✔️مراقب شبث ها باشیم
✍محمدرضا یوسفی
◻️ شبث بن ربعی به هنگامی که اسلام در شبه جزیره عربستان گسترش یافته بود، مسلمان شد. پس از وفات پیامبر و ادعای برخی بر نبوت دروغین، به یکی از آنان پیوست اما به هنگام شکست آنان از مسلمانان، دوباره مسلمان شد. تاریخ خبری از وی نقل نمی کند تا اینکه در اواخر حکومت عثمان و گستره اعتراضات، او نیز در زمره مخالفان عثمان بود. در دوره امیرالمومنین نیز از فرماندهان سپاه وی بود. سپس جزء خوارج شد اما به هنگام درک قطعی بودن شکست خوارج و گفتگو با حضرت علی، مجدد به حضرت پیوست. پس از جنگ نهروان و اوضاع متفرق کوفیان و حمله معاویه به سرحدات، ااسمی از وی نیست. گفته شده که به همراه اشعث با معاویه نامه نگاری داشت.
در زمان حکومت معاویه، سکوت اختیار کرد اما در زمان خاص به نفع معاویه گام برداشت و علیه حجر گواهی داد و به استناد سخن او، حجر و یارانش به شهادت رسیدند.
◻️ پس از درگذشت معاویه، از جمله کسانی بود که امام حسین را دعوت کرد و در نامه نوشت که همه چیز برای حکمرانی شما آماده است. وقتی ورق برگشت و ابن زیاد وارد کوفه شد، در پراکندن مردم از گرد مسلم فعال بود. او از فرماندهان لشکر عمر سعد علیه امام حسین شد اما توجه داشت تا چندان فعال نباشد و تا آنجا که ممکن بود سعی می کرد در دید نباشد. شبث از طرف حاکم کوفه مسندی گرفت و در مقابل مختار ایستاد. با بالا گرفتن کار مختار، در نامه ای خواستار پیوستن به او شد اما مختار نپذیرفت. مدتی بعد به زبیریان پیوست تا در سال 70 از دنیا رفت.
شبث مسلمان شد، کافر شد و دوباره مسلمان شد. با علی بود، با معاویه بود، به امام حسین نامه نوشت، با ابن زیاد بود، تمایل داشت با مختار باشد ولی نشد و در نهایت با زبیریان نیز بود و شاید اگر عمرش کفاف می داد با دیگران نیز همراهی می کرد.
◻️ شبث را چگونه می توان فهمید؟. آیا او در دل انسانی حقیقت گرا بود و خوب و بد را می فهمید اما به لحاظ ضعف شخصیتی، اصل برایش قدرت و ثروت بود و دچار تعارض درونی شده و قدرت پرستی و مال دوستی بر وی غالب بود، چنانچه در جریان واقعه عاشورا نیز برای خاموش کردن ندای درونی خود، سعی کرد مانند دیگر فرماندهان لشکر بی رحم نباشد؟ یا او اساسا انسانی بود که به هیچ چیزی جز قدرت و ثروت خود اعتقاد نداشت و با درک موقعیت زمانه و گرفتن رشوه های کلان و گرفتن پست هر کاری را برای صاحبان قدرت، حاضر به انجام بود؟
شبث هر چه بود، درسی ماندگار در تاریخ از خود به جای گذارد. شبث ها نگاهشان به قدرت است، به اینکه چه کسی صاحب آن است. در شرایط چندگانگی و یا دوگانگی قدرت نیز سعی در جلب رضایت همه اطراف دارند. از سویی پس از جنگ صفین با علی هستند و از سوی دیگر با معاویه نامه نگاری دارند. از سویی با حاکم کوفه است و از سویی به مختار نامه می نویسد. سعی می کند همه را داشته باشد.
◻️ شبث ها همیشه هستند. آنان حاضر به هزینه کردن برای هیچ گروهی نیستند اما آماده اند تا بر سر سفره ها بنشینند. با همه هستند اما به واقع با هیچ کس نیز نیستند. با همه گروهها با افکار کاملا ناهمگون نیز سازگارند.
جناب پزشکیان
مراقب شبث ها باشید.
@majmaqomh
✔️اسلامشناسی برخی از حوزویان
✍عبدالرحیم سلیمانی
◽️حجتالاسلام غلامرضا فیاضی مدرس فلسفه و عرفان و اخلاق است و به معنای سنتی فقیه شمرده میشود. اما چقدر اسلامشناسی میداند و چقدر به معنایی که در روایات فوق مطرح شد، فقیه است؟ او به آسانی تکفیر و لعنت میکند و از تشیع خارج میکند و ملعون میشمارد. کسی که اندکی با آیین رحمت و پیامبر رحمت و کتاب رحمت و خدای رحمان و رحیم مانوس باشد هرگز این تعابیر را بهکار نمیبرد.
◽️از اسلامشناسی میگذریم. ایشان مرحوم هاشمی را به اتهام نافرمانی از رهبر ملعون میشمارد. اما این هاشمی تا هنگام وفات با حکم رهبری رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام است و با تایید شورای نگهبان نماینده مجلس خبرگان رهبری است. چنین کسی چگونه به خاطر مخالفت با رهبری ملعون است؟
◽️رهبری قطعا قبل از پیروزی انقلاب مرید سینهچاک مرحوم شریعتی بوده و ایشان اگر فقیه بوده قبل از انقلاب به فقاهت رسیده چراکه از سال ۵۷ تا ۶۸ فرصت تدریس و تدرس و تحقیق نداشته است. چطور آقای خامنهای فقیه، مرید سینهچاک یک کافر ملعون بوده است؟!!!
◽️اینها اسلامشناسی نمیخواهد اندکی اندیشه میخواهد و این پرسش بسیار جدی است که چرا بالاترین محصول حوزه علمیه اینگونه سخن میگوید! همه دانش آموختگان حوزه در کنار فقه و اصول سنتی، فلسفه و عرفان و اخلاق نخواندهاند و شاگرد خاص آیتالله مصباح نبودهاند و .....
@majmaqomh
⚡️درخواست فاضل میبدی از پزشکیان؛ شعارهای محوری خود را عملی کنید
🔻فیلمی که از برخوردخشن گشت ارشاد با دو دختر بی حجاب در شبکه های مجازی منتشر شده، بسیار باعث تاسف است. درسته که این برخورد مربوط به اوایل تیرماه است، ولی مردم دنبال واکنش رییس جمهورند. تعطیل کردن گشت ارشاد از شعارهای محوری دکتر پزشکیان بود. مطالبه ما اینست که باید شعارهای محوری ایشان عملی شود
@majmaqomh
✔️تکفیر: تداوم بداخلاقی خوارج صدر اسلام
✍محمود شفیعی
◻️همه می دانیم در دوره حکومت علی ع مسلمانانی پیدا شدند که در قضیه حکمیت، علی ع را تکفیر کردند و در مقابل آن حضرت قرار گرفتند و با او جنگیدند و در پایان هم امام ع را در هنگام نماز به شهادت رساندند. آنان بدعت تکفیر را بنا گذاشتند؛ اما با کمال تاسف رویه تکفیر مسلمان به وسیله مسلمان همچنان ادامه دارد. آخرین نمونه تکفیر مسلمان به وسیله مسلمان دیگر، نسبت کفری است که حاج آقای فیاضی، از استادان موسسه اما خمینی در قم، به مرحوم شریعتی دادند؛ حاج آقای خاتمی، رئیس جمهور اسبق، را به شیعه نبودن متهم کردند و مرحوم هاشمی رفسنجانی را نیز در کنار آن دو نفر لعن کردند.
◻️گفته های حاج آقای فیاضی، آشکارا، با مسلمات دین در تضاد بوده و یک بدعت در دین و بدترین نوع بد اخلاقی است. هزاران نشانه در گفتار و رفتار مرحوم شریعتی و حاج آقای خاتمی وجود دارد که اینها کافر نبودند و هر دو شیعه بودند.
مگر می شود مرحوم شریعتی آن همه با تمام وجود به حضرت پیامبر ص، امام علی ع، امام حسین ع، حضرت فاطمه س عشق بورزد، و در تمجید و تحسین و معرفی آنان سنگ تمام بگذارد، بعد بگوئیم فلانی کافر است؟!!
حاج آقای خاتمی هشت سال رئیس جمهور کشور مسلمان ایران بوده و همگان اعمال شیعی او را از دور و نزدیک دیده اند. خاتمی عزیز انسان بزرگی است که با تمام وجود به امام خمینی ره عشق می ورزد. او همان کسی است که در شهر مقدس قم دستور ساخت بزرگترین صحن حضرت فاطمه معصومه س را داده است. حق داریم به چنین انسان مسلمان با اخلاق و اندیشمند بگوئیم فلانی شیعه نبود؟!!
◻️ این آیه قرآن است که با صدای بلند و برای همیشه تاریخ، مسلمانان را خطاب کرده و می فرماید:
يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا ضَرَبۡتُمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ فَتَبَيَّنُواْ وَلَا تَقُولُواْ لِمَنۡ أَلۡقَىٰٓ إِلَيۡكُمُ ٱلسَّلَٰمَ لَسۡتَ مُؤۡمِنࣰا تَبۡتَغُونَ عَرَضَ ٱلۡحَيَوٰةِ ٱلدُّنۡيَا فَعِندَ ٱللَّهِ مَغَانِمُ كَثِيرَةࣱۚ كَذَٰلِكَ كُنتُم مِّن قَبۡلُ فَمَنَّ ٱللَّهُ عَلَيۡكُمۡ فَتَبَيَّنُوٓاْۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرࣰا
اى اهل ايمان! هنگامى كه در راه خدا [براى نبرد با دشمن] سفر مى كنيد [در مسير سفر نسبت به شناخت مؤمن از كافر] تحقيق و تفحّص كامل كنيد و به كسى كه نزد شما اظهار اسلام مى كند، نگوييد: مؤمن نيستى [تا] براى به دست آوردن كالاى بى ارزش و ناپايدار زندگى دنيا [او را بكشيد، اگر خواهان غنيمت هستيد] پس [براى شما] نزد خدا غنايم فراوانى است شما هم پيش از اين ايمانتان ايمانى ظاهرى بود؛ خدا بر شما منّت نهاد [تا به ايمان استوار و محكم رسيديد] پس بايد تحقيق و تفحّص كامل كنيد [تا به دست شما كارى خلاف اوامر خدا انجام نگيرد] يقيناً خدا همواره به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.
◻️چطور می شود در صدر اسلام که هنوز کسانی کافرند و ایمان نیاورده اند، اگر کسی اقرار به مسلمانی کند، مسلمانان حق نسبت دادن کفر به چنین فردی ندارند، اما ما حق داریم نسبت به کسانی که با تمام وجود در کل عمر، مدام نشانه های ایمان را در آنان میلیون ها مسلمان، هزاران بار مشاهده کرده اند، او را کافر یا غیر شیعه بنامیم!!
"کفر چو منی گزاف و آسان نبود
ثابت تر از ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من یکی و آن هم کافر
پس در همه دهر یک مسلمان نبود"
رباعی منتسب به بوعلی؛ شاه نعمت الله ولی و ابوسعید ابو الخیر
@majmaqomh
✔️دین مردم را رها کنید وبا رفتار زشت خود نفرت ایجاد نکنید!
✍عبدالرحیم سلیمانی
" ٱذۡهَبَآ إِلَىٰ فِرۡعَوۡنَ إِنَّهُۥ طَغَىٰ * فَقُولَا لَهُۥ قَوۡلٗا لَّيِّنٗا لَّعَلَّهُۥ يَتَذَكَّرُ أَوۡ يَخۡشَىٰ؛ هر دو به سوى فرعون برويد؛ زيرا او سركشى كرده است. پس سخنی نرم و ملایم به او بگوييد، اميد كه پند پذیرد و يا بترسد"(طه، ۴۳-۴۴)
پیامبر خدا ص: " آسان بگیرید و سختگیری نکنید و آرامش دهید و نفرت ایجاد نکنید!"(منتخب میزانالحکمه، ص۱۹۲).
امام باقر ع: " هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان، ملایمت است " ( همان، ص۵۳۵).
در کلیپی دیدم که چند خانم چادری با خشونت تمام دو دختر نوجوان را به سوی ون پلیس میکشانند. این صحنه به اندازهای نفرت انگیز بود که یک لحظه با خود اندیشیدم که اگر بنده یک خانم چادری بودم با چه رویی پا از خانه بیرون میگذاشتم!
این دیگر آیه و حدیث نمیخواهد بلکه یک جو عقل میخواهد که بفهمیم با داغ و درفش نمیتوان انسانها را مؤمن کرد اما شاید بتوان منافق کرد که البته هنر این نظام همین بوده است .
صحنههایی اینگونه آثاری دارد که تا قرنها باقی میماند و چنان نفرتی در دلها ایجاد میکند که مردم از اصل دین میگریزند. تمام دینگریزیها و دینستیزیهای عصر جدید غرب نتیجه بددینیهای کلیسا در قرون وسطا است. قرآن مجید در آیات متعددی از انسانها میخواهد که از تاریخ پیشینیان پند بگیرند.
اما عجیب است که بر پیمودن راهی پافشاری میکنید که پیشینیان آزمودهاند و ۴۵ سال ناکارآمدی آن را تجربه کردهاید و البته هرگز نیاز به تجربه نداشت. عقل به وضوح تمام به این حکم میکند که تحمیل دین نتیجه عکس میدهد و بهجای تسلیم کردن قلوب انسانها در آنها تنفر ایجاد میکند.
اگر به قرآن باور دارید دهها آیه از آن تحمیل دین را به هر درجه و میزان به شدت رد میکند و به پیامبر ص بارها میگوید که وظیفه تو تنها رساندن پیام است و نه تحمیل آن! اگر به روایت باور دارید امام صادق ع میفرماید دین را بر مردم تحمیل نکنید چرا که مردم زیر بار تحمیل نمیروند(ر.ک. کافی، ج ۸، ص ۳۳۴). و اگر عقل را باور دارید عقل به وضوح میگوید با داغ و درفش حداکثر بدن انسانها را میتوان تسلیم کرد و دین و ایمان با درون و قلب انسانها سر و کار دارد. و اگر به تجربه بشریت باور دارید تاریخ همه ادیان نشان میدهد که دین تحمیلی نیست و تنها با عمل و سخن نرم و متقن میتوان انسانها را جذب کرد..
شما نشان دادهاید که هیچیک از شرایط تبلیغ دین را ندارید. پس لطفا مردم را از دین مرانید و یک جا به نفرتپراکنی پایان دهید که خود بسیار بیش از جوانانی که ظاهرشان مطابق میل شما نیست نیاز به موعظه دارید تا درونتان را اصلاح کنید!
@majmaqomh
🔰 تصویر خداگونه از "دشمن"
✍علی زمانیان
◻️مسلم و بدیهی است که در روابط میان افراد و میان دولتها، بهعللی که مهمترین آنها، منفعتگرایی غیراخلاقی است، ممکن است کدورت و نزاع و دشمنی رخ دهد. "دشمنی"، یکی از عناصر همیشه موجود در همهی تاریخ و همهی فرهنگها بودهاست. کشمکش و نزاع تا آخرین "قابیل و هابیل"، ادامه خواهدداشت. دشمنی، عامل حذفناشدنی در روابط آدمیان و دولتها است.
پرسش اما این است که با چنین عاملی، چه باید کرد؟
با همهی مشترکات تاریخی ما آدمیان و دولتها، اما در دو رویکرد با یکدیگر، به کلی متفاوت هستیم:
✔️۱. اولا در این متفاوتیم که چه تصویری از دشمن داریم، او را عامل و علت چه چیزهایی میدانیم. توانایی و قدرت او را چگونه ارزیابی میکنیم و مرز عاملیت خویش را تا کجا ترسیم میکنیم.
بسیار شنیدهایم که کسانی، هر اتفاق و رویداد بد را از کوچکترین تا بزرگترین، به دشمن نسبت میدهند. بیشترین مفاهیمی که اینان به کار میگیرند و پر بسامدترین واژگان مکرر استفادهشان الفاظی ازین قبیل است: نفوذی، القاء دشمن، فریبخورده از دشمن، تحت تاثیر دشمن بودن، ایادی دشمن، و الفاظی شبیه "جاسوس"، بازی در زمین دشمن و....
این رویکرد، ناخواسته، "دشمن"، را برجای خدا مینشاند، با همان قدرت و توانایی که هر کاری که بخواهد انجام میدهد. خدای شر، که دست پنهانش را پشت هر واقعهای میتوان نشان داد. از سه صفت خداوند که در الاهیات از آن یاد میکنند، دو صفت و ویژگی آن را برای دشمن نیز قائلند. سه صفت مورد اشاره عبارت است از: دانایی مطلق، توانایی مطلق، خیر محض.
در "دشمنشناسی"این گروه، دانایی و بهویژه توانایی خداوند را به دشمن نسبت میدهند. زبان حال این رویکرد چنین است که،
دل هر رخداد را که بشکافی، "دشمن" عیان بینی.
به عنوان مثال، وقتی با کاهش حجاب در میان بانوان مواجهه میشوند، وقتی سیل عظیم مهاجرت را میبینند، وقتی میل به فرزندآوری کاهش معناداری مییابد، وقتی جان به لب رسیدهها اعتراض میکنند، وقتی روحانیت، منزلت و احترام اجتماعی خود را بهنحو آشکاری از دست میدهد، وقتی مشارکت در انتخابات، شدیدا با افت روبرو میشود و بسیاری مسائل از این قماش، آنگاه پای نفوذ و القاء و تاثیرات دشمن را به ماجرا باز میکنند.
این گروه چه بخواهند و چه نخواهند، قدرت و دانش فوقالعادهای برای دشمن قائل میشوند و او را بهنحو مستوفی، مبسوطالید میانگارند. چنین انگارهای، همان خدای توانا و داناست، اما خیرخواه نیست.
✔️۲. دومین تفاوت، در نحوهی مواجهه و رویارویی با دشمن است. انواع و اقسامی از مواجهات را میتوان فهرست کرد از قبیل همکاری مشروط، مواجههای توافقی، سازشجویانه، پیکار و جنگ مستقیم و غیر مستقیم، قطع ارتباط و مذاکره و....
در چند دههی اخیر، وجه غالب در مواجهه با آن که دشمنش میدانند، قطع ارتباط و مذاکره و نوعی کشمکش بیپایان و تخاصم زبانی و تبلیغاتی و... بوده است.
رویکرد مخاصمه و ستیز پنهانی و جدال پر هزینه، از آنرو انتخاب شدهاست زیرا حکمرانان این سرزمین، شیوهی سیاستورزی خردمندانه و مصلحتجویانه را وانهادهاند و صحنه را به "جنگ میانِ خیر و شر" تبدیل کردهاند. مهمترین پیامد چنین مواجههای، "فرار از مسئوليت" و سرپوش نهادن بر ناکارآمدی و ناتوانی در "تدبیر منزل" است.
در اینجا نیز "دشمن" در چهرهی "خدای رخنهپوش" بازنمایی میشود. همانگونه که آدميان در طول تاریخ، رخنهی جهل و ناتوانی خود را با "خدا" ترمیم میکردند، اینان نیز ناتوانی در فهم مسائل، بهویژه تغییر و تحولات اجتماعی، و ناکارآمد در عرصهی عمل سیاسی را با در میان آوردن "دشمن" استتار میکنند. اما این چه استتاری است که همگان به عیان، پس و پشت چنین رویکردی را مشاهده میکنند؟
ماشین ایدئولوژی مبتنی بر "دشمن رخنهپوش"، دیری است، متوقف شده، فرسوده و از کار افتاده است. اما هنوز حکمرانان، میخواهند با تنفس مصنوعی، پیکر بیجان رویکرد "دشمن رخنه پوش" را احیا کنند.
چنین رویکردی، حکمرانان را به تناقضی آشکار کشانده است. از یکسو همهی وقایع تلخ و بد را به دشمن نسبت میدهند، از سوی دیگر، دشمن را ضعیف معرفی میکنند. و این همان معضلی است که هیچگاه نتوانستند از آن عبور کنند و نتوانستند چارهای بر آن بیندیشند.
خلاصه آنکه آنچه آمد، انکار دسیسههای دشمن نبود، بلکه تاکید بر این نکته بود که نمیتوان رقابتها و دشمنیها را از روابط حذف کرد. حکمرانی خوب، حکمرانی است که بتواند در کشاکش امواج سیاست، کشتی جامعه را با کمترین هزینه و بالاترین سود به ساحل توسعه برساند.
◽️کسانی که با گرم نگهداشتن تنور عداوت و مرگ گفتن به این و آن، در انتظار اضمحلال و مرگ دشمنان هستند، تا مگر راهی به آینده باز کنند، چه بیهوده پای بر زمین میکوبند و چه بیثمر سرمایهها را میسوزانند.
@majmaqomh
🔸️بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در رابطه با تعیین وزرای دولت دکتر پزشکیان
بسمه تعالی
مردم شریف ایران در انتخابات ریاست جمهوری با دو رویکرد متفاوت روبرو بودند. یک رویکرد در حوزههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی معتقد به نعمت بودن تحریمها، خودکفایی اقتصادی، تقابل با تمدن جدید، ضرورت تمدنسازی نوین، مهندسی فرهنگی جامعه، دخالت در سبک زندگی مردم و تمرکزگرایی دولت و مانند آن بود.
در مقابل رویکرد دوم معتقد به رفع تحریم، ضرورت توسعه روابط خارجی، تعامل مثبت، سازنده و عزتمند با جهان خارج، عدم دخالت بر سبک زندگی مردم، کاهش مداخلهگرایی دولت، بهرهمندی از متخصصان و کارشناسان و تاکید بر حق و عدالت بود.
گرچه اکثریت جامعه به رویکرد دوم معتقد بودند اما به دلیل تجربههای تلخ گذشته، ناامید بوده و تمایلی به شرکت در انتخابات نداشتند از این رو کمتر از ۴۰ درصد در دور اول انتخابات شرکت کردند. مردم در دور دوم خود را بر سر یک دوراهی سرنوشتساز دیدند، از اینرو، برای اجتناب از رویکرد اول و تداوم سیاستهای نادرست و تنشزا، با امید به تغییر ریل سیاستهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر مبنای گفتمان اصلاحطلبانه، به رویکرد اعلام شده توسط دکتر پزشکیان رای دادند و شاهد بودیم درصد مشارکت به ۵۰ درصد رسید؛ با وجود این، جمعیت زیادی نیز ضمن همدلی با رویکردهای دکتر پزشکیان، امیدی به تغییر نداشتند. از این رو به نظر میرسد آقای پزشکیان در یک آزمون سخت تاریخی قرار گرفته است.
نزدیک به هفده میلیون مردمی که به ایشان رأی دادند خواهان تغییر روشها و سیاستهای گذشته هستند. نقطه شروع این تغییر و تحول، انتخاب کابینهای کاردان، توانمند، سالم و به دور از هرگونه شائبه و معتقد به خواست عمومی جامعه است. تحقق این مسئله باعث میشود تا گروههای همدل اما ناامید از تغییر، دلگرم شده و در دور آینده نیز امیدواری خود را با مشارکت بالا نشان دهند؛ اما در غیر این صورت روندی معکوس را شاهد خواهیم بوده و شکاف دولت-ملت عمیقتر خواهد شد. تعیین اعضای کابینه میتواند بیانکننده وفای به عهد با مردم باشد و مردم چنین رئیس جمهوری را در سختیها تنها نخواهند گذاشت.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم از رئیس جمهور محترم انتظار دارد، تحت تاثیر فشار برخی نهادها و فضاسازی سهمخواهان و منفعتطلبان قرار نگرفته و کابینهای توانمند و تحولخواه که در راستای شعارها و وعدههای رییس جمهور باشد، معرفی نماید.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۵/۱۹
@majmaqomh
✔️ استبداد دینی: عامل سقوط اخلاق در جامعه اسلامی!
✍ غلامرضا ظریفیان
◽️اخلاق با دین دقیقا همپوشانی ندارد. برخی افراد ممکن است متدین نباشند و به ارزشهای اخلاقی نظیر راستگویی، امانتداری و نیکی به دیگران پایبند باشند. اما عکس آن صادق نیست، یعنی ممکن نیست یک دیندار حقیقی بدون اخلاق باشد، چون دین راستین مملو از اخلاق و مبتنی بر گزارهها و ارزشهای اخلاقی است، هرچند در تاریخ بارها شاهد دوری دین از اخلاق و رفتارهای غیراخلاقی دینداران بودهایم.
◽️ حال پرسش این است که چگونه جامعه دینی که پیامبر ساخت، طی چند دهه در اوج انحطاط اخلاقی قرار میگیرد و دست به کشتار فجیع خانواده پیامبر میزند؟ پیامبر به رغم انکار اخیر یک منبری که رسانهها برایش شهرت درست کردهاند، فرمود: "انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق." پیامبر نفرمود: من برای تکمیل علوم و دانش آمدم؛ یعنی حوزه اصلی کارکرد دین، نه علوم است نه سیاست و قدرت، بلکه همه اینها باید در خدمت اخلاق باشند.
◽️وقتی قرآن میخواهد پیامبر را در اوج توصیف کند، به نماز و روزه و حج و حکومت پیامبر اشاره نمیکند، بلکه میگوید:
انک لعلی خلق عظیم. (۴؛ ۶۸) یعنی اسوه و الگو بودن پیامبر بیش از هر بعد دیگری در اخلاق او نمودار میشود.پس نسبت دین با اخلاق، نسبت وجودی است، یعنی دین بدون وجود اخلاق، دین نیست. دهها حدیث و روایت داریم که کسی که اخلاق ندارد، دین ندارد، کسی که امانتدار نیست، حیا ندارد یا صداقت ندارد، دین ندارد.
◽️قرآن می فرماید: دیدی چه کسی دین را تکذیب می کند؟ آنکه نسبت به گرسنگی فقرا و رنج یتیمان بیتفاوت است، پس وای بر نمازگزارانی که اهل تظاهرند و مردم را از حقشان محروم میکنند. اینها همه گزارههای اخلاقی است که عدم پایبندی به آنها در حکم تکذیب دین گرفته شدهاست.
◽️قرآن تصریح میکند: عمل نکردن به ادعا و شعار خود در مقابل خدا، بزرگترین گناه است؛ یعنی ملاک، رعایت ارزشهای اخلاقی در رفتار و نه فقط حرف است. بنابراین دینداری و هر مناسکی که به زیست اخلاقی منجر نشود، بویی از دین نبرده است.اما چرا جامعه اسلامی بعد از ۲۳ سال حضور پیامبر، ظرف ۵۰ سال به جایی رسید که بدترین جنایت تاریخ بشریت را مرتکب شود؟!
◽️در تاریکترین عصر جاهلیت، آتش زدن خیمهها، شکنجه کردن زنان، تکهتکه کردن جنازههای کشتهها و اسب تازاندن بر پیکرها بوقوع نپیوسته بود، چون خلاف مرام جاهلی بود، اما چه اتفاقی افتاد که مسلمانان با نیت قربه الی الله و پس از نماز اول وقت، فرزند پیامبر خود را کشتند؟ مهمترین عامل رخ دادن چنین نتیجهای به روایت نهج البلاغه و سخنان امام حسین، استبداد دینی است که خطرناکترین نوع استبداد و مبتنی بر جهل مقدس است.
◽️استبداد پیش از آنکه موضوعی سیاسی باشد، روانشناختی است؛ کسانی که در خود احساس حقارت میکنند، از طریق اعمال قدرت سعی در جبران ضعفهای درونی دارند.امام حسین در خطبه منا برای علمای دین، استبداد را تشریح میکند و میگوید علما و نخبگان با ۲ انگیزه طمع و ترس، با تهدید و تطمیع، زمینه ظهور استبداد را فراهم کردند.
◽️نخستین کسی که خطر بروز استبداد را در جامعه اسلامی مطرح کرد، حضرت زهراست که بلافاصله پس از رحلت پیامبر این خطر را گوشزد میکند: اقلیت مستبد و اکثریت پیرو ! امیر مومنان میفرماید: هر که استبداد بورزد هلاک میشود، یعنی شخص یا جامعه استبدادورز عاقبتش نابودی است.
◽️اما جامعه و نخبگان به این اعلام خطر بیتفاوت بود. امام علی در خطبه ۱۵۰ نهجالبلاغه فرمود که بعد از رحلت پیامبر، جامعه به دوره جاهلیت بازگشت و ویژگی دوران جاهلی، این است که حق با کسی است که قدرت و زور دارد!در سیره پیامبر، نگاه افقی وجود دارد، حتی غیرمسلمانان و اهل کتاب نیز دارای اختیار و حقوق شهروندی و حرمت هستند اما در سیستم استبدادی هیچ کس جز حاکم و قدرت، حق ندارد، از بالا به مردم نگاه میشود و همه باید تسلیم و مطیع حکومت باشند.
◽️به تعبیر امام علی، نتیجه این استبداد دینی خروج بخشی از مردم از دین و گرویدن بخش دیگری به دین منحرف حاکمان و این سنت فرعون بود که خود را برتر و بالاتر از مردم، صاحب حق و امر و مردم را واجب الاطاعه خود میدانست تا آنها را به سعادت برساند. در نظام استبدادی قدرت در خدمت حقیقت نیست، بلکه حقیقت در خدمت قدرت است و در پای آن قربانی میشود. اما قرآن، سعادت و آخرت را متعلق به کسانی میداند که خود را ازدیگران برتر نمیدانند و به دنبال علو نیستند: تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا ۚ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ (۸۳؛ ۲۸) [ما این دار (بهشت) آخرت را برای آنان که در زمین اراده علوّ و فساد و سرکشی ندارند مخصوص میگردانیم و حسن عاقبت خاص پرهیزکاران است.]
@majmaqomh
✔️نماز جمعه، آنچه هست و آنچه باید باشد!
✍عبدالرحیم سلیمانی
" اى مؤمنان! چون براى نماز روز جمعه ندا دهند، به سوى ذكر خدا بشتابيد، و خريد و فروش را رها كنيد كه این براى شما بهتر است" ( جمعه،۹)
امام رضا ع : "خطبه از این جهت در روز جمعه قرار داده شد که این روز اجتماع عمومی است. پس خدا خواست که برای پیشوا وسیله موعظه مردم و تشویق آنان به طاعت خداوند و ترساندن آنان از گناه و آگاه کردن کردن آنان نسبت به مصلحت دین و دنیایشان را فراهم کند و آنان را از وقایع خوب و بد دوردستها آگاه سازد...." ( وسائل، ج ۵، ص۳۹).
شهید مطهری(ره) در فضای قبل از انقلاب بسیار افسوس می خورد که چرا جامعه شیعه از نعمت نماز جمعه محروم است و از مزایای فراوان آن سخن به میان می آورد که مهم ترین آن آگاهی بخشی به جامعه است (ده گفتار ، ص۱۹۶- ۱۹۷و ۲۰۰-۲۰۱).
ایشان آرزو می کند که زمانی در تهران و قم نماز جمعه باشکوهی خوانده شود. اما سخن این است که مگر خطبه نماز جمعه چقدر ارزش دارد و قرار است چه چیزی در آن بیان شود که باید برای نبود آن این اندازه افسوس بخوریم؟ پرسش دیگر این است که آیا اگر مرحوم شهید مطهری امروز در قید حیات بود و می دید که هم در تهران و قم و هم در دورافتاده ترین شهرهای ایران، حتی شهرهای کوچک و برخی از روستاها، نماز جمعه خوانده می شود، شادمان و خوشحال می شد؟ آیا اهدافی که ایشان از نماز جمعه و خطبه های آن داشت در جامعه ما بر آورده شده است؟
ایشان با استناد به روایتی که از امام رضا ع نقل شد میگوید که خطبه دو کارکرد مهم دارد: یکی اینکه مردم را به یاد خدا و تقوا و پرهیزگاری دعوت میکند و دیگر اینکه به مردم آگاهی میدهد و سطح دانش آنان را نسبت به جامعه خود و جهان بالا میبرد.
باید خدمت مرحوم مطهری عرض کنیم که اکنون نزدیک به ۴۶ سال است که در همه شهرهای کوچک و بزرگ و بسیاری از روستاها خطبه خوانده میشود و متاسفانه این خطبهها جامعه را نه تنها به این دو هدف نزدیک نکرده بلکه دور کرده است. در اینباره چند نکته شایان ذکر است:
یکم: نظام آموزش حوزوی نه اسلامشناسی آموزش میدهد و نه روش درست تبلیغ دین؛ بنابراین ائمه جمعه عموما از دانش لازم و روش درست برخوردار نیستند.
دوم؛ امام جمعه نماینده حاکمیت است و باید سخنی را بگوید که خوشایند رأس نظام باشد و برای مثال از رئیسجمهوری حمایت کند که از او خواسته میشود و رئیسجمهوری را رد کند که از او خواسته میشود و البته از ابتدا امام جمعه با این معیار گزینش میشود.
سوم؛ بنابراین خطبه کاملا جهتدار است و کاری با واقعیت و حقیقت ندارد بلکه صرفا سخن مطلوب نظام را در بر دارد و این نه تنها به آگاهی مردم نمیافزاید بلکه باعث گمراهی آنان میشود.
چهارم؛ از آنجا که تایید و ردها بیطرفانه و منصفانه نیست پس پارسایانه و اخلاقی نیست. سیل در یک شهر در یک سال نشانه بیکفایتی مسئولان و در سال بعد بلا و آزمایش الهی است! کمبود و تورم در یک سال نشانه سوء مدیریت و در سال بعد آزمایش الهی است که مردم باید تحمل کنند! چنین خطیبی نمیتواند دعوت به تقوا کند و اگر دعوت کند اثر ندارد و بلکه اثر منفی دارد.
پنجم؛ نماز جمعه یک تجمع حزبی و جناحی است که کارکرد آن حمایت از اندیشهها و اعمال جناح اقلیت است. در این تجمع افراد کاملا آزاد هستند که هر ناسزا و توهینی به هرکس خواستند بکنند ونه امام جمعه و نه هیچ مقام دیگری حتی یک تذکر نمیدهد!
ششم؛ در متون روایی روایات متعددی در این باره آمده که هرگز نباید کسی بدون رضایت و اجازه مردم بر آنان امامت کند( ر.ک. آیتالله سبحانی، مسائل جدید کلامی، ص ۶۰۸). حال برای مثال ائمه جمعه شهر تهران چه اندازه مقبولیت مردمی دارند؟!!!
هفتم؛ مصداق روشن و مهم تقوا رعایت حقوق انسانها است که معمولأ توسط حاکمان نقض میشود. چه میزان ائمه جمعه به این مهم میپردازند و چه میزان مجازند که به آن بپردازند؟!!! هیچ و هیچ و هیچ!
نماز جمعه در شکل کنونی آن نه تنها سودمند نیست بلکه بسیار مضر است. درباره وجوب یا استحباب یا حرمت آن در زمان غیبت بین فقهای سنتی اختلاف است که تجربه ما رأي آخر را تقویت میکند. اما گویا شرکت در همین نماز جمعه اینچنینی در نظام کنونی واجب است چراکه در گزینشها مورد پرسش قرار میگیرد !
@majmaqomh
🔰چرا انقلابها شکست می خورند؟
✍️ رضا احمدی
◻️تجربه تاریخی این فرضیه را به اثبات رسانده که معمولاً انقلابها محکوم به شکست هستند، زیرا پس از چندی آنها در مسیر نامقدر چرخه شوم و معیوب قرار می گیرند و در شاخص های چون اجرای، مبارزه با فقر، فساد و تبعیض، دستگاه قضایی مستقل از قدرت، حقوق مالکیت، آزادی بیان، نظام پاسخگو، انتخابات آزاد و... کارنامه قابل قبول ندارد. چند نمونه:
✔️قهرمانی که دیکتاتور شد
رابرت موگابه ده سال در زندان رژیم آپارتاید بود. او پس از آزادی به مبارزهء مسلحانه پیوست. پس از حکومت سفید پوستان در 1980زیمبایوه تاسیس شد.
رژیم جدید از شعارهای انقلابی دست برداشت و همان راه نهادهای استعماری و استثماری را در پیش گرفت. موگابه همپیمان خود جاشوآ انکومو را حذف کرد و باکشتن بیست هزار نفر قدرت را قبضه نمود. مجلس را منحل و حکومت تک حزبی را بوجود آورد و همه منتقدین را نابود ساخت. او با مهندسی انتخابات پیروزی 97 در صدی برای خود رقم زد. سیاست ها و خط مشی موگابه زمبیا را در ورطه سقوط قرار داد و اقتصاد زیمبابوه را دچار ابر تورم ساخت.
✔️جمهوری دموکراتیک خلق
هایله سلاسی آخرین امپراطور اتیوپی، صاحب «فرهء ایزدی»، از اعقاب سلیمان و داوود، نبی، که خود را تجسم خداوند بر روی زمین، میدانست. او طی کودتایی. در سال 1974 سرنگون شد. سرهنگ منگیستو هایله ماریام رهبر حزب کارگران رئیسجمهور دموکراتیک خلق اتیوپی شد. رژیم جدید اراضی شهر و روستایی را به نفع خلق، ملی کرد.
انقلابیون، در ابتدای انقلاب تمامی کارهای رژیم گذشته را محکوم می کردند، آنان رانندگی نمی کردند، کت و شلوار نمی پوشیدند. کسانی که کروات می بستند را مجرم می دانستند. هر چیزی که رنگ و بوی آراستگی داشت به عنوان بخشی از نظام سابق تحقیر می شد.
هنگامیکه طعم قدرت و ثروت را لمس کردند کم کم شعارهای حمایت از خلق و تساوی را به فراموشی سپردند. و راه و روش سلاسی را در پیش گرفتند. و امور آهسته و آرام تغییر کرد. توجه به مادیات رونق گرفت. پوشیدن لباس های غربی از بهترین خیاط های اروپا. در بین انقلابیون رونق گرفت و بهترین ماشین ها ، خانه، ویسکی، شامپاین از آن انقلابیون شده بود.
منادیان جامعه بی طبقه، که به قدرت و ثروت رسیده بودند، کاخ نشین شدند، رهبر انقلاب در هیئت امپراتور خود را می دید و به ثروت اندوزی برای خود و اطرافیانش مشغول بود.
✔️روزنامه نگار آزادیخواه.
ژوزف موبوتو سهسهسكو،. پس از طي تحصيلات به روزنامه نگاري پرداخت و در 1950 به نهضت آزاديبخش كنگو به رهبری پاتريس لومومبا پیوست. او در مذاكرات استقلال كنگو شركت داشت. او به فرماندهی ارتش كنگو رسيد. پاتريس لومومبا، قهرمان ملي و باني استقلال كنگو را دستگير و به نيروهاي شورشی، موسي چومبه تحويل داد تا او را تيرباران كنند و در سال 1960م در سي سالگي به نخستوزيري رسید.
موبوتو، در 25 نوامبر 1965م عليه رئيس جمهور كودتا نمود و. خودكامگی را در پيش گرفت. اختيارات مجلس را محدود و پست نخست وزير را حذف نمود. و كل اختيارات كشور را قبضه کرد و طی فرمانی اعلام كرد فقط اعضاي حزب او، حق انتخاب شدن براي مجلس را خواهند داشت.
✔️ انقلاب فرهنگی
موبوتو انقلاب فرهنگی را آغاز کرد تا با فرهنگ غربی مبارزه کندو در این راستا مردم کنگو را به خويشتنِ خويش باز گرداند. او شیر خشک به كودكان را منع نمود و دستور داد كه مردم به پيروي از قبايل جنگلي كنگو، به بچههاي خود، كرم ساقه درختان را بخورانند. و... این انقلاب فرهنگی جز هرج و مرج در چیزی در پی نداشت.
سپس موبوتو معادن الماس را در انحصار گرفت و ثروت خود را در بانکهای سویس ذخیره نمود و جزیره های تفریحی خریداری کرد. و...او به همان راهی که حاکمان گذشته کنگو رفتند، حرکت می کرد.
این تجربه ها در قرن بیستم در کشورهای چون شوروی، چین، کره شمالی، کوبا، سودان ، عراق، لیبی آنگولا، یمن، سیرالئون، .و ...تکرار شد. که نتیجه ای جز باز تولید همان نهاد و روش های پیشین به همراه نداشته است.
✔️جمع بندی
چون نهاد های سیاسی و اقتصادی تکثرگرا در این جوامع وجود نداشت تا مانع تمرکز ثروت و قدرت در دست گروه های اندک سالار شود، نیروهای جدید با استفاده از امکانات اقتصادی، برای افزایش نامتناسب قدرت سیاسی شان بهره می بردند. در غیبت نهادهای سیاسی فراگیر، چرخه های شوم به باز تولید و تداوم نهادهای استعمار و استثماری پیشین مشغولند. انقلابها معمولاً جز تغییر حاکمان چیز جدیدی به ارمغان نخواهد آورد، حاکمان جدیدراه و روش رژیم پیشین را ادامه خواهند داد.
@majmaqomh
⚡️آیت الله ایازی: پزشکیان و کسانی که به ایشان رأی دادند، خواستار تغییر در سیستم مدیریت کشور بودند
ایشان باید روی افراد کارآمد و متخصص ایستادگی کند
«وفاق» یعنی پزشکیان سعی کند با تعامل و گفتوگو زمینههای توافق را فراهم کند، نه اینکه یک شرکت سهامی تشکیل دهد
◽️عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به جماران گفت: هنوز آقای پزشکیان نیامده، علیه ایشان فحاشی و حرفهای زشت اینور و آنور زدند. پولهای سنگین و کلانی به نام حوزه در اینجا آوردند و مصرف کردند تا فقط کارشان فحاشی، لعن و اینطور چیزها باشد.
◽️از آن طرف هم بر ایشان حمله و هجمه کردند. هنوز که هیچ اتفاقی نیفتاده و هیچ تغییری پیدا نشده است، دیده میشود که اینجور دارند کارشکنی میکنند؛ چه در مسئله اصل خود مدیریت و چه در رابطه با افرادی که باید معرفی و انتخاب بشوند.
◽️من نظرم این است که مردم باید این مسائل را بدانند. فقط رأی دادن تنها نباشد که بگویند رأی دادیم و تمام شد. نه، باید بیایند حضور پیدا کنند و از آن افرادی که خواستار تغییر و تحول هستند، حمایت کنند./جماران
@majmaqomh
✔️تشخیص درست و نسخه نامناسب
✍محمود شفیعی
◽️۱. در دوره تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری کنونی، کاندیدای پیروز به درستی مطرح کرد که ریشه مشکلات اقتصادی در فقدان انسجام کافی سیاسی در میان بلوک های داخلی قدرت سیاسی ریشه دارد.
◽️۲. ایشان خلاء های سیاسی گوناگونی را برجسته کردند که روی اقتصاد تاثیر منفی گذاشته است. از جمله، به درستی، تاکید می کردند تا زمانی که ما (هیات حاکمه و اجزای گوناگون انتخابی و انتصابی) با خودمان دعوا داریم، مشکلات اقتصادی سر جای خود باقی خواهد ماند. تاکید کرد که نباید سفره دولت و دولتیان از دیگر مردم متفاوت باشد. اگر در جامعه فقر است، دولتیان نیز باید مزه فقر بچشند. او اعلام کرد بین ملت و دولت فاصله افتاده است و اینها باید ترمیم گردد تا با پیدا شدن حلقه های گم شده ای، اقتصاد نیز شکوفا شود.
◽️۳. تشخیص او کاملا درست بود؛ چرا که در تاریخ ایران از میان اشکال گوناگون قدرت، اولین بار قدرت سیاسی شکل گرفته است و دیگر اشکال قدرت، از جمله قدرت اقتصادی، ریشه در قدرت سیاسی دارد. در نظام دولت محور تاریخ و جامعه ایران ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی، همگی، تابعی از سازوکارهای حاکم بر ساختار سیاسی و چگونگی جریان قدرت در درون نهادها، سازمانها و خرده نظامهای سیاسی است.
◽️۴. بر اساس واقعیت نظام دولت محور ایران، ساختار سیاسی نادرست و غیرعقلانی انحصار طلب و فرصت جو، ساختار اقتصادی نادرست شکل گرفته و تداوم یافته است. بی تردید، اقتصاد رانتی، تبعیض آمیز، غیرشفاف، و دیگر کمبودهای متمرکز در ناحیه نظام اقتصادی، همگی محصول نهایی نظام سیاسی نامناسب است.
◽️۵. در مقابل این تشخیص درست کاندیدای پیروز، تشخیص نادرست آن دسته از نخبگان سیاسی قرار دارد که در ارکان گوناگون دولت (اعم از قوه مجریه و دیگر قوا و اعم از بخشهای انتخابی و انتصابی) حضور دارند. این نخبگان ریشه مشکلات اقتصادی را در خود حوزه اقتصاد جستجو می کنند و تجویز درمان را نیز از اقتصاددانان می خواهند و هرگونه دخالت در بخش سیاسی و تحول در آن بخش را هم مردود اعلام می کنند و هم در عمل اجازه ورود به تغییر در آن بخش را نمی دهند.
◽️۶. از آنجا که در نامزدهای اعلام شده برای وزارتخانه های سیاسی، غلبه با دیدگاه نخبگان پیش گفته بوده است، کاندیدای پیروز را وادار به معرفی نامزدهای نامناسب در بخش وزارتخانه های سیاسی کرده اند. کلیدی ترین وزارتخانه های مربوط به سیاست داخلی، وزارت کشور و وزارت اطلاعات است.
◽️۷. بنابر توضیحی که گذشت، بدون تغییرات بسنده در حوزه سیاسی، انتظار تحول مثبت در بخش اقتصادی، آب در هاون کوبیدن است. در این صورت، مساله این است که کاندیدای پیروز با دو نامزد معرفی شده برای دو وزارت خانه سیاسی، وزارت کشور و وزارت اطلاعات، چگونه می خواهد به تشخیص درست خود جامه عمل بپوشاند و تحولات اقتصادی مثبت را بدون تغییرات لازم سیاسی رقم بزند.
@majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت درگذشت حجت الاسلام والمسلمین سید علی حسینی شیرازی(ره)
"بسم الله الرحمن الرحیم"
"انا لله وانا الیه راجعون"
محضر مبارک حضرت آیتالله العظمی سید صادق حسینی شیرازی (دام ظله عالی)
خبر درگذشت فرزند فاضل و بزرگوارتان حضرت حجت الاسلام و المسلمین سید علی حسینی شیرازی موجب تأثر و تأسف گردید. این مصیبت را به آن مرجع عالیقدر و دیگر وابستگان تسلیت میگوئیم. از خداوند متعال برای آن مرحوم رحمت و مغفرت و حشر با ائمه اطهار علیهم السلام و برای بازماندگان صبر و اجر مسالت داریم.
سلامتی و توفیق روزافزون برای حضرتعالی آرزومندیم.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۵/۲۳
@majmaqomh
🔰سید محمد خاتمی: همه کمک کنیم که رئیسجمهور موفق به برآوردن خواست ملت شود
سيدمحمد خاتمى در واكنش به فضاى سیاسی و رسانهای ايجاد شده نسبت به فهرست پيشنهادى دکتر پزشکیان به مجلس، خواستار درک موقعیت پیچیده و خطیر کنونی و برخورد واقعبينانه و مبتنی بر اطلاعات درست و انصاف در قبال آنچه كه رخ داده و رخ خواهد داد، شد. وی خواست که همه به رئیس جمهور محترم در انجام وظایف سنگینی که دارد و عمل کردن به خواست ملت و قولهایی که داده است یاری رسانیم.
رئيس دولت اصلاحات كه روز دوشنبه در جمع مشاوران خود سخن مىگفت، تأكيد كرد: انتخاب اعضاء هيئت دولت در مجموع روند قابل فهم و طبيعى داشته است. طبعاً هر کار تازهای ممکن است اشکالاتی داشته باشد و این امر نبايد موجب ارزیابیهای شتابزده و نوميدى شود و نباید از موضع حمایت رئیس جمهوری که هنوز کار خود را شروع نکرده است به وادی انتقاد سخت و مخالفت افتاد.
سيدمحمد خاتمى واکنشهای تند را بعضاً متأثر از نارضایتیهای انباشته شده جامعه و توقعات برآمده از انتخابات و بعضاً ناشی از برخی پيشداوریها و ذهنيتهاى نادرست و بىاطلاعی از فرایند انتخاب دانست و افزود: «ما هم ضمن تأیید انتخابهای خوبی که شده است بر این باوریم که در بعضی موارد می شد خیلی بهتر عمل کرد ولی به جناب پزشکیان احترام میگذاریم و ایشان را صاحب حق در انتخاب همکارانشان میدانیم و از ایشان انتظار معجزه در هر شرایطی نداریم. طبعاً علاقهمند و خواستار آن هستیم که به وعدههایى که دادهاند پایبند باشند و انشاءالله چنین خواهد شد.
رئیس جمهوری اسبق ایران تصریح کرد: وقتى ایشان مىگويد طرح نور، طرح سياهى است، طبعاً جلوى آن خواهد ایستاد. وقتی آنچه را بر جامعه دانشگاهى و فرهیخته میگذرد نمیپسندد، میکوشد آنچه درست است و مورد پسند آنان است عملی شود. وقتی از تحقیر هنرمندان و توهین و جفا به آنها (که بسیاری از آنها از خود نهادهای رسمی فرهنگی بوده است نه نهادهای امنیتی) رنج میبرد با آن مخالفت خواهد کرد. ایشان پایبند به قول و نظر خود مبنی بر رابطه و تعامل بر اساس مصالح ملی با دنیا و رفع تحریمهاست و نیز به اصلاح در عرصه اقتصادی بخصوص آنچه به معیشت و بهداشت و امنیت مردم مربوط میشود و به توسعه توأم با عدالت میانجامد باور دارد، لذا در عمل هم پایبند خواهد بود و اینها خواستهایی است که باید از ایشان داشت.
سید محمد خاتمی خاطرنشان کرد: دولت وفاق ملى و وحدت هم رویکرد خوبی است، ولی ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند و چندین ميليون نفری كه عمدتاً از ترس اینکه زمام امور بهدست جریانی نامطلوب برای مصالح ملی و امنیت و توسعه کشور بیفتد، به ايشان رأى دادند، باید در امر وفاق و وحدت موردِ نظرِ جدّی باشند؛ نه فقط گروهها و جریانهای خاصی که پایگاه محدودی در متن جامعه دارند. وفاق ملی، ائتلاف سیاسی نیست، توجه همگانی به خواست ملت، برای تغییر و اصلاح امور است. برای پیشبرد آن حاکمیت و همه جریانهای سیاسی باید عملاً از این راهبرد حمایت کنند.
🔹وی در خاتمه تأکید کرد: اصلاحطلبان و همه خیرخواهان کشور و ملت نباید مواضع اصولى خود را برای اصلاح رویههای غلط حکمرانی از یاد ببرند و باید نگاه انتقادى و البته خیرخواهانهی خود را نسبت به دولت داشته باشند؛ ولی از هر برخورد هيجانى و غیرمنصفانه و شتابزده با مسائل که ناشی از اتکاء به دادههای نادرست و یا ناتمام و ذهنیتها و قضاوتهای پیشینی و عدم توجه به پیچیدگیهای امور و آیندهنگری است خودداری کنند. راه اصلاح راه دراز و پرفرازونشیبی است و هرگامی که در این راه برداشته شود مغتنم است.
@majmaqomh
⚡️حمایت انتقادی از دولت فعلی بهترین اولویت امروز همگان، اعم از دولت و ملت، است.
🔰بحران تضادها و تمها راه اصلاح
✍#محمود_شفیعی
◻️اکنون رئیس جمهوری، غیر منتظره و بر خلاف چینش های مهندسی شده، بر اریکه قدرت نشسته است. تا آنجا که خود او بارها تصریح کرده است که بنا نبوده او در جایگاه ریاست جمهوری قرار گیرد. او بارها حضور خود را تنها ترمیم دهنده یک شکاف خطرناک در سیاست امروز ایران توصیف کرده است که آمده بود با حضورش از تعداد قهر کنندگان بکاهد و از تعمیق فاصله دولت و ملت، به مثابه بدترین شکاف، جلوگیری کند. نه خود او و نه دیگر بلوک های قدرت، پیروزی او را نه باور داشتند و نه می خواستند.
✔️ زمانی که در دور اول انتخابات اتفاق غیرمنتظره ای پیش آمد، صورت مساله تغییر یافت. اکنون معلوم شد که خالص سازی دو نسخه متفاوت داشته و نسخه پیشگام در خط خالص سازی، مورد قبول هسته سخت و لایه زیرین نظام نبوده است. این مرحله برای خود نظام دو گزینه بین المحذورین را رقم زد: خالص سازی غیرقابل تحمل و دست برداشتن موقتی از نقشه پیشین خالص سازی
◻️مفسده متصلبانه و غیرقابل جبران گزینه اول به مراتب بیشتر از مفسده متغیر و نسبتا قابل جبران گزینه دوم تشخیص داده شد. بنابراین، تمرکز روی تن دادن مشروط به گزینه دوم به تصمیم نهایی تبدیل گشت. رئیس جمهور امروز (کاندیدای آن روز) تازه از این نقطه به بعد (بین دوره اول انتخابات تا دوره دوم انتخابات)، آن هم با یک احتمال، تصمیم گرفت برای وضعیت مابعد پیروزی خودش اندیشه کند.
✔️. رئیس جمهور بعد از پیروزی اکنون که نوبت معرفی نامزدهای وزارتخانه ها رسیده، خود را در مقابل دو گزینه ضد هم می بیند:
الف. به مصالح نظامی تن دهد که کاندیدا بودن او را مصلحت می دانستند، اما رئیس جمهور بودن او را مفسده متغیر می دانند و می خواهند او را به شبیه ترین شکل خود در آورند و با حداقل کردن مفسده وجودیش و حداکثر کردن منافع خودشان، اصل بودنش را تحمل کنند.
ب. در پی آرمان هایی باشد که با مردم ناامید و سرخورده از وضع موجود، در میان گذاشت و به امید رای نیاوردن خود، ولی آمدن بخشی از مردم به صحنه انتخابات، برای عمل به آنها تعهدات شداد و غلاظ به مردم داد و از بخت بد و بر خلاف نیتش اکنون ردای ریاست جمهوری بر تن کرده و می حواهد به وعده هایش عمل کند.
◻️ در چنین شرایط ناخواسته و بغرنجی که برایش تلخ ترین لحظه باید باشد، او کوشید گزینه ای انتخاب کند که جمع ضددین را محقق سازد! از یک طرف برای اثبات صداقتش و توجه عملی به آرمانهایش، (از جمله شایسته سالاری به جای باند سالاری، جناح سالاری، رفیق سالاری و خودی سالاری) به تشکیل شورای راهبری رو آورد تا بتواند از این راه شایستگان را به جای ناشایستگان وارد بازی سیاسی کند؛ از سوی دیگر اما می دید که اصل انتخاب شدن خودش با اراده نظام رقم خورده و نمی تواند از خواسته آن در مرحله انتخاب نامزدهای کابینه رهایی یابد. او به زعم خود با اصل مناصفه، ده عضو از خروجی شورای راهبری و نه عضو از مخالفان خود، مساله را حل کرد.
✔️. حقیقت این است که او مساله را نتوانست حل کند. وزارتخانه های کلیدی که همچون فرمان ماشین قوه مجریه اند در دست افرادی قرار گرفتند که از جنس رئیس جمهور نیستند. رئیس جمهوری که برای بحران اقتصاد امروز ایران، به درستی، عواملی سیاسی را تشخیص داده است، باید تحولات سیاسی معطوف به وفاق ملی را از راه در دست داشتن وزارتخانه های سیاسی دنبال می کرد و البته در وزارتخانه های اقتصادی می توانست شایستگان از هر گرایش سیاسی را وارد کند. اما الان، به اجبار، او وارونه عمل کرده است.
◻️با همه اوصافی که گذشت معتقدم بهترین گزینه، همچنان، حضور در انتخابات و رای به گزینه ای بود که در نهایت پیروز گشت و اکنون در هنگام انتخاب کابینه با چنین مانعی مواجه گشته و در عمل، حداقل به ظاهر، در تضاد دو اراده به سمت اراده مخالفان خود مایل گشته و مردم را پشت سر گذاشته است.
✔️ دلیل داوری فوق این است که راه عبور از دوره گذار تاریخی و دست یابی به نظامی توسعه یافته، مردم سالار، هماهنگ با هویت تاریخی جامعه ایران و رسیدن به حکمرانی خوب، تنها و تنها روی برتافتن از تندروی در مبارزه سیاسی و تداوم بخشیدن به اصلاح طلبی در معنای عام کلمه است. اگر این راه ده ها بار هم شکست بخورد، هیچ راه جایگزین بهتری در کار نیست. البته می توان در بزرگراه اصلاح خواهی به خرده راه های فراوانی دست یافت، اما از اصل شاهراه اصلاح گرایی نمی توان عبور کرد. خروج از چرخه باطل استبداد و خشونت که قرنها در تاریخ ایران به صورت خودافزاینده پایدار گشته است، بدون صبوری در اصلاح خواهی با روش درست و عقلانی، به جای روش های نادرست، خشن و غیرعقلانی، امکان پذیر نیست.
@majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت درگذشت همسر گرامی حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی
"بسمه تعالی"
"انا لله وانا الیه راجعون"
محضر مبارک حضرت آیتالله العظمی آقای حاج سید موسی شبیری زنجانی مدظله العالی
درگذشت همسر گرامیتان را خدمت حضرتعالی، آقازادگان محترم و دیگر بستگان تسلیت میگوئیم.
از خداوند متعال برای آن مومنه صالحه، علو درجات و حشر با حضرت زهرا سلام الله علیها و برای بازماندگان صبر و اجر مسالت داریم.
برای وجود مبارک آن مرجع عالیقدر سلامتی، سربلندی و توفیق روزافزون آرزومندیم.
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۵/۲۴
@majmaqomh
هدایت شده از نسیم تاریخ
پایان اقتدار، انحصار سرداران قزلباش
آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇
https://t.me/Nasim_Tarikh
آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc
آدرس کانال ایتا https://eitaa.com/Nasim_Tarikh
✍️ #رضا_احمدی
🟣 اوضاع ایران
شاه عباس در هفده سالگی به سلطنت رسید در این زمان کشور گرفتار معضلات فراوان داخلی و خارجی بود. در این زمان شاه گرفتار سرداران قزلباش است، آنها خود را وکیل شاه می دانستند و اجازه نمی دادند او در امور کشور دخالت کند. خصومت و دشمنی امرای ترکمان تا مرز جنگ داخلی رسیده بود. مسأله بعدی تهاجم خارجی بود که ازبکها هرات، مشهد و خراسان را در اشغال داشتند و تا یزد تاخت و تاز می کردند . دولت عثمانی گرجستان، ایروان، باکو و قره باغ ، تبریز، همدان، ارومیه ، بغداد و کردستان را اشغال کرده بود.
عراق عجم، در دست شاه بود. شاه دو راه در پیش روی خود می دید، یا باید تسلیم سرداران باشد تا به سرنوشت پدر و برادرش دچار گردد یا باید اقتدار پیشه کند. در این زمان سرکوبی سرداران، تضعیف نیروهای نظامی در مقابل دشمن خارجی بود. تجارب شخصی شاه از اقدامات قزلباش، چون کشتن مادر، برادرش و استیلا بر پدرش، و آلت دست قرار دادن خودش تا در مقابل پدرش قرار گیرد. حتی در زمان سلطنتش او را به حساب نمی آوردند. شاه تصمیم گرفت تا قزلباش را از قدرت حذف نماید .
🔵 قزلباش
کلاه سرخ هایی که ریش را می تراشیدند و سبیل بلندی داشتند، آنها کلاه قیفی قرمز همراه عمامه سفید بر سر می گذاشتند. و نیروی نظامی بودند که در به قدرت رساندن صفویان نقش بسزایی داشتند. عقاید غلو آمیزشیعی و قشری داشتند. قزلباش ها هفت طایفه بودند: افشارها در کهکیلویه و خراسان، قاجارها در گرگان و مازندارن و قره باغ، تکلوها در اصفهان وهمدان، رملوها در بغداد و خوزستان، شاملوها در خراسان و ذوالقدرها در فارس و استاجلوها نیز در آذربایجان و خراسان. ساکن بودند.
⚫️اقتدار سرداران
با استقرار دولت صفویه، کشور به پنجاه قسمت تقسیم و بین سرداران ایلات قزلباش تقسیم گردید. آنها این مناطق را ملک و طِلق خود می دانستند. اکنون صد سال از تشکیل دولت صفویه می گذشت و آنها هنوز به پاس زحمات گذشتگان خود توقع رانت سیاسی و اقتصادی داشتند. شاه عباس آشنایی کاملی از زیاده خواهی و استیلاگری و جنایات آنها داشت. او تصمیم گرفت آنها را از سر راه بردارد و ایران را آزاد کند.
ورود نظامیان در اقتصاد و سیاست تهدید است، شاه اسماعیل تصمیم گرفت تا آنها را از سیاست دور سازد ولی موفق نشد.
🟣 طبقه جدید
ایران به تیول قزلباشها درآمد، آنها موظف بودند، نیروی نظامی را در اختیار حکومت قرار دهند. طبقه جدید قزلباش قدرت را قبضه کردند و ایران به مملکت ایران قزلباش معروف گردید. حضور آنها تعادل اقتصادی را به هم زد و در تاریخ سیستان می خوانیم که مردم سیستان از حاکم خود «نان راتبه» داشتند، و چگونه بدست قزلباش دچار وحشت و اضطراب می شدند. امرای قزلباش املاک مردم را تصرف کردند.و آشفتگی در شهر افتاد و اوباش مسلط شدند. این وضعیت در بیشتر شهرهای ایران به اجرا در آمد. ثروت به طبقه قزلباش و بستگان آنان منتقل گردید. آنها در مالیات بدعت گذاشتند و بدین وسیله به ضبط املاک مردم پرداختند و به ثروتهای باد آورده دست یافتند.
🔵 رانت اقتصادی
قزلباش تولید و تجارت را در انحصار خود گرفت؛ آنها به سودهای بسیاری دست یافتند. در سال 952 ش، انحصار تولید صابون را از شاه تهماسب گرفتند.« عمال صابونخانه نیریز، پیه و مواد اولیه صابون را به بهای کم می خریدند و صابون را به بهای گران می فروختند و قدغن کردند که هیچ کس حق تولید و فروش آن را ندارد. هرکس اقدام کند، مجرم است.
🟢 تصمیم بزرگ
شاه عباس می خواست به خود سری و زیاده خواهی های سرداران قزلباش پایان دهد. در زمان شاه تهماسب اسرای زیادی از گرجیان، ارامنه و چرکس را به قزوین آوردند. شاه عباس تصمیم گرفت نیروی سومی را وارد قدرت کند و از فرزندان اسرای قفقازی ارتشی دائمی تشکیل دهد. ارتشیان جدید فقط به شاه وفادار بودند. تعداد آنها چهل هزاری تن بود. با این ارتش بزرگ می توانست موانع پیش رو را از میان بردارد. تشکیل ارتش دائمی، اولین گام در حذف قدرت سرداران قزلباش بود.
مهمترین تصمیم شاه در این زمان تأمین مالی ارتش دائمی بود. بدین خاطر نوع مالکیت اراضی را تغییر داد. و سپس تصمیم مهم دیگری گرفت و اراضی که درگذشته در اختیار سرداران قزلباش بود را از آنها پس گرفت و به اراضی خالصه تبدیل کرد و درآمد آن را مستقیم به خزانه شاهی واریز و برای هزینه های ارتش جدید صرف می کرد. با این اقدام، اقتدار اقتصادی سرداران قزلباش در هم شکست.
ارتش ملی تعلق قومی و ایلی نداشت و به شخص شاه وفا دار بودند. اللهوردیخان از گرجیان تازه مسلمان به فرماندهی این ارتش برگزیده شد.
#پایان_اقتدار_سرداران
🔰رویای رشد هشت درصدی
✍محمدرضا یوسفی
🔹 دولت جدید تاکید دارد که بر اساس سند چشم انداز و برنامه هفتم عمل کند. از جمله اهداف تعیین شده این برنامه، رشد 8 درصدی است. بسیاری از اقتصاددانان تحقق این نرخ را در شرایط کنونی ناممکن می دانند. پزشکیان نیز در مناظرات، تحقق آن را بدون بهبود روابط بین المللی ناممکن دانست. اما او اکنون می خواهد در چارچوب برنامه هفتم، برای تحقق رشد 8 درصدی کار کند. پرسش مهم امکان پذیری تحقق این نرخ در دوره پنج ساله برنامه هفتم است.
🔹 در همینجا باید میان رشد اقتصادی کوتاه مدت و بلندمدت تفاوت قائل شد. در کوتاه مدت ممکن است به دلایلی نرخ رشد اقتصادی بالا را تجربه کرد. به عنوان مثال، در دوران جنگ تحمیلی، بنگاه های اقتصادی به دلیل محدودیت در تامین مواد اولیه، قطعات، پایین بودن منابع ارزی و مانند آن با ظرفیت پایین فعالیت می کردند. اما در سه سال پس از جنگ، ایران نرخ رشد اقتصادی بالایی را تجربه کرد. گرچه این روند ادامه نیافت. در سال 1397 با بازگشت تحریم، روند بهبود رشد اقتصادی متوقف شده و با وقوع اپیدمی کرونا، بیشتر آسیب دید. در دوره کرونا، بنگاه های اقتصادی با ظرفیت پایین کار کرده و بسیاری از کسب و کارها آسیب دیدند. با پایان یافتن کرونا و ریاست جمهوری بایدن، درآمدهای نفتی بهبود یافت و رشد اقتصادی مثبت شد. گرچه این رشد بیشتر ناشی از درآمدهای نفتی بود. اما این نرخ با رشد 8 درصد فاصله زیادی دارد. به هر حال این رشدهای نوسانی نمی تواند به بهبود اقتصاد ایران انجامیده و توسعه را به دنبال داشته باشد.
🔹 رشد اقتصادی بالا و مستمر در بلندمدت منجر به تغییرات اساسی در اقتصاد شده، توسعه را به دنبال خواهد داشت. چین حدود سه دهه، رشد اقتصادی دو رقمی را تجربه کرد و از یک اقتصاد بسته و کشاورزی، با حدود 700 میلیون فقیر به اقتصادی باز، صنعتی و درصد بسیار اندکی از فقیران در سال 2020 رسید. متوسط نرخ رشد اقتصادی ویتنام در دهه اخیر هفت درصد بوده است. ساختار اقتصادی این کشورها در این دهه ها به دلیل تغییرات نهادی تحول پیدا کرده است.
🔹 به عنوان مثال، کشور فقیر ویتنام نزدیک به دو دهه رشد اقتصادی پایینی را تجربه می کرد. این کشور با تفکرات سوسیالیستی و ضدغربی حکومت، اقتصادی بسته، در فقر به سر می برد. حداقل 60 درصد مردم زیر خط فقر بودند. اما رهبران ویتنام از سال 1986 تصمیم گرفتند، تغییر ریل داده و توسعه را دنبال کنند. هشت سال مذاکره مستمر برای عضویت در سازمان تجارت جهانی موفقیت آمیز شد. برای تحقق اصلاحات اقتصادی و ایجاد ریل گذاری مناسب توسعه، قانون اساسی کشور تغییر یافت. دولت به وظایف سیاست گذاری پرداخت و از تمرکزگرایی دوری جست و بخش خصوصی موتور حرکتی اقتصاد شد.
🔹 بر اساس آمارهای بانک جهانی، صادرات این کشور در این تقریبا سه دهه، 100 برابر شده، متوسط درآمد این کشور 30 برابر شده، نتیجه اصلاحات ساختاری، افزایش قابل ملاحظه سطح رفاه مردم ویتنام بود. درصد فقیران نیز از 60 درصد در دهه 1980 و 45 درصد در سال 1990 به کمتر از 5 درصد در سال ۲۰۲۱ رسید.
🔹 ایران برای رشد اقتصادی بالا و مستمر نیز نیازمند تغییر ریل گذاری است. اصلاح حکمرانی کشور از طریق توسعه نگری ممکن است. مبارزه با فساد، ایجاد شفافیت در نظام تصمیم گیری و اجرا، باز شدن فضا برای ورود تدریجی همه ایرانیان به عرصه قدرت، تضمین حقوق مالکیت، دوری از تنش های داخلی، تعامل مثبت و سازنده با تمامی دنیا از مولفه های این اصلاح می باشند.
🔹 ثبات بخشی به اقتصاد، بهبود فضای کسب و کار و انگیزه زایی برای بخش مولد اقتصادی و مبارزه با بخش رانتی دلالی می تواند به بخش خصوصی این توانایی را بدهد تا موتور رشد اقتصادی کشور شود.
🔹 توسعه نیافتگی سرنوشت محتوم هیچ کشوری نیست. چین در سال 1965 جزء 25 کشور فقیر جهان بود اما اکنون دومین اقتصاد جهان است. زمانی آرژانتین جزء 25 کشور ثروتمند جهان بود اما اکنون غرق در بحران است. تغییر نگرش و به دنبال آن تغییرات نهادی لازم است. اگر این اتفاق امروز برای ایران رخ دهد، کمتر از ده سال آینده، نتایج شگرف آن ظاهر خواهد شد.
🔹 نکته مهم این است که دولت باید از این زاویه به برنامه هفتم نگاه کند و با توجه به دامنه اختیارات خویش در ساختار سیاسی ایران به بازنگری در برنامه هفتم بپردازد و برنامه اصلاحی را به مجلس ببرد. با این برنامه پراکنده، تمرکز گرا و برخی نگاه های واپس گرایانه نمی توان به رشد اقتصادی مورد نظر دست یافت.
@majmaqomh
🟣شبکههای اجتماعی: بستر اشاعهی آیینهای جدید
(بهبهانهی شیوع باور خرید در روز ۱۳ صفر)
✍محسن حسام مظاهری
🔻از چند روز پیش، در فضای شبکههای اجتماعی (به ویژه در اینستاگرام، واتساپ، تلگرام و ایتا) توسط صفحات و کانالهای فعال در حوزهی علوم غریبه و تجویز ذکر و حرز و گرهگشایی و... و سلبریتیهای فعال در این حوزه تبلیغات وسیعی با محور فضیلت خرید در روز ۱۳ صفر صورت گرفت شد و موج وسیعی از مراجعهی مردم به بازارها (بهویژه طلافروشیها) را رقم زد. این میان، برخی بازاریان نیز از فرصت پیشآمده استفاده کرده و بر باور مذکور دمیدند.
🔻طبق این باور، که امسال بهصورت فراگیر طرح شد، روز ۱۳ صفر روزی بافضیلت است که در آن هرکس برخی اشیاء خاص را با نیت برآوردهشدن حاجاتش خریداری کند، حاجتروا خواهد شد. مثلا خرید جاسوییچی با نیت خرید خانه، خرید لباس نوزادی با نیت بچهدارشدن، خرید طلا برای وسعت رزق و روزی، خرید انگشتر برای ازدواج، خرید اسباببازی برای ماشیندارشدن و خرید پارچه سبز برای شفای مریض.
🔻منشأ و خاستگاه اولیهی این باور که در مدتی کوتاه با اقبال گستردهای روبهرو شد دقیقا مشخص نیست. این احتمال وجود دارد ـ طبق موارد مشابه قبلی ـ که این یک باور عامیانهی محلی مربوط به منطقهای خاص بوده که حالا به مدد رسانهها شیوع پیدا کرده است. پدیدهای که در روند «تورم مناسک» نمونههای زیادی از آن سراغ داریم: تکثیر و اشاعهی یک رسم، باور، آیین محلی از یک منطقهی خاص مناطق دیگر. اشاعهای که در بستر شبکههای اجتماعی و رسانههای جدید با سرعتی چشمگیر و گسترهای وسیع امکانپذیر شده است.
🔻اولین مواجههی بسیاری از صاحبنظران در قبال چنین پدیدههایی، دستهبندی آنها ذیل مفهوم «خرافات و خرافهگرایی» است. درحالیکه به گمان من این تبیین کلیشهای، قدرت توضیح کامل این پدیدهها را ندارد و نیازمند چهارچوبهای تحلیلی مفهومی دیگری هستیم. چهارچوبهایی که اقبال طیفهای متنوع با گرایشهای مذهبی و خاستگاههای طبقاتی مختلف به این پدیدهها و انگیزهها و نیازهایشان را توضیح دهد. چهارچوبهایی که بتوانند همزمان موجهای خرید ۱۳ صفر و دقالباب مساجد در شب اول ربیع و... از یک سو، و توسعهی آیین سفرهی رقیه و رواج لیله الرغائب و... را از سوی دیگر و حتی رواج کریسمس و بلکفرایدی و ولنتاین را در جامعهی ایرانی سالهای اخیر توضیح دهد.
🔸پ.ن.
من از این وضعیت به «مناسکیشدن جامعهی ایرانی» تعبیر کرده و در کتاب «تورم مناسک» تلاش کردهام دلالتهای اجتماعی بروز آن در سالهای اخیر را توضیح دهم.
@majmaqomh
✔️تشبه به کفار در تعطیلی شنبه و جمهوریت نظام!
✍عبدالرحیم سلیمانی
◻️امام علی ع:
" حاکم ، امین خداوند است در زمین؛ و بر پاى دارنده عدالت در شهرها و میان بندگان خداست؛و بازدارندهاى از جانب پروردگار است در زمین "( تصنیف غررالحکم، ص ۳۴۱).
در خبرها آمده بود که مجلس طرح تعطیلی شنبه را تصویب کرده و شورای نگهبان آن را به خاطر مغایرت با شرع رد کرده است. گفته شده که علت این مغایرت مسئله " تشبه به کفار" است چراکه شنبه روز تعطیلی یهودیان است. در این رابطه نکاتی عرض میشود:
📍یکم؛ همانطور که از فرمایش امام علیع برمیآید حکومت امانت الهی در دست حاکم است و همچنین آن حضرت در جای دیگر فرموده که حکومت مال مردم است و به هرکس بخواهند میدهند( آیتالله سبحانی، مسائلجدیدکلامی، ص۶۲۹). پس حکومت امانت خدا و مردم در دست حاکم است و امین باید مصلحت را در نظر بگیرد و الا در امانت خیانت کرده است. اگر تعطیلی شنبه مصلحت است و مصلحت بودن آن را کارشناسان تشخیص دادهاند باید پذیرفته شود.
📍دوم؛ تعطیلی روزها یا عدم آن یک امر کاملا عرفی و قراردادی است و ربطی به شرع ندارد . اینکه در کشور ما جمعه تعطیل است ربطی به دین ندارد و بلکه در قرآن مجید اشاره به عدم تعطیلی آن شده چون در سوره جمعه آمده که موقعی که در روز جمعه ندای نماز بلند شد تجارت را رها کنید و بعد از آن ادامه دهید. پس اگر کارشناسان تشخیص دادند که سهشنبه بهجای جمعه تعطیل باشد هیچ ربطی به شرع ندارد.
📍سوم؛ فرض کنیم که کارشناسان تشخیص دادهاند که تعطیلی شنبه بهجای جمعه، و نه در کنار جمعه ، برای مملکت مصلحت است یا ضرورت دارد؛ آیا ما باید بهخاطر اینکه پیروان دین دیگری با ۱۵ میلیون پیرو شنبه را تعطیل میکنند دست از مصلحت یا ضرورت ملت خود برداریم؟!!! این نهایت کجفهمی و بلکه نفهمی دین و شریعت است و گوینده آن فرسنگها با روح دین و شریعت فاصله دارد تا چه رسد به اینکه فقیه خوانده شود!
📍چهارم؛ فرض کنیم که پیروان دین دیگری یک رسم پسندیده یا نیکو دارند. آیا ما باید از این رسم اجتناب کنیم که مشابه آنها نشویم یا اینکه رسم نیکو را کنار بگذاریم که شبیه آنان نگردیم؟! لطفا بیخردی خود را به دین خردمندانه تحمیل نکنید! چگونه اسلام رسوم نیکوی عرب جاهلیت را تایید کرد؟ چگونه روایات ما اعیادی مانند نوروز را تایید کردهاند؟ پس اینکه فرمودهاند حکمت را حتی از مشرک و منافق بگیرید چه میشود. امان از دین بسیار بزرگ و زیبایی که در مغزهای کوچک و سلیقههای بسیار کج کسانی که عمر خود را در تحصیل شبهعلمهای غیر مفید ، و بلکه مضر، گذراندهاند، نمیگنجد!
📍پنجم؛ مرحوم آیتالله خمینی گفتند جمهوری به همان معنایی که همه جا ، ازجمله فرانسه، جمهوری است. بدون تردید جمهوری مدرن یک محصول غربی و بیشتر مربوط به جهان مسیحیت است. آیا جمهوریت نظام تشبه به کفار نیست؟ آیا سیستم رایگیری و پارلمان و کابینه و...... در آیات و روایات آمده است؟ کاش بیشتر شبیه کفار میشدیم و تفکیک قوا و احزاب آزاد و مطبوعات آزاد و بسیاری چیزهای ارزشمند دیگر را هم از آنان میگرفتیم و البته از رسوم ناپسند آنان اجتناب میکردیم!
@majmaqomh
🔰گردشگرانه شدن مناسک: زائر یا گردشگر!
✍مهراب صادقنیا
◻️ سالها پیش در شهر رم این شانس را داشتم که کلیسای تاریخی و مهم سنتپیتر را از نزدیک ببینم. وقتی وارد ساختمان کلیسا شدم، گردشگران زیادی را دیدم که سرخوش از حضور در یک بنای پررمز و راز مذهبی عکس یادگاری میگرفتند و با دقت، در و دیوار کلیسا را ورانداز میکردند. آنها بیتوجه به آداب زیارت و احتمالا جنبههای روحی و معنوی کلیسای سنتپیتر، خویشخوشانه به دنبال کسب تجربههای شادیبخش بودند و تلاش داشتند تا اوقات فراغت خود را با تماشای یک بنای پرآوازهی مذهبی پر کنند. در ظاهر حرکات این گردشگران نزدیکی به امر قدسی و یا تجربه مقدس و یا چیزی شبیه آن پیدا نبود آنها میخواستند به اندازهی پولی که هزینه کردهاند از این بنای تاریخی لذت ببرند.
◻️ همزمان در بخشهای جلویی کلیسا جماعتی از زائران مشغول نیایش بودند و یک کشیش داشت به زبان ایتالیایی آنها را موعظه میکرد. مسئولان کلیسا نیایشکنندگان را با نردههای آهنی و چند نفر نگهبان از گردشگران جدا کرده بودند. گویی پذیرفته بودند که این دو گروه را باید از مزاحمت یکدیگر در امان داشت. به اصرار و با پافشاری اجازه گرفتم تا خود را به جمع زائران برسانم. آنجا گروهی از باورمندان مسیحی بر نیمکتهای چوبی نشسته بودند و به موعظههای کشیش گوش میدادند. چندان متوجه سخنان کشیش نمیشدم( به زبان ایتالیایی سخن میگفت) ولی از حرکات سر و صورت شنوندگان معلوم بود که از محتوای سخنرانی خوششان آمده است. آنجا خبری از کنجکاویهای گردشگران نبود؛ همه خیلی ساکت و با تمرکز جای خود نشسته بودند.
◻️ آنچه من میدیدم واقعیت آشکار دو عمل اجتماعی قرن بیست و یکم بود که در یک مکان انجام میشدند. دو کنشی که اگر چه شانه به شانه و به هم نزدیکاند، ولی هنوز باید میانشان نرده کشید و آنها را از هم جدا کرد. جهان جدید، ادیان گوناگون را با چالش گردشگرانه شدن مناسکشان روبرو کرده است. کنجکاوی گردشگرانه بر تجربهی امر قدسی چیره شده و آن را تهدید میکند. اوضاع زیارت در این میان، به دلیل آنکه با جابجایی و سفر همراه است، پیچیدهتر است. در جهان امروز مرز میان زیارت و گردشگری چنان باریک و تُرد شده است که به سختی بتوان زائر را از گردشگر تمییز داد.
@majmaqomh
▪️پیام تسلیت مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت درگذشت مادر گرامی استاد محسن غرویان
"بسم الله ارحمن الرحیم"
"انا لله و انا الیه راجعون"
استاد گرامی حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب آقای محسن غرویان
درگذشت امالشهید، مادر گرامی حضرتعالی را تسلیت میگوئیم. از خدواند باری تعالی برای آن مومنه صالحه علو درجات و غفران الهی و برای حضرتعالی و دیگر بازماندگان صبر و اجر مسئلت داریم.
سلامتی و توفیق روزافزون برای حضرتعالی آرزومندیم.
مجمع مدرسین و ممحققین حوزه علمیه قم
۱۴۰۳/۵/۳۱
@majmaqomh
#اطلاعرسانی
🔸گفتارهایی درباره اسلام رحمانی- عقلانی
🎤دکتر #عبدالرحیم_سلیمانی
📍جلسه پنجاهم و پنجم: بررسی معنای اسلامی بودن قوانین در اصل چهارم قانون اساسی
⏱زمان : شنبه ۳ شهریور ۱۴۰۳، ساعت ۱۸
🏛مکان: قم خیابان صفائیه کوچه ۳۹ پلاک ۳۹
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
#اسلام_رحمانی_عقلانی
@majmaqomh
✔️ملاک موفقیت نظام، معيشت مردم و میزان رعایت حقوق انسانها است!
✍عبدالرحیم سلیمانی
◻️امام علی ع:
" أحسَنُ المُلوكِ حالاً مَن حَسُنَ عَيشُ النّاسِ في عَيشِهِ ، و عَمَّ رعِيَّتَهُ بعَدلِهِ ؛ نكوحالترينِ شاهان، كسى است كه معیشت و زندگی مردم در روزگار او خوب باشد و عدالتش همه ملتش را دربرگیرد."(تصنیف غررالحکم، ص۳۴۰).
مقامات نظام سخن از فتح قله موفقیت به میان میآورند و گاهی شعار داده میشود که زود است که ما به یک قدرت جهانی تبدیل شویم و دشمنان ما سقوط کنند و ..... ما در همه زمینهها رشد چشمگیر داشتهایم و .....
اما ملاک موفقیت یک نظام چیست؟ امام علیع در سخنی که صدر نوشته به آن مزین گردید ملاک را دو چیز قرار میدهد یکی سطح معيشت مردم و دیگر میزان گستردگی عدالت و رعایت حقوق انسانها. این دو معیار چیزی نیست که بتوان مخفی کرد و مردم را در آن فریب داد . اینها جلو چشم مردم هستند و مردم با تمام وجود آن را لمس میکنند.
ما در صنعت موشک رشد داشتهایم و گفته میشود در فناوری هستهای پیشرفتهایی داشتهایم. اما در این امور کره شمالی بیش از ما پیشرفت داشته و ژاپن هیچ پیشرفتی نداشته است. اما معيشت مردم و حقوق انسانها چگونه است؟ درست برعکس است و ژاپن در قله است و کره شمالی پائینتر از سطح دریا!
◻️سخن این نیست که نباید موشک داشته باشیم. سخن این است که موشک برای امنیت و حفظ جان مردم است. اما این وقتی ارزش دارد که مردم غذا و دارو و امکانات دیگر داشته باشند و از گرسنگی و بیماری و مانند آن نمیرند. رشد باید متوازن باشد. آنچه جلو چشم مردم است این است که ما از مونتاژ پیکان به مونتاژ پراید رسیدهایم که البته همین اتومبیل اسلامی! که شهادت را تسریع میکند، به قیمتی است که خرید آن برای بسیاری از مردم مشکل است.
◻️وضعیت معيشت مردم بسیار اسفناک است و ما فقط برای هرسال نامی انتخاب میکنیم که خود این نامگذاری نه تنها هیچ مشکلی را حل نمیکند بلکه هزینه سنگینی بر دوش مردم میگذارد تا در سطح شهر درباره آن تبلیغ شود.
لطفا کاری با سعادت اخروی مردم نداشته باشید که یک امر فردی است و در هرجای دنیا خود فرد میتواند خویشتن را رستگار کند. شما فقط دنیای مردم را آباد کنید و برای توجیه ناتوانیها و ناشایستگیها و نابخردیهای خود توجیه الاهیاتی مانند آزمایش و صبر نیاورید.
◻️دنیا به حق به وضعیت حقوق بشر در کشور ما اعتراض دارد. شما حقوق اقلیتها و منتقدان و معترضان و مخالفان را هرگز رعایت نمیکنید و به راحتی از حربه اعدام و زندان و حصر و ایجاد محدودیت و اخراج از کار و فشارهای دیگر استفاده میکنید. شما جمهوریت نظام را از بین بردهاید و حق تعیین سرنوشت را بهکلی از انسانها سلب کردهاید. شما به هیچیک از حقوقی که همین قانون اساسی برای مردم قائل شده پایبند نیستید.
به هر حال نظام کنونی ما در دو ملاکی که امام علیع برای موفقیت یک نظام بیان میکند کاملا ناموفق بوده و کشور و مردم از این دو جهت وضعیت بسیار اسفناکی را متحمل میشوند.
@majmaqomh
✔️معرفی یک نقد منصفانه
✍#محمد_اسفندیاری
◾️میدانیم که از مرتضی مطهری، بزرگترین اسلامشناس عصر حاضر، کتابی ارزنده با عنوان حماسهٔ حسینی منتشر شده است. این کتاب شامل متن سخنرانیها و برخی از یادداشتهای او است که پس از شهادتش به چاپ رسید و او مجال نیافت تا متن آن سخنرانیها را بازبینی کند و یادداشتهایش را به صورت مقاله یا کتاب درآورد. با اینکه کتاب حاضر دهها بار چاپ شده و بسیاری آن را پسندیدهاند، لغزشهایی فراوان در آن یافت میشود. نعمتالله صالحی نجفآبادی که سالها در موضوع نهضت امام حسین (ع) تحقیق کرده است، کتابی در نقد آن با عنوان نگاهی به حماسهٔ حسینی استاد مطهری نوشت که میتواند سرمشقی باشد هم برای یک نقد جدّی، و هم یک نقد منصفانه. صالحی در این نقد هیچ کوتاهی نورزیده و بدون مداهنه و لکنت قلم، در بیش از چهارصد صفحه، یکایک اشتباهات مطهری را نشان داده است. اما مهمتر اینکه از مسیر انصاف خارج نشده و اخلاق نقد را رعایت کرده و نقد و انصاف را به هم آمیخته است.
◽️صالحی نخستین کسی است که باب نقد بر مطهری را گشود و حتی تا مدتها پس از او کسی شجاعت نداشت تا نقدی بر مطهری بنویسد. نقد بر مطهری ضمن اینکه نقد بر اسلامشناسی بزرگ بود، نقد بر جمهوری اسلامی نیز تلقی میشد که او را ایدئولوگ حکومت میشمرد. بدین رو کتاب صالحی به محض چاپ در سال ۱۳۷۰، بیدرنگ توقیف شد و اجازهٔ پخش نیافت تا اینکه پس از گذشت ده سال منتشر شد.نقد صالحی بدون نیش قلم است، و بلکه بسیار مؤدّبانه. او بارها از مطهری با عنوان «استاد»، «استاد عالیقدر»، «استاد شهید»، «شهید سعید» و «شهید مطهری» نام برده و با عباراتی چون «رضوان الله علیه» و «طاب ثراه» دعایش کرده است. در آغاز این اثر، ذیل عنوان «اهداء کتاب» میخوانیم: «این نقد خالصانه را که بر حماسهٔ حسینی استاد مطهری ـ رضوان الله علیه ـ نوشتهام، همراه با احترام فراوان به خود آن شهید سعید اهدا میکنم که آن بزرگوار بر لزوم نقد بعضی از مطالبی که پیرامون قیام امام حسین (ع) گفته میشود، تأکید فراوان داشتند و این نوشته پاسخ مثبتی است به خواستهٔ بهحقّ آن استاد که یادش گرامی باد.»
◾️مهمتر از ادب نقد صالحی، انصاف او در نقد است. یک نمونهٔ انصاف او، که بارها در کتاب مشاهده میکنیم، این است که همواره برای مطهری عذر آورده و گفته است اگر او در جایی چیزی گفته و در جای دیگر خلاف آن، معذور بوده است. از باب نمونه گفته است نوشتههای عالمان به دو بخش تقسیم میشود: یک بخش نوشتههای تحقیقی است که آخرین نظر علمی آنان را منعکس میکند و خودشان از آنها دفاع میکنند. بخش دیگر یادداشتهای ابتدایی است که بهسرعت نوشتهاند و گذشتهاند و باید دوباره به آنها رجوع کنند تا اصلاح و تکمیل شود. کتاب حماسهٔ حسینی، از جمله، شامل این گونه یادداشتهای ابتدایی مطهری است و او مجال نیافت تا دوباره آنها را بخواند و اصلاح کند.
◽️مطهری در جایی از کتاب حماسهٔ حسینی گفته است که مردم کوفه «دوازده هزار نامه» به امام حسین (ع) نوشتند، ولی در جایی دیگر از همین کتاب «حدود هجده هزار نامه» و «حدود بیست هزار نامه» گفته است. صالحی در توجیه این تناقضات گفته است گاه مطهری مطلبی را فرموده و در جای دیگر خلاف آن را فرموده است؛ از آن رو که نوشتارها و گفتارهای او با فاصلهٔ زمانی طولانی بوده است و هنگامی که چیزی میگفت، به خاطر نداشت که چند سال پیش خلاف آن را گفته بود. افزون بر این، طبیعی است که انسان متفکّر و پژوهشگر مطالبی مختلف در یک موضوع بگوید. اختلافات و تناقضاتی که در کتاب مطهری وجود دارد ناشی از اجتهاد و تحرّک علمی و فکری او است که هر اجتهاد جدید، اجتهاد سابق را نقض و نفی میکند.
▪️صالحی بیش از چهارصد صفحه نقد بر کتاب مطهری نوشت و به اتّکای تخصّص خود در بارهٔ نهضت امام حسین (ع) و با آن باریکبینی خاص خود، خطاهای بسیاری از مطهری را عیان کرد، ولی ذرّهای از ادب و انصاف فاصله نگرفت. چنین نقدی، که هم جدّی باشد و هم منصفانه، بیمانند یا کممانند است./مجله حیات معنوی/
@majmaqomh