eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
2 عکس
0 ویدیو
54 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
(سبک ثابت ده شب) بند1⃣ عمه ببین عمه ببین دل خسته را جان آمده موی مرا شانه بزن گیسو پریشان آمده امشب شب یلدا شده مهتاب من پیدا شده از روی نیزه عاقبت قاری قرآن آمده شد تعبیر خواب من جواب من حسین حسین آمد آرزوی مستجاب من حسین حسین بابای به خاک و خون خضاب من حسین حسین بند2⃣ بابا چرا بابا چرا با من نمی‌گویی سخن با دختر غم دیده‌ات چیزی بگو حرفی بزن از دست سنگین سنان از ضرب چوب خیزران بابا شکسته مثل تو ابروی من دندان من دور از من چرا بودی جدا بودی حسین حسین وقتی که زمین خوردم کجا بودی حسین حسین مثل من به زیر دست و پا بودی حسین حسین شعر و سبک: ، ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari
بند1⃣ صدیقه ی صغری حضرت رقیه ذریه زهرا حضرت رقیه یاس باغ بهشت از تبار طاها حضرت رقیه سر سفرش توی محرم وقتی میشم مهمون میگیرم رزق سالمو با چشم خیس بارون روا میشه حاجت قلبم این شبا با ذکر یارقیه خاتون حال خوب دلم از چشمم معلومه زندگیم تا ابد نذر این خانومه یا رقیه مدد بند2⃣ بیتاب و مجنون حضرت رقیم بی سرو سامون حضرت رقیم بی نیاز دنیام وقتی روضه خون حضرت رقیم خوش به حال اون کسی که شد نوکر رقیه میزنم زانو توی روضه محضر رقیه توی محشر شک ندارم که دستمو میگیره معجره رقیه ریشه ی چادرش ریشه و اصل من کاش باشن نوکرش نسلا در نسل من یا رقیه مدد بند3⃣ عالم و آدمه تا ابد فقیرش خوشبخته هرکس که باشه تو مسیرش با اینکه بین دشمن شده گرفتار عالمه اسیرش کارو بارم وقف تو روضش سال به سال محرم دلم و باز گره زدم به ریشه های پرچم اثر نون حلال بابام بوده که من هم نوکر رقیم حاجتم اینه که اگه قسمت باشه عاقبتم به خیر با شهادت باشه یا رقیه مدد شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari
بند1⃣ اصل و نسبت میگه بی‌ همتایی رقیه چی بهتر از این نوه زهرایی رقیه عشقت به حسین اینو ثابت کرده به دنیا بابایی‌ترین دختر دنیایی رقیه چه مقامی داده خدا به تو ذکر تو هم شأنه با صلوات همه ی عالم آرزشونه یه روزی قربونی بشن برات پدرت کشتی نجاته و تویی معنای اهدنا الصراط زهرانشانی کهف امانی مافوق درک عقلی و فوق بیانی فخر زمین و فخر زمانی دریای لطف و رحمتی و بیکرانی بند2⃣ یک عمره فقط، دخیل دل رو به تو بستیم یک عمره سر ،سفره احسانت نشستیم هرچی داریم از کرم دستای توداریم مدیون توو، حرم بابای توهستیم همه می دونن با یه نیم نگات دردای بی‌درمون دوا میشه میگه این جمله رو با اعتقاد هرکسی که حاجت روا میشه با همون انگشتای کوچیکت چه گره های سختی وا میشه دل مبتلاته سر خاک پاته انقد کریمی که خود حاتم گداته تو صحن قلب هر شیعه جاته روزی سینه زن نمک روضه هاته بند3⃣ تو دلخوشی زینب و زهرای حسینی تو آینه ی روشن شب های حسینی کوثر که میگن، یکی از معناهاش رقیس دلخواه خدا، انا اعطینای حسینی ای عزیز جون امام حسین نوکری واسه تو عزته یه جور دیگه میفهمه تو رو هرکسی که اهل معرفته گریه های تو در غم امام جلوه مفهوم ولایته دنیا رقیه عقبا رقیه ای بهترین ترنم لبها رقیه محبوب قلب بابا رقیه جای تو روی شونه ی سقا رقیه شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari
. از زبان زجر(لعنت الله علیه) خسته ام بس که بین این صحرا در پی تو دویده ام ای طفل چکمه هایم خراب شد از بس خار از آن کشیده ام ای طفل نام من را شنیده ای تاحال خوب بشنو که نام من زجر است از من و شغل من چه می دانی کار هر صبح و شام من زجر است دیدم از دور با کسی انگار درد دل بی حساب میکردی چه کسی را در این بیابان ها مادر خود خطاب میکردی به امید کمک مباش ای طفل احدی بین دشت هرگز نیست زحمتم دادی و نمی دانی در مرامم گذشت هرگز نیست وقتی از روی ناقه با لگدم به روی خاک با سر افتادی باید این را حساب میکردی که تو با بد کسی درافتادی از همان لحظه نیزه پدرت با غضب در زمین فرو رفته همه فهمیده اند کار من است از منِ زجر آبرو رفته از زبان حضرت رقیه(سلام الله علیها) بس کن ای زجر کم گزافه بگو گرچه طفلم ولی یلی هستم جز خدا از کسی نمی ترسم نوه مرتضی علی هستم اگر آهم درآید از سینه کار تو اشک و آه خواهد شد هرکسی با رقیه در افتد روزگارش سیاه خواهد شد تو مرا هر چقدر هم بزنی باز هم جان نمی سپارم من مقصد آخرین من شام است با حبیبم قرار دارم من من خبر دارم او شهید شده ورنه بی من نمی رود سفری خواستم عمه غصه کم بخورد زده ام خویش را به بی خبری من اگر که تو را حلال کنم ولی از حرمله نمیگذرم از کلام رباب فهمیدم پیش لشکر خجل شده پدرم قصد دارم در انتهای قیام آبروی یزید را ببرم بعد هم با خیال آسوده می روم، می روم سوی پدرم .
. از زبان زجر(لعنت الله علیه) خسته ام بس که بین این صحرا در پی تو دویده ام ای طفل چکمه هایم خراب شد از بس خار از آن کشیده ام ای طفل نام من را شنیده ای تاحال خوب بشنو که نام من زجر است از من و شغل من چه می دانی کار هر صبح و شام من زجر است دیدم از دور با کسی انگار درد دل بی حساب میکردی چه کسی را در این بیابان ها مادر خود خطاب میکردی به امید کمک مباش ای طفل احدی بین دشت هرگز نیست زحمتم دادی و نمی دانی در مرامم گذشت هرگز نیست وقتی از روی ناقه با لگدم به روی خاک با سر افتادی باید این را حساب میکردی که تو با بد کسی درافتادی از همان لحظه نیزه پدرت با غضب در زمین فرو رفته همه فهمیده اند کار من است از منِ زجر آبرو رفته از زبان حضرت رقیه(سلام الله علیها) بس کن ای زجر کم گزافه بگو گرچه طفلم ولی یلی هستم جز خدا از کسی نمی ترسم نوه مرتضی علی هستم اگر آهم درآید از سینه کار تو اشک و آه خواهد شد هرکسی با رقیه در افتد روزگارش سیاه خواهد شد تو مرا هر چقدر هم بزنی باز هم جان نمی سپارم من مقصد آخرین من شام است با حبیبم قرار دارم من من خبر دارم او شهید شده ورنه بی من نمی رود سفری خواستم عمه غصه کم بخورد زده ام خویش را به بی خبری من اگر که تو را حلال کنم ولی از حرمله نمیگذرم از کلام رباب فهمیدم پیش لشکر خجل شده پدرم قصد دارم در انتهای قیام آبروی یزید را ببرم بعد هم با خیال آسوده می روم، می روم سوی پدرم .
امشب پناه داده، بر جمع ما رقیه ما آمدیم یا رب، همراه با رقیه حس کرده‌ایم جودت، بیش از همیشه بوده هر بار در مناجات، گفتیم یا رقیه بخشیدن گناهِ، ما را به او سپردی امشب تمام ما را، کرده سوا رقیه با پای لنگ لنگان، در راه مانده بودیم ما پا شکسته‌ها را، داده عصا رقیه دردیم و اوست درمان، کفریم و اوست ایمان ما را ز دام شیطان، کرده رها رقیه دلتنگ‌های صحنِ، کرب و بلا کجایید؟! امشب دهد براتِ، کرب و بلا رقیه یک یا علی بگو تا، دست تو را بگیرد از بس که دوست دارد، این ذکر را رقیه غیر از حسین نامی، روی لبش نیامد این است "عشق" این است، صد مرحبا رقیه بعد از حسین او شد، بیگانه با محبت با زجر و ضرب دستش، شد آشنا رقیه در گوشه‌ی خرابه، حق داشت جان سپارد سر را که دید بینِ، ظرف غذا رقیه
در بی تاب و بی قرارم، العفو بالرقیه عبدی گناهکارم، العفو بالرقیه شرمنده‌ام که از من جز معصیت ندیدی سنگین شده‌ست بارم، العفو بالرقیه از بی وفایی ما، جانِ سه ساله بگذر جز او کسی ندارم، العفو بالرقیه دستان کوچک او، صدها گره گشاید امید قلب زارم! العفو بالرقیه یک کربلا در این شب، روزی این گدا کن خورده گره به کارم، العفو بالرقیه از تو به غیر خوبی، چیزی دگر ندیدیم آری امیدوارم، العفو بالرقیه
در شمیم عفو خدا بر مشام می‌آید برای زخم گناه التیام می‌آید اگر چه بندگی‌ام ناقص است و ناچیز است ز سوی حضرت حق، فیض عام می‌آید بخواه هر چه که خواهی از آستان کریم دوباره مرغ اجابت به بام می‌آید ملائکه همه چشم انتظار ما بودند ز عرش و فرش، طنینِ سلام می‌آید اگرچه طُعمه‌ی شیطان برای مؤمن هست اگرچه نفس به همراه دام می‌آید... بناست پاک شود نامه‌ی گناهانم اگر که از منِ شرمنده نام می‌آید شدم غریب در این قعرِ چاه تنهایی برس به داد خدایا! صِدام می‌آید؟... چه روشن است دل من در این شب تاریک برات رفتن تا کربلام می‌آید و تا دوباره بگرییم از غمی جانکاه گریز مرثیه از سمت شام می آید :: گرسنه است به ویرانه دختری اما ز خانه‌ها همه بوی طعام می‌آید...
دستی اگر دارم به دامان تو دارم چشمی اگر دارم به احسان تو دارم از سفره‌ای جز سفرۀ تو نان نخوردم من هرچه دارم از سرِ خوان تو دارم این زندگی با پای تو مردن می‌ارزد جانی اگر دارم به قربان تو دارم از معجزات گریه بر شاه غریب است جایی اگر در بینِ یاران تو دارم تا کِی بگویم العجل؟ پس کِی می‌آیی؟ عمری‌ست در دل، داغ هجران تو دارم هجران دلم را بُرد تا کنج خرابه این روضه را از چشم گریان تو دارم :: بابا شبیه تو پُر از دردم، کجایی؟! برگرد که امید درمان تو دارم قرآن بخوان اینجا که دیگر خیزران نیست که خاطره از صوت قرآن تو دارم دیدم به دست شمر، تار گیسویت را مرثیۀ موی پریشان تو دارم چشمم دوباره خوب می‌بیند؛ عزیزم! امشب که نور از روی تابان تو دارم
. ‌ بند اول: کنج این خرابمو بی قرارتم بابا هی لگد زدن به من تا تو‌ رو زدم صدا از بعد رفتن عمو موهامو کَندن دخترای شامی منو مسخره کردن عروسکی که تو واسم خریدی بردن زخمی شد صورت من از بس که سیلی زدن بند دوم: اگه پیش من نبود می مُردم بدون شک خیلی از جاها میخورد عمه جای من کتک یادم نمیره لحظه ای بزم حرامو جات خالی بخشیدم بابا گوشواره هامو حلالشون کردم همه مردم شامو بخشش ارثیه ی ماست قضاوت کار خداست بند سوم: لحظه های آخرم حاجتم شده روا من صدات زدم تو هم با سر اومدی بابا دور و برِ دختر تو پُر از حسوده شبیه مادرت ببین بازوم کبوده مگه گناه ما توو این دنیا چی بوده بارم رو بستم بریم خیلی من خستم بریم .👇👇👇
_زمینه شاید ما غریبه بودیم.mp3
زمان: حجم: 9.96M
1️⃣ بند اول شاید ما غریبه بودیم اما خارجی نبودیم اصلا کی فکرش و میکرد الان تو محله ی یهودیم قدم به قدم عذاب کشیدیم چش تو چش هم عذاب کشیدیم پا به پای هم که سیلی خوردیم همه دم به دم عذاب کشیدیم یه بچه ی سه ساله طاقتی نداره / مگه نه بابا کسی شبیه من که اذیتی نداره / مگه نه بابا 2️⃣ بند دوم بابا یتیم زدن گناهه زیر چشام ببین سیاهه ای کاش میبود عمو مون عباس میدید رقیه جونش بی پناهه روزا تو آفِتاب عذاب کشیدیم واسه یه جرعه آب عذاب کشیدیم هر دفه اسمتو به لب آوردیم سیلی بود جواب عذاب کشیدیم این رد دستی که رو صورتم نشسته / هدیه ی زجره این رد چکمه ای که پهلوم و شکسته / هدیه ی زجره 3️⃣ بند سوم بابا درد و دل زیاده کلی راه اومدم پیاده امشب یواشکی شنیدم حرف از مجلس ابن زیاده اذون به اذون عذاب کشیدیم نشون به نشون عذاب کشیدیم خدا شاهده که ما چقدر از چوب خیزرون عذاب کشیدیم عموم کجا بود ببینه پیش رقیه / حرف کنیز شد به داداش اکبرم میگم یه روز با گریه / حرف کنیز شد امیرمهدی زارعی 🔸
زمینه زندگی مون آروم آروم بود.mp3
زمان: حجم: 10.59M
1️⃣ بند اول زندگی مون آروم آروم بود‌ اما این آرامش بهم خورده هر کس رد می شد از کنار من میگف طفلک انگاری که مرده بیراه نمیگه طفلی که پاهاش تاول زده خوب راه نمیره بیراه نمیگه چشم آزرده پلکش دیگه بالا نمیره کسی دیده یه طفل سه ساله مثل پیرزن ها شه؟ مگه سیلی جواب کسیه که دنبال باباشه؟ مگه اینا نمیدونن که دختر ها بابایی ان یه روزی این جماعت اثر آه یتیم و میبینن من غریب مو مظلوم / یه سه ساله ی معصوم 2️⃣ بند دوم بابا جون از تو مونده تنها سر بابا جون از من مونده قدّ خم تو یک شب از رو نیزه افتادی من یک شب از رو ناقه افتادم پیشم نبودی نبودی که تنم شده حالا پر کبودی پیشم نبودی موهای سوخته میگه تو تنور خولی بودی کسی دیده یه طفل سه ساله دستش به کمر باشه سر و صورت قشنگش بشه کبود و مثه زهرا شه خدا میدونه منم مثل تو ترک خورده لبم بابا با گرسنگی و با تشنگی گذشت روز و شبم بابا من غریب مو مظلوم / یه سه ساله ی معصوم امیرمهدی زارعی 🔸