eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
376 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ...🔸 عصر در آتش خیمه دل پیغمبر سوخت آنچنان سوخت که از شعله دل حیدر سوخت نه فقط دامن طفلان، نه فقط معجرها گوشه ی خیمه عبا سوخت، تن اکبر سوخت وسط سرخی آتش دل زینب اما یاد مسمار درو سوختن مادر سوخت بعد ها  کنج خرابه به پدر دختر گفت: تو نبودی کمکم روی سرم معجر سوخت از غم سوختن اهل حرم بود اگر نیمه  شب آمدو در کنج تنور  آن سر سوخت خیمه ها سوخت و باد آمدو خاکستر رفت دشت آرام شد اما دل یک مادر سوخت دید آزاد شده آب ولی طفلش نیست ناله زد از جگرو یاد لب اصغر سوخت محمد جواد مطیع ها علیه السلام
گشته کنون شام_غریبان_حسین عصرِ دهم است و کربلا خاموش است زینب که به گردابِ بلا مدهوش است شد باغِ گلِ یاس تمامی پَرپَر خون از رگِ هفتاد و دو تن در جوش است با نیزه روَد راسِ شهیدان تا شام از عرش صدای زمزمِ چاووش است گویا که شده محشر کبرا بر پا بین منظره ی عرض و سما مخدوش است از یک طرفی دامن طفلی می سوخت از یک طرفی زمزمه ای در گوش است! هر خیمه بسوزد ز شرارِ آتش عصرِ دهم است و کربلا خاموش است وای شده_شام_غریبان_حسین
﷽   دریغ و درد، ز دلهای خسته ی امشب اَمان، ز داغِ حریمِ شکسته ی امشب فغان، ز اشکِ نمازِ نشسته ی امشب نه حرمتی، نه حریمی نگاه داشته شد نه احترامِ قدیمی نگاه داشته شد هجوم و حمله و غارت، مباح شد ای وای به اهلبیت، جسارت مباح شد ای وای به اهلِ خیمه خسارت، مباح شد ای وای نسیمِ عاطفه رفت و ز غِیض شد طوفان شمیمِ فاطمه رفت و ز بُغض شد طوفان همان مصیبتِ آتش، دوباره شد تکرار به روی فاطمه ها خَش، دوباره شد تکرار به زیرِ ضربِ لگد غَش، دوباره شد تکرار شبیهِ غلغله و ازدحام در گودال به دورِ خیمه فتادند زیرِ پا اطفال همینکه حکمِ فرار از امام شد صادر میانِ خیمه اَراذل، شدند بَد حاضر و آن امام زمان، خود به دیده شد ناظر رسید، دستِ اَجانب به زیورِ طفلان کشید، زینتِشان را ز معجرِ طفلان تهاجمِ علنی، سوی بانوان را دید ز پای، غارتِ خلخالِ دختران را دید ربودنِ همه اموالِ کاروان را دید چه میزبانیِ خوبی ز میهمان کردند به ضربه صورتشان را چه بد نشان کردند به ناله های یتیمانه هم، نشد رحمی به اشکِ چشم غریبانه هم، نشد رحمی به گاهواره ی دردانه هم، نشد رحمی اَثاثها به جسارت ربوده شد ز حرم لباسها به غنیمت ربوده شد ز حرم میانِ شعله ی آتش، امامِ سجاد است سرِ امام زمان، ناسزا و فریاد است به قصدِ کشتنِ او لشکری ز بیداد است دفاعِ عمه ی سادات از علیِ زمان شبیه حضرت زهراست، بی هراس و عیان هنوز تیرگی و آفتاب ها باقی است به چهره های منافق، نقاب ها باقی است قسم به چادر زینب، حجاب ها باقی است عفاف و عصمتِ زهرائیان، همه محفوظ میانِ هاله ای از نورِ فاطمه محفوظ بیا امام زمان، انتقام را برسان جوابِ ناله ی هر صبح و شام را برسان میان اهل وِلا، انسجام را برسان گِره ز شامِ عزا وا نمی‌شود بی تو ز ما رضایتِ زهرا نمی‌شود بی تو
بگذار ناله از جگرِ خود برآورم جانم بگیر تا شبِ غم را سرآورم وقتی برایِ گریه ندارم ، نگاه كن باید كه كودكانِ تو را دربرآورم جسمی نمانده تا كه سپر بیشتر شود چشمی نمانده تا كه دو چشمی تر آورم باید دو طفلِ بی نفسِ زخم خورده را از زیرِ خارهای بلا پَرپَر آورم باید كه چند كودك ترسیده‌ی تو را از خیمه‌های مانده در آتش در آورم تا ساربان نیامده انگشت را بلند كن باید روم زِ دست تو انگشتر آورم باید برای دختركانِ یتیم تو قدری بگردم و دو سه تا معجر آورم پیراهن امانتی مادرم كجاست گشتم نبود تا كه بر این پیكر آورم نامحرمی به ناقه‌ی عریان اشاره كرد باید روَم به علقمه آب آور آورم گیسوی مادرت زِ گلوی تو سرخ شد باید كه چادری به سرِ مادر آورم تا بازهم نگاه كنم بر حسینِ خویش باید باز هزار نیزه شكسته درآورم حسن لطفی
همین امروز اکبر داشتم حیف همین امروز اصغر داشتم حیف ندارم طاقتِ نامحرما رو که من هفتا برادر داشتم حیف کمانی‌تر از این خواهر نمیشُد حریفِ گریه‌ی مادر نمیشُد می‌ببخشی خواهرت زیرِ کتک بود گلوت از این مرتب‌تر نمیشُد کنارِ ناقه‌های بی جهازم میخندن بر من و سوز و گدازم جنازت‌رو نمی شناختم ولی تو دارم میرم بیا تشیع جنازم رُباب این تیر دنیاتو گرفته سکینه شمر باباتو گرفته کنارِ ناقه‌ی عریان سنانه ببین عباس کی جاتو گرفته رُباب است دلی پرتاب مهتاب نتاب امشب به روی آب مهتاب نزار موی یتیما رو ببینند نتاب امشب به ما مهتاب مهتاب زدن از پیش رو از پشت ای داد زدن با سیلی و با مشت ای داد جدا از پیکرت اصلا نمی شه حرامی دخترت رو کشت ای داد حسن لطفی
4_5915707131092274923.mp3
2.3M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ مسجدی ( واحد سبک زمان دفاع مقدّس ) شام غریبان ای تشنه‌یِ زخمی ای کشته‌یِ بی‌سر یک روزی از داغت می‌میرد این نوکر یا اباعبداللّه /۴/ چه گرد و خاکی شد گوشه‌یِ قربانگاه پیکر به رویِ خاک  بر نیزه رفته سر نینوا بعد از تو   کرب‌وبلایم شد در بندِ اعدا شد  ناموسِ پیغمبر مانده بلاتکلیف  این خواهرِ مضطر مابینِ خیمه‌یِ .... سوزان و این پیکر یا اباعبداللّه /۴/ ای غیرتی برخیز  حالِ مرا بنگر شدم با سنان و.... حرمله همسفر شد روضه‌یِ سختی  حالِ پریشانِ .... دختری که دارد    دلشوره‌یِ معجر آتش به دامن بود   با صورتِ کبود سه‌ساله زد ناله     مهدی بیا دیگر یا اباعبداللّه /۴/
4_5915849242970165896.mp3
2.89M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه شام غریبان امام حسین علیه السلام سبک غم بساطینی .... دستِ روزگار    چی سرم آورد    دستمو بستن پهلو به نی زد   ماهِ خیمه‌گاه     پهلومو شکستن قرارِ قلبِ من       ببین بی‌قرارم محاله بعد از تو  من دَووُم بیارم کاش می‌شد الان    بمیرم حسین روضه پایِ سر        نگیرم حسین آه آه از اسیری /۳/ نذار که پایِ .... نیزه‌یِ سرت     سرزنش بشم به زینبِ تو       بگن خارجی       اِی آرامشم یه کم قرآن بخون آروم بگیرم پایِ روضه پایِ نیزه‌ نمیرم آه یاحسین       شاه یاحسین منو می‌زنن    تویِ راه حسین آه آه از اسیری /۳/ جایِ علمدار        رویِ شونه‌َمِه    بعد از این عَلم محاله حسین      یه لحظه از تو    جدا شِه دلم پیغمبرِ قیامِ کربلاتم تکیه‌گاهِ محکمِ بچّه‌هاتم ولایتی‌ام      شبیهِ زهرا خطبه می‌خونم شبیهِ مولا آه زینب یا زینب /۳/
🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭 شبی را کـه سوی گودال رفتم شکسته قامت و بی بال رفتم تنت را تاکه دیدم بی سرافتاد کنــار پیـکرت از حــال رفتــم شب شـام غـریبان وای بر من همه جـا گـریه بـود و آه و ناله درآن هنگامه میدیدم که آتش گـرفته دامـن طفـل سـه ساله دلـم آتش گـرفت از آه زینب ز سـوز نــالـۀ جـانـکاه زینب نگاه کودکان بر آسمان است مگـر بـر نیزه رفته مـاه زینب دلش تنـگ حسینـش بـود امّـا درآن صحـرا پـریشان بـود زینب برادر را که بی سر دید نشناخت در آن گـودال حیـران بـود زینب کدامین شب به زینب سخت ترشد؟ اگــر چــه داغـها دیــده فــراوان قسم بر سوز اشک و سوز آهش نبـاشد جــز شـب شـام غـریبـان 🥀😭🥀😭🥀😭🥀😭
(ع) توو این لحظه ی ، نفس گیر و سخت کسی نیست به این خستهْ سامون بده دارن می‌رِسن، به تو مرکبا دعا کن حسین خواهرت جون بده سُمِ مرکبا ، تنِ پاک تو روی خاک می‌دوزن جلو چشم من! بلند شو حسین دارن بچه هات توو آتیش میسوزن جلو چشم من  دارن غصه ی ، دو تا عالم و یه جا توو دل خسته جا می‌کنن  دارم جون میدم ، بلند شو حسین که دارن جسارت به ما می‌کنن  واویلا حسین ۳ جان واویلا حسین  ازین قتلگاه ، بلند شو حسین که آتیش زدن خیمه هارو داداش نه تنها دلِ ، منِ خسته جون موی دخترت سوخت بمیرم براش خدا نگذره ازین کافرا از اون که خودش رو به دنیا فروخت سَرای جدا ، که رو نیزه رفت  تموم بدنها توی خیمه سوخت بلند شو حسین ، بلند شو ببین داره توی آتیش می‌سوزه حرم می‌خوان خیمه ها رو غارت کنن  کجا رفت ابالفضلِ آب آورم  واویلا حسین ۳ جان واویلا حسین  ✍ بهمن عظیمی
فدای جسم بی سرت غریب مادر برات بمیره مادرت غریب مادر وَیلی عَلَی المَظلوم ؛ وَیلی عَلَی العَطشان بر روی ریگ داغ ؛ مونده تنت عریان مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم ......... تنت پر از جراحته برات بمیرم این تن پاره رو چطور بغل بگیرم زخمت فراوونه ؛ رگهات پر از خونه زیر سم مرکب ؛ جسمی نمیمونه مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم انگشترت فدا سرت درمون دردم بگو کجا دنبالِ انگشتت بگردم با غارتت اشکِ ؛ مارو در در آوردن آخر چرا مادر ؛ پیراهن و بردن مظلوم حسین جانم ؛ مظلوم حسین جانم