#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
بی اشکِ روضهی تو دلم وا نمیشود
بی نام دوست، نامهای امضا نمیشود
این شهر روسیاهِ بزک کردهی شلوغ
بی پرچم سیاه تو زیبا نمیشود
برپا نمیشود علم عشق و بندگی
تا خیمهی عزای تو برپا نمیشود
هرجا که رفتهایم به ما بد گذشته است
هرخانهای که خانهی آقا نمیشود!
کو مهربانتر از تو و کو خوشتر از غمت؟
ما گشتهایم؛ مثل تو پیدا نمیشود
بی عشق؛ این زمانه نیارزد به ارزنی
دنیای بی حسین که دنیا نمیشود!
#سعید_تاج_محمدی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
قسم به آب به آن لحظه ای که مینوشم
که قطره قطره نشد یاد تو فراموشم
عجیب نیست اگر در فروختن ضرر است
که یوسف است غم تو، چگونه بفروشم
سیاه بخت شد آن کس که سوگوار تو نیست
سفید بخت منم که سیاه میپوشم
کبوترم به هوای تو بال وا کردم
مگر که جا شوی ای آسمان در آغوشم
غلام حلقه به گوش توام که از آغاز
پس از اذان، پدرم روضه خوانده در گوشم
کجاست چشمه زمزم ببیند اشک مرا؟
که از ازل به ابد در غم تو میجوشم
میان خیمه تو دم گرفتهام یک عمر
دم تو گرم، میآیی دمی که خاموشم
#صادق_میرصالحیان
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
شروع میکنم این شعر را به نامِ حسین
که یاد داده به من راه را غلامِ حسین
مسیر را برسانم به کربلا کافیست
که شاملم بشود لطفِ ناتمامِ حسین
جنون گرفته قلم، دفترم پریشان است
که نظم و قاعده میگیرم از نظامِ حسین
منم سیاهی شب، اشک ریختم تا صبح
کبوترانه نشستم به روی بامِ حسین
فدای جُون، غلامی که روسفید شده است
که روسیاهم و شرمندهی مرامِ حسین
فدای جُون که در لحظههای جان دادن
شده است امنیتِ خاطرش کلامِ حسین
فدای جُون که اخلاص را نشانم داد
که جانفدای امام است در قیامِ حسین
فدای جُون که جان داد و قبل مرگش گفت
هزار مرتبه میمیرم از سلامِ حسین
اگرچه مورم و ناچیزم و گرفتارم
به چشم خلق میآیم به احترامِ حسین
#مجتبی_رافعی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#اصحاب_امام_حسین_ع
#امام_حسین_ع_شهادت
سلام ای خاک پای زائرت از کیمیا بهتر
دوباره میهمانم کن کجا از کربلا بهتر
مرا تدبیر کن آنگونهای که دلبخواه توست
تویی که میشناسی بی گمان از من مرا بهتر
من و امید آغوشت، من و ترس جداماندن
کجا داریم در عالم، از این خوف و رجا بهتر
ندارد طفل جز آغوش مادر خانهی امنی
اگر آشفته شد دنیا، کجا از روضهها بهتر
اگر درمان نمیخواهم دلیلش لذت اشک است
وگرنه نیست در عالم ازین دارالشفا بهتر
بیا و تا ابد دست از سر ما بر ندار ای دوست
کجا پیدا کنم دیگر از این دام بلا بهتر
دعای شمر یا نفرین تو ؟ حر پاسخش را داد
حسینا هست نفرین تو از صدها دعا بهتر
اگر در کوفه بسیار ادعای دوستی کردند
عیار دوستان معلوم شد در کربلا بهتر
چراغ خیمه شد خاموش و تکلیف همه روشن
حبیب اما به غیرت گفت، از اینجا کجا بهتر
نخواهم رفت زیر بیرقی جز بیرقت ای شاه
نمیبینم من از تو در جهان فرمانروا بهتر
هزاران مرحبا عابس، هزاران مرحبا بر جون
جنون از مصلحت بهتر، عمل از ادعا بهتر
شریعت با محبت فرق دارد فرق بسیاری
وهب بود از هزاران شیعهی پر مدعا بهتر
تو که هل من معین گفتی علی اصغر تلظی کرد
به روی دست تو تفسیر شد قالو بلا بهتر
تو پیر از داغ اکبر بودی و اصغر خضاب آورد
در آئین تو آری میشود خون از حنا بهتر
خدا اینسان تو را میخواست زخمی، غرق خون، عریان
خدا از خود برای تو ندارد خونبها بهتر
تو را ای آیهی تطهیر، آنان با وضو کشتند
خدا دیگر چه باید مینوشت از إنما بهتر
نمیدانم چه کرد آن تیر، آخر با تو ای مظلوم
برای قلب تو آن زخم بدتر بود یا بهتر
دلت پیش حرم، اما سرت یک سو، تنت یک سو
تو را از تو سوا کردند ای از ماسوا بهتر
کسی حرف تو را نشنید در آشوب آن گودال
به تاریخ از فراز نی رسید اما صدا بهتر
در آن دیدار اول با دل راهب چها کردی
تو اصلاً کیستی ای از هزاران آشنا بهتر!
#مجید_تال
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#محرم_حماسی
دم زدم از تو که عاشق شدنم مغتنم است
ذکر زیبای تو انگیزهی هر بازدم است
جوهر عشق تو باعث شده تا خلق شوم
عاشقی شیوهی رندانهی اهل قلم است
منقلب شد دلم از رفتنم و آمدنم
بهترین لحظهی عمرم دو دلی در حرم است
رود میخواست زلالم بکند گفت: حسین
هرچه در روضهی تو گریه کنم باز کم است
وقتی انگشتر خود را به گدا داد علی
روضه را برد به گودال که حرف از کرم است...
مُقبل از راه میآید بشود گریهکنت
آنکه شد تعزیهخوانِ غمِ تو محتشم است
روضه از علقمه آغاز شده، آل یهود!
چند قرن است علمدار به دوشش علم است
هرکه با آل یهود است بداند شیعه
با رجزهای حسین بن علی همقسم است
گفت: #جمهوری_اسلامی_ایران_حرم_است
با شهیدانِ وطن بیعتمان یک قدم است
#مجتبی_رافعی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_مناجات #نوکری
#امام_حسین_ع_شهادت
من کشتهی عشقم؛ به منایت سوگند!
احرامى اشکم؛ به صفایت سوگند!
بیش از همه، اى قبلهی حاجات! حسین!
محتاج توأم؛ به خاک پایت سوگند!
اى نوکریات مرام دیرینهی من!
تابیده ز خاکسترت آیینهی من
روى تو و نام تو همیشه است؛ حسین!
در دیدهی من، ایدهی من، سینهی من
ای گشته ز کامت آب، ناکام، حسین!
با نام تو آب گشته ادغام، حسین!
اى شیعه که آب خنکى مینوشى!
کن یاد لبش که داده پیغام، حسین
من گَرد نشسته روى دامان توأم
هرجا که روم حسین! مهمان توأم
کشتند تو را تشنهلب، اى خون خدا!
من سوختهی آن لب عطشان توأم
اى ماه! در آفتاب کشتند تو را
با بغض ابوتراب کشتند تو را
سوزد دل خواهرت که لبتشنه، حسین!
در بین دو نهر آب کشتند تو را
روزى که حسین دست کس میگیرد
دست دو جهان به یک نفس میگیرد
گر قدر غلامیاش ندانیم، بدان!
درّى که به ما سپرده، پس میگیرد
آن گاه که در بستر خون، خفت حسین
لبّیک زد و جواب بشْنفت حسین
بانوى خمیده قامتى را دیدند
میزد به سر و سینه و میگفت: حسین
وقتى که گناه، پشت بشکست از حر
احسان حسین، نقشِ حر بست از حر
یک جلوه ز آقایى مولا این جاست
حر راه از او گرفت و او دست از حر
مرحوم #سیدرضا_مؤید
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_شهادت
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
برای روضه نشستیم و روضهخوان آمد
صداگرفته و غمگین و ناتوان آمد
نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان
سلام حضرت لب تشنه! روضهخوان آمد
سلام حضرت شیب الخضیب! مقتلها
نوشتهاند چه بر روزگارتان آمد
نوشتهاند مقاتل که ظهر روز دهم
چه روضهها که از این داغ بر زبان آمد
سه سیب را، سه هدف را، سه تیر کافی بود
سه بار حرمله هربار با کمان آمد
نوشتهاند که شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد
نوشتهاند مقاتل که عصر عاشورا
بلند مرتبهای خسته، نیمهجان آمد
بلند مرتبه شاها! همین که افتادی
بریده باد زبانم ولی سنان آمد
بلند مرتبه شاها! همین که افتادی
به قصد حنجرهات شمر همچنان آمد
بلند مرتبه شاها! همین که افتادی
میان هروله زینب دوان دوان آمد
یکی به دشنه تو را زد، یکی به نیزه؛ ولی
یکی به قصد تبرک عصا زنان آمد
هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک
رسید خولی و در دشت بوی نان آمد..
#محسن_ناصحی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
حال خوبیست گرچه غم دارم
من تو را دارم و چه کم دارم
در دلم صد کتیبه اندوه است
شور اشعار محتشم دارم
از زمانی که چشم وا کردم
چشم بر بیرق و علم دارم
بر تنم رخت ماتمت، عمریست
بر لبانم حرم...حرم... دارم
دلخوشم من اگر چه روسیهم
کار با صاحب کرم دارم
همه چیزم اگر فدای تو شد
من تو را دارم و چه غم دارم؟!
#سعید_تاج_محمدی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
دلم گرفته و درمان آن دوای حسین است
دوای این دل بی تاب، کربلای حسین است
نوای محتشمیم و به حسرت حرمیم و
سیاه پوش غمیم و عزا عزای حسین است
اگر که رانده و خسته، اگر که مانده و بسته
علاج کار به دست گرهگشای حسین است
عجیب نیست که بر هم خورَد بساط دو عالم
جهان و هرچه در آن هست خونبهای حسین است
سرش به نیزه رها شد، و عشق سر به هوا شد
بساط گریه به پا شد، هوا هوای حسین است
اذان بگوی مؤذن، از آن بگوی مؤذن
نماز ظهر شهادت به اقتدای حسین است..
#سیده_تکتم_حسینی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_روز_عاشورا
سکوتم را بیا بشکن کمک کن تا صدا باشم
نمیخواهم که ساکت در میان روضهها باشم
نمیخواهم که ساکت در شلوغی ته گودال
کنار پیکری بی سر تماشاگرنما باشم
یکی در خون خود غرق و یکی بی سر به روی خاک
چگونه میتوانم من صدای این دو تا باشم
خدایا روز عاشوراست، خدایا آسمان تنهاست
خدایا من در این توفان نمیدانم کجا باشم
یکی میگوید از «فردا» یکی دیگر: «همین امروز»!
کجایی عقل بیچاره که بی چون و چرا باشم
خلاف عادت مردم که از غمها گریزانند
من از این غم نمیخواهم که یک لحظه جدا باشم
اگر تنها در این دنیا صدا میماند از ما پس
چه بهتر که صدای حق صدای کربلا باشم
#معین_اصغری
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#اصحاب_امام_حسین_ع
#دیر_راهب
از آخرِ کارِ وهب و حُر و زهیر
از ذکرِ شَهادتینِ نصرانیِ دِیْر
پیداست که دست همه را میگیری
در خیمهی تو، عاقبتم هست به خیر
#محمود_مربوبی
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#دیر_راهب
ای وای اگر جای دگر سِیر کنیم
از سمت تو، رو به خانهی غیر کنیم
حتماً تو به مهمانی ما میآیی
دل را اگر از عشقِ تو، چون دِیْر کنیم
#محمود_مربوبی