eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.4هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┈•‌‌‌‌‌‌꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈ |⇦•سامرا ، باز با صفا... روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● سامرا ، باز با صفا شده ای درحریمت برو بیا داری اربعین پا به پایِ کرب و بلا زائر و دسته ی عزا، داری باز هم گنبدِ طلائی تو مثلِ مشهد ز دور معلوم است همه دانند زیرِ این گنبد مدفن دو امام معصوم است معرفت حکم میکند اینجا وقتِ گریه به رسمِ جود و کَرَم همه یادی کنیم این شبها از تمام مدافعانِ حرم تا ابد یادمان نخواهد رفت راهِ ما در مسیرِعاشوراست در کنارِ دعایِ صاحبمان امنیت زیرِ سایۀ شهداست همه دلخوشیِ ما این است لااقل یک حَسن حرم دارد * تو زندان بود، برا آقا نامه نوشت: زندگی برام سخت شده، وضع مالیم‌خرابه، زند ان برام‌خیلی سخته... آقا امام حسن عسکری جواب دادن: امروز نماز ظهر رو تو‌ی خانه میخونی.... همین اتفاق هم افتاد، اما وقتی وارد خانه شد، دیدن از طرف امام حسن عسکری هدیه آوردن، کیسه های طلا ... اون شاعر متوکل تو‌تاریخ نوشتن: خواست زنش وضع حمل کنه وضع مالیش خوب نبود، به همه میخواست رو بزنه اِلا امام عسکری، تو راه کاخ بود، تاریخ نوشته: پیکی آمد صداش زد از طرف امام حسن عسکری...گره کارش باز کرد؛ فرمود :آقا سلام رسوند و فرمود: مشکل داشتی دَرِ خانه ی ما بیا، دَرِ خانه ی غیر از ما نرو‌...* همه‌دلخوشی ما این است لااقل یک‌حسن حرم دارد صبح وظهروغروب سفره بپاست بسکه صاحب حرم‌،کَرَم دارد اهل بیتِ رسول این ایام به غم‌ و غصه ها اسیر شدند راستی بین بچه‌های علی این‌حَسن‌ها چه زود پیر شدند چشم خود باز کرد و با گریه پسر خویش را نگاهی کرد دست انداخت دورِ گردنِ او لب او را رویِ لبش آورد  زیر لب گفت : الوداع پسرم بعداز این موسم جدائی هاست این بیابان نشینی ماها همه اش ارث مادرت زهراست  بعد از آنکه زدند مادر را جایِ او کُنجِ بیت الاحزان شد شادی از خانواده ی ما رفت بیت الاحزان شبی که ویران شد   عصمت الله پشت در افتاد پایِ دشمن به خانه اش واشد آنقدر با غلاف کوبیدند استخوانهایِ بازویش تا شد  محسنِ بی گناه را کشتند دادِ صدیقه را در آوردند فضه و جَدِّ ما به پشتِ در جسم ششماهه را دفن میکردند *تاریخ نوشته‌: مثل فردا حمله کردن به خانه ی امام عسکری نذاشتن امام زمان اقامه ی عزا کنه، مادرِ امام زمان رو به اسارت بردن ..زندانی کردن .. "آجرک الله .."این‌خانواده عادت دارن همین روزها بود هیزم پشت در خانه أوردن، خودِ ملعونش نوشته: صدای نفس زدن های فاطمه را میشنیدم، چند قدم عقب اومدم یاد سفارشای پیامبر افتادم، اما وقتی کینه ی علی جلو‌چشمام رو‌ گرفت بالگد به در زدم...* چند تایی زدن با پا در تاکه افتاد روی زهرا در همه کج رفتن‌حتی میخ همه لج‌کردن حتی در *فریاد زهرا بلند شد: "یا ابتاه!"ناله ی دوم صدا زد: "یا امیرالمؤمنین"اما یه وقت لحنش عوض شد: "یا فضةُ خُذینی"شاید فاطمیه زنده نباشیم بذار امشب یه خورده ناله بزنیم: ...وای مادرم .. مادرم.. مادرم *میخوای بدونی این ایام چه‌خبر بود؟بگم و‌ رد شم .. مرحوم انصاری زنجانی نوشته: همسایه های خونه ی امیرالمؤمنین هر موقع هیزم میخواستن از دَرِ خونه ی علی می بردن .. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
روضه و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تشنه ی قدری آب بودم من لب عطشانِ من تکان می خورد کی به پیش نگاهت ای بابا لب من چوبِ خیزران می خورد   عمه ات هست و مادرت هم هست نه میانِ نگاههای حرام وای از ماجرای بزم شراب وای از ازدحام شهر شام آستینها حجاب سر میشد بین آن‌ گیر ودار در بازار چه کسی دیده است دعوای زن و یک‌ نیزه دار در بازار *"مولانا الغریب،سیدنا المظلوم"... اون‌چیزی که پسر رو‌آروم‌میکنه در داغ پدر همینه ..بابا رو با احترام‌ میون قبر قراربده ...حتما ان شا ءالله اونایی که به رحمت خدا رفتن همه شون سر سفره امام‌حسین مهمان باشن ..قدر پدراتون رو بدونید، رفقا! اساتید میگن: قد دو خط روضه خوندن‌ یاد بگیرید، اگه صدا هم‌ ندارید یه جمله به‌ کارتون میاد وقتی پدر مادر تون رو‌ تو‌ی قبر گذاشتین دَرِ گوشش روضه بخون ..‌ پس با زبان گلان بضعة البتول روکرد به مدینه که یا ایهاالرسول این کشته فتاده به هامون حسین توست این صید دست وپازده درخون حسین توست *آره وقتی پسر صورت رو روی صورت پدر بذاره آروم‌میشه .. دلها بسوزه برا امام سجاد روز یازدهم، بی بی زینب نگاه‌ کرد دید از همه بی تاب تر زین العابدینِ... صدا زد: پسرِ برادرم! تو اینقدر بی تابی با این دخترا چه‌کنم .. گفت: عمه! دست به دلم‌ نذار نگاه کن اینا بدناشون رو دفن کردن ..اما... سر پیراهن تو‌ گریه ی ما را درآوردند میان این همه‌ کشته چرا تنها تو‌ عریانی *هر طوری بود بعد سه روز بدن بابا رو بین بوریا جمع کرد، هرکاری کرد نتونست بدن رو از خاک جدا کنه، لذا بوریا رو از زیر بدن رد کرد، جسم رو‌ میان قبر قرارداد..دیدن دوباره از قبر بیرون آمد سراشیبی گودال هی خاکها رو و کنار میزنه، انگار دنبال شئ گم شده ای میگرده، یه وقت ببینن انگشت بریدهٔ حسین ..‌‌. آی صدات رو برسون کربلا ..‌یا حسین... سر پیراهن تو‌گریه مارا درآوردند میان این همه‌ کشته چرا تنها تو‌عریانی خبر داری که تو‌ رفتی به‌کوچه‌گردی افتادم به‌من از تو‌ فقط هجران رسید آنهم چه هجرانی *یه کاری با خانوم‌کردن وقتی روز اربعین خودش رو روی قبر انداخت، صدازد: حسین! عاشورا من تو رو نشناختم الانم اگه خواهرت رو‌ نگاه کنی دیگه زینب رو‌ نمیشناسی...اگه نامحرما نبودن بهت نشون میدادم چه‌کردن با خواهرت ... به زینب کبری "اللهم عجل لولیک الفرج" ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
pooyanfar_shahadat_Askari_4.mp3
7.48M
|⇦•سامرا ، باز با صفا... و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر •ೋ ●•┄༻↷◈↶༺┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ داغ پدر شهادت امام حسن عسکری(ع) شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ------------------------------- از داغ پدر سر به گریبان داری 😭 ازماتم و غم دیده گریان داری در کودکی از داغ سراسر داغی تو غنچه ی آخرین در این باغی ای منتقم فاطمه و خون خدا ای راوی روضه، وارث کرب وبلا برروی سرت گَرْد یتیمی بنشست این داغ گمانم کمرت را بشکست بر جسم پدر نماز خواندی مولا بدرود به صد نیاز خواندی مولا از داغ تو سوگوار و زاریم مهدی چون مادر تو بی قراریم مهدی حالا تو امامی و همه نوکر تو ما چشم به راه طلعت دیگر تو ای کاش شود نصیب ماجلوه یار ای کاش ببینم به جهان روی نگار سرباز تو باشیم نه سربار به تو دنیا بشود پر از علمدار به تو بر روی لبم آ جرک الله جاری ای کاش کنم تو را زمانش یاری ای سینه زنانِ سوخته بال و پرم از غربت سامرا شکسته کمرم درحجره ی دربسته بر جسم پدر آورد به لب های پدر آب پسر گفت لایوم کیومک یا ابا عبدالله جان فدای لب های تو یا ثارالله 😭😭😭💔💔💔 -------------------------------- شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                          🔸 السَّلامُ عَلَیْكَ یا عِصْمَةَ الْمُتَّقینَ  🔸 🔛1- چرا امام حسن عسکری ع را ، امام عسکری گویند.؟ •  احادیث بسیاری در رابطه با قیام امام مهدی (عج) آمده بود که خلفای جور فکر می کردند قیام در همان زمان است لذا میخواستند تا حضرت متولد شد او را به شهادت برسانند. لذا حضرت را در پادگان نظامی تحت شدیدترین مراقبتها قرار داده بودند. 🔛2-  وظیفه امام حسن عسکری (ع) در رابطه با امام مهدی عج چه بود؟ •  حفظ جان امام مهدی (عج) از شر حاکمان جور •  معرفی امام مهدی (عج) به عنوان امام بعد از خود به دوستان بصورت محرمانه 🔛3-  وظایف ما در عصر غیبت چیست؟ •  پیروی از سیره و مکارم و اوامر حضرت (عج) •  آماده کردن مردم جهان برای قیام امام مهدی (عج) 🔛4-  گریز روضه از وظایف امام حسن عسکری (ع) به عاشورا ۰ وظایف حضرت زینب (س) در قبال امام حسین (ع) و قیام عاشورا •  مراقبت شدید از دست آوردهای عاشورا و خون امام حسین (ع) •  رساندن پیام امام حسین (ع) به دوستان  و محبان تا آخر زمان •  مراقبت شدید از کودکان و اسراء ،استقامت در مقابل گرسنگی و شلاق •  حفظ امامت ، حفظ جان امام سجاد (ع)  توسط حضرت زینب (س) 🔛گریز روضه : رفت و آمد زینب (س) به خیمه در حال سوختن: و في المعدن: و هَمَّ شمر لعنه الله بقتل ابن‏الحسين عليهما السلام و هو مريض، فخرجت اليه زينب بنت علي بن أبي‏طالب عليه‏السلام، فوقعت، فقالت: و الله لا يقتل حتي أقتل. فکف عنه. 🔹وشمر لع اقدام به قتل امام سجاد نمود در حالیکه او مریض بود پس حضرت زینب به طرف امام سجاد (ع) رفت و خود را برروی حضرت انداخت و فرمود به خدا قسم نمی گذارم او را بکشی مگر اینکه اول مرا بکشی پس ملعون شمر لع منصرف شد (گریز دیگر حفاظت جان امام سجاد توسط حضرت زینب (س) در مجلس ابن زیاد لع است ). 📚منبع: البهبهاني، الدمعة الساکبة، 370 / 4   https://eitaa.com/manbarmajma
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                          🔸 السَّلامُ عَلَیْكَ یا عِصْمَةَ الْمُتَّقینَ  🔸 📚روضه های امام حسن عسکری علیه السلام 🔛سفارش امام حسن عسکری به امامت حضرت مهدی(عج) 🔹ابو الحسن على بن محمّد بن حباب گفت: أبو الأديان نقل كرد كه من خدمتكار حضرت امام حسن عسكرى بودم و نامه‏هايش را بشهرها مى‏بردم روزى در همان بيمارى كه منتهى بفوتش شد خدمتش رسيدم چند نامه نوشت و فرمود اين‏ نامه‏ها را بمدائن ميبرى مسافرتت پانزده روز طول ميكشد روز پانزدهم وارد سامرا خواهى شد از خانه من صداى ناله و گريه خواهى شنيد و مرا روى مغتسل براى غسل دادن گذاشته‏اند. 🔹أبو الأديان گفت: عرض كردم آقا پس در صورتى كه چنين اتفاقى بيافتد امام ما كيست؟ فرمود: كسى كه جواب نامه‏هاى مرا از تو بخواهد او جانشين من است. عرض كردم باز هم توضيح بفرمائيد. 🔸فرمود: هر كس بر من نماز بخواند امام پس از من خواهد بود. باز تقاضا نمودم بيشتر نشانه دهند. 🔸فرمود: هر كس خبر دهد در هميان‏ها (كيسه چرمى جايگاه پول) چقدر است او جانشين من است. ديگر جلال و عظمت امام مانع شد از اينكه بپرسم در هميان چيست؟ 🔹نامه‏ها را برداشته بطرف مدائن رهسپار شدم و جواب آنها را گرفتم و روز پانزدهم وارد سامرا شدم همان طورى كه امام فرموده بود صداى شيون و ناله از خانه آن آقا شنيدم ديدم جعفر بن على برادرش بر در خانه است و شيعيان گرد او را گرفته بواسطه فوت برادرش تسليت و بمقام امامت تهنيت مى‏گويند. 🔸من در دل با خود گفتم اگر امام اين شخص باشد كه امامت از ميان رفته زيرا من كاملا او را مى‏شناختم كه شراب خوار بود و قمار بازى مى‏كرد و طنبور مينواخت من نيز جلو رفته و تهنيت گفتم اما چيزى از من نپرسيد. 🔹در اين موقع عقيد خارج شده گفت آقا برادرت كفن شده براى نماز تشريف بياوريد جعفر داخل شد شيعيان اطراف او را گرفتند از همه جلوتر سمان و حسن بن على قتيل معتصم معروف بسلمه بود. 🔸وارد حياط كه شديم ديديم حسن بن على عليه السّلام در تابوت گذاشته شده با كفن‏ جعفر جلو رفت تا بر برادر خود نماز بخواند همين كه شروع كرد بگفتن تكبير كودكى كه چهره‏اى گندم گون داشت و مويهاى مجعد و بين دندانهاى مباركش گشاده بود خارج شد رداى جعفر را با دست گرفت و فرمود عقب برو عمو من بايد بر پدرم نماز بخوانم. 🔹جعفر عقب رفت با رنگ چهره‏اى كه آشكارا بود از ناراحتى تغيير كرده كودك پيش رفت و نماز خواند آنگاه كنار قبر پدرش دفن شد. در اين موقع روى بجانب من نموده فرمود فلانى بده جواب نامه‏هائى كه بهمراه دارى بايشان تقديم كردم با خود گفتم اين دو نشانه بعد بجانب جعفر بن على رفتم آه ميكشيد حاجز وشاء رو بجعفر نموده گفت آقا اين كودك كه بود؟ تا اقامه حجت بر او شود گفت بخدا تا كنون او را نديده و نميشناسم . 🔸ما نشسته بوديم كه چند نفر از قم آمدند از امام حسن عسكرى پرسيدند جانشين آقا كيست؟ مردم اشاره بجعفر بن على كردند مسافرين قم سلام و تعزيت و تهنيت گفتند و اضافه نمودند كه ما چند نامه و مقدارى پول آورده‏ايم شما بفرمائيد نامه‏ها متعلق بچه اشخاصى است و پولها چقدر است. جعفر از جاى حركت كرد لباس‏هاى خود را تكانى داده از روى تعجب گفت ميخواهند تا خبر از غيب بايشان بدهم. 🔹در اين موقع خادمى از خانه خارج شد گفت شما نامه فلان كس و فلان كس را آورده‏ايد و هميانى بهمراه شما است كه در آن هزار دينار است ده دينار آن اثر نقش روى سكه رفته است پولها و نامه‏ها را باو دادند گفتند كسى كه ترا فرستاده و اين خبر را داده امام است. 📚منبع: اكمال الدين _ ج2_ ص 149 https://eitaa.com/manbarmajma
4_5796257712564081423.mp3
1.77M
مشکی پوشیده عالم سامــرا غـرقه ماتــم مــوســم عــزا شد فصل غم به پا شد ای وای؛ پاره ی قلب حضــرت هادی به روی خـاک حجره افتادی به یادِ بی بی زهرا جون دادی تو لحظه های آخرت آقا رمق نموند به پیکرت آقا (غریبا واغریبا) ۴ تنها و بی یاوری یا حسنِ عسکری ای غــریب مظلوم کنج حجره مسموم ای وای؛ یه عــده مــردموُ تا میدیدی زخم زبون و طعنه میشنیدی خدا میدونه تو چی کشیدی صاحب زمان صاحب عزاست امشب روضـه خونش خود خداست امشب (غریبا واغریبا) ۴ روضه خوندی تو آقا یادِ شـاهِ کــربــلا یاد اون پیکری که نداره سری ای وای؛ به روی نیزه رفت سرِ اصغر صـد پـاره پـاره پیکـر اکبــر تو قتله گاه یه مادر مضطر سر از قفا بریــده شــد یا رب شکسته قلب خواهرش زینب (غریب ارباب حسین جان)۴ @majmaozakerine
4_5805189569502513493.mp3
951.4K
شب غربت آقامه، شب بارون چشامه برای همین هنوزم، روضه‌ها داره ادامه گریون‌صاحب‌زمونم،اشک‌غم‌میادروگونه‌م براتسلیت‌به‌آقام، دوباره روضه می‌خونم فدای پیرهن سیاه تو سرت سلامت ای آقاجونم فدای اون چشای گریونت برا یتیمی تو گریونم آجرک‌الله یابقیه‌الله ...... سامرا رو غم گرفته، از غمش دلم گرفته رو زمین آقام غریبه، آسمونا دم گرفته علم عزا رو دوشه، آقامون سیاه می‌پوشه با لبای تشنه از زهر، تن بابا روبروشه چی می‌کِشه وقتی که می‌بینه نفس‌نفس‌های دم آخر امام عسکری توی بستر لحظه‌ی آخر میگه وای مادر آجرک‌الله یابقیه‌الله ...... امشب آقا سامرایی، پیش بستر بابایی وقتی داغ بابا دیدی، شد دل تو کربلایی باخودت‌میگی‌بمیرم،زین‌العابدین‌چی‌دیده بمیرم چجوری بوسه، زد به رگ‌های بریده حسین غریب و تشنه و زخمی دست و پا می‌زد به زیر خنجر از این‌طرف ضربه‌های قاتل از اون‌طرف ناله‌های خواهر آجرک‌الله یابقیه‌الله @majmaozakerine
4_5997037198745012935.ogg
524.4K
نه که روضه هات،خود سامرات، گریه داره غم تو نگات ، بارون چشات، گریه داره خشکی لبات ، لرزش صدات، گریه داره کاری کرده بابدنت زهر آقا که داره می لرزه دست و پات داره دونه دونه می ریزه بروی گونه بارون این اشکات بمیرم که کنار مهدی سینه خسته ت به خس خس افتاده داره می بینه پسرت که می لرزه ظرف آب بروی دستات توی غم و بی قراری خوبه یه پسر که داری دم آخری روی پاش داری سرتو می زاری مظلوم امام عسکری مسموم امام عسکری ...... نه که نوکرت،دل مادرت، روضه خونه بالای سرت،گل مضطرت، روضه خونه دم آخرت،چشای ترت، روضه خونه درگلستان سامرا یاد غنچه های خرابه می افتاد طعم زندان دلیل این شد که یاد زندان کوفه می افتاد بالب خشک و داغ عطشانش یادسو سوی اختران می کرد ظرف آب و صدای دندانش یاد اون چوب خیزران می کرد چشای ترش می سوزه داره جیگرش می سوزه تاکه نفسش می گیره دل پسرش می سوزه مظلوم امام عسکری مسموم امام عسکری ...... دم آخره که می خواد بره غم نداره نه تو فکر خلخال دختره  غم نداره نه توفکر معجر خواهره غم نداره بمیرم واسه اون امامی که نیزه ای  روی حنجرش می خورد دست سنگین زجرو خولی به صورت ناز دخترش می خورد توی اون مجلسی که باچوب خیزران می زدن رو دندونش ظاهرا چوب رولبش اما به قلب مجروح خواهرش می خورد الهی که خواهر اینجور برادرش و نبینه نبینه یکی باچکمه روی سینه می شینه @majmaozakerine
هدایت شده از روضه دفتری
روضۂ دفتری امام حسن عسکری(ع) 👈🏻اجرا توسط: استاد پرویزی🎙️ 👈🏻تایپ و ارسال: علیمحمدی✍🏻 تسلیت ای حجت ثانی عشریابن الحسن زود بود از بهرِتو داغ پدر یابن الحسن بمیرم برات یا صاحب الزمان، پنج سال بیشتر نداشتی که داغ بابا دیدی، از امشب یتیمی امام زمان شروع میشه، دیگه تنهایی آقا شروع میشه قلب بابت ازشرار زهر دشمن آب شد سوخت جسم وجانش از پا تابه سریابن الحسن از همین جا یه کاروان دل ببریم در خونه ی امام حسن عسکری طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد تو نگه کردی واو زد بال وپَر یابن الحسن ◾راوی میگه لحظات آخر دیدم امام عسکری در بستر بیماری فرمود برید پسرم مهدی رو خبر کنید..میگه رفتم داخل حجره نگاه کردم دیدم یه آقازاده ی خوش سیمایی صورت مبارکش مثل ماه می درخشید، مشغول عبادت خداست(الهی یعنی میشه ما زنده باشیم یک روز چشم ما هم به جمال دلربای یوسف فاطمه روشن بشه)عرضه داشتم آقاجان حال امام عسکری منقلبه میگه تا بر پدر وارد شد نگاه امام عسکری به جمال دلربای مهدیش افتاد صدا زد:( یا سیّدَ اَهل بیته اِسقِنیِ الماء)پسرم مهدی جان جرعه ای آب برام بیار بابا(فَاِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی) من دیگه رفتنیم بابا😭😭😭 دیگه بعد از من یتیم میشی بابا، دیگه بعد از من غریب میشی بابا، بعد از من سر به بیابون ها میزاری بابا، همه تنهات میزارن بابا(الهی بمیرم برات آقا جانم)خیلی سخته برا فرزند ببینه جلو چشمانش بابا داره جون میده، اما هر طوری بود لحظات آخر حضرت با دستان مبارک به پدر آب دادن، نگذاشتن امام عسکری با لب تشنه از دنیا برن، عرضه بداریم یا صاحب الزمان خوب شد لحظات جان دادن شما کنار بابا بودید،پدر رو سیراب کردید، پدر لحظاهای آخرِ عمر آب از دست پاکتان نوشید اما یا صاحب الزمان میخوام بگم دم آخر حسین پسر نداشت آی کربلایی ها: آی اونایی که امسال کنار حرمش بودید آماده ای بگم یا نه؟ دمِ آخر حسین پسر نداشت تشنگیداز گلویش میجوشید، آی مردم از شما یه سؤال دارم؟ لحظه ی آخر پسران اباعبدالله کجا بودن؟ دید یه طرف علی اکبر با بدن قطعه قطعه روی زمین کربلا، یه طرف علی اصغرش با گلوی پاره یک طرف امام سجاد از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود نمیتونست از جاش بلند شه، لحظات آخر هر چی نگاه کرد کسی نیومد کنار اباعبدالله😭😭😭یا صاحب الزمان منو ببخشید آقاجان یه وقت چشمان مبارک رو باز کرد دید شمر رو سینه ی حسین نشسته برای تسلای دل امام زمان ناله بزن(یا حسیییییین) «علی لعنة الله علی القوم الظالمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لزره افتاده به دستم، پسرم! زود بیا روشنی بخش دو چشمان ترم، زود بیا تاکه سیراب کنی لعل لب خشک مرا ای جگرگوشه‌ی من! ای پسرم! زود بیا تا نیایی دلم آرام نگیرد هرگز گرد غم ریخته در دور و برم، زود بیا زهر کاری شده و بر جگرم افتاده تا نپاشیده به سینه جگرم، زود بیا فرصت مختصری تا سَفَر من باقی‌ست لحظه‌ی آخر قبل از سفرم، زود بیا بر مصیبات تو اندیشم و هنگام وداع غم تو زنده شده در نظرم، زود بیا یاد آن طفل فتادم که دل شب می‌گفت سوختم از غم هجران، پدرم! زود بیا همره مرغ سحر، گفت «وفایی» شبِ هجر با همه منتظران، منتظرم، زود بیا ✍
اثر زهر به کل بدنت معلوم است شدت درد تو و ضعف تنت معلوم است گاه غش می‌کنی و گاه به خود می‌پیچی خوب اوضاع تو با سوختنت معلوم است حرف خود را به تکانْ دادن سر می‌گویی حالت از گریه و طرز سخنت معلوم است سعی داری که نبیند پسرت؛ اما حیف باز خاکی شدن پیرهنت معلوم است پادگان جای تو و اهل و عیال تو نبود در نگاه تو غم دل‌شکنت معلوم است کاسه نزدیک لبت می‌شود و می‌اُفتد باهمین زاویه زخم دهنت معلوم است قصدت این‌ست تو هم کرببلایی بشوی این مواسات در عطشان‌شدنت معلوم است فرقِ بسیار تو با جد غریبت آقا وقت تشییع و کفن‌داشتنت معلوم است ته گودال نرفتی، به سرت سنگ نخورد شکر! این لحظه‌ی آخر، بدنت معلوم است ✍
خورشید سوخت از غم و فردا یتیم شد چشم و چراغِ نوح و مسیحا یتیم شد زهری گرفت، از حسنِ عسکری نَفَس صاحب‌عزایِ روضهٔ بابا یتیم شد بالا سرش به گریه نشست و عزا گرفت ماهِ ربیع، حضرتِ مولا یتیم شد پشت و پناهِ منجیِ عالم شهید شد تنها نه سامرا...، همه‌دنیا یتیم شد ای جمکران! سیاه بپوش و به سر بزن آمد خبر که مهدیِ زهرا یتیم شد گریه کنان امامِ زمان بی‌کس و غریب زد بی‌پناه خیمه به صحرا...، یتیم شد... تنهایی‌اش شروع شد از پنج سالگی آقایِ غایب از نظرِ ما یتیم شد! ✍
‍ . 🏴 شهادت حضرت امام حسن علیه السلام و توسل به امام زمان (عج) 🏴بند اول یا ابالمهدی یک نگاهم کن یک نگاهی به این روی سیاهم کن یا ابالمهدی رو به راهم کن یک نگاهی به این ناله و آهم کن به فدای ناله های پسرت به فدای پاره های جگرت به فدای لحظه های آخرت میگفتی پسرم نور چشم ترم مهدی تاج سرم بیا نور دو عین ای جان عالمین منتقم حسین 《یا ابالمهدی_امام عسکری》 🏴بند دوم یا ابالمهدی سامراییم کن بعد سامرا بیا و کربلاییم کن یا ابالمهدی دل به تو دادم ای مسیحا دم بیا حاجت رواییم کن به فدای قلب زهراییِ تو به فدای خُلق مولاییِ تو به فدای دم عیساییِ تو تو شاهه کرمی کریم عالمی واسم محترمی حجت داوری گل پیغمبری سیدی عسکری 《یا ابالمهدی_امام عسکری》 🏴بند سوم حضرت مهدی تسلیت آقا به فدای شال مشکیِ تو یا مولا بقیت الله آجرک الله فی مصیبت اَبوکَ یوسف زهرا به فدای قلب محزونِ شما به فدای دل پرخونِ شما منقلب حال دگرگونِ شما ای ماهِ شب تار بی تو قلبمه زار با تو میشه بهار بیا صاحب ما سرده بی تو هوا سخته دوریت آقا 《العجل مولا_عزیز فاطمه》 ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
5cd82e792a4b751f3adfa089_-281295488420054337.mp3
1.93M
﷽ شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) شور🎙 🏴سبک می‌گذرد کاروان 🎤مجید طاهری شعله ور است از دلم آتش زهر جفا بر جگر پاره ام گریه کند سامرا گریه کند بر غم و حال پریشان من گریه کند روز و شب بر من و زندان من خانه ام زندان و من اسیر بودم در دست دشمن اسیر وا غربتا...... حاصل زهر جفاست این تن لرزان من کاسه ی آب میخورد بر لب و دندان من آمده در خاطرم ماتم بزم یزید داغ لب و خیزران راس حسین شهید چوب کین بر لبها میزدند قاری قرآن را میزدند وا حسینا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
26.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعدِ من مهدیِ من ، بی کس و تنها ماند به غریبیِ یگانه پسرم گریه کنید... 🏴آجرک الله یا صاحب‌الزمان🏴
حالا وقتشِ اگه برای گریه بیقراری حالا وقتشِ اگه تو دنیا دلخوشی نداری مهدی تنهایی عزا گرفته این روزا وقتشِ که سر روی شونه های اقا بزاری همه یک سر ، با دل مهدی هم صدا میشیم ، امشب همه صاحب عزا میشیم ، مثِ شراره های اتیشیم ، گریه کنایِ سامراییم یه دم خلوت ، نمیشه روضه ی اباالمهدی ، رسیده دیگه وقت هم عهدی ، چه شور و عشق و صولت و مجدی ، سینه زنایِ سامراییم بند دوم روضه ی حسن دلُ میکشونه سمت مدینه یادمون میاره زخم پهلو و خس خسِ سینه تازه میشه داغ کوچه وقتی یا حسن میخونیم اصلا انگاری که اصل روضه های کوچه اینِ چه شبهایی ، فاطمه بود و تب و بی خوابی ، حسن بود و گریه و بیتابی ، دیگه نیومد شبِ مهتابی ، خوشی برا حسن سرابِ چقد سخته ، رختِ عزا رو تن کنی اما ، نتونی راحت بگی وا اُما ، استین دهن بگیری واویلا ، یتیمی بدترین عذابه بند سوم لحظه های اخرِ مهدی بالا سرِ باباشِ دمِ اخر دم یا حسینِ که روی لباشِ هی میگه وا عطشا با اینکه بالا سرش ابِ به گمونم دمِ اخری تو فکرِ لب اربابِ تهِ گودال ، ناله میزد هی جلوش اب خوردن ، چی به سرِ پیکرش اوردن ، پیرُهنُ عمامشو بردن ، سرش به روی نیزه ها بود بمیرم از ، بی ابی حتی خشکِ رگهاشم ، میگن سیاه میدیده چشماشم ، میسوخت اقا حتی نفسهاشم ، تنش به زیر دست و پا بود (علیه السلام) (علیه السلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا