فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه عاشورایی۱.mp3
11.54M
#🤞 #روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #صبح_دهم_محرم۱۴۰۳به نفسِ حاج آرمین غلامی✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
یه وداع ویژه ایم داشت با خواهرش زینب ..صدا زد داداش ! جد ما از ما بهتر بود رفت.مادر ما زهرا روکشتن ..بابامون علی رو از ما گرفتن. بردارم امامحسن به شهادت رسید اما امید من تو بودی ..تو بری من به کی دل خوش کنم..همه رو آرامکردی زینبو آرام کن..میدونی چرا ؟چون حضرت فرموده بود اون لباس قدیمی و لباس کهنه رو برای من بیار..مادرش زهرای مرضیه اون شب که لباس رو به زینب داد..فرموده بود دخترم هر زمان حسین این لباس رو ازت خواست بدون چند ساعت بیشتر مهمونت نیست. لذا صدا زد داداش همه رو آرومکردی من و آروم نکردی..منم آروم کن داداش...ابی عبدالله اشاره ای به قلب زینب کبری کرد،زینب کبری آرام شد..
ابی عبدالله رفت جنگنمایانی کرد همین قدر بگم که از بعد عاشورا ضرب المثل عرب عوض شد..تا روز عاشورا همه از شجاعت علی می گفتن..اما ابی عبدالله روز عاشورا کاری کرد مردم اگه میخواستن از شجاعت بگن ضرب المثلشونحسین ابن علی بود ..نقل مقتل اینه:جوری ابی عبدالله جنگید این خللی که تو این سی هزار نفر ایجاد شده جلوه کرد...
زخم ها دونه دونه زیاد شد اولین زخمماری ابی عبداللهاین بود..ابی عبدالله رومرکب بود یکم ایستاد استراحت کنه..از شدت جنگ ضعیف شده بود..ضعف پیدا کرده بود. نوشتن سنگی رها شد..این سنگ به پیشانی ابی عبدالله نشست خون جاری شد..آقای ما این لباس رو بالا زد تا این خون رو از پیشانی پاک کنه سینه ی آقا هدف شد..نوشتن اینجا حرمله تیری به سینه ی ابی عبدالله زد..هنوز ابی عبدالله رو مرکبه ..تیر به سینه ی حسین نشست مقاتل نوشتن انقدر شدت این تیر انقدر سنگین بود همین یه تیر کار حسین ابن علی رو تماممی کرد.ابی عبدالله هرچی تلاش کرد تیر از جلو بیرون نیومد..نوشتن تیر از پشت سر درآورده بود.آقا تیرو از پشت بیرون آورد..مثل ناپدان خون از سینه جاری شد.. صدا زد.. "بسم الله و بالله علی ملت رسول الله" این یهضربه ی کاری بود که به ابی عبدالله زدن.. ضربه کاری بعدی کجا بود.. نوشتن زرعة بن شریک ملعون ابی عبدالله که روی اسب بود این اسب هی به چپ و راست میکشید حسین رو مراقب بود آقا نیفته.. نوشتن این زرعة بن شریک نیزه ای به پهلوی حضرت زد.."فَسَقَطَ الْحُسَیْنُ عَنْ فَرَسِهِ إِلَى الْأَرْض عَلَى خَدِّهِ الْأَیْمَنِ" آقا با صورت راست به زمین افتاد.. حضرت وقتی میفرماد من صبح وشام برات اشکمیریزم یا جداه..اشکم خشک بشه خون گریه می کنم.. تا حالا دیدی کسی اشکهاش تبدیل به خون بشه؟ انقده دیگه اشک ریخته اشکاش خشک شده داره خون میاد.. ضربه کاری بعدی خدا سنان رو لعنت کنه.. ارباب ما که افتاد رو زمین بعد کلی زخم که عرض کردم زخمهای کم و بیش دیگهای هم بود «من دارم کاریها رو میگم.» سنان اومد جلو نیزه ای به ترقوه حضرت زد...ای کاش همین یکی بود نیزه رو بیرون آورد تو سینه حضرت فرو کرد.. دیگه این روانی ول نمیکرد حسینو، نیزه به سینه ی حضرت زد، نیزه رو انداخت..تیر وکمون و پیدا کرد اومد از یک قدمی تیر به گلوی حسین زد... امام باقر فرمود: پیغمبر نهی کردن حیوانها رو اینجوری بکشن.. چه جوری؟ با نیزه زدن.. با شمشیر زدن.. با تیر زدن... با سنگ زدن ...با عصا زدن ..سنان معلون گفتم تیرو به سینه زد به ترقوه حضرت زد..تیر و که به نیزه زد ابی عبدالله همه تلاششو کرد.. آقا به زحمت نشست.. دیدن دست برد زیر گلو این خون گلو رو گرفت هی به صورت خودش میکشه..میگفت اینجوری میخوام برم پیش خدا..بگم خدایا اینا حق منو بردن(خوردن) عمر سعد سوار مرکب دور قتلگاه می گشت میگشت میگفت برید، برید کار رو تموم کنید خیلی طول کشید ریختن سر ابی عبدالله.... ای حسین..
↫ پایگاهِ متنِ روضه』
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
_دهم_محرم
#ویژهٔ_ایام_محرم
#صبح_عاشورا
#حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
📽بشنویم | #صوتی ازجلسات👆👆
«مقتل خوانی و روضه ونوحه عاشورا,ع, »
◼️#عزاداری صبح دهم محرم
🕌حسینیه شاملو" کرمانشاه
#مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
🏷روضه ی عاشورا"ع"👇👇
زمینه عاشورایی.mp3
3.74M
##روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین اجرا شده #صبح_دهم_محرم۱۴۰۳ به نفسِ حاج آرمین غلامی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دارم تصور میکنم
تموم بشه غصه و آه
نبُـرّه اون خنجر کُند...
شمر نره توو قتلگاه...
خدایا! کمک کن...
«شمر مرو به قتلگه...
فاطمه می کند نگه...»
*ای کاش خنجرت رو تیز کرده بودی نامرد...*
دارم تصور میکنم، هیشکی نبینه اشکامو
نتونه هیچ غارتگری؛ بدزده گوشوارهامو
خدایا! کمک کن...
برگرده کاش معجری که رفته...
برگرده انگشتری که رفته...
عموی آب آوری که رفته...
الهی که نریم به سوی شام
سنگی نیاد رو سرِ ما از بام
چوب نزنن به دندونِ بابام
«سیدناالغریب حسین جانم »
«کاشکی نیاد غروب عاشورا»
مادرش کربلا صدا میزنه:
بُنَیَّ ...بُنیَّ...* مادرت کنار قتلگاه صدا میزد:
آه..آه.."بُنیَّ قتلوک،ذبحوک و من الماء منعوک..."
گوید حسین من چه شد؟!
نور دوعین من چه شد؟!
گردد به دور خیمه گاه
آید میان قتلگاه
گوید حسین من چه شد؟!
نور دوعین من چه شد؟!
مگر کسی که کشته شد
تنش برهنه می کنند...؟!
مگر کسی که کشته شد
سرش به نیزه می کنند...؟!
حسین من حسین من
ضیاء هر دو عین من....
یه دختری رو محملا
خواب اسیری می بینه
خواب می بینه رو صورتش
گردِ یتیمی میشینه
رباب لالایی می خونه
الهی اصغر نمیره
«همه صدا بزنید...حسین....»
📽بشنویم | #صوتی ازجلسات👆👆
«مقتل خوانی و روضه ونوحه عاشورا,ع, »
◼️#عزاداری صبح دهم محرم
🕌حسینیه شاملو" کرمانشاه
#مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
🏷روضه ی عاشورا"ع"👇👇
روضه عاشورایی۱،،۱۰.mp3
4.97M
روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله🤞 الحسین اجرا شده #صبح_دهم_محرم۱۴۰۳ به نفسِ حاج آرمین غلامی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
*عاشوراخودش اراده ی میدان کرد وقتی تنها شد"وَ عَزِمَ عَلی لِقَاءِ القَوم لِمُهْجَتَه"اراده کرد بره میدان خونش رو فدا کنه...با همه وداع کرد.یه وقت دید اسب حرکت نمیکنه..یه نگاهی انداخت دید دختر آمده دستا رو دور دست اسب حلقه کرده.اجازه نمیده.. از سر مهربانی و شفقت یه نگاه به دختر انداخت. دختر بابا رو نگاه کرد یه سؤال کرد"یَا أَبَ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْت؟"بابا! آیا تسلیم مرگ شدی؟ فرمود:دخترم ! "کیف لایَستَسلِمُ لِلموت ؟! "چطور تسلیم مرگ نشه اون کسی که"مَن لا ناصر و لامعین"اون کسی که غریب وتنها شده، کسی رو نداره، چطور تسلیم مرگنشه؟! دخترش انگار سریع قبول کرد..فقط یه دخواست غیر ممکن کرد.صدازد.."یا أَبَ رُدَّنا الی حَرَمِ جَدِّنا..." حالا که اینجوریه ما رو برگردون مدینه... آقا شروع کرد گریه کردن ..*
*عاشورا عصر از کنار گودی قتلگاه ذوالجناح برگشت سمت خیمه ها،زینش واژگون شده، بدنش پر از تیر شده، خون اباعبدالله روی گردنش ریخته...این دختر دوباره آمد جلو یه سوال کرد: فرمود: ""یَا جَوادَ أبِی!"ای اسب پدر! من یه سوال دارم!من که میدونم بابامو کشتن..." هَلْ سُقِیَ ابی أوْ قَتَلُوهُ عَطْشَاناً؟فقط به من بگو به بابای من آب دادن یا نه...؟*
*چه تعبیری داره سیدبن طاووس:"لهم دویٌّ کدویِّ النَّحل"مثل صدایی که از کندوی زنبور عسل شنیده میشه،صدای مناجات شنیده میشد..."مابین قائمٍ و راکعٍ و ساجد..."یکی در قیام بود...یکی در رکوع بود...یکی در قنوت بود...یکی در سجده بود..*
حالا دخترش داره میگه...*
دارم تصور میکنم، این ماجرا عوض بشه
سری نره رو نیزهها، تقدیر ما عوض بشه
خدایا! کمک کن...
خدا خودت یه کاری کن، که فردا بارون بباره...
دیگه نیازی نباشه، عمو بخواد آب بیاره
خدایا! کمک کن...
*امشب حال رباب رو تصور کن...همچین که علی رو میخوابونه؛میگه پسرم غصه نخور! روزای سخت تموم میشه...پسرم خدا تو رو تنها نمیذاره...اما فرداشب این موقع رباب هم همسر شهیده هم مادر شهید...*
چی میشه شرمنده نشه سقّا
عمو که رفت زودی بیاد اینجا
خیره نشه کسی به سویِ(روی) ما
چی میشه مشکا پر بشه از آب
چی میشه که اصغر بشه سیراب
الهی که، رباب نشه بی تاب
«کاشکی نیاد غروب عاشورا»
📽بشنویم | #صوتی ازجلسات👆👆
«مقتل خوانی و روضه ونوحه عاشورا,ع, »
◼️#عزاداری صبح دهم محرم
🕌حسینیه شاملو" کرمانشاه
#مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
🏷روضه ی عاشورا"ع"👇👇
روضه عاشورایی۱۹.mp3
5.23M
روضه عاشورا/۱۴۰۳🤞
#حاج آرمین غلامی
بریم کربلا دیگه ها؟؟
🔷زیر دست و پای مرکب،جسم برادرم واویلا حسین واویلا
🔷ای خدا دیدی چه خاکی شد سرم، واویلا حسین واویلا
🔶بعد عباس شده،نوبت غارت حرم واویلا حسین واویلا
🔶بی حیا آمده چشم دوخته سوی معجرم، واویلا حسین واویلا
💢واویلا واویلا برادرم، پر نیزه شکسته شد دور و برم
💢برادرم، پِی نعشت ته گوداله مادرم
😭😭
😭مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد
😭وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد
#آقای_غریبم
🔻مادرت آمد و دور بدنت غوغا شد
🔺وقت غارت،سر پیراهنت دعوا شد
✔️سینه ات سهمیه ی شمر و سُم اسبان شد
🔹واویلا واویلا واویلا بلا به دور
🔹پاشو دارن میبرنم منو به زور
☑️اما سجاد فرمود: خلخالا رو جدا کنید
زیور آلاتو جدا کنید
☑️عمه بابامو کشتن
به بچه ها بگو، فرار کنن
😭😭😭😭
☑️این بچه های کوچیک زیر دست و پا...
😭😭😭😭
آی خیمه آتیش دادن
♦️خیمه ها میسوزد و دامنا میسوزنو و معجرا میسوزنو...
☑️یکی از بچه ها دامنش آتیش گرفت
داره فرار میکنه
نگاه کردم دلم رحم اومد
گفتم برم کمکش کنم
☑️هر چی من میدوییدم، میدونست من از لشکر دشمنم اونم تندتر میدویید
☑️آتیش که بهش باد بخوره،شعله ور تر میشه
هرجوری بود رسیدم به این دختر بچه...
☑️همچین که من رسیدم،گفت منو نزن
من یتیمم
گفتم میخوام کمکت کنم
☑️فهمید یه مقدار دل رحمم، محبت کردم بهش آقا یه مقدار آب داری به من بدی؟؟
یخرده آب بهش دادم، گفت به من بگو راه گودال از کدوم طرفه؟؟
☑️بچه مگه آب نمیخواستی؟؟
مگه تشنت نبوده؟؟
چرا!!!
☑️از من تشنه تر بابای غریبم،حسین بوده
تا لحظه آخر میگفت خدا جیگرم داره میسوزه
😭😭😭😭😭😭😭
#حسیـــــــــــــن
#کانال_تخصصی_روضه
📽بشنویم | #صوتی ازجلسات👆👆
«مقتل خوانی و روضه ونوحه عاشورا,ع, »
◼️#عزاداری صبح دهم محرم
🕌حسینیه شاملو" کرمانشاه
#مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
🏷روضه ی عاشورا"ع"👇👇
روضه عاشورایی۸.......mp3
10.8M
🤞🤞
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
بسم الله الرحمن الرحیم
#روضه شب یازدهم محرم
#روضه شام غریبان۱۴۰۳
#روضه امام حسین (ع)
#مداح.حاج آرمین غلامی
♦️آه از آن روز که جان از تن خواهر می رفت
♦️سنگ ها بال زنان سوی برادر می رفت
♦️آسمان ها و زمین داشت به هم می پیچید
♦️سمت گودال کسی دست به خنجر می رفت
♦️ساعتی بعد که آتش به حرم بر پا شد
♦️همه سر ها به روی نیزه ی لشگر می رفت
♦️خیمه تاراج شد و هر طرفی دست به دست
♦️بین گهواره ی خالی دل مادر می رفت
♦️از یتیمان حرم نیز غنیمت بردند
♦️گوشواره که نه گیسو پی معجر می رفت
♦️نیمه شب با عجله داشت خبر را میبرد
♦️یک نفر در طمع جایزه با سر می رفت
⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشید شب شام غریبان امام حسین است روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
⬅️شب شام غریبان...
آی دلای کربلایی..
امشب با زینب و امام سجاد ، برا غریبی امام حسین گریه کن ... ناله بزن به مظلومیت ابی عبدالله...
⬅️ قربون دل شکسته ات برم خانم جان....
⬅️زینب پرستار بچه های حسینه...
بچه ها رو آروم میکنه...
یکی سراغ بابا ازعمه میگیره..
عمه جان عمه ... بابام کجاست عمه
( عمه چرا بابام از میدان نیومد )
یکی سراغ عمورو از عمه میگیره...
عمه عمه... عمو جونم عباس چه شد عمه...
یکی سراغ علی اکبرو می گیره ...
یکی سراغ قاسم رو میگیره...
آخ یه وقت نگاه کرد دید رباب داره گریه میکنه ...
در ناله می زنه ...
علی اصغرم کجایی مادر...
قربون اون لبای تشنه برم علی جان...
علی جان قربان قنداقه پرخونت برم مادر ...
امشب مصیبت خیلی سنگینه...
امشب زمین و آسمان برا حسین گریه میکنند...
دیگه روضه خون نمیخواهی...
زیر لب آروم آروم بگو...
وای غریب حسین...
وای مظلوم حسین...
🔸از خـون جگـر لالـه فشـانید کـه امشب
🔸در مقتل خون، فاطمه مهمان حسین است
امشب مادرش فاطمه میاد کربلا...
🔸زینب نگهش بر قـد خمگشتۀ زهرا
🔸زهرا نگهش بـر تن عریان حسین است
هی به بدن بی سر حسینش نگاه میکنه...
ناله میزنه...
اشک میریزه...
میگه وای غریب مادر حسین...
وای مظلوم مادر حسین...
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زآن دُرّ نایابت ندادند
حسین جان...
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صد چاکت نکردند
خواهرها.. امشب با مادرش زهرا هم ناله شید...
با زینب کبری هم ناله شید...
خدا میدونه امشب زینب کبری چه حالی داره...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
الله اکبر...
در نصف روز...
جلو چشماش...
همه عزيزانش رو سر بریدند...
🔸چه خون شد دل زینب
خدا به داد دل زینب برسه...
چه حالی داره وقتی میبینه...
یه طرف بدن بی سر حسینش...
توی گودی قتلگاه...
یه طرف دستهای قلم شده عباسش..
کنار شط فرات...
یک طرف بدن قطعه قطعه علی اکبر...
یه طرف بدن فرزندانش غرقه در خون روی زمین کربلا...
یه طرف دیگه هم خیمه های سوخته و...بچه های یتیم سیلی خورده...
خدایا چکار کنه زینب...
با اينهمه مصیبت...
🔸چه خون شد دل زینب
این زن و بچه های یتیم رو جمع کرده... داخل یه خیمه ی نیم سوخته...
هم پرستار امام سجاده...
هم زن و بچه های یتیم رو آروم میکنه...
مجسم کن...
هر کدوم از این بچه ها یه زبانحالی دارند...
اما... همه درد دل هاشون رو به زینب میگن...
یکی میگه عمه جان زینب بابام حسین کجاست...
وقتی میرفت خیلی تشنه بود...
آیا بهش آب دادند یا نه...
یکی میگه خانوم جان زینب...
عمو جانم عباس کجاست..
یکی میگه زینب، ببین گهواره علی اصغر خالیه...
امان... امان...
یکی جای تازیانه ها رو نشون میده...
یکی صورت سیلی خورده اش رو نشون میده...
یکی ميگه عمه جان زینب نبودی ببینی من آتیش گرفته بودم...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
چی کشید زینب...
از یک طرف مصیبت برادر...
از طرفی هم مصیبت اسارت...
امام سجاد فرمودند...
شام غریبان, اونقدر مصیبت برا عمه ام زینب سنگین بود...
دیدم عمه جانم نماز شبش رو نشسته خواند..
زبان حال خانوم زینب کبری است...
🔸سه غم آمد به جانم هر سه یکبار
🔸غریبی و اسیری و غم یار
آخ... برادر خوبم حسین...
🔸غریبی و اسیری چاره داره
🔸ولی آخر کشد ما را غم یار
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
📽بشنویم | #صوتی ازجلسات👆👆
«روضه عاشورا,ع, »
◼️#عزاداری صبح دهم محرم
🕌حسینیه شاملو" کرمانشاه
#مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
🏷نوحه ی عاشورا"ع"👇👇
روضه عاشوررا۷.mp3
4.1M
|⇦•غریب گیر آوردنت.._محرم۱۴۰۳🤞
#روضه و توسل به حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #صبح دهم_محرم به نفسِ حاج آرمین غلامی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
دور ورت جنجاله
تنت چقدر بی حاله
رفتن همه اما شمر
هنوز توی گوداله
برای بار چندمه
میزنه خنجر و
فدات شه خواهر و
غریب گیر آوردنت
تشنه سر بریدنت
با اسبا رفتن روی تنت
با نیزه زد تو دهنت
ای کوفیان خیره سر
چند نفر به یک نفر
*زینب اومد رو تل زینبیه، تا نگاه کرد
"وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ" شمر روی سینه ی حسین نشسته، صدا زد" وامـحمـداه صلّى عـلیك مـلیك السّمـاء هذا حسین مـرمـل بالدمـاء مـقـطع الاعضاء..." یا رسول الله! دشت پر از حسینه... گفت: حسین من!...*
تورا به خاطر دِرهم چه درهمت کردند
چنانکه شرح تن تو به آخرت افتاد
ولی به جان خودت خواهرت مقصر نیست
درآن شلوغی اگر بارها سرت افتاد
آنقدر نيزه رفت و آمد كرد
بدن شاه نامرتب شد
*یکی از اصحاب شنید صحبت های حضرت زینب سلام الله علیها تو خيمه با ابی عبدالله رو، میگفت: حسین جان! اصحابت باهات تا آخر هستن یا نه؟ یاریت می کنن یا نه؟
اینو شنید و اومد پیش حبیب،
حبیب! خانم زینب نگرانه، پاشدن چند نفری از پشت خيمه بی بی رو صدا زدن...
بی بی جان! ما که نمردیم، ما تا آخرین قطره خون با حسینیم... بی بی دعاشون کرد...
امشب یه وقت تو تاریکی بیبی زینب دید یه نفر داره هی خم میشه چیزی برمیداره تو دامنش می ریزه، جلوتر میره تکرار میکنه... اومد جلو تا نگاه کرد داداشش حسینه، چیکار میکنی؟ آقا فرمود: فردا تو بیابون پر خاره، پر سنگه، دارم جمع میکنم، پاهای بچه هام صدمه نخوره...*
📽بشنویم | #صوتی ازجلسات👆👆
«نوحه عاشورا,ع, »
◼️#عزاداری صبح دهم محرم
🕌حسینیه شاملو" کرمانشاه
#مداح.حاج آرمین غلامی۱۴۰۳
🏷نوحه ی عاشورا"ع"👇👇