eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
628 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
4.1هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
متن صوت بالا🖕🖕 🔖 باب الحسین علیه السلام ..حاج آرمین غلامی 🔸در روایت داریم که اگر کسی بر حسین و اهل بیت سلام بفرستد خدا ثواب یک حج عمره در نامه ی اعمال او ثبت می کند. یک مداح سنتی بنام آقا شیخ عباس حسینی قمی داشتیم. ایشان حدود شصت سال در قم منبر می رفتند. ایشان خاطره ای را فرمودند : من در مسجد امام قم ( مسجدی بنام امام عسکری است ) منبر می رفتم. بحث من هشت در بهشت بود. من توضیح می دادم که شهید مجاهد از فلان در و.. . وارد بهشت می شوند. 🔸یک روز یک رعیت گفت : من هر شب پای منبر شما می آیم. این درهایی که شما گفتید شامل من نمی شود. من نه مجاهد هستم و نه اهل نماز شب و روزه های مستحبی. من یک کارگر هستم. شما یک دری برای ما بیچاره ها پیدا کن تا وارد بهشت بشویم. این سوال از روی صدق و فطرت طرف بود. اگر سوال از روی فطرت باشد خدا به شما پیام می دهد. 🔷 ایشان می گفتند که وقتی به خانه رفتم کتاب سفینة البحار (فشرده ی کتاب بحارالانوارعلامه مجلسی) آقا شیخ عباس قمی را باز کردم و میان کتاب انگشت انداختم و کلمه ی باب آمد. این حدیث آمد : ▪️یکی از درهای مهم بهشت باب الحسین است. این دری است که به روی همه باز است. 🔸 در ابتدای حدیث پیامبر می فرماید : من منذر هستم ولی هادی شما امیرالمومنین علی (ع) است. (ما هجده حدیث در این مورد از اهل سنت داریم) احسان و نیکی ها از امام حسن (ع) به شما می رسد و بوسیله ی حسین سعادتمند می شوید، به امام حسین (ع) چنگ بزنید. امام حسین (ع) یکی از درهای بهشت است. هر کس با امام حسین (ع) معانده بکند خدا بوی بهشت را به مشام او نخواهد رساند.  علیه السلام
هدایت شده از البرهان
علیه السلام را از پایین می کشد! ⭕یکی از ثابت و که با در کتب وارد شده است،مساله ی پایین کشیدن ابوبکر از منبر به وسیله ی امام حسن علیه السلام می باشد. 💎 از این واقعه ی تاریخی به دست می آید و به طور قطع یکی از مهم ترین دلالت های آن، مدعیان خلافت بر نشستن بر می باشد. ✒ وَحَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ صَالِحٍ، عَنْ حماد بن سلمة، عن هشام ابن عُرْوَةَ، عَنْ عُرْوَةَ قَالَ : خَطَبَ أَبُو بَكْرٍ يوما فجاء الحسن فقال انْزِلْ عَنْ مِنْبَرِ أَبِي فَقَالَ عَلِيٌّ: لَيْسَ هذا من ملاء مِنَّا. عروة نقل می کند که روزی خطبه می خواند. علیه السلام آمد و گفت : از پایین بیا. علیه السلام گفت : این کار او به دستور ما نبوده است. 📚انساب الاشراف ،ج۳ ص۲۷۸ ┈••✾•🍃⚫🌿•✾••┈┈ 🔰 به البرهان بپیوندید 🌐 |اینستاگرام،تلگرام و ایتا| ╭┅────────┅╮ ▶️ @alburhan_110 ◀️ ╰┅────────
هدایت شده از البرهان
✅ رواياتی در منابع با نقل شده است كه عليه السلام در زمان به مسجد رفت و ابوبكر را در حالی كه خطبه می خواند از منبر پایین آورد و فرمود كه از منبر پدر من بيا پايين. ✅همچنين روايات ديگری نيز با نقل شده است كه همين داستان در زمان توسط عليه السلام اتفاق افتاده است. ⭕پايين آوردن از منبر، توسط عليه السلام: 👈🏼 از علمای در كتاب مي نويسد: وحدثني عبد الله بن صالح عن حماد بن سلمة عن هشام بن عروة عن عروة قال: خطب أبو بكر يوماً فجاء الحسن فقال: انزل عن منبر أبي. فقال علي: ليس هذا عن ملأ منا. 👈🏼روزي ابوبكر خطبه می خواند، (امام) حسن (عليه السلام) آمد و فرمود: از بيا پايين. علی عليه السلام گفت: اين كار او به دستور ما نبوده است. 📚البلاذري، أحمد بن يحيي بن جابر (متوفاي۲۷۹هـ)، أنساب الأشراف، ج ۱، ص ۳۸۳، طبق برنامه الجامع الكبير. ✅ : ⭕عبد الله بن صالح: عبد الله بن صالح بن مسلم العجلي ثقة من التاسعة. عبد الله بن صالح، مورد اعتماد و از طبقه نهم روات است. 📚العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي۸۵۲هـ)، تقريب التهذيب، ج۱، ص ۳۰۸، رقم: ۳۳۸۹، تحقيق: محمد عوامة، ناشر: دار الرشيد - سوريا، الطبعة: الأولي، 1406 - 1986. ⭕حماد بن سلمة: حماد بن سلمة بن دينار الإمام أبو سلمة أحد الأعلام... حماد بن سلمه، پيشوا و يكي از مشاهير است. 📚الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، 📚الكاشف في معرفة من له رواية في الكتب الستة، ج 1، ص 349، رقم: 1220، تحقيق محمد عوامة، ناشر: دار القبلة للثقافة الإسلامية، مؤسسة علو - جدة، الطبعة: الأولي، 1413هـ - 1992م. ⭕هشام بن عروة: هشام بن عروة أبو المنذر وقيل أبو عبد الله القرشي أحد الأعلام... قال أبو حاتم ثقة إمام في الحديث. هشام بن عروة، يكي از مشاهير علم است، ابو حاتم گفته: مورد اعتماد و در علم حديث، پيشوا بود. 📚الكاشف ج 2، ص 337، رقم: 5972. ⭕عروة بن زبير: عروة بن الزبير أبو عبد الله... قال بن سعد كان فقيها عالما كثير الحديث ثبتا مأمونا. ابن سعد گفته: عروة بن زبير، فقيه، دانشمند، مورد اعتماد در نقل روايت و امانت دار بود، روايات زيادي نقل كرده است. 📚الكاشف ج 2، ص 3772، رقم: 3775. 👈🏼بنابراين سند روايت و آن از هستند. 👈🏼 حنفي در كتاب ، آبی در ، در ، جلال الدين در مي نويسند: حدثنا هشام بن عروة عن أبيه قال: قعد أبو بكر علي منبر رسول الله صلي الله عليه وسلم فجاءه الحسن بن علي فصعد المنبر وقال انزل عن منبر أبي فقال له أبو بكر منبر أبيك لا منبر أبي فقال علي رضي الله عنه وهو في ناحية القوم إن كانت لعن غير أمري. بر منبر صلی الله علیه و آله نشسته بود، حسن بن علي (عليهما السلام) آمد و بر منبر بالا رفت و فرمود: از منبر پدر من پايين بيا، ابوبكر گفت: (بلي) اين منبر پدر تو است نه منبر پدر من، علی (عليه السلام) كه در گوشه اي در ميان مردم نشسته بود فرمود: اين كار او به دستور من نبوده است. 📚ابن الجوزي الحنبلي، جمال الدين ابوالفرج عبد الرحمن بن علي بن محمد (متوفاي 597 هـ)، 📚المنتظم في تاريخ الملوك والأمم، ج 4، ص 70، ناشر: دار صادر - بيروت، الطبعة: الأولي، 1358؛ 📚الآبي، ابوسعد منصور بن الحسين (متوفاي421هـ)، نثر الدر في المحاضرات، ج 1، ص 227، تحقيق: خالد عبد الغني محفوط، ناشر: دار الكتب العلمية - بيروت /لبنان، الطبعة: الأولي، 1424هـ - 2004م ؛ 📚الطبري، ابوجعفر محب الدين أحمد بن عبد الله بن محمد (متوفاي694هـ)، الرياض النضرة في مناقب العشرة، ج 2، ص 148، تحقيق عيسي عبد الله محمد مانع الحميري، ناشر: دار الغرب الإسلامي - بيروت، الطبعة: الأولي، 1996م؛ 📚السيوطي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير)، ج 13، ص93، طبق برنامه الجامع الكبير. ┈••✾•🍃⚫🌿•✾••┈┈ 🔰 به البرهان بپیوندید 🌐 |اینستاگرام،تلگرام و ایتا| ╭┅────────┅╮ ▶️ @alburhan_110 ◀️ ╰┅────────
هدایت شده از البرهان
✅پايين آوردن از ، توسط عليه السلام در منابع : ✒حدثنا أبو مسلم حدثني أبي أحمد حدثنا سليمان بن حرب ثنا حماد بن زيد عن يحيي بن سعيد عن عبيد بن حنين عن حسين بن علي قال صعدت إلي عمر رضي الله عنه وهو علي المنبر فقلت إنزل عن منبر أبي واذهب إلي منبر أبيك قال من علمك هذا قلت ما علمني أحد قال منبر أبيك والله منبر أبيك والله منبر أبيك والله وهل أنبت الشعر علي رؤوسنا إلا أنتم جعلت تأتينا جعلت تغشانا. از حسين بن علي (عليهما السلام) نقل شد است كه: بر منبر بالا رفتم در حالي كه عمر بر منبر نشسته بود، به او گفتم: از منبر پدر من بيا پايين و برو بر منبر پدر خودت بنشين. عمر گفت: چه كسي اين سخن را به تو ياد داده است؟ گفتم: كسي به من ياد نداده است؟ عمر گفت: منبر پدر تو است، سوگند به خدا كه منبر پدر تو است، آيا جز شما كس ديگري بر سر ما مو رويانده است؟ چه قدر شايسته است كه روزي پيش ما بياي و به ما سر بزني. 📚العجلي، أبي الحسن أحمد بن عبد الله بن صالح (متوفاي 261هـ)، معرفةالثقات من رجال أهل العلم والحديث ومن الضعفاء وذكر مذاهبهم وأخبارهم، ج ۱، ص ۳۰۱، رقم: ۳۱۰، تحقيق: عبد العليم عبد العظيم البستوي، ناشر: مكتبة الدار - المدينة المنورة - السعودية، الطبعة: الأولي، 1405 - 1985م. 👈🏼جالب اين است كه عمر اعتراف مي كند: « وهل أنبت الشعر علي رؤوسنا إلا أنتم ؛ آيا جز شما كس ديگری بر سر ما مو رويانده است؟». 👈🏼و در روايتی كه و ديگران نقل كرده اند آمده است: وهل أنبت علي رؤوسنا الشعر إلا الله ثم أنتم. آيا جز اين است كه مو را بر سرما خداوند و سپس شما رويانده ايد؟ 📚الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 3، ص 285، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ. و اين يعنی پذيرش عليهم السلام توسط . ⭕ و عليهم السلام بر دو نوع است: اول: ولايت باطني، معنوي و ذاتي كه موهبتي است از جانب پروردگار و لازمه آن وساطت در فيوضات تكويني الهي و تصرف و ولايت در امور عالم است ✒ در تعريف مي نويسند:  ولايت تكويني يعني سرپرستي موجودات جهان و عالم خارج و تصرف عيني داشتن در آنها، مانند ولايت نفس انساني بر قواي دروني خودش. هر انساني نسبت به قواي ادراكي خود مانند نيروي وهمي و خيالي و نيز بر قواي تحريكي خويش مانند شهوت و غضب، ولايت دارد؛ بر اعضاء و جوارح سالم خود ولايت دارد؛ اگر دستور ديدن مي دهد، چشم او را اطاعت مي كند و اگر دستور شنيدن مي دهد، گوش او مي شنود و اگر دستور برداشتن چيزي را صادر مي كند، دستش فرمان مي برد و اقدام مي كند؛ البته اين پيروي و فرمانبري در صورتي است كه نقصي در اين اعضاء وجود نداشته باشد. بازگشت ولايت تكويني به "علت و معلول" است. اين نوع ولايت، تنها بين علت و معلول تحقق مي يابد. 📚جوادي آملي ، عبدالله، ولايت فقيه، ص123، ناشر: مركز نشر اسراء. 👈🏼اين نوع از ولايت موهبتي است الهي ، قابل تشريع نيست و همواره با ولي الله و از آثار وجودي او است دوم: ولايت عامه مجعول تشريعي كه منصبي است الهي و قائم به شخص و در هنگام حيات او خواهد بود كه از جمله آثار آن، واجب الإطاعه بودن، گواهي و شهادت بر اعمال و عقائد بندگان خدا و... است. 🔻خليفه دوم با گفتن اين جمله و نسبت دادن روياندن موهاي سر خود را به و سپس به عليهم السلام، ثابت مي كند كه حتي ولايت از نوع اول كه همان و باشد، نيز قابل ترديد نيست؛ چه رسد به . ┈••✾•🍃⚫🌿•✾••┈┈ 🔰 به البرهان بپیوندید 🌐 |اینستاگرام،تلگرام و ایتا| ╭┅────────┅╮ ▶️ @alburhan_110 ◀️ ╰┅────────
هدایت شده از البرهان
✅پايين آوردن از ، توسط عليه السلام در منابع : ✅ : ⭕ أبومسلم الحسن بن أحمد: الحسن بن أحمد بن أبي شعيب الحراني... ثقة. 📚حسين بن احمد، مورد اعتماد است. الكاشف ج 1، ص 321، رقم: 1009 ⭕احمد بن عبد الله: أحمد بن عبد الله بن أبي شعيب مسلم الحراني أبو الحسن مولي قريش ثقة. احمد بن عبد الله، مودر اعتماد است. 📚تقريب التهذيب ج 1، ص 81، رقم: 57 ⭕سليمان بن حرب: سليمان بن حرب الإمام أبو أيوب الواشحي البصري قاضي مكة... قال أبو حاتم إمام من الأئمة لا يدلس ويتكلم في الرجال وفي الفقه. امام سليمان بن حرب، قاضي مكه بود، ابوحاتم گفته: پيشواي از پيشوايان بود كه هرگز تدليس (سعي در صحيح جلوه دادن روايت ضعيف) نمي كرد و در علم رجال و فقه صاحب نظر بود. 📚الكاشف ج 1، ص 458، رقم: 2079. ⭕حماد بن زيد: حماد بن زيد بن درهم الإمام أبو إسماعيل الأزدي الأزرق أحد الأعلام... قال بن مهدي ما رأيت أحدا لم يكتب أحفظ منه وما رأيت بالبصرة أفقه منه ولم أر أعلم بالسنة منه. امام حماد بن زيد، يكي از مشاهر علم بود، ابن مهدي گفته: نديدم كسي را كه روايت را ننويسد و در حفظ از او برتر باشد، در بصره مردي دانشمند تر از او نديديم، و كسي را آگاه تر از او به سنت نديدم. 📚الكاشف ج 1، ص 349، رقم: 1219 ⭕يحيي بن سعيد: يحيي بن سعيد بن قيس بن عمرو الإمام أبو سعيد الأنصاري قاضي السفاح... حافظ فقيه حجة. امام يحيي بن سعيد، حافظ، دانشمند و (سخن او) حجت بود. 📚الكاشف ج 2، ص 366، رقم: 6176 ⭕عبيد بن حنين: عبيد بن حنين... وثقه بن سعد. ابن سعد عبيد بن حنين را توثيق كرده است. 📚الكاشف ج 1، ص 689، رقم: 3613. 👈🏼شمس الدين در و همين روايت را نقل و گفته است: إسناده صحيح. 📚الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، سير أعلام النبلاء، ج 3، ص 285، تحقيق: شعيب الأرناؤوط، محمد نعيم العرقسوسي، ناشر: مؤسسة الرسالة - بيروت، الطبعة: التاسعة، 1413هـ؛ 📚الذهبي الشافعي، شمس الدين ابوعبد الله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفاي 748 هـ)، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج 5، ص 100، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمري، ناشر: دار الكتاب العربي - لبنان/ بيروت، الطبعة: الأولي، 1407هـ - 1987م. 👈🏼ابن حجر عسقلاني نيز بعد از نقل اين روايت مي گويد: سنده صحيح. 📚العسقلاني الشافعي، أحمد بن علي بن حجر ابوالفضل (متوفاي852هـ)، الإصابة في تمييز الصحابة، ج 2، ص 78، تحقيق: علي محمد البجاوي، ناشر: دار الجيل - بيروت، الطبعة: الأولي، 1412هـ - 1992م. 👈🏼جلال الدين نيز همين روايت را با سند ديگر از نقل و مي گويد: إسناده صحيح. 📚السيوطي الشافعي، جلال الدين عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاي911هـ)، تاريخ الخلفاء، ج 1، ص 143، تحقيق: محمد محي الدين عبد الحميد، ناشر: مطبعة السعادة - مصر، الطبعة: الأولي، 1371هـ - 1952م.
هدایت شده از البرهان
🔰 در کلام علیه السلام ✅نشانه‌های مؤمن پنج چيز است:  اوّل: پنجاه و يك ركعت دوّم: حضرت سيّد الشّهداء سوّم: در نمودن چهارم: بر گذاردن  پنجم: گفتن 📚كتاب المجتهد،ص۵۴۸ 📚كتاب المزار،ص۵۳
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قوری روضه که قُل قُل میکند نغمه چون آوای بلبل میکند روی دیوار حسینیّه هزار لاله ی سرخ جنون گل میکند بالبی غرق حسین از آسمان حضرت حق هم تنزّل میکند هم سلیمان نبی بیرون در کفشداری را تقبُّل میکند هرکسی کارش گره خورده فقط برحسین ما توسل می کند هیأتش دارالشفای عالم است ملجأِ جامانده های عالم است چاییِ روضه مِیِ شیرین ماست مایه ی دلگرمی وتسکین ماست چایی روضه گلاب جنت است مرهم زخم دل مسکین ماست چایی روضه جلای روح ما صیقلی بهر دل چرکین ماست چایی روضه فقط دم کرده ی مادر قامت خمِ،غمگین ماست چایی روضه اثر کرده ،بدان مجتهدهایی اگر در دین ماست مثل اکسیر حیات جنت است معجزه در روح چای هیأت است هرکسی اینجا گدایی میکند باطنا دارد خدایی میکند هرکسی دردام عشقش می فتد تازه احساس رهایی میکند این خدایِ بی سَرِ سرور تبار از همه مشکل گشایی میکند هرکسی را اعتنا کرده حسین از محبت کربلایی میکند بیشتر ما عاشق او میشویم هرچقد بی اعتنایی میکند ناسزا گوید اگر هم نعمت است سر زما گر بشکند هم لذت است مداح حاج آرمین غلامی
بسم الله الرحمن الرحیم غلامی(مجنون) خاکساردختر موسی ابن جعفر میشوم آستان بوس همین صحن وهمین در میشوم آرزوی هر پریشان خاطری دیدارتوست من بدین جا،بر درت همچون کبوتر میشوم آیت الله ها وهرعلامه ای برتوگداست من ثناخوان درت بانومکرر میشوم ارث زهراعصمت و شرم و نجابت بوده است من ثناخوان تو دختر همچو مادر میشوم کیستی تمثالی از صبر و وقار زینبی من ثناخوان کمال دخت، حیدر میشوم اسوه ی زنها تو هم شأن نزول کوثری در زلال مهرتو بانو مطهر میشوم کی توانم وصف تو راگویم درون دفترم وصف توناید زبانم همچوجوهر میشوم آن دم جان پرورت بانی هرفیضیه شد زین همه دلدادگی سرمست کوثر میشوم میبرم بانو به حاجت بر زبانم نام تو باغ جانان از نسیمت من معطر میشوم می زند جوش شفاعت زمزم احساس تو همچو(مجنون)باتومن ، واردبه محشر میشوم _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
اشعارحضرت معصومه-مدح   آیینه ی بارانی ام بانوی عشق است بر لوح این پیشانی ام بانوی عشق است    تردیدهای بی دلیل هرگز ندارم گفتاروحرف  آنی ام بانوی عشق است   آمدبه شهرقم گل گلزار موسا دلشوره ی پنهانی ام بانوی عشق است   اینجا سکوتت میل بشکستن ندارد درد وغم طولانی ام بانوی عشق است   دریا و ساحل همزبان با یارماشد آرامش طوفانی ام بانوی عشق است   سامان نداری بی رضا در وادی قم دلدار بی سامانی ام بانوی عشق است   دارم هوای صحنت ای شهزاده ی عشق آن نقطه ی پایانی ام بانوی عشق است   (مجنون )توگردیده ام لیلای عالم حک بر روی پیشانی ام بانوی عشق است           -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 این حرم آیینه ی تصویرِ ذاتِ کبریاست کل عالم روشن از این بارگاه باصفاست این حرم تصویری از زیبایی و شیدایی است آنچه بینی در حرم خود جلوه ی روی خداست درحرم امشب بخوانی دفترِ اسرارِ عشق بهترین مصداقِ عرفان بین این صحن وسراست ای کریمه روی توشد قبله گاهِ عاشقان گنبد و گلدسته ات آیینه ی سرِِّ بقاست حضرت معصومه، بانو من گدای این درم خاکِ کویت توتیای دیدگان اولیاست ای کریمه غرق عرفان کردی ام از نورِ خود چون که بانو جلوه ی تو روشنیِ دیده هاست تا ابد سوزد چراغِ پر فروغ این حرم تابش انوارقم، اندر جهان بی انتهاست طوف قبرت میکنم چون قبله گاه من تویی این دیار از اولین دارالقرارِ اولیاست کاش (مجنون )بر دره سلطان قم گردی اسیر عطرِصحنش بر دلِ غمدیده مانندِ شفاست! غلامی (مجنون کر مانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 👆👆👆👆👆 دخترموسی توتنهاعشق، دنیایم شدی خواهرموسی الرضا توفکر، فردایم شدی صاحب گلخانه ی هستی تویی ای نازنین باغبان ِ مهربان ِ جمله گلهایم شدی ماه و خورشید و فلک، نایدبکارم تاتویی حصرت معصومه نور ِ روز و شبهایم شدی سالیانی میشود دورم من ازصحن شما آمدی،، دیگر حبیب قلب تنهایم شدی صحن وایوان قمت ماراهوایی میکند ای کریمه تا ابد فانوس دریایم شدی غصه ا ی دیگر ندارد، این دل (مجنون)من خط بطلانی،، به روی درد و غمهایم شدی آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)