eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.1هزار ویدیو
125 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 مسئولیت سنگینی بر دوشمان گذاشته شده است و اگر نتوانیم از پسش برآییم، شرمنده و خجل باید به حضور خداوند و نبی اش و ولی اش برسیم، چرا که مقصریم.
- خانم دباغ روایت می‌کند: ‌‏وقتی غذای امام را داخل اتاق می‌بردم وارد اتاق که می‌شدم می‌دیدم قرآن را باز‌‎ ‌‏کرده‌اند و مشغول قرائت قرآن هستند مدتی این مسئله (کثرت قرائت قرآن) ذهنم را‌‎ ‌‏مشغول کرده بود تا اینکه روزی به امام عرض کردم: حاج آقا شما سراپای وجودتان قرآن‌‎ ‌‏عملی است دیگر چرا اینقدر قرآن می‌خوانید؟ امام مکثی کردند و فرمودند: هرکس‌‎ ‌‏بخواهد از آدمیت سر در بیاورد و آدم بشود باید دائم قرآن بخواند.‌‏.☘ •📚پابه‌پای‌آفتاب|ج۲• 📖
آمدنی نیست ‌رسیدنی است! باید آن قدر بدوی تا به آن‌برسی... اگر بنشینی تا بیاید همه السابقــون می‌شوند می‌روندو تو جا می‌مانی...🥀 ‎‎‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ مـا همـانیـم ڪہ از تـو غفلـت ڪردیـم بـا همہ آدمیـان غیـر خلـوت ڪردیـم سـال هـا مے گـذرد، بـرگـردیـم و مشخـص شـده مـاییـم ڪہ ڪردیـم 🆔@mahmodkaveh
🔴 چقدر باید برای امام زمان کار کنیم ؟ 🔵 مرحوم حاج عبدالله ضابط (ره) : 🌕 آنـقـدر بـایـد بـدویــم تــا وقـتـی امــام زمــان ( ارواحنا فداه ) آمـد سـرمــان را بـالـا بـگـیـریـم و بـگـویـیـم : آقــــــا بـیـشـتـر از ایــن جــان نداشتیم. 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖 🎥 🔅ذکری که ریشه گناهان رو میسوزاند و زمینه گناه رو در انسان نابود میکنه 🆔@mahmodkaveh
1⃣ مثل بریده های یک عکس است آن چیزهایی که از دایی یادم مانده. عکس اول: از ماشین می آمد پایین،اسلحه به دست، می آمد،فشنگ های اسلحه اش را در می آورد می گفت"متکا بچین برو سنگر بگیر."🍃 متکاهای خودش را خودش می چید.می رفت پشت شان سنگر می گرفت،تیر می زد.تیرهای بعدی را من می زدم.همیشه او تیر می خورد من می کشتمش. عکس دوم: دستش را گچ گرفته بود که آمد خانه مان🏡 که شب آنجا بخوابد.اهواز بودیم.🌱 یک چیزی آمد زیر پتوم،خزید آمد جلو، پام را چسبید،کشیدم برد پایین.گفتم" مامان!" باز پام کشیده شد رفتم زیر پتو. جیغ کشیدم گفتم"اذیت نکن دیگر" مامانم آمد بالای سرمان.یک چیزی دستش بود که نمی دیدمش.دکمه اش را فشار داد غیژی صدا کرد.صداش هم درآمد.دوربین📷 بود.دایی گفت"عکس گرفتی؟"🌿 عکس سوم: تلفن☎️ زنگ زد.مامانم رفت گوشی را برداشت.شنید گفت"دروغ است." باز برمی گشت پای تلفن به مادربزرگم زنگ می زد می گفت"دروغ است." آمد دست من و خواهرم را گرفت،لباس هامان را تن مان کرد،دواندمان توی راه پله ها،لبش را دندان گرفت گفت"دروغ است،دروغ است."🍀 ادامه دارد... راوی:حسین اکبری 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عجول بود در خواندن نماز اولِ وقت و چون تشنه‌ای که روزها آب نخورده در طلب رسیدن وقت نماز بود ‎‎‌‌‎‎
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلدارم. امام زمانم❣ 🍃🍃هرصبح بہ رسم نوڪرے از ما تورا سلام اے مانده در میان قائله تنها، تو را سلام ما هرچہ خوب و بد، بہ درِخانہ‌ے توییم از نوڪران مُنتظر آقا تو را ســلام💚 *السَّلامُ عَلَی الدّینِ المَاثور و الکِتابِ المَسطُورِ* 🆔@mahmodkaveh
📚 ♨️چقدر امام زمان‌ مهربان است... 💠حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: «چقدر حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف مهربان است به کسانی که اسمش را می‌برند و صدایش می‌زنند و از او استغاثه می‌کنند؛ از پدر و مادر هم به آنها مهربان‌تر است! » 📚در محضر بهجت، ج۲، ص۳۶۶ 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ با امام زمان ارتباط برقرار کنید. 🔸 مقام معظم رهبری : 🔸 وقتی «اَلّلهُمَّ کُن لِوَلِیّک» را میخوانید، در واقع دارید ارتباط میگیرید با امام زمانتان، که فرموده‌اند: ما را دعا کنید ، ما هم شما را دعا می کنیم. 🆔@mahmodkaveh
2⃣ عکس چهارم: همه بودند.خیلی شلوغ بود.یک جعبه چوبی را برداشته بودند انداخته بودند روی دوش شان گریه می کردند.مامانم را گم کرده بودم،آن جا همه داشتند همدیگر را گم می کردند.بار آخر که مامانم را از لای دست و پاها دیدم داشت خودش را می زد باز می گفت"دروغ است‌."🍀 عکس پنجم: یک پسته آورد نشست مغزش را با سنجاق قفلی درآورد.پوستش را گذاشت روی لبش باهاش سوت زد.یک آهنگ شاد را باهاش سوت زد.با همان پوست پسته آمد نیشگونم گرفت که من جیغ کشیدم.🍃 عکس ششم: هروقت راه می رفتم همه یک جوری نگاهم می کردند.یکی سر تکان می داد. یکی قربان صدقه ام می رفت.یکی می زد به سینه اش.یکی آه می کشید.یکی می گفت نوچ.یکی بلند می شد زود می رفت.یکی حرف توی حرف می آورد.یکی می گفت چرا همه اش راست راست جلو چشمش راه می روم.🌱 یکی می گفت بروم زود نان بخرم برگردم.یکی هم صداش درمی آمد می گفت"می بینید چقدر مثل راه می رود؟" همان جا بود که همه می زدند زیر گریه.این جور وقت ها می رفتم جلو آینه.خوشم می آمد اشکم بیاید بخندم.عکس کنار آینه دایی خیلی شبیه صورتی بود که داشت توی آینه گریه می کرد و می خندید.🌿 پایان این قسمت راوی:حسین اکبری 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔دلنوشته ای به یاد شیر مرد با غیرت شهید " حسین "🩸 به مناسبت ششم مهرماه سالروز تولد شهید زینال زاده 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔅 السَّلاَمُ عَلَى الْحَقِّ الْجَدِيدِ... 🌱سلام برآن حقیقتی که با ظهورش هرچه باطل است رنگ خواهد باخت و زمین و زمان را حیاتی نو خواهد بخشید. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله 🆔@mahmodkaveh
♨️هرکاری از دستت برمیاد برای امام زمان انجام بده..‌. 🔸هر روز سعی کنید یک کاری برای امام زمانتان انجام دهید که شب وقتی می خواهید بخوابید بگویی آقاجان من این کار را برای شما کردم ولو شده یک صلوات بفرستی. آقا شکورند، با محبتند دستتان را می گیرند. ولو یک صلوات، یک صدقه، یک می‌توانی دیگران رابه یاد بیندازی. هرچه از دستت برمی آید و از عهده‌ات ساخته است. 🌴اللهم عجل لولیک الفرج بحق خانم حضرت زینب کبری سلام الله علیها 🌴 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «دلیل تلاش معصومین» 👤 استاد 🔸 باید تلاش‌هامون در راستای ظهور امام زمان باشه... 🆔@mahmodkaveh
1⃣ یک بی سیم📞 قوی آوردیم نشانش دادیم گفتیم"این هم بی سیم،دیگر چی می خواهی؟" گفت"ببندیدش به ماشینم برویم دور و بر شهر ببینیم بردش چقدره؟" بیست کیلومتری رفتیم، یا شاید هم بیش تر،که گفت"خوب است برمی گردیم."🍃 پنج نفر بودیم،من بودم و و راننده و متصدی بی سیم و یکی از پیشمرگان کُرد.توی یکی از معبرهای خطرناک،نزدیک روستای"کمن تو" برخوردیم به کمین.ماشین را می شناختند.از رنگش بگیر تا حتی شماره پلاکش.🍀 معلوم بود موقع رفتن دیده بودندمان، زنجیری پانصدمتری از آدم و اسلحه چیده بودند اطراف جاده منتظر ما،تا برگردیم بزنندمان،سرعت مان کم نبود.صدکیلومتر در ساعت،راننده خودش را نباخت.از جاده هم منحرف نشد.🌿 فرمان را کج کرد،یک چرخش را داد توی خاکی،پاش را تا ته گذاشت توی پدال گاز. ما هم بیکار نبودیم،شیشه ها را داده بودیم پایین،اسلحه هایمان را گذاشته بودیم توی قاب پنجره اش شلیک می کردیم.صدای پوکه ها غوغایی به پا کرده بود توی اتاقک ماشین.🌱 ادامه دارد... راوی:سید مجید ایافت 📚