ای بانوی رشیده ام،از داغ تو خمیده ام
مسافری فاطمه
والله عذابم می كنی،خونه خرابم می كنی
اگه بری فاطمه
فاطمه جون من،جوون قد كمون من
آتشم مزن
زینب دلش خونه،حسین با گریه می خونه
تسلیت حسن
آن دوره ی عشق و وفا یادش بخیر
آن روزگار باصفا یادش بخیر
شب عروسی یادته،بابات می گفت
پیر شی به پای مرتضی یادش بخیر
چی شده حالا داری رو عشقمون پا می ذاری
حیدر و بین تموم دشمنا جا می ذاری
فاطمه فاطمه بی تو علی میمیره
اللهم الرزقنا ،كربلاكرببلا،كربلاكرببلا ،كربلاكرببلا
مسبب الاسباب حسین،مفتح الابواب حسین
با تیر عاشقی زدم،اولین انتخاب حسین
بند دل زهرا حسین، دریاتر از دریا حسین
ذكر دل مجنون بود،لیلی تر از لیلی حسین
تا زنده ام امون بده،كربلاتو نشون بده
لیلی من،تنگه دلم، خبری به مجنون بده
اللهم الرزقنا ،كربلاكرببلا،كربلاكرببلا ،كربلاكرببلا
یاحسین بن المرتضی،زینت دوش مصطفی
وصله ی قلب فاطمه، مقصد و منظور خدا
چی می دونید غمم چیه،غم چشم ترم چیه
از كربلا رفته بپرس،نیمه شب حرم چیه
كی میدونه بهشت كجاست،فقط می دونید باصفاست
اما خود جنت می گه،بهشت بدون از كربلاست
به اذن و مدد خالق یكتا
به اذن نبی الله
به اذن علی عالی اعلی
به اذن همه ی عشق
خداوند حیا حضرت زهرا
به اذن حسن آقای كریمان دو دنیا
و با رخصت از مرد علمدار حضرت سقا
اگر خسته دل و پر غم و دردید
اگر از در خورشید جدا ماند ه و سردید
اگر هر كه مفاتیح نوشته است به لب زمزمه كردید
بدانید دوای غمتان غیر غبار حرم كربلا نیست نگردید
@majmaozakerine
خادم اهل بیت 🌺:
✔️اولین و فعال ترین کانال درایتا😍
این کانال شناخته شده هست ونیازی به تعریف وتبلیغ نداره😊
💚بفرمایید به
🌸هیئت مجازی 🌸
هر چیزی که شما از یک هیئت انتظار دارید
.
#روضه،همراه بامتن 👌
#سخنرانی
#مداحی
#استوری_و_پروفایل
🔹درکانال نوحه و روضه مجمع الذاکرین
بزن رو لینک واردشو👇
https://eitaa.com/joinchat/4240572439C6b1bcf7d93
درخواستی هم داری داخل گروهمون عضوبشو✅
http://eitaa.com/joinchat/272171029C7c2be56d94
❇️ابرگروه مجمع الذاکرین اهل بیت ( علیه السلام) همراه باآموزش مداحی👌
اولین وفعال ترین گروه درایتا😍
🔹هرگونه درخواستی :مطالب مذهبی.حدیث اشعار.روضه.نوحه......
#به_تو_از_دور_سلام✋🏻
بھترین منصب من
در همه عالم این است
ڪه بخوانند مرا
نوڪر دربار حسین علیہالسلام
🌹 السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
🌹 وعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
🌹 وعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
🌹 وعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
#سلام_ارباب_خوبم 😍✋
اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌷
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🔶🌺عهد ثابت جمعه ها🌺🔶
🔸 ⤵️ اذکار روز،،،
🔶صلوات👈 100 مرتبہ
⭐️ ⤵️ سوره روز،،،
✨ سوره مبارکہ ق✨
🌟آسان شدن سکرات موت
🍃🌺🍃🌺🍃
💠 ادعیه و زیارت روز،،،
🔹 دعای ندبه صبح جمعه
🔷 دعای سمات غروب جمعه
🍃🌺🍃🌺🍃
🌸 نماز روز⤵️،،،
نماز آقا امام زمان (عج) 👇🏻
🕌دو رکعت نماز به نیت امام زمان ( عج) می خوانی ، و در هر رکعت یک حمد و یک توحید باید خوانده شود . موقع خواندن حمد هنگامی که به " اِیّاکَ نَعبُدٌ و اِیّاکَ نَستَعین " رسید باید آن را ۱۰۰ مرتبه تکرار کند .ذکر های رکوع و سجود نیز باید هفت بار خوانده شود .
در رکعت دوم نیز به همین کیفیت می باشد .
پس ازپایان نماز تسبیحات حضرت زهرا (س) خوانده شود.
🍃🌺🍃🌺🍃
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
4_6051123180737660410.mp3
2.66M
صوت دو دقیقه
مناجات شب جمعه
حاج آقا میرزامحمدی
تمام آبرویم نوکری وعشق علیست
😭😭😭😭😭😭
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم
حرارتی است قدیمی.....
که: در (🤍 دلـم دارم
#حسین❤️ گفتم:
و جان و دلم به جوش آمد
مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم.😭
#امام_حسین❤️
#شب_جمعه_شب_زیارتی_است
#شب_عاشقی
........♥️➰♥️ ):
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#امام_حسین
دم را غنیمت می شمارم تا دمت هست
هرجا که باشم بر لب اسمِ اعظمت هست
از هر کسی که خواست باشم همنشینش
پرسیده ام اول که آیا آدمت هست؟
از آدم و عالم اگر شد دست کوتاه
در دل ندارم هیچ غم چون پرچمت هست
مبهوت و مات از سختیِ دنیا نگردم
زیرا که رخسارم به رنگِ ماتمت هست
دستم چه با امید دق الباب کرده
وقت خریدن ، شوقِ جنس دَرهمت هست
از تو نخوانده صِله را آماده دیدم
قبل از شروع شعرم آقا دِرهمت هست
خشکیده احوال زمین از عشق اما
بر چشمِ عشاق تو اشکِ بر غمت هست
با یک دوا درمانِ درد هر مریضی
در نسخهٔ اشکی به روضه ، مَرهمت هست
گریه ، دلیلِ محکمی بر آشنایی است
چشمی که گریان تو باشد مَحرمت هست
گر خلقتِ عالم شود قربانیِ تو
از داغِ سیمایِ علی اکبر ، کَمت هست
همراهت آید ساربان تا قتلگاهت
در دست تا انگشتریِ خاتمت هست
حامد آقایی
.
📃 میخواهم از مدينه خداحافظی كنم
🎙 #فاطمیه #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #روز_پنجم_فاطمیه_اول_۱۴۰۰
📍 #روضه_حضرت_زهرا "ع"
🏷 #حضرت_زهرا "سلاماللهعلیها"
میخواهم از مدينه خداحافظی كنم
از میخ و زخم سينه خداحافظی كنم
از مردم مدینه از این شهر خسته ام
از روزگار و مردمشان چشم بسته ام
مشکل شده است حل شدن مشکلات من
باید که چاره کرد به عجل وفات من
از حال و روز تب زده ام تاب رفته است
از چشمهای خسته ی من خواب رفته است
سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
سه ماه و نیم دست به پهلو گرفتهام
از همسر غریب خودم رو گرفتهام
سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط
روزی هزار مرتبه جان باختم فقط...
سه ماه و نیم پیکر افتاده میبرم
خود را کشان کشان سر سجاده میبرم
خود را برای پر زدن آماده کردهام
جوشن نوشتهام، کفن آماده کردهام
میخواهم از حبيب، خداحافظی كنم
از حيدر غريب خداحافظی كنم
خيلي شكسته پر شده ام الوداع علی
آماده سفر شده ام الوداع علی
نُه سال سايهات به سرم بود ياعلی
نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی
نه سال عشق ما دو نفر بیغروب بود
در خانه تو زندگی من چه خوب بود
نُه سال در کنار تو من غم نداشتم
چیزی میان زندگیام کم نداشتم
نه سال بی قرار خلوص تو بودهام
خانوم خانه تو، عروس تو بودهام
من را ببخش میروم و میگذارمت
ای پاره پاره دل به خدا میسپارمت
من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما براى تو طلب صبر ميكنم
شرمندهام كه غسل من افتاد گردنت
آرام کردن حسن افتاد گردنت
امشب به بازويم كه رسيدی حلال كن
بر زخم پهلويم كه رسيدی حلال كن
با دیدن کبودی رویم صبور باش
دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش
با استخوان شكسته مواجه شدی ببخش
با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش
مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا
اصلا به جای غسل تیمم بده مرا
بالی که سوختهاست وبال تو میشود
اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت میکشی
خود را کنار من روی زانوت میکشی
آهسته بر جنازه زهرا نماز کن
وقت وداع، بند کفن را تو باز کن
آرام، زینب و حسنم را صدا بزن
با گریه طفل بیکفنم را صدا بزن
بالا سر جنازهام از کربلا بگو
از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو
آتش بزن به روضه خود عالمین را
از جای من ببوس گلوی حسین را
شاعر: #محمدجواد_پرچمی✍
روضه (میخواهم از مدینه خداحافظی کنم) - حاج محمود کریمی.mp3
19.28M
📌 عزاداری روزپنجمفاطمیهاوّل ١٤٤۳
🎙 با مــدّاحی: #حاج_محمود_کریمی
🕌 هیـــــئت رایةالعبّاس (علیهالسّلام)
.
#زمزمه #فاطمیه
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#سبک_گلپونه_ها من مانده ام تنهای تنها
بند۱
ای روی تو از ارغوان نیلوفری تر
ای یار حیدر
حال دل و روز مرا برخیز و بنگر
ای یار حیدر
من مانده ام تنهای تنها
من مانده ام تنها میان سیل غم ها
چه کنم بی تو زهرا
زهرای من رویِ کبودت ، کرده پیرم کرده پیرم
زخمیِ سینه ، شستشویت ، کرده پیرم کرده پیرم
فهمیدم الآن از چه قدت ، شد خمیده
نیلوفرم ، ای یاورم ، قامت کمانم
یا فاطمه یا فاطمه جان
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه جان
نظری بر محبان
بند ۲
ای هر نگاهت آسمان آرزویم
از غم چه گویم
ای ماه نیلی کن نظر یک دم برویم
از غم چه گویم
ای غصه و محنت کشیده
ای در جوانی در جهان خیری ندیده
ای گل قد خمیده
زهرای من آشوب و کینه قاتلت شد قاتلت شد
بعد از نبی بغض و عداوت حاصلت شد حاصلت شد
یا فاطمه از داغ تو خون شد دل سنگ
نیلوفرم ، ای یاورم ، قامت کمانم
یا فاطمه یا فاطمه جان
یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه جان
نظری بر محبان
#محمد_مبشری ✍
#غسل_شبانه
📃 میخواهم از مدينه خداحافظی كنم
🎙 #روضه از #حاج_محمود_كريمى
🗓 در #روز_پنجم_فاطمیه_اول_۱۴۰۰
📍 #هیئت_رایة_العباس "ع"
🏷 #حضرت_زهرا "سلاماللهعلیها"
میخواهم از مدينه خداحافظی كنم
از میخ و زخم سينه خداحافظی كنم
از مردم مدینه از این شهر خسته ام
از روزگار و مردمشان چشم بسته ام
مشکل شده است حل شدن مشکلات من
باید که چاره کرد به عجل وفات من
از حال و روز تب زده ام تاب رفته است
از چشمهای خسته من خواب رفته است
سه ماه و نیم مرگ شده آرزوی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
سه ماه و نیم دست به پهلو گرفتهام
از همسر غریب خودم رو گرفتهام
سه ماه و نیم سوختم و ساختم فقط
روزی هزار مرتبه جان باختم فقط...
سه ماه و نیم پیکر افتاده میبرم
خود را کشان کشان سر سجاده میبرم
خود را برای پر زدن آماده کردهام
جوشن نوشتهام، کفن آماده کردهام
میخواهم از حبيب، خداحافظی كنم
از حيدر غريب خداحافظی كنم
خيلي شكسته پر شده ام الوداع علی
آماده سفر شده ام الوداع علی
نُه سال سايهات به سرم بود ياعلی
نام تو ذکر هر سحرم بود یاعلی
نه سال عشق ما دو نفر بیغروب بود
در خانه تو زندگی من چه خوب بود
نُه سال در کنار تو من غم نداشتم
چیزی میان زندگیام کم نداشتم
نه سال بی قرار خلوص تو بودهام
خانوم خانه تو، عروس تو بودهام
من را ببخش میروم و میگذارمت
ای پاره پاره دل به خدا میسپارمت
من خویش را روانه سوی قبر میکنم
اما براى تو طلب صبر ميكنم
شرمندهام كه غسل من افتاد گردنت
آرام کردن حسن افتاد گردنت
امشب به بازويم كه رسيدی حلال كن
بر زخم پهلويم كه رسيدی حلال كن
با دیدن کبودی رویم صبور باش
دیدی اگر که سوخته مویم صبور باش
با استخوان شكسته مواجه شدی ببخش
با خون لخته بسته مواجه شدی ببخش
مرهم به زخم آتش هیزم بده مرا
اصلا به جای غسل تیمم بده مرا
بالی که سوختهاست وبال تو میشود
اندوه فاطمه همه مال تو میشود
من را ببخش زحمت تابوت میکشی
خود را کنار من روی زانوت میکشی
آهسته بر جنازه زهرا نماز کن
وقت وداع، بند کفن را تو باز کن
آرام، زینب و حسنم را صدا بزن
با گریه طفل بیکفنم را صدا بزن
بالا سر جنازهام از کربلا بگو
از تشنگی و خنجر و از بوریا بگو
آتش بزن به روضه خود عالمین را
از جای من ببوس گلوی حسین را
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
بانوای حاج
#میثم_مطیعی
می سوخت حریم دل مولا ، چه حریمی !
دارد دل و دین می برد از شهر شمیمی
افتاده نخ چادر او دست نسیمی
تسبیح دلم پاره شد آن دم که شنیدم
با دست خودش داده اناری به یتیمی
حتی اثر وضعی تسبیح و دعا را
بخشیده به همسایه ، چه قرآن کریمی
در خانه ی زهرا همه معراج نشینند
آن جا که به جز چادر او نیست گلیمی
ای کاش در این بیت بسوزم که شنیدم
می سوخت حریم دل مولا ، چه حریمی !
آتش مزن آتش ، در و دیوار دلش را
جز فاطمه در قلب علی نیست مقیمی
حالا نکند پنجره را وا بگذاریم
پرپر شود آن لاله ی زخمی به نسیمی
شاعر: سید حمید رضا برقعی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#روضه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بانوای حاج
#محمود_کریمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
در کنار بسترت مینالم ای یار
مُردم از نالههات، وقتی که گفتی خدانگهدار
میمیرم از این درد و غم، تو زندگی، یه بار ازم
من رو خجالت دادی و، چیزی ازم نخواستی
نشو رفیق نیمه راه، جون علی تو جون بخواه
جونم و هدیه کردم و روم و زمین گذاشتی
باغبون با رفتنت میسوزه این باغ
من یل خیبرم، امّا نمیشم حریف این داغ
از روزی که کنج حیاط، تابوتت و ساختم برات
کنار اون گهوارهای، که مال محسنت بود
زینب ازم ناراحته، دل خودم قیامته
ای مهربون ای باوفا، چه وقت رفتنت بود
"کفنها رو دادی به زینب ولی
داری دخترت رو کفن میکنی
حسینم بدون کفن مونده و
من و خوش به این پیرهن میکنی
همش زیر لب گفتی از تشنگی
همش رفتی از حال و گفتی حسین
بمیرم برات این شب آخری
همش گفتی گودال و گفتی حسین..."¹
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
@majmaozakerine
اشعار توسل به آقا امام زمان عج
دنيا چه زیبا می شود وقتی بیایی
خوشحال زهرا می شود وقتی بیایی
نور تو می تابد به عالم با ظهورت
خورشید رسوا می شود وقتی بیایی
فصل خزان زندگی پایان بگیرد
هر غنچه ای وا می شود وقتی بیایی
وقت نمازت از ملازم هایت آقا
هر روز عیسی می شود وقتی بیایی
با ذوالفقاری که به دست خود بگیری
حیدر تماشا می شود وقتی بیایی
زخمی که روی سینه ی مادر نشسته
حتما مداوا می شود وقتی بیایی
گنبد بسازی در بقیع مثل خراسان
دلها مصفا می شود وقتی بیایی
در کوفه وقتی روضه ی زینب بخوانی
هر دیده دریا می شود وقتی بیایی
شب های جمعه روضه در صحن اباالفضل
هر هفته بر پا می شود وقتی بیایی
=========
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
.
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#شهادت_حضرت_زهرا
#گریزبه_قتلگاه
جانِ نبی ،به جانِ پیمبر بلند شو
زهرای من ؛ به خاطر حیدر بلند شو
در مشکلات، ذکر نبی بود ؛ یاعلی
تو یاعلی بگو و ز بستر بلند شو
کار درون خانه که با مرد خانه نیست
ای خانه دارِ خانه ام ، آخر بلند شو
گفتم که رو نگیر، نگفتم دگر برو
بیتو علی است بیکس و یاور بلند شو
صورت نهاده بر کف پایت حسین تو
هی دارد التماس که مادر بلند شو
تا خانه اینقدر به زمین خوردهام، نپرس
از پا فتاد فاتح خیبر بلند شو
من شوهر تواَم ،علیم، دیده باز کن
کوثر، به پیش ساقی کوثر بلند شو
باشد قرار بعدی ما "مقتل الحسین"
آندم زخواب ناز تو دیگر بلند شو
بنشین به قتلگاه و سرش را بغل بگیر
وقتی رسید شمرِ ستمگر ،بلند شو
هر چه زدند سنگ ز گودال پا نشو
وقتی کشید کار به خنجر بلند شو
وقتی که نعل تازه به اسبان خود زدند
تو از کنار آن تن بیسر بلند شو
در قتلگه به شام غریبان بیا ولی
تا ساربان رسید تو دیگر بلند شو
#عبدالحسین_میرزایی ✍
#فاطمیه #گریز_بکربلا
....._________________________/f
.#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
◽️◽️◽️◽️🖤
#امان_از_دل_زینب💔 سلام الله علیها
#زينب تو را به جان من آرام گريه كن
مثل برادرت حسن آرام گريه كن
مي دانم آب ميشوي از داغ مادرت
مانند شمع انجمن آرام گريه كن
...😭
كمتر به اين شمايل نيلي نگاه كن
سيلي مزن به صورتت آرام گريه كن
اينقدر خاک بر سر و روی خودت مريز
قدری كنار اين بدن آرام گريه كن
..😭
دستم رسيده است به زخمي عميق وای
#زينب بيا بگو به من آرام گريه كن
حالا بيا به ياد #حسين غريبمان
بنشين و پای اين كفن آرام گريه كن
...😭
#جبل_الصبر۶۹
بلا میباره مادرم بیمار
هنوزم لکه خون روی در و دیوار
نمیره از یاد مادر از پا افتاد
زیر دست و پاها داشت جلو چشمام جون میداد
دم در افتاد وقتی با سر افتاد
در خونه کنده شد رو سر مادر افتاد
تو آتیش و دود با تن خون آلود
روی چادرش پر از رد پای مردم بود
حسن گریونه یادش میمونه
که چطوری مادر و آورده اون روز خونه
هوا تاریک بود خونمون نزدیک بود مادرم
خورد به دیوار بس که کوچه باریک بود
بلا میباره مادرم بیمار
هنوزم لکه خون روی در و دیوار
تنم میلرزید نانجیب میخندید
تو غارت همه تنم میلریزید
مگه چادر من چقدر می ارزید
تنم میلرزید نانجیب میخندید
مادرم تو کوچه ها دور خودش میپیچید
حالا تو بستر این روزای آخر گریه
میکنه برای بی کسی حیدر
بلا میباره مادرم بیمار
هنوزم لکه خون روی در و دیوار