eitaa logo
تفسیر مجمع البیان؛ با تدریس استاد عابدی
21 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
در این کانال صوت استاد معظم #احمد_عابدی دام ظله در تدریس #تفسیر_مجمع_البیان با ارائه خلاصه صوت و متن قرار داده می شود. این کانال در حقیقت محل ذخیره شخصی است که با شما به اشتراک گذاشته شده است. لذا ممکن است ارائه مطالب منظم نباشد. @soada313_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
1_10162637062_1.mp3
558.3K
💠 چرا مجمع البیان؟ !! 🎙استاد احمد عابدی
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
14.mp3
14.36M
💢 چهاردهم؛ تفسیر مجمع البیان؛ با بیان استاد عابدی ▫️اختلاف قراء در عدد آیات سوره بقره ▫️فضیلت تلاوت سوره بقره ▫️معانی و تفسیر حروف مقطعه
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 14: 💠 تعداد آیات سوره بقره: 🔅درباره تعداد آیات سوره بقره بین قراء اختلاف شده است. کمترین مقدار 284 و بیشترین مقدار 287 آیه دانسته شده است. دلیل اختلاف 11 عبارت از این سوره است که برخی آنها را آخر آیه دانسته اند؛ اما دیگران آن را میان آیه تصور کرده اند. این عبارات به شرح ذیل می باشد: 1. «الم » در آیه اول 2. «إِلَّا خَائِفِينَ»؛‌در آیه 114 3. «قَوْلًا مَعْرُوفًا»؛ در ایه 235 4. «عَذَابٌ أَلِيمٌ»؛‌در آیه 10 5. «مُصْلِحُونَ » در آیه 11 6. «يَا أُولِي الْأَلْبَابِ»؛ در آیه 197 7. «مِنْ خَلَاقٍ» در ایه 200 8. «يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ»؛ در آیه 215 9. «تَتَفَكَّرُونَ » در آیه 219 10. «الْحَيُّ الْقَيُّومُ» ؛ در آیه 255 11. «مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ»؛ در آیه 257 12. «وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ»؛‌در آیه 282. البته این قول شاذ است و قابل اعتنا نیست.
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
توضیح یک روایت.mp3
2.98M
🔅دلیل انتخاب فرماندهان نظامی از بین بقره خوانها ▪️برشی از صوت جلسه 14 ام تدریس
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 14: 💠 مباحث آیه «الم» ( آیه 1) : 💢تفسیر «الم»: ▫️درباره معنای حروف مقطعه دو نظر کلی وجود دارد: 🔺الف: این حروف از متشابهات هستند و کسی معنای آن را نمی داند 🔺ب: اما عده ای آنها را داری معنا دانسته اند که به ده مورد اشاره می شود: ▪️یک: حروف مقطعه اسم های سوره های قرآن هستند. ▪️دو: حروف مقطعه، حروفی هستند که بر اسم های خدا دلالت می کنند مثلا "الم" یعنی "انا الله اعلم". هم چنان که در روایتی از امام رضا (ع) آمده که حرف الف شش شباهت به خداوند دارد و آنها ابتدائیت، راست قامتی و بی نیازی، یگانگی، نیاز مردم به خدا، اتصال مردم به خدا، سببیت الفت بین مردم. ▫️سه: این حروف اسمهای خدا هستند که پراکنده اند و اگر کسی قدرت ترکیب داشته باشد می تواند اسم اعظم خدا را پیدا کند. ▫️چهار: این حروف اسم هایی برای قرآن هستند. 🔻ادامه در مطلب بعد👇
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
🔺ادامه مطلب قبل👆 ▪️پنج: این حروف قسم هایی هستند که خدا به آنها قسم خورده است. چرا که این حروف مبانی کتب الهی و اسم های خداوند هستند. ▪️شش: این حروف، حروف آغازین اسم های خداوند و بلاها و نعمتهای اویند. این حروف بیانگر مدت اجل افراد و اقوام هستند. ▫️هفت: این حروف نشانگر سال انقراض امت اسلام است. چنان که یهود با شنیدن "الم" مدت عمر اسلام را 71 سال معرفی کردند و با نزول سایر حروف مقطعه در کار خود ماندند. ▫️هشت: حروف مقطعه از باب مشت نشان خروار، نشانگر حروف الفبا هستند. ▪️نه: این حروف به منظور ساکت کردن کفار و مشرکین نازل شده است. چرا که برای فهمیدن معنای آن به فکر فرو می روند و از آزار و پیامبر و هوچی گری وا می مانند و تا پیامبر فرصت کند کلام الهی را به گوش شان برساند. ▪️ده: این حروف برای تحدی نازل شده است. خدا می خواهد بگوید این حروف همان حروف الفبایند که در کلام خود از آن استفاده می کنید اما رتبه کلام شما و رتبه اهل بلاغت تان کجا و رتبه قرآن کجا؟!
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
15.mp3
11.6M
💢 پانزدهم؛ تفسیر مجمع البیان؛ با بیان استاد عابدی ▫️مبحث "الحجه" در انتخاب بهترین قول در معنای "الم" ▫️مبحث "الاعراب" در موضع اعراب "الم" ▫️مبحث "القراءة" درباره کلمه "فیه" در آیه دوم ▫️مبحث "الحجة" در وجه اشباع و عدم اشباع "فیه" در آیه دوم
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 15: 💠 مباحث آیه «الم» ( آیه 1) : ☄️مبحث الحجه: 🔹از بین دیدگاه های دهگانه در تفسیر "الم"، قول اول و دوم قابل اعتناست و شواهدی از کلام عرب دارد. 🔸اما قول اول، که" الم" اسم سوره بقره باشد، بهترین قول است. حروف مقطعه اول سوره ها، با انتقال به اسمیت، نام سوره های خود شده اند. 🌀این انتقال هم در بین عرب جاری است که مثلا "لام" را اسم برای شخصی خاص گذاشته اند. حتی در بین افعال هم شاهد مثال دارد که فعل «تابط شرا» اسم برای شخصی شده است. ⚡️اما قول دوم؛ این قول که "الم" اشاره به «انا الله اعلم» باشد، در اشعار عرب شاهد مثال دارد که در مواردی حرف اول فعل ذکر می شود و منظور لذت آن کل فعل است. ▫️نادَوهم أنِ ألْجِموا الأتا ▫️قالوا جمیعا کلُّهم ألافا که در مصرل اول "تاء" نماینده ترکبوا و در مصرع دوم، "فاء" نماینده فارکبوا است.
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 15: 💠 مباحث آیه «الم» ( آیه 1) : ☄️مبحث الاعراب: 🔅در مورد اعراب جایگاه الم چند دیدگاه وجود دارد: 🔻الف: اعراب رفع ▪️1. حسن معتقد است که "الم" در این صورت خبر برای مبتدای محذوف می باشد. «هذه الفم» ▪️2. رمانی "الم" را مبتدا و «ذلک الکتاب» را خبر آن می داند. ولی طبرسی به این قول اشکال می کند که از آنجایی که مبتدا در معنا خبر است و در این صورت باید گفت کتاب حروف الفباست در حالی که مفروض ما بر عکس است یعنی حروف معجم کتاب است. پس این قول قابل پذیرش نیست.
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 15: 💠 مباحث آیه «الم» ( آیه 1) : ☄️مبحث الاعراب: 🔅در مورد اعراب جایگاه "الم" چند دیدگاه وجود دارد: 🔻ب: اعراب نصب ▫️1. مفعول برای فعل محذوف «اتلُ» ▫️2. منصوب فعل قسم؛ در این صورت تقدیر این چنین بوده «اقسم بالم». مانند «اُقسِمُ بالله» که حرف قسم حذف شده و "الله" به عنوان مفعول به فعل قسم چسبیده و سپس فعل قسم نیز حذف شده است. و نتیجه «اللهَ لاَفعَلَنَّ» شده است. پس "الم" منصوب است بنا بر حذف فعل و حرف قسم که «ذلک الکتاب» جواب قسم خواهد بود.
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 15: 💠 مباحث آیه «الم» ( آیه 1) : ☄️مبحث الاعراب: 🔅در مورد اعراب جایگاه "الم" چند دیدگاه وجود دارد: 🔻ج: بدون اعراب ▪️بر مبنای کسانی که "الم" را اسم نمی دانند و بلکه حرف می دانند، یا حرف هایی به جای کلام یا حرف های مقطعه؛ در این صورت "الم" نه خودش معرب است و نه محلی از اعراب دارد. چرا که مفرد، محلی از اعراب ندارد و جمله است که محل از اعراب پیدا می کند. این حروف مبنی هستند و اصل در بنا سکون است. بنا بر این الفْ لامْ میمْ خواهد بود. هم چنان که در حروف الفبا و عدد مبنی بر سکون خواهد بود. 🌱اما اگر الف که حکایت از حروف الف در الفبا دارد، اسم برای او باشد معرب خواهد بود. مانند قول شاعر: «کما بیّنتْ کافٌ تلوح و میمُها» که در این مثال کاف و میم اسم و معرب هستند.
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 15: 💠 مباحث آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ » ( آیه 2) : ☄️مبحث القراءة: 🔻قرائت کلمه «فِيهِ»: 🔹اشباع هاء: ابن کثیر در تمام مواردی که قبل از هاء ضمیر یا ساکن یا واو ساکن باشد، حرکت هاء را اشباع می کند و در این آیه به صورت «بِهِی» تلاوت می کند. اما قتیبه این قاعده را فقط در آیه «فَمُلَاقِيهِ» (یک انشقاق) و «سَأُصْلِيهِ » (26 مدثر) جاری می کند. 🔹عدم اشباع هاء: اما بقیه قراء هاء ضمیر را فقط در صورتی اشباع می کنند که ماقبل آن متحرک باشد. مثل «بِهِ» که «بّهِی» تلفظ می گردد. 🌱نتیجه اینکه در این آیه فقط ابن کثیر قائل به اشباع هاء ضمیر به صورت «فیهی» می باشد.
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 15: 💠 مباحث آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ » ( آیه 2) : ☄️مبحث الحجة: 🔻دلیل کسانی که در مانند «فیه» قائل به اشباع هستند. 🌱«فیه» در عربی به چهار وجه "فیهُ" "فیهِ" و "فیهی" و "فیهو" تلفظ می گردد و اصل در آن "فیهو" می باشد. اما دلیل اینکه «فِیهُو» به فیه تبدیل می شود آن است حرکت هاء به خاطر یاء یا کسره فاء به کسره تبدیل می شود: «فِیهِو». حرف واو هم به خاطر شباهت هاء به الف در داشتن نوعی خفاء به یاء تبدیل می شود و نتیجه می شود: «فِیهِی» 🌦این گروه قبول دارند که هاء‌مانعیت کمی دارد؛ اما بالاخره مانع هست و بین اینکه التقای ساکنین پیش نیاید کفایت می کند. 🔺دلیل کسانی که در مانند «فیه» قائل به اشباع نیستند. 🌱این گروه معتقدند در کلمه «فِیهِی»، حرف هاء حاجز غیر حصین است و مانند این است که وجود ندارد. در این صورت اگر هاء نباشد، دو حرف یاء ساکن کنار همدیگر قرار می گیرند و برای رفع التقاء ساکنین حرف یاء آخر را حذف می کنند و نتیجه می شود «فِیهِ». 🌦هم چنان که کلمه "ردَّ "اگر مجهول شود، «رَُدُّ» و به آن ضمیر هایء اضافه شود، حرکت دال از ضمه به فتحه تغییر پیدا می کند. «رَُدَّها»به خاطر اینکه هاء حاجز غیر حصین است و مانعیت ایجاد نمی کند و گویا الف به دال مضموم می چسبد و متناسب با الف فتحه است نه ضمه.
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
16.mp3
9.7M
💢 شانزدهم تفسیر مجمع البیان؛ با بیان استاد عابدی ▫️مبحث "اللغة" در ریشه یابی لغات آیه 2 سوره بقره ▫️مبحث "الاعراب" در ترکیب عبارات آیه دوم 🌷تفسیر https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 16: 💠 مباحث آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ » ( آیه 2) : ☄️مبحث اللغة: 🌱کلمه ذالک: 🔅در این کلمه "ذا" اسم اشاره به دور (که "ها" برای اشاره به نزدیک است و با «لام تأکید» جمع نمی شود)، "لام" حرف تأکید است که به خاطر رفع التقای ساکنین بین "لام" و "الف"، مکسور شده است. "کاف" حرف خطاب است و حروف محلی از اعراب ندارند. 🌱کلمه الکتاب: 🔅"کتاب" مصدر به معنای "مکتوب" است. اصل معنای آن جمع کردن است. چنانکه به لشکر از جهت اجتماع سربازها "کتیبه" و در جمع کردن بین پلک های شتر "کتبت البغلة" استفاده می شود. 🌱کلمه ریب: 🔅ریب به معنای شک و یا بدترین شک است. در جایی که شک، ظنی باشد، "اراب" بر وزن افعال و اگر شک، قطعی باشد، "راب" بر وزن ثلاثی مجرد استفاده می شود. لازمه شک مظنون، تحقیق و لازمه شک مقطوع، اقدام است. فعل "راب" دو مفعولی است که اولی بدون واسطه و دومی با واسطه حرف جر من می آید. مثل رابنی الشیءُ من فلان. 🌷تفسیر https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 16: 💠 مباحث آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ » ( آیه 2) : ☄️مبحث اللغة: 🌱کلمه هدی: 🔹"هُدَی" بر وزن "فُعَلٌ" مصدر به معنای دلالت و راهنمایی است. این مصدر مانند مصدر "کینونة" برای "کان"،‌ مختص معتلات است و به همین خاطر در شمار اوزان ثلاثی نیامده است. این ماده دو مفعولی بوده که مفعول دومش با واسطه حرف جر "الی" یا "لام" متعدی می شود. در آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» حرف جر حذف شده و مفعول به فعل چسبیده است. گویا شخص در این آیه از خداوند می خواهد به وعده رسیدن به «سُبُلَ السَّلَامِ« (16 مائده) وفا کند و او را به آنجا هدایت کند. 🌷تفسیر https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 16: 💠 مباحث آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ » ( آیه 2) : ☄️مبحث اللغة: 🌱کلمه متقین: 🔅کلمه "متقین" از باب "افتعال"، به شکل "مُوتَقِیین" بر وزن "مُفتَعِلِیِین" بوده است. سپس "واو" به "تاء‌" تبدیل شده، در "تاء" دیگر ادغام می شود. در مرحله بعد کسره "یاء" به خاطر سنگینی حذف شده و یکی از "یاء‌" ها به خاطر التقای ساکنین حذف می شود و نتیجه "متقین" می گردد. کلمه "تقوا" نیز در اصل "وقوی" بوده که "واو" به "تاء‌" تبدیل شده، مانند "تراث" که در اصل "وراث" بوده. 🔹معنای تقوا، قرار دادن مانع بین دو چیز است. همچنان که سپر بین خطر و فرد مانع می شود. می گویند: «‌اتقاه بالتُرس». 🌷تفسیر https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 16: 💠 مباحث آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ » ( آیه 2) : ☄️مبحث الاعراب: 🌱اعراب ذلک الکتاب: ▪️"ذلک" در موضع رفع است بنا بر چند وجه: 1️⃣وجه اول: "ذَلِكَ " خبر برای "الم" 2️⃣وجه دوم: مبتدا باشد و "الْكِتَابُ " خبرش. 3️⃣وجه سوم: "ذَلِكَ " مبتدا، "الْكِتَابُ " عطف بیان، صفت یا بدل، و "لَا رَيْبَ فِيهِ" خبر. 4️⃣وجه چهارم: "ذَلِكَ " مبتدا "لاریب فیه"،‌ جمله در موضع حال که فعل "اشیر" در "ذلک" عامل آن، و "هُدًى " خبر "ذَلِكَ ". 5️⃣وجه پنجم: "ذَلِكَ " مبتدا، "الْكِتَابُ " عطف بیان، "لَا رَيْبَ فِيهِ" و "هُدًى " خبر اول و دوم. مانند «هذا حلو حامض». 6️⃣وجه ششم: "ذَلِكَ " خبر برای مبتدای محذوف "هو". 🌦نکته: در اقوال یک، دو، سه و شش، هدی در موضع حال است یعنی هادیاً للکتقین و عامل حال معنای اشاره (اشیر) یا فعل عام استقر که متعلق فیه است، می باشد.
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 16: 💠 مباحث آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ » ( آیه 2) : ☄️مبحث الاعراب: 🌱اعراب لاریب فیه: 🔺این عبارت دو نوع ترکیب می شود: ▪️الف: "لا" حرف منفی و مفرد باشد. در این صورت "لا" حرف نفی و "ریب" اسم آن و مبنی بر فتح خواهد بود. ▪️ب. "لاریب" مرکب باشد و مبنی بر فتح مثل "بعلبک". در این صورت محلا مرفوع می شود بنا بر ابتدائیت و "فیه" خبر برای آن خواهد بود. البته جایز است که "فیه" صفت برای "لاریب" باشد و خبر آن مقدر خواهد بود. 💢نکته: ترکیب دانستن "لاریب" تأکید بیشتری دارد و گویا "لا" جزئی از اسم می شود و قابلیت مدخول حرف جر قرار گرفتن را هم می باید مثل «جئتک بلامال و لازاد»
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
💢 16: 💠 مباحث آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ » ( آیه 2) : ☄️مبحث الاعراب: 🌱اعراب هدی: 🔺قبلا گفته شد که "ذلک" اگر مبتدا قرار داده شود، "هدی" خبر آن خواهد بود. علاوه بر این نظر، دیدگاه های دیگری ناظر به نقش مرفوعی "هدی" وجود دارد: 1️⃣یک: "لاریب" مبتدا و "فیه" خبر آن باشد. در این صورت جمله به صورت «لاریب فیه فیه هدی للمتقین» تصور می شود. اگر "فیه" مذکور در آیه خبر "لاریب" باشد، در تلاوت روی "فیه" وقف شده و شروع از "هدی" خواهد بود. اما اگر "فیه"مذکور، خبر مقدم "هدی" باشد، "فیه"مقدر، خبر "لاریب" خواهد بود. در این صورت وقف بر "لاریب" خواهد بود و شروع تلاوت از "فیه". ("هدی" مبتدای مؤخر است برای "فیه" مذکور یا مقدر) 2️⃣دو: "الم" را اسم سوره دانسته و مبتدا بگیریم در این صورت "فیه" خبر آن خواهد بود. 3️⃣سه: "هدی" خبر باشد برای مبتدای محذوف مثل «هو هدی». ♻️خلاصه اینکه "هدی" می تواند خبر برای ذلک، مبتدای مؤخر برای فیه، خبر برای الم و خبر برای مبتدای محذوف "هو" باشد.
🌷تفسیر 
https://eitaa.com/majmaolbayan
17.mp3
13.38M
💢 هفدهم تفسیر مجمع البیان؛ با بیان استاد عابدی ▫️مبحث "المعنی" 🌷تفسیر https://eitaa.com/majmaolbayan