مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
🔳بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم بهمناسبت شهادت یحیی سنوار بسمه تعال
🔰حماس و راه حل دو کشوری
✍#مجید_مرادی
🔺روزنامه کیهان یک جمله آخر پیام تسلیت مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت شهادت یحیی سنوار را بهانه دشنام گویی نسنجیده و کینه توزانهای کرد که عادت روزانه این جریده بیپرواست. احتمالا عصبانیت کیهان بیشتر از این است که دهانش را از دشنام گویی به پزشکیان بستهاند و از این رو به یقه گرفتن از مجمع محققین و مدرسین حوزه هم رضایت داده است.
🔺راه حل دو کشوری مدت هاست که مورد قبول حماس واقع شده و اخیرا خلیل الحیه که اکنون یکی از نامزدهای جانشینی یحیی سنوار است در مصاحبه ای به صراحت از این راه حل حمایت کرد. خلیل ضمن پذیرش ایده آتش بس طولانی مدت با اسرائیل گفته است در صورت تشکیل دولت مستقل فلسطینی در مرزهای ۱۹۶۷ این جنبش اسلحه خود را بر زمین خواهد گذاشت و به حزبی سیاسی تبدیل خواهد شد.
قال القيادي البارز في حماس، خليل الحية، لوكالة أسوشيتد برس، إن الحركة الفلسطينية المسلحة "ستتخلى عن أسلحتها وتتحول إلى حزب سياسي، إذا أقيمت دولة فلسطينية مستقلة على حدود عام 1967".
🔺این متن سخنان یکی از رهبران بلندپایه حماس است که بازگشت به مرزهای ۱۹۶۷ را نقطه پایان نزاع میداند و حتی تعهد به خلع سلاح حماس میدهد.
با این حال آیا معقول است اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم که شماری از عالمان دلسوز و آگاه هستند از این رهبر حماس هم فلسطینیتر باشند؟!
🔺 برادر کیهان اگر میدانست که اکنون اسرائیل در صدد نابودی دولت محمود عباس در رام الله و حذف فلسطین از جغرافیای زمین است شاید درمییافت که بیانیه مجمع محققین بسیار هوشمندانه نوشته شده است.
https://t.me/K_MjM
@majmaqomh
🟣خلاف شرع و عقل بودن جنگ با عالم
⚡️#آیتالله_سید_محمدعلی_ایازی (عضو شورای مرکزی مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم) در ارزیابی سخنان حجتالاسلام و المسلمین سیدمحمدمهدی میرباقری که گفتند: «برای رسیدن به آرمان الهی اگر نصف عالم هم کشته شوند، اشکالی ندارد» و اینکه آیا این اندیشه و تفکر با فرهنگ قرآن کریم و سیره پیامبر موافقت دارد یا نه، اظهاراتی را به این قرار بیان کرد:
📍 اهمیت حفظ جان انسانها
... قرآن کریم، جان انسانها را بسیار با اهمیت میشمارد. معتقد است مرگ یک نفر در نظام هستی بدون استحقاق مانند مرگ همه جامعه است.... قرآن کریم بارها سخن از مذمت قتل کرده و جهاد اسلامی برای کشورگشایی و مهمیزکشیدن مردم نیست.
🏷جنگ فقط برای رفع ظلم
در هر مبارزهای باید شرایط و موقعیت آن سنجیده و سپس کار انجام شود. بنابراین این طور نیست که بگویم مردم کشته شوند؛ زیرا ما میخواهیم به هرقیمتی به مقصدمان برسیم. این اصلا معنا ندارد.
قرآن کریم هم پس از آنکه مسلمانان شرایط دفاع منطقی و معقول داشتند آیه نازل شد: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْۚ » یعنی الان به شما اجازه داده میشود. در موارد دیگر باز میگوید به همان اندازه که آنها ستم کردند، شما حق دفاع دارید.
📍 دفاعی بودن جنگهای پیامبر(ص)
در ۲۷ سریه و ۹ غزوۀ پیامبر(ص) فقط ۱۵۳ نفر کشته شدند. با توجه به آنکه آن جنگها، دفاعی و تحمیلی بوده و مدینه را تهدید می کردند، و به آنان حمله میکردند، تمام سعی پیامبر (ص) این بود که جنگها با حداقل تلفات همراه باشد.
🏷 دنبال جنگ نبودن امام حسین(ع)
در قصه عاشورا اینطور نبود که امام حسین (ع) میخواست جنگ کند. اتفاقا امام حسین ( ع) به دنبال آن بود که جنگی درنگیرد. ... امام حسین (ع) تمام تلاش خود را کرد که جنگی رخ ندهد.
📍 مخالفت امام سجاد(ع) با جنگ
در واقعه حره ... خدمت حضرت امام سجاد (ع) رسیدند گفتند آیا شما اجازه میدهید ما در مقابل لشگر یزید بایستیم، مقاومت کرده و بجنگیم؟ که امام سجاد (ع) فرمودند کاری که شما میکنید باعث قتل و کشتار مردم بی گناه میشود....
🏷جنگ به قیمت نابودی کشور
بنابراین اینطور نیست که ما به قیمت از بین رفتن سرمایههای ملی، نابودی اقتصاد و توسعه کشور، فقیر و ضعیف کردن مردم و کشته شدن افراد بی گناه جایز باشد جنگ کنیم.
این تفکر صحیح نیست که جان مردم را بذل و بخشش کرده و وضعیت کشور را به گروگان چنین نابسامانی دربیاورند. امروز شرایط فقر، فلاکت و عقب ماندگی ما نسبت به کشورهای منطقه به شکلی است که جامعه را ناراحت کرده است.
چگونه کسانی که در رفاه زندگی میکنند، به خودشان اجازه میدهند برای مردمی که برای اولویتهای زندگی، غذا، دارو و مسکن با مشکل مواجه هستند، این چنین راحت نسخه بپیچند....
📍جنگ بدون حق انتخاب مردم
این طور نیست که بگوییم یک تفکر و فکری داریم که در عالم بدون حق انتخاب و اختیار افراد اجازه داریم در حق دیگران اعمال کنیم هرچند که مردم کشته شوند.
✔️اینکه انسان برای رسیدن به هدف و آرمان خود، صبر، استقامت و پایمردی داشته باشد، در این حرفی نیست؛ اما این صبر و مقاومت در قالب یک منطق برنامهریزی شده و محاسبه شدهای است که بر اساس انتخاب افراد و آرای مردم مبتنی باشد؛ یعنی مردم آن را بخواهند؛ اما اینکه کسی از طرف اکثریت مردم صحبت کند و ادعا کند که برای رسیدن به آرمان الهی اگر نصف عالم هم کشته شوند، میارزد، از کیسه خلیفه جان مردم را بخشیدن است.
✔️ما در سیره قرآن کریم یا پیامبر (ص) چنین تفکری نداریم که کسی بیاید و از طرف مردم تصمیم بگیرد. پیامبر (ص) تا زمانی که مردم با او بیعت نکردند، رهبری آنان را قبول نکرد. امیرالمونین تا زمانی که مردم با او بیعت نکردند، خلافت را قبول نکرد. بنابراین رضایت و آرای مردم خیلی مهم است.
✔️آیا مردمی که در این وضعیت اقتصادی و تحمل سختیها زندگی میکنند، رضایت دادند که فردی از طرف آنها بخواهد شریانهای اقتصادی را نابود کند؟ در کدام رفراندوم یا رأیگیری مردم آمدهاند که ما میخواهیم تحریمها باشد، عقب ماندگی باشد و همینطور در وضعیت جنگی باشیم؟ اگر مردم رأی داده باشند، بله این حق است؛ اما در کجا چنین موضوعی ثابت شده و در چنین وضعیتی مورد قبول و پذیرش اکثریت قرار گرفته است؟ مردم از این وضعیت فقر، بیکاری و معیشت اقتصادی ناراحت هستند.
@majmaqomh
🔰در نقد تئوریزه کردن "کشته شدنِ نصف عالَم"!
✍️#هادی_سروش
🔸متاسفانه تئوریزه کردنِ "خشونت و خون" گریبانِ برخی تئوری پردازان را رها نمیکند!
و تاسف بیشتر این است که درتئوری پردازی "خشونت و خون" تمسک به کلام امام خمینی میکنند!!
یک عضو محترم مجلس خبرگان که برای "اندیشه سازی" تلاش وافری دارد جدیدا گفته است؛ "اگر نصف عالَم کشته شوند ، برای رسیدنِ بمقصد می ارزد." و سپس استناد به کلام امام راحل میکند که در این مسیر گرچه همه بسیجی ها را دار زنند و زنان را اسیر کنند!
گرچه این سخن ایشان و مشابه آن است که تندروهای ایدئولوژی را انرژی میدهد و به استحکامِ پایگاه تندروی منتهی میشود! ولی از پایه و اساس مورد نقد است.
🔸نقدِ اساس سخن ایشان در این است که این ایدئولوژی و اندیشه، با منطق وحی ناساگاز است و قطعا مردود است.
اگر مبنای وحی که در قرآن و سنت و سیره رسول الله (ص) و ائمه طاهرین (ع) متبلور است بر صِرفِ کشتن و شده شدن برای رسیدن به مقصد است ، به سوالات زیر باید پاسخ دهید؛
اولا ؛ چرا قرآن در همان مقام کشتن و کشته شدن که محط جنگ و مبارزه است فرمود : "الصلح خیر" (نساء، آیه ۱۲۸) ؟!
و ثانیا ؛ چرا در قرآن ؛ شرائط و زمینه فریب از سوی دشمن در پیشنهادِ صلح در میدانِ جنگ ، قبول صلح بر جنگ ترجیح داده شده است ؟!(انفال آیه ۶۲)
و ثالثا ؛ چرا پیامبر رحمت با وجود آمادگی اصحاب یکسال قبل از فتح مکه با صلح حدیبیه ، با جنگ و خشونت و خون کار مشرکین و کفار را تمام نکرد؟!
و نیز ؛ چرا امام حسن مجتبی (ع) با دشمنِ کیان اسلام یعنی معاویه صلح کرد و در بیانات مختلف علتِ صلح خود را "حفظ خون" معرفی کرد؟!
🔸و نهایتا این بزرگوار بفرماید؛ اگر کشتنِ نصفِ عالَم برای رسیدن به مقصد ممدوح و درست است ، چرا امام عصر (عج) ظهور و قیام نمیکند تا با "کشتن نصف عالَم و یا همه عالَم" (معاذالله) ، به جهان ؛ عدل را ارائه کند؟!
مشکل این چنین تفکراتِ افراطی در این است که همه چیز را در مقوله جنگ و مبارزه و کشته و کشتار را میبینند! ولی از حقوق و اخلاق و حراست از زندگی آرام مردم و از همه مهمتر ؛ "حفاظت از خون" را عمدا و یا سهوا مورد غفلت و ندیدن قرار میدهند!
سخنی که این عضو رسانه ایِ مجلس خبرگان از امام در گفت و گوی تلویزیونی خود نقل میکند بعد از اینکه در الفاظ رعایت امانت داری نکرده ، منتهی به تحریف مفاد کلام امام خمینی نیز شده است!!
سخن امام بزرگوار طبق آنچه در صحیفه آمده در مورد لزوم استقامت در مقابل هجوم و تجاوز نظامی به مرزهای کشور اسلامی و ایستادگی در برابر تجاوز است گرچه به قیمت خون دادن باشد و بعد آن مقدمات طولانی در نامه خویش تصریح میکند؛
"مگر بیش از این است که فرزندان عزیز اسلام ناب محمدی در سراسر جهان بر چوبههایدار میروند؟ مگر بیش از این است که زنان و فرزندان خردسال حزب الله در جهان به اسارت گرفته میشوند؟" (صحیفه امام ، ج ۲۱ ص۲۲۸)
کجای این سخن ، درابطه با خشونت و خون برای رسیدنِ به مقصد است؟!
🔸اگر سخن و راه امام راحل؛ ایستادگی به هر قیمتی بوده و به تعبیرِ این چهره تلویزیونی مجلس خبرگان ؛ "کشته شدنِ نصف عالَم" بوده ! ، چرا امام خمینی در میانه جنگ ، بعد از آزادی خرمشهر در حالی که دست برتری نسبت به دشمن متجاوز داشت، پیشنهاد به خاتمه جنگ دادند؟!
و مهمتر ؛ اگر طبق مدعای ایشان ، مبنای امام بر کشته شدنِ همه بسیجی های عالَم بود ، چرا بعد از استفاده رژیم بعث از سلاح های شیمیایی ، از کشته شدنِ "نصف عالَم!" صرف نظر کردند و قطعنامه آتش بس را مطرح و امضاء نمودند؟!
امام خمینی ما با آنچه این حضرات میگویند تفاوتِ ماهوی دارد! امام ما چنین میگفت:
"شما کاری نکنید که مردم از شما بترسند. شما کاری بکنید که مردم به شما متوجه بشوند. شما کاری بکنید که مردم مَحبّت به شما بکنند؛ پشتیبان شما باشند." (صحیفه امام؛ ج ۸، ص ۳۷۲)
پس بهتر است؛ این اعاظم ِ سیاست ورزی در حوزه دینی که موید به برخی تاییداتِ رسانه ای هستند، از استنادِ ناقص به گفتار امام بزرگوار دست برداشته تا اذهان جامعه و جوانان به امام بیش از این تخریب نشود!
🔸اجازه دهید به این روحانی مورد احترامِ جدیِ بخشی از حاکمیت پیشنهاد نمایم که برای تئوریزه کردنِ "تشکیل جامعه جهانی نوین" و یا "نظم نوین جهان اسلام" با خشونت و خون ! به کلماتی از سخنان مانند مرحوم آیت الله مصباح تمسک بفرمایند. چرا که هم همسویی ایدئولوژیک و سیاست ورزی دارند ، و هم شواهدی بر تایید این سنخِ از تئوپردازیِ ها را میتوان از آثار ایشان ارائه نمود.
@majmaqomh
🟣«دین و دینداری در جهان معاصر»
🎙#رضا_بابایی
🏷در دینشناسی دو مسیر وجود دارد: مسیر نخست، حرکت از دین به سوی انسان و جامعه است و مسیر دوم از از انسان و جامعه به سوی دین. در مسیر اول، ما در متون دینی و ادبیات و تاریخ دین، گشتوگذار میکنیم و متناسب با ماهیت فرهنگی و زاویۀ دید خود، سرشار از باورها، فتاوا، اولویتها، حساسیتها و دغدغههایی خاص میشویم و سپس آنها را به انسان و جامعه عرضه و گاه دیکته میکنیم. این مسیر، راهی است که دینشناسی سنتی حوزوی و الازهری تا کنون پیموده است.
🏷راه و روش دوم این است که نخست یا همزمان، در انسان و رنجهای او بنگریم و کاستیهای دردآور جامعه را ببینیم و سپس به سراغ دین برویم تا برای آن دردها و رنجها درمانی بیابیم. این دو مسیر، دو گونه دستگاه الهیاتی و دو گونه نظام عقیدتی با اولویتها و حساسیتهای خاص خود پدید میآورد؛ بهویژه در قلمرو شریعت.
🏷در نظام عقیدتی و فتواسازی اول، دین مسئولیتی در برابر انسان و جامعه ندارد بلکه تعهد او به فهمی است که از راه مطالعۀ متون یافته و همان را حکم خدا میشمارد. مسیر دوم میکوشد که باری از دوش انسان بردارد و گرهی از کار فروبستۀ او بگشاید و تعهد به خدا را در خدمت به انسان در این دنیای سرشار از درد و رنج و ناکامی میبیند.
جهان معاصر، به دلیل تفاوتهای بنیادین و مفهومی با جهان سنت، نهاد دین را به معنای نخست، چندان پذیرا نیست.
🏷دین و هنر و فلسفه و علوم انسانی در جهان معاصر، آن اندازه که در کاستن از دردها و رنجهای انسان معاصر توفیق دارد، از امکان حضور نهادینه و ساختارمند برخوردار است؛ وگرنه باید به حیات گلخانهای و در ییلاقات روستایی بسنده کند. بهراحتی نیز میتوان نشان داد که روش و سیرۀ انبیایی، پیوستگی بیشتری با مسیر دوم دارد تا مسیر نخست.
🔸ویژه برنامه تعزیت آفتاب_ 2 آبانماه 1397
به همت : کانون فرهنگی امام حسین(ع) – میرنشانه – کاشان
@majmaqomh
📝#محمدتقی_فاضل_میبدی:
📍حمله متجاوزانه اسرائیل و حمله تروریستی از هر نگاهی محکوم است. سفاکی و خون ریزی تا کی؟
🌐@majmaqomh
آیت الله ایازی در گفت و گو با دیدارنیوز:
🔹محکومیت حمله رژیم متجاوز اسرائیل به ایران
🔹برخی تسویه حساب ها با مجمع به دلیل حمایت از پزشکیان است
🔹پیشنهاد پذیرش تشکیل دو دولت موضع دولت سیزدهم هم بود/دیدارنیوز
🔻جهت مشاهده متن و ویدیوی کامل مصاحبه کلیک کنید
#دیدار_نیوز
@didarnews1| @didarnewsir
🌐https://t.me/majmaqomh
🔰دلایل آیت الله سید محمد علی ایازی در حمایت از تشکیل دو دولت فلسطینی و اسرائیلی
✍جعفر نکونام ۵ آبان 1403
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم اخیراً بیانیهای را منتشر کرده که در آن، علاوه بر محکوم کردن اقدامات جنایتکارانۀ اخیر اسرائیل اعلام کرده است که «تنها راهحل برونرفت از بحران، بازگشت رژیم صهیونیستی به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین است».
اما پس از انتشار این بیانیه، حجةالاسلام مجتهدزاده، عضو بسیج اساتید حوزۀ علمیۀ قم، خواستار انحلال تشکل اصلاحطلب مجمع شده است، همچنین سعید جلیلی این مجمع را جعلی خوانده است که میخواهد در مقابل جامعه مدرسین قم قد علم کند و حسین شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان نیز مواضع این مجمع را همسو با اسرائیلیها دانسته است.
خبرنگار دیدهبان در این زمینه با آیت الله سید محمدعلی ایازی عضو مجمع مصاحبهای کرده است که گزیدۀ بیانات ایشان در دفاع از گزینۀ تشکیل دو دولت از این قرار است:
1️⃣ حمایت نظام بین الملل از تشکیل دو دولت
باید واقعبین بود و واقعبینانه جهان اطراف را دید و در باره آن سخن گفت. جهان براساس آمال ما پیش نمیرود، لذا ما با زبان نظام بینالمللی و در مقام احتجاج صحبت کنیم. سازمان ملل به تشکیل دو دولت برای حل مخاصمه رأی داده است.
2️⃣ حمایت دولت شهید رئیسی از تشکیل دو دولت
مرحوم امیرعبدالهیان، وزیر خارجه دولت سیزدهم هم به آن رأی مثبت داده است. این سیاست جمهوری اسلامی است. دولت قبلی در سازمان ملل، بازگشت به مرزهای پیش از ۱۹۶۷ را امضا کرده است، ما هم به همان معتقدیم. به نظر ما، آن موضع قابل دفاع بود.
3️⃣ حمایت رهبران حماس از تشکیل دو دولت
رهبران حماس هم درباره بازگشت به مرزهای پیش از ۱۹۶۷ و در واقع پذیرش دو دولتی سخن گفتهاند که براساس آن، قدس نیز پایتخت فلسطین خواهد شد.
4️⃣ حمایت رهبری از عرف بین المللی
چرا رهبری ضرورت برگزاری انتخابات را در تعیین دولت مطرح کردند؟ چرا بیان نکردند که اسرائیل تحت هیچ شرایطی مورد پذیرش نیست؟
برای این که با زبان قابل قبول عرف بینالمللی با جهان سخن میگویند و از قواعد سیاسی حاکم بر نظام بینالمللی استفاده میکنند.
5️⃣ محکومیت اقدامات جنایتکارانۀ اسرائیل
ما هم اسرائیل را غده سرطانی میدانیم و این را میدانیم که اسرائیل سالهاست به حقوق انسانی و قوانین بینالمللی پایبند نبوده است....
منتها ما معتقدیم باید این مشکلات را با منطق عقلایی و با زبان مناسب خودش در نظام بینالمللی حل کرد.
6️⃣ تشکیل دو دولت بیهزینهترین گزینه برای کشور
ما در یک موقعیت بسیار خطیر، حساس و تنشآلودی هستیم و خطر جنگ به شدت ایران را تهدید میکند. در این بیانیه تمام راههایی که بتواند تنش و زمینههای فشار، سختی و مشکلات موجود در میان مردم را کاهش دهد، مد نظر ما بوده است.
ما معتقد نیستیم که برای رسیدن به هدف، این که نصف دنیا هم کشته شوند، اشکالی ندارد.
آیا واقعا شعاردهندگان بهظاهر دغدغهمند، درکی از بحران و مشکلات اقتصادی، مالی، فقر، فلاکت و عقبماندگیهای دیگر جامعه دارند؟
اینکه بر طبل جنگ بکوبیم و شعارهای پوچ و بیمعنا بدهیم و بر ملت هزینه تحمیل کنیم، هنر نیست. این افراد در آمال خود غوطهورند و فکر مردم را نمیکنند و برایشان حتی اگر نصف دنیا هم کشته شوند، اهمیتی ندارد.
مجمع مدرسین چنین ادعاها و شعارهایی را درست نمیداند. سخن ما این است که اگر ناچار به جنگ هستیم، باید با عزت و همبستگی و همراهی همه مردم باشد. البته ما به دنبال صلح با عزت هستیم. این افرادی که این روزها با زبان تند به ما حرفهای ناگفتنی میزنند، ... متوجه نیستند که بیش از یک دهه تحریم چه بلایی سر کشور آورده است، شاید هم برایشان مهم نیست، همانطور که برای رسیدن به آمالشان کشته شدن نیمی از مردم جهان نیز مهم نیست.
اینان طرفدار رئیسجمهوری بودند که قطعنامههای علیه ایران را ورق پاره میدانست و امروز معلوم شد که این نادانیها چه بلایی بر سر کشور وارد کرده است.
7️⃣ منطق، نه هیاهو و توهین و اتهامزنی
ما در موضعگیریهای خود با تکیه بر ارزشهای دینی و واقعنگری به دنبال تحقق منافع ملی هستیم. اگر افراد یا گروههایی مواضع ما را نمیپسندند، به جای توهین، اتهامزنی، جنجال به پا کردن وهای و هوی، با ما وارد گفتوگو و مباحثه شوند.
مطمئن باشند اگر توانستند ما را قانع کنند، ما حرف خود را پس خواهیم گرفت. ولی مطمئن باشید با جنجالآفرینی و با حمله به دفتر مجمع و شعارنویسیهای مضحک، نمیتوانند موضع عقلانی، ارزشی و در راستای منافع ملی ما را تغییر دهند.
آنان براداران دینی ما هستند و مناسب است از روشهای دینی یعنی مجادله احسن برای پیشبرد دیدگاهایشان بهره ببرند. از تندروی و هتاکی دوری کنند. این روش اخلاقی و دینی نیست.
🌐https://t.me/majmaqomh
#معرفی_کتاب
📘عنوان کتاب: «دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی» /نویسنده :محمدرضا بیات
🖊#علی_علیزاده
💠آیا دین به زندگی ما معنا میدهد؟
معنای زندگی در دو قرن و نیم اخیر برای طیف گستردهای از انسانها در مغربزمین به یک مسأله تبدیل شده است. ارائه نظریهای درخور و قابل دفاع درباره معنای زندگی، از دغدغههای اساسی فیلسوفان تحلیلی در چند دهه اخیر بوده است. کتاب «دین و معنای زندگی در فلسفه تحلیلی» در سال 1390توسط انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب ، در ۲۴۰ صفحه به چاپ رسیده و تابحال دوبار تجدید چاپ گردیده است.
🔻کتاب حاضر ضمن توضیح کوششهای این فیلسوفان در این زمینه، به رویکردها و نظریههای معنای زندگی پرداخته است و در نقد و بررسی آنها نیز از دیدگاههای فیلسوفان و متکلمان مسلمان بهره برده شده است.
🔻در کتاب حاضر کوشیده شده است تا توصیف نسبتا کاملی از رویکردها و نظریههای معنای زندگی و شیوه مواجهه فیلسوفان تحلیلی با آنها ارائه شود. در بازار نشر ایران، عمده کتابهای موجود در حوزه «فلسفه دین» و «معنای زندگی» ترجمهای بوده و کتابهای تالیفی از این دست، کمتر به چشم میخورند. نویسنده در این کتاب بدون آنکه در دام اطناب بیفتد، آراء اندیشمندان و صاحبنظران بسیاری را بررسی کرده است. شیوه به کار رفته در کتاب حاضر، چنان که از عنوان آن نیز برمیآید، تحلیلی است. مخاطب در این شیوه معمولا با تقسیمبندیهای متعددی مواجه میشود. حسن این شیوه این است که دارای دقت زیادی است اما در عینحال باید دانست که مطالعهی چنین کتابی توجه و تمرکز بیشتری را میطلبد.
💠ساختار کتاب
کتاب پیشرو مشتمل بر سه فصل است:
📍فصل اول: مقدمات
مطالبی که در فصل اول به آن پرداخته شده است، عبارتند از:
ارائه تصویری روشن از معنای زندگی به کمک ایضاح مفاهیم اساسی و تفکیک تقریرهای گوناگون آن.
نظریهپردازی در حوزه معنای زندگی و نقد نظریات رقیب.
توضیح روش معرفتشناختی اتخاذشده که عبارت است از توسل به شهود انسانی برای ایضاح مفاهیم و ابداع نظریات گوناگون.
برشمردن ویژگیهای این روش، از جمله استفاده از شیوه استدلال بهترین تبیین.
بررسی چرایی تبدیلشدن معنای زندگی به یک مسأله در میان فیلسوفان. (تا پیش از قرن بیستم چنین بحثی در میان فیلسوفان مطرح نبوده است.)
معرفی دو رویکرد در پاسخ به مسأله معنای زندگی که عبارتند از:
✔️الف. رویکرد استیس : استیس معتقد بود معنای زندگی همان هدف زندگی است. مطابق دیدگاه او از بین رفتن علت غایی و هدف زندگی در ساحت علوم تجربی، سبب شد تا انسان در زیستن خویش نیز دچار بیمعنایی شود.
✔️ب. رویکرد لندو آیدو: آیدو بر این باور بود که افول ارزشها، سکولاریزم و برچیدهشدن ساحت قدسی از زندگی انسانها مهمترین علل بیمعناشدن زندگی انسانها هستند.
تأکید بر این نکته که فیلسوفان باید بههرحال به این مساله بپردازند، حتی اگر پیداشدن چنین مسألهای ریشهای منطقی نداشته باشد.
📍فصل دوم: فیلسوفان تحلیلی و معنای زندگی
در فصل دوم بیشتر به مقدمات لازم جهت ورود به بحث پرداخته میشود. مباحث مطرحشده در این فصل عبارتند از:
🔸ایضاح دو مفهوم «معنا» و «زندگی» و در نهایت تبیین ترکیب «معنای زندگی»: در کتاب پیشرو معانی متعددی برای «معنا» ذکر شده است که از این میان سه معنا تناسب بیشتری با بحث دارد:
الف. هدف زندگی.
ب. ارزش زندگی.
ج. کارکرد زندگی.
از این میان، به معنای «ارزش زندگی» بیش از سایر معانی پرداخته شده است؛ معنایی که عمده نظریات نیز بر اساس آن پیگرفته شدهاند.
معرفی رویکردی که در کتاب حاضر به آن پرداخته شده است که عبارت است از بیان تقریرهای هنجاری از دیدگاه سوم شخص و جزءنگرانه. در این دیدگاه گفته میشود که معناداربودن زندگی ناظر به رفتارها یا تجربیات خاص است که به ما اجازه میدهد تا معنای زندگی را به تمام آن انتساب بدهیم. از طرفی نگاه ما، هنجاری است به این معنا که در پی «بایدها» و «نبایدها» و توصیهها هستیم و نه توصیف زندگیهای معنادار. (گویا مولف بررسی رویکرد توصیفی را کاری روانشناختی – ونه فلسفی – میداند.).
🔸«دیدگاه سوم شخص» نیز به این معنا است که ما باید به عنوان ناظر بیرونی در مقام توصیه بربیاییم. در مقابل، برخی معتقدند که برای معناداربودن یک زندگی باید تمام اجزای آن به طور کلی دارای معنا باشند.
📍فصل سوم: رویکردها و نظریههای معنای زندگی
در نهایت در فصل سوم به بررسی رویکردها و نظریهها پرداخته میشود.
📎پیوند به متن کامل معرفی کتاب
🌐https://t.me/majmaqomh
⚡️عده ای اندک هر رطب و یابسی بر دهانشان آمد علیه مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم به زبان آوردند.
بسمه تعالی
محضر مبارک آیت الله ناظم زاده
سلام علکیم
چند روزی است که بعضی افراد و کانال های اینترنتی نام حضرت عالی را بین اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم ذکر کرده و پیرامون بیانیه ای که مجمع درباره نظریه دوکشوری اسرائیل ـ فلسطین صادر کرده اند، به توهین و بازخواست پرداخته اند.
نظر جناب عالی در این باره چیست؟
🔖جواب:
سلامعلیکم
اینجانب با احترامی که به اعضای مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم _ که همگی از فضلای حوزه و خدمتگزار اسلام و نظامند _ داشته و دارم، ولی حدود هفت سال است از این مجمع استعفا داده ام و هیچ گونه مداخله ای در بیانیه های این مجمع محترم نداشته و حتی اطلاعی هم ندارم.
در اینجا از فرصت استفاده می کنم و به عنوان یک روحانی و برادر بزرگتر و در راستای فرمان الهی تواصی به حق : "و تواصوا بالحق" به کسانی که لباس روحانیت به تن دارند و شاید از آزادی بدون مسئولیت برخوردارند عرض می کنم که اگر فردی یا گروهی نطریه و دیدگاهی در مسائل سیاسی و غیره دارند که بانظر شما سازگار نیست، آیا بهتر نیست مباحث را به شیوه جدال احسن به بحث و گفتگو بگذارید:"و جادلهم باللتی هی احسن". این روش هم مشروع است و هم رویه تمام عقلای عالم و دانشمندان و عالمان حوزه های علمیه در طول تاریخ بوده است.
اما در این مورد اخیر، آیا درست است که شما افرادی را متهم می کنید که سالهای طولانی است عضو مجمع نیستند. تعدادی از افرادی را هم که نام برده شده، مدت هاست از دنیا رفته اند. بعضی هم طبق اطلاعی که دارم، مدت هاست بیمار و در خانه بستری هستند.
شما که لباس روحانیت برتن دارید و سالها در حوزه بوده اید، درست است قلم بردارید و چشم بسته جمعی را که در جریان موضوع مورد بحث شما نبوده اند متهم کنید؟! این هشدار قرآن را بشنوید که:« لاتقف ما لیس لک به علم ان السمع و البصر و الفواد کل اولئک کان عنه مسولا».
شما که با آیات نذیر و بشیر قرآن آشنایید با این برخوردهای نسنجیده چه جوابی دارید؟!
فاجعه بارتر در مسیر راهپیمایی مردم قم بعد از نماز جمعه که علیه اسرائیل برپا شده بود، حدود ۳۰ نفر خانم و جوان و بعضی افراد مسن از آن انبوه جمعیت به طرف محل مجمع مدرسین و محققین سرازیر می شوند و هر رطب و یابسی بر دهانشان می آید به زبان جاری می کنند. زشت تر آن که در غروب همان روز جمعه، چند نفر ناشناس شیشه های درب را شکسته و فرار می کنند.
آیا این رفتارها شرعی و قانونی است؟ آیا ساختمانی که متعلق به بیت المال است باید تخریب شود؟!
سخنم در این جهت با کسانی است که این برنامه های ناصواب را سامان می دهند. که البته ان شاءالله این رفتارها و تهمت ها مورد رضایت هیچیک از مسئولین نیست.
خوب است در این شرایط بحرانی و مشکلات دولت و ملت، به جای تفرقه انداختن، باهم همدلی داشته باشیم که رضای خدا و خلق خداست.
و السلام علی عبادالله الصالحین
حوزه علمیه قم
سید اصغر ناظم زاده
۶ آبان ۱۴۰۳
فریادِ درون (سید محمد ناظمزاده)
@smnazemzadeh
🌐https://t.me/majmaqomh
🔰7 نکته درباره بیانیه مجمع مدرسین ؛ تایید مرز 67 فلسطین ، تایید اسرائیل نیست
📝#رضا_غبیشاوی
🔖 - مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در بیانیه اخیر خود نوشته است :" این مجمع، بازگشت این رژیم [ رژیم صهیونیستی / اسرائیل] به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین را راهحل برون رفت از این بحران میداند".
این بند با انتقاداتی روبه رو شد. به همراه این انتقادات، مطالب و ادعاهای نادرستی هم ارائه شد. فارغ از تایید یا رد این بند از بیانیه و راه حل مطرح شده ، این نکته ها قابل بیان هستند:
📍نکته اول: مرزهای 67 به معنی کرانه باختری، غزه و بخش شرقی شهر قدس (بیت المقدس / اورشلیم) است. سازمان ملل و اروپا حضور ارتش اسراییل در این سه منطقه را اشغال می دانند. تشکیل دولت فلسطین در مرزهای ۶۷ به معنی به رسمیت شناختن اسرائیل نیست بلکه تنها اشاره به مرزهای دولت و کشور فلسطین است که هنوز عضو سازمان ملل متحد نشده است.
◽️فلسطین در مرزهای ۶۷ ، مطالبه و خواسته دولت رسمی فلسطین (تشکیلات خودگردان به ریاست محمود عباس) هم هست. همان دولتی که از سوی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان دولت قانونی فلسطین به رسمیت شناخته شده و سفارت فلسطین در تهران نیز به سفیر آن سپرده شده است. در واقع دولت فلسطین معتقد به مرزهای 67 برای خود است اما دولت ایران قائل به بیشتر از این مرزها یعنی سراسر مرزهای فلسطین تاریخی است. مرزهای فلسطین تاریخی به معنی کل مرزهای اسرائیل به علاوه مرزهای 67 است.
◽️ضمن اینکه همه کشورهای جهان از جمله کشورهای عربی و اسلامی به جز ایران، خواستار برپایی دولت / کشور مستقل فلسطین درمرزهای 1967 هستند. علاوه بر این، جمهوری اسلامی ایران بارها در مجامع بین المللی و در راس آن، سازمان ملل، به تشکیل فلسطین در مرز ۶۷ رای مثبت داده است گرچه از نظر تهران فلسطین باید در سراسر مرزهای تاریخی این سرزمین شکل بگیرد. مرزهایی که هم اکنون شامل مرزهای اسرائیل نیز می شود.
📍نکته دوم : در این بیانیه هیچ اشاره ای به راه حل دو دولتی یا دو کشوری نشده است. اشاره به تشکیل کشور فلسطین در مرز ۶۷ ارتباطی با ایجاد کشور اسرائیل یا راه حل دو دولتی یا به رسمیت شناختن کشور و دولت اسرائیل ندارد.
📍نکته سوم : حماس و رهبران آن موافق برپایی دولت مستقل فلسطین در مرزهای 67 در آینده و ایده دو کشوری (برپای فلسطین در مرزهای 67 در کنار به رسمیت شناختن کشور و دولت اسرائیل ) هستند اما در حال حاضر، کل سرزمین تاریخی فلسطین را سرزمین اشغالی می دانند.
آخرین بار هم خلیل الحیه عضو کادر رهبری حماس به صراحت گفت اگر فلسطین در مرز۶۷ تشکیل شود و ارتش اسرائیل هم به مرزهای ۶۷ عقب نشینی کند و به اشغال خاک فلسطین پایان دهد حماس نیز سلاح را به زمین می گذارد و شاخه نظامی خود را منحل می کند چرا که دلیلی برای وجود آن نخواهد داشت زیرا اشغال فلسطین به پایان رسیده است.
📍نکته چهارم : توصیف مرزهای قانونی برای مرزهای 1967 برای فلسطین، اشاره به جایگاه این مرز در حقوق بین الملل است. هم اکنون این مرز از سوی سازمان ملل متحد و مصوبات شورای امنیت این سازمان و دولت فلسطین به رسمیت شناخته می شود. برهمین اساس است که سازمان ملل متحد ، اروپا و امریکا، حضور ارتش اسرائیل در خارج از مرزهای 1967 را اشغالگری اسرائیل در سرزمین های فلسطینی می دانند.
📍نکته پنجم : تشکیل دولت فلسطین در مرزهای 1967 خواسته دولت فلسطین است که ایران نیز این دولت را به رسمیت می شناسد. دولت فعلی اسرائیل، تشکیل دولت فلسطین در مرزهای 67 را قبول نمی کند. در کل جهان، به جز ایران و اسرائیل، همه کشورهای جهان تشکیل دولت فلسطین در مرزهای 67 را مطالبه و تایید می کنند.
کابینه فعلی اسرائیل مخالف برپایی دولت مستقل فلسطین است و دولت ایران هم خواستار برپایی دولت فلسطین در سراسر سرزمین تاریخی فلسطین (مرزهای فعلی اسرائیل + مرزهای 67) است.
📍نکته ششم : دولت اسرائیل، با اشغال سرزمین های فلسطین شکل گرفت؛ عضو سازمان ملل متحد شد؛ گسترش یافت و به مرزهای کنونی رسیده است. وجب به وجب آن چیزی که هم اکنون به عنوان دولت اسرائیل و مرزهای اسرائیل شناخته می شود ازطریق اشغالگری، خون ریزی،جنگ و درگیری مسلحانه و با منطق زور اسلحه به دست آمده است. به رسمیت شناختن مرزهای 67 به عنوان تایید و مشروعیت بخشی به اشغالگری نیست.
📍نکته هفتم : هر دولتی در جهان در برابر موضوعات مختلف، موضع گیری های مشخص ومعین دارد. اصرار بر اینکه همه تشکل ها و گروه ها در یک کشور، موضع دولت را تکرار کنند نه ممکن است و نه شدنی. ضمن اینکه با تنوع دیدگاه ها و نظرات جامعه نیز در تضاد است.
🔸مرزهای 1967 با رنگ سبز کم رنگ و پررنگ مشخص شده اند:کرانه باختری + غزه + بخش شرقی شهر قدس (اورشلیم)
منبع: عصر ایران
🌐https://t.me/majmaqomh
🔖#بیانیه
🔰بیانیه مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه در محکومیت تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران
أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَٰتَلُونَ بِأَنَّهُمۡ ظُلِمُواْۚ وَ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ نَصۡرِهِمۡ لَقَدِيرٌ (سوره حج آیه ۳۹)
◻️رژیم اشغالگر قدس سالهاست که مردم فلسطین را قتلعام و از خانه و کاشانه خود آواره کرده است. این رژیم از بدو تاسیس تاکنون همواره در حال تجاوز، تخریب و کشتار بیگناهان بوده و از غزه تا لبنان را معرکه جنگ و خونریزی خود قرار داده تا عرصه تجاوزگریهای خود را گسترش دهد.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران همیشه مدافع مردم مظلوم و آواره فلسطین و لبنان بوده و در این راه، تلاش خود را برای جلوگیری از تجاوزات این رژیم غاصب به کار گرفته است.
روشن است که جمهوری اسلامی ایران برای رژیم صهیونیستی و کشورهای حامی او، دشمن تلقی شود و به خود اجازه دهند تا در این سرزمین با همکاری عوامل نفوذی خود دست به ترور و تخریب بزنند.
◻️مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، تجاوز این رژیم سفاک را به آسمان ایران که خلاف قوانین بینالمللی است، محکوم میکند و به خانوادههای نظامیانی که در راه دفاع از این مرز و بوم به شهادت رسیدند، تسلیت میگوید.
همچنین ترور تعدادی از اعضای نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران در منطقه تفتان استان سیستان و بلوچستان به دست عوامل مزدور رژیم صهیونیستی را محکوم میکنیم و شهادت این عزیزان را نیز به خانوادههای آنان تسلیت میگوئیم.
"مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم"
۱۴۰۳/۸/۶
@majmaqomh
#کتاب_امروز
📙کورش یا ذوالقرنین قرآن و تورات
📝نویسنده: #مولانا_ابوالکلام_آزاد
📍مترجم: مسلم زمانی و علیاصغر قهرمانی مقبل _ انتشارات نشر نی
🔖مسئلهی «ذوالقرنین» موضوع پیچیدهای است که از دیرباز مورخان و مفسران را سرگشته و سردرگم کرده است. این نام در کتاب مقدس و قرآن کریم آمده است؛ قرآن کریم او را یکی از پادشاهان کهن میداند و از وی به نیکی یاد میکند. حال، پرسش این است که این پادشاه کیست، نامش از کجا بر زبانها افتاده، برای چه چنین لقب شگفتآوری گرفته، و چه اندیشهای پشت این لقب بوده است؟
🔖 آیا در حقیقت پادشاهی با این لقب وجود داشته است؛ یا ماجرای او صرفاً افسانهای از افسانههای پیشینیان است؟ در طول تاریخ پاسخهای متفاوتی به این پرسش داده شده و مصداقهای متعددی برای این لقب معرفی شده است. در سدهی معاصر، مولانا ابوالکلام آزاد، متفکر بزرگ هند، با مستندات تاریخی، کورش را مصداق ذوالقرنینِ مذکور در قرآن و تورات میداند و به این پرسش تاریخی پاسخی مستدل میدهد؛ نظریهای که مفسر بزرگی چون علامه طباطبائی نیز آن را پذیرفته است.
https://eitaa.com/majmaqomh