8.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
شور عزای حضرت زهرا(س)
مداح..حاج آرمین غلامی
هدایت شده از نشریه عبرتهای عاشورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹عالم عامل شهیدآیت الله دستغیب
♦️ خدا لعنت کند هر عمامه سری را که از رهبری اطاعت نکند.رهبر یکی است، امام یکی است و نائب امام هم یکی است.تا زمانی که حسن (ع) امام بود حسین(ع) امام نبودوای بر ملتی که از رهبر خود فاصله بگیرد.
♦️مواظب باشید گرگ ها شما را از رهبر الهی جدا نکنند.شما را گروه گروه نکنند.شما را طعمه خودشان قرار ندهند.وسیله پیشرفت دشمن نشوید.شما الان در جبهه جنگید.در جبهه جنگ دینی هستید.
🌹20 آذر سالروز شهادت
🕊شادی روح بلندشان صلوات
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷
🌍 eitaa.com/ebratha_ir ایتا
🌍 splus.ir/ebratha.org سروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
زمینه حضرت زهرا(س)
مداح..حاج آرمین غلامی
#مصائب_فاطمیه
#بستر_شهادت
#غربت_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
◼️ حکایت جانسوز "بیت الاحزان" فاطمه زهرا «سلام الله علیها»
◼️ اصحاب سقیفه، بی رحمی را به کجا رسانند...
پیرمرد های مدینه و همسایه های خانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام گرد هم آمدند، به حضور امیرالمؤمنین علی علیه السّلام مشرف شدند و گفتند:
یا اباالحسن! فاطمه شب و روز گریه میکند، هیچ کدام از ما شب در رختخواب به خواب نمی رویم. روزها هم بر مشغله و کسب معاش آرام و قرار نداریم. ما از تو تقاضا میکنیم که فاطمه علیهاالسلام یا شبها گریه کند یا روزها.
حضرت امیر علیه السلام فرمود: «اشکالی ندارد. »
وقتی علی علیه السّلام به سراغ فاطمه اطهر علیهاالسلام رفت، دید که گریه آن بانوی معظمه دمی آرام نمی گیرد و تسلیت گویی به او ثمری ندارد.
هنگامی که چشم آن بانو به حضرت امیر علیه السلام افتاد، لحظه ای آرام شد.
علی علیه السّلام به وی فرمود:
ای دختر پیغمبر خدا صلی اللَّه علیه و آله و سلم! پیرمرد های مدینه از من خواسته اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز. »
فاطمه زهرا علیهاالسّلام فرمود:
«یا اباالحسن! من چندان در میان این مردم نمی مانم. به زودی از میان این مردم میروم. یا علی! به خدا قسم من شب و روز میگریم تا اینکه به پدرم ملحق شوم. »
حضرت امیر علیه السلام فرمود:
«ای دختر رسول خدا! تو صاحب اختیاری ، هر چه میخواهی همان را انجام بده»
از آن به بعد، موقعی که صبح میشد، فاطمه زهرا، دست حسن و حسینش را میگرفت و از مدینه خارج میشد و در نزدیکی بقیع و قبور شهدا، مشغول گریه می شد.
و إِذَا وَهَجَتْها الشَمسُ تَفيَّأَتْ بِظِلِّ أَراكَةٍ هُناك؛فَبلغَ ذلكَ الرَجُلين فَقَطَعاها
▪️و وقتی که نزدیک ظهر شده و آفتاب سوزان می شد، به سایه درختی که در آن جا بود، پناه می بردند و آن جا می گریستند. اما وقتی که خبر آن درخت خشکیده و گریه کردن های فاطمه زهرا و حسنینش علیهم السلام به گوش عمر و ابوبکر رسید، آن دو آمدند و آن درخت خشکیده را نیز قطع کردند.
فلَّما خَرَجَت في اليومِ الثاني رَأَتْ الأَراكةَ قَد قُطِعت،فجَلسَت تَبكِي ذلكَ اليومَ في الشَّمس
▪️روز دوم که فاطمه زهرا همراه حسنین علیهم السلام آمدند، دیدند که آن درخت را قطع کردند. پس در آن روز نشستند و زیر آفتاب سوزان گریه کردند.
نزدیک غروب وقتی که امیرالمؤمنین علی علیه السلام به دنبال آن ها آمد. وقتی که حال آن ها اینگونه را دید،نگاه بی رمقی به طرف آسمان انداخت و فرمود:
اللّهمَّ أنتَ شاهدُ كلِّ نَجوَى و مَوضعُ كلّ شَكوى؛اللهمَّ إنكَ تَرى ما يُفعلُ بآل نبيّك و صَفيّك.
▪️خدايا تو شاهد هر نجوایی و شنونده هر شکوایی....
خدا تو خوب می بینی که این قوم چه بلاها بر سر عترت رسولت میآورند....
ثم صَنعَ ظلالًَا مِن جَريدِ النَخل و سمّاه ب«بيت الأحزان».فجَعلت تخرجُ إليه.فَاتَّفقَ المنافقوُن و هَدَّموه،فجعَلت تخرج إلى مقابر الشهداء و تبكي.
▪️سپس امیرالمومنین علیه السلام از آن به بعد با چوبه نخلی یک سایبانی برای آن ها درست کرد تا زیر سایه آن گریه کنند و نام آن را " بیت الاحزان " گذاشت. اما باز منافقین دست به دست هم دادند و آن را نیز خراب کردند.
دگر از آن روز به بعد، فاطمه زهرا سلام الله علیها همراه حسنین بر سر قبور شهدا در بقیع می رفت و در آن جا تا شب گریه و زاری میکرد. و وقتی که شب فرا میرسید، حضرت امیر علیه السلام میآمد و فاطمه زهرا سلام الله علیها را به منزل خود باز میگرداند.
📚الزهراء عليها السّلام في السنة و التاريخ و الأدب:ص ٥٤٢
📚 مجالس الاحزان في احوال فاطمه( نسخه خطی)
📚بحارالانوار ج ۴٣ص١٧۴(با کمی اختلاف)
مراسمات عزاداری فاطمیه در کرمانشاه
دوشنبه۲۱/آذرماه/۱۴۰۱/کرمانشاه
مداح..حاج آرمین غلامی
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
بسم الله الرحمن الرحیم #بعدازشهادت حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_مولا بارفتنت ، ماندن برایم سخت باشد ماند
اشعارجدیدفاطمیه
ازسمت چپ ضربه بزنید👈👈
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
🏴مطالب فاطمیه ۹۸ ◼️روضهخوانی حضرت زهرا علیها سلام برای حضرت سیدالشهداء در محشر قَالَ رَسُولُ اللَّ
مطالب ناب فاطمیه
ازسمت چپ ضربه بزنید👈👈
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#آرمین غلامی -(مجنون کرمانشاهی)
▶️
ناله دارم، برت ای یار بمان
مردم از دوری دلدار بمان
تیره گی راه مرا، بست چنین
سحر عمر و شب تار بمان
غم زده ماندم و آواره شدم
دارم این غربتِ دشواربمان
دورم ازمهدی زهرا چکنم
روزهایم شده تکرار،بمان
غم دوری توباشد دشوار
لحظه ای دست نگهدار، بمان
کرده های خودم یادم رفت
شده ام باز طلبکار!!! بمان
چکنم که همه طردم کردند
پسر حیدر کرار بمان
گفت حیدر به تو زهرای بتول
از رُخت پوشیه بردار، بمان
همسر من، چقدر آب شدی
مرو با این تن تب دار، بمان
پیش زینب، طلب مرگ نکن
مروبا، این همه اصرار بمان
زینب آمد که بیاید بغلت
شده این ملحفه گلدار، بمان
#شاعر:
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
🏴شهادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها)
🏴#مرثیه_حضرت_زهرا
✍شاعر: آرمین غلامی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
زنت به کوچه علی، ناگهان زمین خورده
به پیش چشم تو او، بی امان زمین خورده
کسی ندیده زهر سوبه روی زن بزنند
شکسته همسر قامت کمان زمین خورده
ندیده باره کسی شیشه باشد وافتد
به کوچه در گذر این و آن زمین خورده
دعابکن که نپیچد به پای او چادر
به مثل پیرزنی قد کمان زمین خورده
میان کوچه هلش داده اند،تا افتاد
ببین مقابل نامحرمان زمین خورده
ببین که آبروی مادری به کوچه رفت
به پیش هر نظر کودکان زمین خورده
علی به بازوی خیبرشکن درآن کوچه
اسیر گشته ولی بی امان زمین خورده
مغیره قنفذ و خالد بلند خندیدند
که شیردرقفس است وچنان زمین خورده
زپشت سربگرفت است شال او زهرا
که با کشیدن این ریسمان زمین خورده
چه کرد اسب حسین درمیان آن گودال
کشید سیحه ودید آسمان زمین خورده
رسید تیزی آن نیزه ها به پهلویش
رمق نمانده و،باهر تکان زمین خورده
شاعر:
#آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
✅ #تاریخ سروده-یکشنبه14-آذر1400-کرمانشاه