eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
411 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
93 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه السلام میفرماید: 💠 اِجعَل مالَكَ عارِيَةً تَرُدُّها ❇️ مال خود را امانتى بدان كه بايد بازگردانى. 📚 الكافی جلد۲، صفحه ۴۵۵ @mahale114
✍ مدارا کن تو با پیران مسکین 🔹مردی نزد عالمی از پدرش شکایت کرد و گفت: پدرم مرا بسیار آزار می‌دهد. پیر شده است و یک روز از من می‌خواهد در مزرعه گندم بکارم، روز دیگر می‌گوید پنبه بکار. 🔸خودش هم نمی‌داند دنبال چیست؟ مرا با این بهانه‌گیری‌هایش خسته کرده است. بگو چه کنم؟ 🔹عالم گفت: با او بساز. 🔸مرد گفت: نمی‌توانم. 🔹عالم پرسید: آیا فرزند کوچکی در خانه داری؟ 🔸مرد پاسخ داد: بله. 🔹عالم گفت: اگر روزی این فرزند دیوار خانه را خراب کند، آیا او را می‌زنی؟ 🔸مرد گفت: نه، چون اقتضای سن اوست. 🔹عالم پرسید: آیا او را نصیحت می‌کنی؟ 🔸مرد گفت: نه، چون توی مغزش نمی‌رود و... 🔹عالم گفت: می‌دانی چرا با فرزندت چنین برخورد می‌کنی؟ چون تو دوران کودکی را طی کرده‌ای و می‌دانی کودکی چیست. اما چون به سن پیری نرسیده‌ای و تجربه‌اش نکرده‌ای، هرگز نمی‌توانی اقتضای یک پیر را بفهمی. 🔸در پیری انسان زودرنج می‌شود، گوشه‌گیر می‌شود، عصبی می‌شود، احساس ناتوانی می‌کند و... 🔹پس ای فرزند برو و با پدرت مدارا کن که اقتضای سن پیری جز این نیست. @mahale114
شبنامه 1038.mp3
10.95M
اتفاقاتی عجیب در تلاویو که سانسور می‌شود/ پس دیدن شدن نور، شنیده شدن صدا... انفجار وتمام برق ها قطع شد... شبنامه / ظاهرا مجموعه رخدادهای هدفمندی که شبکه‌ی سانسور رژیم صهیونیستی از کنار آن عبور کرده شبکه‌ی برق این رژیم را زیر ضربه برده است / یکی از حوادث در نزدیکی خانه نتانیاهو رخ داده است / نکته عجیب تر اینجاست که برخی میگویند: پس از شنیده شدن یک صدا و دیده شدن نوری و وقوع انفجار تمامی برق ها قطع شده است / @mahale114
پنجم آذر آغاز هفته بسیج گرامیباد 🔰 پخش زنده سخنرانی در دیدار بسیجیان 🔻 به مناسبت ، صبح شنبه ۵ آذرماه جمع کثیری از بسیجیان با حضور در حسینیه امام خمینی(ره) با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار خواهند کرد. علاوه بر این، پنج میلیون نفر از بسیجیان سراسر کشور نیز با ارتباط مستقیم و به صورت مجازی در این برنامه حضور خواهند داشت. 📲 این برنامه ساعت ۹:۴۵ صبح شنبه آغاز شده و به صورت زنده و مستقیم از رسانه KHAMENEI.IR و شبکه‌های صدا و سیما پخش خواهد شد. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا با دقت مطالعه کنید 🔸چند روز پیش در یکی از گروه های مخالف نظام و رهبری، مطلب زیر را گذاشتم و آخرش نوشتم؛ اریک اسکات (نظریه پرداز فرانسوی) 🎥 «زندگی یک مبارزه است، کل زندگی عبارتست از یک مبارزه‌ی بلند مدت، مبارزه با عوامل طبیعی، مبارزه با موانع اجتماعی، مبارزه با درون خود انسان که مبارزه‌ی با نفس است. دائم انسان در حال مبارزه است. بدن انسان هم در حال مبارزه است. جسم انسان هم دائم دارد با عوامل مضر مبارزه می‌کند، قدرت این مبارزه وقتی در جسم باشد، جسم سالم است. در انسان، این مبارزه باید صحیح، منطقی، در جهت درست، با رفتارهای صحیح و با ابزارهای درست باشد. این مبارزه گاهی یک استراحت و یک باراندازی لازم دارد. این یک سفر و یک حرکت است. این نقطه‌ی استراحت، داخل خانواده است.» اریک اسکات(نظریه پرداز فرانسوی) بعد از یکی دو ساعت، این پست ریپلای شد و حجم عظیمی از پیام های تعریف و تمجید از این مطلب پشت سر هم آمد. خلاصه ی همه ی پیام ها این بود که غرب به خاطر وجود اینجور دانشمندان و نظریه پردازانی در این سطح از روشنفکری و منطق و نگاه به انسان و زندگی بشر، به تمدن رسیده اند.کاش مسئولین بی لیاقت حکومت ذره ای از اینجور نگاه ها داشتند و در حکمرانی کشور اعمال میکردند تا ملت در آسایش و آرامش روحی زندگی کنند و.... اما وقتی آخرِ همه ی این مطالب و نظرها، نوشتم این متن از مغز متفکر مسلمین جهان و بشریت عصر حاضر، رهبر جمهوری اسلامی ایران هست و بعد از اینکه کلیپش رو هم در گروه گذاشتم، و نوشتم همچین نظریه پردازی(اریک اسکات) در دنیا وجود خارجی نداره، سکوت عجیبی حاکم شد. دیگه کسی اظهار نظری نکرد. از کنار این موضوع نمیشود به راحتی عبور کرد. موانع جدی در انتقال کلام امام به گوش و دل مردم وجود دارد. تا وقتی این موانع شناخته نشده و برطرف نشود، بایستی شاهد مظلومیت بیش از این امام و جهالت و گمراهی بیش از این امت باشیم. 📍حسن رزمی @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 هر چقدر ما از برد خوشحال بودیم، رسانه های معاند ناراحت؛ گویا تیرشان به سنگ خورده است. @mahale114
باخدا باش پادشاهی کن.... 📸تصویر جالب از اقامه نماز جماعت غرور آفرین در مقابل ورزشگاه قطر، قبل از آغاز بازی فوتبال تیم ملی ایران و ولز @mahale114
🔺واکنش دیروز حجت‌الاسلام پناهیان، بعد از برد تیم ملی ایران مقابل ولز از زبان فرزندش @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا سنگین باش مثلا پلیسی 😂😂😂 تهران،خیابان پیروزی، شادی پلیس یگان ویژه🇮🇷✌️ تهران چهار راه ولیعصر عج پلیس امنیت... همه برای ایران سربلند... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 خوشحالی پلیس برای آرامش مردم.... مردم که خوشحال و شاد باشند پلیس هم خوشحال و کنار مردم شادی میکند. تیرخلاص بر قلب و بد خواهان..... @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب: دیروز بچه‌های تیم ملی ما چشم ملت ما را روشن کردند؛ ان‌شاءالله چشمشان روشن باشد... @mahale114
661462785_1248477469.mp3
17.93M
🎙 صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمع کثیری از بسیجیان. ۱۴۰۱/۹/۵ پنجم آذر آغاز هفته بسیج: @mahale114
فصل هشتم : صفحه هشتم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... حسینعلی را متوجه وضعیت کردم و گفتم: «حالا چه‌کار کنیم؟» او بلدِ کار بود. گفت: «باید جا عوض کنیم.» راست می‌گفت. با جا عوض کردن و تیراندازی از نقاط مختلف خاکریز، دشمن گمان می‌کرد بسیاریم و در سنگرها نیروی کافی گذاشته‌ایم. درحالی‌که دو نفر بیشتر نبودیم و در سنگرها هم خبری از نیرو نبود. برای اجرای این نظر، همین‌که آمدیم جدا شویم، در فاصلۀ چندمتری بینمان خمپاره‌ای فرود آمد و هردوی ما را پرت کرد. با این انفجار ترکش‌های ریز به سر و کمرم و ترکش بزرگی در بازویم فرورفت. خون از دستم جاری بود و از انگشتانم شُرّه می‌کرد. حسینعلی به‌ظاهر مجروحیتی نداشت، اما موج شدیدی او را گرفته بود و گیج و منگ در تیررس دشمن ایستاده بود. هرچه داد زدم «حسینعلی بشین.»، گوشش سنگین بود و صدایی نمی‌شنید. خودم را به‌سختی به او رساندم و او را نشاندم. تا دقایقی همین‌طور بود و حال خوشی نداشت. وقتی به خودش آمد، گفتم: «الان چه کنیم؟» گفت: «باید برگردیم، وگرنه اسیر می‌شیم.» با بی‌سیمی که داشت درخواست نیروی تازه‌نفس کرد. خودش بازوی مرا بست و باهم به‌سمت عقب راه افتادیم. ساعتی بیش نبود که با این نیروها آشنا شده بودم و خیلی از شهدا را نمی‌شناختم. با زنده برگشتنم از آن معرکه، جز افسوس چیزی نداشتم. رانده از زیارت، مانده از شهادت، به‌غبطه از کنار شهدا عبور می‌کردم و از روی ماهشان، به نگاهی بهره‌مند می‌شدم. در این بین، حمید نظری از بچه‌های اطلاعات را شناختم. چهرۀ چون گل شکفته‌شده‌اش کامل در خاطرم ثبت‌وضبط شد. همان‌طور که در وصیت‌نامه‌اش آمده، واقعاً انگار شهادتش عروسی‌اش بود. در بین راه، بچه‌های تازه‌نفس گروه دوم را دیدیم. آن‌ها را راهنمایی کردیم و گفتیم: «ما حال خوشی نداریم و فقط تونستیم زخم مجروحان رو ببندیم؛ اما شما اونا رو بیارید عقب.» به هر صورت، به عقبه رسیدیم. باتوجه‌به خون زیادی که از من رفته بود بسیار تشنه بودم. از هرکس تقاضای آب می‌کردم آب نمی‌داد و می‌گفت برای زخمت خوب نیست. آب جزیره نیز از فرط ماهی‌های گندیده، بوی زُحم و تعفن گرفته بود و نمی‌شد به آن نزدیک شد. همان لحظه دیدم عده‌ای نشسته‌اند و دارند هندوانه می‌خورند. به آن‌ها گفتم: «خیلی تشنه‌ام، یه تیکه به من می‌دید؟» یکی از آن‌ها دلش برایم سوخت و یک قاچ به من داد. تا کسی جلویمان را نگرفته، سریع از دستش قاپیدم و گازی به آن زدم. جایتان خالی، در گرمای تابستان با آن عطش عجیب‌وغریب، خنکای این هندوانه حالم را سر جا آورد. حسینعلی هنوز به کار می‌آمد، اما من برای مداوا باید به عقب می‌رفتم. آمبولانسی درهایش باز بود و داشت مجروحان را را سوار می‌کرد. خودم را گوشه‌ای از آن جا کردم و راه افتادیم. در راه، وقتی به مقر فرماندهی رسیدیم به راننده گفتم: «من از نیروهای اطلاعات هستم، اجازه بده چند دقیقه گزارش خط مقدم رو به فرمانده بدم و برگردم.» راننده قبول کرد. سریع رفتم عمواکبر را پیدا کردم و گفتم: «حاجی، خط الان با از دست دادن یک گروه پاک‌سازی شد. گروه دوم هم بعد از ما به خط رفت، اما اگر می‌خواید برای جاده کاری کنید توی روز فایده نداره، شب برید جلو و حتماً تا صبح سنگرسازی رو کامل کنید تا بتونید دوام بیارید.» عمواکبر «خداقوت»‍ی گفت و راهی‌ام کرد تا به بیمارستان برسم. دیگر خبردار نشدم چه اتفاقی برای جاده افتاد، اما بعد از ما، طرح جامعی برای بازپس‌گیری و پیشروی دوباره در جزیرۀ مجنون توسط تیپ انصارالحسین(ع) تهیه شد که به عملیات «انصار» نام گرفت. طی این عملیات، دشمن بعثی به‌طور کامل عقب رانده شد و مواضع ما دیگربار تثبیت گردید. سوار آمبولانس شدم و به‌سمت بیمارستان حرکت کردیم. وقتی اسم بیمارستان را روی تابلو ورودی دیدم، آرام شدم. نوشته بود بیمارستان صحرایی امام‌رضا(ع). گفتم: «یا امام‌رضا، بازهم خوب شد اگر به حرمت نرسیدیم به این دارالشفا که به نام شما مزین شده، رسیدیم.» آنجا اولین امدادگر که آمد معاینه کند گفتم: «برادر، سرپایی من‌و مداوا کن، برگردم خط.» «برگردی خط؟ برگشتی در کار نیست. با این وضع زخمی‌ که داری باید بری پشت جبهه.» @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 از استانداردهای دوگانه غرب در برخورد با اسرائیل تا وحشت آنها از قدرت گرفتن ایران در منطقه! 🔹‌ مجری بی‌بی‌سی فارسی در توجیه دخالت‌های غرب: 🔹‌ "مداخله داریم تا مداخله؛ گاهی مداخله به شکل اعلام حمایت است مثلا اگر حمایت کشورهای غربی از جنبش ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی نبود، ممکن بود آن جنبش به نتیجه در نرسد." 🔹‌ پاسخ دندان‌شکن «علم صالح» تحلیلگر سیاسی به مجری بی‌بی‌سی: 🔹‌ " 70 سال است که رژیم صهیونیستی که نهادهای حقوق بشری آن را رژیمی آپارتاید می‌دانند، حقوق بشر و حقوق بین‌الملل را با اشغال اراضی فلسطینی را زیرپا می‌گذارد ولی همچنان مورد حمایت بی چون و چرای آمریکا و اروپاست!" @mahale114
نه به اعدام! تا زمانی که اسلحه دست اغتشاشگر هست ومردم بیگناه را به رگبار میبندند کسی کارش را محکوم نمیکند.! اما روزی که قراراست محاکمه شود، هشتک نه به اعدام برایش میزنند.... حمایت از ق ا ت ل اصلا جالب نیست! @mahale114
🛑 مدیر متخلف بانکی در قم برکنار شد معاون استاندار قم: 🔹مدیر متخلف یکی از بانک‌های استان که باوجود تذکر شهروندان به یک خانم بی‌حجاب، خدمات بانکی ارائه کرده بود، برکنار شد. 🔹درپی انتشار این فیلم و نگرانی شهروندان از تکرار چنین تخلفی و مطالبه رسانه ها، استاندارقم دستور برکنار رئیس شعبه بانک متخلف را صادر و صبح امروز ضمن ابلاغ این دستور ، تذکرات لازم مجددا به سرپرستی‌ها و مدیران تمام شعب بانک‌های استان مبنی رعایت قانون عفاف و داده شد. @mahale114
shokr 38.mp3
6.02M
38 آخه این سجده شکــر در آخــر زیارت عاشورا، برا چیه؟ اینهمه مصیبت به اهل بیت رسید؛ بعد ما برای اون مصیبتها شُکـــر می کنیم! خنــده دار نیست؟ 🎤 @mahale114
عليه السلام میفرماید: ✍️ الإمام الصادق عليه السلام ـ فی قَولِهِ تعالى: «وَبِالْوَ لِدَيْنِ إِحْسَنًا»-: الإحسانُ أن تُحسِنَ صُحبَتَهُما، وألاّ تُكَلِّفَهُما أن يَسألاكَ شَيئا مِمّا يَحتاجانِ إلَيهِ وإن كانا مُستَغنِيَينِ 💠 امام صادق عليه السلام درباره اين سخن خداوند متعال كه فرموده: «و نيكى كردن به پدر و مادر»: نيكى كردن، اين است كه با آنان خوب همراهى كنى و اين كه آنان را به زحمت نيندازى كه چيزى از نيازهايشان را از تو بخواهند، هر چند توانگر باشند 📚 الكافی،جلد ۲، صفحه ۱۵۷ @mahale114
✍ قبل از شروع هر کاری، پایه‌ات را قوی کن 🔹شخصی نزد عارفی دانا رفت و از سختی‌های زندگی برایش تعریف کرد و گفت: ﭼﺮﺍ ﻣﻦ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ نمی‌کنم؟ چرا با وجود تلاش فراوان به اقتدار نمی‌رسم؟ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ! 🔸عارف پاسخ ﺩﺍﺩ: ﺁﯾﺎ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻩ‌ﺍﯼ؟ 🔹گفت: ﺑﻠﻪ، ﺩﯾﺪﻩ‌ﺍم. 🔸عارف ﮔﻔﺖ: زمانی که خداوند ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻭ ﺳﺮﺧﺲ ﺭﺍ ﺁﻓﺮﯾﺪ، ﺑﻪ‌ﺧﻮﺑﯽ ﺍﺯ ﺁن‌ها ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ کرد. ﺧﯿﻠﯽ ﺯﻭﺩ ﺳﺮﺧﺲ ﺳﺮ ﺍﺯ ﺧﺎک ﺑﺮﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ. ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺭﺷﺪ ﻧﮑﺮﺩ. 🔹خداوند ﺍﺯ ﺍﻭ ﻗﻄﻊ ﺍﻣﯿﺪ ﻧﮑﺮﺩ. ﺩﺭ ﺩﻭﻣﯿﻦ ﺳﺎﻝ سرخس‌ها ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺭﺷﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﺍﻣﺎ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺧﺒﺮﯼ ﻧﺒﻮﺩ. 🔸ﺩﺭ ﺳﺎل‌های ﺳﻮﻡ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻧﯿﺰ ﺑﺎﻣﺒﻮﻫﺎ ﺭﺷﺪ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻛﻮﭼﻜﯽ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ۶ ﻣﺎﻩ، ﺍﺭﺗﻔﺎﻋﺶ ﺍﺯ ﺳﺮﺧﺲ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺭﻓﺖ. 🔹ﺁﺭﯼ، ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﺑﺎﻣﺒﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﯾﺸﻪ‌ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻗﻮﯼ می‌کرد! 🔸ﺁﯾﺎ می‌دانی ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﺍﯾﻦ ﺳﺎل‌ها ﻛﻪ ﺗﻮ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﻣﺒﺎﺭﺯﻩ ﺑﺎ سختی‌ها ﻭ ﻣﺸﻜﻼﺕ ﺑﻮﺩﯼ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺭﯾﺸﻪ‌ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﺴﺘﺤﻜﻢ می‌ساختی؟ 🔹ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻮ ﻧﯿﺰ ﻓﺮﺍﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺗﻮ ﻫﻢ به اقتدار ﺧﻮﺍﻫﯽ رسید. 🔸از رحمت و برکت خداوند هیچ‌وقت ناامید نشو. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شبنامه 1039.mp3
11.12M
انفجار پیاپی در اورشلیم و ثبت همزمان تصاویر توسط هکرها از طریق دوربین‌هایی که قطع بوده شبنامه / روز چهارشنبه اورشلیم شاهد دو حادثه عجیب و غریب بوده که از ابتدای صبح توجه ها را به اشغالی جلب کرد / همزمان با این حوادث و تکذیب‌های صهیونیست‌ها مشخص شد که فیلم این حادثه به طور لحظه به لحظه توسط هکرها به ثبت رسیده است / چه کسانی پشت این ماجرا هستند؟ انگیزه آنها چه بوده؟ در این گزارش مرور خواهیم کرد / @mahale114
43.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به همه بسیجیان گمنام و بی ادعا نام اثر : ۸۵ میلیون بسیجی خواننده : علیرضا میدانی همخوانی:گروه ساقی کوثر قم شاعر : داود رحیمی آهنگساز و تنظیم کننده : سید مصطفی القیس تدوین : سید محمد مهدی خدا پرستان تهیه کننده : محمد باقری کاری ازقرارگاه فرهنگی اجتماعی ۱۹ دی استان قم را به تک تک شما بسیجیان عزیز تبریک عرض میکند. برسد به دست تک تک بسیجیان استان قم و کل کشور @mahale114
فصل هشتم : صفحه نهم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... «من که چیزی‌م نیست؛ با پای خودم اومدم اینجا.» «برای ترکش کمرت شاید بشه کاری کرد، اما ترکشی که توی بازوت مونده کار ما نیست. باید بری اهواز.» «الان چه‌کار کنم؟» «منتظر باش اتوبوس بهداری که آماده شد، خبرت می‌کنم.» وقتی به بیمارستان اهواز رسیدم شب شده بود. خسته از اتفاقات و ناخوش از جراحتی که داشتم، همین‌که روی تخت دراز کشیدم خوابم برد و دیگر چیزی نفهمیدم. آن زمان و مکان این‌چنین برایم به پایان رسید. بعدها در همان جبهه، طی عملیات انصار، دوستان و عزیزان ارزشمندی را از دست دادم. فرمانده عزیزم حاج‌محسن امیدی، شیخ علی‌پناه شیراوند، شیخ طیب خرم‌آبادی و شیخ محمدحسین ترابی، همگی در جزیرۀ مجنون به‌شهادت رسیدند. شهادت شیخ محمدحسین مصداق شهادتی عالمانه بود. حرف حق را شنید، پذیرفت و جانانه به آن عمل کرد. وقتی با جوانان هم‌کلام می‌شوم و در اردوهای راهیان نور و محافل شهدا از شهادت عالمانه می‌گویم، بعضی سؤال می‌کنند مگر شهادت عالمانه هم داریم؟ می‌گویم: بله؛ شیخ محمدحسین می‌دانست و حدیثش را خوانده بود که شهید، با اولین قطرۀ خون، تمام گناهانش بخشیده می‌شود، مگر دِین و حق‌الناس. برای همین شهربه‌شهر رفت و پنج ریال بدهی‌اش را پرداخت کرد تا چیزی به گردنش نباشد. شهادت عالمانه یعنی انسان در اوج شهید شود و بعد از شهادت نیز در اوج بماند و در آن دنیا با دادن حسناتش به‌جای حق‌الناس، مقام خود را پایین نیاورد. به همین دلیل است که امام‌حسین(ع) در روز عاشورا فرمود: «کسی که دِین به گردن دارد همراه من نجنگد، زیرا از رسول‌الله شنیدم که فرمود: ‹کسی که بمیرد و دینی به گردن داشته باشد از حسناتش کم می‌شود.›» وقتی چشم باز کردم رویم ملحفه‌ای کشیده بودند و سِرمی ‌در دست داشتم. در بیمارستان شهید بقایی تازه دردها را لمس می‌کردم. هر روز پزشکان برای معاینه می‌آمدند و شرایطم را می‌سنجیدند. بالاخره به این نتیجه رسیدند برای بیرون آوردن ترکش به عمل جراحی نیاز است و این عمل باید در بیمارستان پیشرفته‌تری انجام بگیرد. گفتم: «کاری نداره؛ با چاقو بزنید زیرش درمی‌آد.» گفتند: «کاش به همین سادگی بود. ترکش بد به استخوان نشسته و ما نمی‌تونیم کاری کنیم. به‌زودی به اصفهان اعزام می‌شید و اونجا به‌خوبی تحت عمل جراحی قرار خواهید گرفت.» پس از دو-سه روز، ما را به فرودگاه اهواز بردند و سوار هواپیمای C130 کردند. هواپیما پر از مجروح بود. بعضی بدحال بودند و بعضی هم مثل من حال بهتری داشتند. بعضی زیارت عاشورا می‌خواندند و بعضی دعای کمیل. آن گوشه یکی صلوات چاق می‌کرد و این‌طرف یکی موجی شده بود و دادوهوار می‌کرد. هرکس در حال‌وهوایی بود و من هم حال‌وهوای خودم را داشتم. تمام ذهنم پیش امام‌رضا(ع) بود که چرا قبولمان نکرد؟ عیب کار کجا بود؟ اگر آنجا قبول نشدیم چرا در جادۀ جزیرۀ مجنون ما را نپذیرفت؟ مدام در دلم با حضرت نجوا می‌کردم و از او کمک می‌خواستم. پرواز بیش از حدِ معمول، طولانی شد. مجروحان پیوسته حالشان به‌هم می‌خورد. امدادگرها دوان‌دوان میانشان می‌گشتند و رسیدگی می‌کردند. من هم کم‌کم داشت حالم به‌هم می‌خورد. در همین لحظه، کمک‌خلبان از کابین خارج شد و به‌سوی ما آمد. به‌اعتراض گفتم: «جناب، چرا این پرواز این‌قدر طول کشید؟ مگه اصفهان تا اهواز چقد فاصله داره؟ حال این مجروحان خوب نیست.» کمک‌خلبان با لبخندی به من نگاه کرد و گفت: «بذار یه چیزی بگم. تو آرزویی نداری؟» «مگه می‌شه آدم آرزو نداشته باشه؟» «آرزوت چیه؟» «آخه الان چه وقت این حرف‌هاست» «حالا تو بگو آرزوت چیه!» آهی کشیدم و گفتم:«هیچی، می‌خواستم برم مشهد.» انگار منتظر شنیدن این جمله باشد لبخند شیرینی زد و گفت:«خب آرزوت برآورده شد. اتفاقاً الان داریم می‌ریم مشهد.» با تعجب گفتم: «واقعاً!؟ راست می‌گی؟» «بله، نزدیک اصفهان بودیم که گفتن بیمارستان‌های اصفهان پر شده و باید برید مشهد. الان هم تو راه مشهد هستیم.» با شنیدن این خبر حال‌وهوای مجروحان تغییر کرد. نمی‌دانید چه حالی شدیم. به امام‌رضا گفتم: «ممنون لطف و کرمتم. شرمنده‌ام. عذرخواهم. نمی‌دونستم این‌قدر هوای ما رو دارید. نمی‌دونستم این‌طور صدای ما رو می‌شنوید.» @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ 🎥دقت نظر ائمه اهل بیت علیهم‌السلام در 🔊 حجت‌الاسلام مهدی_طباخیان 💥ببینید و انتشار دهید @mahale114