eitaa logo
طرفداران گاندو 𖧷
156 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
709 ویدیو
24 فایل
ایدی مدیر ♥*♡∞:。.。 @mahhdes 。.。:∞♡*♥ لینک کانال 💎💎💎💎💎💎💎💎 💎❄️ @mahdesg ❄️💎 💎❄️❄️❄️❄️❄️❄️ 💎 🏠👫⛄️👭🌲🏠💎 نیازمند ادمین فعال هستم در این کانال رمان هامون میذاریم @gandoo3 کانال ما بهترینه چون شما عضوش هستید 🥰
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از آلاء
کانال هوادارن گاندویی💪🇮🇷 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدو عضو شو اینجا همچی میگذارن.. مثل👇🏼 .. .. .. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یه رمان میزارن عااالیه.. اینم یه تیکه از رمان..👇🏼♥️ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بسم الله الرحمن☘ رمان پارت ⁵² ـــــــــــــــــــــــــــــــــ توی خیابون بودم.. تا میتونستم میدویم.. ‌ نفس نفس میزدم خواستم خودمو برسونم اونور خیابون تا ماشین بگیرم و حداقل من و تذ نزدیگ اداره ببره... نگاهم فقط به جلو بود.. که یهو یه ماشین محکم بهم زد.. احساس کردم همزمان تمام استخونای بدنم خورد شد محکم خوردم به ماشین و پرت شدم وسط خیابون.. هیچی نمی فهمیدم.. از سر و بینیم خون میومد... چشام داشتن بسته میشدن.. چند نفر بالا سرم بودن که یهو یکی بازوم و گرفت و بلندم کرد.. یکی دیگم اومد کمکش.. انگار همون ماشینی بودکه بهم زد.. فقط شنیدم یکی داد زد.. ــــ چیکار میکنین اقا..این حالش بده باید زنگ برنین امبولانس دارین کجا میبرینش.. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یکی از اونا گفت.. +به تو چه فضول.. پرتم کردن تو ماشین.. حالم اصلا خوب نبود ..هیچ جونی برای دفاع از خودم نداشتم.. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کلی اتفاق های جالب افتاده.. یه رمان هیجاااانی..وطنز https://eitaa.com/joinchat/1083703424Cb094c8526c منتظریم..👆🏼
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
سلام علیکممم🖐🏻 اومدم بهتون یک کانال عالی معرفی کنم👌🏻 که پر از ابزار ادیت و اموزش های مختلفِ که اگر دنیا رو بگردی مثل اموزش هاش پیدا نمیکنی😲🤯😱 هر ابزاری که واسه ادیت نیاز داری اینجا داره😱 پس اگر دوست داری یک ادیتور ماهر بشی اینجا عضو شو😌😄 https://eitaa.com/joinchat/441909410C9dca5d9148
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
پاتوق‌عاشقان‌امام‌زمان-عج-🌱✋🏽! - معدن‌استوریاۍ‌بین‌الحرمین‌و‌کربلـآیی🎥💚' استورۍ‌و‌تک‌بیتے‌مذهبی😷🔥⇣⇣ - https://eitaa.com/joinchat/7209127Cb5fcc52bd6 ؛ کانالِ‌افسران‌جنگ‌نرمِ‌‌ایتآ😾🔫 . . رفیق‌بیا‌با‌هم‌شروع‌کنیم‌برای‌خوندن‌نماز‌شب من‌خودم‌صفر‌کیلو‌مترم😎📿🕶! (: 🌿!
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
🔱🔱 ❌دوست داری یه عالمه بخری ولی نداری درسته☺️☺️ ⭕️اینکه مشکلی نداره امروز یه برات آوردم کلی خفن با قیمت مناسب 🛑جهت همین الان کن تا نشده لینک کانال👇👇👇 https://eitaa.com/badalijat7019 پیج اینستا ما @mahshahr_badalijat
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما این مستر مو فرفری که یه ملتو عاشق خودش کرده رو میشناسی🙈❤️ میخوام یه پیج بهت معرفی کنم که کلیی فیلم و عکس از جذاب خان میزاره🥲🤍 اگر ویدیو بالارو کامل ببینی متوجه میشی چه پست های خفنی میزاره💕🖇 یه سری از فعالیت های خفنش👇🏻 استوری و پست پیج رسمی دلبر جان🥺🌿 فرضیه های جذاااااب😍❣ رمان های خفن و هیجان انگیز🤩💛 کلیییی ادیت جذاب🦄💜 بدو عضو شو که میخوام بپاکم😌✌️🏻 (پیج در روبیکا) https://rubika.ir/majid_norouzi_fan
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
سرم رو انداختم پایین و گفتم:ما باید جدا بشیم! _چی؟! _گفتم ما باید از هم جدا بشیم! _اما چرا؟! _بدرد هم نمیخوریم! _یعنی چی بدرد هم نمیخوریم!! نخواه! نخواه که بیشتر از این توضیح بدم وبشکنم! _همینکه گفتم!! _خب چرا یهویی همچین تصمیمی گرفتی؟! _خیلی وقته این تصمیم رو گرفتم! _خب لااقل بگو چرا؟! _گفتم که! مابدرد هم نمیخوریم! _خیلی نامردی که اینجوری داری زجرم میدی! میدونست دارم بیشتر از خودش زجر میکشم؟! _توکه میخواستی بری؟! چرا اومدی توی زندگیم! چرا شد تنها دلیل نفس کشیدنم؟! اروم گفت:چرا خندیدی؟! بعدم رفت و من روی زمین فرود اومدم! مجبور بودم! وگرنه من از خودش عاشق تر بودم!!! شاید چون عاشقش بودم میخواستم خوشبختیش رو ببینم! نه اینکه کنارمن درد بکشه! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عاشقانه ای امنیتی و سراسر هیجان! رمانی زیبا و متفاوت! https://eitaa.com/joinchat/1918304436C774851832d منتظر حضور گرمت هستیم مشتی! درضمن ورودآقایان اکیدا ممنوع میباشد!
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
اگر شماهم میخواید که از کانالتون همینجوری تبلیغ بشه در کانال تبادلات عضو بشید توضیحات بیشتر اونجا سنجاقه🖇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558 مدیر های محترم حتما در کانال تبادلات عضو باشید و حتما جذبتون رو پیوی بگید💫 بعد از نیم ساعت همه بنر هارو پاک کنید✅
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز شنبه»
رمانی از جنس: عشق، هیجان و غم...🥲♥ فکرشو بکن عطیه و رسول خواهر برادرن😂😐آقا محمدم که عاشق عطیه شده.. فقط باید واکنش رسولو ببینی🤬🤫 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ قسمتی از رمان عطیه: نشسته بودم پشت میزم.. سرمو گذاشته بودم رو دستم... اتفاقات رو مرور میکردم... آخه چرا وقتی اسم محمد میاد یا وقتی میبینمش حالم اونجوری میشه... چرا واسه عملیات قبلیه انقدر نگرانش بودم... چرا انقدر...... زدم تو پیشونیمو گفتم:: وای خاک تو سرم... نکنه عاشق شدم😐 خیلی ضایعست آدم عاشق فرماندش شه..😬 ولی اگه همینجوری به ضایع بازیام ادامه بدم قطعا همه میفهمن آبروم میره🤭 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدو کلیک کن تا از دستت نرفته😱😍👌🏻 (شخصیت های رمان از سریال گاندو هستن، اگر گاندویی باشی شخصیت هارو میشناسی) eitaa.com/rooman_gando_1400🇮🇷 رمان هایی تو این کانال قرار میگیرن که هیچ جا نمیتونی پیداشون کنی😍 بدووو عضو شووو الان پاک میکنمااااا😱
وقت همگی بخیر🌹🍃 هدف ما پیشرفت شماست✅ جذب بالای 80 هم داشتم💫 شرایط تبادلاتمون👇🏻 1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه 2_آمارتون بالای 50 باشه 3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻 تا 15 دقیقه بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌ اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558 اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
سلاممم میخوام یه کانال جذااااب بهتون معرفی کنم که یه رمان خفن تو کانالش میزاره😍 رااااستی رسول با خواهر داوود ازدواج کرده😳😂 من دیگه چیزی نمیگم😂😐 برید قسمتی از رمان رو بخونید👇🏻😌 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ رسول: به به اسما خانم🤩 اسما: میخوام باهات حرف بزنم... رسول: جانم؟ اسما: ا....ع....م... آقای... رسول... محمودی.... ما... نمیتونیم.... باهم..... ازدواج..... کنیم😢 رسول: لبخند روی صورتم محو شد.... یع.... یعنی.... چی😳😲 اسما: اشکامو پاک کردم و جدی تر گفتم: یعنی من دیگه دوست ندارم نمیخوام باهات زندگی کنم نمیخوام ببینمت پشیمون شدمم😭 رسول: قدرت حذف زدن نداشتم همینجوری به اسما خیره شده بودم و اشک میریختم.... اسما: آقای محمودی برای سه شنبه وقت طلاق گرفتم تشریف میارید میریم همه چیو تموم میکنیم😠😢 رسول: اسما رفت.... اما من همونجوری مات و مبهوت بهش نگاه میکردم، یکم ازم فاصله گرفت به خودم اومدم و بلند داد زدم: قرااارموووون اااااییین نبوووووود😭😓 اسما: سر جام وایسادم... با این حرفش انگار دنیا روسرم خراب شد.... راستم میگفت، قرارمون این نبود😞 ولی چه کنم که مجبورم😭 ــــــــــــــ رمانی که خوندید تا پارت آخر بارگذاری شده✅ کلی رمان جذاب دیگه هم هست😍💫 ــــــــــــــ اگر میخوای بدونی ماجرا از چه قراره سرررریع عضو کانال شو👇🏻👇🏻 @rooman_gando_1400 @rooman_gando_1400 بدوووو میخوام برش دارممم🏃🏻‍♀
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز یک شنبه»
🕊💚ثنای‌ناب💚🕊 به نام مخلوق زیبایی‌ها💎 رمان(ثنا🕊) رمانی پراز جنجال،جدایی،اتفاق،هیجان و... 💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊💚🕊 قسمتی‌از رمان: ریه هایم را مهمان کردم... مهمان هوای دل انگیز صبحگاه... گوش مهایم را مهمان کردم... مهمان اوازه های بلبل ها... ای کاش... ای کاش میتوانستم... دوست داری ببینی بقیه اش چی میشه؟! پس بیا تو کانال زیرتا بدونی چی میشه😁 لینک✅ @sanaenab