eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
624 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
اشعار ناب محرمی... خواهم که پرزنم همه جادرنگاه تو همواره می پَرم به سرِبارگاه تو عمری بُودکه وقف عزای توگشته ام همچون سگان نشسته ام آقا به راه تو ازکودکی به زیرعَلَم گشته ام بزرگ باشدسرم به سایة چترپناه تو بنما دعابرای دلِ  پُرسعادتم گردم غبارِپایِ غلام سیاه تو مردم همه برای شما گریه کرده اند جانم فدای بی کسی وسوزوآه تو یادم نمی رودزمصیبات یک غروب آن نیزة شکسته شده تکیه گاه تو هرجاوزیده ، ای گل زهراگلاب*** ازقطرة خون خاکی آن قتلگاه تو مجنون نظاره کن توتنش زیرآفتاب هرگزکسی نگفت چه بوده گناه تو سروده..حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ******   ازگریه ها وروضه مصفّاشدم حسین مانندقطره راهی دریاشدم حسین بااذنِ یک اشارة توآمدم ولی بااشکِ روضه،غرق تماشاشدم حسین من نوکرتوأم،همه جافخرمی کنم بااشکِ روضة تومسیحاشدم حسین پیراهن عزای توباشد،کفن مرا زیرابه پیش فاطمه زیبا شدم حسین من گریه می کنم که شَوم ازاهالیت چون بین نوکران شما،جاشدم حسین دارالشفای توشده،دارالعزای من بااشک روضة تومُداوا شدم حسین دربین نوکران توعمری نشسته ام ازلطف بی کران تو،آقاشدم حسین شبهای جمعه گریه کنم برمصیبتت تاهمنشین حضرت زهراشدم حسین مجنون برای توبه سروسینه می زند من داغدارزینب کبری شدم حسین سروده..حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ****** بعدازتواین حیات ،همه بی ارزش است حسین دریاوصدفرات،همه بی ارزش است حسین ازقبلِ کشتنت ،همگی  روزه   بوده اند آن روزه وصلات،همه بی ارزش است حسین آنانکه تُرش رو ،وهمه تلخ صحبت اند صدهاشِکَرنبات،همه بی ارزش است حسین آئی اگربه مُردن من ،روز  واپسین صدشافع ممات،همه بی ارزش است حسین مجنون هوای مُلک جهان ازسرت ببر زیراکه این حیات،همه بی ارزش است حسین سروده..حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ******   وقتی شفای دردها،ازتربت توست عرش خداهم تکیه ای ازهیئت توست آقامرا،درزمرة عُشاق جا   دِه هرجابه روضه آمدم،ازرخصت توست والاترین تسبیح درجمع ملائک باشدفقط ذکرحسین،این عزت توست فطرس شفا بگرفته ازقنداقه ات بود اوبال وپردارداگر،ازمنّت توست توانتخابم کرده ای درروضه هایت اینجا  بهادارم اگر،ازعزّت توست دستان من خالی بُوَددرروزمحشر چشم امیدم یاحسین ،بررحمتِ توست مجنون هوای گریه داردنیمة شب این دیدة بارانیش درخدمتِ توست  سروده..حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ******    
بسم الله الرحمن الرحيم 🌷 با صاحب الزمان«عج» 🌷 کِی بوده ن،که دیده گم،محو تماشاگد بکم؟ یه نظر وه،صورت و چاویله،شهلاگد بکم تونظر که، وه، دل بشکسته و بی تاب م گیان وه نذره، قامت و رخساره ی، ماگد بکم نیه،هرگز قلب وگیان، شایسته له رخساره تو عاقبت ای دیده گم فرش ره پاگد بکم سائلت گر توبکی در،له حریمت ،کو بچو دربکه،واتادلم ٬ مس تمناگد بکم هرچه کس،له،دیده ی خوینباره،م دستی بکش تا بتونم زندگیم، وقف مه،ماگدبکم غلامی(مجنون کرمانشاهی)🕊 اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
🌹 درسینه ی ماتابه ابدجای حسین است جای فرح انگیز و فرح زای حسین است جز ذات خداوند و رسولش که فهیمند فهمیده کسی نیست که معنای حسین است دل نیست دلی که نبود عاشق رویش در خود ندهد جای تولای حسین است انگار که برصفر به یکباره کنی ضرب آن مذهب و آن مکتب منهای حسین است آنروز به کرات در آنجا همه دیدند قدرت به دو دستان توانای حسین است تاحال ندیده است بخود چشم زمانه این ضربت و آن خطبه غرای حسین است قاضی نتوان گفت برآنکو به قضاوت نادیده بینگارد اگر رای حسین است تا حال کسی از سر تحقیق در این دهر نشناخته جز فاطمه، دنیای حسین است هیهات که آرد به جها ن کسی مثالش (مجنون )چه کسی تالی و همتای حسین است _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
،_مدح امام حسین حک بر سر تاج کریمان، ، یا حسین است آن خط زر بر عرش رحمان ، یا حسین است ای دل سخن گفتن اگر چه کار من نیست مدح خدا در حد امکان ، یا حسین است از آسمان زهرا تو را می‌خواند من هم گفتم حسین هر بار یک جان ، یا حسین است آقا خدا شأن تو را معلوم کرده اذکاره توصیفت به قرآن ، یا حسین است اللهُ یَهدی مَن یَشا، خلق عظیمت ذکری که بنموده مسلمان ، یا حسین است دارم به راه روشن تو اعتقادی همواره آن خورشید ایمان ، یا حسین است زیبایی روی تو تمثالی ندارد زیبایی‌ هر صوت قرآن ، یا حسین است خواهم بگویم ازتو با حُسنِ جمالت یک مثنوی نه بلکه دیوان ، یا حسین است صدهاگدا روزی ز دستان تو خورده بر سفره‌ ی این شهر مهمان ، یا حسین است کرب وبلادر حیرت از جان‌بازیِ اوست یارب رجز دربین میدان ، یا حسین است تیغ دو دم در دست عباس علی بود تکبیربر شمشیر بُرآن ، یا حسین است هیهات‌من‌الذله با نامت شد آغاز کرببلا را خط پایان ، یا حسین است ای خامس آل عبا،مارا تو دریاب شیواتر از تصویر باران ، یا حسین است روزی عالم جملگی از برکت توست برسفره‌ های خالی از نان ، یا حسین است هرشب تصور می‌کنم شش گوشه‌ات را بر گنبد و این صحن و ایوان ، یا حسین است معماری صحن و سرایت دیدنی بود روی لبان قوم سلمان ، یا حسین است بر طاق ایوان طلا با اشک دیده روی لب ساقیِ عطشان ، یا حسین است اذنم بده حالا برایت اشگ ریزم سطر دلم با چشم گریان ، یا حسین است جانم فدای استخوانی که شکستن باچکمه بر روی تن سلطان نشستن غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال تخصصی حاج آرمین غلامی
بسم الله الرحمن الرحیم اشعارحسینی/اشعارکردی هر كه بو،له سر اخلاص عزادار حسين (ع ) ثبت بوده ن،تا ابد،ناوه،،له،طومار حسين (ع ) غم وغصه،له جهان ،کردیه خلقی غمگین بی یسه عمری، پريشان دل و غمخوار حسين (ع ) اى خوشا اوکس،حسينى بود نه، ،سازه خلوص پيروى دیره،له انديشه و افكار حسين (ع ) گر ،وه،خوبیل جنان فخر فروشن، چه رواس روز محشر کل ياران وفادار حسين (ع ) يا رب اين منصب شاهانه ،له (مجنون)نگر تا كه پيوسته بمینیم، عزادار حسين (ع ) گر چه ایمیم،گنه كار خدايا ،تونکه له قيامت دل تو،وه حسرت ديدار حسين (ع ) غلامی(مجنون کرمانشاهی) ############## زمانه،بی حسین معنا یی، نیره دل م، بی حسین غوغا یی،نیره دلم غیره حرم سودایی نیره دو عالم بی حسین معنا یی نیره حسینی بو که، نوشن،له قیامت ارا، پرونده گد امضایی،نیره . . . غلامی(مجنون کرمانشاهی)
.. ذکر مجنون سرِبازار،حسین راعشق است ذکرلبهای علمدار حسین را عشق است روز وشب بر سرِ خانِ کَرَمِت مهمانیم سره این سفره ی دلدار ،حسین راعشق است همه جا عشق توراجار زدم ای ارباب دل حسین هست وَدل دار،حسین راعشق است گرببنند دودستم .. ودولبهای مرا درمیان درودیوار،حسین راعشق است نوکرت ازتَه ِدل باجگری سوخته گفت صاحب این دلِ غم دار،حسین راعشق است درسرازی گودال تورامیکشتند گفت آن خنجرخونخوار،حسین را عشق است درمیان حرم شاه نجف جار زدم که فقط حیدر کرّار،حسین راعشق است. کاش (مجنون )به دره صحن حسین می بودی ...تاشوی بر دره او خار..حسین راعشق است. @majnon1396
اشعارجانسوز شهادت امام سجاد من به زیر ضربت شلاقهاخوردم زمین بین این هلهله و سوز و نوا .خوردم زمین میکند زنجیرها با این سر وگردن چه ها هرکجابا گریه های بیصدا خوردم زمین بارها آمد نمازم را شکست آن بی حیا نیمه شب اندر قنوت یک دعا خوردم زمین پهلویم بشکسته و لاغر شده دربین راه بین آن کوچه به پیش عمه ها خوردم زمین بین کوفه عده ی از ما به زندان برده اند ناتوان بودم که بین کوچه ها خوردم زمین ضربه ها خوردم ز نامردان این شام بلا پیش آن مرد یهودی. بی هوا خوردم زمین کاش (مجنون)لحظه ای بودی ومیدیدی چرا من زسنگ شامیان بی حیا خوردم زمین.... 📕.شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
اشعارجانسوز شهادت امام سجاد من به زیر ضربت شلاقهاخوردم زمین بین این هلهله و سوز و نوا .خوردم زمین میکند زنجیرها با این سر وگردن چه ها هرکجابا گریه های بیصدا خوردم زمین بارها آمد نمازم را شکست آن بی حیا نیمه شب اندر قنوت یک دعا خوردم زمین پهلویم بشکسته و لاغر شده دربین راه بین آن کوچه به پیش عمه ها خوردم زمین بین کوفه عده ی از ما به زندان برده اند ناتوان بودم که بین کوچه ها خوردم زمین ضربه ها خوردم ز نامردان این شام بلا پیش آن مرد یهودی. بی هوا خوردم زمین کاش (مجنون)لحظه ای بودی ومیدیدی چرا من زسنگ شامیان بی حیا خوردم زمین.... 📕.شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ابن الحیدر والزهرا_س مقتل....حقش اداشود به خاک وخون تن مرا، رها کنید، کافی است به کشتنم، نیزه وتیر،رهاکنید، کافی است قبول... گرچه این تنم سنگ خورد ازهمه کس برای کشتنم فقط دعا کنید کافی است کسی که بی کس وغریب شود، غریب می شود مرابه زیر دشنه ها رها کنید کافی است زخانه در به در شدم، دوباره خون جگر شدن به مقتلم در انابه وا کنید... کافی است... سلاح نخواستم، همین ، برادرم رامکشید مرا فقط همین که مبتلا کنید، کافی است میان مقتلی مرا، به گوشه ای سرببرید به کشتنم به خنجری جفاکنید، کافی است قسم به ربنای زینبم به این شکسته دل خیام آل بیت رارها کنید، کافی است کناره مقتلم زنی ،دل شکسته ناله زد که گفت دلبر مرا رها کنید‌... کافی است... به سوی کوفه خواهرم به دست بسته می برید ز روی دختر نبی حیا کنید... کافی است... شاعر: _غلامی_مجنون کرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم اشعارکردی - (چوب خیزران) قافله سالاره گی له خوین نشانم، هاله کو بوشه سالاره سپاهه آسمانم ، هاله کو رشته ی دلبستگیم له تنه، سربی جیا با صفا چو حالت آو ه روانم، هاله کو سینه ی مواج اقیانوس م چیه، له دس برق آسا همچو صدتیر کمانم ، هاله کو یه سره، پر خوین له ،بینه طشت زر له کوفه بی تشنه لب له ژیره چوب خیزرانم، هاله کو چو حسین بن علی له شاهراه بندگی وه لب تشنه بدون سایبانم هاله کو جوره سالار شهیدان له نبرد ه خصم دون او علی ی اصغره شیرین زوانم، هاله کو روژه عاشورا پی فرمان سلطان ازل کشته یاره. خنجر و تیر و سنانم هاله کو گر ژن و آیلیله زاره، کردیه یارب وداع بوش علی ی اکبر له خوین تپانم هاله کو داغ غربت وه دل اهل حرم نایه ارا یارب، او مانگ شویله بی نشانم هاله کو طعنه گانه ظالم غدار ه زارم کردیه له ره کرببلا نامه رسانم هاله کو طفل زیبا چو علی اصغر، له دسم چی خدا بهر قربانی، علیه بی نشانم هاله کو گردن خوی ژیر تیغ اشقیا بردی ارا اومقام و منصب و نام و کیانم هاله کو وای بردی حرمله دردانه .له دس رباب کوشتیه.ای بی حیا تنیانیشانم هاله کو چو کبوتر له فضا باید له سمته پر بیم طفلکی م.اصغر شیرین زوانم هاله کو چی ودس م حسین واصغر وعباس برام صد نشان و نام و نان و آشیانم هاله کو دام دنیای دنی باید له یک پاشیده بو قافله سالاره گی تنیامکانم هاله کو گر وصال حضرت حق له خدا کردی طلب بوشه ماه هاشمی له آسمانم هاله کو ننگ ذلت تو نباید هیچ له گردن بنی م اسیر کوفیانم .آو و نانم هاله کو "آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)"
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️منظور از عبارت «اشبه الناس خَلقا و خُلقا و منطقا بر سولك...» درباره حضرت (ع) چيست؟ 🔷 (ع) شش فرزند داشت يكي از آنها بود كه در كربلا شهيد شد، نام مادر ليلي دختر ابي مرّه بن عروة بن مسعود ثقفي بوده است.[۱] كنيه اش ابوالحسن و ميباشد، چون بزرگترين فرزند (ع) بود، لذا به اين لقب، ملقب شده است. بنابر نقل برخي از مورخان و محققان پس از شهادت اصحاب امام حسين(ع) (ع) نخستين كسي بود كه از بني هاشم به ميدان جنگ رفت و به رسيد.[۲] او با ديدن تنهايی پدر، براي اجازه از پدر سوار بر اسب به حضورش رسيد و از آن حضرت اجازه خواست و امام حسين(ع) او را بدرقه كرد و در حين بدرقه در حاليكه زيباترين و نيكوخوترين مردم را با چشمان اشك بار به ميدان جنگ ميفرستاد چنين فرمود: خدايا گواه باش كه جواني به مبارزه ايشان ميفرستم كه از همه ي مردم اخلاق و اندام و گفتارش به (ص) است، ما هر وقت شوق ديدار پيامبرت را داشتيم به او می نگريستيم...[۳] 🔷جمله «..... اَشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسولك ....» يعني مردم از نظر رفتار و و از نظر گفتار به پيامبرت؛ اين جمله (ع) سه شباهت حضرت (ع) به (ص) را بيان مينمايد. آنچه از اين روايت استفاده ميشود اين است كه حضرت (ع) و پسنديده داشت و در اين نيك خُلقي به پيامبر اكرم(ص) كه   آن حضرت را تحسين مينمايد، شباهت داشت، حُسن اخلاق پيامبر اسلام(ص) مورد و حيرت قرآن كريم ميباشد، چنانكه ميفرمايد: «انك لعلي خلق عظيم ....»[۴] و بر اثر همين و نوع برخورد پيامبر با مردم بود كه با سرعت چشمگيري رونق و گسترش يافت، چنانكه قرآن کریم در اين باره سخن گفته است. با اين اوصاف اخلاق حضرت (ع) شباهت كامل به پيامبر(ص) داشت كه امام حسين(ع) آن را اظهار مينمايد. 🔷شباهت ديگری كه مورد توجه امام بوده است و جسمانی است كه با عبارت در روايت مطرح شده، بنابر اظهار امام(ع)، حضرت (ع) از نظر قيافه و شمايل به پيامبر اكرم(ص) شباهت كامل داشته است، اين شباهت نيز در بين اصحاب پيامبر(ص) كه آن جناب را ديده بودند، معروفيت داشت و تمام بنی هاشم و اصحاب پيامبر(ص) كه ياد پيامبر(ص) مي افتادند به زيارت (ع) ميرفتند، چنانكه از عبارت حديث امام حسين(ع) اين مطلب روشن ميشود.[۵] اما شباهت حضرت (ع) به پيامبر اكرم(ص) از نظر منطق، شباهت در نطق و گفتار است، چنانكه ميدانيد پيامبر اكرم(ص) بياني بسيار زيبا و فصيح داشت و بسيار روشن و واضح سخن ميگفت، خوش بيان، ‌خوش لحن و خوش صدا بود. لذا از اين حيث، حضرت (ع) در اين خصوصيات از جدش رسول خدا ارث برده بود و كاملاً شبيه آن حضرت سخن ميگفت. 🔺پي نوشت ها: [۱] . الارشاد، ج ۳، ص ۱۳۵ [۲] . اعيان الشيعه، ج ۱، ص ۶۰۷ [۳] . مثير الاحزان، ص ۶۸ و الفتوح، ص ۹۰۷ [۴] . قلم/۴. [۵] . موسوعة كلمات الامام حسين(ع)، ص ۶۱۰ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
یاسیدالساجدین..ع عمری به نوکری توسجاد ع. دلخوشیم ما از ازل عزای تو بر دوش می کشیم خدمتگزار بزم تو جبریل بود وبس مانیزپای این علمت تا ابد خوشیم 📓شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🔮🎐🔮🎐