eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.2هزار ویدیو
363 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺🙏 مدیریت وتبلیغات 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☕️ چای روضه... ‎قلب عاشق را هوایی می کند❤️ ‎ یاد بی آبی دلم را نینوایی می کند😔 عصرتون حسینی 🙏
شیعیان را آبروی هر دو عالم زینب(س)است نورِ زهرا وُ علی و عطرِ خاتم زینب است آمدم در کربلا عشقِ ابوالفضل و حسین(ع) در زیارتنامه ام اوّل سلامم زینب است هر نفس اعجازِ او در سینه غوغا می کند آهِ اشکِ روضه وُ شورِ مُحَرم زینب(س)است کربلای ما فقط با او به معنا می رسد چونکه بر زخمِ تمامِ درد مرهم زینب است تا جهان پاینده است و چرخ هستی بر مدار دل به هر کس می سپارم یارو همدم زینب است بس که بانو در دلش زخم مُحَرم ریخته در صدای روضه ها سوز و گدازم زینب است عشق می روید به هر آیینه در پیمانِ او در پگاهِ چشمِ من این اشکِ نَم نَم زینب است صحنِ آغوشش هنوزم چلچراغِ روضه هاست در بیانِ روضه ها هم کوهِ ماتم زینب است روضه ی دردش همیشه التیامِ جانِ ماست گنبد کرب و بلا را نقشِ پرچم زینب است کربلا داغش همیشه تازه هست و غرقِ خون بعدِ عاشورا غم و دردِ دمادم زینب است خون سرخِ موجِ این دریا به عالم تا ابد_ ساحلش باشد حسین و موج این یم زینب است! ۲۵_مرداد_۱۴۰۱ @majmaozakerine
. ✍ حیف شد حیف، نَمُردم به کنار بدنت کاش میشد که ببوسم همه اعضای تنت بر روی خاک تنت ماند و سرت بر نیزه بوریا شد کفن آن بدن بی کفنت آه از آن نیزه که بر لعل لبت زخمی زد خون روان بود از آن زخم،هنوز از دهنت رفتی از پیش دلم با دو جهان غصه به دل بهر من ماند فقط ناله ز یاد مِحَنَت معجرم رفت به تاراج عدو گاهی که ز تنت برد به تاراج، عدو پیرهنت .................. . راهی نبود ، تا که تنت را به بر کشم معجر نبود، تا که حجابی به سر کشم باید ز دیدن تن صد پاره ات حسین آهی زعمق دل ، زدلِ شعله ور کشم در شعله های سرکش دشمن خیام سوخت منت ز بیکسی، زدوچشمان تر کشم ای جان من به جان تو سوگند بعد تو باید که جام مرگ خودم را به سر کشم زین پس به یاد ماه حرم، ماه کربلا بر روی خاک عکس جمال قمر کشم زخمی ز زخم  نیزه  به پهلوت دیده ام آهی به یاد مادر و مسمار در کشم ✍ .......................................................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 ای مظهرِ صبر و استقامت زینب(س) ای اسوه ی ایثار و شهامت زینب(س) در کرب و بلا چه کرده ای با صبرت عالم شده مبهوتِ مرامت زینب(س)! @majmaozakerine
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
مصیبت عظیم.mp3
11.09M
حجت‌الاسلام عالی کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469 برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️کربلا هرکس نرفته با امام رضا مطرح کند ▪️از میان پنجره فولاد امضا می‌رسد... 👈 زیارت سیدالشهداء علیه‌السلام و پیاده روی اربعین رو از علیه‌السلام بگیریم. 🤲اللهم_ارزقنا_کربلا اللﮩـم‌_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
در جوار مرقدش‌ هرگز‌ به ڪم‌ قانع‌ نشو‌ چونڪه از مشهد‌ برات‌ ڪربلا باید گرفت..
🌹 سـ🌸ـلام روزتون پراز خیر و برکت 🗓 امروز چهارشنبه ☀️ ٢٦ مرداد ١۴٠١ ه. ش 🌙 ١٩ محرم ١۴۴۴ ه.ق 🌲 ١٧ آگوست ٢٠٢٢ ميلادى
19 محرم الحرام : حرکت کاروان کربلا به سوی شام: در این روز اهل بیت سیّد الشّهداء علیه السّلام را از کوفه به سوی شام حرکت دادند. (الوقایع و الحوادث: ج 4، ص 114) زنهای غیر هاشمیه از انصار امام حسین علیه السّلام که در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، و فقط زنهای هاشمیات برای اسارت به شام برده شدند. (ابصار العین فی انصار الحسین علیه السّلام: ص 133)
شام بلا ماکجا ودیده ی نامحرمان ما کجا واینهمه جور زمان در مدینه احترامی داشتیم ما کجا وشام واین نامردمان چون اسیری خارجی ما را برند ما کجا وبستن با ریسمان ما مگر اولاد طاها نیستیم ما کم جا وکوچه گرد ی بی امان شام سوگ ما دوچندان می کند ما کجا وسخره های دشمنان هدیه ی شام است بارانی زسنگ ما کجا واینهمه سنگ گران شام وآل مصطفی ویران نشین ما کجا واینچنین جا و مکان زینبم من مادر رنج وغمم من کجا وقامتی همچون کمان هجر یاران مو سپیدم کرده است من کجا وبرگ ریزان خزان سایه ی روی سرم بوده حسین من کجا وزندگی بی سایبان زینبم من با زنان وکودکان غمزده،غارت زده،بی آشیان سخت باشد صبر در شام بلا سخت باشد برهمه این امتحان آه و واویلا ازآن بزم شراب وای از آن دست وچوب خیزران وای از دخت سه ساله،آندمی مرغ روحش پر کشدبر آسمان بارالها صبر زینب کن فزون سربلند آید برون زین امتحان شاعر : اسماعیل تقوایی @babollharam
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
زبانحال حضرت سکینه با حضرت عباس علیهماالسلام عمو نیگا کن باز حرمله با خنده های بی امونش پیش رباب می رقصه با تیر و کمونش سر علی رو روی نی میده نشونش داره اذیت می‌کنه بی بی رباب و نشون‌میده با قهقهه کاسه ی آب و 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 عمو نیگا کن بعد تو آواره شدیم توی بیابون بس که دویدیم به روی خار مغیلون درمون نداره آبله های پاهامون کجایی که سکینه از هجرت مریضه نیستی که بین دشمنا حرف از کنیزه 🌸🌸🌸🌸🌸 عمو نیگا کن دستای ما رو با طناب کینه بستن بردن ما رو بزم شراب،حرمت شکستن تو صدر مجلس زجر و حرمله نشستن یزید مست ببین داره جلوی چشام با خیزرون میزنه رو لبهای بابام ✍علی مهدوی نسب(عبدالحسین @majmaozakerine
چه تلخ می شود این روضه ها بدون شما چه تلخ تر همه ی عمر ما بدون شما  منم غریبه و شب تیره و مسیرم سخت کجا روم چه کنم بی شما بدون شما پیامبرفرمودند: أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه. من و علی ، دو پدر این امت هستیم. یعنی تا امام زمان، همه ی امامان باباهای ما هستند،اگه یه بچه با باباش حتی زیارت بره،بچه است،دستش رو باباش رها کنه،احساس کنه باباش رو گم کرده،بی قرار میشه، فقط ناله میزنه و اشک می ریزه،دیدی تا حالا؟سئوال میکنی بچه چی شده؟فقط گریه میکنه،هق هق میکنه، کدوم از ما همچین حالی داریم؟ کدوم از ما از آقامون خبر داریم؟از این بابای مهربون.  کجاست خیمه سبزت که راه گم کردم مرا بخوان نروم هیچ جا بدون شما  تمام لطف نفسهای ما حضور شماست چگونه بال زنم تا خدا بدون شما  قسم به شال عزایی که بسته ای به کمر چرا امام زمان،شال عزا به کمر بسته؟آقایی که می فرماید: در این مصائب اگه اشک چشمم خشک بشه خون گریه می کنم.وقتی امروز ببینه عمه اش زینب با قد خمیده داره میآد،دیگه رو پا ایستادن امام زمان مشکل میشه.  قسم به شال عزایی که بسته ای به کمر چه سرد می شود این روضه ها بدون شما
‍ روضه و توسل جانسوز _دروازه ساعات شهر شام_ویژه شب جمعه_استاد حاج منصور ارضی  دم دروازه ساعات خدا رحم کند 2 به دل عمه سادات خدا رحم کند محمل ام پرده ندارد،مددی یا ستار حاجتم وقت مناجات،خدا رحم کند *چشم من تار شده،یا تو به هم ریخته ای؟* با همان خنجر کندی که تو را زجرت داد می کند شمر مباهات خدا رحم کند سرت از نیزه زمین خورد،دلم ریخت حسین زیر پایی و به لب هات خدا رحم کند نیزه نیزه شده از بس که گلوی پاره پر شدی تو ز جراحات ...... *واقعا همین بوده،من که میگم اصلا سر پایین نیومده،اما اگر نگاه به مقاتل کنی میگه هر شب این سر ها رو می آوردن پایین تو صندوقچه میزاشتن، دوباره صبح به نیزه میزدن ... وای وای ...... حسین ....... چانه میزد سر گهواره یکی پیش رباب *میگفت چند میخری یکی میگفت چند میفروشی* بمیرم براتون ، بچه ها پشت دروازه ایستادن یکی سوال کرد چرا این اسرا رو داخل نمیبرید دیگری گفت هنوز زینت دادن و چراغونی شهر تموم نشده" وقتی دروازه وا شد،همه رو خبر کرده بودن . از مسیر بازار یهودی ها آوردنشون، سرکرده یهودی ها (استغفرالله) گردنبدشو، اون سینه ریزی که می اندازند به عنوان احترام، اون و در آورد به صاحب نیزه داد،گفت نیزه رو بیار جلوتر "" نگاه که کرد گفت خوب میشناسمت بابای این بود خیبر مارو ریخت به هم، نانجیب خم شد سنگ برداشت ...." به تبع،مریداش همه سنگ برداشتند ...." چه خبر بود روز اول صفر خدا رحم کند حسین ...... السلام ــــــــــــــــــــ
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 بَدیمه سرزمین کربلا ره مصیبت و غم و درد و بِلاره بَدیمه کربلا ره غم وارسّه دَم بدَم وارش ماتم وارسّه بَدیمه شه حسین ره دَره خونّـه اِنـا لِله اِلَیهِ الــرّاجـعونّـه بَدیمه دَسِ گلچین ستمگر هرچی گل داشتمه هاکرده پرپر بَدیمه شمر ره چَنّه کینه داشته مِه پِرِ جا کینه شِه سینه داشته بِرار ره بَدیمه تَشنا و خَسّه زمین وآسمونّه دود وینِسّه بَدیمه شه برا ره دَس و پا زو دیگه از کار بَکِته وِنِه بازو بَدیمه که حسین ره او نِدانه وِه با خشک گَلی نفس نفس زو عطش وِنِه تِک و پِـه ره بَدوتِه خدا دونّـه مِه دل چَنّه بَسوته بَدیمه تَش بَهیته باغ احساس دیگه از علقمه نَگرسّه عباس حسین ره داغ اکبر داغ بَزوعه تیر بخردن اصغر داغ بَزوعه دیگه شمرهرچی داشته روهاکرده وِه مِه بِرار ره پُشتِ رو هاکرده بَدیمه بی رَمَق برار ره تَنّه نانجیب خنجرِ جا دَره زَنّه دوازده ضربه آه الله اکـبر جدا بَیّه برار ره تنِ جا سر نَهووِم دیگه شمر هاکرده چیکار اَنّه بَوِّم که داد دَر بِمو مِه مار نَزِن ای نانجیب حسین غریبه وِنِه دل پرِ درد و غم نَصیبه نزن ای نانجیب وه مار ندارنه غریبی دَکِتِه و یـار ندارنه برارِ بی رمق خواخِر تِه قِروون مِه قرآنِ ورق خواخر تِه قِروون برار نَیّه تره یاری هاکنم دَم آخر تِه ور کاری هاکنم تِه غریبی ره«مداح»جار بَزوعِه تِـه مظلومی ی وسه زار بَزوعِه 🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀 شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
4_5794064131032091411(1)_۲۰۲۲_۰۲_۱۷_۱۹_۲۴_۰۹_۳۹۵.mp3
5.14M
📝 ‌به موقع تشییع جنازم ..😭 🎤کربلایی حسن خاکم نکنید بزارید اربابم برسه خاکم نکنید تا اونی که بر دلم امیره سرمو رو دامنش بگیره ... 🏴 ماه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه ورود کاروان اسراء به شام هیئت احرار الحسین علیه السلام * شامیان من داغ دارم، هل هله کمتر کنید ۲ بخدا نمیزارم اینجور بشینید... (امام زمان) خارجی نه، زاده، پیغمبرم، باور کنید اگه برام داستان درست نمیکنید، اگه فردا حرف برام در نیاد، یه کار ازتون میخوام، به خدا برا روضه است، کسی خجالت نکشه من دارم میگم، میخوام همه باهم دست بزنید میخوام شعر بخونم، صدا دستتونو بشنوم میخونم، دست بزن، عیب نداره بزن، کف زدن،( بزن) کف زدن پای سر (دست بزن) کف زدن پای، سر، فرزند زهرا، خوب نیست (دست) دست زدن، دست زدن، پای سر ، فرزند زهرا خوب نیست آقا، تو هی دوتا میزنی قطع میکنی، هی داد میزد، اینا میخندیدن کف زدن پای سر، فرزند زهرا ، خوب نیست نا مسلمانان، حیا، از دخت پیغمبر، کنید یه روضه بگم، از کربلا به شام ، هیچ جا نشده بود به اینا احترام بزارن، سادات، یا باید مثل سید اجازم بدید، یا پاشید برید بیرون، عمامه برداشت، یعنی واویلا، یعنی من اجازه دارم هر روضه ای، هیچ کس احترام نذاشت، الا دم دروازه، تو شلوغیا و خنده ها، یکی گفت سلام آقا، یهو آقا برگشت علی بن الحسین، دید تو شلوغیا یکی دستشو آورده، سلام آقا، آقا لبخند زد، تو مارو میشناسی؟ گفت آره آقا، باباتم میشناسم، جون بخواه، چه بلایی سرت آوردن؟ گفت ببینم، ازت خواسته ای بگم آره، گفت یه پارچه بیار، آفتاب، زنجیرارو سوزونده، این زنجیرا رو گردنمه، گردنم سوخته، (ای وای، اگه بعدیشو بگم، همه دستا کار میکنه) گفت سَهل، پول داری؟ آقا تو اسارت پول چکارت؟ گفت میخوام بدم، به این، نیزه دارها ، (گوشتو بگیر)، میخوام اینقدر به بهونه سرها ، وسط ناقه، اینقدر نچرخند، بین عمه ها، آه، بگیریدش، مگه سید اولاد زهرا، خودشو میزنه؟ نزن بچت داره میبینه، وای چه روضه ای اومد تو سرم، نزن، بچه اش داره میبینه، نزن، نزن، این پسرِ، این پسرِ، نزن، دخترش، دخترش داره میبینه، آه، پیش سه ساله، رو سینه اش نرو ، حسیــــــــــن، حسیـــــــــــن باشه، دست تو مستمع رو میبوسم، الان خوشهالم، روضه ثابت گرفتم، دیونه هامو پیدا کردم، آره، هر کدوم شما تو یه هیئت میدیدمتون، اما حالا دور هم جمع شدیم، پسرش داشت میدید باباش خودشو میزنه، از این ور میزد، میگفت نزن، خودشو میزد، میگفت نزن، اون بچه میدونی چکار میکرد، میزد هی خودشو، پاتو وردار، پاتو وردار، یَومٌ عَلی صَدرِ المُصطَفی، یَومٌ عَلی، وَجهِ الثُری، رو زمین افتاده، کمک، کمک، کمک، آخ کمک اومدن، اما به حسین نه ، کمک سنان، کمک شمر، کمک خولی، حسیـــــــــــن، حسیــــــــن آه، آه، اگه پا به پات، گریه نمیکردم نمیخوندم، بخونم یا نه؟، روضه بگم برا اینم، یه ساعت داره میزنه، از اول روضه داره میزنه، اما خون نیومد، الان یکم خون اومد در حیرتم، چگونه، به رویش، عدو زده تو رو خدا نزنید، تو رو خدا نزنید، به پا من نیفت، کاش یکی به پا اون می افتاد، نزن، زینب به پاش افتاد، اومد تو گودال، آه، دیگه نمیخونم، تو حسین بگو من نخونم، تو حسین بگو، به جان مادرم هنوز روضه نخوندم، حسیــــــــــن، حسیــــــــــن بسه، باشه، فقط یه دونه بگم، هنده اومد تو مجلس، یه عبایی پوشیده بود، یه قبایی پوشیده بود، (بخونم یا نه)، اومد تو مجلس، طلا هاشو بسته، گردنبندشو انداخته،( بزار بخونم، بزار بخونم، تو گلوم میمنه وا)، یه وقت رسید، عمه های تو رو دید، گفت اینا که حجاب دارن، پس میگفتید اینا خارجی اند، بزرگتون کجاست، اومد جلو زینب، خانم اینطور بود، میدونست هنده ببینه میشناسه، گفت دستتو بردار، دستتو بردار ببینم، دستشو برداشت، واویلا، دیدن چادرشو برداشت، عباشو برداشت، یکی هنده رو بگیره، گفت زن یزید محجبه، دختر علی، با پارچه؟ حسیـــــــــــن، حسیــــــــن، حسیـــــــــــن # # @majmaozakerine