💦وقتی آ#ب بدن تمام می شود بیشتر میل به #شیرینی جات دارید🍰🍫
🍹اگر هوس قندی دارید خاکشیر و تخم شربتی بنوشید👇
که هم آب بدن را تامین می کند و هم میل به شیرینی را سرکوب می کند.
•┈┈••••✾•🌿🦋🌿•✾•••┈┈•
┏━━━🍃💞🍂━━━┓
🏖
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
┗━━━🍂💞🍃━━━┛
✅ اگر دست ها وپاهای شما همواره سردهستند ممکن است با مشکل سطح پایین آهن دربدنتان مواجه باشید !
💠 گوشت قرمز، ماهی ، تخم مرغ ، سبزیجات برگدار، غلات ، شیر و مکمل های آهن استفاده کنید
🌿 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔮
😍😍😍👆
#ترفندهای_آشپزخونه ای برای خانومای کدبانو
•❦•ایدھ خانومانــــــہ ..😌..↯..
.↻.https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
#سالاد_مخصوص
خمیر یوفکا
روغن 6 قاشق غذاخوری
کلم بنفش 1 عدد
روغن زیتون 2 قاشق غذاخوری
خیار شور 6 عدد
ذرت 1 لیوان
جعفری 10 شاخه
ماست پر چرب 1 لیوان
گردو 1 لیوان
لیمو نصف یک عدد
نمک و فلفل
🫕ابتدا 2 قطعه خمیر را 10 * 10 به صورت مربع برش بزنید. قالبهای مافین را چرب کنید، روی خمیرها کمی روغن بمالید، 2 لایه را به صورت ضربدری روی هم بذارید و در قالبهای مافین بچینید در فر از قبل گرم شده با دمای 180 درجه به مدت 20 دقیقه بذارید تا قهوه ای شه. در همین حال شروع به تهیه سالاد کنید.
کلم بنفش را شسته و رنده کنید. درون قابلمه روغن زیتون ریخته، کلم بنفش را اضافه کرده به مدت 5 دقیقه تفت بدید کنار بذارید تا خنک شه سپس خیارشور خرد شده، جعفری ریز خرد شده، گردوی خرد شده، ذرت و نصف آب لیمو اضافه کرده و مخلوط کنید. ماست، نمک و فلفل را اضافه کنید. سالاد را داخل کاسههای خمیری بریزید به صورت دلخواه تزئین کنید
☘🌷☘🌷☘🌷☘🌷☘
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🍃
﷽🌹﷽🌹﷽
🌹﷽🌹﷽
﷽🌹﷽
🌹﷽
﷽
🍃🌹✨﷽✨الهی به امیدتو
🍃🌹شروع روزتون
🍃🌹پُر برکت
🍃🌹با صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ (ص)
🍃🌹و خاندان مطهرش
🍃🌹الّلهُمَّ
🍃 🌹صلّ
🍃 🌹علْی
🍃🌹محَمَّد
🍃 🌹وآلَ
🍃 🌹محَمَّدٍ
🍃🌹وعَجِّل
🍃🌹 فرَجَهُم
🍃🍃🍃🌼🍃
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
سلام این عکس مربوط به دیدار شهید قیاثعلی نجفی راد و رهبر معظم انقلاب است که در سال 64 گرفته شده
سالگرد شهادت شهید والامقام قیاثعلی نجفی راد را با ذکر فاتحه و صلوات گرامی میداریم ...
عکس فوق از دیدار ریاست جمهوری وقت حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب جان بفدایشان در اردیبهشت ۶۴ به ثبت رسیده در وصف آن آمده است شهید از مقام معظم رهبری سایه شان مستدام دعا برای شهادت آرزو کرده اند و در بهمن همان سال و بعد از دو سال رنج قطعی نخاع و جراحات بسیار ترکش ها که از عملیات خیبر در جزایر مجنون به یادگار داشتند به دعوت حق لبیک گفته و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند .
زیبایی این تصویر به آن است که شهید با تمام رنج و دردشان و قطعی نخاع با دو دست به احترام مولا و رهبرمان ایستاده اند و کماکان برای ایران سرافزار خواهند ایستاد .
پیام خانواده شهید این پیام را به اشتراک بگذارید ...
اولین سنگر ما حفظ اسلام ناب محمدی و حب اهل بیت علیهما السلام و فرامین آنان و سنگر دوم مان حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی و اطاعت از آنچه ولی امرمان حضرت آیت الله خامنه ای سایه شان مستدام میفرمایند خواهد بود . اینگونه مشمول شفاعت شهدا خواهید بود .
🌷https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
مذهبی ها عاشقترند ...
وقتی به خانه می رسید، گویی جنگ را می گذاشت پشت در و می آمد تو. دیگر یک رزمنده نبود. یک همسر خوب بود برای من و یک پدر خوب برای مهدی با هم خیلی مهربان بودیم و علاقه ای قلبی به هم داشتیم. اغلب اوقات که می رسید خانه، خسته بود و درب و داغان. چرا که مستقیم....از کوران عملیات و به خاک و خون غلتیدن بهترین یاران خود باز می گشت. با این حال سعی می کرد به بهترین شکل وظیفه سرپرستی اش را نسبت به خانه صورت دهد. به محض ورود می پرسید؛ کم و کسری چی دارید؛ مریض که نیستید؛ چیزی نمی خواهید؟ بعد آستین بالا می زد و پا به پای من درآشپزخانه کار می کرد..ظرف می شست. حتی لباسهایش را نمی گذاشت من بشویم. میگفت لباسهای کثیفم خیلی سنگین است؛ نمی توانی چنگ بزنی. گاهی فرصت شستن نداشت. زود بر می گشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون می کرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست می آورد، ما را می برد گردش.
شهید#سیدمحمدرضا_دستواره🕊🌹
🌷https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣" بنام پدر "❣
🌸" پدر " يعني تپش درقلب خانه
💕" پدر " يعني تسلط برزمانه
🌸" پدر " احساس خوب تڪيه برڪوه
💕" پدر " يعني تسلي وقت اندوه
🌸" پدر " يعني ز من نام ونشانه
🌸" پدر " يعني فداي اهل خانه
💕" پدر " يعني غرور ومستي من
🌸" پدر " تمام هستي من
💕" پدر " لطف خدابرآدميزاد
🌸" پدر " ڪانون مهروعشق وامداد
💕" پدر " مشڪل گشاي خانواده
🌸" پدر " يک قهرمان فوق العاده
💕" پدر " سرخ ميڪندصورت به سيلي
🌸رخ فرزند نگردد زرد و نيلي
💕" پدر " لطف خدا روي زمين است
🌸هميشه لايق صدآفرين است...
💕تقدیم به همه پدران سرزمینم
💕پیشاپیش روز پدر مبارک
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️
❤️ داستانهایبحارالانوار
عذاب بدکاران در قبر
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند: همه پیامبران زمانی چوپان بودند، من نیز پیش از رسالت چوپانی کرده شتر و گوسفند میچرانیدم. گاهی میدیدم که شتران و گوسفندان بی جهت و با ترس و وحشت سر از چرا بر میدارند، رم کرده دور هم جمع میشوند.
از این قضیه در شگفت بودم و با خود میگفتم:
این حیوانات چرا چنین میکنند؟! تا اینکه وحی بر من نازل شد جبرئیل امین، ماجرا را چنین بیان کرد:
«هنگامی که کافران و بدکاران را در قبر تازیانه میزنند همه موجودات غیر از جنیان و انسانها صدای تازیانه را میشنوند و با شنیدن آن صدای وحشتناک ترس و وحشت بر آنها چیره میشود».
آنگاه متوجه شدم که ترس و وحشت حیوانات به خاطر عذاب کافر و بدکاران بوده است.
سپس حضرت فرمودند: «فنعوذ بالله من عذاب القبر. »: پناه به خدا از عذاب سخت
https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
❄️🌨❄️❄️❄️🌨❄️❄️❄️
.
🌱 آماده شدن مقدمات زیارت کربلا
حاج محمدعلی فشندی تهرانی نقل میکند با جمعی رفتیم مسجد جمکران همه خوابیدند و من بیدار بودم و فقط پیر مردی بیدار بود و شمعی در پشت بام روشن کرده بود و دعا میخواند و من مشغول به نماز شب بودم،
ناگاه دیدم هوا روشن شد، با خود گفتم ماه طلوع نموده هرچند نگاه کردم ماه را ندیدم یک مرتبه دیدم به فاصله پانصد متر زیر یک درختی یک سید بزرگواری ایستاده و این نور از آن آقاست.
به آن پیرمرد گفتم شما کنار آن درخت سیدی را میبینی؟ گفت هوا تاریک است چیزی دیده نمیشود، خوابت میآید برو بگیر بخواب، دانستم که آن شخص نمیبیند.
من نزد آن آقا رفتم و به او گفتم آقا من میخواهم بروم کربلا نه پول دارم نه گذرنامه، اگر تا صبح پنجشنبه آینده گذرنامه با پول تهیه شد میدانم امام زمان هستید و الا یکی از سادات میباشید.
ناگاه دیدم آن آقا نیست و هوا تاریک شد، صبح به رفقا گفتم و داستان را بیان نمودم، بعضیها مرا مسخره نمودند.
گذشت تا روز چهارشنبه صبح زود در میدان فوزیه برای کاری آمده بودم و منزل دروازه شمیران بود کنار دیواری ایستاده بودم و باران میآمد،
پیرمردی آمد نزد من، او را نمیشناختم گفت: حاج محمدعلی مایل هستی کربلا بروی؟
گفتم خیلی مایلم ولی نه پول دارم و نه گذرنامه.
گفت: شما ده عدد عکس با دو عدد رونوشت سجل را بیاورید،
گفتم: عیالم را میخواهم ببرم،
گفت: مانعی ندارد، بعد به فوریت رفتم منزل، عکس و رونوشت شناسنامه را موجود داشتم و آوردم،
گفت: فردا صبح همین وقت بیایید اینجا، فردا صبح رفتم همان محل، آن پیرمرد آمد گذرنامه را با ویزای عراقی به ضمیمه پنج هزار تومان به من داد و رفت و بعدا هم او را ندیدم.
رفتم منزل آقا سیدباقر، ختم صلوات داشتند، بعضی از رفقا از راه مسخره گفتند: گذرنامه را گرفتی؟
گفتم: بلی و گذرنامه را با پنج هزار تومان نزد آنها گذاردم،
تاریخ گذرنامه را خواندند و دیدند روز چهارشنبه است، شروع به گریه نمودند و گفتند که ما این سعادت را نداریم.
📔 داستانهای شگفت (شهید دستغیب)، ص٢٩۶
#امام_حسین #امام_زمان #داستان_بلند
🔰 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
گل صبر عمرش ۷ روزه و ۷ سال تا شکوفه بعدی طول میکشه...
👤#عجایب_دانستني
╭─┈┈
│ 𝙅𝙤𝙞𝙣 ➺ https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
╰───────────────