در محضر حکیم انقلابی -1.pdf
545.1K
🖇 در سال هشتادوسه، دیداری خصوصی با علامه مصباح داشتم. این دیدار، نخستین مواجهۀ من با ایشان بود. نهفقط کتابهای ایشان را خوانده بودم، بلکه بیش از پانصد ساعت، درسها و سخنرانیهای ایشان را گوش داده بودم. در پایان دولت اصلاحات و زمانۀ ورقخوردن تاریخ انقلاب قرار داشتیم. هشت سال، سختترین و انبوهترین تهاجمات رسانهای و مطبوعاتی، علامه را هدف گرفته بود و چهرۀ واژگونهای از وی ساخته بودند. این چهره کجا، و واقعیّتی که من در آن روز مشاهده کردم کجا. من همۀ آرمانهای انقلابیام را در شخصیت ایشان، مجسّم و محقّق میدیدم و اینک مجالی فراهم شده بود که ساعتی در کنار ایشان بنشینم و بگویم و بشنوم. تا ماهها، حالوهوای این دیدار، در جانم زنده بود و از این دیدار، طراوات و نشاط مییافتم. چه بگویم که قصّۀ عشق، در لفظ نگنجد ...
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
ریزشها و شورشها.mp3
33.8M
🔻درسگفتار:
ریزشها و شورشها
(جریان غیرانقلابی درون نظام)
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
🔻قایق کاغذیِ روشنفکریِ تمامیّتخواه:
اخلاق بهعنوان پلۀ اضطراری
🖊مهدی جمشیدی
[یکم]. گفتگوی آقای حاتم قادری با آقای بیژن عبدالکریمی، در لحظهای که در انتظار شنیدن پاسخها و دفاعهای ایشان بودیم، قطع شد؛ البته نه از سوی حاکمیّت، بلکه از سوی خودش. عبدالکریمی، به اقتضای گفتگویی که طرف مقابلش، یک روشنفکرِ متعلّق به جریان مخالف حاکمیّت بود، به نقد منطق و مبنای روشنفکران پرداخت و اشاراتی نیز به قادری داشت. قادری، شاید مَثَل اعلای همان روشنفکرانی بود که عبدالکریمی، چندین سال است که زبان انتقادیاش را به رویشان گشوده است، اما روشن است که مخاطبش، نوعی از شخصیّت روشنفکری در دوۀ پساانقلاب است و نه شخص قادری. عبدالکریمی، خودش به جریان روشنفکری تعلّق دارد اما روشنفکری، ماهیّتی بهشدّت پیوستاری دارد. بههرحال، این بار مواجهه در درون جریان و جبهۀ روشنفکری بود و یک روشنفکر، روشنفکر دیگر را خطاب قرار داد تا نشان بدهد که در این پهنۀ معرفتی، دیگرانی نیز هستند که به گونهای دیگر میاندیشند. عبدالکریمی، چاره را در تقابلهای نفیمدار و تمامیّتخواهانه نمیبیند و میخواهد در میانۀ همۀ امکانها و امتناعهای عینی، مسیری بیابد که تلاطم و تکانه نیافریند و جامعه را از چاله به چاه نیفکند. او چون هویّتی مستقل و درونزاد دارد و حجّتش را در جایی بیرون از اندیشهاش جستجو نمیکند، میتواند به روشنفکریِ برانداز و بحرانزاد و مطلقبین بتازد و واقعیّتها و عینیّتهایی را پیش روی دیدگان این لایه از روشنفکری بنشاند که آشکارا، مبطل استدلالهای تخیّلی آنهاست. نزاع او با اینان، واقعیّتبنیان و اینجایی است، نه سهمخواهانه و مصلحتاندیشانه. او بهخوبی میداند که چهارچوبشکنی و ساختارستیزی، حاصلی جز غلتیدن به آشوب و اغتشاش و بحران و ویرانی ندارد و فردایی که روشنفکریِ جزمیّتزده و همیشهمخالف وعده میدهد، هرگز فرا نخواهید رسید.
[دوم]. و اما قادری. او در دهۀ هفتاد و در همنوایی با جبهه و جریان اصلاحات، برخاست و نامش بر سر زبانها افتاد، اما او حتی در آن زمان نیز آنچنان خویشتنِ معرفتی و غایاتِ روشنفکریاش را شاذ و شدید و بیرونزده تعریف کرد که هیچگاه، جدّی انگاشته نشد. میشد بهروشنی دریافت که نقدها و گفتهها و مواضع وی، کارکردی جز ساختهوپرداختهکردن یک هویّت تقابلیِ ساختارشکن ندارد و نمیتواند هیچ مسیر و معبری را بگشاید. بنابراین، فقط میتوان او را خواند و شنید و بس. تفکّر وی، امکانی برای تحقّق ندارد؛ چون نسبتی با واقعیّت ندارد. او یک قایق کاغذی ساخته بود که به کار بازی سادهسازانۀ روشنفکری میآمد و نه یک طرح فاخر و عینی که بتواند واقعیّت را دگرگون کند. قادری نشان داد که با ریشهها و بنیانها، سرِ ستیز دارد و منطقش، بر نفی و تصادم و تضاد و اصطکاک استوار است و میخواهد همۀ داشتهها و اندوختههای تاریخی را بسوزاند. روشن است که چنین اندیشهای، بیبدنه و بد اقبال میماند و در عمق مهجوریّتِ نظری و اجتماعی، روزبهروز، بر غلظت و نفیپایهگیاش افزوده میشود، اما همچنان به آن اعتنا نمیشود. حادشدگی و غلیان انفجاری، همیشه مخاطبساز نیست. بااینحال، او بر همین مدار اندیشید و به اکنون رسید. اکنونِ او، تکرار همان گذشتۀ ناپخته و بیحاصل است؛ او همان اندیشههای دهههای هفتادی خویش را تکرار میکند و میکوشد چهارچوب نظریِ منسوخ و معیوبش را برای ارائۀ توضیح معرفتی، مطرح کند. این اندیشه، نه در گذشته از کفایت تبیینی برخوردار بود و نه اکنون چنین بضاعتی دارد.
[سوم]. پس از چالشگریِ عبدالکریمی، قادری دچار عصبیّت و برانگیختگی شد و عنان از کف داد، اما برای نهفتن و پوشاندن این حالت انفعالی، فرار به جلو کرد؛ او میخواست از موقعیّت انقباضی بگریزد و دستاویزی بهتر از اخلاقِ گفتگو نداشت. او نمیتوانست از خودش دفاعِ استدلالی کند، پس باید عبدالکریمی را متهم به تندی و غلظت و بیاخلاقی میکرد تا هم بگریزد و هم آبرو و اعتبارش را حفظ کند. ادبیات عبدالکریمی، در سطح گفتگوهای رایج بود و حاجت به عذرخواهی نداشت، اما مسأله این بود که وی توانسته بود قادری را از غار تخیّلات روشنفکرانهاش بیرون بیاورد و تازیانۀ واقعیّتها و امکانها را بر تنِ طرح وی بنوازد. این نواختنِ بیپروا همان و گریختنِ ناموجّهِ قادری از معرکۀ گفتگو، همان. قادری از اخلاق بهعنوان پلۀ اضطراری استفاده کرد، اما مخاطب میفهمد که او از آتشِ استدلالهایی گریخت که به جانِ قایق کاغذیاش افتاده بود. طرح قادری، نهفقط بیگانه با حقیقت و آرمان است، بلکه حتی با واقعیّت و امکان نیز سرِ ستیز دارد؛ این طرحِ غیرقابلدفاع، تنها در موقعیّتی میتواند بیان شود که یکسویه باشد یا در آن سو، طرحی نشسته باشد که همگون و مشابه باشد.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
در محضر حکیم انقلابی-2.pdf
508.1K
🖇 دوستانی که خاطرۀ نخست را خواندند، بسیار همدلی کردند و بر سرِ شوق آمدند. گویا جزئیّاتی در میان بود که اغلب، از دیدهها پنهان مانده بود. بزرگان، نهفقط درس و بحثشان، بلکه حتی دقایق زندگیِ عینی و روزمرّهشان، سرشار از لطایف و حقایق است. دو صد لعنت بر لیبرالهای ایرانی که میان بخشهایی از جامعه و ایشان، فاصله افکندند و با شبهه و دروغ و تحریف نسبت به ایشان، بدفهمی ایجاد کردند. در تمام دورۀ پساانقلاب، هیچکس همچون او، فکر غنی و فاخر و متقن دربارۀ نقد التقاط و لیبرالیسم و در دفاع از اسلامِ سیاسی و تفکّر اصیلِ اسلامی تولید نکرد. او یکهتاز بود و همچنان نیز کسی توان برابری با وی را ندارد. یگانه و بیمثال بود، اما قدر و منزلتش دانسته نشد. اندیشۀ او، مکمّل و متمّمِ مطهری است. آثارش، مستحکمترین و مطمئنترین سنگر فکری است که میتوان به نسل جوان توصیه کرد.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
9.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗒 کنشگری علامه مصباح(۱):
موقعیتمندی مواضع
🖇 در مجتمع فرهنگی سرچشمه
@sarcheshmeh_nour
12.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗒 کنشگری علامه مصباح(۲):
استدلال و آنگاه روایت
🖇 در مجتمع فرهنگی سرچشمه
@sarcheshmeh_nour
هدایت شده از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
◽️ آیتالله مصباح و مواجهه با تجدّدخواهان ایرانی
✍️ نوشتاری از #مهدی_جمشیدی عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه؛
🔺 به مناسبت سالگشت ارتحال آیت الله مصباح یزدی(ره)
🔹 آیتالله مصباح یزدی با وجود هجمههای رسانهای و حملات جریان لیبرالیسم ایرانی، به تداوم تفکر چالشی و انتقادی خود ادامه داد، هرچند که این تنهایی او را در برابر حملات بیدفاع کرد.
➖ جالب اینکه پس از پایانیافتن یا تضعیفشدن جریان رسانهای تجدّدی، پارهای از نیروهای انقلابی که شناخت درست و عالمانهای از نظریۀ سیاسی و اجتماعی آیتالله مصباح نداشتند، همان مسألهها و پاسخهای تجدّدی را دربارۀ او تکرار کردند.
🔴 این وضعیت نشاندهنده ضعف نظری این جریان و قدرت رسانهای آنهاست که با تکرار مواضع کلیشهای، به تخریب آیتالله مصباح پرداختند.
🔍 ادامه را بخوانید👇
🌐 iict.ac.ir/mesbaah-2
#یادداشت
#علامه_مصباح
سایت I ایتا I بله I آپارات I اینستاگرام
🆔 @iictchannel
تولید علوم انسانی اسلامی.mp3
15.42M
🔻درسگفتار:
تولید علوم انسانی اسلامی به روایت علامه مصباح
🖇کانال دفتر ارتباطات فرهنگی:
@difqom
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
منزلت مردم در منطق آیتالله مصباح.pdf
829.4K
🗒 در این جزوۀ مختصر، میتوانید بیواسطه و دقیق، با موضع علامه مصباح دربارۀ مردم و مردمسالاری و جمهوریّت آشنا بشوید.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
مقاومت فکری در تجربۀ علامه مصباح .mp3
27.14M
🔻درسگفتار:
مقاومت فکری در تجربۀ علامه مصباح
(با روشنفکریِ سکولار چه کنیم؟)
🖇به اهتمام مرکز آموزشهای آزاد مؤسسۀ امام خمینی
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
نوشتههای مهدی جمشیدی
🗒 در این جزوۀ مختصر، میتوانید بیواسطه و دقیق، با موضع علامه مصباح دربارۀ مردم و مردمسالاری و جمهو
🗒 شرح و توضیح جزوهی «مردم در منطق آیتالله مصباح» را در اینجا ببینید که نشستی انتقادی با حضور جمعی از طلاب و دانشجویان در قم است:
https://www.aparat.com/v/ngCB3
🖇 همچنین:
https://B2n.ir/k84602
18.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗒 کنشگری علامه مصباح(۳):
مطهری پیشاانقلاب، مصباح پساانقلاب
🖇 در مجتمع فرهنگی سرچشمه
@sarcheshmeh_nour