ســـــــــلام روز زیباتون بخیر
روز خود را
معطر می کنیم به
عطر دل نشین صلوات
🌹 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ
🌹 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
امیدوارم به برکت این ذکر شریف
روز خوبی پیش رو داشته باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی به امید تو
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
#آشپزی
خورشت کدو سبز 🍛
💢 کدو سبز ها روبک خط درمیان پوست گرفتم و سرخ کردم و کنار گذاشتم روی مرغها رو نمک و زرد چوبه زدم و حسابی سرخشون کردم حالا داخل همون روغن یک عدد پیاز بزرگ رو نگینی ریز رو ریخته و سرخ کردم بعد از سرخ شدن پیاز دو حبه سیر به همراه نصف قاشق زرد چوبه و نصف قاشق چای خوری گرد غوره و یک لیوان پوره گوجه فرنگی ویک لیوان اب اضافه کردم و روی شعله متوسط گاز گذاشتم تا جوش بیاد، مرغ و کدوها ی سرخ شده رو داخل تابه چیدم گوجه های قاچ شده وفلفل سبز رو اضافه کردم مواد سس رو روش ریختم و با شعله ملایم به مدت یک ساعت گذاشتم تا خورشت بپزه و جا بیفته
برای ته دیگ هم دو عدد سیب زمینی رو رنده درشت کردم حسابی شستم تا نشاسته سیب زمینی بره بعد با دست فشردم تا آب اضافه سیب زمینی گرفته بشه بعد داخل کاسه ریختم و دو قاشق زعفران دم کرده و کمی نمک زدم بعد کف قابلمه مورد نظرم رو روغن ریخته و مواد سیب زمینی رو ریختم وبا پشت قاشق صاف کردم و برنج ابکش شده رو روش ریختم وبا شعله خیلی ملایم گذاشتم تا برنجم دم کشید به همین سادگی و خوشمزگی.
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
رمان امنیتی شاخه زیتون 🌿
#قسمت_چهل_و_نهم
برای من خیلی مهم نیست؛ اما شاید برای زینب خیلی مهم بوده. این را وقتی میفهمم که زینب و پدر و مادر و مادربزرگش را دیدم که دوان دوان میآمدند به سمتمان.
بارهایم را تحویل داده بودم و مقابل گیت هستم که میرسند. زینب صدایم میزند و میگوید صبر کنم.
ایستادم و رسیدند. تعجب کردهام از این که خانواده زینب برای بدرقه ام آمده اند. زینب درآغوشم میگیرد:
-خیلی مواظب خودت باش. دلم برات تنگ میشه.
لبخند میزنم که نفهمد بغض کردهام:
-منم همینطور.
پدرش جلو میآید:
-خیلی مواظب خودتون باشین اریحا خانم. اگرم کاری از دست ما برمیاومد حتما بگید انجام بدیم.
هنوز تشکر نکردهام که مادربزرگ زینب محکم در آغوش میفشاردم. دلیل اینهمه محبت را نمیفهمم. غرق بوسه ام میکند و بعد هم نوبت عزیز است که مادرانه در آغوشم بگیرد و ببوسدم و به طور ممتد سفارش هایش را تکرار کند.
دوست دارم بلند گریه کنم و بگویم اصلا دلم نمیخواهد بروم. دوست ندارم از این همه محبت جدا شوم...
مادر اما عقب ایستاده. خودم میروم که بغلش کنم. برعکس بقیه، نه گریه میکند و نه خیلی ناراحت است.
از گیت ها که رد میشوم، بغضم میترکد. حس میکنم این آخرین نفس هایی ست که در هوای ایران میکشم و آخرین قدم هایی ست که بر خاک ایران برمیدارم.
حال کودکی را دارم که دلش نمیخواهد از مادرش جدا شود. کاش دیروز که رفتم گلستان شهدا، عمیق تر نفس کشیده بودم. دوباره یاد زهره بنیانیان میافتم.
حتما او هم همین حال را داشته موقع رفتن به آلمان، شاید هم بدتر. یک رفتن با اجبار و بدون کوچکترین علاقهای.
یکباره حس میکنم زیر پایم خالی شده است؛ وقتی یادم میافتد در آلمان نمیتوانم چادر بپوشم.
همین هفته با عزیز از قم چند دست مانتوی گشاد و بلند عربی و روسری قواره بلند خریدیم. اما هیچ کدام از این ها نمیتواند جای چادر را بگیرد.
مانتو هرچقدر گشاد باشد و روسری هرچقدر بلند، آرامش چادر را ندارد. آنهایی که چادر را امتحان کرده اند میدانند، بعد مدتی انس میگیری با چادرت؛ طوری که اگر نباشد انگار یک چیزی کم داری.
من یک عمر با چادرم انس گرفته ام. عادت نکردهام، انس گرفته ام.
انس با عادت فرق دارد. انس که میگیری، با هربار بودنش برایت تازه است و لذت بخش. من با این چادر انس گرفته ام و نبودنش بدجور اذیتم میکند.
چادر فقط یک لباس نیست، یک تفکر است. یک سبک زندگی ست.
میروم داخل دستشویی ها و درش میآورم. یکی از همان مانتوهای بلند را پوشیده ام. دیگر اینجا که کسی نیست...
میتوانم بغضم را بشکنم، چادر را ببوسم و تا بزنم. تا شش ماه دیگر فقط باید صبر کنم.
وقتی بدون چادر از دستشویی ها بیرون میآیم، حس میکنم خودم نیستم. چیزی کم دارم. آن چادر بخشی از هویت من را میسازد. هر پوششی، یک پیش نمایش از هویت و تفکر فرد است.
حالا من بدون چادر، یک بخش مهم از هویتم را حذف کردهام... چقدر معذبم بدون چادر!
ادامه دارد ...
#شاخه_زیتون
✍🏻نویسنده خانم فاطمه شکیبا
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
┗━━─━━━━⊰✾✿✾⊱━┛
رمان امنیتی شاخه زیتون 🌿
#قسمت_پنجاهم
تک تک پله های هواپیما را با طمأنینه طی میکنم، انگار میخواهم آخرین قدم هایم روی خاک ایران را برای شش ماه آینده ذخیره کنم. عمیقتر نفس میکشم و تمام آنچه میبینم را به خاطر میسپارم...
هواپیمایم که از زمین کنده میشود، حس میکنم قلبم را روی زمین جا گذاشته ام.
چشم دوخته ام به زمین زیر پایم و منظره هایی که کم کم مینیاتوری میشوند.
اشک آرام روی صورتم سر میخورد و از الان، به شش ماه آینده فکر میکنم و پروازی که من را به ایران برگرداند.
مهماندار که خروج از حریم هوایی ایران را اعلام میکند، دلم درهم میپیچد. الان دیگر رسما از کشورم خارج شده ام؛ از آغوش مهربان مادرم.
با خودم عهد میکنم در این شش ماه به اندازه شصت سال بیاموزم تا رفتنم برای کشورم سود داشته باشد.
بازهم یاد زهره بنیانیان میافتم. او موقع خروج از ایران با خودش چه عهدی بسته بوده؟! نمیدانم.
تسبیح سبزرنگی که عزیز برایم از مکه آورده را درمیآورم و میبویم. بوی ایران میدهد.
تمام طول پرواز را با تسبیحی که دور از چشم شرطههای سعودی به دیوار کعبه متبرک شده است ذکر میگویم. تمام پنج ساعت را.
اضطراب رهایم نمیکند؛ انقدر که متوجه زیبایی های مناظر و لذت پرواز نمیشوم.
از بچگی عاشق هواپیما بودم؛ مخصوصا زمان تیکآف و لندینگ هواپیما. معمولا بچه ها میترسیدند، اما من عاشقش بودم.
حتی گاهی که زمان پرواز شرایط جوی نامساعد بود و هواپیما تکان های شدید میخورد، من برعکس همه لذت میبردم.
شاید اگر پسر بودم خلبان میشدم.
اما این پرواز، اولین پروازی ست که نه از تیکآفش لذت برده ام، نه توجهی به پذیرایی حین پرواز کردهام، نه مناظر به اندازه دفعات قبل برایم لذتبخش است.
حتی الان که لندینگ میکنیم هم خیلی ذوق ندارم و فقط تغییر فشار هوا گوشم را اذیت میکند. همیشه رفتن به آلمان را دوست داشتم؛ چون مساوی با دیدن ارمیا بود اما الان دلم میخواهد برگردم.
آلمان خوب است برای مسافرت تفریحی حداکثر یک ماهه؛ نه برای ماندن کسی که دلش گره خورده به خاک کشورش.
وارد سالن فرودگاه میشوم. وقتی به یاد میآورم که دیگر در خاک ایران نیستم، دلم از اضطراب ضعف میرود و الان است که غش کنم.
کاش میشد همین الان مسیر را عوض کنم، سوار هواپیما شوم و برگردم ایران. کاش به همین راحتیها بود!
من اصلا مردم اینجا را نمیشناسم. فرهنگ و زبانشان برای من بیگانه است و من هم برای آنها بیگانه ام. هیچکدام از این مردم، زبان مادری من را نمیفهمند.
در چنین محیطی حتی اگر آلمانی بلد باشی، احساس غربت میکنی و دلت یک آشنا میخواهد که مجبور نشوی به زبان دیگری حرفت را حالیاش کنی.
چمدان به دست، سرگردان و متحیر ایستادهام وسط سالن فرودگاه. حس میکنم همه برنامه ریزیها یادم رفته است. همراهم زنگ میخورد. ارمیاست.
با یادآوری اینکه قرار بود ارمیا بیاید دنبالم، کمیدلگرم میشوم.
میان این همه گفتوگو به زبان بیگانه، از فارسی حرف زدنش ذوق میکنم.
میشود با او به زبان خودم حرف بزنم! مجبور نیستم کلمات نامانوس آلمانی را کنار هم بچینم تا بفهمد.
میپرسد:
-کجایی؟ یه نشونه بده پیدات کنم.
ادامه دارد ...
#شاخه_زیتون
✍🏻نویسنده خانم فاطمه شکیبا
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━┓
┗━━─━━━━⊰✾✿✾⊱━┛
مسابقه بزرگ کتابخوانی
کتاب: یک ون شبهه
ناشر: اندیشکده راهبردی سعدا
نویسنده: سیدمحمد حسین راجی
موضوع : پاسخ به شبهات درباره نظام اسلامی جهوری اسلامی اختیارات رهبری رفراندوم شخصیت زن حجاب اجباری و ازادی و ....
برای تهیه کتب میتوانید به کتاب فروشی های استان مراجعه نمایید و یا جهت تهیه نسخه الکترونیکی کتاب می توانید به سایت www.mafarinesh.ir و یا کانال ایتا به ایدی : @ketabeston مراجعه کرده نسخه را دانلود کنید.
نحوه شرکت در مسابقه
آثار تولیدی خود را از کتاب یک ون شبهه که شامل: پادکست، معرفی کتاب یا برشی از کتاب را برای ما به ادرس www.mafarinesh.ir ارسال نمایید.
پادکست: تولید محتوای صوتی از کتاب یک ون شبهه
معرفی کتاب: تولید معرفی جذاب از کتاب یک ون شبهه در قالب ویدیو کلیپ
برشی از کتاب: از خود یا دیگران فیلم بگیرید در حالی که بخشی از کتاب را می خوانند
ضمنا به قید قرعه به4
نفر از مسئولین کانون ها یا فرماندهان پایگاههایی که بیش از 20 شرکت کننده در مسابقه داشته باشند سفر زیارتی مشهد مقدس اهدا خواهد شد.
مهلت شرکت در مسابقه:
علاقمندان جهت شرکت در مسابقه تا ۲۸ دی ماه سال جاری مهلت دارند تا با تهیه نسخه الکترونیکی کتاب آنرا مطالعه و در مسابقه شرکت نمایند.
اعلام برنده ها 18بهمن ماه از طریق سایت مرکز آفرینش های بسیج به ادرس : www.mafarinesh.ir و یا در کانال ایتا به ایدی : @ketabeston به اطلاع خواهد رسید.
جوایز :
200 جایزه 1 میلیون ریالی
50 جایزه 2 میلیون ریالی
10 جایزه 5 میلیون ریالی
3 جایزه 20 میلیون ریالی
4 کمک هزینه سفر مشهد مقدس به ارزش ۱۰ میلیون ریال
#پوستر
#مسابقه_بزرگ_کتابخوانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مناجات_شبانه
🎊برایتان دعا میکنم
🌸خــدای بزرگ نصیبتان کند
🎊هر آنچه از خـوبی ها
🌸آرزو دارید
🎊لحظه هاتون آروم
🌸خــــوابتون شیرین
🎊آسمون دلتون ستاره بارون
🌸شبتون خـوش
(◕ᴗ◕✿)_________🍃🌹
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
سلام به دوست عزیز و گرامی
زائر گرامی اردوی علمی و معرفتی راهیان نور ۱۴۰۱
از شما دعوت میگردد که در اولین جلسه دورهمی که به یاد سردار دلها در بامداد روز سهشنبه به تاریخ ۱۴۰۱/۱۰/۱۳ از ساعت ۱ تا ۱:۲۰ به وقت حاج قاسم به نشانی لینک ایتا و شاد شرفیاب شوید.
Eitaa.com/danam_na1
Shad.ir/danam_na1
لازم به ذکر میباشد این برنامه به صورت زنده از گلستان شهدا اصفهان پخش میگردد.
«مدت زمان برنامه ۲۰ دقیقه میباشد»
به کلیه دانشآموزان دهم دبیرستان و دوازدهم هنرستان اعلام شده و در گروهها و کانالهای دانشآموزی در اسرع وقت اعلام گردد.
سازمان بسیج دانشآموزی استان اصفهان
⊰᯽⊱┈──🌷❊╌──⊰᯽⊱
✿تو رسیدی به آرزوی خودت✿
✿چه کند این جهان تباهی را✿
⊰᯽⊱┈──🌷❊╌──⊰᯽⊱
✿سومین سالگرد شهادت سردار دلها حاج قاسم سلیمانی را به محضر مولامون اباصالح المهدی(عج) ، مقام معظم رهبری و تمامی آزادیخواهان جهان تسلیت عرض مینمائیم.
#جان_فدا
#سردار_دلها
✂️ مینی دوره آموزش ژور دوزی ✂️
🎉 مژده به علاقمندان به یادگیری ژور دوزی 🎉
✅ آموزش چند مدل ژور
✅ آموزش تمام نکات و اصول اولیه کار
✅ اجرا روی رومیزی، جانماز، رانر و...
ارزش این دوره برای اعضای کانال مهگل ۵۰۰۰۰ تومان به جای ۷۰۰۰۰ تومان میباشد
👏 با پشتیبانی و آپدیت رایگان دوره 👏آ
آیدی جهت ثبت نام 👇
@Vaneya89
15.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امسال اولین سال است که آرتین ، روز مادر را بدون حضور مادرش تجربه میکند💔
و مادران #آرمان، #سلمان و #روحالله اولین سال است که "روز مادر" چشم به راه فرزندانشان هستند ......💔
با حضور در جشن بزرگ «ایران بانو» کنارشان باشیم، تنهایشان نگذاریم
و فریاد بزنیم
مثل #سلمان پای #آرمان_روحالله ایستاده ایم
در جشن بزرگ ایران بانو با شگفتانه هایی که برای اولین بار دیده و شنیده میشود، صدای زن ایرانی را بگوش دنیا خواهیم رساند ✌️
#جشن_بزرگ_ایران_بانو
گروه دانشجویی «مثل هانیه»
@mesle_haniyeh
🌺🍃صلوات خاصه حضرت زهرا(س):
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
خدایا درود بفرست بر بانوی صدیقه فاطمه ی پاکیزه صالحه که اوست حبیبه ی تو و پیامبرت و مادر اولیاء و برگزیدگان تو (امامان معصوم) آن بانویی که برگزیده ای و برتری داده ای و انتخاب کرده ای او را بر زنهای جهانیان خدایا تو داد او را از ستمگرانش بستان و از کسانی که حق او را سبک شمردند باز خواست نما و خونخواه خون فرزندان او باش خدایا همچنان که او را مادر امامان هدایت و همسر صاحب لواء (علی) و بزرگوار در نزد ملأ اعلی (ملائکه) مقرر داشتی پس درود بفرست بر او و آن درود و صلواتی که روشن گردانی چشمهای ذریه ی او را و برسان به آنان از طرف من در این وقت بهترین تحیت و سلام را.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@golpayegan_whc
غزه پاره تن اسلام است
29 دیماه روز غزه
#فاخته_431
#عصر_امید
🍃🌷🌷💐💐💐💐💐🌷🌷🍃
آینده روشن در دستان شماست ....
#سازمان_بسیج_دانش_آموزی_استان_اصفهان
https://eitaa.com/amr_vali
@danam_na1
https://shad.ir/danam_na1
انتقام حاج قاسم فتح غزه خواهد بود
29 دیماه روز غزه
#فاخته_431
#عصر_امید
🍃🌷🌷💐💐💐💐💐🌷🌷🍃
آینده روشن در دستان شماست ....
#سازمان_بسیج_دانش_آموزی_استان_اصفهان
https://eitaa.com/amr_vali
@danam_na1
https://shad.ir/danam_na1
🇮🇷 « ما همه سپاهی هستیم »
⭕️ در پی اقدام خصمانه و غیر متعارف اتحادیه اروپا در قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمان های تروریستی
✅ حمایت قاطع خود را از سربازان دلیر و جان بر کف این مرز و بوم، با تغییر عکس های پروفایل به عنوان "من هم یک سپاهی ام" حمایت خودمان را از ايشان اعلام می کنیم
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷