#یا_صاحب_الزمان_عج
عمر خود را همه با ياد تو سَر خواهم کرد
شب غم را به خيال تو سحر خواهم کرد
وصف خال لب زيبای تو مجنونم کرد
از پی ِ ليلی ِ حُسن تو سفر خواهم کرد
بر در ميکده ی عشق تو آيم شب و روز
لب خود را ز مِی ناب تو تَر خواهم کرد
دوری وصل و فراق تو کُند محزونم
غم هجران تو را اشک بصر خواهم کرد
گر چه هر دَم بزند دشمن تو طعنه ولی
دلخوشم زانکه نگه بر تو قمر خواهم کرد
گردش چشم سياهت دلم از کف برده
عاقبت بر رُخ ماه تو نظر خواهم کرد
هر طرف مينگرم جلوه ی روی مَه توست
چشم کوته نظر از پرده به درخواهم کرد
گر بيايی و قدم بر رخ من بگذاری
ديده را فرش رهت وقت گذر خواهم کرد
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi ایتا
#فراق_یار_وجمعه.....
به سبک : دوباره مرغ روحم
دوباره جمعه اومد از تو خبر نیومد
ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد
آقا دلم گرفته از دست این زمونه
برای دیدن تو هِی می گیره بهونه
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
از آسمون قلبم بارون اشک می باره
دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره
دلبر من تو هستی توی دلم نشستی
گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
بذار که من گدای در خونت بمونم
تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم
آقا منو دعا کن برای خود سوا کن
این دل مضطرم رو راهی کربلا کن
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi. ایتا
هدایت شده از A A
قرار شد که شود قبله از همان بنیاد
خدا به صاحبمان لوح پادشاهی داد
نشسته موج ملک صف به صف پِی امداد
زمین بهانه شد و شهر طوس شد ایجاد
برای گردش خورشید دور گوهرشاد
گدا رسید میان حرمیش آقا شد
فلج رسید صدا زد رضا و برپا شد
به یک اشاره فقط طفل کور بینا شد
مسیح در دل دارالشفاء که پیدا شد
نشست و بست دخیلی به پنجره فولاد
شبیه حضرت حیدر زبانزد است و آقاست
و مهربانیش از ارث مادرش زهراست
زِ بس که پرچم سبز کرامتش بالاست
هر آنکه خواست ببیند که تا کجا برپاست
عقب عقب چقدر رفت تا زمین افتاد
زمین زِ شوق نگاهش به دور خود چرخید
ستاره پلک زد و عاشقانه میخندید
همان که هست به معنی واقعی یک مرد
همو نگاه محبت به سمت آهو کرد اما
به دام عاطفه ی او شکار شد صیاد
زمین زِ شوق نگاهش به دور خود چرخید
ستاره پلک زد و عاشقانه میخندید
اگر که روز شد و نور بر زمین تابید
گرفته وام از آن گنبد طلا خورشید
به وجد آمده دنیا و میکشد فریاد
به یک اشاره شود دوزخ از نگاهش سرد
نمیکند زِ در خانه سائلی را طرد
همان که هست به معنی واقعی یک مرد
همو نگاه محبت به سمت آهو کرد اما
به دام عاطفه ی او شکار شد صیاد
کبوترانه دلم پر بسوی مشهد زد
کبوتری که شده جلد صاحب گنبد
نرفته تا حرم یار بوده از بس بد
زِ بس که بوسه به کنج ضریح میچسبد
نرفته مزه ی آن بوسه های ناب از یاد
به مهربانی این شاه مادری نرسد
که دست سائل او پیش دیگری نرسد
به عزتی که دهد هیچ سروری نرسد
عقاب هم به مقام کبوتری نرسد
دلم خراب رئوف است خانه اش آباد
منم غزال غریبی پناه میخواهم
پناه در حرم امن شاه میخواهم
که شاه پُر کرم است و نگاه میخواهم
نگاه بر دل زار و سیاه میخواهم
رسید بوی خوشش روی دست های باد
شاعر : #علی_اکبر_نازک_کار
پای کار حسین اما باش
کنج عُزلت گُزین و تنها باش
بین گمنام هاش پیدا باش
پی سیر و سلوک اگر هستی
خاک شو محضرش تمنا باش
آخرت میوه ی همین دنیاست
پس از امروز فکر فردا باش
نمک عاشقی به رسوایی ست
با جماعت نباش و رسوا باش
دست، پیش کسی دراز نکن
سائل دست های سقا باش
علف هرز هم اگر بودی
در زمین حسین زهرا باش
گرچه اصلا به تو نیازی نیست
پای کار حسین اما باش
زیر خنجر به فکر ما بوده
ما به فکر گناه... ما را باش
میل داری به روضه ی رضوان
هر کجا روضه بود آنجا باش
هدف از گریه خنده ی زهراست
بی خیال ثواب عقبی باش
گریه کن پا به پای طفلی که
گریه میکرد با سر باباش
گفت حالا که آمدی بابا
یا مرا با خودت ببر یا باش
راستی دختری که آن کوچه است
کتک سیر خوردم از باباش
به من و روسریم فکر نکن
فکر بی معجری زن ها باش
#امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت_مخصوصه
#قصیده
السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ الرَّئوفِ
الَّذِی هَیجَ أَحْزَانَ یوْمِ الطُّفُوفِ
احساس می کنم که همینجاست جنتم
هر وقت در حریم تو گرم زیارتم
هرگز به جز تو از تو نمی خواهم ای رئوف
این است آرزوی من این است حاجتم
آهو شدم فقط که نوازش کنی مرا
من صید مبتلاشده ی این ضمانتم
یک سال می شود که به مشهد نیامدم
یک سال می شود که فقط آهِ حسرتم
خلوتگُزین صحنِ گوهرشاد تو..،منم
یک شب سری بزن به من و کنجعزلتم
در شهر شُهرتم شده دیوانه ی رضا
در ماجرای عاشقیات درس عبرتم
گندمبهدست..،گوشه ای از بارگاه تو
با جبرئیل های حرم گرم صحبتم
گاهی هوای مشهد و گاهی هوای قم...
شکر خدا کبوتر بام کرامتم
وقتی که شاه مملکت ماست شاه طوس
پس خوشبهحال من که در این مُلک،رعیتم
جاروکش حریم تواَم..،نوکر تواَم
گرد و غبار صحن تو شد تاج عزتم
خورشید عالمِین،همین گنبدِ طلاست
بر بام تو دمیده شود صبح دولتم
من در جوار غیرِ تو جا خوش نمی کنم
من سالیان سال کنار تو راحتم
کُلِّ عشیره..،نانخور موسی بن جعفریم
قربان این گداشدنِ بااصالتم
ای مهربانتر از پدرم! دوستدارمت...
از کودکی همیشه تو کردی حمایتم
مُهر تو مُهر نیست..،مسحیایِ طوس ماست
صد مُرده زنده می شود از عطر تربتم
صد جرعه از شراب بهشتی اگر دهند
با چای حضرتیست فقط اوج لذتم
محشر، شفیعِ گریهکنانِ تو فاطمه است
زهرا به یُمن اشکِ تو کرده شفاعتم
کاملترین عبادت من نام حیدر است
ذکر علی علی شده کُلِّ دیانتم
سرباز حیدریم،نجف پادگان ماست...
در لشگر امیرِ عرب گرمِ خدمتم
صحن رضاست آینه ی صحن مرتضی...
من محو در تجلیِ این بی نهایتم
سلمانِ سرسپرده ی سَلمانیِ تواَم
لطفاً بیا به دیدن من وقت رحلتم
بابُ الجواد؛ بابِ مُرادِ دل من است
عمریست داده ای به همین راه عادتم
نُطقم کنار پنجرهفولاد باز شد
با ذکر یا رقیه بهم ریخت لُکنتم
ای عُهدهدار مجلس عطشان کربلا!
من آن حسینگویِ دمِ دربِ هیئتم
تو روضهخوان آن لب سرنیزهخورده ای
من سینهچاکِ لطمهی ذکر مصیبتم
یَابْنَالشَّبیبگُفتنِ تو می کُشد مرا...
گفتی:که زخم خوردهی آن هتک حرمتم
▪️
یابن الشبیب جد مرا بی هوا زدند
یابن الشبیب جد مرا با عصا زدند
#بردیا_محمدی
#امام_رضا_علیه_السلام
#شهادت
#مثنوی
از تب زهرِ نفسگیر، تنت می لرزد
همچنان مار گزیده، بدنت می لرزد
چه کنم ناله ز دل، وقت تردد نکشی؟!
چه کنم تا که عبا را به سر خود نکشی؟!
رنگ در چهره نداری و رخت زرد شده
مهربان، دست رئوفت چقدر سرد شده
شمس نورانی افلاک، زمین افتادی
باز هم پا شدی از خاک، زمین افتادی
بر زمین پیکر خود را مکش اینقدر بس است
تا به حجره، پر خود را مکش اینقدر بس است
به در حجره رسیدی، به غمت چیره شدی
یاد مادر، به در حجره ی خود خیره شدی
میخ در، ناله ی جانسوز چرا سر داده؟!
جای در، شعله به جان جگرت افتاده
عمر پر برکت و پر مرحمتت شد طی، وای
رو به قبله شده ای، قبله ی عالم، ای وای
خاطرت باز سوی کرب و بلا جمع شده
فرش های کف این حجره چرا جمع شده؟!
نه رد سرمه به چشم است، نه رد اخم است
کار گریه به حسین است، دو پلکت زخم است
خواهرت نیست کنارت، به عیادت برسد
اندکی صبر کن آقا که جوادت برسد
غم مخور تا که جوادت به دلت تاب دهد
تشنه ای؟ زود به دستت قدحی آب دهد
بین این حجره کسی سنگ به سویت نزند
پنجه ی شمر لعین شانه به مویت نزند
حرمله نیست، سنان نیست، خیالت راحت
خواهرت دل نگران نیست، خیالت راحت
دم آخر احدی دست به خنجر نَبَرد
بین این حجره کسی پیرهنت را ندرد
داغدار غم جدت شده ای؟ نیست عجیب
بازهم روضه بخوان، ناله بزن یابن شبیب...
#محمد_جواد_شیرازی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
ای حالِ خوب مردمِ دنیا ، حسین من
تنها دلیلِ زندگیِ ما ، حسین من
امروز در تلاطم هیئت شناوریم
آرامشِ تلاطمِ فردا ، حسین من
ای روزنِ امیدِ شبِ ناامیدها
ای مونسِ جماعتِ تنها حسین من
از دِیر راهب است که عیساست سربلند
ای رونقِ مسیح و کلیسا حسین من
ترکیبِ بی نظیر حروف است ، نام تو
زیباترین حروفِ الفبا حسین من
پایان جستجوی همه جستجوگران
هم فال و هم بهشتِ تماشا حسین من
شاعر:#سید_حسین_میرعمادی
#دهه_کرامت #امام_رضا #مدح_امام_رضا
.
حال دلم میگیرد و بد میشود گاهی
بغضی می آید گریه را سد میشود گاهی
باید کبوتر شد ، پری زد تا به آن شهری
کانجا فرشته رفت و آمد میشود گاهی
این روضه اقیانوسی از مِهر است و آقایی
جبریل حتی از درش رد میشود گاهی
اینجا به روی هیچکس در را نمی بندند
انبـوه زائـرها زبـانزد میشود گاهی...
اینجا کلام «اُدْخُلُوهَا» بسکه دلخواه است
هنگام رفتن دل مُردّد میشود گاهی
آقا دوباره خواب دیدم مشهدت هستم...
خیلی دلم دلتنگ مشهد میشود گاهی
شاعر:#امیر_رضا_فرجوند
#امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت_مخصوصه
#ترکیب_بند
جایی که میگیرند دست ناتوان را
پیر زمین افتاده دارد آسمان را
تطهیر شد هرکس که وا شد پایش اینجا
دیدند مردم حکمت آب روان را
سگ های اطراف حرم را میپذیرند
تحویل میگیرند وقتی آهوان را
یکبار می آیم سه دفعه او میاید
یعنی که تضمین میدهد سود کلان را
من از رفاقت با کریمان سود بردم
هر موقعی رفتم خراسان سود بردم
صدشکر برگ دعوتم داده همیشه
پیش همه حیثیتم داده همیشه
حج فقیران آمدم دارا شدم من
محتاج بودم ثروتم داده همیشه
مستانه گشتم صحن هارا فیض بردم
جنت به جنت نعمتم داده همیشه
طعم غذای حضرتی مانده به کامم
آقا دراین صف نوبتم داده همیشه
من پای این سفره غذارا دوست دارم
ته مانده لطف رضارا دوست دارم
سلمانی شهرش سلیمان شد در آخر
از یمن او قبرش گلستان شد در آخر
خیلی فلج آمد به اینجا راه افتاد
خیلی مریض آمد که درمان شد درآخر
یکبار آمد درحرم یکبار رو زد
بی خانمان طوس سلطان شد در آخر
وقتی که در پای ضریحش گریه کردیم
جان دادن ما نیز آسان شد در آخر
داریم کل خیرها را در کنارت
دیدیم ما عرش خدارا در کنارت
#سید_پوریا_هاشمی
#درفراق_امام_زمان
آقای ما بیا و دعا کن برای ما
جز تو نمیرسد به کسی این صدای ما
ما تحبس الدعا شده از فرط غفلتیم
یاربنا بگو گل زهرا به جای ما
ما غایبیم و حاضر عالم فقط تویی
ای اوج التماس دل مبتلای ما
بستم دخیل گریه به شبهای جمکران
بشنو صدای گریه و این های های ما
یابن الحسن پناه تمام غریب ها
بنگر به استغاثه و ذکر و دعای ما
در ندبه های هفته به هفته به نام تو
آغاز می شود همه ی روضه های ما
شبهای جمعه `زائر” جدت اگر شدی
مُهری بزن به تذکره کربلای ما
#محمد_قاجار_زائر
هدایت شده از نیمانجاری
هویار؛
مرا به غیر شما با کسی که کاری نیست
غریب و بی کسم و جز تو هیچ یاری نیست
قرار بود که اصلا فمن یمت یرنی...
مرا بکش که مرا طاقت و قراری نیست
"نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت..."
نوشت غیر علی در جهان نگاری نیست
به جز ولایت حیدر هر آنچه گفته شده
به هر کتاب، به مولا که اعتباری نیست
قبول ! چهار خلیفه...ولی خدا را شکر
شبیه آن دو خلیفه علی فراری نیست
چنان میانه ی خیبر به فرق مرحب زد
که شاهدان همه گفتند : ذوالفقاری نیست؟!...
خودش نخواست وگرنه پیمبری میکرد
برای حیدر کرار اینکه کاری نیست
هزار مرتبه در فقه عشق ثابت شد
که در محیط نجف سجده اختیاری نیست.
۱۳ خرداد ۱۴۰۳
نیمانجاری
#غدیر
غیر حیدر چه کسی شافع محشر بشود
جز علی کیست که بر فاطمه همسر بشود
عشق مولا نشود قسمت هر بی سر و پا
تا ملک سجده کنان سائل این در بشود
تا سحر شیعه فقط ذکر علی میگیرد
تا که مشمول دعای شب مادر بشود
در زمین گشتم و در اوج فلک هم حتی
هیچکس نیست که هم پایه ی حیدر بشود
تیغ ابروش کند معرکه در میدانها
لشکری در پی یک حادثه بی سر بشود
جز علی هیچکسی لایق این منسب نیست
تا که بر خلق جهان سید و رهبر بشود
حق علی، قبله علی ، اصل عبادات علی
منکرش گفته نبی بزدل و کافر بشود
ما به محشر همگی رقص کنان می آییم
ساقی ار روز جزا ساقی کوثر بشود
#حسین_کریمی_نیا