فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊 ای تـاج سـر
🖤 عـالم و آدم زهـرا
🕊 از کودکیام
🖤 دل به تو دادم زهـرا
🕊 آن روز که
🖤من هستم و تاریکی قبـر
🕊جـان حسنت
🖤 برس به دادم زهـرا
🏴 شهادت بانوی دو عالم،
فاطمه(س)تسلیت باد.🏴
باعرض سلام به پیشگاه قطب عالم امکان، ولی عصر آقا امام زمان (( عج ))
◼️◼️◼️◼️
فرا رسیدن شهادت بی بی دو عالم ،مادر سادات ،مادر شیعیان عالم
#حضرت_صدیقه_اطهر_انسیه_راضیه_مرضیه_زکیه_طاهره_حدیثه_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
را محضر شریف حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه، و شما اعضایمحترم #ابر_گروه_مجمع_الذاکرین_ع وکانال های مربوطه_تسلیت_و_تعزیت_عرض_مینماییم.
(( بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ )
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدّیقَةِ فاطِمَةَ الزَّکِیَّةِ حَبیبَةِ حَبیبِکَ وَنَبِیِّکَ وَاُمِّ اَحِبّآئِکَ وَاَصْفِیآئِکَ الَّتِى انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلى نِسآءِ الْعالَمینَ اللّهُمَّ کُنِ الطّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها وَکُنِ الثّائِرَ اَللّهُمَّ بِدَمِ اَوْلادِها اللّهُمَّ وَکَما جَعَلْتَها اُمَّ اَئِمَّةِ الْهُدى وَحَلیلَةَ صاحِبِ اللِّوآءِ وَالْکَریمَةَ عِنْدَ الْمَلاَءِ الاَْعْلى فَصَلِّ عَلَیْها وَعَلى اُمِّها صَلوةً تُکْرِمُ بِها وَجْهَ اَبیها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها اَعْیُنَ ذُرِّیَّتِها وَاَبْلِغْهُمْ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
#ملتمس_دعا
#ابر_گروه_مجمع_الذاکرین_ع
Mirdamad.mp3
3.64M
|⇦•تو زهرایِ پیمبر پروری...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•تو زهرایِ پیمبر پروری...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمهدی میرداماد•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
تو زهرایی، تو زهرایِ پیمبر پروری، زهرا
رسول الله را هم مادری، هم دختری، زهرا
نبی را پاره ی تن، روحِ مابینِ دو پهلویی
امیرالمومنین را، رُکن و کُفو و همسری، زهرا
گهی گویم امیرالمؤمنین برتر بود از تو
گهی بینم تو از او در جلالت برتری، زهرا
* امیرالمؤمنین با همه ی جلال و مقامش، با همه عظمتش، وقتی به زهرا می رسید، همون کاری رو میکرد که پیغمبر انجام میداد، با احترام مقابل این خانواده و این خانه می ایستاد...
این روزا سخترین روزای عُمر امیرالمؤمنینِ،علی که گره گشا بود، مشکل گشا بود، علی که کاشفِ الکَربِ رسولِ خدا بود، خودش وقتی غم رو دلش می اومد، دَرِ خانه رو که باز می کرد، وقتی زهرا رو می دید، غم از دلش می رفت، اما این چند وقت زهرا از علی رو می گرفت، کی باورش میشه؟ علی آب شدنِ فاطمه رو میدید با چشمِ خودش...
مرحوم محدثِ قمی این عبارت رو نقل میکنه، میگه: این شبای آخر"صارَتْ کَالخَیال" خیال یعنی شَبَح، چیزی از فاطمه باقی نمونده بود، سلمان میگه: اومدم عیادت سلام کردم، جوابِ فاطمه رو شنیدم اما زهرا رو ندیدم، چیزی ازش باقی نمونده بود...*
تو والفجری، تو والشمسی، تو والعصری، تو واللیلی
تو نوری، هل اَتایی، و الضحایی، کوثری، زهرا
*می دونید چرا به فاطمه میگن زهرا؟ امام صادق فرمود: برای اینکه روزی سه بار مثلِ خورشید بر علی می درخشید...*
نه از مریم، نه از هاجر، نه از حوا، نه از ساره
نه، تو از انبیا، جز احمدِ مُرسل سَری، زهرا
امیدِ رحمة للعالمین، محبوبه ی داور
پناه انبیا در گیر و دارِ محشری، زهرا
*فاطمه هم پناهه علی است و هم پناهه پیغمبرِ، فردای قیامت همه به پیغمبرِ ما پناه می برن، فریاد میزنن: یا رَحمةً لِلعالمین!، روایت میگه: رسول خدا یه طرفِ قیامت می ایسته، فریاد میزنه: " اُمَّتی! اُمَّتی!" ندا بلند میشه: " رَحمَتی، رَحمَتی" همه به این پیامبر رحمت پناه می برن، اما همین پیامبر رحمت صدا میزنه: فاطمه کجاست؟ پیغمبر هم به فاطمه اش پناه میبره، همه ی قیامت زیرِ چادرِ فاطمه جمع میشن، ان شاء الله فردای قیامت صدامون بزنن...
امیرالمؤمنین خودش پناهه همه ی عالمِ، اما میاد تو پناهه فاطمه، پیغمبرخودش پناهه همه اُمَّتِ، اما میاد تو پناهه زهراش، اما بمیرم برا اون زهرایی که پناهه همه ی عالمِ، کی باورش میشد تو خونه اش بی پناه کتک بخوره، بینِ در و دیوار قرار بگیره، پناهش دَرِ سوخته ی خانه بشه...*
غنچه پرپر گشته بود و گُل جدا افتاده بود
پشت در، جانِ علیِ مرتضی افتاده بود
گوش ناموس خدا شد پاره همچون برگ گل
گوشواره من نمیدانم کجا افتاده بود
دست قنفذ رفت بالا بازوی زهرا شکست
پای دشمن باز شد زهرا ز پا افتاده بود
مجتبی در آن میانه رنگ خود را باخته
لرزه بر جان شهید کربلا افتاده بود
فاتح خیبر در میان خانه در سکوت
کُل قرآن در میان کوچهها افتاده بود
غیر زهرا، غیر محسن، غیر آتش، غیر در
کس نمیداند که پشت در چهها افتاده بود
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
*پشت در باباش رو صدا کرد، فضه رو صدا کرد، اما علی رو صدا نکرد، فضه اومد، میگه: تا رسیدم دیدم خانوم پشتِ دَر افتاده، سَرِ بی بی رو بغل کرد، حالتون چطورِ؟ حالِ بچه چطورِ؟ فاطمه یه جمله گفت، صدا زد: فضه! محسنم رو کشتن، بچه ام رو کُشتن، داغش رو به دلم گذاشتن...
ببرمت کربلا، حاج قاسم، شهدا فیض ببره سَرِ این سفره ی روضه، اینجا یه شش ماهه فدایِ امامِ زمانش شد، یه شش ماهه سپرِ بلا شد، کربلا هم یه شش ماهه رو دستِ باباش فدا شد، ای حسین!...
اما یه فرق داشت، اینجا مادر بچه اش رو ندید، اینجا مادر بچه اش رو بغل نکرد، به دنیا نیومده فدا شد، اما کربلا این بچه تو بغلِ مادر بال بال میزد، هی رباب از این خیمه به اون خیمه...علی ندید محسنش رو اما کربلا ابی عبدالله خودش برا بچه اش یه قبری کَند، ای حسین!...
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سینه_زنی_دودمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اول فداییِ راهِ ولایت
بین دیوار و در، شد این جنایت
شد کُشته زهرا، اُمِّ ابیها
یا صاحب الزمان! آجرک الله
شَمعِ بَزمِ علی، گردیده خاموش
طفلان از ماتمش، گشتند سیه پوش
از ظلمِ شورا ، شد کُشته زهرا
یا صاحب الزمان! آجرک الله
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
ahmadi-shoor.mp3
1.48M
|🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#شور
🎤مداح :کربلایی محمد جواد احمدی
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی محمد جواد احمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تو عزا بودم
به خدا من دل نگرونِ مرتضی بودم
بی هوا خوردم
اولین سیلی رو من از شعله ها خوردم
آسمون نمی بارید، کوچه ها پر از مه شد
پیش من غرورِ حسن، زیر دست و پا له شد
شعله پا شد از جا و دست به چادرم انداخت
بی حیا طنابش رو، دست شوهرم انداخت
پَره معجرم سوخت، همه پیکرم سوخت
الهی که خیر نبینن، دلِ شوهرم سوخت
شعله ور بودم
میدونستن بی معرفتا پشت در بودم
در خطر بودم
چل تا مردِ بی حیا و یک نفر بودم
خونمو توی شهرم، رو سرم خراب کردن
من رشید بودم اما، پیکرم رو آب کردن
شوهرم رو بردند وخونه ام و بهم ریختن
بالم و شکستند و لونه ام و بهم ریختن
چشام هی می باره، تمومی نداره
چش رو هم میذارم اگه غمِ مُحسنم بذاره
بالمو بستم
دو سه ماهی میشه که دیگه از هم خستم
سینه پر درده
نفس از سینه میره و برنمیگرده
زینبم که بیداره، توی تب که میسوزم
پیرهن حسین و با، آه و گریه میدوزم
میبینم غروبی که، زینبم پریشانه
پیرهن حسینم نیست، روی خاکا عریانه
دیده هام یه دریاست، فکر روز فرداست
کاش نباشم اون لحظه که تنش زیر سُم اسباست
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#یادش_بخیر_خنه_مار_دیه_اشون
#حضرت_زهرا_دلگویه_مازنی
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
یادش بخیر خِنه مار دَیّـه اَشون
من شه جان مارقرون
اَمشـو بَیّـه وِنــه شـام غــریبـون
من شه جان مارقرون
بِعیـن زار بنـالیم خواخر، برارون
من شه جان مارقرون
دیگه مار نِدارمی دل بَهییه خون
من شه جان مارقرون
من شه جان مارقرون
ونه درد نهییه درمون
بَمیرم دل داشته پرخون
آخــر نِهشـتنـه اِمــا مــار داریم
من شه جان مارقرون
مـارِ جـا خِشـیِ روزگــار داریــم
من شه جان مارقرون
نِهشتنـه شـه خِنـه قــرار داریـم
من شه جان مارقرون
مـار ره بـو بَکِشیم وبهـار داریم
من شه جان مارقرون
من شه جان مارقرون
ونه درد نهییه درمون
بهیرم دل داشته پرخون
مگه مِـه مـار کِـره هـاکـرده آزار
من شه جان مارقرون
وِره بَــزونـه و چِـش بَهییـه تـار
من شه جان مارقرون
بَمیـرم مِـه بـابـا سر زَنّـه دیـوار
من شه جان مارقرون
دیگه بی فـاطمـه وِنــه کاره زار
من شه جان مارقرون
من شه جان مارقرون
ونه دردنهییه درمون
بمیرم دل داشته پرخون
چِل نفر نامَحرم مه ماریک تنه
من شه جان مارقرون
پِــره چِـشِ پَـلی وِره روشتنــه
من شه جان مارقرون
مِـه مار ره باچَک و لو بَکوشتنه
من شه جان مارقرون
مــردم مــدینـه چـه هِـروشتنـه
من شه جان مارقرون
من شه جان مارقرون
ونه دردنهییه درمون
بمیرم دل داشته پرخون
🏴🥀🏴🥀🏴🥀🏴🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#متن_روضه و توسل جانسوز، حضرت زهرا سلام الله علیها
⚫️ #فاطمیه
بنفس ...حاج حیدر خمسه
************
خمیده تر شده ای،بس که درد بسیار است
مرو،بمان که امامت غریب و بی یار است
(بخدا جون میدیم الان،گفت فاطمه جان)
دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز (بس نیست زدی؟!)
هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است
چیه؟!به این اسمها حساسید؟امام حسن هم حساس بود،مغیره رو می دید راهشو عوض میکرد،آقا چی شد ؟!میگفت این مادر مارو زده ... این به مادر ما جسارت کرده"
دوباره دور و بر خانه،دیدمش امروز
هنوز قنفذ کافر،به فکر آزار است
بچه سیدا،حلال کنید،نشه من فردای قیامت جواب شمارو ندم،یقه منو نگیرید ... فاطمیه هست دارم میخونم ... بیراه نمیگم ...
گفت فاطمه،یادته ...
میان کوچه تو را پیش من کتک میزد
یکی نگفت نزن ! فاطمه عزادار است
یازهرا ...
*بچه هایی که هنوز چشماشون نباریده،طوری نیست،همین که به خودت میزنی،گریه کن،برات مینویسند گریه کردی ... همین که داری به خودت میگی توروخدا،آبروم داره میره،من حاضرم اشکامو با تو عوض کنم،مال تو بیشتر می ارزه،تو داری زور میزنی اشک بیاد ... این یدونه رو میگم برا اونائی که هنوز دلشون نرمِ روضه نشده*
فاطمه جان...
سه چار مرتبه امروز بر زمین خوردی (نه یکبار،نه دوبار)
عزیزِ جانِ علی،چشم تو مگر تار است!؟
اینو میخونم برای حاجت دارا ... به خدا کمتر از سگم در خونه ی اهلبیت،من اگه آبرو دارم با شما آبرو دارم،رفقا کاش میشد بشینیم بنویسیم امضا کنیم ... قیامت همدیگرو تنها نذاریم ... من صدای گرفتمو میذارم وسط،تو هم این اومدنات رو بذار،بالاخره یه چیزی میشه ... بالاخره یه خیری به ماها میرسه،اینو بگم و روضه بخونم ...
صدا زد فاطمه جان ...
ز حال رفته حسن،در حیاط افتاده
هنوز لکه ی خونت به روی دیوار است (تند تند بگم دیگه)
دلیل لاغری ات را چه زود فهمیدم
بدون شک همه اش ، کار نیش مسمار است
یا زهرا ...
به کم روضه بگم" مثل دیروز،بچه ها اومدن دم خونه،تا وارد شدند دیدند فضه پریشونه،چیه فضه ؟! گفت هیچی . بیایید وقت غذا خوردنتونه ... فضه ! معلومه چیزی شده ! مادرم کجاست؟! یهو افتاد،دست کشید روی سرشون برید باباتونو خبر کنید ...
بچه ها بدو بدو اومدن مسجد،تا امیرالمؤمنین شنید،یه جوری از مسجد اومد بیرون ... (بگم یا نه؟!)از مسجد تا خونه راهی نیست،سه بار عبا گرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین،بلند میشد (یا الله)هی میگفت فاطمه"
میخوام گریز بزنم ...
اینجا بابا عبا زیر پاهاش گرفت،راه صاف
کربلا ...
کجا ؟! تل زینبیه" سرازیری بود" از بالای بلندی"میدونی چی گفت ؟!
مادرم آمده گودال،نچرخانیدش ...
اومدم،چادرشو بست،هی میگرفت زیر پاهاش،با صورت میخورد زمین ... پامیشد،هی میگفت حسین ...
نزن ظالم،حسین مادر نداره
حسین ...
قبل از این که خانوم از دنیا بره،دید اینا ساکت بشو نیستند،تا زینب ناله داره، گفت باید اینو آروم کنم تابقیه آروم بشن،لذا زینب رو صدا زد:
دخترم ارثیه ی غربت مادر مال تو
پرکشیدن مال من،این دو سه تاپر مال تو
دخترم ...
خطبه خوندن توی مسجد مدینه،مال من
خطبه خوندن توی کوفه مثل حیدر،مال تو
تیر خلاصمو بزنم،هرجا میخوای بری برو،هر جا بردی جلسه رو ببر"
دخترم...
خنده ی همسایه ها تو راه کوچه،مال من(بگم؟ آماده ای؟)
صدای هلهله ها ، خنده ی لشکر،مال تو
میخوای بازش کنم ؟!
خیز و از جا،آبرویم را بخر(چی شده!؟)
عمه را از بین نامحرم ببر
گفت پاشو،عمت داره میاد،مگه نمیبینی،کوفیان دارند کِل میکشن،دارن هلهله میکنن ...
حسین ...
گفت دخترم ...
بوسه ی بی رمقِ این دم آخر،مال من
بوسه های دم گودال و برادر،مال تو
زخم بستر مال من(زخم بستر مال آدم شصت هفتاد ساله س ... یه مریضی که بستر بیفته،کسی رو نداره بهش برسه بعد چند روز بدنش زخم میشه،نه یه زن هجده ساله)
زخم بستر مال من،اشکهای حیدر مال من
هزار و سیصدو پنجاه زخم برادر مال تو
قصه ی میخ در و(آروم میگم،نمیخوام خانوما بشنوند،فقط شماها بشنوید)
قصه ی میخ در وکشتن محسن مال من (یا الله)
غصه ی سه شعبه وحنجر اصغر مال تو
قتل و غارت مال تو،رخت اسارت مال تو
دیدن بزم شراب و مِی وساغر مال تو
حسیــــــن
#روضه_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زینب
#گریز_علی_اصغرع
#فاطمیه
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5944929414264390743.mp3
4.25M
روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
حاج حیدر خمسه
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
ڪارم اینسٺ ڪه هر روز همان اول صبح
یڪ سلامی طرفِ ڪرب و بلایٺ بڪنم
دسٺ بر سینه و با دیده ی پُر اشڪِ خود
طلبِ دیدنِ آن صحن و سرایٺ بڪنم
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين علیه السلام 💔
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن💔
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#امام_زمان 💔
بیا ای وارث حیدر که زخم سینۀ زهرا
به شمشیـر تـو می گـردد مداوا یا ابا صالح...
#السلامعليكيااباصالحالمهدی
#اللهمعجللولیکالفرج
#غلامرضا_سازگار
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین