eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله الرحمن الرحیم @majnon1396 وارث مُلک تبسم ها رسید عشق عالمتاب هفتم ها رسید آفرینش ، سوره ای از مهر او بر لب هستی ، تبسّم ها رسید آمده آن مُصحف اخلاص و نور بحر عرفان را تلاطم ها رسید آمده آن مُقتدای آسمان قبله ی آیین مردم ها رسید آمده موسی ابن جعفر برزمین تابش مِهر تفاهم ها رسید وقت سرمستی دراین میخان شد در میستان هفتمین خُم ها رسید آسمان ! تبریک ، آمددلبرم آمده ازره آن امام وسرورم @majnon1396
این دل به دم حضرت کاظم شده محتاج چون بر کرم حضرت کاظم شده محتاج ماجمله گدایان سر کوی حبیبیم دل بر قدم حضرت کاظم شده محتاج ای کاش که قسمت بشود دیدن صحنش دل در حرم حضرت کاظم شده محتاج @majnon1396
عاشقانه زائرت مست مدام این در است آرزودر حدّ یک عرض ِسلام این در است در خیالم بارها-گرده حرم پرمیزنم عاشقانه یک به یک در ازدحام این در است در طوافت می دوَم درگوشه ای ازصحن تو هرچه دارم آبرو از احترام این در است مرغ جانم گوشه ای از شوق٬ پرپر می زند دور گنبد؛ بر فراز پشت بام این در است آیهٔ «وٱلکاظمینَ ٱلغَیظ» باشدبه شانت ای حبیب هرچه دارد نوکرانت زین مقام این در است حضرت باب ٱلحوائج جانم بقربانت شود افتخارم نوکری برگرده نام این در است بارها موسی ابن جعفر برده ام نام تورا زخم های من اسیره التیام این در است نام من (مجنون) بود اندر حرم حالم خوش است دیده گانم عاشق نام امام این در است
.بسم الله الرحمن الرحیم پای علم امام کاظم عشق است ناز کرم امام کاظم عشق است گوییدهمه عجب صفایی دارد یک شب حرم امام کاظم عشق است غلامی(مجنون کرمانشاهی) #### ازعشق دو صد جلوه به هر طور شوم در این شب میلادپرازنور شوم او باب حوائج است و ما حاجتمند هرگز نشود، ز درگهش دور شوم غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ ای باب مراد، والدینت عشق است آن مشهد و قم، دو نورعینت عشق است یاباب حوائج،مددی ،حضرت موسا به به،که ضریح کاظمینت عشق است غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ باریده گل به مرقدِ موسا،دراین سرور قربان این دو گنبدِ زیبا،دراین سرور رفته غدیر و جلوه ی مستانه نجف سبزموسارسید وبین شده غوغا،دراین سرور غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ آن آینه ی جمال داور آمد چون،نور دو‌ دیده ی پیمبر آمد بفرست تو با امام صادق صلوات مژده که ز ره، موسی جعفر آمد غلامی(مجنون کرمانشاهی) ▪️ بر احمد و آلش،شب میلادرسید به به ز خصالش شب میلادرسید اندر شب میلاد امام کاظم شدجلوه جمالش شب میلادرسید ▪️ غلامی(مجنون کرمانشاهی) آن خنده ی خورشید مشارق شده پیدا آن آینه ی جمال خالق شده پیدا در مکه و در مدینه گل می بارد آن دسته گل امام صادق،شده پیدا غلامی(مجنون کرمانشاهی) ................ .........................................................
امام کاظم  موسی بن جعفر  (ع) افتخار   دین  و   قرآن هاتیه اُسوه ی  تقوا  و  ایمان هاتیه بو مبارک  وه جهان،میلاده تو نور    چاوان   محبان هاتیه تو امام  هفتمی ،توکاظمی شافع  هرشیعه  له گیان هاتیه له رضا و احمدومعصومه تو بیده بابا،،سروخوبان هاتیه عالم  و آدم  بنازیدن  ،وه تو نور چاوه  شمسِ  تابان هاتیه له،زمین وآسمان شور ی وپاس اختر ویه  ماه   رخشان هاتیه بلبلیل،نغمه کوتن، دور چمن شور  باغ و  هم  گلستان هاتیه جور (مجنون)م، هواخواه تونم   هفتمی عاشق   له،  ای،گیان هاتیه آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
امام مبين منم عمار ياسر مي‌گويد: در يكي از جنگها كه در خدمت اميرالمؤ منين علي (عليه السلام) بودم از بياباني عبور مي‌كرديم كه مملو از مورچه بود به حضرت عرض كردم: اي مولاي من آيا كسي هست كه شماره اين مورچگان را بداند. حضرت فرمود: بلي اي عمار من مي‌دانم و مي‌توانم تعداد آنها را تعيين كنم. عرض كردم: يا اميرالمؤ منين (عليه السلام) تعداد اينها را از كجا مي‌دانيد؟ حضرت فرمود: اي عمار مگر سوره يس را نخوانده اي، آنجا كه مي‌فرمايد: و كل شيئي احصيناه في امام مبين عرض كردم: بلي فدايت شوم اين سوره را مكرر خوانده ام. حضرت فرمود: اي عمار منظور از امام مبين كه خداوند فرموده است منم
﷽؛ و علیه‌السلام 💎 روزی علیه‌السلام از در خانه در بغداد می‌گذشت که صدای ساز و آواز و رقص را از آن خانه شنید . ناگاه از آن خانه بیرون آمد و در دستش خاکروبه بود و بر کنار در خانه ریخت . فرمود : صاحب این خانه آزاد است یا بنده ؟ عرض کرد : آزاد است . فرمود : راست گفتی اگر بنده بود از مولای خود می‌ترسید . چون برگشت بر سر سفره شراب بود و پرسید : چرا دیر آمدی ؟ کنیز جریان ملاقات را با امام نقل کرد . با پای برهنه بیرون دوید و خدمت آن رسید و عذر خواست و اظهار شرمندگی نمود و از کار خود توبه کرد . کانال مجنون کرمانشاهی ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈