eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
ام البنین تمامی ره توشه ات غم است ازداغ نوگلان قد رعناي تو خم است ام البنین بدون علمدار گشته ای گریان به یادشان سر بازار گشته ای گرد و غبار ِ چادر خود را تکان مده آثار خستگي به تنت رانشان مده رنگ كبود و جاي زدن راندیده ای آن آه آه و لحن سخن نه شنیده ای خيلي ميان راه اذيت شدم بدان ام البنین اسير اسارت شدم بدان من زینبم زني كه شبيه فرشته بود ام البنین حجاب سرم رشته رشته بود ام البنین به من چقدر بد گذشته است با اشك روي قبر برادر نوشته است قبر حسين كشته ي عطشان كربلاست ام البنین دلم بخداپیش بین قتلگاست ام البنین کناره شریعه فتاده بود عباس سربه خاک بیابان نهاده بود ام البنین دو دست علمدار شدجدا باضرب آهنی شده فرقش زهم دوتا افتاده در دل همه ی خیمه آه وغم ام البنین دریده شده چشم او زهم افتاده عون وجعفر وعبدالهت به خاک باتیرونیزه شدتن عباس چاک چاک ام البنین شده به سره نیزه ها سری دیدم به روی خاک بیابان بال وپری -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_ @majnon1396
پیره زن گریه مکن برلب دیوار بس است.. ناله ها درغم چشمان علمدار بس است... یاد آن دست بریده که شداز پیکرجدا... زجه هاوناله ،ای مادَر بیمار بس است... درغم چارپسر بود به خود می پیچید... این همه ناله و افغان سر بازار بس است... کاش درخانه کسی بود دهد دلداری... سینه ی پرغمت ای مادر بیمار بس است... ازچه با بُغض گلو بادل پرخون میگفت... این همه زجه واین ناله بسیار، بس است... علقمه بود که عباس دو دستش افتاد. سینه ات پرشده از غُصّه تَلَمبار،، بس است... -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_ @majnon1396
دو دیده ام شده ابری برای ام بنین نشسته در دل زارم هوای ام بنین قنوت امشب من درهوای آن بانوست چقدر زمزمه كردم به جاي ام بنین تو ناله کرده ای بانو به یادعباست رسدزخانه خدایا صدای ام بنین به گوشه ای زبقیع ناله های توبرپاست رسدزصحن پیمبر دعای ام بنین اگرتمامی عالم خدابه من بخشد کنم نوا که گدایم گدای ام بنین به خانه ی شه مردان علی شده ماتم نواوماتم وغم شد برای ام بنین چه غربتی است که همسایه با خبر است ز داغ مرگ عزیز و عزای ام بنین قسم به سرخی خونهای چادرت بانو نمیدهم به جهانی سرای ام بنین -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم ‍ 🍂🍁 # روضه و توسل جانسوز _ ویژۀ وفاتِ حضرتِ ام البنین سلام الله علیه _ حاج آرمین غلامی🍁🍂 ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ @majnon1396 *اما زهرا بین در و دیوار قرار گرفت،فاطمه رو توی کوچه ها زدن،مادر مارو تنهایی،نه یک نفر،نه دو نفر..بی بی جان!کسی به شما جسارت نکرد،ولی مادر مارو جلو چشم علی زدن...سیلی زدن...تازیانه زدن...وای.... چند تا صحنه تو تاریخ بوجود اومد،باورش سخت بود،توی همه ی تاریخ اگه ورق بزنی خصوصاً تو حادثه ی کربلا،همه با تحیُّر و تعجب از این صحنه ها نقل می کنند...دیدی وقتی خبری بهت میرسه،با تعجب برخورد می کنی،میگی:دروغِ،این حرفا نیست...اما خبر حقیقتِ، من سه چهارتاش رو بگم: یکی از اون صحنه هایی که ابی عبدالله نتونست باور کنه،نوشتن:" فنظر الیه نظراً مُتحیرا " اونجایی بود که رسید بالا سر علی اکبرش،دید یه بدن تیکه تیکه داره دست و پا میزنه،دید این بچه پاهاش رو داره رو زمین میکشه،هر کاری کرد باور کنه این جوون خودشِ،اگه علی اکبر منی،پاشو بابا!...پاشو یه بار دیگه برام اذون بگو بابا...حسین.... یه جای دیگه رو برات بگم،برا سکینه اتفاق افتاد،نتونست باور کنه،اومد تو گودال،دید عمه اش یه بدن رو بغل کردِ،عمه این بدن کیه داره می بوسی؟ تا گفت:این بدن بابات حسینِ،این بچه یه خوردرفت عقب،اگه بابامِ،چرا لباس تنش نیست؟چرا سر نداره؟کی رگاش رو پاره کرده؟بگو:حسین.... دو تا از کربلا گفتم یکی تا از شام بگم،دوتا کربلا رو میتونی تحمل کنی،اما شام رو نمیدونم،یه صحنه ای که زینب دید و نتونست باور کنه،اونجایی که دید دارن با چوب خیزران میزنن به لب و دندان برادر...، کی دلش میاد؟باور نمیکنم جلو چشم زینب،با چوب خیزران بزنن،حسین.... صحنه ی آخر مالِ امشبِ،وقتی بشیر اومد مدینه، یکی یکی روضه خوند،همه حرفاش رو که زد،همه روضه هارو خوند،برا اُم البنین روضه خوند،چی گفت؟گفت: اُم البنین شیرت حلالِ پسرت..یه حرفی زد بشیر که این مادر باورش نشد،کشیدش کنار،گفت: لابه لای حرفات یه جمله ای گفتی،دوباره بگو، چی گفتم؟ گفتی به سر بچه ام عمود زدن،آیا این حرف درستِ؟ گفت:آره درستِ..گفت:باور نمیکنم،کسی که جرأت نمی کرد به سر عباس من عمود بزنه..گفت باور کن،میخوای بگم چرا؟ قبل از اینکه عمود بزنن،اول دستاش رو جدا کردن،بعد تیر به چشمش زدن،سرش رو خم کرد، با دوتا زانوهاش تیررو در بیاره، کلاه خود از سرش افتاد.. نانجیب اومد با دو تا دستش عمود....بگو:حسین... @majnon1396
01 45 73 12 🔴🔴 هلاکت هارون الرشيد ملعون در شب سوم یا چهارم جمادی الاُخری 👈🏼👈🏼 نقل است که هارون الرّشید، جهت سرکوبی شورش رافع بن لیث به سوی خراسان حرکت کرد، امّا در بین راه بیمار شد و هنگامی که به طوس رسید بیماریش شدت پیدا کرد به گونه ای که بستری شد. یکی از روزها که از شدت بیماری در حال اغماء بود، ناگهان خبر دستگیری رافع بن لیث به وی رسید. رافع را به نزد هارون آوردند و بدنش را مانند قصابان که گوسفند را قطعه قطعه می‏کنند در مقابل هارون، پاره پاره کردند، و در همین لحظات بود که هارون نیز به درک واصل شد. ▫️مرحوم شیخ بهایی در «توضیح المقاصد»، شب چهارم جمادی الاخری را شب هلاکت هارون الرشید دانسته است. 📚 توضیح المقاصد، ص13 اما مرحوم محدّث قمّی در «وقایع الایام» و «تتمّةالمنتهی»، شب سوم جمادی الاخری را شب مرگ آن ملعون گزارش می‌کند. 📚 وقایع الایام، ص258/تتمةالمنتهی،ص227 ▫️آن ملعون در شب چهارم جمادی الاخری سال 193 هجری، بعد از 23 سال حکومت، در سن 45 سالگى به درك واصل شد. ▫️حضرت صادق علیه السلام از پدر گرامیش، حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود: جابر بن عبدالله انصاری به من گفت: در لوحی که روز میلاد حسین بن علی علیه السلام از جانب خداوند متعال بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرود آمده بود، چنین نوشته شده است: يُدْفَنُ فِي الْمَدِينَةِ الَّتِي بَنَاهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ ذُو الْقَرْنَيْنِ خَيْرُ خَلْقِي يُدْفَنُ إِلَى جَنْبِ شَرِّ خَلْقِي. 📚 غیبت نعمانی، ص65 📝 بهترین آفریده من (یعنی علیّ بن موسی الرّضا علیه السلام) در شهری که بنده صالح، ذوالقرنین، بنا نموده است، در کنار بدترین خلقم (یعنی هارون) مدفون می گردد. ▫️ به نقل مرحوم شیخ مفید، قبر هارون ملعون، هم اکنون در حرم حضرت رضا علیه السلام، و در پشت آن حضرت واقع شده است. 📚 الإرشاد، ج ‏2، ص 271 ▫️در صلوات مخصوصه ماه مبارک رمضان که مرحوم سیّد بن طاووس در اقبال الاعمال نقل می‌کند، هارون الرشید، قاتل حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام معرفی شده است: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ، إِمَامِ الْمُسْلِمِينَ، وَ وَالِ مَنْ وَالَاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ ضَاعِفِ الْعَذَابَ عَلَى مَنْ شَرِكَ فِي دَمِهِ وَ هُوَ الرَّشِيدُ. 📚 بحارالأنوار، ج 98، ص109 به نقل از اقبال الاعمال ▫️حضرت صادق علیه السلام در روایتی شریف، متذکر مقامات دنیوی همه حکّام جور، از جمله حکّام اموی و عباسی(نظیر هارون الرشید)، می‌شوند که حقوق و مقامات ائمه علیهم السلام را غصب کردند و می فرمایند: إنَّ لَنَا حَقّاً، ابتَزَّهُ مِنَّا مَعَادِنُ‏ الاُبَنِ. 📚 رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج‏3، ص204 📝 ما حقّی داریم که معدن های اُبنه آن را به فریب از ما گرفته‌اند. ▫️ مرحوم سیّد نعمةالله جزائری در کتاب «رياض الأبرار» در ذیل این روایت می‌نویسد: «این روایت در مورد همه حکّام جور عباسی، اموی و غیر ایشان از مخالفین عمومیّت دارد. شیخ ما، صاحب تفسیر نورالثّقلین، کتابی در اثبات این حالت در همه خلفا واولاد ایشان با دلائل و اسناد تاریخی نگاشته است که در واقع تفصیلِ آن چیزی است که به صورت خلاصه در این حدیث بیان شده است.» 📚 رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج‏3، ص204 ▫️در دعای قنوت حضرت عسکری علیه‌السلام نیز همین مقامات دنیوی برای همه حکّام جور و غاصب حقوق و مقامات ائمه اطهار علیهم‌السلام تبیین شده است: وَ ابْتَزَّ أُمُورَنَا مَعَادِنُ‏ الْأُبَن. 📚 مهج الدعوات، ص64 معدن های اُبنه، به نیرنگ امر امامت ما را تصاحب کردند. 🔅 کانال 🆔 @mohebanozahra315
بسم الله الرحمن الرحیم بانوی من ، مَردُم ، دگر ، رفتی سه روزه زهراي من ای همسفر ، رفتی سه روزه رفتی زکاشانه ، بیابرگرد زهرا مهمان شده نزد پدر ، رفتی سه روزه زانوبغل کرده علی درماتم تو شد پير خيبر بي سپر ، رفتی سه روزه بانو نمي آيد صداي آه آهت از درد پهلو تا سحر ، رفتی سه روزه بيمار بدحال علی درخاک خفتی جان داد ه ای تو بي خبر ، رفتی سه روزه بانوبه یاد سينة مجروح وزارت من ماندم و اين ميخِ در ، رفتی سه روزه سيلي به رخسارت میان کوچه هاخورد كشتند یارم در گذر ، رفتی سه روزه دیدم که هستيِ مرا آتش كشيدند شد دامن تو شعله ور ، رفتی سه روزه دل تنگم و آیم کناره قبر ت ای یار هر نيمه شب با چشم تر ، رفتی سه روزه -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👉 🔹 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم حضرت_زهرا بی توزهرا جان، علی چون مرده ای تبخیر شد.. در کنار قبر تو با غصّه ها تسخیر شد پوستت بر استخوان چسبیده بود در وقتِ غسل وای شرمنده فقط، روی لبم تکبیر شد... وقت غسلت دستِ من تا خورد بر بازوی تو، ذهن وفکرم ،با غلافِ بی ادب درگیر شد.. شستشو دادم من آن خون سرِ پهلوی تو ازفراقت قامتم در هم شکست و پیر شد یک به یک کَندم ز روی سینه ،خون ولخته را رفتی وحیدر دگر از زندگی اش سیر شد یاد داری نیمه شب جسمت درون خاک شد حیدرت رنجیده خاطر بهر این تصویر شد وقت غسل تو مگر خونابه ها کم‌می شدند؟ نیمه ی شب آمدو تشییعِ جسمت دیر شد در کفن پیچیدمت زهرا و رفتی توز دست درفراقت مردم وغمهای من تکثیر شد 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم 💠 اشعار @majnon1396 شده نام تو دلیل ضربان ام بنین دائمُ الذّکر توام .. ورد زبان ام بنین بانوی حیدرکرار، مدد ام ادب قبلهٔ اصلی این سنگ نشان ام بنین درغمت زندگی ام را بدهم می ارزد عشق تو میدهدم سود کلان ام بنین خیس شد چشم تو از گریهٔ برعباس وحسین بوده ایٔ بغض مرا در جَرَیان ام بنین درعزای پسرانت برحسین زار زدی برتو دارم ناله وآه وفغان ام بنین
البنین_س له خم داخ حسین روز و شبم تار بیه نور چاویلم نمن ، ای تنه بیماربیه بستری بیه تنم ، چاوه ترم باز نیو روزگارخوشیم چیه و آغاز نیور شرح یه واقعه اوشم که چه هاتیه سرم بیه بشکسته الهی سینه وبال وپرم نیمه شو تا وسحر حال م زاره وخدا اوشم ای وای چه بی ، کفتمسه دام بلا بعد عباس بیه قرص و قمر پنهانی ای فلک حال خراو دل م تو زانی ساقه ی یاس م ، ایدل بیسه پژمرده دل م له خم ای، چارگل پر درده و خدا له غم عباس تنم پیر بیه چی ینت ام بنین بینه کمی دیربیه -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
✔️حضرت سلام الله علیها به رسیده است..... ☑️ حضرت سلام الله علیها با فصاحت و بلاغتی که داشت در مقام افشاگری از ظلم و تعدی برآمد و با اشعار جانسوز و بلیغ و عزاداری های مستمر مردم را متوجه ظلم و بی لیاقتی حکام وقت می نمود لذا آن بانو را با عسل زهرآگین مسموم و به رساندند. چنانکه مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب زنان نابغه و جناب عبدالعظیم بحرانی در کتاب ام البنین سلام الله علیها نگاشته اند که بنی امیه همسر صلوات الله علیه، ام البنین سلام الله علیها را مسموم و به قتل رساندند. 📚وقایع الشیعه (وقایع سیزدهم جمادی الثانی) صفحه 85
بسم الله الرحمن الرحیم..: ‍ ‍ ‍ شهادت حضرت ام البنین سلام الله علیها نوحه کردی- وامصیبت آل خیرالمرسلین چیه له دار جهان ام‌ بنین دل عزاداره خمه سینه غرقه ماتمه دالگه عباس، ماه علقمه بیه راهی سمت بانو فاطمه ماتم ام بنین بیه برپا له زمین دالگه پاک شهیدان حسین له جنان بیسه میوان حسین حضرت ام بنین دالگ سلطان دین ای مدینه کوبهشت یاس م بوشه هاکو دالگه عباس م آه و واویلا وپاس شیون وشور وعزاس روژ ایمه، لی غمه عظما شوه یه همان تکرار داخ زینوه بیمسه گریانه تو له فدای ایمانه تو چاوه ری له دیدنه عباس بی اشک چاوه وقف خیرالناس بی گیان م بوده فدات بومه قربان سرات عون و جعفر!دیده له خوین تر بکین امشو استقبال له دلبر بکین شب شبه، حزن وعزاس غصه له عالم بپاس ☑️کانال متن نوحه با سبک 👆👆👆 آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇 کرمانشاهی_بپیوندید👇👇 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم اَللَّھُـــَ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج به روح آسیدجواد ذاکر ویژه سالگرد ذاکر... ------------------------------------- بازهم شورتوبرپاست ،کجایی ذاکر " نام تو تاج سر ماست ، ،کجایی ذاکر " " دارد از درد غمت سینه ی ما می سوزد" بانی معرکه پیداست ، کجایی ذاکر " هییت ونام حسین گشته تجارتخانه" بین شان هلهله بر پاست ،کجایی ذاکر" " بازهم یاده تو ومحسن فیضی عشق است نوحه ات باز چه پیداست ، کجایی ذاکر " هییتت منتظر توست بخوان شوره دگر " بهترین نوحه دنیاست ، کجایی ذاکر" هیچ کس باعث خشنودی ما ها نشود" خنده ی روی تو زیباست کجایی ذاکر" ذاکرا، وصف شما را ،غزلی،هست بیاد " غزل از جنس ارادت، به ولی، میخواهد " دل دلداده کویت به خدا ای سید " چون تو شخصیت بین المللی میخواهد" ذاکرا روبروی جمله ی ، روبَه صفتان " شیرمردی چو تو، با صوت جلی میخواهد " رجز وشوره تو راتابه ابد میخوانیم " عرصه ی عشق،بسان تو، یلی میخواهد" هییت وشورتورا کیست که باورنکند" باردیگر هیت از نسل علی (ع) میخواهد" ما نمردیم برای تو بگیریم عزا بردن نام تو، شوری ازلی میخواهد 💠 @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم اشعارشهادت ام البنین (ع) داغ عباس وحسین زدشررم سوزداین ناله خدایا، جگرم پسرم حضرت عباس کجاست؟ کاش بیند که چه آمد بسرم گریم وناله کنم درغم دوست گاه گریم به حسین، گه پسرم یاد تنهایی مادرنکنی که رود خون ز دو چشمان ترم آب آرید که زنم صورت خود که به رخساره فتاده شررم میکنم ، یاد لب خشک حسین بوده براین دره خانه نظرم تاکه شاید برسدعباسم من بدیدارحسین منتظرم آن نگاری که سرش هست هنوز به سر نیزه، عیان در نظرم پسرم بودبه قاتل می‌گفت آب ده آب که سوزد جگرم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) البنین_ع
: نوحه حضرت ام البنین (س) سبک( شبانگاهان تاحریم فلک...) عزای ام البنین آمد،از بقیع آید بوی عطر یاس عزای ام البنین گشت و،رفته از دنیا مادر عباس میشود مهمان دربره زهرا مادر عباس ساقی گلها -آه و واویلا (2) عزای ام الادب گشت و،قلب آل الله سوزد از داغش بیاو ام البنین بنگر،که خزان شد در کربلا باغش میشود مهمان دربره زهرا مادر عباس ساقی گلها آه واویلا (2) شب مرگ ام العباس است،بر جنان مرغ روح او زد بال بیابنگر ازجنان عباس،آمده امشب بهر استقبال میشود مهمان دربره زهرا مادرعباس ساقی گلها آه و واویلا (2) فقط یا ام البنین بودی،بعد زهرا تو یاور مولا توبودی بانو این خانه،بهترین یار و همسر مولا میشود مهمان دربره زهرا مادرعباس ساقی گلها آه واویلا (2) بگرید امشب دوچشمم بر، او که مولا را یاوری کرده فدای ام البنینی که بر یتیمانش مادری کرده میشود مهمان دربره زهرا مادر عباس ساقی گلها آه ووایلا (2) فداکردی کربلا بانو،چار فرزند نازنیت را ابوفاضل آن علمدارش داده در راه یوسف زهرا میشود مهمان دربره زهرا مادر عباس،ساقی گلها آه واویلا(2) فدایی کردی تو ای بانو،یوسفت درراه گل حیدر شده درکرببلا یکسردسته گلهای توهمه پرپر میشود مهمان دربره زهرا مادرعباس ساقی گلها آه و واویلا (2) نبودی ام البنین بینی،راس عباست روز عاشورا نبودی تا آنکه توبینی،بوده بر روی دامن زهرا میشود مهمان دربره زهرا مادر عباس ساقی گلها آه واویلا (2) -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
اشعارشهادت ام البنین (س) ازغم دوری تو بسیار افتادم زپا بعده مرگ تو من بیمار افتادم زپا داغدارم برحسین وبرابالفضل رشید اینچنین از لحظه ی دیدار افتادم زپا عشق یعنی صورت زیبای عباس رشید من از این تصویر بی تکرار افتادم زپا گوشه ی صحن بقیع کردم عزای توبپا ای علمدارم چنین بیمار افتادم زپا شهر میداند که من عمری عزاداره توام اینچنین از عشق تو سر شار افتادم زپا روزگاری داشتم زیباپسرهایی رشید درفراق رویت ای دلدارافتادم زپا حال درشهرمدینه بی پسر گردیده ام درغم اولادخود هر بار افتادم زپا آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ❤️🕯🌺🦋
بسم الله الرحمن الرحیم ‍ زبانحال حضرت ام البنین(س) اشعارکردی ناله کرد ام بنین، وت ثمرم چیه له دس آسمان ناله بکه، گل پسرم چیه له دس ناله کرد ام بنین ، لی خم و لی دردوپژار له خم چارعزیزم، جگرم چیه له دس آسمان دل م بازبیسه ابری ناگهان بند دلم وی خورم چیه له دس من شنفتم بدنت زیر سم اسبان چی تنت عباس له چاوه نظرم چیه له دس پاره پاره تن عباس وحسین م بیه چه بکم لی خم توبال وپرم ،چیه له دس له ره یاریت آقا، کوره م چیه له دس؟ له ره دین خداوند،قمرم چیه له دس بوده قربان حسین هرچه کور واولادم چه بکم هرچی کس م، ثمرم چیه له دس کوره گانم وخدا بینه سپربهره حسین ناله دیرم وخدا،یاس حرم چیه له دس آو مشکه گر که رشیایه؟ حسین ، شرمنده بیم ... ای حسین گیان، نور چاوان ترم چیه له دس مرغ باخ ملکوتِ تو فقط عباسه بی علمداری حسین بال و پرم چیه له دس فاطمه هاتیه و بوسیه دس ساقیم بیه شرمنده کورم، تاج سرم چیه له دس ✍آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم ‍ زبانحال حضرت ام البنین(س) اشعارکردی ناله کرد ام بنین، وت ثمرم چیه له دس آسمان ناله بکه، گل پسرم چیه له دس ناله کرد ام بنین ، لی خم و لی دردوپژار له خم چارعزیزم، جگرم چیه له دس آسمان دل م بازبیسه ابری ناگهان بند دلم وی خورم چیه له دس من شنفتم بدنت زیر سم اسبان چی تنت عباس له چاوه نظرم چیه له دس پاره پاره تن عباس وحسین م بیه چه بکم لی خم توبال وپرم ،چیه له دس له ره یاریت آقا، کوره م چیه له دس؟ له ره دین خداوند،قمرم چیه له دس بوده قربان حسین هرچه کور واولادم چه بکم هرچی کس م، ثمرم چیه له دس کوره گانم وخدا بینه سپربهره حسین ناله دیرم وخدا،یاس حرم چیه له دس آو مشکه گر که رشیایه؟ حسین ، شرمنده بیم ... ای حسین گیان، نور چاوان ترم چیه له دس مرغ باخ ملکوتِ تو فقط عباسه بی علمداری حسین بال و پرم چیه له دس فاطمه هاتیه و بوسیه دس ساقیم بیه شرمنده کورم، تاج سرم چیه له دس ✍آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 👇👇👇👇👇👇
‍ متن روضه جان سوز حضرت ام‌البنین سلام الله علیها 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴 🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃 🍃🌾🌷🍃 🌾🌷🍃 🌷🍃 🍀 آنكس كه زهرا عشق را كرده نثارش و آن مادری كه عشق گردیده دچارش آنكس كه بیت خالی از زهرای ِ مولا رونق گرفت از مهر و لبخند ِ بهارش آنكس كه زینب یافت بعد از مادر ِ خود در گرمی ِ آغوش و دستانش قرارش آنكس كه مادر شد حسین و مجتبی را با چادر ِ خاكستری و وصله دارش عاشق نه تنها بلکه خود عشق آفرین است یعنی عزیز فاطمه، اُم البنین است عالم به خاک افتاده ی اُم البنین است مهر و وفا سجاده ی اُم البنین است راه رسیدن بر مقامات و کرامات راه ادب از جاده ی اُم البنین است هر کس که مست کربلا شد، شک ندارم با معرفت از باده ی اُم البنین است آنقدر که روز قیامت روز روز  ِ زهرا و دست زاده ی اُم البنین است روز جزا چشمم به احسان ابالفضل گویم که یا زهرا تو را جان  ابالفضل *لیلی ِ دل ِ ما قمر بنی هاشم ِ... طرف چند شب مدینه بود،سر قبر اُم البنین نرفت،گفتن:چرا نمیری؟ فقط ائمه ی بقیع؟ می گفت:اونها امامند این خانم مأموم. روز آخر كه می خواستن محرم بشن دیدن سراسیمه با گریه،حال خراب داره از بقیع میآد.كجایی نیستی همه منتظرن؟سر قبر اُم البنین بودم. چی شد می گفتی مأموم ِ كه؟ گفت:دیشب قمر بنی هاشم علیه اسلام رو خواب دیدم، با من خیلی سرد برخورد كرد،روشون رو اون ور كردن،گفتم:آقا من چكار كردم؟ فرمود:مدینه میآی،سر قبرمادرم چرانمیری
⚫یا حضرت ام البنین مددی⚫ 🏴 🏴 ✅13 جمادی الثانی @navayeabas سه شنبه ⚫در این روز در سال 64 هجری حضرت ام البنین علیها السلام همسر امیرالمومنین علیه السلام و مادر قمر بنی هاشم علیه السلام از دنیا رحلت فرمودند. 📚ام البنین علیها السلام سیدة نساء العرب : ص 84. ⚫نام مبارک آن حضرت فاطمه ، و کنیه شریفش ام البنین است ، و آن حضرت به همین کنیه معروفند. پدر آن حضرت حزام بن خالد ، و مادرشان لیلی دختر شهید بن ابی عامر است . امیرالمومنین آن حضرت را به همسری برگزید و خداوند چهار پسر به آن حضرت عنایت فرمود : حضرت قمر بنی هاشم عباس - عبدالله - جعفر و عثمان علیهم السلام ، که هر چهار پسر در کربلا شهید شدند. ⚫بانوانی که از کربلا به مدینه مراجعت کردند ، در خانه ام البنین علیها السلام عزاداری میکردند. آن حضرت اگرچه در کربلا نبود ولی از ناله و گریه قرار نداشت .هنگامی که زن ها او را ام البنین خطاب میکردند و تسلیت میدادند ، می فرمود : "دیگر مرا ام البنین نخوانید..." 📚ریاحین الشریعة ج 3 ص 294. مقتل الحسین علیه السلام (ابی مخنف) ص 181. امام باقر علیه السلام میفرماید : "آن حضرت به بقیع میرفت و آنقدر جانسوز مرثیه میخواند که مروان با آن قساوت قلب گریه می کرد ." 📚بحارالانوار ج 45 ص 40 . مقاتل الطالبیین ص 56. این گریه و زاری حضرت ادامه داشت تا بدرود حیات گفت. 📚ریاحین الشریعة ج 3 ص 294. ⚫علامه مامقانی مینویسد : از علو مقام حضرت ام البنین علیها السلام همین بس که وقتی بشیر بن جذلم خبر شهادت فرزندانش را به او داد ، فرمود : " رگ های قلبم را بریدی ! فرزندانم و هر آن چه زیر آسمان است به فدای اباعبدالله الحسین علیه السلام باد". 📚تنقیح المقال ج 3 فصل کنیه ها ، ص 70 . العقیلة و الفواطم علیهن السلام ص 124. 🔴هر گونه تصرف در متن و آدرس کانال شرعا جایز نیست .. لطفا نشر دهید👆👆 🏴 @navayeabas 🏴 گرگان @navayeabas
🍂🍁🔴روضه و توسل جانسوز_شهادت حضرت ام البنین علیه السلام_شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها_حاج آرمین غلامی(مجنون) بخش اول ═══✼🍃🌹🍃✼═══ کریمان همه مات ام البنین اند فقیر کرامات ام البنین اند نه تنها دل ما که داوود و موسیٰ اسیر مناجات ام البنین اند همه ساقیانی که صاحب سبویند دخیل خرابات ام البنین اند مریدان عباسِ او در دو عالم به دنبال خیرات ام البنین اند پسرهای او یار خون خدایند دلیل مباهات ام البنین اند پسرهای نور و تجلی نورند تجلی آیات ام البنین اند به خورشید تابان قمرها می آید به ام البنین این پسرها می آید گرفتند ماهش... همه تکیه گاهش گرفتند ابالفضل... پشت و پناهش عصایی ندارد دم پیری حالا نشانده زمانه به خاک سیاهش امان از صبوری... کشیده قبوری روی خاک و غم مانده در بین آهش خدای ادب شد، بصیر عرب شد ولی بوده هر جا به زینب نگاهش ندیده دو عالم، کسی جز یل او که دامان زهرا شود قتلگاهش بشیر از پسرهای او دم نزن تو بگو از حسینش... چه شد قبله گاهش؟! دست برد زیر متکا،یه گردنبند بیرون آورد ... دستتو بیار ، دستشو آورد ... این گردنبند رو گذاشت توی دستش،علی یه نگاهی کرد،میخواد حال و هوارو عوض کنه ... فاطمه جان بارک الله ... این نُه سالی که باهم بودیم از هم چیزی مخفی نکردیم ... کجا بوده این ؟! ... شب عروسیمون دختر حمزه بهم هدیه داد ... منم نگه داشتم،من میمیرم ... بچه هام کوچیکند ... باید بری زن بگیری ... اما دم در خونه که اومد ، این گردنبندو به هرکس بود ، خواست قدم توی خونت بذاره ، این گردنبندو بهش بده بگو این گردنبندو مادر این بچه ها داده ... با بچه های من مهربون باشه ... بچه های من نازدونه هستند ،نازپرورده هستند ... اشکهای علی ریخت ... ••• ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• همه به ما گفتند که ام البنین برگشت از دره خونه ؛ خب که چی برگشت ؟! .... چرا برگشت؟! ... گفت نمیام توی خونه ... چرا نمیای؟! ... تمام بنی کلاب پشت سرش هستند ... یه وقت دیدن برگشت ، گفت نمیرم توی خونه ... چرا نمیری؟! گفت اومده به من میگه اینو بگیر ، با بچه هام مهربون باش ... تا بچه هاش نیان دم در نمیرم داخل ... حسن بیاد ، حسین بیاد،زینب بیاد ، ام کلثوم بیاد ... بعضیا گفتن به قول ما ، همینجا محکم میخ رو میخواد بکوبه ... اومدن آقازاده ها ... ام البنین قدش بلندِ ... یه وقت دیدن خم شد،پاهای حسن رو بوسید ... بلند شد ، خم شد ، پاهای حسین رو بوسید ... بلند شد ، خم شد ، پاهای زینب رو بوسید ... بلند شد ، خم شد ، پاهای ام کلثوم رو بوسید ... ••• ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• دستاشو روی سینش گذاشت ، گفت من نیومدم مادری کنم ... اگر کنیز میخواین بیام ... من کنیزی اومدم ... من کجا ، فاطمه کجا؟! ... من کجا ، خونه ی علی کجا؟! ... من اومدم کنیز باشم ... روزی که عقیل اومد توی قبیلشون ، مادرش دوید توی خیمه گفت میدونی اومدن خواستگاریت برای کی؟! ... اومدن خواستگاریت برای علی ... گفت خواب دیدم دیشب،از آسمان ماه به دامنم نشست ... تعبیر شد ... اما تعبیر غلط کرده بود ... وقتی اباالفضل بدنیا اومد،علی ابن ابی طالب گفت : هذا قمر العشیره ... این قرص ماه عشیره هست ... تازه فهمید کی اومده توی دامنش ... ماه اینه ... عباسه ... حالا تازه خوابش تعبیر شد ... ••• ••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ ••• اولین کاری که کرد خودشو کنیز کرد ... دومین کاری که کرد از اسمش گذشت ... از اسم گذشتن سخته ... اونم اسم فاطمه ... به امیرالمؤمنین عرض کرد آقا به من نگید فاطمه ... وقتی میگید فاطمه ، بچه ها یه حالتی پیدا میکنند یادِ مادرشون میفتند ... به من بگید مادر بچه ها ... ام البنین ... (((بعد کربلا گفت دیگه به من ام البنین نگید ... من که دیگه پسری ندارم .... ))) سومین گذشت از خانوم ام البنین ، عباس که بدنیا اومد ... در دهنِ مردمو نمیشه بست ... سرها توی هم رفت ... از وقتی بچه ش بدنیا اومدِ دیگه محل به بچه های فاطمه نمیده یه سفره انداخت ... حسن ، حسین، زینبین نشستند ... امیرالمؤمنین نشسته ... رفت عباس رو از گهواره بلند کرد ، اومد دور سر حسن ، دور سر حسین ، دور سر زینب ، دور سَر ام کلثوم چرخوند چیکار داری میکنی؟! ... گفت خودم کنیزی اومدم ، میخوام بچم هم به غلامی قبول کنی ... میخوام بچم هم غلام شما باشه .... ••• ┄┅═══✼✨✼═ اُمُّ البَنین چون فاطمه ناموس عشق است چون کوکبی رخشنده در قاموس عشق است زهرای اَطهر مادر عشق است امّا... امّ البنین هم دایه یِ ملموس عشق است بر امام حسين (صلوات الله عليه) پنج سال گريسته شد. و اُمّ جعفر كِلابى (حضرت ام البنين صلوات الله علیها) براى امام حسين (صلوات الله عليه) ناله و ندبه می کرد و مى گريست تا اين كه چشمانش نابينا شد.🍁 🔺مروان (لعنة الله علیه) حاكم مدينه، شبانه به صورت ناشناس مى آمد و پشت در مى ايستاد و گريه و ناله او را می شنید.🍂 حضرت سلام الله علیها با فصاحت و بلاغتی که داشت در
مقام افشاگری از ظلم و تعدی برآمد و با اشعار جانسوز و بلیغ و عزاداری های مستمر مردم را متوجه ظلم و بی لیاقتی حکام وقت می نمود لذا آن بانو را با عسل زهرآگین مسموم و به رساندند. چنانکه مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب زنان نابغه و جناب عبدالعظیم بحرانی در کتاب ام البنین سلام الله علیها نگاشته اند که بنی امیه همسر صلوات الله علیه، ام البنین سلام الله علیها را مسموم و به قتل رساندند. 📚وقایع الشیعه (وقایع سیزدهم جمادی الثانی) صفحه 85 یا فاطمه ام البنین.‌‌‌‌‌‌‌.‌.‌ (مجنون) @majnon1396 #
بسم الله الرحمن الرحیم با اشک خواهرانه مداوا نمی شوی زین دست وپازدن ، تودگر! پا نمی شوی!؟ برخیز ای شکوفه ی فصل بهار من برخیز ای تویاور ِ شب‌زنده‌دار من برگردوحال این دل من روبه راه کُن با چشم کَم سویت توبه زینب نگاه کُن رفتی ودرفراغ توغم را چشیده ام درزیرتیغ پیکره پاک تودیده‌ام تنها تو اعتنا به کلامم کُنی حسین جای همه فقط تو سلامم کُنی حسین گودال رفتی و پُر خون گشته پیکرت درزیر خنجری وبریده شدحنجرت خونابه ها به ورطه ی سیلاب آمده گوال رابگو که چِقَدَر آب آمده شمشیر پیش زخم تنت سد شده چرا سرنیزه ها زبازوی تو رد شده چرا افتادی وصدای نوا در دُعا ی توست این دستِ بی تعادل تو مبتلای توست اندوه واین غم تو چقدر بی حساب بود ذکرلبت فقط همه جا، آبِ آب بود ثانیه های رفتن تو تند می زند دیدم نفس نفس زدنت کُند می زند با سنگ،شیشه ی دل زینب محک زدند آئینه ی تورا دم گودال چک زدند دیدم که خاک بوی لباس تو را گرفت شمرآمدوتورا وسط قتلگا گرفت لطفاً بیا بمان و نرو ای قرارمن جانانمی شود نَروی از کنارِ من!؟ خورشیدمن سری به دلِ شب بزن دگر شانه به زلف درهم دختر بزن دگر توگیسوان پُر گره اش، غرق بوس کن یارابمان و دخترکانت عروس کن شاهاوداع سخت توبامن چه زود بود رخساره ات به دست جماعت کبود بود تنها کتاب عشق که بندت گسسته شد دیدم کبوتری که پر تو شکسته شد جانا بمان و ترک نکن خیمه های ما بگذار روبه راه کنم وضع خیمه را شمشمیرآمدو به سر ت خورد..،وای من صدنیزه آمدو به پر ت خورد..،وای من بعدازتوجان من! سرمن،درد می کند ‌بارفتن تواین، پرمن درد می کند راست به نیزه،گریه نموده به حال من گردیده سُرخ آن رخت ازشرمِ بال من گریان بیاده روی توامشب شدم حسین جانم به لب رسیده ودرتب شدم حسین دست از همه توشسته ای وبی کفن شدی پیش دوچشم خواهرخود بی بدن شدی رفتی وآفتاب امیدم غروب کرد رفتی! وگریه لعل لبم راچو، چوب کرد چشمان من بدون تو خوابش نمی بَرَد این تشنه! لب به کاسه ی آبی نمی برد دارم برای رفتن تو سوز و اشک و آه رفتی قرار و وعده ی ما بین قتلگاه 🔸شاعر: غلامی_مجنون کرمانشاهی ___________________________ ╭┅──────——
👆👆اشعار جدید وفات ام البنین(ع)
🔵🔴🔴اشعار بعدازشهادت. حضرت زهرای مرضیه .سلام الله علیها.. رفتی وگریم شبانه از برایت فاطمه جان حیدرباد.ای بانوفدایت فاطمه هستی خودکرده ای بانوفنای شوهرت کاش گرددجان حیدرهم. فنایت فاطمه کوثر ی ودختره ختم رسولان جهان شدرضای حق همه جلب رضایت فاطمه رفتی و ویرانه کردی خانه وکاشانه ام باز ای بانوبیا کردم هوایت فاطمه کاش میماندی دراین شبهاکناره شوهرت.. ...بوده ام تاپای جانم پا به پایت فاطمه؟ ازغم دوری تو حالم خراب ومضطراست میکنم یادازنگاه پر بهایت فاطمه برتسلای دل زینب زنانی آمدند گریه میکردند بر دولتسرایت فاطمه بهراستقبال مردم زینبت پشت دراست ده تسلاباغم مشکل گشایت فاطمه "زینبت باگریه اش ساکت نمی گرددچرا بغض کرده دخترت اندر عزایت فاطمه" یا د.داری در شکستند و به جانت ریختند بود رد گرگ ها بر دست و پایت فاطمه یاد دارم ناله ی "فضه خُذینی" گفته ای فضه داردگوییا آنجاهوایت فاطمه یاد دارم خانه ام درشعله ی آتش بسوخت بود ابری حال و روز مجتبایت فاطمه یاد داری درمیان کوچه هاگشتم اسیر شاهدم درکوچه ها بر گریه هایت فاطمه....... @majnon1396
بسم‌ الله الرحمن الرحیم الحسین_ع_شهادت-گودال غلامی_(مجنون کرمانشاهی) ▶️ گودال، خون جاری شد و دلدار لرزید عرشِ خدا در کربلاانگار لرزید ازروی زین افتاده ونقشِ زمین شد در بین مقتل، مخزنِ اسرار لرزید از ناله‌ی یک مادرقامت خمیده شمرلعین، با حالتی خون‌بار لرزید یک‌باره آمدشمردرگودال پایین در دست اوآن خنجرخونبار لرزید برسینه ی اومیزند باپای نحسش دیدم که زینب باغم دلدار لرزید دیدم که مردم موقعِ غوغای غارت بادیدنت دشمن ازاین پیکار لرزید جریانِت ای قامت‌کمان، دردشت پیچید در آسمانِ آن عرش زین کردار لرزید ⏹ غلامی_(مجنون کرمانشاهی) ▶️ © اشعار آیینی حسینیه
قتلگاه افتادنت درقتلگا گفتن ندارد جسمت به زیر اسبها گفتن ندارد ازمچ بریده مردکی دستت برادر حرف ازسر گشته جدا گفتن ندارد چشمان من افتاده برگودال خونت دردی که باشد بی دوا گفتن ندارد دیدم سرت را ازقفا، نامردمیزد این ماجرای قتلگا گفتن ندارد برسینه ات بنشسته ملعونی حسین جان حرف ازتن صدپاره ها ، گفتن ندارد هر صبح و شب گریان غمهای توبودم حال دلم ای با وفا گفتن ندارد دیدم خودم جسمت بخاک وخون کشیدند اصلاً فراق دلربا گفتن ندارد 🔸شاعر: غلامی_(مجنون کرمانشاهی) ____________________ 🔹اشعار ناب آئینے🔹