eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
624 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
4.2هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مدح امام زمان.عج...mp3
3.69M
┄┅✵﷽✵┅┄ :سلام آقا که الان روبروتونم... ..حاج آرمین غلامی =============== اباصالح کجاقرآن به سرداری شب قدره کجاقصدسفرداری اباصالح اباصالح اگه سمت نجف رفتی دعایم کن منو با حــال گریه آشنــایم کن اباصالح اباصالح بمیرم من برای غصــه های تو الهی بشنوم  امشب صدای تو اباصالح اباصالح *شب قدره دوباره کوهی ازدردم *دوباره کوله بارخجــلت آوردم ازاین شرمنده ام آقا چرا یک عمر برای بخشش خود گریه کم کردم اباصالح اباصالح پناهم باش دوباره غرق عصــیانم دعــایــم کن پشیــمانم پشیــمانم ببخش آقا ، شکستم عهد و پیمان را نظــر  کــن بر  دل زار و پریشــانم اباصالح اباصالح شب قدره ، به یاد غربت مولا امان از گریه های زینب کبری علی جانم علی جانم =================
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه نوحه امیرالمومنین.ع...mp3
2.88M
┄┅✵﷽✵┅┄ ع :سلام آقا که الان روبروتونم... ..حاج آرمین غلامی == سلام ای اولین مظلوم این عالم سلام ای یادگــارحضــرت خاتم علی جانم علی جانم دلم تنگه برای صحن و ایوانت شب قدره آقا دستم به دامانت برای غصه هایت گریه کم کردم بمیرم من برای بغض پنهــانت علی جانم علی جانم امان از بی وفــایی های این دنیا چه زخمایی زدن برقلب تو مولا شکستی تو از اون زخم غلافی که عدو می زد به دست و بازوی زهرا علی جانم علی جانم =================
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه نوحه امیرالمومنین.ع..،،.mp3
4.91M
✍ شب قدر مداح.حاج آرمین غلامی خوشا روزگاری که مستت شدم چون مرغان هواخواه بستت شدم غریبانه دور حرم گشته‌ام که آن حاجی بی گسستت شدم ز شوق طوافت غم از یاد رفت منِ کمترین هم‌نشستت شدم چه کرد کوفه که حیدر بی احترام شود؟ کسی نبود که بر قلبش التیام شود امام مظهر صبر خداست ای کوفه چه کرده‌ای تو که صبر خدا تمام شود؟! نبود شأن علی بین کوفیان باشد که با اهالی این شهر همکلام شود مگر مرام علی بین شهر شهره نبود؟ چه میشود که چنین کوفه بی‌مرام شود؟ حرامزاده نبودند کوفیان اما امان از این که شکمها پر از حرام شود امان از اینکه سخن‌های شبه‌دار خواص دلیل اصلی گمراهی عوام شود زبیر فکر نمی‌کرد بعد پیغمبر به سوی فتنه رود دشمن امام شود به جز ابوذر و مقداد و چند تن دیگر کسی نبود که آماده قیام شود عجیب نیست بدون علی، ابوموسی به مکر و وسوسه عمروعاص خام شود نخواست کوفه برای خدا جهاد کند که خواست تیغ علی نیز در نیام شود کسی مقابل دشمن سپر نخواهد شد تمام کوفه اگر هم که قتل عام شود نه این دلیل به حق بودن معاویه نیست اگر که دور و بر باطل ازدحام شود به منصبی نرسد در حکومت علوی کسی بخواهد اگر صاحب مقام شود کسی بدون علی عاقبت به خیر نشد اگرچه معتکف مسجد الحرام شود خوشا کسی که علی می‌شود خریدارش به خانه‌اش رود و بنده و غلام شود خوشا به حال هر آنکه شهید راه علی است و دفن در نجف و وادی السلام شود رسید کار به جایی که روز عاشورا حسین، کشته و غارت زده خیام شود رقابت است سرش را که زودتر ببرد رقابت است سرش قسمت کدام شود رسید کار به جایی که اهل بیت علی اسیر و راهی بازار شوم شام شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه نوحه امیرالمومنین.ع..،،،.mp3
1.6M
❣﷽❣ 🎙 🎙 منم باید برم 🎙 .حاج آرمین غلامی حسین من بیا، بنشین کنار بسترم بنشین برات بگم حرفای روز آخرم به جان من حسین اینهمه بی تابی نکن ببین که پیکرم زخمی ندید بجز سرم حسین من بیا،با کمک برادرت دفنم نما شبانه مثل زهرا مادرت نذار که تابوت منو ببینه روی دست دلواپسم برای حال زار خواهرت 🎙حسین حسین حسین غریب کربلا حسین از ضربت عدو،سرم ز هم گسسته شد مانند فاطمه،سر علی هم بسته شد شد فرق من دوتا اگر به تیغ کین ولی زهرای من سرش تو کوچه ها شکسته شد گریه نکن تو ای ضیاء هر دو عین من خدا میدونه که راحت شدم، حسینِ من سر بسته گویمت قاتل من اون کوچه شد به پیش من زمین خورد،ماه عالمین من 🎙حسین حسین حسین غریب کربلا حسین من خود برای پیکر تو گریه میکنم برای زخم حنجر تو گریه میکنم انقد با گریه هات به قلب من شرر مزن ببین خودم برا؛سر تو گریه میکنم بالای قتلگاه،تو رو رها نمیکنن به این زودی سر تو رو جدا نمیکنن این کوفیان به حال زار تو می خندن و به سختی جون میدی و اعتنا نمیکنن 🎙حسین حسین حسین غریب کربلا حسین ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شب شهادت امیرالمومنین🤞🤞 🎤مداح: حاج غلامی 🏴 🏴 (ع) اُم البنین و زینبین خدانگهدار،حسن خدا نگهدار،حسین خدانگهدار امشب دست خالیت رو بیار بالا، می دونی برا چی می گم؟ اصبغ بن نُباته ، اصرار کرد به امام مجتبی،گفت: من رفیق سی ساله ی باباتم بذار دم آخر من برم بالا سرش، اسبغ می گه من اومدم دیدم علی رنگ پریده افتاده تو بستر، دیگه خبری از قهرمان خیبر نیست، گفتم یا علی من رو نصیحتم کن، به من این دم آخر یه چیزی بده، میگه اشاره کرد به دستش، گفت: اصبغ دستم رو نگاه کن، گفت:این دست رو می شناسی؟ گفتم: آره آقا این دست خیبر شکنه. گفت: اصبغ دستم رو می خوام بیارم بالا جون ندارم. دست خیبر شکن علی بالا نیومد، چند زراع1 از زمین بلند شدو افتاد رو زمین. گفت: اصبغ خودت رو برا همچین روزی آماده کردی یا نه؟.1- ذراع به حد فاصل آرنج تا سر انگشت میانی هر چی داریم باید خرج خدا کنیم که اگه یه روزی دستمون خالی شد،همین دست بالا آوردن ها دست مارو بگیره، لذا شب خداحافظی بچه های علی ِ تو هم تو این خداحافظی سهیم شو. اُم البنین و زینبین خدانگهدار،حسن خدا نگهدار،حسین خدانگهدار دارم میرم شب وصاله شب وصال ِ کیه؟ نمی شه شب شهادت مولا بخونی و از فاطمه نگی. چون علی این جوری دوست داره. دارم میرم شب وصاله،ندیدمش این همه ساله حالا وقتی دید چی گفت؟ بهم میگه:پیر شدی علی،خیلی زمین گیر شدی علی،از زندگی سیر شدی علی حالا من چی میگم بهش؟ بهش می گم راست میگی ولی،سی ساله پیش مرده بود علی،من و ببر بی مُعطلی پیر و خسته امُّ،بیار بگیر دیگه دستمُّ بار سفر هم که بسته امُّ ،نگاه نکن فرق شکسته امُّ رفتی بی خبر،بدون همراه و همسفر حالا چشام خشک شده به در،بیا من و با خودت ببر اُم البنین و زینبین خدانگهدار،حسن خدا نگهدار،حسین خدانگهدار تو نبودی اُم البنین بود،وقتی علی خونه نشین بود فاطمه می خوای یه ذره از این سی سال رو برات بگم؟ نبودی فضه می دونه،خونه ی قبرم شد این خونه،چشام هنوز خیس بارونه کاش می اومد بارون اون روزی،که می دیدم داری می سوزی،مغیره کردفتنه افروزی حرمت ها شکست،غرور من زیر پا شکست ببخشند سادات وقتی که در بی هوا شکست دیدم صدات بلند شد:آه...بگو یا زهرا...... روایت میگه علی هر کی رو می دید صدا می زد. حسنم بیا بابا تو پسر بزرگمی، این جوری نگاه نکن،بقیه به تو نگاه می کنند. وصایا رو گفت، وصیت کرد. هی نگاه می کرد، حسینم تو بیا بابا، تو این جوری گریه نکن جگر بابا رو آتیش نزن، اما میگن بین همه ی نگاها تا نگاش می افتاد به زینب، خود مولا گریه می کرد. زینب تو کوه پر غرور باش،بودی همش بازم صبور باش از بعد من سخت ِ می دونم،حرفی نزن سختِ می دونم،داغ حسن سخت ِ می دونم سختر از اون کربلا زینب،قتلگاه از قفا زینب،سری که میشه جدا زینب بدترش کجاست،گم میکنی پیکرش کجاست همچین که روضه ی کربلا برپا شد،یه وقت گفت: بگید عباسم بیاد. امشب شب عباس ِ،همه جی عالم رسم ِ پدر که می خواد بره، بچه ی کوچیک تر رو به بزرگتر میسپارند. اما عباس شانزده سالشه؛ همه نگاه کردند، دیدند علی داره کارو یه جور دیگه جلو می بره بر خلاف قاعده، دست حسین رو تو دست عباس گذاشت، گفت:عباس دست داداشت رو فشار بده، مبادا یه روز تنها بمونه، می خوام بگم امشب عباس دست حسین رو گرفت فشار داد. اما کربلا حسین دست عباس رو گرفت،دید یه دست بریده رو زمین افتاده. امشب شبشه سقای دشت کربلا اباالفضل،اباالفضل هرکی گرفتاره بگه: سقای دشت کربلا اباالفضل،اباالفضل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا