eitaa logo
مَه گُل
620 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
103 فایل
❤پاتوق دختران فرهیخته❤👧حرفهای نگفتنی نوجوانی و جوانی😄💅هنر و خلاقیت💇 📑اخبار دخترونه و...🎀 📣گل دخترا😍کانال رو به دوستانتون معرفی کنید @Mahgol31 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 ⁉️حرفای ناخودآگاهِ تهِ دلت چیه؟ 🔸 هر کدوم از ما پشتِ درِ قلبمون یک درونی داریم که معطل مونده! یک دکتر بیهوشی تعریف می‌کرد: «اکثر آدما وقتی بیهوش میشن به هوش که میان حرفای ناخودآگاه می‌زنن... 🔸 یکی فحش می‌ده، اون یکی داد و بیداد می‌کنه، یکی از قرضاش میگه... اما این وسط یک نفر بود که مرتّب شعر برای آقا امام زمان می‌خوند! تمامِ عواملِ اتاق عمل رو شگفت زده کرده بود. اصلا تو حالِ خودش نبود ولی حرف‌های ناخودآگاهِ ته دلش رو میزد» 🔸 ما هم مدهوش بشیم از این حرف‌ها می‌زنیم؟ مدهوشِ مرگ بشیم همین حرف‌ها رو می‌زنیم؟ بشیم مثل اون بچه بسیجی که تو عملیات بیت‌المقدس رو تانک پشت تیربار نشسته بود، گلوله که خورد وسط سینه‌اش، اولین کلمه‌ای که گفت این بود: «علی!» دو مرتبه دیگه‌ام اسم علی رو برد بعد گفت: «آخ سوختم!» 🔸 کاش اگه ضربه‌ای به دلِ ما بخوره اولین کلمه‌ای که میاد بیرون «یا مهدی» باشه... کاش تا ما رو از خواب بیدار می‌کنن بگیم آقا اومد؟ بگن: «آقا چیه؟! آقا کجا بود؟» بگیم: «هان ببخشید!! حواسم نبود...» 👌 آره حواست نبود ولی تو این «حواسم نبود»هات چه حرف‌های قشنگی می‌زدی...
. ♦️ کفش مرا پینه می‌زنی؟ سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می‌زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می‌زنی؟» سید عرض کرد: «آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده‌ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب‌تر است، آن را کنار می‌گذارم و کفش شما را تعمیر می‌کنم». حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد. پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می‌زنی!؟» سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: «قربانت گردم اگر یکبار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می‌زنی" داد و فریاد می‌کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می‌گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!» حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده‌ای چقدر مقید هستی.» 📔 روزنه‌هایی از عالم غیب، آیت الله سید محسن خرازی 🔰 https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
🔻 وقتی اولین بار خانه کعبه را دیدم، به طوری متحول شدم که تا به آن موقع این طور منقلب نشده بودم. تمام وجودم می لرزید و بی اختیار اشک می ریختم و گریه می کردم. روز عرفه که به صحرای عرفات رفتیم، تراکم جمعیت آن چنان بود که گویا قیامت برپا شده و مردم در صحرای محشر جمع شده بودند. ناگهان در آن شلوغی جمعیت متوجه شدم که کاروانم را گم کرده ام، هوا خیلی گرم بود و من طاقت آن همه گرما را نداشتم، سیل جمعیت مرا به این سو و آن سو می برد، حیران و سرگردان، کسی هم زبانم را نمی فهمید، از دور چادرهایی را شبیه به چادرهای کاروان لندن می دیدم، با سرعت به طرف آن ها می رفتم، ولی وقتی نزدیک می شدم متوجه می شدم که اشتباه کرده ام. خیلی خسته شدم، واقعاً نمی دانستم چه کنم. دیگر نزدیک غروب بود که گوشه ای نشستم و شروع کردم به گریه کردن، گفتم خدایا خودت به فریادم برس! در همین لحظه دیدم جوانی خوش سیما به طرف من می آید. جمعیت را کنار زد و به من رسید. چهره اش چنان جذاب و دلربا بود که تمام غم و ناراحتی خود را فراموش کردم. وقتی به من رسید با جملاتی شمرده و با لهجه انگلیسی فصیح به من گفت: «راه را گم کرده ای؟ بیا تا من قافله ات را به تو نشان دهم.» او مرا راهنمایی کرد و چند قدمی بر نداشته بودیم که با چشم خود «کاروان لندن» را دیدم! خیلی تعجب کردم که به این زودی مرا به کاروانم رسانده است. از او حسابی تشکر کردم و موقع خداحافظی به من گفت: «به شوهرت سلام مرا برسان». من بی اختیار پرسیدم: «بگویم چه کسی سلام رسانده؟» او گفت: «بگو آن آخرین امام و آن منجی آخرالزمان که تو در رمز و راز عمر بلندش سرگردانی! من همانم که تو سرگشته او شده ای!» تا به خودم آمدم دیگر آن آقا را ندیدم و هر چه جستجو کردم، پیدایش نکردم. آنجا بود که متوجه شدم امام زمان عزیزم را ملاقات کرده ام و به این وسیله طول عمر حضرت نیز برایم یقینی شد. از آن سال به بعد ایام محرم، روز عرفه، نیمه شعبان و یا هر مناسبت دیگری که می رسید من و شوهرم عاشقانه و به عشق آن حضرت خدمتش را می کنیم و آرزوی ما دیدن دوباره اوست.» 📔 ملاقات با امام زمان در عصر حاضر، ابوالفضل سبزی 🌺🍃https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1🌺🍃🌺🍃
💚🌹💚 هر صبح ڪہ بلند مےشوم..... آراستہ روے قبلہ مےایستم و میگویم: "السلام علیڪ یا اباصالح المهدے" وقتے بہ این فڪر میڪنم ڪہ خدا جواب سلام را واجب ڪرده است، قلبم از ذوق اینڪہ شما بہ اندازه ے یڪ جواب سلام بہ من نگاه مےڪنے از جا ڪنده مےشود. آقاجانم! دوستت دارم♥️ ✋سلام اے آفتاب پشت ابر🌤
🔴🔵 راهی بسوی امام زمان علیه السلام 🔻از یکی از اولیاء الهی که تشرفات متعدد خدمت علیه السلام داشته بود، پرسیده بودند چطور به همچنين مقامي رسيدید؟ 🔸گفته بود: نمي دانم انتخاب خدا بود اما ظاهرا اوائل زمان رضا شاه بود؛ من پارچه كفنم را آماده كرده بودم و هزار تومان زير آن براي كَفْن و دفن و مجلس عزاداري و پذیرایی از اهالي روستا گذاشته بودم. اين پول کل سرمايه من بود که كنار گذاشته بودم. مؤمن صادقي آمد كه آثار صدق و شكستگي در چهره اش پيدا بود و نيازمند بود. 🔹گفت: من ورشكست شده ام؛ قرض دارم و فكرم مشغول است. مي تواني كمكي به من بكني؟ گفتم: هزار تومان دارايي من است که گذاشتم براي كفن و دفن و مجلس عزايم. پانصد تومان آن مال خودم و پانصد تومان هم مال تو؛ بعد که رفتم پول را بردارم در راه به نظرم رسيد كه تو كه هنوز نمردي! اين چه احتياطي است مي كني؟! اين مومن به این هزار تومان احتياج دارد؛ تو هم که مي داني راست مي گويد. اين هزار تومان را به او بده ، خداي تو هم كريم است. بعد هم رفتم هزار تومان كه تمام سرمايه ام بود را آوردم و به او دادم و به او گفتم: ناراحت نباش؛ شتر ديدي نديدي؛ نمي خواهد پول را برگرداني. 🌹 شب آن روز بود كه در خواب ديدم كه اشاره شد: با اين كار راهي براي خودت به ما باز كردي!
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✋🏼 اوّلین سـلام صبحگاهـی تقدیم به ساحت قدسـی قطب عالم امکان حضـرت صاحب الزّمان عج الله 🌴 اَݪـسَّــلٰامُ عَـلَـیْـڪَ یـٰا بَـقـیّٖـَةَ ٱݪلّٰـهِ یـٰا اَبـٰاصـٰالِـحَ ٱلْـمَـهْـدیٖ یـٰاخَـلـیٖـفَـةَ ٱݪـرَّحْـمٰـنِ وَ یـٰا شَـریٖـکَ ٱلْـقُـرآنِ اَیّـُهـَٱ ٱلْـاِمـٰامِ ٱلْـاِنْـسِ وَٱلْـجـٰانِ سَـیّـِدیٖ وَ مَـولٰایْ اَلْاَمـٰانُ اَلْاَمـٰانُ. °❀°🌸°❀°🌸°❀° 🌥️ هـر روز صبح، به رسم ادب و ارادت ✋🏼 سـلام میدهیم به ارباب بی کفن: 🌴 اَݪـسَّـلٰامُ عَـلَـیْـکَ یـٰا اَبـٰاعَـبْـدِٱݪلّٰـهِ وَ عَـلـَۍٱلْـاَرْوٰاحِ ٱݪّـَتـیٖ حَـلّـَتْ بِـفِـنـٰائِـکَ عَـلَـیْـکَ مِـنّـیٖ سَـلٰامُ ٱݪلّٰـهِ اَبَـدََٱ مـٰا بَـقـیٖـتُ وَ بَـقِـىَ ٱݪـلّـَیْـلُ وَٱݪـنّـَهـٰارُ وَ لٰا جَـعَـلَـهُ ٱݪلّٰـهُ آخِـرَ ٱلْـعَـهْـدِ مِـنّـیٖ لِـزیٖـٰارَتِـکُـمْ 🌴اَݪـسَّـلٰامُ عَـلـَۍ ٱلْـحُـسَـيْـنِ وَ عَـلـیٰ عَـلـیٖ ٱبْـنِ ٱلْـحُـسَـيْـنِ وَ عَـلـیٰ اَوْلٰادِ ٱلْـحُـسَـيْـنِ وَ عَـلـیٰ اَصْـحـٰابِ ٱلْـحُـسَـيْـنِ °❀°🌸°❀°🌸°❀ و یک سلام ویژه اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ °❀°🌸°❀°🌸°❀° اَلْـݪّٰـهُـمَّ عَجّـِـلْ لِوَلـیّٖـِـکَ ٱلْفَـرَجْ نـذرِ فَـرَج ۵ گلِ صلوات °❀°🌸°❀°🌸°❀° 🌸اَلْـݪّٰـهُـمَّ ✨🌸 صَـلِ‏ّ 🌸✨🌸عَـلـىٰ ✨🌸✨🌸مُـحَـمَّـدِِ 🌸✨🌸✨🌸 وَ آلِ ✨🌸✨🌸✨🌸مُـحَـمَّـدِِ 🌸✨🌸✨🌸وَ عَـجّـِلْ ✨🌸✨🌸فَـرَجَـهُـمْ 🌸✨🌸وَ اَهْـلِـکْ ✨🌸اَعْـدٰائـِهـِمْ 🌸اَجْـمَـعـیٖـنَ. ع عج
♨️محرومیتی که خود اختیار کرده‌ایم! 🔸آیت الله بهجت (ره) می‌فرمودند: «عدم ارتباط با ولی عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، محرومیتی است که خودمان اختیار کرده‌ایم، و امری نیست که اجباراً گرفتار آن شده‌ باشیم.»؛ 🔸 برخی از ما آگاهانه یا ناآگاهانه این‌گونه انتخاب کرده‌ایم که در زندگی دستمان در دست بزرگ‌ترمان نباشد و بین ما و امام زمانمان جدایی افتد. 🔸اگر ارتباط با حضرت را اختیار کنیم، او در قلب و دلمان جلوه‌گری می‌کند، وصالش برایمان میسر می‌گردد و وجودمان جزیره‌ی خضراء و جلوه‌گاه او می‌شود.همان‌گونه که محرومیت از ارتباط با امام عجل‌الله‌تعالی‌فرجه با اختیار خود ما ایجاد شده است، با اختیار ما هم قابل رفع است. 🔸رابطه دائم با امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه امری است که باید برای تحقق‌اش به طور خاص دعا کنیم و وجودمان را نیز از آلودگی‌های اعتقادی و اخلاقی پاکسازی نمائیم. 🖋استاد بروجردی
🌸 آنچنان از نعمتها بهره‌مند می‌گردند كه هرگز نظیر آن دیده نشده است. ✅ رسول اکرم، حضرت محمد صلّى اللّه علیه و اله: 📃 امّت من در زمان - حضرت - مهدى، آنچنان از نعمتها بهره‌مند می‌گردند كه هرگز نظیر آن دیده نشده است. ⛈ آسمان سیل‌آسا، باران رحمت را بر آنان فرو می‌ریزد، 🌱 و زمین چیزى از گیاه و روییدنى خود را فرو نمی‌گذارد جز اینكه آن را می‌رویاند 💎 و ثروت آن روز بر روى هم انباشته می‌شود 🎁و هر كس بگوید: یا مهدى! بر من عطا فرما، - حضرت - مى‌فرماید: بگیر. 📜 تنعّم امّتى فى زمن المهدىّ نعمة لم ینعموا مثلها قطّ، یرسل السّماء علیهم مدرارا و لا تدع الأرض شیئا من نباتها، إلّا اخرجته و المال یؤمئذ كدوس یقوم الرّجل فیقول: یا مهدىّ! اعطنى، فیقول: خذ. ⬅️ عقد الدّرر، ص 170، چاپ انتشارات نصایح قم- فروغ بینهایت، ص 141. 🏷 (صل الله علیه وآله) (عجل الله تعالی فرجه)
❣ 🔅 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْحُجَجِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که عصاره همه فرستادگان خدایی. 🌱سلام بر تو و بر روزی که خواهی آمد و با اعجاز موسایی و دَم عیسایی و خُلق محمّدی ات، دلها را فتح خواهی کرد. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص97.
. 🌷 توسل به امام زمان ‌(عج) عالم متقی و بزرگوار حضرت آقای شیخ محمد تقی (متقی) همدانی که فضیلت و تقوای ایشان مورد اتفاق آشنایان ایشان است، شفایافتن همسر خود را بطور خلاف عادت به برکت توسل به حضرت حجت بن الحسن علیهما السلام را چنین مرقوم داشته‌اند: در سال ١٣٩٧ ه.ق امر مهمی پیش آمد که سخت مرا و صدها نفر دیگر را نگران نمود یعنی همسر اینجانب دراثر دو سال غم و اندوه و گریه و زاری از داغ دوجوان خود که در کوههای شمیران جان سپردند در این روز مبتلا به سکته ناقصی شد. البته طبق دستور دکترها مشغول معالجه و دوا شدیم ولی نتیجه‌ای نگرفتیم تا شب جمعه یعنی چهار روز بعد از حادثه سکته، شب جمعه تقریبا ساعت یازده رفتم در اطاق خود استراحت کنم، پس از تلاوت چند آیه از کلام الله مجید و خواندن دعاهای مختصر از دعاهای شب جمعه از خداوند تعالی خواستم که امام زمان حجة بن الحسن صلوات الله علیه را مأذون فرماید که به داد ما برسد، و جهت آنکه متوسل به آن حضرت شدم، این بود که تقریبا از یک ماه قبل از این حادثه دختر کوچکم (فاطمه) از من خواهش می‌کرد که من قصه‌ها و داستانهای کسانیکه مورد عنایت حضرت بقیة الله روحی له الفداء قرار گرفتند و مشمول عواطف و احسان آن مولی شدند را برای او بخوانم، من هم خواهش این دخترک ده ساله‌ام را پذیرفتم وکتاب «نجم الثاقب» حاجی نوری را برای او خواندم. در ضمن من هم به این فکر افتادم که مانند صدها نفر دیگر چرا متوسل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نشوم؟ لذا در حدود ساعت یازده شب به آن بزرگوار متوسل شدم و بادلی پر از اندوه و چشمی گریان به خواب رفتم. ساعت چهار بعد از نیمه شب جمعه طبق معمول بیدار شدم، ناگاه احساس کردم از اطاق پائین که مریض سکته کرده آنجا بود صدای همهمه می‌آید. سر و صدا قدری بیشتر شد. در ساعت پنج و نیم که آن روزها اول اذان صبح بود به قصد وضو آمدم پائین ناگهان دیدم دختر بزرگم که معمولا در این وقت در خواب بود بیدار و غرق در نشاط است تا چشمش به من افتاد گفت آقا؟ به شما مژده بدهم گفتم چه خبر است؟ من گمان کردم خواهر یا برادرم از همدان آمده‌اند گفت: بشارت، مادرم را شفا دادند گفتم کی شفا داد؟ گفت: مادرم چهار بعد از نیمه شب با صدای بلند و شتاب و اضطراب ما را بیدار کرد و می‌گفت برخیزید آقا را بدرقه کنید. می‌بیند که تا آنها از خواب برخیزند آقا رفته، خودش که چهار روز بود نمی‌توانست حرکت کند از جا می‌پرد و دنبال آقا تا دم درب حیاط می‌رود. دخترش که مراقب حال مادر بوده و در اثر سر و صدای مادر که آقا را بدرقه کنید بیدار شده بود به دنبال مادر تا دم درب حیاط می‌رود ببیند مادرش کجا می‌رود. دم درب حیاط مادرش به خود می‌آید ولی نمی‌تواند باور کند که خودش تا آنجا آمده. از دخترش زهرا می‌پرسد که زهرا من خواب می‌بینم یا بیدارم؟ دخترش جواب می‌دهد که مادرجان بیداری، ترا شفا دادند. آقا کجا بود که میگفتی آقا را بدرقه کنید؟ ما کسی را ندیدیم. مادر می‌گوید آقایی بزرگوار در زیّ اهل علم و سید عالی قدری که خیلی جوان نبود، پیر هم نبود به بالین من آمد گفت برخيز خدا ترا شفا داد گفتم نمی توانم برخیزم، با لحنی تندتر فرمود: شفا یافتی برخیز. من از مهابت آن بزرگوار برخاستم. فرمود: شفا یافتی دیگر دوا نخور و گریه هم مکن، چون خواست از اطاق بیرون رود من شما را بیدار کردم که او را بدرقه کنید ولی دیدم شما دیر جنبیدید، خودم از جا برخاستم و دنبال آن آقا رفتم. بحمد الله تعالی پس از این توجه و عنایت حال مادر فورا بهبود یافت و چشم راستش که در اثر سکته غبار آورده بود برطرف شد، و پس از چهار روز که اصلا میل به غذا نداشت در همان لحظه گفت گرسنه‌ام برای من غذا بیاورید یک لیوان شیر که در منزل بود به او دادند با کمال میل تناول نمود و رنگ رخش بجا آمد و در اثر فرمان آن حضرت که گریه مکن غم واندوه از دلش برطرف شد، ضمنا خانم مذکوره از پنج سال قبل مبتلا به روماتیسم بود و اطباء نتوانستند این ناراحتی او را معالجه کنند از لطف حضرت علیه السلام این مرض نیز شفا یافت. دکتر او اظهار فرمود آن مرض سکته که من دیدم از راه عادی قابل معالجه نبود مگر آنکه از طریق خرق عادت واعجاز شفا داده می‌شد. 📔 مردان علم در میدان عمل، ص۴٢٠ 🔰https://eitaa.com/joinchat/2809528345C119136e9a1
♨️کیمیای سعادت 🔸یاد عجل الله تعالی فرجه الشریف از اهم ضروریات است. ضروریات را ما خلاصه در نان و آب نموده ایم، که اگر نباشند ازبین می رویم. درحالی که اگر یاد خدا و ولی خدا درزندگی ما فراموش شوند روح ما از بین رفته وآن نشاط لازم را نخواهد داشت. 🖋آیت الله بهجت (ره) 📌پس به یادش باش تا اثر این کیمیا را بیابی. قبل ازخواندن درس؛ قبل ازخواب؛ قبل وبعد ازهرنماز، درهرثانیه ثانیه عمر شریف یاد آن عزیز را در قلبت زنده کن تا لذت زندگی حاصلت شود.👌
🇮🇷🇵🇸 🏴 آجَرَکَ الله یا صاحب الزمان... ◾️▫️◾️ 🔹علامه امینی صاحب کتاب الغدیر شب و روز مدام برای ( عج) صدقه کنار میگذاشتند و می فرمودند : امشب قلب امام عصر ( عج ) در فشار است. علیه‌السلام