به نام خدا
#سینه_زنی
#فاطمیه
#سردار_سلیمانی
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک:[این گل را به رسم هدیه ، تقدیم نگاهت کردیم]
________________
از داغِ غمت یا زهرا / قلب آسمان می سوزد
تو در بینِ آتش امّا/حیدر بی امان می سوزد
یازهرا
رفتـــی و زدی ، شَــرَر بر جـانــش
بی کـوثر شـده ، علــی ، قرآنــش
می بارد از این غــم ، چشـمانــش
یا زهــرا مــدد (۴)
زهــرا شد فدای حیدر ، تا یارِ ولایت باشد
پرپر شد که تا آل الله، در اَمـن و سلامت باشد
یا زهــرا
درحــفـظ حــرم ، ســپر شد زهـــرا
از جــانـش گذشــت ، بـرای مــولا
دارد غــصـهٔ حســین و عـاشــورا
یا زهرا مـــدد(۴)
زیر پرچمِ یا زهرا/ عـــهدی با خدا می بندیم
در راه هدف چون قاسم/پیمان وفامی بندیم
یا زهرا
حالآٓٓ که هــمه عَـــلَـم بــر دوشـــیم
در راهِ هـدف ، به جان می کوشـــیم
مـا هــم جامــهٔ شــهادت می پوشــیم
یا زهرا مـــدد(۴)
حفظ حُرمت آل الله/ سرمشقِ سلیمانی هاست
تا دشـمن بداند زینب/ نام نهضتش پا برجاست
یا زینب
جــآٓٓن مـا هــمه فــدای زینـــب
دلهــــا می تپـــد بـرای زینـــب
تحــتِ پرچــم و لِــوای زینــب
یازینب مـــدد(۴)
_________________
رقیه سعیدی(ڪیمیا)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🎤🌹نوحه واحد حضرت زهرا س((به سبک قدم قدم بایه علم))
اگه دلا، غرق غمه
چون فاطمیه مادر محرمه
اگه چشا، پر از نمه
چون فاطمیه مادر محرمه
*
مادر سینه زنها زهرا
مادر بی کفنها زهرا
ذکر ماست، تو مدینه بیبی
یا مهدی، یا حسن، یا زهرا
نوری و، جلوه یزدانی
پاکی و، آیهی قرآنی
چی بگم، تو مقامت این بس
الگوی، صاحب الزمانی
اگه دلا، غرق غمه
چون فاطمیه مادر محرمه
اگه چشا، پر از نمه
چون فاطمیه مادر محرمه
*
اونکه بر، عالمین دلداره
تو محشر، چه مقامی داره
میگن که، برای شفاعت
تو دستش، دست علمداره
اونیکه، به حرم حساسه
گریونِ، روضههای یاسه
اونیکه، که مادرش شد زهرا
ساقیِ، کربلا عباسه
اگه دلا، غرق غمه
چون فاطمیه مادر محرمه
اگه چشا، پر از نمه
چون فاطمیه مادر محرمه
*
دردِ مولا رو کی میدونه؟
اونیکه تو نجف مهمونه
میسوزه، وقتی که روضهخون
روضهی، فاطمه میخونه
غربتِ، مرتضی بی حده
تو دلش، دنیایی از درده
شبها با، چشای بارونی
دورِ قبر بیبی میگرده
حیدریم کوثریم
مثل تموم اهل بیت مادریم
نهایت نوکریم
مثل تموم اهل بیت مادریم
*
شاعر: منصور عرب
***
#نوحه
#فاطمیه_شام_غریبان
#حضرت_زهرا_زمینه
خونمون پر از داغ و درده
جسم مادرم سرده سرده
روی نیلیِ زهرا رو تا
میبینه علی برمیگرده
چشماشو رو هم گذاشته مادر علی تنهاست علی تنهاست
میلرزه دل یل خیبر علی تنهاست علی تنهاست
میسوزه با دیدن بستر علی تنهاست علی تنهاست
بند ۲
تاریکه شب سردِ خونه
از غصه حسن نیمه جونه
بالای سر جسم مادر
زینب داره قرآن میخونه
روپوشه ، رو مادرم زهرا ، بمیرم من بمیرم من
میزاره با دیده ی دریا ، بمیرم من بمیرم من
مادر رو ، رو مغتسل بابا ، بمیرم من بمیرم من
بند ۳
با تابوت دلم زیر و رو شد
با تابوت...تمام هستم رفت
ای سلمان...بیا یاریمون کن
دیدی مادرم از دستم رفت
بابای غریب ما تنهاست، بیا سلمان بیا سلمان
غربت از حال علی پیداست بیا سلمان بیا سلمان
وقت دفن مادرم زهراست، بیا سلمان بیا سلمان
بند ۴
چشم مردم یثرب در خواب
با اشک و غم و قلب بی تاب
رو زخمای پر خونِ مادر
آهسته میریزه حیدر آب
زیر پیرهن به اشک و آه ، بسم الله و بالله
میده غسلْ زیر نور ماه ، بسم الله و بالله
«عَلَی مِلِّةِ رَسُولِ الله ، بسم الله و بالله»
بند ۵
یادِ من نرفته تا حالا
پشت در که افتادی از پا
با کینه لگد بر در خورد و
در افتاد روی جسمت زهرا
افتادی راه نفس سد شد ، حلالم کن حلالم کن
افتادی زیر در و بد شد ، حلالم کن حلالم کن
از رو در چهل نفر رد شد ، حلالم کن حلالم کن
بند ۶
قلبم رو سقیفه آزردن
یاسَم رو کوچه پژمردن
اونهایی که زهرامو کشتن
تو گودال حسینم رو بردن
خولی از راه که آمد میزد سنان میزد سنان میزد
جای هرکس که نمیزد میزد سنان میزد سنان میزد
قرآن منُ لگد میزد سنان میزد سنان میزد
#محمدعلی_انصاری
2971030 tahmasb poor_1397-11-2-15-20.mp3
21.99M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#حضرت_علی_علیه_السلام
🏴#شام_غریبان
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#حضرت_علی_علیه_السلام
🏴#شام_غریبان
🏴#روضه
🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🔰شب است و غم و درد و الم و تابش مهتاب، در آن شهر پر از ظلم، به جز مردم يک خانه، همه خواب
💥همه خواب، و به جز هِق هِق آهسته ي يک مرد، و يا ناله ي آرام دو سه کودک بي تاب، اگر گوش کني مي شنوي زمزمه ي ريختن آب
🌾اگر چه همه خوابند، ولي در دل آن خانه پر از ماتم و غوغاست
😭که اين شب، شب بي مادري زينب کبراست، شب اصلي ضربت زدن حضرت مولاست
شب غسل گل ياس علي حضرت زهراست
🔘علي بود وَ يک زانوي لرزان، علي بود و غم تازه يتيمان
🔲علي بود وَ آن اشک روان، سينه ي محزون پر از درد، وَ آن گريه ي پنهان، علي بود، وَ يک ياس شهيده
🔵 همان شير خدا، حيدر کرار وَ رنگي که ز رخسار پريده، همان فاتح خيبر، که قدش سخت خميده
❇️علي بود، همان همسر زهرا، که چنديست به جز فاطمه از مردم آن شهر سلامي نشنيده، علي بود وَ رخساره ي زهرا که سه ماه است نديده
🍁علي بود و دلي خسته در آن بارش غمها، علي بود وَ اسماء، کنار بدن خسته ي زهرا
〽️در آن نيمه شب ساکت و خلوت، همان نيمه شب غصه و غربت، شب هجر، شب اوج مصيبت
👈 شب مرگ علي، مرگ گل ياس، علي کرد نگاهي سوي اسماء، که بريز آب روان بر روي گلبرگ گل ياس
☑️وَ با اشک نگاهي به تن فاطمه اش کرد و چنين گفت: عزيز دل حيدر، مددي کن که دهم غسل تنت را، کمک کن که بشويم بدنت را
✅وَ با نام خدا غسلِ گل ياس شد آغاز، خدا داند از آن لحظه که شد چشم علي سوي گلش باز
✴️علي بود وَ قلبي که به اندازه ي يک فاطمه غم داشت، علي بود وَ بازوي کبودي که ورم داشت
💢وَ دستان علي بر گل زخم بدن فاطمه اش خورد، علي زنده شد و مُرد
♨️ نفس در دل او حبس شد و سوخت، علي چشم به چشمان گلش دوخت
🔆 وَ آن بغض که در سينه نهان داشت رها شد، دوباره قد او خم شد و تا شد، وَ روح از بدنش رفت و جدا شد
💹 سرش را به روي شانه ي ديوار زد و زار زد و گفت: نگفتي به علي فاطمه يک بار، از اين زخم وَ از قصه ي ديوار، از اين اذيت، آزار
♻️ از اين سينه و از لطمه ي مسمار، خدايا چه کند حيدر کرار؟!
💠همه عالم هستي، فغان گشت و ز آه دل آن رهبر مظلوم، وَ از اشک يتيميّ حسين و حسن و زينب و کلثوم
❎ به جز زمزمه ي ريختن آب، از آن خانه صدائي به سما رفت، که تا عرش خدا رفت
✳️ صداي طپش يک دل خسته، که بندش شده پاره وَ از ريشه گسسته، صداي کمرِ کوه، که از غصه شکسته
☑️سلمان میگه ده ها سال از شهادت حضرت زهرا گذشته بوده
🔘امیرالمومنین فرمود هنوز نتونستم کمر راست کنم
🍀فقط آه کشيد آه، علي با مدد فاطمه اِستاد روي پا، وَ چنين گفت به اسما، بريز آب به روي گل حيدر
☘ولي سعي کن آرام بريزي که ياسم شده پرپر
🍂 بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي که گلم خسته ي خسته است، بريز آب ولي سعي کن آرام بريزي، که پهلوش شکسته است
🌹علي شُست تنش را، و َبا گريه چنين گفت به زهرا: شدي پرپر و اين شهر نفهميد، که گل طاقت اين اذيت و اين همه آزار ندارد
🌷 تو رفتي و علي يار ندارد، وَ در مردم اين شهر طرفدار ندارد، گذشت از من و تو قصه
🌺 ولي کاش به گلبرگ شقايق بنويسند، که گل تاب فشار در و ديوار ندارد ...
☑️شروع کرد به غسل دادن
اسماﺀ تو آب بریز
☑️بچه ها، سفارش مادرتونه؛ صدای گریتونو نباید کسی بشنوه
همسایه ها نباید بشنون
🔘بچه های فاطمه، آستین به دهن کردند
اسماﺀ میگه آب میریختم، فاطمه رو غسل میداد
☑️یهو دیدم آقا دست کشید از غسل کردن
☑️سر رو دیوار گذاشت، داره زار زار گریه میکنه
بلند بلند گریه میکنه
گفتم آقا خودت فرمودی بلند گریه نکنید
🔲صدای گریتونو کسی نشنوه، سفارش فاطمه هست
گفت اسماﺀ نمک رو زخم دلم نپاش
همچین که داشتم غسل میدادم، دستم خورد به بازوی ورم کرده
😭😭😭😭
🔘میدونی یاد چه روضه ای افتادم??
یهو به دلم افتاد
☑️زن غساله داره غسل میده
گفت به من بگید این بچه مریضِ؟؟
😭😭
نه…
☑️از کربلا تا اینجا هر جا میگفت بابا، کتکش میزدن
😭😭😭
#ای_حسیـــــــــن
👌بهترین غذای عالمم اگه بیارن، اگه نمک نداشته باشه، مزه ای نداره
نمک همه روضه ها، حسینِ
😭😭😭
☑️امشب غریبونه بی بی رو غسل دادن
☑️امشب غریبونه بی بی رو کفن کردن
☑️غریبونه تشییعش کردن
☑️هفت نفر غریبونه و شبونه بردن تشییع جنازه
☑️اما کسی بی احترامی نکرد به بدن
🔘ده نفر به اسباشون نعل تازه زدن
😭😭😭
انقده رو بدن حسین…
اومد تو گودال، خبری نیست از تو و کفنت
یوسف من کجاست پیرهنت؟؟
تا خوده حشر بر سنان لعنت
که فرو کرد نیزه در دهنت
پیرمردانِ ناتوان حتی با عصامیزدن بر بدنت
#حسیـــــــــن
آیینه بودی و ترک خوردی
از همه بی هوا کتک خوردی
😭😭
مث مادرش بی هوا زدنش
😭😭
#ادامه_روضه
👇👇👇
آآآآی…
روزگارُم
روزگارُم
ای دل…
🍁تو زهرا بینی و من روی نیلی
🍁نمیبینی تو جای سیلی
داد بیداد…
🍁تو زهرا بینی شبانه
🍁نمیبینی تو جای تازیانه
☑️چرا حرف تازیانه رو زدم??
دیدی یه جا دعوا میشه، طرف رفیقاشو صدا میکنه، به دوستاش میگه دسته جمعی میان
دعوا که تموم میشه از راه میرسی میبینی یکی خونی افتاده،،، همه رفتن
☑️میگی چی شده کی زدتش؟؟
میگه نفهمیدم، تو شلوغی هرکی رسید زد
⚫️😭مادرمونو اینجوری زدن
😭😭😭
آقامونم ارث از مادرش برد
تو گودال دسته جمعی میزدنش
#ای_حسیـــــــن
😭😭😭
☑️حضرت زهرا خیلی روضه خونای پسرشو دوست داره
یه روضه دسته جمعی بخونیم…
🔸ای دار و ندارقلبم،ای پشت و پناه زینب
🔸از آه تو میسوزم،ای گرمیه آه زینب
#هی_آه_میکشید_میگفت_حسین
🔹بیا و راحت از غمم کن
🔹نظاره ای به ماتمم کن
💠که جان من به لب رسیده
داداش..
🔺به گیسوی سپید زینب
🔺نظر به قامت خمم کن
💠که جان من به لب رسیده
☑️آه.... حسین
غیرتیا…
😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم
😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم
بی تو ای عشقم،الهی من بمیرم
#حسین....#غریب_مادر
☑️من زینبم…
از خونه که بیرون میومد، میگفت چراغارو خاموش کنید
☑️مولا خودش جلو حرکت میکرد
☑️حسن و حسین یه طرف، عباس دست به قبضه ی شمشیر پشت سر
حالا این زینب داره میگه…
آه…
😭کن تماشا،بین نامحرم اسیرم
😭طعنه و دشنام و خنده،کرده پیرم
حســــــین
رسم ما هم همینه
امشب نباید کم گذاشت تو روضه
🌾لحظه ی آخر میگن بچه ها بیان وداع کنن
امیرالمومنین فرمود حسن حسین زینب بیایید وداع کنید با مادرتون
😭یکی خودشو انداخت رو سینه ی مادر
یکی صورت، کف پای مادر گذاشت
مادر…
#من_حسینتم
😭😭😭
گفت دستاشو باز کرد بچه هاشو بغل گرفت
ندا از ٱسمون اومد گفت علی بچه هارو از مادر جدا کن، آسمونیا طاقت ندارن
میدونی چی میخوام بگم دیگه هاااا؟؟
نازدانه ی امام حسین اومد تو گودال
عمه این بدن، بدن کیه؟؟
با کی داری حرف میزنی؟؟
چرا سر نداره؟؟
چرا بدن، پاره پاره س؟؟
حق داری نشناسی
بدن بابای غریبت، حسینِ
خودشو انداخت رو بدن بابا
تازیانه زدن نتونستن جداش کنن
سیلی زدن نتونستن جداش کنن
با غلاف زدن نتونستن…
گفت باید امروز کنار جنازه ی بابام بمیرم
هر کاری کردن نشد
یکی تو جمعیت بلند شد گفت من بلدم
من میدونم باید چیکار بکنید
همه حمله کردن سمت زینب
عممو رها کنید
😭😭😭😭😭
روضه خون حضرت زهرا، فقط امام زمانه
روضه خون حضرت زهرا کسی نیست جز اون آقایی که یهو از خواب میپرید میگفت نزنید مادرمو
😭😭😭😭
بریم یه سر تو کوچه??
بی هوا زدن تو گوش مادرمون
گفت همچین که داشتم حرف میزدم
دعوایی نبود،،، یهو دیدم بی هوا مادرم نقش زمین شده
این کوچه رو تجسم کن
نامرد هی یه قدم میومد جلو، مادرم عقب تر میرفت
کوچه تنگ و باریکِ
هی یه قدم جلو میومد،،،
تا رسید به دیوار
تو یه چشم بهم زدن دیدم مادرم نقش زمینِ
بی هوا تا حالا کسی تو گوشت زده؟؟
نور چشات کم میشه
چشات سیاهی میره
نزن…
ببین که مادرم جوونه
😭😭😭😭
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
کربلایی مهدی رضایی (2)(1).mp3
23.61M
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#شام_غریبان
🏴#زمینه
🎤مداح : کربلایی مهدی رضایی
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#شام_غریبان
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :کربلایی مهدی رضایی
✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نیمه ی دل شب،بی صدا و مخفی
غسل و کفن میکنه مولا بی بی زهرارو
میرسه تا دستاش،به پیکری زخمی
میشوره با اشک چشماش تموم زخمارو
اسما،بریز آب روان
روی،بدن دلبرم
اما،کمی آهسته که
دردش،نگیره همسرم
سخته برام که ببینم،جسمت و مجروح و خسته
رسیده دستم به پهلوت،به پهلویی که شکسته
سخته برام که ببینم،یه جای سالم نداری
قرارمون این نبود که،علی رو تنها بذاری
خدانگهدار عزیزم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
ای مسیح حیدر،ای مسافر شب
رفتی و ولی با خودت حیدر و نبردی
ای بهار حیدر،زود شدی خزونی
رفتی و ولی نگفتی سیلی از کی خوردی
پاشو،گل نیلوفرم
زهرا،عزیزم دلبرم
تنها،تو بودی لشکرم
بی تو،بی یار و یاورم
پاشو ببین که حسینت،رخت عزاشو پوشیده
پاشو حسن رو بغل کن،که واسه تشییع رسیده
پاشو ببین که آورده،کفن برای تو زینب
پاشو ببین که چادرِ،خاکیتو سر کرده امشب
خدانگهدار مادرم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زینب و یه تابوت،تشییع شبونه
هی میگه آروم زیر لب مادرم جوونه
الهی که آتیش،بگیره مغیره
ازم گرفت مادرم رو اون با تازیونه
دیدم،آتیش شعله ور
بودم،با مادر پشت در
دیدم،که لگد زد به در
خم شد،مادرم از کمر
باور ندارم که میری،از خونه ای مادر من
داری میری اما چرا،شبونه ای مادر من
دیگه تو راحت شدی از،دردی که داشتی بمیرم
تقاص خونت رو من با،داداش حسینم میگیرم
خدانگهدار مادرم
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#امام_زمان_عج
🏴#سبک_شور
🎤مداح :کربلایی وحید شکری
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
حرفمو بشنون یهودیا
تمومه کارتون به زودیا
قصهٔ خیبر و نشنیدین مگه که
هیچکی با شیعه نمیشه طرف بشه
سواد دارید بخونید تورات میگه که
دنیا باید جلو مهدی به صف بشه
نظم نوین جهانی یعنی باید
یک روزی مرکز دنیا نجف بشه
میرسه منتقم از راه، بقیة الله
به زودی ان شاالله
ذوالفقار و بر میداره، چه رزمی داره
فاتح این پیکاره
مهدی دنبال تقاصه، توی حماسه
مثل عموش عباسه
کوری دشمن کافر، میکنه محشر
با ذکر حیدر حیدر
نحن جنود المهدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
این یک رجز که نیست حقیقته
به جنگ ما نیا حماقته
مرحب خیبری چی شد عاقبتش
دشمن ظالم ترسوی بی وجود
بازم توهم قدرت بر نداری
تو جنگا هیچکی رو دست علی نبود
نظم نوین جهانی یعنی فقط
جهان بدون یهود و آل سعود
میرسه روح عدالت، مهدی امت
به منکرینش لعنت
میرسه شیر دلاور، الله اکبر
شبیه جدش حیدر
هیبتش چه بی نظیره، مدینه میره
بقیع و پس میگیره
از رو منبر میره بالا، میگه به دنیا
فقط علیه مولا
@majmazakerinee
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
غروب #جمعه
🍂روی تو را دوباره ندیدم...غروب شد
بغضم گرفت،تا که شنیدم...غروب شد
🍂تا یادم آمد این همه سال است رفته ای
آهی ز عمق سینه کشیدم...غروب شد
🍂از عصر جمعه بغض عجیبی است در گلو
این بار هم که تو را ندیدم...غروب شد
🍂روزی که بود فرصت دیدارتان گذشت
مثل همیشه تا که رسیدم...غروب شد...
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
ماندم که پهلوی تو را اول بشویم
یا اینکه بازوی تو را اول بشویم
این سو که زخم پهلو آن سو زخم بستر
این سو و آن سوی تو را اول بشویم
آخر چگونه چشم بازت را ببندم
بگذار تا روی تو را اول بشویم
زهرا نگفتی گیسویت آتش گرفته
اصلا بیا موی تو را اول بشویم
زینب حواسش نیست، باید تا ندیده
خون النگوی تورا اول بشویم
گلبوسه خواهد زد حسن پیشانیت را
پس خوب ابروی تو را اول بشویم
قنفذ غلافش مثل یک چاقو عمل کرد
پس زخم چاقوی تو را اول بشویم
*** به جای بیت سوم می شه این بیت رو در آخر کار به این صورت آورد:
آخر چگونه چشم بازت را ببندم
بگذار تا روی تو را آخر بشویم
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#حضرت_زهرا سلام الله علیها
#مجید_احدزاده
کانال متن روضه مجمع الذاکرین.mp3
1.39M
"زمینه شام غریبان حضرت زهرا (س) "
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بند اول
سوت و کوره تو کوچه ها
تاره تاره آسمونا
روضه میخونه تو آسمون
خود خدا ۲
تموم دنیا غمگینه
غم علی چه سنگینه
خونی که از رو کفن پیداست
زینب داره با چشم می بینه
نمونده واسه علی راه
نداره چاره ای جز آه
(به عزت و شرف، لا اله الا الله)
بند دوم
غرق ضجه ست توی سکوت
جان حیدر توی تابوت
آیه صبره روی لباش
بین قنوت۲
بی کس و یاور و یاره
از تو چشاش خون میباره
مونده چه جوری تک و تنها
فاطمه شو تو قبر بزاره
به زیر نور کم ماه
نداره چاره ای جز آه
(به عزت و شرف، لا اله الا الله)
بند سوم
شام غربت شام عزاس
آسمونم غرق نواس
میون قلب و دل علی
کرببلاس۲
تو گوش زهراش میخونه
از غمی که بی امونه
روضه ی کربلا گرفتن
بیاد شاهی که بی جونه
با این مصیبت جانکاه
نداره چاره ای جز آه
(به عزت و شرف، لا اله الا الله)
✍شعرو سبک: #رضارسولی
#زمینه
#فاطمیه
#زمینه_فاطمیه
#شام_غریبان
#شام_غریبان_حضرت_زهرا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
.
|⇦• #تشییع_شبانه #شام_غریبان_حضرت_زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه با نوایِ کربلایی سید رضا نریمانی
┅═•┄⊰↭⊱•┄═┅
خدانگهدار ای مهربونم
ای همزبونم ، چراغِ خونه م
خدانگهدار بانویِ خسته م
از پا نشستی ، از پا نشستم
یادم نمیره اون کوچه و در
دیوار و مسمار ، آتیش و هیزم
یادم نمیره تو گریه کردی
من گریه کردم میون مَردُم
یادم نمیره من که یه روزی
با این دو دستم خیبر شکستم
یادم نمیره همسایههامون
زل میزدن به طناب دستم
گفتن علی نظر شدی، خندیدن
یه کم شکستهتر شدی، خندیدن
رد شدن از کنار من میگفتن
سلامتی پدر شدی؟! خندیدن...
خدانگهدار ای یارِ جونی
هنوز برا من تو پهلوونی
سرت رو پایین چرا گرفتی؟
نبینم اینجور عزا گرفتی
عیبی نداره ، بیا خیال کن
اصلاً ندارم هیچ زخم و دردی
عیبی نداره ، اشکاتُ پاک کن
زینب نبینه که گریه کردی
عیبی نداره فدا سرِ تو
اگه سرم خورد گوشۀ دیوار
عیبی نداره ، دیگه گذشته...
هروقت که خواستی این میخُ بردار
ببین حسن رو زانوهام خوابیده
دیده تو گریه میکنی ترسیده
مادر براش بمیره خواب دید انگار
پریده از خواب و تنش لرزیده
علی ماندهست و ردّ خون کوچه، چشم ما روشن
و این حیدر شکستن را خودت بانو تصور کن
تصور کن علی را در میان بغض این خانه
سکوت میخ و آهن را خودت بانو تصور کن
کنارم باش تا آخر ، فلانی داشت میخندید
غرور تلخ دشمن را خودت بانو تصور کن
یازهرا ....
*کارهای غسل بیبی که تموم شد، کفن که تموم شد، امیرالمؤمنین یه نگاهی انداخت دید کسی نیست کمکش کنه.
گرچه امام صادق (ع) فرمودند انقدر بدن مادر ما نحیف و لاغر شده بود که بعضیا میگن امیرالمؤمنین تابوت رو یه تنه بلند کرد....
علامه حسن زاده آملی نقل میکنه میگه امیرالمؤمنین صدا زد حسن جان برو سلمان رو خبر کن، سلمان بیاد کمک علی کنه. سلمان میگه تو خونه نشسته دیدم درِ خونه رو میزنن؛ -چه خبره این وقت شب! کیه؟ تا در رو باز کردم دیدم امام حسن سر به دیوار گذاشته؛ سلمان بیا میخوایم مادرمون رو تشییع کنیم.
میگه اومدم تو خونهی علی، دیدم چه اوضاعیه؛ بچهها یه طرفن، زینب یه طرف، حسن و حسین یه طرف، یه طرف هم امیرالمؤمنین سرتا پا خونی و سرتا پا خاکی؛ تا چشمش تو چشم سلمان افتاد همدیگه رو بغل کردن: سلمان دیدی چه خاکی به سرم شد، دیدی فاطمهم رو ازم گرفتن ....*
یازهرا ....
____
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بعد_از_شهادت #حضرت_زهرا
•┄┅═○◉↭◉○═┅┄•