eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
363 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
برای دیدن روی تو ناله ها دارم خوشم اگر چه غریبم ولی تو را دارم تمام سوز دل من ز ناله های شماست ز درد هجر تو سوز ی در این صدا دارم گدائی در این خانه آبروی من است به نام توست اگر ذره ای بها دارم به نامۀ عملم نیست جز گناه گناه... ولی به وقت سخن کوهی ادعا دارم الا امیر سحر ای مسافر صحرا امید وصل تو را بین هر دعا دارم به کام خویش چشیدم غم جدایی را نشان رحمتی از یار آشنا دارم مرا میان قنوت سحر مَبر از یاد که احتیاج شدیدی بر این دعا دارم به آه نیمه شب تو قسم عنایت توست اگر زبان مناجات با خدا دارم بیا و نامه اعمالِ من مرور نکن که بر جبین عرق شرم از شما دارم بدست خود بده خرج زیارت ما را هوای بوسه ای از خاک کربلا دارم قاسم نعمتی
پشت درب خانه ات بر خاک، صورت می کشم تا که تحویلم بگیری، از تو منت می کشم بندگان مخلصت آماده ی مهمانی اند آن قدر خالی است دستانم، خجالت می کشم غفلتم باعث شد از چشمت بیافتم با گناه هر چه خواری می کشم از دست غفلت می کشم کور خوانده نفسِ اماره، دلم دست علی است هرچه هم باشم مگر دست از ولایت می کشم؟! با ولای مرتضی آقای این عالم شدم بی علی یک لحظه هم باشم، حقارت می کشم دور ماندم از وطن، از صحن ایوان نجف یاد انگور ضریحش، آهِ حسرت می کشم تا که چشمم تر شود یاد لب خشک حسین جای سرمه، بر دو چشمم خاک تربت می کشم دور از هیئت شدن یعنی نفس تنگیِ من زیر این پرچم، نفس، آرام و راحت می کشم یک توسل بر رقیه حاجتم را می دهد بی خودی گاهی پیِ حاجت، ریاضت می کشم دیده ای بابا مرا؟! همراه عمه های خود... در سنین کودکی درد اسارت می کشم چند جای استخوان های نحیفم له شده هر تکانی می خورد جسمم، مشقت می کشم چند روزی می شود چیزی نگفتم با کسی من خجالت از سخن گفتن به لکنت، می کشم محمدجواد شیرازی
آمده عبد گنهکار، بگو می بخشی با دلی زار و گرفتار، بگو می بخشی چشم امید مرا تار نکن یا الله باز هم حضرت غفار، بگو می بخشی کار ما را نگذاری تو به آن آخر وقت اولین لحظه ی دیدار، بگو می بخشی با بدهکار خودت باز مدارا کن، آه طلبت را به بدهکار، بگو می بخشی تا که آب از سر من رد نشده کاری کن مثل آن توبه ی هر بار، بگو می بخشی من خودم آمده ام، فاش بگویم خجلم سر به زیر آمدم ای یار، بگو می بخشی دم افطار فقط یاد لب عطشانم به همان روضه ی افطار، بگو می بخشی قسمت می دهم اینبار به عباس علی به دو تا دست علمدار، بگو می بخشی وحید محمدی
چه بهتر است ببخشم به لطف و احسانم چگونـه جسـم ضعیـف تو را بسـوزانم؟ اگـر تـو خالـق خـود را خـدا نمـی‌دانی منم خـدا و تـو را عبـد خویش می‌دانم شـرار قهـر مرا آب بحـر، کـافی نیست مگـر ز اشک تـو آبی بـر آن بیفشـانم تو غافلـی و مـرا لحظـه‌ای نمی‌خوانی بیا منم که تو را سوی خویش می‌خوانم هـزاربـار شـدم از تـو خشمگیـن امّـا تـو کیستـی کـه ز تـو انتقـام بستانم؟ به عزتم قسم ار سـوی مـن بیـایی باز تو را ز لطف در آغـوش خویش بنشانم ز بس که اشک تو را دوست دارم، از رحمت بلا دهم کـه تـو را لحظـه‌ای بگریانم هـزاربـار گنـه کـرده‌ای بیـا یک‌بار بگـو:الـه مـن العفـو مـن پشیمانم ز سال‌ها گنهت بگذرم به یک العفو ببخشم و به تو ثابت کنم که رحمانم اگـرچـه از همه آلوده‌تر بوَد «میثم» به ذات اقـدسم او را ز در نمـی‌رانم استاد حاج غلامرضا سازگار
من مناجات و نوای سحری می خواهم از گنه خسته و حال دگری می خواهم دست من خالی اگر چه ، تو کریمی اما از تو لطف و کرم بیشتری می خواهم تا که در حلقه ی عشاق ، تو راهم بدهی ناله های شب و اشک سحری می خواهم تا که خاموش کنم آتش سوزان ز گناه آه سردِ دل و چشمانِ تری می خواهم تا که این کوه گناهم همه سوزد یک آن جلوه ی دلبر صاحب نظری می خواهم به گدایان حرم اذن دخولی بدهید بهر اعمالِ بَدَم برگ قبولی بدهید قصه ی جرم من و بخشش تو طولانی است قصه ی توبه ی صد باره و بد پیمانی است هر چه تو ساخته ای ، شد ز گناهم ویران از تو آبادی و از من همگی ویرانی است گفته ای منتظر آمدنت می مانم انتظار تو به برگشتن من طولانی است عاشق و منتظر بنده ی خود هستی تو ای خدا عشق تو بر بنده عجب نورانی است با تو بودن همه خوشبختی و عشق است و کمال بی تو بودن همه سرگشتگی و حیرانی است حال، من آمده ام توبه ی جانانه کنم رویِ دل سوی تو ای یارِ کریمانه کنم دستِ خالی ز پیِ لطف خدا آمده ام به امید کرم و جود و عطا آمده ام همه سرمایه ی من فقر و نداری من است من فقیرم به همین دستِ دعا آمده ام صحنه ی رزم و جهاد است ، جهادِ با نفس به سِلاحی که بود اشک و بُکا آمده ام منم آن بنده ی آلوده و شرمنده ی تو که پشیمان شده از جرم و خطا آمده ام گرچه نالایق و غرق گناهم اما به امید حرم کرببلا آمده ام اولین باب بهشتِ عرفایی تو حسین بهترین راه رسیدن به خدایی تو حسین محمد مبشری
روزه‌داران مؤمنین آماده! من ماه خدایم ماه روزه، ماه قرآن، ماه تسبیح و دعایم ماه حق، ماه نبی، ماه علی مرتضایم ماه خیل انبیاء و اتقیا و اوصیایم تا رساند بر همه عالم پیامم را محمد خوانده از آغاز شهر الله نامم را محمد من گرامی ماه عفو و رحمت پروردگارم روزه‌داران الهی را همه باغ و بهارم باشد از شعبان امیرالمؤمنین چشم انتظارم در دل شب انس‌ها با حضرت صدیقه دارم تا سحر گه بی قرار چشم گریان حسینم هر شب و هر روز محو صوت قرآن حسینم دامن سجاده گردد بزم اُنس یار با من چشم مشتاقان بوَد تا صبحدم بیدار با من نور بخشد شمع جمع محفل دادار با من انس می‌گیرند مردان خدا بسیار با من از نسیم آید سرود نغمۀ روح الامینم همدم اشک و مناجات امیرالمؤمنینم لحظه‌ها تسبیح و، خوابِ روزه‌دارانم عبادت روزهایم روزهای صدق و اخلاص و ارادت یوسف زهرا حسن در نیمه‌ام یابد ولادت وز قدوم مادر زهرا مرا باشد سعادت روزه‌داران را دهـم از سـاغر قـرآن حلاوت ای خوشا آنکس که در من می‌کند قرآن تلاوت ای خوشا آنکس که قدر لیلةالقدرم بداند ای خوشا آنکس که اشک و معرفت در من فشاند ای خوشا آنکس که شب‌ها تا سحر بیدار ماند در دل شب افتتاح و جوشن و بوحمزه خواند من همان ظرف عنایات خداوند کریمم روح می‌بخشد دعای یا علیُّ یا عظیمم وای بر آنکس که در من حق نیامرزد گناهش یا نگردد شسته از اشک شبی روی سیاهش آنچنان باشد که حق محروم سازد از نگاهش در مه رحمت بوَد آغوش شیطان، جایگاهش توشه‌ای با خود نیارد تا خدا از او پذیرد می‌سزد از غصه در عید صیام من بمیرد خوش به حال آنکه در من دامن دلبر بگیرد در عروج خویشتن از زهد و تقوا پر بگیرد در دل شب‌های قدرم نیز قرآن سر بگیرد روی در محراب کوفه، دامن حیدر بگیرد ای خوش آنکو پرکند از اشک چشم نازنین را تـا بشویـد فرق خـونین امیـرالمـؤمنین را ای خوش آنکو در معاصی، احترام از من بگیرد با دهان روزه‌اش هر روز، کام از من بگیرد دامن وصل خدا را در صیام از من بگیرد در عبادت رفعت و شأن و مقام از من بگیرد من همانا سفرۀ مهمانی ذات خدایم با تمام انبیاء از صبح خلقت آشنایم «میثم» از هر لحظۀ من فیض‌ها گردد نصیبت روزه، دارو، ذکر، درمان، ذات حق گردد طبیبت هست دامان تو هر شب دامن وصل حبیبت هر نفس باشد دعای یـا حبیب یـا مجیبت دوستت دارد خدا، گر تو خدا را دوست داری صرف کن اوقات خود در روزه و شب‌ زنده‌داری استاد حاج غلامرضا سازگار @majmaozakerine
بوی ملکوت، بوی عرفان آمد گلبانگ خوش رحیم و رحمان آمد گلعطر فرشته منتشر شد در خاک ای دل شدگان! بهار قرآن آمد آمد رمضان و حال خوبی دارم سرسبزم و اعتدال خوبی دارم پرواز ، پرنده ، بال و پر ، آزادی ... من مطمئنم ، خیال خوبی دارم ماه رمضان و شوق شب بیداری از بودنِ بی تو، هر نَفس بیزاری تنگ است دلم برای «یارب! العفو» تنگ است خدا دلم برایت، آری آمد رمضان، مُفسّرِ «احسان» باش همسایه ی غربت تهیدستان باش در شهر بساط عشق را برپا کن در فکر دل شکسته ی انسان باش آمد رمضان ، هَلا ! ز عادت برخیز گل کرد سپیده ی سعادت ، برخیز همپای سحر، به سمت بیداری رو ای بنده ی تن! ز خواب غفلت برخیز آمد رمضان و سفره ها رنگین تر دنیا به مذاق ما و من شیرین تر از کوچه صدای سائلی می آید انگار شدست گوش مان سنگین تر ! یک ماه اگرچه آب و نان شد تعطیل بر سفره، ضیافت دهان شد تعطیل تعطیل نشد بساط دنیاداری هر چند که دکه ی جهان شد تعطیل ! در مکتب روزه ، روی من پا بگذار بر جلوه فروشی بدن ، پا بگذار از خواهش َنفس خود بزن بیرون تو بر فرصت اهرمن شدن پا بگذار هر چند که روزه معرفت آواز است آیینه ی فطرت است و انسان ساز است شک نیست ، فقط ریاضتی جسمانی ست وقتی که دهان نفسِ انسان باز است ماه رمضان و سفره ی افطاری هنگام سحر ، َنفَس َنفَس ، بیداری از روزه اگر همین َقدَر می فهمی مصداق ریاضت است و خود آزاری ! آمد رمضان و دست بابا خالی ست از شادی روزه ، قلب سارا خالی ست شرم ست نصیب سفره ی ما ، زیرا افطار و سحر ، ز نان و خرما خالی ست ! ای کاش به راز عشق پی می بردیم در بندگی خدا، مَحَک می خوردیم ماه رمضان به شیوه ی حیدر ما اندوه دلِ گرسنه را می خوردیم ! ما شیعه ی حیدریم و غافل از او بر سیره ی دیگریم و غافل از او دنیا َنسبیم و عافیت آبادیم با َنفس برادریم و غافل از او ! حال دل خویش را کمی بهتر کن ماه رمضان ، به نان و خرما سر کن با غربت سفره‌های خالی بنشین افطار و سحر، به شیوه ی حیدر کن ماه رمضان ، شروع « حّوِل حال » ست روی دل ما ، تبسمی از بال ست همبال فرشته ها شدن آسان ست در ماه خدا ، که سیب شیطان کال ست در فصل سحر نشسته ام، خوشحالم از ظلمت تن گسسته ام، خوشحالم آمد رمضان و همنشین نورم از فتنه ی َنفس رسته ام، خوشحالم بی روی تو، ماه رمضانم ...؟ هرگز وارستگی از هر دو جهانم ...؟ هرگز بی جلوه ی آفتاب روی ماهت یک روز به روزه می توانم ؟ هرگز ! ماه رمضان ، فروغ یک آغاز ست در آبی آسمان ، پر پروازست درهای زمین به روی شیطان بسته ست درهای بهشت ، باز ِ باز ِ بازست آمد رمضان و آسمان آبی شد شب های زمین ، دوباره مهتابی شد هستی ، به نماز عاشقی قامت بست عالَم ، غزل خجسته ی نابی شد ماه رمضان و بندگی یعنی این آیینگی و پرندگی ، یعنی این افطار و سحر کلاس آدم سازی ست برنامه و سبک زندگی ، یعنی این در پرتو روزه ، بیکران را دیدیم تصویر حیات جاودان را دیدیم از پیله ی تن چو سر برون آوردیم از روزن روزه ، آسمان را دیدیم بر مرکب روزه ، تا فراسو رفتیم با بار گناه ، «رَبَنا» گو رفتیم در لیله ی قدر ، روسیاه و تائب سمت ملکوت رحمت او رفتیم ماه رمضان، شوق سبکباری را ... از لذت نَفسِ فتنه، بیزاری را ... ای حضرت عشق! قسمت روحم کن شب های قشنگ قدر، بیداری را رضا اسماعیلی
مداحی آنلاین - قیمت عشق - حاج منصور ارضی.mp3
3.95M
با (عج) 🍃قیمت عشق به میزان خطر وابسته است 🍃هجر چیزیست که بر خون جگر وابسته است 🎤حاج مناجات با امام زمان (عج) حسينيه صنف لباس فروش ها قیمت عشق به میزان خطر وابسته ست هجر چیزی ست که بر خون جگر وابسته است دل اگر پاک نباشد نمیاید آقا نوع عابر به تمیزی گذر وابسته ست راه تا خیمه دلدار ندارد هرگز پای هرکس که به یک جای دگر وابسته ست چشم بی اشک همان کور بماند بهتر دیدن یار به این دیده تر وابسته ست گوشه چشمی نکند زندگی ما مرگ است مثل طفلی که به الطاف پدر وابسته ست باید از دوری آقا همگی دق بکنیم تا بداند که دل ما چقدر وابسته ست سرجدت ببر آقا به زیارت مارا کار آدم شدن ما به سفر وابسته ست روز مارا شب گریه به حسین میسازد به شب سینه زنان نیز سحر وابسته ست
4_5828079443087722565.mp3
904K
خداحافظ ماه بخشش و غفران خداحافظ ماه پر نورِ شعبان خداحافظ نورِ چشم تر ما خداحافظ ماه پیغمبر ما زده غنچه در تو گلشنِ حیدر حسین و عباس و سجاد و اکبر خداحافظ ماه عشق و خوش عهدی خداحافظ ماه میلاد مهدی خداحافظ ماه گفتنِ حاجات خداحافظ ماه خوب مناجات به سوز دل و آه و اشکِ روانم وَ اِن لَم تَکُن قَد غَفَرتَ بخوانم دعا کن عبدِ راهِ خدا شم دعا کن تا زائرِ کربلا اَلا ای ماهِ عزیز و مُکرّم دعا کن تا که رِسَم به مُحرّم دعا کن تا که زِ نیکیِ اِقبال کنم گریه بر مصائبِ گودال ((خداحافظ ای برادر زینب به خون غلطان در برابرِ زینب))
Karimi_Babolharam_net-3.mp3
5.81M
|⇦•دردِ جان فرسایِ هجرانت... و توسل به امام زمان روحی له الفدا و روضۀ کبری سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج محمود کریمی
. |⇦•با اشکای سحر هر شب... و توسل به حضرت سجاد علیه السلام ویژه ماه مبارک رمضان به نفسِ حاج محمد رضا طاهری ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ خدا رو شکر که اسمت هست، هنوزم رو لبم آقا خدا رو شکر دَرِ خونت، رسیدم امشبم آقا با اشکای سحر هر شب، چقدر عَجِّل فَرَج گفتم میدونم خیلی از وقتا، صدام کردی و نَشنُفتَم آقام آقام آقام.... اِلهی لٰا تؤاَدِبنی، چقدر بد زندگی کردم تمومِ عُمرِ من رفته، برات کم بندگی کردم خدایا غِفلَتام خیلی، دلم رو از تو دور کرده کاری کن این فراری باز، به آغوشِ تو برگرده اِلٰهَ العٰالَمین، مولا... فدایِ اون آقایی که، ابوحمزش پناهم داد دیگه بگذر اَزم امشب، به حقِ حضرتِ سجاد اِلٰهَ العٰالَمین، مولا... *شبِ چهارمِ، امشب دَرِ خونۀ آقامون زین العابدین عرض ادب کنیم...* آقایی که همه عُمرش،به یادِ کربلا بوده چهل منزل سَرِ باباش، جلوش رو نیزه ها بوده چهل منزل غُل و زنجیر، چهل سال با غمش سر کرد اگر شیر خواره دید یاد از، گلویِ خشک اصغر کرد حسین جانم،حسین جانم... *هرشب سَرِ سفره آقا زین العابدین علیه السلام،هرشب با دعای ابوحمزۀ آقا درخونۀ خدامیریم... اماامشب که سرسفرۀ آن حضرت هم هستیم ،عرضه بدارم : نزدیک به چهل سال، هرمنظره ای میدید که یادِ کربلا می افتاد، چنان اشک میریخت وناله میزد. غلامِ حضرت میگه: هرموقع آب میبردم برای آقا تجدیدِ وضو کنه، تا نگاهش به آب می افتاد شروع میکرد گریه کردن. این غلام میگه: یه بارمن عرضه داشتم آقاجان بس نشده، این همه سال نگاهت به آب می افته اشک میریزی؛ غذابراتون میارم گریه میکنی؛ طفل شیرخواره می بینی اشک میریزید. فرمود: وای برتو غلام، تو در خانۀ ما سَرِ سفرۀ قران بزرگ شدی، مگه نشنیدی یه پیراهن خون آلود از برادرم یوسف برای باباش آوردن، با عِلمی که خدا بهش داده میدونه یوسف هنوز زنده است، اما برای این پیراهن خون آلود آنقدراشک ریخت، چشماش نابینا شد. چطور به من میگی گریه نکنم؟ من که جلوی چشمام همه گل هامُ پرپرکردن، چطورمیتونم گریه نکنم؟ که جلوی چشمام سَربابامو رونیزه زدن، چطورمیتونم گریه نکنم؟ که جلوی چشمام، بابام قنداقۀ خونینِ علی اصغر رو رویِ دست گرفت. تو بازار قصّاب ها می اومد آقا می ایستاد، وقتی میدیدگوسفندی دارن ذبح میکنن، حضرت سوال میکرد،دست نگه دارید، بگید ببینم آب بهش دادین یانه؟ می گفتن: آقا! این چه سوالیِ، دستورِ دینِ ماست، اول باید آب بدیم بعد ذبحش کنیم. یه وقت میدیدن آقا یه آهی می کشید بعد شروع میکرد به اشک ریختن. می فرمود:بخدا بابامُ با لب تشنه کشتن، هرچی صدامیزد: آه! جگرم داره میسوزه؛ کسی یه قطره آبم به لبای خشک بابام نرسوند. هرکجا نشستی صدابزن:یاحسین... ــــــــــــــــــ 👇
Taheri_Babolharam_net-3.mp3
5.98M
|⇦•با اشکای سحر هر شب... و توسل به حضرت علیه السلام ویژه به نفسِ حاج محمد رضا طاهری
. |⇦•دردِ جان فرسایِ هجرانت... و توسل به روحی له الفدا و روضۀ حضرت زینب کبری سلام الله علیها ویژه ماه مبارک رمضان به نَفسِ حاج محمود کریمی ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّل فَرَجَهم» «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذى لا إِلـهَ إِلاّ هُو الْحَىُّ الْقَیُّومُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» «اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم» «اِلٰهیٓ اَلعَفو....» «صَلَّ اللّه عَلَیکَ یا مَولای یا صاحِبِ الزَمان» این همه در جستجویِ خویش حیرانم مَکن بهر دیدارِ رُخَت سر در گریبانم مکن دستِ رَد بر سینه ‌‌ی این سائلِ محزون مزن ناامید از درگهت ای جانِ جانانم مکن دردِ جان فرسایِ هجرانت مرا از پا فکند گر تو می خواهی کِشم این درد ، درمانم مکن تا بپویم راه مَرضیهِ تورا در زندگی استقامت ده به من ، چون بید لرزانم مکن از پریشانیِ هجرانِ تو جان آمد به لب جانِ زهرا ، بیش از این دیگر پریشانم مکن عینِ احسان ، نعمتِ دیدارِ ماه روی توست از تو گر کم می ‌شود ، مشمولِ احسانم مکن سائلی هستم که پیمان با تو بستم در اَلَست لحظه ای غافل مرا از عهد و پیمانم مکن «صَلَّ اللّه عَلَیکَ یا مَولای یا صاحِبِ الزَمان» *درعالم مکاشفه امام زمان رو زیارت کرد، دیدخیلی گریۀ شدیدی ، حال امام زمان رو بهم ریخته.آقاجان! برای جدّت حسین اینطوری ناله میزنی؟ فرمود جدّ غریبم هم بر این مصیبت ناله میزنه، آقاجان! برای عموجانت عباس گریه میکنید؟ فرمود:عموجانم هم براین روضه گریه میکنه... آقاجان! برای بدن پاره پارهٔ علی اکبر؛گلویِ علی اصغر... همه روسوال کرد آقاجان برای کی داری اینطوری ناله میرنی ؟ «امام رضا هم ناله میرنه برای این مصیبت» فرمود:من دارم گریه میکنم برای مصیباتِ عمه جانم زینب... داشت می دیدجدّغریبم ،سربُریدش داشت قرآن میخوند،چوب خیزران بالا رفت برلب ودندان حسین... «بِحقِ الحُسَین، الهی العفو..» .👇
‍ شور یا زمزمه ی مناجات با خدا مناسب ماه مبارک رمضان شعرو سبک رضا نصابی به نفس کربلایی مهدی زسالتی ابر بهارم هوای باریدن و اشک و گریه دارم جز در خونت جای دیگه ای ندارم اسم تورو وقته گرفتاری میارم ابر بهارم ابر بهارم ای تکیه گاهم ندارم من توشه ای جز این اشک و اهم اعتراف می کنم خودم به اشتباهم همیشه دیدی من و مشغول گناهم ابر بهارم ابر بهارم اللهی اللهی ممنون لطف تو هستم اللهی اللهی هر دفه توبه شکستم اللهی اللهی گرفتی بازم تو دستم اللهی اللهی لبریز دردم مثل یه برگ پاییزی خشکم و زردم غیر بدی کاری دیگه خدا نکردم به جای تو دورگناه همش می گردم لبریز دردم لبزیز دردم شرمنده هستم هر دفه توبه کردم باز توبه شکستم نیار به روم خودم می دونم خیلی پستم تو مجلس گناه و معصیت نشستم شرمنده هستم اللهی اللهی پراز اشک و سوز و اهم اللهی اللهی بنده ای پر از گناهم اللهی اللهی بگزر تو از اشتباهم رضا نصابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 👇 🕊🌹 علیه و آله فرمودند : که در شب 🧡بیست و پنجم ماه 🧡ده رکعت بگزارد که درهر سوره و را یک بار بخواند 🔷 تعالی به او به و نهی کنندگان از منکر و 🧡هفتاد پیامبر می کند منبع : اقبال الاعمال ص ۲۳۹ 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
مداحی آنلاین - پنج خطری که مومن را هر روز تهدید میکند - استاد رفیعی.mp3
3.34M
♨️پنج خطری که مومن را هر روز تهدید میکند 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام ┄┅═✧🌺یازهرا🌺✧═┅┄
⇦ فـرازی از 《إلهی هَبْ لی كمالَ الانقِطاعِ إلَيکَ و أنِرْ أبصارَ قُلوبِنا بضِياءِ نَظَرِها إلَکَ》 خـ♡ــدایا نعمت بريدن كامل از همه و روی كردن كامل به خودت را به من ارزانى دار
✅با خدا صحبت کن... ✍ حاج اسماعیل دولابی: هر چه گرفتاری و ناراحتی داری، هر وقت دیدی که دارد انباشته می‌شود، با خدا صحبت کن. به نگاه کن که تا نگاه کنی همه را حل می‌کند. هر وقت دیدی کدر شده‌ای، هر و ذکری که از پدر و مادر یاد گرفته‌ای، همان را با لبت تذکر بده. چرا لبت را روی هم بگذاری تا درونت دَم کند و خسته‌ات کند؟ صحبت کردن با او، ذات غم و حزن را می‌برد. 📚 از کتاب طوبای محبت 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
متن شعر امام حسین (ع) در ماه مبارک رمضان -(توشه‌ای هر‌چند از جرم‌و‌گناه آورده‌ام) توشه‌ای هر‌چند از جرم‌و‌گناه آورده‌ام باز بر درگاه عفو تو پناه آورده‌ام عمر‌من رفت و به‌جز حسرت ندارم کوله‌بار دست‌خالی‌آمدم پیش‌تو؛ آه آورده‌ام یوسف خود را نشد بیرون کشم از چاه‌نفس امشب اما خویش را تا پای‌چاه آورده‌ام عاقبت از چشم عاصی، قطره‌اشکی هم چکید آخرش این چشم سرکش را به راه آورده‌ام تا تو پای نامه‌‌ی‌من مُهر "بخشیدم"‌زنی مِهر شاه بی‌کفن را زاد‌راه آورده‌ام ای خدای مهربان، جان حسین و جون او روسفیدم کن که من رویی‌سیاه آورده‌ام شرمسارم باز پای روضه‌خوانی حسین نام زینب را کنار قتلگاه آورده‌ام ای ملائک! بار‌دیگر روی در هامون کنید عمه‌ی سادات آمد، شمر را بیرون کنید شاعر:
شعر رباعی مناجات ماه رمضان -(ای سرّ تو در سینۀ هر محرم راز) ای سرّ تو در سینۀ هر محرم راز پیوسته درِ رحمت تو بر همه باز هرکس که به درگاه تو آورد نیاز محروم ز درگاه تو کی گردد باز؟ ای در سر هر کس از خیالت هوسی بی‌یاد تو بر نیاید از من نفسی مفروش مرا به هیچ و، آزاد مکن من خواجه یکی دارم و تو بنده بسی یارب! یارب! کریمی و غفّاری رحمان و رحیم و راحم و ستّاری خواهم که به رحمت خداوندیِ خویش این بندۀ شرمنده فرو نگذاری از بار گنه شد تن مسکینم پست یارب چه شود اگر مرا گیری دست گر در عملم آنچه تو را شاید نیست اندر کرمت آنچه مرا باید هست ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست درد تو به جان خسته داریم ای دوست گفتی که به دلشکستگان نزدیکم ما نیز دل شکسته داریم ای دوست گر فضل کنی ندارم از عالم باک ور عدل کنی شوم به یک‌باره هلاک روزی صد بار گویم ای صانع پاک مشتی خاکم چه آید از مشتی خاک؟ یارب چو به وحدتت یقین می‌دارم ایمان به تو عالم‌آفرین می‌دارم دارم لب خشک و دیدۀ تر بپذیر کز خشک و تر جهان همین می‌دارم دانی که چه‌ها، چه‌ها، چه‌ها می‌خواهم وصل تو منِ بی‌سروپا می‌خواهم فریاد و فغان و ناله‌ام دانی چیست یعنی که تو را، تو را، تو را می‌خواهم یارب به رسالت رسول الثَّقَلین یارب به غزا ‌کنندۀ بدر و حُنَین عصیان مرا دو حِصّه ‌کن در عرصات نیمی به حَسن ببخش و نیمی به حسین شاعر:
HajMansoorArzi (3).mp3
4.51M
🔹 🌱 کم کم برای بخشش ما دیر می شود... 🎤 حاج منصور ارضی