•°🌕•
شخصى نزد امام صادق رفت و گفت
من ازلحظه مرگ بسيارميترسم،چه کنم؟
امام صادق(ع) فرمودند:
زيارت عاشورا را زياد بخوان..
آن مرد گفت: چگونه با خواندن زيارت
عاشورا از خوف آن لحظه در امان باشم؟
امام صادق فرمود: مگر
در پايان زیارت عاشورا نمى خوانيد؟
•{ اَللّهُمَّارْزُقْنیشَفاعَهَالْحُسَیْنِیَوْمَالْوُرُودِ }•
یعنی خدايا شفاعت حسين(ع)
را هنگام ورود به قبر روزى من کن...
https://eitaa.com/manbarmajma
#کانال_سخنرانی_مجمع_الذاکرین
.
#شعر_روضه
#امام_صادق
#شیخ_الائمه_بود
💠 السَّلامُ عَلَیْکُمْ یا خُزّانَ عِلْمِ اللّهِ 💠
شیخ الائمه بودولی دسته بسته بود
گویا لگد کمرش را شکسته بود
مرکب سوارروی لبش لعن وطعنه بود
اقای ما پیاده و پای برهنه بود
باچه دلیل چه جرمی چرا زدید
پیش عوام چه بدبی هوا زدید
سیلی دگر نزنیدش حیا کنید
یااین طناب را زدو دستش جداکنید
ارام تر ابن ربیع میخورد زمین
با هرنفس چه فجیع میخورد زمین
️
گویاکه عضوعضو تنش درد میکند
بایاد مادرش کمرش درد میکند
️
گویاکه تشنه است دلش پرزشور وشین
با آه و ناله صدامیزند حسین(ع)
______
#شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
•┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈•
#شهادت_امام_صادق
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴🏴🏴 ادامه مطالب بارگذاری مجلس شب ششم وهفتم محرم ۱۴۰۱ #حاج_محمود_کریمی #التماس _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
🏴🏴🏴
ادامه مطالب
بارگذاری مجلس شب هشتم ،نهم ،دهم محرم ۱۴۰۱
#حاج_محمود_کریمی
#التماس _دعا
⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۱
#هیئت_رایة_العباس "ع"
#روضه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#حضرت_علی_اکبر (ع)
دل، خون؛ نگاه، بسته؛ نفس، حبس؛ خون، روان
دم، بازدم؛ حضور، غیاب؛ اشک، سیلسان
برگشته، بخت؛ آمده، طوفان؛ رسیده، درد
افتاده؛ قرعه، قرعه؛ فتادن؛ امان، امان
برعكس، كار؛ منقلب از این زمان؛ زمین
خورشید، ماه؛ ماه، ستاره؛ زمین، زمان
آمد؛ چه؟ بانگ، بود چه؟ بانگ، مرو؛ مرو
میرفت؛ چه؟ صدا، به چه معنی؟ بمان، بمان
زد بر تناش؛ كه؟ خسم، چه؟ افواج تیر؛ تیر
آمد برش؛ كه؟ شاه، چگونه؟ كمان، كمان
شد قطعه قطعه؛ كی؟ سر ظهری؛ كجا؟ به دشت
لب تشنه؛ خسته؛ روی زمین؛ زیر آسمان
چرخیده، سر؛ شكسته، قدم؛ سوخته، جگر
تفتیده، آه؛ خشک، دو لب، خشکتر، زبان
محور، عمود؛ شعر، علی، صنعت، ازدواج
حورا، عروس؛ حجله، جنان؛ تیغ، خطبهخوان
بحث، اختیار؛ مساله، جبر؛ آب، راه حلّ
موضو،؛ تیغ؛ فكر، سنان؛ مغز، استخوان
اكبر، شهید؛ شاه، پریشان؛ حرم، غریب
واژون، فلک؛ سیاه؛=، زمین؛ تار، آسمان
معنی، غلام؛ شعر، غلامی؛ قلم، اثاث
میخانه، روضه؛ ساقی، پیر؛ اكبر، جوان
تو افتادی و بابای تو هم، مشرف به مردن شد
تو افتادی و بابا گفت: زینب جان! علیاکبر
به یاد مادر پهلوشکسته، نالهها کردم
چو پهلوی تو را دیدم به خون غلطان؛ علیاکبر
عصای پیریام برخیز؛ من چشمم نمیبیند
به سمت خیمه، زینب را تو برگردان؛ علیاکبر
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۱
#هیئت_رایة_العباس "ع"
#زمینه
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏷 #حضرت_علی_اکبر (ع)
سر ظهره؛ پاشو اذون بگو
اذون غروب عمر عمّههارو
بیا خورشید! رو خیمهها بتاب
نرو؛ یه نگاه کن، اشک دیدههارو
تو برگ اوّل پاییزی
که از اهل حرم میریزی
اذون بگو؛ اذون خزون خیمههارو
وای! حسرت به دل موندم عزیزم، برا صدات
وای! پلکی بزن یکبار دیگه برا بابات
همهی دشت مسحور عطر تو
رو دستام ،شکسته شیشهی گلابم
تکّهتکّه میافته روی خاک
کنارش میافته اشک مستجابم
فدای کاکل خونینت
نمیتونم بدم تسکینت
منو ببخش؛ نمونده برام یه قطره آبم
وای! حیف از تو و این رشحههای پیغمبری
وای! حیف از تو که تفسیر اللهاکبری
دست طوفان، گلبرگ لاله رو
روی داغی زمین، پراکنده
پاشو بابا که قاتلت داره
به حال منه شکسته میخنده
ذبیحمو ببین، ابراهیم
ببین که پای عهد ایستادیم
ببین چطور رو دستم داره چشاشو میبنده
وای! قربانی ما رو نگا کن ای جبرئیل
وای! هذا علی اوّل قتیل از نسل خلیل
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#شب_هشتم_محرم_۱۴۰۱
#هیئت_رایة_العباس "ع"
#واحد
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏷 #حضرت_علی_اکبر (ع)
در بغل میگیرمت؛ افسوس! درهم میشوی
گاه پیدا میشوی و گاه، مبهم میشوی
اینکه بر دوش من عمری بود؛ تابوت تو بود
در عبا میچینم امّا زود درهم میشوی
بوسهای حتّی تنت را نامرتّب میکند
آه با نازی عزیزم! نامنظّم میشوی
خیمهام را، دخترانم را صدایت کشت کشت
آبرویم، مرهم این چند محرم میشوی
روی زین اسب بودی؛ نیزهها پیچاندنات
روی زین از درد دیدم هرطرف خم میشوی
روی یال افتاده بودی؛ اسب، راهاش را ندید
روی یال افتادی و دیدم فقط کم میشوی
قاتلات تا دید وضعم را، به حالم گریه کرد
قبل آن گودال، داری قتلگاهم میشوی
خوب شد لیلا کنارت نیست، هنگام غروب
بر سر سرنیزهای، با زور محکم میشوی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین