eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.6هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
125 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
💕🕊💕🕊💕🕊💕🕊💕🕊 مروری بر ویژگی‌های رفتاری #شهید_محمود_کاوه🦋 🌸دقت در استفاده از بیت‌المال🌸 از ویژگی مهم رفتاری #شهید_محمود_کاوه دقت در استفاده از بیت‌المال بود. خاطرات فراوانی در این رابطه نقل شده است. بر اساس خاطرات اطرافیان، دقت وی در استفاده از بیت‌المال به حدی بود که وقتی در عملیات "حاج عمران" به شدت مجروح شده بود،😢 علی‌رغم اصرار پزشکان و اطرافیان، حاضر نشد با پول بیت‌المال برای معالجه به خارج از کشور برود.😢😳 خواهر #شهید_کاوه در خاطره‌ای در این‌باره می‌گوید: «در تک حاج عمران، ده دوازده تا ترکش ریز و درشت به سرش اصابت کرده بود. 😔توی بیمارستان امام حسین(ع) مشهد🕌 بستری‌اش کردند. بعضی از ترکش‌ها جاهای حساسی خورده بودند، طوری که دکترها نتوانسته بودند آن‌ها را دربیاورند.😞 نظر همه‌شان یکی بود، می‌گفتند: «امکان عملش در ایران نیست.» اما در آن شرایط جنگ، #محمود زیر بار اعزام به خارج و معالجه در آن‌جا نرفته بود. 😔گفتم: «داداش فکر می‌کنی کار درستی می‌کنی؟» 🌷گفت: «من باید به وظیفه‌ام عمل کنم.»🌷 پرسیدم خب حالا چرا نمی‌خواهی بروی خارج؟🤔 گفت: « اعزام به خارج، خرج روی دست دولت می‌گذارد و من هیچ وقت حاضر نیستم برای جمهوری اسلامی خرج بتراشم...»[1]😭 یکی از همرزمان شهید کاوه نیز در مورد حساسیت او در استفاده از بیت‌المال می‌گوید: «پدرش را برده بودند کردستان تا ببینند پسرش کجاست و چه کار می‌کند. وقتی فهمیده بود، گفته بود: «بابا، شما از این امکانات بیت‌المال استفاده نکنید، چیزی اگر می‌خواهید بخورید یا جایی می‌خواهید بروید باید با خرج خودتان باشد.»[2]😳 @mahmodkaveh
🥀🥀🕊🥀🥀🕊🥀🥀🕊🥀 🌷خستگی‌ناپذیری🌷 یکی دیگر از ویژگی‌های مهم #شهید_کاوه، سخت‌کوشی و خستگی‌ناپذیر وی بود. او برای خدمت به مردم هر ناملایمت و سختی را تحمل می‌کرد و خم به ابرو نمی‌آورد. همسر #شهید_کاوه با اشاره به این ویژگی #شهید_کاوه می‌گوید: «یک بار نشنیدم که او بگوید خسته شدم. بابت آن همه زحماتی که می‌کشید هیچ چشم داشتی نداشت. من حتی ندیدم وقتی را برای مرخصی در نظر بگیرد. هر وقت می‌آمد مشهد،🕌 دنبال تدارکات و جذب نیرو بود. روزها می‌رفت سپاه و کارهای اداری را پیگیری می‌کرد. شب‌ها هم می‌آمد خانه تا دیر وقت با دوستاش جلسه می‌گذاشت. تازه وقتی آن‌ها می‌رفتند، تلفن زدن‌های #محمود به جبهه شروع می‌شد. از پشت جبهه هم نیروها را هدایت می‌کرد.»🌷 @mahmodkaveh
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 🌹این عکس مربوط به بعد از تک حاج_عمران است چند ماه مانده بشهادت شهید.🕊 در دومین حمله به کوه که #شهید_کاوه، شخصا،مشغول قلع و قمع و درو کردن نیروهای عراق🙀 در منطقه بود، یک عراقی از پشت یک سنگ بیرون میاد و نارنجک رو پرتاب میکنه و از بد روزگار به سینه #شهید_محمود_کاوه میخوره و جلو پاش میافته،🙈و ایشان هم با هوشیاری و چالاکی ،با پا نارنجک رو به دورتر پرتاب میکنه و منفجر میشه، ترکشهای همون نارنجک میره تو سرش،😢 حدود دوازده ترکش ریز، اما جان خیلی ها نجات پیدا میکنه، عراق هم یک شانس حسابی میاره و عملیات پیشروی با مجروحیت فرمانده لشکر ویژه شهدا متوقف میشود. #شهید_محمود_کاوه ❤️
🌷ساده‌زیستی🌷 یکی دیگر از مهم‌ترین ویژگی‌های رفتاری ساده‌زیستی وی بود. عزت‌الله ضرغامی در خاطره‌ای درباره ساده‌زیستی می‌گوید: «جنگل‌های🌴🌳 مرتفع آلواتان در غرب کشور در تسخیر ضد انقلاب😱 و حزب دموکرات بود. قاسملو🙀 رهبر این حزب گفته بود اگر سپاه توانست آن‌جا را فتح کند کلید کردستان را به آنان خواهد داد. آنان سلاح‌های سنگین غنیمت گرفته شده از پادگان مهاباد را به نقاط مرتفع برده بودند و موقعیت سوق‌الجیشی منطقه نیز دست بالا را به آنان داده بود. عملیات آزادسازی که شروع شد برای تهیه گزارش به منطقه رفتم. همزمان با سپیده صبح🌞 با هلی‌کوپتر🚁 از قرارگاه حمزه در ارومیه به پادگان ارتش در محل درگیری رفتم. جاده‌های زمینی همه بسته بود. شهید بروجردی🕊 را دیدم و خواستم با او گفتگو کنم. عجله داشت. پیشنهاد کرد با برادر فرمانده عملیات صحبت کنم.» ضرغامی در ادامه خاطرات خود، به ساده‌زیستی اشاره کرده و می‌گوید:«به اتاق کوچکی هدایت شدم. سفره‌ای پهن بود و قدری پنیر و نان خشک. جوان خوش سیمائی هم با گرم‌کن ورزشی مشغول خوردن صبحانه بود. سلام و علیک کردیم. منتظر ماندم تا برادر بیاید. مدتی طول کشید. از جوان پرسیدم ببخشید، برادر فرمانده عملیات کجا هستند؟ کی می‌آیند؟🤔 همین‌طور که می‌خورد گفت خودم هستم...از چشمان پف کرده‌اش معلوم بود شب را نخوابیده است.😔 بعد از گفتگو هم یک قبضه خمپاره ۶۰ برداشت و با جیپ عازم ارتفاعات شد.»😳 یکی از اعضای خانواده نیز درباره به ساده‌زیستی او می‌گوید: از وقتی حقوق سپاه را می‌گرفت دیگر خرج کردنش هم خیلی با امساک شده بود، هر چه هم باقی می‌ماند می‌داد برای جبهه.😳 @mahmodkaveh
🌷ماجرای رزمنده‌ای که اورکت خودش را به #شهیدکاوه اهدا کرد🌷 در منطقه والفجر ۹ حوالی ارتفاعات هزار قله و چاله خزانه رفته بودیم. چون راه طولانی بود، باید ۲۴ ساعت زودتر حرکت می‌کردیم. گردان را حرکت دادیم و رفتیم. نیرو‌ها از صبح تا شب🌒 یک منطقه‌ای را مثل سنگر می‌بایست می‌کندند و در آن استتار می‌شدند، تا غروب در تاریکی حرکت کنند. زمین هم برف☁️ داشت و بعضی‌جا‌ها برفش آب شده بود. نیرو‌ها وقتی به آنجا رسیدند، چون مدت زیادی راه رفته بودند؛ بدنشان گرم شده بود و عرق کرده بودند. قرار شد تا ۲ نفری زیر درخت چاله بکنند و روز را تا شب مخفی بشوند. به این خاطر ما بعد از نماز صبح به نیرو‌ها گفتیم که جایشان را مشخص و استراحت کنند. بعد که چاله‌ها کنده شد، من با #شهید_کاوه پای درختی چاله‌ای کندیم که بعد از نماز بخوابیم. وقتی که دراز کشیدیم، چون چیزی با خود همراه نداشتیم و زمین هم خیس و سرد بود و در ضمن عرق‌های بدنمان هم خشک شده بود، به همین دلیل سردمان شد. همه نیرو‌ها برای گرم نگه داشتن خودشان از اورکت و لباس بادگیر استفاده می‌کردند؛ اما به تدریج سرما در پوست و گوشت و استخوانمان نفوذ کرد.😔 در این میان یکی از نیرو‌ها سراغ #شهیدکاوه را گرفت و به دنبال وی می‌گشت.😳
💓🍃💓🍃💓🍃💓🍃💓🍃 🌷 هدیه ازدواج🎁 در بحبوبه جنگ و درگیری‌های کردستان و درست زمانی که تصمیم قطعی خودش را مبنی بر حمله به خطوط نبرد عراق و درگیری همزمان با گروهک‌های تروریستی 😱کومه‌له و دمکرات گرفته بود فرصتی پیش آمد و رفتم پیشش، گفتم: «آقا وضعیت من را که می‌دانید، متاهل💓 شده‌ام و بالاخره تعهداتی دارم. از وقتی همسرم💞 را به ارومیه آورده‌ام دائما خودم درگیر عملیات‌های پی‌درپی شدم و این رسم همسرداری🌺 نیست بنده خدا، از ترس اینکه مبادا چه اتفاقی در عملیات بیفتد دچار وضع روحی خوبی نیست حداقل اجازه بدهید من مدت کمی در کنارش باشم.»😔 وقتی شنید ابتدا به دلیل شرایط بحرانی مخالفت کرد، اما با زحمت مدت کمی مرخصی گرفتم. یک روز به من و چند تا از بچه‌ها گفت آماده بشوید برویم داخل شهر گشتی بزنیم؛ 😳امری که خیلی کم اتفاق می‌افتاد، با همان لباس فرم که از او سبز بود و از ما خاکی. البته بیشتر هدفش این بود که برخورد مردم را متوجه شود. چند نفری راه افتادیم داخل شهر تا اینکه به یک مغازه عطرفروشی رسیدیم و وارد مغازه شد و بعد از سلام و علیک از مرد فروشنده سراغ عطرهای مشهوری را گرفت و خریداری کرد.😳 ما مانده بودیم که اهل عطر نبود و وقت خود را دائم در جبهه و درگیری می‌گذراند، چرا چنین عطرهایی خرید؟🤔 پس از آنکه فروشنده هر دو عطر را برایش بسته بندی و تزیین کرد🎁 آمد پیش من و عطرها را داد و گفت: «این هدیه از طرف من به شما و همسرتان است.😄 به ایشان بگویید ما را حلال کنند که در این مدت بابت مسائل عملیات‌ها و دوری از تو سختی و مرارت کشیده است.»😔  الان که دارم این خاطرات را بازگو می‌کنم بغض کردم وگریه‌ام گرفته.😢 هنوزم که هنوزه، پس از گذشت این همه سال من و همسرم آن شیشه‌های عطر که هدیه🎁 بود را نگه داشته‌ایم. راوی: جواد نظام‌پور @mahmodkaveh
ساعتی بعد از این عکس در محمد شاه پایین گلوله می خورد و تا پای شهادت میرود.(سال۶۱) در زمان خودش از تمام همدوره ایی هایش بیشتر جنگیده،از همه بیشتر عملیات رفته،از همه بیشتر گشت و شناسایی رفته،از همه بیشتر زخم شده و گلوله خورده،از همه بیشتر تو خط مقدم جنگیده،از همه بیشتر غم همرزمانش رو خورده،از همه بیشتر فتح و پیروزی داشته،از همه بیشتر راههای قفل شده رو باز کرده و در کل تاریخ دفاع مقدس از همه بیشتر به عمق خاک عراق نفوذ کرده،واز همه بیشتر بلندی ها و ارتفاعات غرب و شمال غرب رو فتح کرده،و از همه بیشتر اسیر و گروگانهای مردمی رو از دست دشمن زنده و سلامت آزاد کرده،از همه بیشتر کمین ها رو شکسته و از همه بیشتر ضد کمین زده و از همه بیشتر محاصره های سخت رو پشت سر گذاشته،از همه بیشتر جنگ تن به تن و رودررو کرده و از همه بیشتر تنهایی در شهر مرکز تجع کوموله و دموکرات جنگیده،از همه بیشتر کاروانهای اسکورت را سالم به مقصد رسانده،از همه بیشتر به امر آموزش و هوشیاری و شناخت نیروها تاکید داشته، از همه بیشتر بر اصل تقوا و پرهیزگاری نیرو تاکید داشته،ولی از همه کمتر در عملیاتها شهید میداده،واز همه کمتر به حماسه کاوه پرداخته شده است.او ار تمام همدوره هایش بیشتر در آبادانیها، راهسازی ها و جاده سازی ها و درمانگاه و مدرسه و پاسگاه و بیمارستان سازی و.... همت می گمارد و به هر ده و روستایی می رسید منشا خیر و برکت و امنیت و آبادانی بود. چرا آنقدر مظلومانه و غریبانه چرا این همه سکوت درست که او قصدش گمنامانه خدمت کردن بوده اما این همه بی وفایی و جفا به او در روایتگری دفاع مقدس چرا؟؟؟؟
🌹ذوالیمینین 🌹 در اصطلاح واژه به کسی گفته میشود که با دو دست بجنگد. اینها آدمهای نابغه ایی در امور جنگی هستند در قدیم با دو دست شمشیر میزدند و در زمان ما لقب ذوالیمینین به مردی گفته میشود که با دو دست بکشد و به بهترین وجه هدف را بزند. این ویژگی را بخوبی تمام داشت و با قدرت و سرعت با دست چپ و راست اسلحه کشیده و شلیک میکرد. همچنین او در نبرد کردستان عادت داشت در هر دو جبهه ضد انقلابیون کوموله🙀 و دمکرات ها🙀 و از سوی دیگر جبهه عراق بعث بجنگد. و در عملیاتها از دو سوی به لشکر تحت امرش یعنی یگان ویژه شهدا🕊 حمله میشد و نه تنها حملات آنها را دفع میکرد بلکه خط دشمن را شکسته و مورد تعقیبشان قرار داده و حتی در عملیات والفجر نه،منطقه عراق را فتح کرده و دروازه عراق را به ید قدرت حیدری خود و یارانش میگشاید.🙏 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @mahmodkaveh
⭕️ آقای مسئول! تو دنیایی که بعضی‌ها راهزن بیت المال و اختلاسگر میشن، جنابعالی باش؛ کسی که می‌گفت: "با هر فشنگ یک نفر از دشمن رو باید هدف گرفت؛ چرا بی‌خود تیر می‌زنید؟ چرا بی‌خود رگبار می‌بندید؟" حساسیت و دقت کاوه‌ها کجا و حساسیت برخی از فرماندهان جنگ اقتصادی امروز کجا! @mahmodkaveh
‏به او فرزند کردستان میگفتن... در ۱۹ سالگی مربی آموزش نظامی ۲۰ سالگی مسئول محافظین بیت امام در سن ۲۱ سالگی مسئول عملیات سقز ۲۲ سالگی فرمانده تیپ ویژه شهدا ۲۵ سالگی فرمانده لشگر ویژه شهدا اینها گوشه ای از زندگی سراسر افتخار ‎ بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | ⚫️ ۱۱ شهریور سالروز شهادت فرمانده عملیات‌های موفق، شهید محمود کاوه
✍ امام خامنه ای مدظله : 🌷《شهید محمود کاوه موقع انقلاب ما بود ولی حالا ما شد 》🌷 ✌️ 🍃🕊