eitaa logo
تبیان مهدوی
2.9هزار دنبال‌کننده
36 عکس
18 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄ : در خطبه 188 بند سوم منظور از عبارت «نعمت های خدا را بر خود تمام گردانيد» استفاده درست و صحیح از نعمتهاست ؟ : ✍🏻یعنی همانگونه که خداوند نعمت های دنیایی را برای شما تمام و کامل عطا فرموده است، شما هم با بندگی خداوند و عبادت؛ زمینه اتمام و اکمال نعمت های اخروی را که جز با ایمان و عمل صالح به دست نمی آیند، فراهم کنید. 🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع ┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 📣در بيان پيشامدها 1⃣ خبر از حوادث آینده ♦️ آگاه باشيد! آنان که پدر و مادرم فدايشان باد، از کسانی هستند که در آسمان ها معروف، و در زمين گمنامند. آگاه باشيد! در آينده پشت کردن روزگارِ خوش و قطع شدن پيوندها و روی کار آمدن خردسالان را انتظار کشيد، و اين روزگاری است که ضربات شمشير بر مؤمن، آسان تر از يافتن مال حلال است. روزگاری که پاداش گيرنده از دهنده بيشتر است، و آن روزگاری که بی نوشيدن شراب مست می شويد، با فراوانی نعمت ها، بدون اجبار سوگند می خوريد، و نه از روی ناچاری دروغ می گوييد. و آن روزگاری است که بلاها شما را می گزد، چونان گزيدن و زخم کردن دوش شتران از پالان! آه! آن رنج و اندوه چقدر طولانی، و اميد گشايش چقدر دور است!. 2⃣ ضرورت اطاعت از رهبری ♦️ای مردم! مهار بار سنگين گناهان را رها کنيد، و امام خود را تنها مگذاريد، که در آينده، خود را سرزنش می کنيد. خود را در آتش فتنه ای که پيشاپيش افروخته ايد نيفکنيد، راه خود گيريد، و از راهی که به سوی فتنه ها کشانده می شود دوری کنيد. به جانم سوگند که مؤمن در شعله آن فتنه ها نابود شود، امّا مدّعيان دروغين اسلام در امان خواهند بود. همانا من در ميان شما چونان چراغ درخشنده در تاريکی هستم، که هرکس به آن روی می آورد، از نورش بهره مند می گردد. ای مردم! سخنان مرا بشنويد، و به خوبی حفظ کنيد، گوش دل خود را باز کنيد تا گفته های مرا بفهميد. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄ ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 📣(در اصول کافی ج١، ص١٣١ آمده است، که این سخنرانی در شهر کوفه ایراد شد و پیرامون توحید و خدا شناسی است که اصول آن در هیچ خطبه ای یافت نمی شود. ) (قسمت_اول) 1⃣شناساندن صحيح خداوند سبحان ♦️کسی که کيفيّتی برای خدا قائل شد، يگانگی او را انکار کرده، و آن کس که همانندی برای او قرار داد، به حقيقت خدا نرسيده است. کسی که خدا را به چيزی تشبيه کرد، به مقصد نرسيد. آن کس که به او اشاره کند يا در وَهم آورد، خدا را بی نياز ندانسته است. هرچه که ذاتش شناخته شده باشد، آفريده است، و آنچه در هستی به ديگری متّکی باشد، دارای آفريننده است. سازنده ای غير محتاج به ابزار، اندازه گيرنده ای بی نياز از فکر و انديشه، و بی نياز از ياری ديگران است. با زمان ها همراه نبوده، و از ابزار و وسايل کمک نگرفته است. هستی او برتر از زمان، و وجود او بر نيستی مقدّم است، و ازليّت او را آغازی نيست. با پديد آوردن حواس، روشن می شود که حواسّی ندارد، و با آفرينش اشياء متضاد، ثابت می شود که دارای ضدّی نيست، و با هماهنگ کردن اشياء دانسته می شود که همانندی ندارد. خدايی که روشنی را با تاريکی، آشکار را با نهان، خشکی را با تری، گرمی را با سردی، ضدّ هم قرار داد و عناصر متضاد را با هم ترکيب و هماهنگ کرد، و بين موجودات ضدّهم، وحدت ايجاد کرد، آنها را که با هم دور بودند نزديک کرد، و بين آنها که با هم نزديک بودند فاصله انداخت. خدايی که حدّی ندارد، و با شماره محاسبه نمی گردد، که همانا ابزار و آلات، دليل محدود بودن خويشند و به همانند خود اشاره می شوند. اينکه می گوييم موجودات از فلان زمان پديد آمده اند، پس قديم نمی توانند باشند و حادثند، و اين که می گوييم حتماً پديد آمدند، اَزَلی بودن آنها رد می شود، و اينکه می گوييم اگر چنين بودند کامل می شدند، پس در تمام جهات کامل نيستند. خدا با خلق پديده ها در برابر عقل ها جلوه کرد، و از مشاهده چشم ها برتر و والاتر است، و حرکت و سکون در او راه ندارد، زيرا او خود حرکت و سکون را آفريد، چگونه ممکن است آنچه را که خود آفريده در او اثر بگذارد؟ يا خود از پديده های خويش اثر پذيرد؟ اگر چنين شود، ذاتش چون ديگر پديده ها تغيير می کند، و اصل وجودش تجزيه می پذيرد، و ديگر اَزَلی نمی تواند باشد، و هنگامی که (به فرض محال) آغازی برای او تصوّر شود، پس سرآمدی نيز خواهد داشت، و اين آغاز و انجام، دليل روشن نقص، و نقصان و ضعف دليل مخلوق بودن، و نياز به خالقی ديگر داشتن است. پس نمی تواند آفريدگار همه هستی باشد، و از صفات پروردگار که هيچ چيز در او مؤثر نيست، و نابودی و تغيير و پنهان شدن در او راه ندارد خارج شود. ↩️ و ادامه دارد.... 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 (قسمت_دوم) 2⃣ والاتر از صفات پديده ها ♦️خدا فرزندی ندارد تا فرزند ديگری باشد، و زاده نشده تا محدود به حدودی گردد، و برتر است از آن که پسرانی داشته باشد، و منزّه است که با زنانی ازدواج کند. انديشه ها به او نمی رسند تا اندازه ای برای خدا تصوّر کنند، و فکرهای تيزبين نمی توانند او را درک کنند، تا صورتی از او تصوّر نمايند. حواس از احساس کردن او عاجز، و دست ها از لمس کردن او ناتوان است و تغيير و دگرگونی در او راه ندارد، و گذشت زمان تأثيری در او نمی گذارد. گذران روز و شب او را سال خورده نسازد، و روشنايی و تاريکی در او اثر ندارد. خدا با هيچ يک از اجزاء و جوارح و اعضاء و اندام، و نه با عَرَضی از اَعراض، و نه با دگرگونی ها و تجزيه، وصف نمی گردد. برای او اندازه و نهايتی وجود ندارد، و نيستی و سرآمدی نخواهد داشت؛ چيزی او را در خود نمی گنجاند که بالا و پايينش ببرد، و نه چيزی او را حمل می کند که کج يا راست نگه دارد؛ نه در درون اشياء قرار دارد و نه بيرون آن؛ حرف می زند نه با زبان و کام و دهان؛ می شنود نه با سوراخ های گوش و اعضاء شنوايی؛ سخن می گويد نه با به کار گرفتن الفاظ در بيان؛ حفظ می کند نه با رنج به خاطر سپردن؛ می خواهد نه با به کارگيری انديشه؛ دوست دارد و خشنود می شود نه از راه دلسوزی؛ دشمن می دارد و به خشم می آيد نه از روی رنج و نگرانی. به هرچه اراده کند، می فرمايد باش، پديد می آيد نه با صوتی که در گوش ها نشيند، و نه فريادی که شنيده شود، بلکه سخن خدای سبحان همان کاری است که ايجاد می کند. 3⃣ شناخت قدرت پروردگار ♦️ پيش از او چيزی وجود نداشته وگرنه خدای ديگری می بود. نمی شود گفت: خدا نبود و پديد آمد که در آن صورت صفات پديده ها را پيدا می کند، و نمی شود گفت: بين خدا و پديده ها جدايی است و خدا بر پديده ها برتری دارد تا سازنده و ساخته شده، همانند تصوّر شوند، و خالق و پديد آمده به يکديگر تشبيه گردند. مخلوقات را بدون استفاده از طرح و الگوی ديگران آفريد، و در آفرينش پديده ها از هيچ کسی ياری نگرفت. زمين را آفريد و آن را برپا نگهداشت، بدون آن که مشغولش سازد، و در حرکت و بی قراری، آن را نظم و اعتدال بخشيد، و بدون ستونی آن را به پاداشت، و بدون استوانه ها بالايش برد، و از کجی و فرو ريختن نگهداشت و از سقوط و در هم شکافتن حفظ کرد. ميخ های زمين را محکم، و کوه های آن را استوار، و چشمه هايش را جاری، و درّه ها را ايجاد کرد. آنچه بنا کرده به سُستی نگراييد، و آنچه را توانا کرد ناتوان نشد. خدا با بزرگی و قدرت بر آفريده ها حاکم است، و با علم و آگاهی از باطن و درونشان باخبر است، و با جلال و عزّت خود از همه برتر و بالاتر است. چيزی از فرمان او سرپيچی نمی کند، و چيزی قدرت مخالفت با او را ندارد، تا بر او پيروز گردد، و شتابنده ای از او توان گريختن ندارد که بر او پيشی گيرد، و به سرمايه داری نياز ندارد تا او را روزی دهد. همه در برابر او فروتنند، و در برابر عظمت او ذليل و خوارند. از قدرت و حکومت او به سوی ديگری نمی توان گريخت که از سود و زيانش در امان ماند. همتايی ندارد تا با او برابری کند، و او را همانندی نيست که شبيه او باشد. اوست نابودکننده پديده ها پس از آفرينش، که گويا موجودی نبود. ↩️ و ادامه دارد.... 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 (قسمت_سوم) 4⃣ معاد و آفرينش دوباره پديده ها ♦️نابودی جهان پس از پديد آمدن، شگفت آورتر از آفرينش آغازين آن نيست. چگونه محال است در صورتی که اگر همه جانداران جهان، از پرندگان و چهارپايان، آنچه در آغل است و آنچه در بيابان سرگرم چراست، از تمام نژادها و جنس ها، درس نخوانده و انسان های زيرک، گرد هم آيند تا پشّه ای را بيافرينند، توان پديد آوردن آن را ندارند، و راه پيدايش آن را نمی شناسند، که عقل هايشان سرگردان و در شناخت آن حيران می مانند، و نيروی آنها سُست و به پايان می رسد، و رانده و درمانده باز می گردند، آنگاه اعتراف به شکست می کنند، و اقرار دارند که نمی توانند پشّه ای بيافرينند و از نابود ساختنش ناتوانند!. و همانا پس از نابودی جهان، تنها خدای سبحان باقی می ماند، تنهایِ تنها که چيزی با او نيست، آن گونه که قبل از آفرينش جهان چيزی با او نبود، نه زمانی و نه مکانی، بی وقت و بی زمان. در آن هنگام مهلت ها به سر آيد، سال ها و ساعت ها سپری شود و چيزی جز خدای يگانه قهّار باقی نمی ماند که بازگشت همه چيز به سوی اوست. پديده ها، چنان که در آغاز آفريده شدن قدرتی نداشتند، به هنگام نابودی نيز قدرت مخالفتی ندارند، زيرا اگر می توانستند پايدار می ماندند. آفرينش چيزی برای خدا رنج آور نبوده و در آفرينش موجودات دچار فرسودگی و ناتوانی نشده است. موجودات را برای استحکام حکومتش نيافريده، و برای ترس از کمبود و نقصان پديد نياورده است. آفرينش مخلوقات نه برای ياری خواستن در برابر همتايی بود که ممکن است بر او غلبه يابد، و نه برای پرهيز از دشمنی بود که به او هجوم آورد، و نه برای طولانی شدن دوران حکومت، و نه برای پيروز شدن بر شريک و همتايی مخالف، و نه برای رفع تنهايی. سپس، همه موجودات را نابود می کند، نه برای خستگی ازاداره آنها، و نه برای آسايش و استراحت، و نه به خاطر رنج و سنگينی که برای او داشتند، و نه برای طولانی شدن ملال آور زندگيشان، بلکه خداوند با لطف خود موجودات را اداره می فرمايد، و با فرمان خود همه را برپا می دارد، و با قدرت خود همه را استوار می کند. سپس بدون آن که نيازی داشته باشد، بار ديگر همه را باز می گرداند، نه برای اينکه از آنها کمکی بگيرد، و نه برای رهاشدن از تنهايی تا با آنها مأنوس شود، ونه آن که تجربه ای به دست آورد، و نه برای آن که از فقر و نياز به توانگری رسد، و يا از ذلّت و خواری به عزّت و قدرت راه يابد. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿؛ 🌹🌿؛ 🌿؛ : «...کسی که کیفیتی برای خدا قائل شد یگانگی او را انکار کرده است...» ⃣:در پاورقی آمده که حتی توصیف هم شامل این موضوع میشود... آیا اگر قائل به صفات خدا مثل رحمانیت و رحیمیت و ...باشیم هم یگانگی او را انکار کرده ایم؟ : ✍ برای فهم دقیق این نکته راهی بهتر از مراجعه به تبیین خود نهج البلاغه نمی شناسم در فرمود: ⏪سرآغاز دين، معرفت و شناخت اوست 🔻و کمال معرفتش تصديق به ذات پاک اوست. 🔻و کمال تصديق به او همان توحيد اوست 🔻و کمال توحيدش، اخلاص براى اوست. 🔻و کمال اخلاص براى او، نفى صفات ممکنات از اوست. ✅چرا که هر صفتى (از اين صفات) گواهى مى دهد که غير از موصوف است و هر موصوفى (از ممکنات) شهادت مى دهد که غير از صفت است. ↩️پس هر کس خداوند سبحان را (با صفاتى همچون صفات مخلوقات) توصيف کند؛ ⬅️او را با امور ديگرى قرين ساخته و آن کس که او را با چيز ديگرى قرين کند دوگانگى در ذات او قائل شده ⬅️و کسى که دوگانگى براى او قائل شود اجزايى براى او پنداشته. ⏪و هر کس براى او اجزايى قائل شود به راستى او را نشناخته است. ⏪و کسى که او را نشناسد به او اشاره مى کند ⏪و هر کس به او اشاره کند او را محدود شمرده. ‼️و هر کس او را محدود بداند او را به شمارش درآورده است (و در وادى شرک افتاده است) : «...از ابزار و وسایل کمک نگرفته است...» 2⃣: آیا خلقت آسمانها توسط آبی که خدا در فضا خلق کرد و سپس طوفانی بر آن افکند و از ابتدایش برمیداشت و به انتهایش می‌ریخت و سپس کفی درست شد پس از آن، هفت آسمان پدید آمد، استفاده از اسباب نیست؟ : ✍ وسیله عبارتست از چیزی خارج از اراده و مخلوقات خدا که خدا بخواهد از آن استفاده کند تا اراده خودش را محقق سازد. ✅مثل توسل ما به وسایل و وسائط اما آیا آسمان و زمین و جن و انس و ملک و .... خارج از دایره اراده و مخلوقات باری تعالی هستند؟ : «...نمیشود گفت بین خدا و پدیده ها جداییست.. تا سازنده و ساخته شده ، همانند تصور شوند و خالق و پدید آمده، به یکدیگر شبیه گردند...» 3⃣: پس نسبت خدا و پدیده ها چگونه است؟ : ✍ نسبت خدا به مخلوقاتش نسبت غنی به فقیر است. 🔴نسبت عالم به معلوم است به علم حضوری. ↔️یعنی همه هستی محضر خداست و مخلوقات همه در محضر و مرآ و مسمع اویند. هو معکم اینما کنتم اینما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ الله 🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع 🌿 🌹🌿 🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿
═─═ঊঈঊ☸ঈঊঈ═─═ ═─═ঊঈঊ☸ঈঊঈ═─═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 📣در ستايش پيامبر (قسمت_اول) 1⃣خداشناسی ♦️ستايش خداوندی را سزاست که حواس پنج گانه او را درک نکنند، و مکان ها او را در برنگيرند، ديدگان او را ننگرند، و پوشش ها او را پنهان نسازند، با حدوثِ آفرينش، اَزَلی بودن خود را ثابت کرد، و با پيدايش انواع پديده ها، وجود خود را اثبات فرمود، و با همانند داشتنِ مخلوقات، ثابت شد که خدا همانندی ندارد. خدا در وعده های خود راستگو، و برتر از آن است که بر بندگان ستم روا دارد، ميان مخلوقات به عدل و داد رفتار کرد، و در اجرای احکام عادلانه فرمان داد. حادث بودن اشياء، گواه بر اَزَليّت او، و ناتوانی پديده ها، دليل قدرت بی مانند او، و نابودی پديده ها، گواه دائمی بودن اوست. خدا يکی است نه با شمارش؛ هميشگی است نه با محاسبه زمان؛ برپاست نه با نگهدارنده ای؛ انديشه ها او را می شناسند نه با درک حواس؛ نشانه های خلقت به او گواهی می دهند نه به حضور مادّی؛ فکرها و انديشه ها بر ذات او احاطه ندارند، که با آثار عظمت خود بر آنها تجلّی کرده است، و نشان داد که او را نمی توانند تصوّر کنند، و داوری اين ناتوانی را بر عهده فکرها و انديشه ها نهاد. بزرگی نيست دارای درازا و پهنا و ژرفا، که از جسم بزرگی برخوردار باشد، و با عظمتی نيست که کالبدش بی نهايت بزرگ و ستبر باشد، بلکه بزرگیِ خدا، در مقام و رتبت و عظمت او، در قدرت و حکومت اوست. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
📣📣📣🌿🌹﷽🌹🌿📣📣📣 (قسمت_دوم) 2⃣ويژگيهای پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) ♦️ گواهی می دهم که محمّد(صلی الله علیه و آله) بنده و فرستاده خدا، و پيامبر برگزيده، و امانتدار پسنديده اوست «درود خدا بر او و عترت او باد» خدا او را با حجّت های الزام کننده، و پيروزی آشکار، و راه روشن فرستاد، پس رسالت خود را آشکارا رساند، و مردم را به راه راست واداشت، و آن را به همگان نشان داد، و نشانه های هدايت را برافراشت، و چراغ های روشن را بر سر راه آدميان گرفت، رشته های اسلام را استوار کرد، و دستگيره های ايمان را محکم و پايدار کرد. 3⃣ راه های خداشناسی ♦️اگر مردم در عظمت قدرت خدا، و بزرگی نعمت های او می انديشيدند، به راه راست باز می گشتند، و از آتش سوزان می ترسيدند، امّا دل ها بيمار، و چشم ها معيوب است. آيا به مخلوقات کوچک خدا نمی نگرند که چگونه آفرينش آن را استحکام بخشيد؟ و ترکيب اندام آن را برقرار، و گوش و چشم برای آن پديد آورد، و استخوان و پوست متناسب خلق کرد؟ به مورچه و کوچکی جثّه آن بنگريد، که چگونه لطافت خلقت او، با چشم و انديشه انسان درک نمی شود، نگاه کنيد چگونه روی زمين راه می رود، و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می کند. دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد، و در جايگاه مخصوص نگه می دارد، در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده، و به هنگام درون رفتن، بيرون آمدن را فراموش نمی کند!. روزی مورچه تضمين گرديده، و غذاهای متناسب با طبعش آفريده شده است. خداوند منّان از او غفلت نمی کند، و پروردگار پاداش دهنده، محرومش نمی سازد، گرچه در دلِ سنگی سخت و صاف يا در ميان صخره ای خشک باشد. اگر در مجاری خوراک و قسمت های بالا و پايين دستگاه گوارش، و آنچه در درون شکم او از غضروف های آويخته به دنده تا شکم، و آنچه در سر اوست از چشم و گوش، انديشه نمايی، از آفرينش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهی افتاد. پس بزرگ است خدايی که مورچه را بر روی دست و پايش برپاداشت، و پيکره وجودش را با استحکام نگاه داشت، در آفرينش آن هيچ قدرتی او را ياری نداد و هيچ آفريننده ای کمکش نکرد. اگر انديشه ات را به کار گيری تا به راز آفرينش پی برده باشی، دلايل روشن به تو خواهند گفت که آفريننده مورچه کوچک، همان آفريدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقّتی که جدا جدا در آفرينش هرچيزی به کار رفته، و اختلافات و تفاوت های پيچيده ای که در خلقت هر پديده حياتی نهفته است. همه موجودات سنگين و سبک، بزرگ و کوچک، نيرومند و ضعيف، در اصول حيات و هستی يکسانند، و خلقت آسمان و هوا و بادها و آب يکی است. پس انديشه کن در آفتاب و ماه، و درخت و گياه، و آب و سنگ، و اختلاف شب و روز، و جوشش درياها، و فراوانی کوه ها، و بلندای قلّه ها، و گوناگونی لغت ها، و تفاوت زبان ها که نشانه های روشن پروردگارند. پس وای بر آن کس که تقديرکننده را نپذيرد، و تدبيرکننده را انکار کند! گمان کردند که چون گياهانند و زارعی ندارند، و اختلاف صورت هايشان را سازنده ای نيست، بر آنچه ادّعا می کنند حجّت و دليلی ندارند، و بر آنچه در سر می پرورانند تحقيقی نمی کنند. آيا ممکن است ساختمانی بدون سازنده، يا جنايتی بدون جنايتکار باشد؟!. (قسمت_سوم) 4⃣شگفتی آفرينش ملخ ♦️و اگر خواهی در شگفتی مَلَخ سخن گو، که خدا برای او دو چشم سرخ، دو حَدَقه چونان ماه تابان آفريد، و به او گوش پنهان، و دهانی متناسب اندامش بخشيده است. دارای حواس نيرومند، و دو دندان پيشين است که گياهان را می چيند، و دو پای داس مانند که اشياء را بر می دارد. کشاورزان برای زراعت از آنها می ترسند و قدرت دفع آنها را ندارند، گرچه همه متّحد شوند. مَلَخ ها نيرومندانه وارد کشتزار می شوند و آنچه ميل دارند می خورند، در حالی که تمام اندامشان به اندازه يک انگشت باريک نيست!. 5⃣نشانه های خدا در طبيعت ♦️پس بزرگ است خداوندی که تمام موجودات آسمان و زمين، خواه و ناخواه او را سجده می کنند، و در برابر او با خضوع چهره بر خاک می نهند، و رشته اطاعت او را در تندرستی و ناتوانی به گردن می نهند، و از روی ترس و بيم، زمام اختيار خود را به او می سپارند. پرندگان رام فرمان اويند، و از تعداد پَرها و نَفَس های پرندگان آگاه است. برخی را پرنده آبی و گروهی را پرنده خشکی آفريد، و روزیِ آنها را مقدّر فرمود، و اقسام گوناگون آنها را می داند؛ اين کلاغ است و آن عقاب، اين شترمرغ است و آن کبوتر. هر پرنده ای را با نام خاصّی فرا خواند، و روزی اش را فراهم کرد. خدايی که ابرهای سنگين را ايجاد، و باران های پی در پی را فرستاد، و سهم بارانِ هر جايی را معيّن فرمود، زمين های خشک را آبياری کرد، و گياهان را پس از خشکسالی روياند. 📜 ، 📣🌹🕊 📣🌿🌹 📣📣📣📣
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈؛ : طبق عبارت «وَ بِاشْتِبَاهِهِمْ عَلَى أَنْ لَا شَبَهَ لَهُ» : و با همانند داشتنِ مخلوقات، ثابت شد که خدا همانندی ندارد. 1⃣:چرا حضرت با توجه به گوناگونی و تفاوت در پدیده ها و مخلوقات و حتی تفاوت در خود یک پدیده به تنهایی ، از این عبارت برای نشان دادن بی مانند بودن خداوند استفاده فرمودند؟ 2⃣:جدای از این مطلب طبق آیه « وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنِي آدَمَ » و برتری انسان بر سایر موجودات و یا آیه ۷۲ سوره احزاب، به نظر می‌رسد حضرت با این بیان همانند بودن مخلوقات ، انسان را هم رده با بقیه مخلوقات قرار داده اند ، لطفا توضیح بفرمایید. : ✅اما همانند بودن انسان با سایر مخلوقات منافاتی با تکریم بنی آدم ندارد. ⏪زیرا وجه همانند سازی آن ها از حیث مطلق وجودشان است. ‼️ولی وجه تکریم و برتری دادن به آنها از حیث دیگری. ↩️ضمن اینکه انسان تکریم نشده است بلکه بنی آدم تکریم شده اند. : 3⃣: برای عبارت بِوُجُوبِ الْحُجَجِ که مرحوم دشتی « حجت های الزام کننده » بکار بردند ، ترجمه بهتر و روان تری موجود نیست ؟ مثلا آیت الله مکارم « حجت های لازم » بکار بردند. : ✅معنای روان " ارسله بوجوب الحجج" این ست که خداوند رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را همراه حجت هایی فرستاد که پذیرش حق را واجب و گریزناپذیر می کرد. ⏪پس بهتر است بگوییم: او را همراه با حجت های الزام کننده فرستاد. ‼️در واقع مقصود این است که حجتهایی که پیامبر برای اثبات دینش ارائه می کرد اعم از معجزات، آیات قرآن، برهان منطقی و ... چنان محکم و قاطع و روشن بود که هچ منصفی نمی تواند آنها را نپذیرد. ⬅️بلکه این حجتها، پذیرش حق را الزام آور می کردند. : 4⃣:در جمله « همه موجودات سنگین و سبک ، بزرگ و کوچک ، نیرومند و ضعیف در اصول حیات و هستی یکسانند »، منظور از هستی یکسان چیست؟ 5⃣:و آیا یکسان بودن هستی و اصول حیات ، تایید کننده نظریه تکوینی داروین و آغاز خلقت با یک انفجار بزرگ (بیگ بنگ) نمی باشد؟ لطفا این تناقض را توضیح دهید. : ✅درباره دلالت شباهت مخلوقات بر عدم شبه و شبیه برای خداوند سبحان باید عرض کنم : 🔴اولا: خداوند بی نهایت یعنی نامحدود است 🔴ثانیا: اگر برای خداوند شبیهی وجود داشته باشد، لاجرم آن هم باید مثل خداوند نامحدود باشد. 🔴ثالثا: دو نامحدود نمی توانند با هم وجود داشته باشند؛ زیرا لازمه اش این است که یکدیگر را محدود کنند در حالی که فرض این است که هر دو نامحدودند! ⏪پس خداوند نمی تواند شبیهی داشته باشد؛ چون در اینصورت همدیگر را محدود می کنند و خدایی که محدود باشد، خدا نیست. 🖊حجت الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈