هدایت شده از روضه دفتری
#روضه_جانسوز_امام_سجاد_ع
◾️خنده برپاره گریبانی ما میکردن
◾️خوب آماده ی مهمانی مان میکردن
◾️پشت دروازه ساعات معطل ماندیم
بزاریداینجور روضه بخونم،حسینیاچیزی به ته محرم نمونده،چهارپنج شب دیگه دوباره التماس های یکساله شروع میشه،اگه زنده باشیم محرموببینیم دورهم جمع بشیم گریه کنیم،ان شالله محرم دیگه مدینه توحرم امام حسن برای امام سجادگریه کنیم
@roze_daftari
◾️هرجاسخن اززینب ودروازه شام است
◾️ساکت به تماشاننشینیدحرام است
◾️سرهاکه رسیدس به بازارهمه
◾️پرسندبه هم پس سرعباس کدام است
حسین.....😭😭😭
غلامش اومدکنارامام سجاد،سال هاازکربلاگذشته
آب میدیدگریه میکرد،میگفت باباموتشنه کشتن،سرسفره میومدغدابخوره گریه میکرداگه توکوچه وبازارجوون بغل بابامیدیدگریه میکرد،اگه بچه کوچولوبغل زنی میدیدگریه میکرداگه دخترکوچولومیدیدگریه میکرد،اگه میدیدچادری خاکی شده گریه میکرد،اگه میدیدبازارشلوعه گریه میکرداگه میدیددارن گوسفندذبح میکنندگریه میکرد،گریه میکرد،غلامش اومدصدازدآقاچراانقدرگریه میکنی شماخانواده صبری،صبرچشمه ش ازوجودشماست چراانقدرگریه میکنی حضرت دوباره گریه کردسه بارفرمودافت برتو....چرااقا ؟یعقوب پیغمبریه لباس پاره خون آلودبراش آوردن میدونست یوسفش زنده ست ولی انقدرگریه کردتاسوی چشمت روازدست دادولی من که دیدم بدن بابام، برادرام ،عموهام ،عمه زاده هام (پیراهنش نه هاا) بدناشون پاره پاره روی خاک گرم کربلا ،همه اینوروگفتم برای یه خط ویه حرف
گفت آقاکربلاکشتن چراشماهی میگیدالشام الشام الشام..
فرمودتوکربلابه بدن های اهل بیت جسارت کردن ولی توشام به ناموس ماجسارت شداخه نبودی یه سرطناب به بازوی من یه سرطناب روبه بازوی عمه جانم زینب این بچه هارو مابین ما بسته بودن
🌴 واردبزم شرابم کردن
🌴 زین جسارت هاکبابم کردن
حسین .....😭
🥀روزهاناله وشب هاگریه
🥀ارث جامانده زهراگریه
🥀دردبسیارومداواگریه
🥀 آب میخوردولی باگریه
🥀گریه برآب وضویش میریخت
تاوضومیگرفت میگفت اینقدربه بابام آب ندادن
خون دل برسرورویش میریخت
🥀گریه برشاه شهیدان خوب است
🥀گریه برکشته عریان خوب است
گریه بردامن طفلان خوب است
گریه برآن لب ودندان خوب است
خواسته هرسحرش گریه کند
درفراق پدرش گریه کند
گریه برناله آن دخترهااا
@roze_daftari
اخه دختراگوشه گوشه بیابون یاعموعموکردن یاباباباباکردن جوابش چیشدباتازیانه
این ناله رونزاریدتودلتون بمونه مگه اربعین نمیخوان بریم کربلا بسم الله
حسین 😭😭😭
🥀گریه برناله آن دخترها
🥀گریه برشیون آن مادرها
🥀گریه برغارت انگشترها
🥀گریه برواشدن معجرها
حسین 😭😭😭
رنگ مهتاب زمینش،میزد
دیدن آب زمینش میزد
تاامام سجادبه اسارت گرفتن اول کاری کردن سرامام سجادروتراشیدن..میدونی چرا؟چون برده هاروسرشون میتراشیدن
🥀گریه برناقه نشسته سخت است
🥀گریه باگردن بسته سخت است
🥀گریه باپیکرخسته سخت است
🥀گریه بابال شکسته سخت است
🥀گریه خوب هست که هرشب باشد..چرا؟
🥀گریه برچادرزینب باشد
حسین..😭😭😭
🌴آنکه راهست پیاده نکشید
🌴تشنه رابرلب باده نکشید
🌴طفل رااین همه ساده نکشید
🌴ذبح راآب نداده نکشید
🌴هیچ کس آب به گودال نبرد
🌴پدرم ذبح شده وآب نخورد
بزاریدامشب یه جای دیگم برم به اذن امام سجادمیخوام براعمه جانش،روضه بخونم شب سومه اومدن خدمت بی بی زینب ،بی بی جان کجابه شماسخت گذاشت کدوم مصیبت کمرشماروتاکرده قدتون خم شده،فرمودکربلاداغ شش برادردیدم خم به ابرونیاوردم سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ،دوتاپسراموبرادرم پاره پاره ازمیدون آوردازخیمه بیرون نیومدم گفتم فدای یه تارموی حسین بالاسرعلی اکبرداشت جون میدادخودم رسوندم بالاسرش،قنداقه علی اصغرخودم گرفتم خدامیدونه اونشب بالای تل زینبیه چی دیدم ،دیدم والشمرجالس علی صدرالحسین .😭😭..
دیدم شمرروسینه داداشم نشسته ،دیدم اسباشون نعل تازه زدن،دیدم ازکناربدن کشته هامون سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ، دیگه
ازبازارکوفه شام ردشدم همسایه هامون ازبالاپشت بوم سنگمون زدن بازم صبرکردم توکاخ ابن زیادصبرکردم تواین راه صبرکردم پشت دروازه ساعات سه روزنگه مون داشتن محله یهودیا بردن توکاخ یزیدبردن صبرکردم توبزم نامحرما رفتم
ناله زنا بسم الله،..
دیدم داداشم داره قرآن میخونه دیدم به لب ودندانش باچوب خیزران داره جسارت میکنه بازم صبرکردم گفتم من دخترعلیم،ولی بخدااون شب گوشه خرابه هرچی التماسش کردم چشاتونبنددخترم
دیگه نفس نکشیدرقیم وازم گرفت خدامیدونه اونجاکمرم شکست
بلندبگوحسین😭😭😭
زینب گوشه خراب دادزدتادیددخترنفس نمیکشه خودشورسوندبه درخرابه هی صدامیزدعباس کجایی...
یتیمی دردبی درمون یتیمی😭
یتیمی خاری دوران یتیمی😭
الهی طفل بی بابانباشه😭
اگرباشه تواین صحرانباشه😭
باشه بابایادت باشه
اخرشم نیومدی
قول داده بودی که بیای
حسین.....غریب مادرحسین😭
#سلامتی_و_فرج_امام_زمان_صلوات
#روضه_دفتری👇
@roze_daftari
روضه جانسوز اسارت خاندان اهلبیت علیهم السلام _حاج محسن عرب خالقی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
@majmaozakerine
زینب فرشته بود و پر خویش وا نکرد
این کار را برای رضای خدا نکرد
پر میگشود اگر همه را باد برده بود
سیمرغ بود و جلوه بی انتها نکرد
این کربلا چه بود که جز این مسافرت
او را ز جان عزیزتر خود رها نکرد
یک روز هم اگر چه نخورده غذای سیر
یکبار هم نماز شبش را قضا نکرد
بیگانه بر غریبی زینب سلام کرد
کاری که هیچ رهگذر آشنا نکرد
یحیی مازنی بیست سال همسایه خونه امیرالمؤمنین بود. میگه بیست سال همسایه خونه مولا علی .ع. بودم، یکبار سایه زینبم ندیدم.
غیر این روضه کلامی قاتل سادات نیست
جای زینب بر در دروازه ساعات نیست
دیر آذین بسته شد این شهر خیلی دیر شد
بر در دروازه ساعات زینب پیر شد
ولأندبن عليك بدل الدموع دماً ... به امام زمان عرض کرد آقا برا کدوم روضه خون گریه میکنی؟ فرمود برا اسارت عمه ام زینب
سنگ می آمد ز هر سو و دل خواهر شکست
سر شکست و سر شکست و سر شکست و سر شکست
سر میفتد بر زمین ، خواهر میفتد بر زمین (سادات ببخشند)
پیش چشمان رباب ، اصغر میفتد بر زمین
((روضه خوانها از بیان روضه هایش جا زدند
بر در دروازه ساعات ، زینب را زدند .... )
سلام میدیم.السلام علیکِ یا کعبة الرزایا ... بذار یه چیزی بگم . پارسال روز اول صفر دم دروازه ساعات گفتم بذار ببینم چقد راهه تا کاخ اون ملعون. پیاده بیست دقیقه راهه.
اما امام سجاد فرمود صبح مارو از دم دروازه وارد کردن غروب رسیدیم.
عمه جانم عمه جانم
کعبة الرزایا یعنی کعبه درد و رنج ...
... من کعبة الرزایایم چون در این سفر
هر کس حسین گفت به جایش مرا زدند ...
حسین ....
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حاج_محسن_عرب_خالقی
@majmaozakerine
روضه جانسوز شهر شام وحضرتِ رقیه سلام الله علیها _
_سید مجید بنی فاطمه
🔴➖⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️➖🔴
تمام سنگ ها بر صورتم خورد
چرا که دخترت کوتاه قد بود ...
مرا پایِ سر عباس می زد
کسی که زجر دادن را بلد بود ...
در این یک هفته مشکل در نمازم
ادایِ صادِ اللهُ الصمد بود
*یعنی بابا دندونام شکسته*
مرا در بزم نامحرم بردند
گمانم فقط یک خواب بد بود
در آن مجلس که ما اصلاً نرفتیم
هر آنکس که مرا آن روز زَد بود
شمردم زخم هایت را به خوابم
حدود یک هزار و هشتصد بود
همان خشتی که هر شب بالشم شد
که می دانست که سنگ لحد بود
*یه اشاره کنم زود برگردم ، وَ اِلا روضه نمیخواد ، فقط همین که یه دختر بچه از ناقه اُفتاد ... بعد از ناقه هی می گفت: عمه دستم ... می گفت:رقیه مادرمم می گفت دستم ... هی می گفت عمه بازوم ، می گفت : مادرم هم می گفت بازوم ... برا همین بود وقتی از دنیا رفت، زینب یاد مادرش افتاد ، آخه رقیه هم نیمه شب از دنیا رفت،برا مادرش تشییع جنازه نگرفتن ، برا این دختر هم نگرفتن، بی بی خودشون طاقت نیاوردن ، زن غساله ای آوردن، تا این بچه رو دید گفت:من دست نمیزنم، تا علتش رو نگید چرا بدن این بچه اینقدر کبوده؟ ناله ی زینب بلند شد ، فرمود : از کربلا تا شام هر جا می گفت : بابا ! تازیانه می خورد ....*
حسین ....
#روضه
#حضرت_رقیه س
#شام
بنی فاطمه
@majmaozakerine
#اصحاب_الحسین_علیهالسلام 12
#با_حسین_علیه_السلام 387
#با_محرم 150
🔵⚪️ بیستممحرم دفنبدن مبارک #حضرت_جون_علیهالسلام
.
👈🏼👈🏼 در روز بیستم محرم جمعى ازبنى اسد بدن جناب جون راپيدا كردند درحالى كه #صورتش_نورانى وبدنش معطر بود و او رادفن كردند.
و ازجهتی که اراده خدا چنین بوده که شهداء کربلا را امام سجاد علیهالسلام نماز بخوانند ودفن بفرمایند.
بنابه قاعده برای دفن این شهید نیز امام به کربلا آمدند همانطور که در #دوازدهم آمده بودند.
🔸جناب جون را اميرالمؤمنين عليهالسلام به ۱۵۰دينار خريد و به ابوذر بخشيد. او با حضرت ابوذر به #ربذه رفت و بعداز جناب ابوذر به مدينه مراجعت كرد ودر خدمت اميرالمؤمنين و سپس در محضر امام مجتبى عليهماالسلام و بعد درخدمت سیدالشهداء بود تا با کاروان حضرت به كربلا آمد.
🔸هنگامى كه جنگ در عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسين عليه السلام آمد وبراى #ميدان رفتن اجازه خواست.
امام فرمودند: دراين سفر به #عافيت وسلامتى همراه ما بودى! اكنون خويشتن را بخاطر ما مبتلا مساز.
جون خود رابر قدمهاى مبارک امام حسين عليهالسلام انداخت وبوسيد وگفت: اى پسر رسول خدا، هنگامى كه شما در #راحتى وآسايش بوديد من #كاسه_ليس شمابودم، وحال كه به بلا گرفتار هستيد شمارا رها كنم؟
آقاى من، #بوى من بد است وشرافت خانوادگى هم ندارم ونيز رنگ من #سياه است.
#يااباعبدالله لطف فرموده مرا بهشتى نمائيد تا بويم خوش و #شرافت_خانوادگى بدست آورم و روسفيد شوم. من ازشما جدا نمیشوم تاخون سياه من باخون شما خانواده #مخلوط گردد.
جون میگفت و گريه میكرد بحدى كه امام حسين عليه السلام گريستند واجازه فرمودند.
🔸 با آنكه پيرمردى ۹۰ساله بود، ولى بچهها درحرم بااو انس فراوانى داشتند. به كنار خيمهها براى خداحافظى و طلب حلاليت آمد، ولی صداى گريه اطفال بلند شد و اطراف اورا گرفتند. وداعی #شبیه به #وداع خود ارباب شد. هريک رابه زبانى ساكت كرد وبه خيمهها فرستاد ومانند شيرى #غضبناک روى به آن قوم ناپاک كرد.
جنگ نمايانى نمود و عدهای را بدرک واصل کرد.
تاآنكه اطراف اورا گرفتند و زخمهاى فراوانى به او زدند. هنگامى كه روى زمين افتاد، امام حسين عليهالسلام سراو را به دامن گرفت وبلند بلند گريست، ودست مبارک برسر وصورت جون كشيد وفرمود: "اللهم بيّض #وجهه و طيّب #ريحه و احشره مع محمد و #آل_محمد عليهم السلام"
بارالها رويش راسفيد و بويش راخوش فرما و باخاندان عصمت محشورش نما.
🔸 ازبركت دعاى حضرت روى #غلام مانند ماه تمام درخشيد وبوى عطر ازپیکرش بلند شد. چنانكه وقتى بدن اورا بعد از ۱۰روز پيدا كردند صورتش منور و بويش معطر بود.
📚 منابع:
منتخب التواريخ ص۳۱۱
وسيلةالدارين ص۱۱۵
@majmaozakerine
#درس_های_عاشورا
⚫️دید شیطانی، انسان را رجیم میکند
🏴خدای تعالی به همهی ملائکه امر فرمود که آدم را سجده کنند. همه سجده کردند الا یک نفر. الا ابلیس که ابا کرد و سجده نکرد.
#حسادت کرد گفت: 🏴خدایا، چرا من باید او را سجده کنم درحالیکه «خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ»📚(اعراف/١٢)، مرا از آتش خلق کردی و او را از خاک.
▪️در عالم خلقت رتبهی آتش بالاتر از خاک است.
▪️این دیدِ شیطانی است.
▪️اگر دیدِ تو هم مثل او شود تو هم رجیم و از رحمت خدا رانده میشوی.
▪️تو هم مورد لعن قرار میگیری.
▪️افرادی که در زیارت #عاشورا لعنشان میکنیم از کجا به این مرتبهی نازلِ خلقت رسیدند که همهی بندگان از اینها بیزارند؛
▪️ولی اگر در مسیر اصلی حرکت میکردند و از مربیان خودشان مفارقتی ایجاد نمیکردند به این حال و روز مبتلا نمیشدند.
▪️اینها هم میتوانستند انسانهای بهشتی باشند و در زیارت عاشورا بر آنها سلام بفرستند.
💠استاد حاج آقا زعفریزاده
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#درس_های_عاشورا
⚫️قویشدن روح حیوانی، انسان را به کجا میکشاند
▪️کار روح حیوانی این است که انسان را دنبال شهوات میکشاند. #شهوت شکم، شهوت جنسی، شهوت میل به بقا. این شهوات در انسان شکل گرفته و قدرت میگیرد. به جایی میرسد که 🏴«أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ»
📚(جاثیه/٢٣)خدایش میشود هوای نفسش، زنش، شکمش، شغلش، پول و مادیاتش. دیگر چیزی نمیفهمد.
▪️یک حیوان، تمام تلاشش این است که در دنیا بهتر زندگی کند.
▪️دنبال رشد روحی و ملکوتی نیست.
از معنویت چیزی نمیفهمد.
▪️انسانی که در دنیا غرق شد، زرق و برق دنیا چشم دلش را میزند و رشد در جنبههای ملکی، آرزویش میشود. این هم دیگر هیچ چیز نمیفهمد.
▪️پست میگذارد که یعنی چه 🏴امام حسین علیهالسّلام ١۴٠٠ سال پیش کشته شده و الان شما دارید عزاداری میکنید؟!
▪️ولی شما که میفهمی جانت را هم برای زیارت 🏴امام حسین علیهالسّلام میدهی.
💠استاد حاج آقا زعفریزاده
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج🙏
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🍁🎊 شور زیبا_ فراق کربلا_اربعین_ حاج ابوذر بیوکافی🍁🎊
🍂🍁🍂🍁🍂🍁
منو ابر بهاری کن
بازم اشکامو جاری کن
ببین این چشم خشکیده
واسه چشمام یه کاری کن
یهکاری کن که امسال زندگیم پُرِ صفا باشه
یهکاری کن که امسال بینمون برو بیا باشه
یهکاری کن که امسال قسمتم یه کربلا باشه
کرببلا، منو میکِشیام بهکجا بهکجا
کرببلا، منو میکُشیام بهخدا بهخدا
دلمو مثل دریا کن
غمی دارم مداوا کن
بهروی قبر ششگوشه
چشای بستهمو وا کن
یهکاری کن که امسال لحظههام با روضهها باشه
یهکاری کن که امسال مقصدم سوی خدا باشه
یهکاری کن که امسال فکر تو تو سر ما باشه
کرببلا، منو میکِشیام بهکجا بهکجا
کرببلا، منو میکُشیام بهخدا بهخدا
بیقرارم یه کاری کن
گرفتارم یه کاری کن
که فقط توی این دنیا
تو رو دارم یه کاری کن
یهکاری کن که امسال از غمت آقا رها باشم
یهکاری کن که امسال نوکرِ امام رضا باشم
یهکاری کن که امسال اربعین کرببلا باشم
کرببلا، منو میکِشیام بهکجا بهکجا
کرببلا، منو میکُشیام بهخدا بهخدا
🍂🍁🍂🍁🍂🍁
#حاج_ابوذر_بیوکافی
#ایام_محرم
#ایام_صفر
#اربعین
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃
آروم آروم بخون و فقط تصورش کن😭
قشنگ ترین لحظه توی این دنیا...
بهت بگن بيا بريم کربلا...
وسط بين الحرمين سلام بدی...
ندونی بری حرم عباس يا حسين...
پای برهنه تو بينالحرمين راه بيافتی...
برسی ورودی حرم عباس...
پشت در حرم بشينی و سلام بدی...
باچشم پر اشک اذن دخول بخونی...😭
بلند شی و بری روبروی ضريح بايستی...
سرتو بندازی پايين و باخجالت بگی فکر نميکردم بياريم حرم...😔😭
به حضرت عباس ع بگی خيلی آقایی...
بری يه بوسه به ضريح بزنی و اشک بریزی...
بيای عقبتر و يه زيارت بخونی...
بهش بگی اجازه ميدی برم پابوس داداشت...😭😭😭
دوباره پابرهنه تو بينالحرمين راه بيفتی و زير لب بگی"از حرم تا قتلگه زينب صداميزد حسسسسسسسين"...😭😭😭😭
اشک...😭😭😭😭
برسی ورودی حرم و ناخودآگاه بشینی رو زمين دست برسينه سلام بدی...
اشک...😭😭
از بابالقبله وارد حرم بشی...
نگاهت بيفته به ايوون طلا و ضريح...
خجالت زده ای...
چشمت بيفته به قتله گاه...
از عشق حسين مجنون بشی...
آخر روضه رو درک کنی...
يه دل سير گريه کنی...😭😭
يادت بياد چقدر حسرت رفتن به حرم رو ميخوردی...
آروم آروم باسر کج بری جلو ضريح.
😭😭😭😭
الهی به حق سه ساله ی کربلا هر چه زودتر زیارت شش گوشه نصیبمون بشه
🙏🙏التماس دعای فرج دوستان🙏🙏
🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃