نفوذی این کتاب را یادم انداخت: https://eitaa.com/mr_nofoozi/4892 از این لینک به پست‌های قبلی مرتبط بروید و تکه‌هایی از کتاب را بخوانید. این هم لینک خرید کتاب: https://fidibo.com/book/65908- هر دو کتاب قدیمی‌اند، و فوق‌العاده ارزشمند. عینک جامعه‌شناسانه‌ی تازه‌ای به خواننده می‌بخشند که می‌تواند در فهم جریانات سیاسی این روزها بشدت کمک‌کننده باشد. @maghzesabz