Ramzani-Vafate Hazrate Omolbanin1397-003.mp3
زمان:
حجم:
6.18M
#حاج_مجتبی_رمضانی
🎵 درون سینه دارد جا ابالفضل
شب #وفات حضرت ام البنین (س)
#واحدجدید۳۰بهمن۹۷
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
@majmaozakerine
.
#سینه_زنی #سنگین #شهدایی تقدیم به شهدای دفاعِ مقدس مخصوصاً شهدایِ گمنام _ کربلایی مجتبی رمضانی
✼═══┅┅═══✼
دلم گرفته،بازم چشام بارونیه،وای،وای،وای
خبر آوردن بازم تو شهر مهمونیه،وای،وای؛،وای
شهید گمنام سلام
خوش اومدی،مسافر من،خسته نباشی پهلون
شهید گمنام سلام
پرستویِ مهاجرِ من،صفا دادی به شهرمون
وقتی رسیدی همه جا بوی خوش خدا پیچید
تو مگه کجا بودی؟
وقتی رسیدی کوچه ها نسیمِ کربلا رسید
تو مگه کجا بودی؟
وقتی رسیدی همه جا عطر گلِ نرگس اومد
مگه با آقا بودی؟
وقتی رسیدی همه اشکا مثل زهرا(س)می چکید
تو مگه کجا بودی؟
شهید گمنام .... شهید گمنام ....
شهید گمنام،دوباره زائرت شدم،وای،وای،وای
شهید گمنام،بازم کبوترت شدم،وای،وای،وای
شهید گمنام بگو
بگو به من حرف دلت رو،تا کی می خوای سکوت کنی!
شهید گمنام بگو
پس کی می خوای فکری برای بغض توی گلوت کنی؟
راستی هنوز مادرِ پیرت تو خونه منتظره
چرا اینجا خوابیدی؟
راستی مادر نصفه شبا با گریه از خواب می پره
چرا اینجا خوابیدی؟
راستی بابات چند ساله دق مرگ شد و عمرش سر اومد
خدا رحمتش کنه!
راستی کسی نیست مادر و حتی یه دکتر ببره
چرا اینجا خوابیدی؟
شهید گمنام .... شهید گمنام ....
خودم می دونم،شرمنده پلاکتم،وای،وای
مدیون اشکِ فرزند بی پناهتم،وای،وای
حق داری هر چی بگی
تازه دارم کنار قبرت فکر دقایق می کنم!
حق داری هر چی بگی
به روم نیار گلایه هاتو خودم دارم دق می کنم!
باشه دیگه کل وصیت هاتو اجرا می کنم
تو فقط غصه نخور!
باشه دیگه دعا برا یوسف زهرا می کنم
تو فقط غصه نخور!
باشه دیگه کاری برا غوغای محشر می کنم
تو فقط غصه نخور!
باشه دیگه فکری برا اشکای رهبر میکنم
تو فقط غصه نخور!
#حاج_مجتبی_رمضانی
#دفاع_مقدس
#مدافعان_حرم
#سینه_زنی #شهدا
.
.
|⇦•آمدم تا كه عزادار تو مادر..
#قسمت_پایانی / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ حاج #مجتبی_رمضانی
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
به دستی که بستن، به یاسی که پژمرد
چقدر ذوالفقارِ علی خونِ دل خورد
نه دستار زردی، نه همدم نه یاری
غم و درد حیدر، عجب روزگاری
به داغی که آتیش روی در گذاشت
به آهی که مسمار روی در کشید
به نثرِ روایتِ زنی پا به ماه
جلوی چشمِ پربسته ای پرکشید
پسر پیش چشمِ پدر شد شهید
پرستار مادر شده دختری
گل ازغنچه و شعله از میخ در
خجالت کشید همسر ازهمسری
*انشاءالله هیچ مردی خجالتِ زن و بچه نکشه...
بین در و دیوار صدازد : "یافضةُ خُذینی"...
میگه: فضه صدای ناله ی فاطمه رو نشنید، حدس میزنم چند تا دلیل داشته باشه، اول اینقدر ازدحام زیاد بود، اینقدر سر و صدازیاد بوده، خوب چهل نفرم باشن هر کدوم دادم زده باشن صدا به صدانمیرسه، اما احتمال دلیل دوم، زبانم لال، سیدا! ببخشید من رو... دلیل دوم دیگه بی بی نایی نداشت، آخه پهلو شکسته، دیگه نایی نداره...
اما دلیل سوم بازم خاک به دهانم، شاید دلیل اینه که خانم عمداً داد نزد چون مشکلش زنونه بود، بیشترازاین نمیتونم بازکنم روضه رو...
میگه: فضه صدارو نشنید، علی صدازد: فضه! خانم داره صدات میزنه...
"و صاح امیر المومنین بفضه یا فضه مولاتک فاقبلی منها ما تقبله النسائ فقد جاءها المخاض"
یعنی: فضه! خانم باهات کار داره... فضه! شاید بخاطر لگد درد زایمان گرفته!...
پدرا! آی پدرا! آی پدرا!
مردای باغیرتِ توخونه ها
سوال ازمنه، جوابش با شما
یه چیزی بگید شمارو به خدا
شده تا به حال کسی خونتون رو بسوزونه
شده خانوم خونت میونِ آتیش بمونه
تا حالا شده کسی دَرِ خونت رو بشکونه
توباشی توخونه به زور بیان تویِ خونه
*دستات رو بیار بالا، ناله بزن: یا زهرا...*
#حضرت_زهرا
ــــــــــــــــــ
#حاج_مجتبی_رمضانی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
.
|⇦• تویِ رویایِ شبِ تار بقیع ..
#روضه و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _ کربلایی مجتبی رمضانی
●━━━━━━───────
تویِ رویایِ شبِ تار بقیع
سرم میزارم رویِ دیوار بقیع
نه یه مرقدی، نه رفت و آمدی
بمیرم چه غربتی داره بقیع
تو همون هوای دلگیرِ حرم
وسط قابِ دو تا چشم ترم
یه کبوتر که پرش خاکی شده
بال و پر میزد رو خاکِ مادرم
قبری که نشون نداشت
حتی سایه بون نداشت
حرمِ بی زائری،
که یه روضهخوان نداشت
یا امام مجتبی .. یا امام مجتبی ..
یه روز این دلُ هوایی میکنیم
رو به ایوونِ طلایی میکنیم
بعدِ عمری تو شلوغیِ حرم
از ضریحت رونمایی میکنیم
تو باید صحن و سرا داشته باشی
یه ضریحِ باصفا داشته باشی
تو کریمی یا معذالمومنین
تو باید برو بیا داشته باشی
ــــــــــــــــــــ
بعد از این دیگه بقیع پر رفت و آمده
حرمت شلوغ تر از کربلا و مشهده ..
ــــــــــــــــــــ
امام زادۀ آبادی هم حرم دارد
ولی برادرِ زینب هنوز بی حرم است
ــــــــــــــــــــ
کاش آنجا داشت تکه سایه بانی لااقل
کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل
کاشکی می شد بریزی آب بر قبر حسن
کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل
کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد
کاش می شد تا سحر اینجا بمانی لااقل
کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع
زائران را خوب می شد که نرانی لااقل
کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب
پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل
کاش میدادیم با یک روضه اُم البَنین
قلبِ سنگی نگهبان را تکانی لااقل
کاش درخاک بقیع اذن زیارت داشتیم
کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم
قربونِ گنبد و بارگاهِ تخریب شدۀ بقیع .. ای آقام آقام .. عرضِ روضهمو از همه التماسِ دعا .. اصلا باب بود تخریب کردن به آتش کشیدن تو مدینه .. اینجا گنبد و گلدسته ها رو خراب کردن .. آی گریه کنا یه روزی هم تو همین مدینه هیزم جمع کردن آمدن درِ خانۀ زهرا سلام الله علیها .. نانجیب صدا زد وَ اَلَّذِی نَفْسُ عُمَرَ بِیدِهِ لَیخْرُجَنَّ أَوْ لَأُحْرِقَنَّهُ عَلَی مَا فِیه ..(1_2) یا اهالی خانه از خانه خارج می شوند یا خانه را با هر چه در آنست به آتش می کشم .. نانجیب چنان با لگد به در زد .. راوی میگه در افتاد رو مادرِ سادات .. این چهل نفر از رو در رد شدن ..
منبع:
1)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۱، ص۸۰
2)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حاج_مجتبی_رمضانی
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#تخریب_بقیع
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
کربلایی مجتبی رمضانی4_5978920481229639048.mp3
زمان:
حجم:
11.55M
.
#زمینه_قتلگاهی
#سبک_سامونم_کربلا
#آه_تشنه_کشتنت
#حاج_مجتبی_رمضانی🎤
☑️بند اول
آه وای از کربلا
میزنه ثارالله مادر روصدا
رسیده تو گودال شمر بی حیا
آه وای از کربلا
آه موهاشو کشید
سر و بالا برد و خنجر رو کشید
پیش چشم خواهر حنجر رو درید
آه حنجر رو درید
جدا شد سرش
روبروی مادرش
پیش چشم خواهرش
☑️بند دوم
آه تشنه کشتنت
با هزاران مکر و فتنه کشتنت
زیر تیغ تیز و دشنه کشتنت
آه تشنه کشتنت
آه ای عریان بدن
زیر تیر و نیزه دست و پا نزن
یا حسین مظلوم پاره پاره تن
آه ای عریان بدن
روبروی خواهر
وقتی آقام تشنه بود
زیر تیغ و دشنه بود
💠💠💠💠
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•سخته حتی تصور کرد...
#سینه_زنی و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مجتبی رمضانی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سخته حتی تصور کرد
مادر آه بکشه از درد
نبینی ای کاش
که بلرزه مادر پاهاش
نبینی که نامحرما
راه مادر و سد کنند
خدا کنه نبینی که چادرشو
لگد کنند
خدا کنه دروغ باشه...
درد و هیچ کی نفهمیده
اما چشم حسن دیده
دیده که مادر
سیلی خورده برا حیدر
با چیزایی که دید حسن
یه شبه شده مو سفید
خدا برا کسی نخواد
غمی رو که حسن چشید
خدا کنه دروغ باشه...
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج
#حاج_مجتبی_رمضانی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┈•꧁بٰابُ༼﷽༽الْحَرَم꧂•┈
|⇦•چهل سال هرشب روضه...
#سینه_زنی و توسل به راوی دشتِ کربلا امام سجاد سلام الله علیه به نفس حاج مجتبی رمضانی •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
【توجه】:
جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
چهل سال هرشب روضه گردان تو بودم
با عمه ها، پاره گریبان تو بودم
چهل سال شد حرف از تنت چهل سال مردم
رفتم سر سفره ولی چیزی نخوردم
چهل سال تقدیر دل من درد و غم بود
هرچیز میدیدم گریز روضه ام بود
نعلین پا کردم بیابان یادم آمد
رفتن روی خار مغیلان یادم آمد
چشمم به زیر انداز حجره خورد تر شد
داغ حصیری بر دل من شعله ور شد
هرجور میشد روضه را مکشوفه کردم
هرکس سلامم داد یاد کوفه کردم
وقتی عبا دوشم کشیدم گفتم ای وای
تا اشک دختر بچه دیدم گفتم ای وای
در کوچه ها رد طناب آمد به چشمم
نوزاد تا دیدم رباب آمد به چشمم
رفتم به تشییع جوانها گریه کردم
با خنده های ساربانها گریه کردم
عمامه ام افتاد و بی حد روضه خواندم
انگشتر از دستم درامد روضه خواندم
بازار رفتم بوی نانش اذیتم کرد
بازاریان بد زبانش اذیتم کرد
هرجا شلوغی بود ماتم سهم من شد
شرمندگی از خواهرانم سهم من شد
حق میدهی از تشنگی قلبم کباب است
در ظرف آبم روضه ی جام شراب است
#حاج_مجتبی_رمضانی
#روضه_امام_سجاد_علیه_السلام
#ویژه_ایام_محرم
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.
|⇦• تویِ رویایِ شبِ تار بقیع ..
#روضه و توسل ویژۀ ۸ شوال سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع _ کربلایی مجتبی رمضانی
●━━━━━━───────
تویِ رویایِ شبِ تار بقیع
سرم میزارم رویِ دیوار بقیع
نه یه مرقدی، نه رفت و آمدی
بمیرم چه غربتی داره بقیع
تو همون هوای دلگیرِ حرم
وسط قابِ دو تا چشم ترم
یه کبوتر که پرش خاکی شده
بال و پر میزد رو خاکِ مادرم
قبری که نشون نداشت
حتی سایه بون نداشت
حرمِ بی زائری،
که یه روضهخوان نداشت
یا امام مجتبی .. یا امام مجتبی ..
یه روز این دلُ هوایی میکنیم
رو به ایوونِ طلایی میکنیم
بعدِ عمری تو شلوغیِ حرم
از ضریحت رونمایی میکنیم
تو باید صحن و سرا داشته باشی
یه ضریحِ باصفا داشته باشی
تو کریمی یا معذالمومنین
تو باید برو بیا داشته باشی
ــــــــــــــــــــ
بعد از این دیگه بقیع پر رفت و آمده
حرمت شلوغ تر از کربلا و مشهده ..
ــــــــــــــــــــ
امام زادۀ آبادی هم حرم دارد
ولی برادرِ زینب هنوز بی حرم است
ــــــــــــــــــــ
کاش آنجا داشت تکه سایه بانی لااقل
کاش میدادند بر گریه زمانی لااقل
کاشکی می شد بریزی آب بر قبر حسن
کاش آنجا داشت شبها روضه خوانی لااقل
کاشکی می شد کنار قبر صادق سینه زد
کاش می شد تا سحر اینجا بمانی لااقل
کاشکی می شد بگویی با نگهبان بقیع
زائران را خوب می شد که نرانی لااقل
کاش می شد آشکارا ریخت هنگام غروب
پشت دیوار بقیع اشک روانی لااقل
کاش میدادیم با یک روضه اُم البَنین
قلبِ سنگی نگهبان را تکانی لااقل
کاش درخاک بقیع اذن زیارت داشتیم
کاشکی وقت نماز٬ آنهم جماعت داشتیم
قربونِ گنبد و بارگاهِ تخریب شدۀ بقیع .. ای آقام آقام .. عرضِ روضهمو از همه التماسِ دعا .. اصلا باب بود تخریب کردن به آتش کشیدن تو مدینه .. اینجا گنبد و گلدسته ها رو خراب کردن .. آی گریه کنا یه روزی هم تو همین مدینه هیزم جمع کردن آمدن درِ خانۀ زهرا سلام الله علیها .. نانجیب صدا زد وَ اَلَّذِی نَفْسُ عُمَرَ بِیدِهِ لَیخْرُجَنَّ أَوْ لَأُحْرِقَنَّهُ عَلَی مَا فِیه ..(1_2) یا اهالی خانه از خانه خارج می شوند یا خانه را با هر چه در آنست به آتش می کشم .. نانجیب چنان با لگد به در زد .. راوی میگه در افتاد رو مادرِ سادات .. این چهل نفر از رو در رد شدن ..
منبع:
1)الاحتجاج شیخ طبرسی، ج۱، ص۸۰
2)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۴۹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حاج_مجتبی_رمضانی
#روضه_امام_حسن_علیه_السلام
#تخریب_بقیع
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅