هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
.
#وداع_با_محرم
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
در چَشم ها دو چِشمه ی زمزم گذاشتیم
قطعاً دعای فاطمه پشت و پناه ماست
وقتی دم حسینیه پرچم گذاشتیم
ما ارث گریه از پدر خویش برده ایم
پا جای پای حضرت آدم گذاشتیم
این اشک ها برای تو باشد ، حسین جان
شاید به روی زخم تو مرهم گذاشتیم
تفسیر روضه هاست ، حروف مقطعه
جان را میان سوره ی مریم گذاشتیم
خیلی حسین زحمت مارا کشیده ای
خیلی برای روضه ی تو کم گذاشتیم
یک عمر دم حسن شده و بازدم حسین
این عشق را به سینه دمادم گذاشتیم
یک اربعین زیارت مارا ردیف کن
ما هر چه بود پای محرم گذاشتیم
احمد ایرانی نسب✍
.
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
متن روضه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها شب سوم محرم – محمود کریمی
بسم الله الرحمن الرحیم
الهم کن ولیک……..
پهلو گرفته است، از اشک چشم سوخته دارو گرفته است
سر با سر آمده، او پیش پاش از مژه جارو گرفته است
از نور از طبق ،انگار چشم بی رمقش سو گرفته است
وقت قدم زدن آمد، خمیده دست به زانو گرفته است
مثل گُل سری است این لخته های خون که به گیسو گرفته است
تقصیر زجر بود از چشم های عمه اگر رو گرفته است
خورشید صورتش از زیر گونه تا سر ابرو گرفته است
رد غلاف نیست انگار تازیانه به بازو گرفته است
لب باز می کند کنج خرابه با پدرش خو گرفته است
*
قصه به سر رسید
جانم به لب رسید
که از تو خبر رسید
طاقت ندارمُ ،جز بوسه بر گلوی تو حاجت ندارمُ
می بوسمت ولی، هدیه به غیر گریه برایت ندارمُ
من دختر توأم ، اما به دختر تو شباهت ندارمُ
تو رفتی از برم،الان به بعد یک شب راحت ندارمُ
از شمر و حرمله از زجر انتظار محبت ندارمُ
اذیت شدیم ولی، من نیتی به غیر شفاعت ندارمُ
دشنام می دهند، با دختران شام رفاقت ندارمُ
هی میخورم زمین، مثل گذشته آن همه قدرت ندارمُ
چو مثل فاطمه است، از این قد خمیده شکایت ندارمُ
دیگر نشانه ای جز پنج خط سرخ به صورت ندارمُ
از معجرم مپرس، رغبت به صحبت از شب غارت ندارمُ
لطفی کن ای پدر، امشب به جان عمه مرا با خودت ببر
*
می رفت قافله،دورش پر از حرامی است، سر مست هلهله
بابا یک مرتبه بخند، من قول میدهم نکنم از کسی گله
این چشم های تار، امشب برای دیدن تو گشته مسئله
باید چه کار کرد؟ با این همه کبودی و با این همه آبله
باید از این به بعد با عمه ام نشسته بخوانیم نافله
سیلی که جای خود، مانده به گردنم رد انگشت سلسله
خوردم زمین شبی،بین من و نگاه تو افتاد فاصله
من فکر میکنم ظلمی که زجر کرده است نکرده است حرمله
یه جوری من رو آورد،من رو میکشید،می زد،می گفتم بزن،اما من رو به عمه ام برسان،وقتی به ناقه رسیدم،هی نفس میزدم،بین نفس هام، هی میگفتم:عمه عمه عمه
من فکر میکنم ظلمی که زجر کرده است نکرده است حرمله
میخندیدم یادته،نگاه به لب و دهانم میکردی یادته،من و بغل میکردی یادته، هی به من میگفتی مادرم یادته، من دیگه مثل اون رقیه نیستم،دختر و لبخندش،لبخند و لب و دهان،لب و دهان و دندان.
دندان من شکست
آینه ی کلام پریشان من شکست
دندان من شکست
آخه انگشتر دستش بود،انگشتر تو دستش بود،با اون انگشتری که بازی میکردم دندان من شکست.
دندان من شکست
بچه دندانش بشکنه کلامش عوض میشه،شین رو س ِ میگه.
دندان من شکست
آینه ی کلام پریشان من شکست
راه و روش دختر داری اینجوریه ،میخوای گوشواره از گوش دختر بچه در بیآری، فقطم باباش باید این کارو بکنه.مادرم میتونه،اما دختر دوست داره پدر گوشواره اش رو در بیاره،چون تا میخواد دردش بگیره،میگه:یواش.بابا هم قربون صدقه میره.
متن مقتل این جوری میگه:سر مطهر رو آوردن در حضور اون مظلومه گذاشتند،پرده رو از رو سر برداشت،پرسید:ما هذا رأس؟این سرکیه؟گفتند: هذا رأس أبوک.سر باباته. خود را بر آن سر مطهر انداخت شروع کرد صورت پدر رو بوسیدن،به سر و سینه زدن،اینقدر با دستای کوچیک خودش به دهان زد،دهان پر خون شد و گفت: یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی خَضَبکَ بِدِمائکَ، محاسنت رو کی با خونت رنگ کرده؟ یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیْکَ؟ رگ های گردنت رو کی بریده؟ یا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذی أَیتمنی علی صِغَر سِنّی؟ بابا من سه ساله هستم یتیم شدم. کی من رو بزرگ کنه؟ بعد شروع کرد به گلایه کردن:بابا نگامون کن، یا أبتاهُ، منْ للنّساءِ الحاسرات؟ زن هارو نگاه کن معجر ندارن! یا أبتاهُ، منْ للْأَرامِلِ المسْبیّاتِ؟ پدر جان، چه کسی دادرسی از این زنان بیوه و اسیر می کند؟ یا أبتاهُ، منْ للْعیونِ الْباکیاتِ؟ چشم های گریون مارو نگاه کن! یا أبَتاهُ، مَنْ لَلشُّعورِ الْمَنْشورات؟نگاه کن ببین موهامون چه وضعی داره. یا أبتاهُ، منْ بَعْدکَ واخَیْبَتاهُ؟ یا أبتاهُ، منْ بَعدکَ وا غُرْبَتاهُ؟ بابا جان تو رفتی ما بی چاره شدیم! یا أبتاهُ، لَیْتنی کُنت لَک الْفِداء. ای بابا کاش من برات می مردم. یا أبتاهُ، لَیْتنی کَنت قَبل هذا الْیَومِ عمیاءَ. بابا جان کاش من کور می شدم تو رو اینجوری نمیدیدم
توضیحش هم این یک خطه:
ساربان ضربه ی دستش چقدر سنگین است
تازه انگشتر او سنگ یمن هم دارد
زخم های سر و روی پدرش را که شمرد
گفت با عمه چرا زخم دهن هم دارد؟
حسین……
بابا جان کاش من زودتر از این از دنیا می رفتم، من تو رو این طوری نمیدیدم،هی گریه کرد،اشک می ریخت،نفسش به شماره افتاد، گریه راه گلوش رو گرفت: مثل مرغ سر کنده گاهی سر رو طرف راست بعد طرف چپ میگذاشت،میبوسید ناله میکرد،ریش پر خون پدر رو میگرفت پاک میکرد،حسین،همیشه بدنش تازه است،بس که سر تر و تازه بود،هی خوت می آمد جاری میشد، زن ها دورش رو گرفتند،گفت: بابا این زنهای جوون مرده چه کنند،شیون از همه بلند شد. ثم إنها وضعت فمها على فمه الشریف و بکت طویلا،قشن
گ ببین بچه سه ساله سر زخمی بغل کرده. آروم آروم لبش رو رو لب بابا گذاشت،شروع کرد لب بابا رو مکیدن، همینطوری آروم آروم سرش رو زمین گذاشت،صورت رو صورتش بود،اینقده گریه کرد دیدند،آخرهای گریه دستش باز شد،سر غلتید یه طرف رقیه یه طرف، ای حسین………
چقدر زخمی ِ چشمات بمیرم برات
چقدر خونی ِ لبهات بمیرم برات
شبیهه خودم پریشون و پر خون ِ موهات بمیرم برات
حالا بعداز اون همه عذاب توی آغوشم یکم بخواب
به چشم کسی خواب نیومده بعد از اون مجلس شراب
ناله میزم وای وای کریه میکنم های های
نگفته بودی با سر میای بابا نگفته بودی با سر میای
هرکی هر جا نشسته صدا بزنه یا حسین………
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
متن روضه شهادت حضرت رقیه علیها السلام- مجتبی رمضانی
یکی از روضه خوانها میگه یه سئوال ذهن من رو مشغول کرده بود،ایشون میگه من همش ذهنم مشغول بود،چرا وقتی حضرت رقیه سلام الله علیها از ناقه افتاد داد نزد این کاروان متوقف بشه؟شتر که سرعتی نداره. میگه یه روز دختر بچه ام از رو بلندی به شکم رو زمین افتاد،نفسش یه چند لحظه بند اومد،من گریه شدم خانمم گفت:چیزی نشده چرا گریه میکنی؟ گفتم من جواب روضه ام رو گرفتم،حالا فهمیدم چرا داد نزد.
کاش زجر من و اینقدر رو خار نکشونه
آخه عموم رو نیزه ها نگرونه
نزن من و حالم بده
خودم میام هولم نده
هر کجا نشستی دستات رو بیار بالا،صدا بزن یاحسین،یا حسین……
نزن من و حالم بده
خودم میام هولم نده
یکی از روضه خوان های میگه،شب پنجم صفر پیرهن سیاه تنم کردم برم هیئت،یه دختر پنج، شش ساله مریض حال داشتم،گفت: بابا کجا میری؟گفتم:دارم میرم هیئت،گفت: مگه الان چه خبره؟ گفتم:شهادت حضرت رقیه است، گفت: بابا رقیه کیه؟ گفتم:دختر امام حسینه، گفت:بابا چند سالشه؟گفتم: هم سن خودته،گفت: بابا منم با خودت میبری؟،گفتم: نه عزیزم تو مریضی،استراحت کن،حالت بهتر بشه، گفت: بابا حالا که من رو نمیبری با خودت،بهش میگی بیاد کنارم؟ با خودم گفتم: حالا من چی توضیح بدم به این بچه، گفتم: نه،نمیتونه بیاد،گفت: چرا بابا؟ گفتم: اونم مریضه،چرا بابا؟ چی شده؟ گفتم: بابا پاهاش درد میکنه. گفت بابا:چرا پاهاش درد میکنه؟ گفتم:رو خارهای بیابون دویده، گفت:بابا چرا رو خارهای بیابون دویده؟ مگه کفش پاش نبوده؟ گفتم نه کفش نداشته،کفشاشو غارت کردن، کفشاشو دزدیده بودند. گفتم : دخترم میذاری من برم،بیچاره ام کردی تو؟گفت:آره برو. من خداحافظی کردم، دم در دوباره گفت:بابا،یه سئوال دیگه، سئوالش من رو بیچاره کرد، نشستم دم در شروع کردم به گریه کردن،گفت:بابا کفشاشو غارت کردن، چرا باباش بغلش نمیکرد، بابا من اون روز کفشم گم شده بود تو بغلم کردی بابا، چرا باباش بغلش نکرد.
کاش زجر من و اینقدر رو خار نکشونه
آخه عموم رو نیزه ها نگرونه
نزن من و حالم بده
خودم میام هولم نده
بی بی رقیه رو بی هوا زدند، مداح یعنی چی؟ شما وقتی خودت میخوای خودت رو بزنی،عصب مغز دستور میده به عضله ی صورت،میگه آمادگیش رو داشته باش، اما یه وقت هست بی هوا میزنه،دختر وسط بیابون افتاده بود،دید یکی داره میاد،خوشحال شد، گفت: اومده من رو ببره کنار عمه ام، بلند شد،خوشحال شد، یه وقت، دید صورتش میسوزه، یه بیت قدیمی برات بخونم؟
تا به من رسید بابا،بابا،بابا
موهام و کشید بابا،بابا،بابا
دست من و بست بابا،بابا،بابا
پهلوم و شکست بابا،بابا،بابا
گفتم پهلو،بریم مدینه؟ مادر مادر، مادر مارو هم بی هوا زدند، وقتی یه نامحرم میخواد با مادرت حرف بزنه، مادر به چشم نامحرم نگاه نمیکنه، مادر ما به زمین نگاه میکرد،به نامحرم نگاه نمیکرد، امام حسن میگه دیدم دست و نانجیب بالا برد، امام صادق میگه:چنان زد این گوشواره توی گوش مادر شکست.
کاشکی پسر ارشد نبودم ای خدا ای خدا ای خدا
کاشکی راه رفتن بلد نبودم ای خدا ای خدا ای خدا
برای چی؟
شاهد فحش و لگد نبودم ای خدا ای خدا ای خدا
اونقدر کشیدم داد و هوار ای خدا ای خدا ای خدا
دستاتو واسش بالا نیار بی حیا بی حیا بی حیا
رو چادر مادر پا نذار بی حیا بی حیا بی حیا
خیلی ها اربعین دارن میرن کربلا،به حضرت رقیه سلام الله علیها بگو، عمه ی امام زمان(عج)،امشب با دستای کوچلوت یه کربلا به من بده، میگه:تو حرم حضرت رقیه سلام الله علیها، یه پیرمرد یه ظرف برداشته بود، یه تیکه نخ، اومد گره بزنه به ضریح، خادمها اجازه نمیدادند، خیلی ناراحت شد،رفتم پیشش ، گفتم:پدر چی شده؟ چرا ناراحتی؟ گفت: نگذاشتند نذرم رو ادا کنم، گفتم:این چه نذریه شما یه ظرف آب برداشتی،میخوای ببندی؟ گفت: من دفعه ی قبل که اومدم حرم حضرت رقیه سلام الله علیها، بهشون گفتم: خانم به من یه کربلا بده، اگه کربلا بدی، از کربلا برات آب فرات میارم، براش آب فرات آوردم، گفتنم: دیگه فایده نداره، دیگه دیر شد…..
***************
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
نحوه #شروع_مداحی در یک مجلس
سلام و صلوات :
در احادیث و روایات معتبر داریم ؛ دعایى که بدون حمد و ثناى الهى و ذکر نام خدا و سلام و صلوات بر محمد و آل محمدعلیهم السّلام شروع شود، پذیرفته نخواهد شد. از آنجائى که هدف از برپائى این گونه از مجالس ، توسل به ائمه اطهارعلیهم السّلام و نتیجه گرفتن از آن است ، باید به فرموده خودشان ، با حمد و ثناى الهى و درود فرستادن بر خاندان عصمت و طهارت شروع مى شود. تفاوتى نمى کند که مجلس عزادارى باشد و یا مجلس جشن و میلاد ائمه هدى علیهم السّلام در هر دو صورت باید مجلس به کیفیت فوق آغاز گردد.
این سلام و ثنا مى تواند بسیار ساده و به صورت فرستادن سه صلوات و گفتن (( بِسمِ اللّه الرّحمنِ الرّحیمِ)) باشد و یا قسمتى از دعا یا مناجات ماءثوره از ائمه معصومین مثل : (( السّلامُ عَلَیکُم یا اَهلَبَیت النَّبُوَة )) و... یا خواندن صیغه توبه ((اَستَغفِرُ اللّهَ الّذِى لا اِلهَ الاّ هُو، الحَىُّ القَیّوم ، الرّحمنُ الرّحیم ، ذُوالجَلالِ وَ الا کرَام ، مِن جَمِیعِ ظُلمِى وَ جُرمِى وَ اِسرَافِى عَلَى نَفسِى وَ اَتوُبُ اِلَیهِ)) و یا خواندن دعاى فرج امام زمان (( اللَّهُمَّ کُن لِوَلِیِکَ الحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ...)) باشد. که به فراخور مجلس انتخاب مى شود. مثلاً اگر شب شهادت بود، بهتر است ذکر شروع مجلس نیز با آن امام همام رابطه داشته باشد مثلاً شب شهادت امام حسن مجتبى علیه السّلام همان قطعه اى که در دعاى توسل براى ایشان مى خوانیم ، قرائت شود و یا اگر مجلس در محرم است از لعن و سلام زیارت مقدسه عاشورا استفاده نمائیم و اگر مجلس مناجات مى باشد. از خواندن صیغه توبه و یا خواندن گوشه هایى از دعاى کمیل و یا قرائت فرازهائى از مناجات خمس عشر (مناجاة التائبین ) که در مفاتیح الجنان مى باشد، بهره مند شویم .
نکته اى که در اینجا وجود دارد این است که اگر مجلس عزادارى و روضه است ، خواندن خطبه اول آن و دادن سلام و صلوات نباید خیلى طولانى بشود زیرا موجب خستگى و ملال مستمع مى گردد. مداح خوب کسى است که هر وقت در محدودیت زمانى قرار گرفت ، وقت را طورى تنظیم نماید که به اکثر قسمت هاى مهم برنامه خود پرداخته باشد نه اینکه کلاً یک قسمت از آن را حذف کند مثلاً بگوید چون وقت نیست من از اصل روضه شروع کنم و بدون سلام دادن ، شروع به روضه خوانى نماید. باید از حواشى هر قسمت از برنامه اش مقدارى بزند تا ناهماهنگى پیش نیاید. چه بسا سلام دادن اول مجلس ، کارى کوچک شمرده شده و بیشتر به روضه خواندن و سینه زدن بها داده مى شود. اما توجه داشته باشیم که ادب مجلس باید رعایت شود و سلامى هر چند کوتاه ، فرستاده گردد.
در محدودیت هاى زمانى ، مداح مى تواند از برنامه هائى که در حاشیه توسل وجود دارد، کسر بگذارد مثل سینه واحد زدن و ایستاده سینه زنى کردن و... نه اینکه از سلام دادن صرف نظر کند.
د) شعر #شروع_مجلس
بعد از دادن سلام و صلوات و حمد ثناى الهى ، مداح ، مجلس را با شعر شروع مى کند. این بهترین حالت مجلس است که وقتى سلام داد، شعرى را با عنوان مقدمه مجلس شروع مى کند که پسندیده تر از حالتى است که بعد از سلام دادن ، مداح شروع به صحبت کردن و روضه خواندن کند. سعى کنید همیشه مجلس (حتى مجالس کوچک و توسلات مختصر) را با شعر آغاز نمائید تا حالت وزین ترى به خود بگیرد. شعرى که ابتداى مجلس خوانده مى شود مى تواند اشعارى از آقا امام زمان علیه السّلام باشد که در حال حاضر، مجالس بیشتر به این شکل شروع مى شوند و مى توان از اشعارى که در این زمینه سروده شده است استفاده نمود و از غزل هاى حافظ و یا غزل هاى حضرت امام (رحمة الله علیه ) استفاده کرد مثلاً:
روى تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچه اى هنوز و صدت عندلیب هست
هر چند دورم از تو که دور از تو کس مباد
اما امید وصل تواءم عن قریب هست
گر آمدم به کوى تو چندان غریب نیست
چون من در این دیار هزاران غریب هست
عاشق که شد یار به حالش نظر نکرد
اى خواجه درد نیست و الا طبیب هست
و یا از اشعار اخلاقى ، که در مذمت نفس سروده شده و یا اشعار مناجاتى استفاده کرد که این گونه ، اشعار مناسب مجالس دعا و زیارات مى باشد مثلاً در شبهاى ماه مبارک رمضان و یا قبل از دعاى کمیل و... مثلاً این شعر:
یا رب ار نگذرى از جرم و گناهم چه کنم
ندهى گر به در خویش پناهم چه کنم
گر برانى و نخواهى و کنى نومیدم
به که روى آرم و حاجت زکه خواهم چه کنم
گر بخشى گنهم شرم مرا آب کند
ور نبخشى تو بدین روى سیاهم چه کنم
نتوانم کنم انکار گنه یک ز هزار
تو که بودى به همه حال گواهم چه کنم
بارلها! کرمى مرحمتى امدادى
کاروان رفته و من مانده به راهم چه کنم
و یا از اشعارى استفاده نماید که در مدح ائمه معصومین علیهم السّلام سروده شده که در گذشته خواندن این گونه اشعار، جایگاه بهترى در مجالس داشته است
#درخواست کاربران
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
اشک بر حسین (علیه السّلام)
به هیچ کدام از اعمال ما امیدی نیست نه نمازمون، نه روزه هایمان، …
نقل
کرده اند آیت الله مرعشی را با آن زهد و تقوا پسرش در عالم رویا دید، از
اوضاع و احوال بعد از مرگ پرسید، او گفت: اوضاع و احوال خراب بود، حساب و
کتاب سخت بود، فقط یک چیز به درد من خورد، آن هم اشک برای امام حسین (علیه
السّلام) ….
منبع:کتاب گلواژه های روضه
فضلیت گریه
امام موسی کاظم (علیه السّلام) فرمودند:
اگر
گریه کنندگان بر آن مظلوم (امام حسین (علیه السّلام)) می دانستند چه
اجرهایی به آنها داده می شود هر آینه آرزو می کردند که تا نفس آخر عمر در
گریه و ناله برای آن بزرگوار باشند.
البکاء للحسین ص ۸۰
منبع:کتاب گلواژه های روضه
کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469
برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم
روضه و توسل جانسوز _ ویژه اسارت وحضرت زینب کبری سلام الله علیها _کربلایی حنیف طاهری
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
*السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ وَلیِ اللهِ المُعَظَّم ،السَّلامُ علیکِ یا عَمَّةَ وَلِیِ اللهِ المُکَرَّم السَّلامُ عَلیکِ یا أُمُّ المَصائِبِ یا زَینَب، السَّلامُ علیکِ یا مَن ظَهَرَت مَحَبَّتُها لِلحُسَینِ المَظلوم،فِی مَوارِدِ عَدیدةٍ وَ تَحَمَّلَت المَصائِبَ المُحرِقَةَ لِلقُلوبِ مَعَ تَحَمُّلاتٍ شَدیدَةِ، السَّلامُ علیکِ أَیَّتُهَا البَعیدةُ عَن الأَوطانِ"سلام بر اون خانومی که از خونه اش دور افتاد" السَّلامُ علیکِ أَیَّتُهَا الأَسیرَةُ فِی البُلدان"سلام به اون خانومی که شهر به شهر به اسارت رفته" السَّلامُ علیکِ أَیَّتُها المُتَحَیِّزَةُ فِی خَرابَةِ الشّام السَّلامُ علیکِ أَیَّتُها المُتَحَیِّرَةُ فِی وُقُوفِکَ عَلی جَسَدِ سَیِّدِ الشُّهَداءِ، وَ خاطَبَتِ جَدَّکِ رَسولَ اللهِ (صَلّی الله علیهِ وَآلِهِ) بِهذا النِّداءِ: صَلَّی عَلیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ بِالعَراءِ مَسلُوبُ العِمامَةِ وَ الرِّداءِ مُقَطَّعُ الأَعضاءِ وَ بَناتُکَ سَبایا وَ إِلَی اللهِ المُشتَکی....*
نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می آید
نفس هایم گواهی می دهد بوی تو می آید
شکوه تو زمین را با قیامت آشنا کرده
و رقص باد با گیسوی تو محشر به پا کرده
زمین را غرق در خون خدا کردی خبر داری؟
تو اسرار خدا را بر ملا کردی خبر داری؟
جهان را زیر و رو کرده است گیسوی پریشانت
از این عالم چه می خواهی همه عالم به قربانت
مرا از فیض رستاخیز چشمانت مکن محروم
جهان را جان بده، پلکی بزن، یا حی یا قیوم
خبر دارم که سر از دیر نصرانی در آوردی
و عیسی را به آیین مسلمانی در آوردی
خبر دارم چه راهی را بر اوج نیزه طی کردی
از آن وقتی که اسب شوق را مردانه هی کردی
تو می رفتی و می دیدم که چشمم تیره شد کم کم
به صحرایی سراسر از تو خالی خیره شد کم کم
تو را تا لحظه ی آخر نگاه من صدا می زد
چراغی شعله شعله زیر باران دست و پا می زد
حدود ساعت سه ، جان من می رفت آهسته
برای غرق در دریا شدن می رفت آهسته
* شب شهادت چه خانومیِ؟ بین یه مشت حرومی برادر داره میره،دیگه محرمی براش نمونده،تا قبلش هی می گفت:کجا میخوای بری؟مارو به کی میسپاری؟ ابی عبدالله زینب رو آرام می کرد،تا دستش رو گذاش رو قلب زینب..زینب گفت:برو قربونت برم،ولی زینب داره نگاه می کنه...*
بخوان! آهسته از این جا به بعد ماجرا با من
خیالت جمع ای دریای غیرت خیمه ها با من
✍شاعر:سید حمیدرضا برقعی
*عبدالله چند باری سئوال کرد از کنیز،حالش چطوره؟بهتر شده؟چند وقتِ لب به آب و غذا نمیزنه، نگاه کرد به عبدالله بن جعفر،گفت:آقا خیلی حالش خرابه، هر کاری می کنیم آروم نمیگیره،عبدالله ثروتمند بوده،یه روز نشست مقابل زینب،خانوم! بریم یه باغی یه بستانی حالت بهتر بشه،خیلی اصرار کرد خانوم قبول کرد،اومدن باغ و بستان،یه لحظه نگاه کرد دید زینب کنار جوی آب نشسته،هی به این آب نگاه میکنه،خانوم!چی شده؟اومدیم اینجا آروم باشیم،دیگه دست از گریه بردار..عبدالله! چه کنم دست خودم نیست، آب می بینم یاد حسین می افتم..لباش به هم می خورد،هی می گفت:جیگرم میسوزه...گلارو می دید گریه می کرد،عبدالله! همه گلام رو کربلا پرپر کردن...*
فراق بعد تو با هیچ عاشقی دیگر
چنانکه با دل من کرده است تا نکند
به روی شانه هر کس جنازه ای دیدم
نشد که خواهر تو یاد بوریا نکند
*شب شهادتِ،شب عاشورایِ زینبِ،امشب جا داره بگم:حسین این کشته منو....*
تو زنده بودی من هر چقدر ناله زدم
نشد که رأس تو را از بدن جدا نکند
🔴
┏━━━⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️️━━┓
⚫️️
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5870733824161220391.mp3
3.98M
روضه
اسارت
وحضرت زینب
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_6050706169477988945.mp3
4.7M
.
#زمینه
#اربعین
#حضرت_زینب
از راه دور ... خواهرت اومده یا اخا
دوباره اومدم کربلا
پاشو که اومده زائرت
میدونی که یادمه تموم روضه ها
چل روزه که سرت... جلو چشم ماست
چل روزه که سرت ... روی نیزه هاست
چل روزه که سرت ... زیر دست و پاست
پاشو همه دار و ندارم
چهل شب و روزه که دارم
برای تو روضه میخونم
به پای غم تو میبارم
.....................................
یادش بخیر ... که سایه ی تو بود رو سرم
بودی امید اهل حرم
حالا پاشو ببین ای داداش
نیلی شده صورتمو بی بال و پرم
باور نمیکنم ... بشه باورت
تو مجلس شراب... بره خواهرت
قدّم خمیده شد ... مث مادرت
تنم شده پره کبودی
میون کوچه ها نبودی
ببینی دورمو گرفتن
یه عده زنای یهودی
.........................................
یادم میاد ... ناله ها تو شنیدن داداش
غریبیتو میدیدن داداش
ولی جلوی چشمای من
ظالمونه سر تو رو بریدن داداش
چل روزه قاتلم ... شده قتلگاه
یادم نمیره اون ... آخرین نگاه
بین سپاهشون ... موندی بی پناه
تا قتلگاه تو دویدم
کنار تن تو رسیدم
توی سرو صدای لشکر
صدای مادرو شنیدم
شعر و سبک: محمدرضا محمدی ✍
#راس_الحسین_علیه_السلام
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5985650836716390406.mp3
9.7M
❣﷽❣
📋#زمزمه_حضرت_رقیه_س
📔#آقای_نریمانی
📒#غساله
📕#پیشنهادم 👌👌👌
دارم غسل میت
میدم خیلی ساله
ندیدم تا امروز
مثه این سه ساله
آخه این همه درد
براش خیلی زوده
چی بوده مریضیش
همهجاش کبوده
بمیرم الهی
چه دردی کشیده
مگه چند سالش بود
که قدش خمیده
موهای سرش که
یا ریخته یا سوخته
همین چندایی هم
که مونده سفیده
این طرف صورت اگه سیاهه جای دسته
سرش ولی خوردهکجا کهاونطرف شکسته
آروم آب بریزید
رو زخماش نپاشه
میترسم دوباره
سر زخما واشه
آخه جای سالم
رو جسمش نمونده
همه استخونا ، ....
پر از جای نیزهست
روی دست و پاهاش
برا چی کبوده
پای چشم و ابروش
آخه طفل معصوم
گناهش چی بوده
گمونم که ضرب
لگد خورده پهلوش
شستن این بدن دیگه
فایده ای نداره
کفن درست کنید براش
با چادرای پاره
📔هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)📔
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
❣﷽❣
🎥#سینه_زنی_حضرت_رقیه_س
📹#آقای_کریمی
برام دعا کن
بابا منم منو که یادته
چشاتو وا کن
بابا منم منو که یادته
صدام گرفته
بابا منم منو که یادته
منو صدا کن
بابا منم منو که یادته
من همون رقیه ای هستم که
منو همیشه با لبخند رو زانوهات می نشوندی
تو همون بابای من هستی که
شبی که خوابم نمی برد برام قرآن می خوندی
مدینه کجا و ویرونه
دیگه سر اومده پیمونه
بیا ماها رو ببر خونه
برام دعا کن
بابا منم منو که یادته
چشاتو وا کن
بابا منم منو که یادته
صدام گرفته
بابا منم منو که یادته
منو صدا کن
بابا منم منو که یادته
با پای پر ورمم
دردسر حرمم
همه میگن خیلی شبیه مادرمم
من همون فرشته ای هستم که
برا تو سجاده مینداخت
وقتی وضو می گرفتی
تو همون بابا حسین هستی که
می گفتی با دیدن من به یاد زهرا می افتی
چه خستگی چه سردردی
روی نی منو نگام کردی
آخه چی میشه که برگردی
موهام سفیده
بابا منم منو که یادته
قدم خمیده
بابا منم منو که یادته
چهره م کبوده
بابا منم منو که یادته
رنگم پریده
بابا منم منو که یادته
مدینه کجا و ویرونه
دیگه سر اومده پیمونه
بیا ماها رو ببر خونه
برام دعا کن
بابا منم منو که یادته
چشاتو وا کن
بابا منم منو که یادته
صدام گرفته
بابا منم منو که یادته
منو صدا کن
بابا منم منو که یادته
من همون سه ساله ای هستم که
بابامو بابامو بابامو بابامو می خواستم اما سرش روی نیزه ها بود
تو همون شاه شهید هستی که
دور زن و بچه ی تو پر از نامحرما بود
نمی دونی که چی می گفتن
چه حرفای بدی زد دشمن
حیا ندارن اینا اصلاً
ببین چه خسته م
بابا منم منو که یادته
چقدر شکته م
بابا منم منو که یادته
سنگینه گوشم
بابا منم منو که یادته
می لرزه دستم
بابا منم منو که یادته
تار می بینم سرم سنگینه
عجب دستی داشت خیر نبینه
بیابون بود و من سرگردون
با اون نامرد نامسلمون
با پای پر ورمم
دردسر حرمم
همه میگن خیلی شبیه مادرمم
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از روضه دفتری
😭روضه ی اربعین😭
🍁زبانحال زینب س🍁
السلام ای کشته ی بی سر حسین
السلام ای یاور خواهر حسین
حالا خواهر بر گشته کربلا سرو بدن حسینش با هم هستند،ولی افسوس که زیر خاکها قرار دارن وخواهرش باید قبر برادرو بغل کنه
حرفاش وبزنه به طفلانت
نه تنها جای مادر بل جای پدر بودم
به گلهایت نگر تا باغبانیهای من بینی
حجاب کودکادنت می شدم وقت کتک خوردن
که نیلی پیکرم از مهربانیهای من بینی
به پاس قهرمانیها به تن دارم نشانیها
نبودی تادراین ره قهرمانیهای من بینی
اگر نامحرمی اینجا نبود ای محرم زینب
نشان می دادمت تاآن نشانیهای من بینی
زینب از شام وکوفه برا حسینش سوغات میاره
سوغاتی های اوبدنهای کبودوصورتهای سوخته وبدنهای نحیف ولاغر
بچه های حسینش کربلا!
هرکدوم حرفای زیادی براگفتن دارن.
کربلا یه مسافر کوچولو داشتی به نام رقیه س
اما اون دیگه برنگشته،حالا بی بی زینب س
داره،به حسینش میگه
آورده ام تمام عزیزانت ای حسین
جزدختر سه ساله ات ای مهربان من
آیی کربلا یادت با باباش چه وداعی کرد ؟
یادت هست چه جوری جلوی بابا رو گرفته بود؟
یادت هست که وقتی میرفتی چه حالی داشت،
آی کربلا نبودی ببینی چه جوری جون داد!!
امروز سراسر کربلا غوغا شده هرکسی یه
زمزمه ای داره،هر کسی سراغ قبری رو میگیره ،
بچه ها احساس می کنن،بوی بابا میاد،بوی برادراش میاد،بوی عموهاش میاد
امروز روز ملاقات زینب س کبری باحسینش
آخ بمیرم این خواهرو برادر سابقه نداشته
چهل روز همدیگرو نبینن
مخصوصا"لحظه ی آخری که همدیگرو دیدن
یه جوری بود که خواهر نمی خواست از حسینش جدا بشه، بمیرم برادل زینب س
حسین سر در بدن نداشت توی گودال قتلگاه
غریبانه افتاده بود اونجا سر حسینشو ندید فقط بدن خون آلودشودید
اما سر حسینشو برا آخرین بار بالای نیزه ومقابل یزید(لعن)دید.....
😭صل الله علیک یا قتیل العبرات😭
✨التماس دعا برا شفای مریض ها✨
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5985650836716390412.mp3
6.57M
❣﷽❣
💔#زمزمه_حضرت_رقیه_س
🖤#آقای_میرداماد
💔#پیشنهادم
بابا، دخترت از دنیا بریده
بدون تو خوشی ندیده
ببین همه موهام سفیده، بابا
بابا، این دلم افروخته بابایی
چشام به در دوخته بابایی
خیلی دلم سوخته بابایی، بابا
منو تو غم نشوندن دل منو شكوندن
با آتیش تو خیمه دامنمو سوزوندن
با دیدن خیزرون خواب از سرم پریده
تا می خوابم می بینم خواب سر بریده
بابا، مگه نگفتی بر می گردم
بیا می خوام دورت بگردم
عمه رو خیلی خسته كردم، بابا
بابا خوشی به قلبم دست رد زد
یه بی حیا بهم لگد زد
بدی نكردم، ولی بد زد، بابا
عموم كجاست ببینه چی به سرم آوردن
حق بده تا بمیرم معجر من رو بردن
این غصه ها بابا جون راه نفس رو بسته
گمون کنم بابایی که دندونام شکسته
💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5985650836716390410.mp3
5.41M
❣﷽❣
🌹#زمزمه_حضرت_رقیه_س
🌹#آقای_میرداماد
نم نم داره بارون میاد
داره برام مهمون میاد
خرابه بوی نون میاد
وای وای
داره از راه دور میاد
تو طبقی از نور میاد
از سفر تنور میاد
وای وای
آروم آروم از طبق بیا کنارم
سر رو سرت بزارم
حرف نگفته دارم
چند شبه بابا یه لقمه نون نخوردم
اسمتو که میبردم
وای وای
حالا که اومدی بمون
یه ذره لالایی بخون
میخوام بخوابم بابا جون
وای وای
تا بینمون فاصله بود
سهمم فقط آبله بود
خنده های ....
وای وای
ربابو ببین
اصلا نمیخوره آب
هرروز نشسته بی تاب
تنها به زیر آفتاب
شبا دیگه یا بچشو خواب میبینه
یا خواب آب میبینه
داره عذاب میبینه
🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#مولاجانم
🍃چه شودکه نازنینا،رُخ خود به من نمائی
به تبسّمی،نگاهی،گرهی ز دل گشائی...
🍃به کدام واژه جویم،صفت لطیف عشقت
که تو پاک تر از آنی که درون واژه آئی...
#امام_زمان
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
#شبتونمهدوی🌙