eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه میخواند از فراسویی گریه ها میکند به هرکویی قدخمیده گردیده بانویی نالد ام بنین به هرسویی مادر و حرفِ غیرتِ عباس ام العباس و گریه برآنِ یاس مشکِ پاره میـان صحرابود تهِ گـودالِ بس چه غوغابود گرد وُ خاکی اگرکه برپابود خنـجر ی برحنـجرِ مولابود برزمین مشک وُ دیده یِ پاره بی تو شدبچّـه هاییِ آواره روی سیـنه همیشه می کـوبید درعزای حسین می بارید درغم زبینبش می لغـزید بی پسرگشتنش را می دید پیکر چار گل به رویِ زمین روی سینه نشسته چکمه یِ کین ازسر نیزه دلبرم افتاد زینبیت گفت معجرم افتاد خیمه درآتش وعَلَم افتاد تاوَلِ پایِ پُـر وَرم افتاد روی نیزه سَری زده پهلو تازیان خورده بر سر بازو گشته این روزگار تیره وُ تار رویِ نیـزه سرِ توبوده سوار خورده ای سنگی از سر بازار مادری داغدیده پرچمدار مادر وناله بر یل وشیران درعزای حسین شده گریان -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبیه سازی شهادت حضرت عباس (ع) 💢 با سفر به ۱۴۰۰ سال پیش و قدم زدن در نخلستان های اطراف فرات، شاهد ایثارگری حضرت عباس(ع) خواهیم بود. تهیه شده در سازمان‌فضای‌مجازی‌ @thaghlain 🌹
روضه میخواند از فراسویی گریه ها میکند به هرکویی قدخمیده گردیده بانویی نالد ام بنین به هرسویی مادر و حرفِ غیرتِ عباس ام العباس و گریه برآنِ یاس مشکِ پاره میـان صحرابود تهِ گـودالِ بس چه غوغابود گرد وُ خاکی اگرکه برپابود خنـجر ی برحنـجرِ مولابود برزمین مشک وُ دیده یِ پاره بی تو شدبچّـه هاییِ آواره روی سیـنه همیشه می کـوبید درعزای حسین می بارید درغم زبینبش می لغـزید بی پسرگشتنش را می دید پیکر چار گل به رویِ زمین روی سینه نشسته چکمه یِ کین ازسر نیزه دلبرم افتاد زینبیت گفت معجرم افتاد خیمه درآتش وعَلَم افتاد تاوَلِ پایِ پُـر وَرم افتاد روی نیزه سَری زده پهلو تازیان خورده بر سر بازو گشته این روزگار تیره وُ تار رویِ نیـزه سرِ توبوده سوار خورده ای سنگی از سر بازار مادری داغدیده پرچمدار مادر وناله بر یل وشیران درعزای حسین شده گریان -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
بیاکناره شریعه، علم زمین افتاد... دودست حضرتِ صاحب کرم زمین افتاد برس به داد ابالفضل ،سرش ز هم وا شد که خواهری نگران در حرم زمین افتاد به چشم ناز ابوفاضلت سه شعبه زدند ز کاسه چشمِ سر از این ستم زمین افتاد کناره علقه بالا سرش حسین آمد شکست پیشِ تو، در هر قدم زمین افتاد کناره علقمه قبل از حسین جان دادی شنیده‌ام ز غمت زینبم زمین افتاد به تنگ آمده کاره من ای علمدارم نفس نبود، اگر بازدم زمین افتاد چو دیدقامتِ اِستاده و رشیدت را به نیزه تا شدی وقَدِ خم زمین افتاد مرو که بارِ مصیباتِ تو مرا خم کرد اگر چه با خبرِ تو، پرم زمین افتاد زناله ناله ی تو آسمان ز عرش افتاد ز گریه خواهرِ پیر و کمانِ تو جان داد غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال تخصصی اشعار حاج آرمین غلامی
روضه میخواند از فراسویی گریه ها میکند به هرکویی قدخمیده گردیده بانویی نالد ام بنین به هرسویی مادر و حرفِ غیرتِ عباس ام العباس و گریه برآنِ یاس مشکِ پاره میـان صحرابود تهِ گـودالِ بس چه غوغابود گرد وُ خاکی اگرکه برپابود خنـجر ی برحنـجرِ مولابود برزمین مشک وُ دیده یِ پاره بی تو شدبچّـه هاییِ آواره روی سیـنه همیشه می کـوبید درعزای حسین می بارید درغم زبینبش می لغـزید بی پسرگشتنش را می دید پیکر چار گل به رویِ زمین روی سینه نشسته چکمه یِ کین ازسر نیزه دلبرم افتاد زینبیت گفت معجرم افتاد خیمه درآتش وعَلَم افتاد تاوَلِ پایِ پُـر وَرم افتاد روی نیزه سَری زده پهلو تازیان خورده بر سر بازو گشته این روزگار تیره وُ تار رویِ نیـزه سرِ توبوده سوار خورده ای سنگی از سر بازار مادری داغدیده پرچمدار مادر وناله بر یل وشیران درعزای حسین شده گریان @majnon1396
روضه میخواند از فراسویی گریه ها میکند به هرکویی قدخمیده گردیده بانویی نالد ام بنین به هرسویی مادر و حرفِ غیرتِ عباس ام العباس و گریه برآنِ یاس مشکِ پاره میـان صحرابود تهِ گـودالِ بس چه غوغابود گرد وُ خاکی اگرکه برپابود خنـجر ی برحنـجرِ مولابود برزمین مشک وُ دیده یِ پاره بی تو شدبچّـه هاییِ آواره روی سیـنه همیشه می کـوبید درعزای حسین می بارید درغم زبینبش می لغـزید بی پسرگشتنش را می دید پیکر چار گل به رویِ زمین روی سینه نشسته چکمه یِ کین ازسر نیزه دلبرم افتاد زینبیت گفت معجرم افتاد خیمه درآتش وعَلَم افتاد تاوَلِ پایِ پُـر وَرم افتاد روی نیزه سَری زده پهلو تازیان خورده بر سر بازو گشته این روزگار تیره وُ تار رویِ نیـزه سرِ توبوده سوار خورده ای سنگی از سر بازار مادری داغدیده پرچمدار مادر وناله بر یل وشیران درعزای حسین شده گریان @majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (علیه السلام) (علیه السلام) آرمین غلامی_ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌪🌪🌪 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖  خوشگلی و مه جبینی ، مایه ی فخر زمینی پهلوون ِ پهلوونا ، پسر ام البنینی پسرم تو نور ِ عینی ، پادشاهِ عالمینی اما یادت باشه مادر ، بلا گردون ِ حسینی بوی ِ سیب و حرم حبیب و حسین و غریب و کرب بلا بوی ِ لاله ، بوی ِ لاله خدای ِ آلاله دختر سه ساله کرب بلا بوی ِ یاس و بوی ِ یاس و خدای احساس و ضریح عباس ِ کرب بلا عجب صفایی داره ، ضریح خوشگل آقام ابالفضل شور و نوایی داره ضریح خوشگل آقام ابالفضل چشای ِ قشنگ ِ عباس دلم و خدایی کرده مدد آقام ابالفضل منو کربلایی کرده کنج ِ قفس میتونم باشم ، بی هم نفس میتونم باشم من بی حسین نمیتونم ، نمی تونم ، نمی تونم آخه آقامه دوسش دارم ، مولامه دوسش دارم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ جان نثاررقیه خاتون🍇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (علیه السلام) (علیه السلام) آرمین غلامی_ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌪🌪🌪 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖  خوشگلی و مه جبینی ، مایه ی فخر زمینی پهلوون ِ پهلوونا ، پسر ام البنینی پسرم تو نور ِ عینی ، پادشاهِ عالمینی اما یادت باشه مادر ، بلا گردون ِ حسینی بوی ِ سیب و حرم حبیب و حسین و غریب و کرب بلا بوی ِ لاله ، بوی ِ لاله خدای ِ آلاله دختر سه ساله کرب بلا بوی ِ یاس و بوی ِ یاس و خدای احساس و ضریح عباس ِ کرب بلا عجب صفایی داره ، ضریح خوشگل آقام ابالفضل شور و نوایی داره ضریح خوشگل آقام ابالفضل چشای ِ قشنگ ِ عباس دلم و خدایی کرده مدد آقام ابالفضل منو کربلایی کرده کنج ِ قفس میتونم باشم ، بی هم نفس میتونم باشم من بی حسین نمیتونم ، نمی تونم ، نمی تونم آخه آقامه دوسش دارم ، مولامه دوسش دارم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ جان نثاررقیه خاتون🍇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (علیه السلام) (علیه السلام) آرمین غلامی_ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌪🌪🌪 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖  خوشگلی و مه جبینی ، مایه ی فخر زمینی پهلوون ِ پهلوونا ، پسر ام البنینی پسرم تو نور ِ عینی ، پادشاهِ عالمینی اما یادت باشه مادر ، بلا گردون ِ حسینی بوی ِ سیب و حرم حبیب و حسین و غریب و کرب بلا بوی ِ لاله ، بوی ِ لاله خدای ِ آلاله دختر سه ساله کرب بلا بوی ِ یاس و بوی ِ یاس و خدای احساس و ضریح عباس ِ کرب بلا عجب صفایی داره ، ضریح خوشگل آقام ابالفضل شور و نوایی داره ضریح خوشگل آقام ابالفضل چشای ِ قشنگ ِ عباس دلم و خدایی کرده مدد آقام ابالفضل منو کربلایی کرده کنج ِ قفس میتونم باشم ، بی هم نفس میتونم باشم من بی حسین نمیتونم ، نمی تونم ، نمی تونم آخه آقامه دوسش دارم ، مولامه دوسش دارم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ جان نثاررقیه خاتون🍇
تونبودی که یل لشگرم افتاد زپا به زمین میکشدعباس به میدان پا را تونبودی همه‌ی دل‌خوشیت رفت زدست خس خس سینه اش انداخت زپا مولا را تونبودی که تنش رفت به زیر خنجر به زمین ریخته‌ای می‌نگرم برمولا تونبودی شده زینب راهی کوفه وشام بست با نیزه به رویم مردکی راه مرا تونبودی پهلویم رابشکستند به شام خوردم ازشمروسنان وحرمله من ناسزا تونبودی خُنکای جگرم! رفت زست من نخواهم لحظه‌ای زندگی این دنیا چکنم ام بنین درد دلم هست زیاد که به هر زخم دوتصویر کشیدند به ما -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم (علیه السلام) (علیه السلام) آرمین غلامی_ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🌪🌪🌪 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖  خوشگلی و مه جبینی ، مایه ی فخر زمینی پهلوون ِ پهلوونا ، پسر ام البنینی پسرم تو نور ِ عینی ، پادشاهِ عالمینی اما یادت باشه مادر ، بلا گردون ِ حسینی بوی ِ سیب و حرم حبیب و حسین و غریب و کرب بلا بوی ِ لاله ، بوی ِ لاله خدای ِ آلاله دختر سه ساله کرب بلا بوی ِ یاس و بوی ِ یاس و خدای احساس و ضریح عباس ِ کرب بلا عجب صفایی داره ، ضریح خوشگل آقام ابالفضل شور و نوایی داره ضریح خوشگل آقام ابالفضل چشای ِ قشنگ ِ عباس دلم و خدایی کرده مدد آقام ابالفضل منو کربلایی کرده کنج ِ قفس میتونم باشم ، بی هم نفس میتونم باشم من بی حسین نمیتونم ، نمی تونم ، نمی تونم آخه آقامه دوسش دارم ، مولامه دوسش دارم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ جان نثاررقیه خاتون🍇
تونبودی که یل لشگرم افتاد زپا به زمین میکشدعباس به میدان پا را تونبودی همه‌ی دل‌خوشیت رفت زدست خس خس سینه اش انداخت زپا مولا را تونبودی که تنش رفت به زیر خنجر به زمین ریخته‌ای می‌نگرم برمولا تونبودی شده زینب راهی کوفه وشام بست با نیزه به رویم مردکی راه مرا تونبودی پهلویم رابشکستند به شام خوردم ازشمروسنان وحرمله من ناسزا تونبودی خُنکای جگرم! رفت زست من نخواهم لحظه‌ای زندگی این دنیا چکنم ام بنین درد دلم هست زیاد که به هر زخم دوتصویر کشیدند به ما -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)_
🤞🤞ادامه متن مدینه رفتی به پابوس قبر پیغمبر،مادرت زهرا به دیدار قبر مخفی از کوچه ها رفتی یاد ما هم باش اباصالح التماس دعا هر کجا رفتی یادما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش زیارت نامه که می خوانی بر مزار آن تربت خاموش به دیدار قبر بی شمع مجتبی رفتی یاد ما هم باش بغل کردی قبر مادر را،جای ماهم او را زیارت کن به دیدار نینوا رفتی، نینوا رفتی یاد ما هم باش ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش شب جمعه کربلا رفتی یادماهم کن چون زدی بوسه کنار قبر ابالفضل باوفا رفتی یادماهم باش بزن بوسه جای ما روی فرق عباس و اکبر و اصغر سر قبر قاسم و قبر عمه ها رفتی یادما هم باش ابا صالح التماس دعا هر کجا رفتی یاد ما هم باش نجف رفتی کاظمین رفتی کربلا رفتی یاد ما هم باش به جای ما هم زیارت کن عمه ات را کنج ویرانه برای بوسیدن آن دردانه ها رفتی یاد ما هم باش نماز حاجت که می خوانی از برای فرج مسجد کوفه دعا کردی از برای فرج التماس دعا یادما هم باش السلام علیک یا اباعبدالله الحسین 😭😭😭😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴 زبانحال زائر امام حسین(ع) نوحه سنتی... بار خود بستم به سوی کربلایت یا حسین تا شوم پروانه ی صحن و سرایت یا حسین یابن الزهرا آمدم تـا زائر کویت  شوم دست منِ بر دامن لطف وعطایت یا حسین جان زهرا مادرت، بیمار و زار و خسته ام درد آوردم در این دارالشفایت یا حسین از  گناه حُر گذشتی ای جهان  قربان تو غرق عصیان آمدم در نینوایت یا حسین از همان روز تولد سینه زن بودم تو را جان ارض و آسمان باشد فدایت یا حسین تو پذیرفتی مرا تا زائر کویت شدم ای جهان قربان ایوان طلایت یا حسین ‍ 💧🔹💧🔹💧🔹💧🔹‍ ‍ 🔹💧🔹💧🔹💧🔹💧 ﷽ زنی_یا_زنجیرزنی (ع) سبک_نغمه ی شب وروزم کربلا روعشقه 🔹 شیردشت سوزان به کربلا ابوالفضل ساقی لب عطشان با وفا ابوالفضل 😭😭😭 پهلوون سپاه حسین زهرا حیدره صف شکن با دلی چو دریا دلبر حسینه،لشکر حسینه،محشر حسینه 💧 ابوالفضل(۳) 🔹 ای فدای لبهای خشک و آب ندیده ت چشم غرق در خون و دستهای بریده ت واژگون گشته ای بر زمین ز مرکب از غمت قد کمان شد حسین و زینب ساقی و سپه دار،دلبر وفادار،جانم ای علمدار 💧 ابوالفضل(۳) 🔹 تا ابد دخیل تو میشه هر گرفتار بس گره گشا هستی از برای هر کار ارمنی پیش تو حل نموده مشکل دست ما را بگیر مولا ابوفاضل من شدم گدایت،کن مرا حمایت،جان من فدایت 💧 ابوالفضل(۳) 🔹 دست من به دامانت ای یل وفادار جان من به قربانت ساقی و علمدار من گدای توأم ای امیر دلها یک نظر کن به من ای شه دل آرا حاجتم روا کن،درد من دوا کن،با منم وفا کن 💧 ابوالفضل (۳) 🎧.. حاج آرمین غلامی 🔴 حداکثری ☝️
ولادت ابالفضل.ع............mp3
3.05M
بسم الله الرحمن الرحیم    🔸مداح.حاج آرمین غلامی  کِی نخل نجف چون تو رُطب داشته است کِی بنده چنین حضرت رَب داشته است هنگام تماشای تو و وقت نماز تکبیر علی به روی لب داشته است ای ماهِ بلندِ خانه ی اُم بَنین کِی با تو مدینه رنگِ شب داشته است گویند نقاب را که از چهره گرفت یک هفته سپاهِ کُفر تب داشته است یک روز پس از حسین به دنیا آمد او قبل تولدش ادب داشته است 🔸مداح.حاج آرمین غلامی  ======================
بسم الله الرحمن الرحیم🤞🤞 بسم الله الرحمن الرحیم    🔸مداح.حاج آرمین غلامی  کِی نخل نجف چون تو رُطب داشته است کِی بنده چنین حضرت رَب داشته است هنگام تماشای تو و وقت نماز تکبیر علی به روی لب داشته است ای ماهِ بلندِ خانه ی اُم بَنین کِی با تو مدینه رنگِ شب داشته است گویند نقاب را که از چهره گرفت یک هفته سپاهِ کُفر تب داشته است یک روز پس از حسین به دنیا آمد او قبل تولدش ادب داشته است باد در عرش که پیچید خبر شکل گرفت از پر و بال ملک فرش گذر شکل گرفت نور خورشید به شب خورد..،سحر شکل گرفت آسمان پرده برانداخت..،قمر شکل گرفت ماه از جلوه ی گیراش چه حظی می برد علی از فرط تماشاش چه حظی می بُرد نخل پر برکت توحید ثمردار شده نسل تابنده ی خورشید،قمردار شده کهکشان های خداوند خبردارشده پدر خاکیِ افلاک پسردار شده صورتش هودج نور است..،پدر می بوسد دست آب ور خود را چقدر می بوسد ابرویش جلوه‌ی ربّ است اُبُهَت دارد زلف او آیه ی نوری است که حرمت دارد چشم او ابر بهاری است که رحمت دارد نام او جامِ طهوری است که شربت دارد صاحب شهد شکرریزِ سبو می آید چِقَدَر نام اباالفضل به او می آید گونه ی آینه بر دوده ی آهش خیره چشم فانوس به پیچ و خم راهش خیره برکه ی آب به رخساره ی ماهش خیره پلک باران به تماشای نگاهش خیره آسمان خیره به چشمان تر این ماه است چشم او چشمه ی توحیدی آل الله است رشته‌ ی وصلت عُشاق،نخ دامن او رختی از جنس پر و بال ملک بر تن او دَرِ جنّات خدا ،دُکمه ی پیراهن او ساقه ی طاقِ فلک بازوی شیر افکن او غرشش غرش طوفانیِ شاه عرب است پسر شیر خدا،شیر نباشد عجب است هرکه در زندگی اش غصه ی بسیاری داشت اگر از خانه ی مولا طلب یاری داشت بی گمان با پسرش نیز سر و کاری داشت سیزده ساله چه رزم علوی واری داشت سیزده ساله یلِ با جَنَم حیدر شد وارث بر حق تیغ دو دم حیدر شد دست عباس به دامان امام حسن است سند قلب اباالفضل به نام حسن است سالیانی است که درگیر مرام حسن است گرچه ساقی است ولی تشنه ی جام حسن است چِقَدَر خصلت دلدار به دلبر رفته کرم حضرت ساقی به برادر رفته ساحل امن یقین بود که دریا را ساخت شانه اش بود که زُلف شب یلدا را ساخت کوهی از غیرتِ حساس به زهرا را ساخت دامن اُمِّ بَنین حضرت سقا را ساخت گیسویش را به سر زلفِ حسینِ خود دوخت کاشف الکرب شدن را به اباالفضل آموخت آفریده شده عباس برای زینب سینه ی او سپر دفع بلای زینب جان عشاق اباالفضل،فدای زینب ما گدایانِ حسینیم،گدای زینب همگی بنده ی عشقیم به عباس قسم پاسبانان دمشقیم به عباس قسم سیل اشکیم به دنبال نمِ دریایش دست ما را برسانید به اعطینایش این که خوانده است حسین بن علی آقایش ارمنی های محلّه اند علم‌کِش هایش هرکه را جَذبه ی این عشق به زنجیرش کرد نمک سفره ی عباس نمک گیرش کرد کاش ما را به ردای کرمش وصل کنند مثل وصله به نخِ شال غمش وصل کنند مثل پَر،کنج ستون علمش وصل کنند دست ما را به ضریح حرمش وصل کنند تا که آب و گِلمان خرج عزایش باشد تنمان تکه ای از صحن و سرایش باشد آبرو داده به سرچشمه،به دریا،دستش از زمین پُل زده تا عرش مُعَلّی،دستش مرده را زنده کند همچو مسیحا،دستش چقدر مُعجزه ها خلق شده با دستش آن که از خاک درش کور شفا می گیرد با همان دستِ قلم دست مرا می گیرد سرو سبز علویّات برومند شده شانه ی او به بلندای دماوند شده چهره اش بانی پیدایش لبخند شده خطبه خوان حرم امن خداوند شده مکه را شیفته ی عشقِ امام خود کرد کعبه را بنده ی اعجاز کلام خود کرد آیه ی نور به پیشانی او مکتوب است با وجودش بخدا وضع حرم مطلوب است بین اطفال حسین بن علی،محبوب است سر دوشش چقدر حال رقیه خوب است طفل از ذوق تماشای عمو پر می زد هر زمان بوسه به دست علی اصغر می زد آه! از لحظه ی شومی که بلا نازل شد بین مهتاب و حرم ظلمت شب حائل شد اشک افلاک فرو ریخت زمین ها گِل شد کار برگشتن سقا به حرم مشکل شد دامن شیر به سرپنجه ی کفتار گرفت ناگهان تیغ به بازوی علمدار گرفت رود فریاد زد ای اهل حرم..،دریا سوخت مطمئناً جگر تشنه ی دخترها سوخت وسط معرکه ی جنگ دل بابا سوخت آخرین مشک که افتاد زمین..،سقّا سوخت چقدر بعد علمدارِ حرم هق هق کرد بنویسید رباب از غم اصغر دق کرد 🔸مداح..حاج آرمین غلامی
نوحه ابالفضل،ع،،،.mp3
1.83M
.حاج آرمین غلامی هستم گلی از نسل(گلزار علی عباس)۲ بر دست من از رحمت(بوسه زده خیر الناس)۲ عباسم فرزند ام البنینم جان مولی امیرالمؤمنینم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ از مادر خود درس(ایثار و وفا دارم)۲ سقای حرم هستم(هم میر و علمدارم)۲ من نور دیدگان زینبینم من غلام خانه زاد حسینم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ با اذن خدا دارم(بر عالمیان احسان)۲ هر کس که سویم آید(دردش بشود درمان)۲ بین هاشمیان ماه تمامم باب حاجات عالم گشته نامم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ بر اهل ولا تا حشر(من کعبه ی دل هایم)۲ در کرب و بلا یار و(همسنگر مولایم)۲ از تبار علی ولی اللهم سردار و علمدار ثار اللهم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ پنجم گل آل آلله(باشد همه ی هستم)۲ در راه حسین افتاد(از پیکر من دستم)۲ نور دیدگان آل عبایم جان نثار حسین خون خدایم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ با تیر ستم یاران(شد دیده ی من بسته)۲ از ظلم عدوی دین(فرقم شده بشکسته) دستم افتاد از یسار و یمینم با پیکر در خون نقش زمینم یا قمر العشیره ابوفاضل۲ بنموده عدو بر من(ظلم و ستم و بیداد)۲ در راه امام خود(دست از بدنم افتاد)۲ آمده کنارم یوسف زهرا ذکر حسین گشته آه و واویلا یا قمر العشیره ابوفاضل۲ من عبد حسین هستم(ریزه خور زهرایم)۲ با پیکر بی دستم(در علقمه تنهایم)۲ قتلگاه من گردیده علقمه دیده گریان من گشته فاطمه یا قمر العشیره ابوفاضل۲
🏴 اشعار اسارت =======================   کوفه و چشم انتظاران فراوان گرد سر زینب بی تاب بود آنروز ،میهمان گرد سر سهم کوفه هفت روزی بود،آنهم دیدورفت روی نیزه از ترک زخمی نمایان گرد سر رفت سمت نیزه دار  اما تنش تاروکبود برسرنیزه سرت شدنیزه باران گرد سر خم شدی تاسنگ بر رویت نیاید،لیک خورد شد پناه زینبت، ردی شتابان گرد سر سنگ کوفی آمد و در جا سه جایش را شکست حیف شد ماه حرم انبوهِ مژگان گرد سر روی نیزه راس عباس است، می افتند اگر کاش راس تونیفتدبازگریان گرد سر کم‌کم از قد رشیدت در مسیرم ریخت ریخت دیده ام این ضربه‌های سخت پایان گرد سر درمسیری ناگهان اُفتاد با صورت زمین بین صدها درد ، این دردی سه چندان گرد سر خورد با صورت زمین  پهلویی از سر ،وای من خورد پیش مادری با دست لرزان گرد سر سنگهایی دور می‌گشتند و هی می‌آمدند لشگری از چند صد قاری قرآن گرد سر سرتکان می‌خورد  جمعیت به هرسو خیره بود کوفیان که سنگ عریان داشت او، جان گرد سر خواهرت با روسری پاره می‌آیدحسین مادری بی شیر هم  طفلی به دامان گرد سر دیده ام کنج خرابه دست بر موی زینب است با خودش می‌گفت ای جانم، حسین  جان گرد سر 🔸 شاعر: غلامی_مجنون
🏴 اشعار اسارت =======================   کوفه و چشم انتظاران فراوان گرد سر زینب بی تاب بود آنروز ،میهمان گرد سر سهم کوفه هفت روزی بود،آنهم دیدورفت روی نیزه از ترک زخمی نمایان گرد سر رفت سمت نیزه دار  اما تنش تاروکبود برسرنیزه سرت شدنیزه باران گرد سر خم شدی تاسنگ بر رویت نیاید،لیک خورد شد پناه زینبت، ردی شتابان گرد سر سنگ کوفی آمد و در جا سه جایش را شکست حیف شد ماه حرم انبوهِ مژگان گرد سر روی نیزه راس عباس است، می افتند اگر کاش راس تونیفتدبازگریان گرد سر کم‌کم از قد رشیدت در مسیرم ریخت ریخت دیده ام این ضربه‌های سخت پایان گرد سر درمسیری ناگهان اُفتاد با صورت زمین بین صدها درد ، این دردی سه چندان گرد سر خورد با صورت زمین  پهلویی از سر ،وای من خورد پیش مادری با دست لرزان گرد سر سنگهایی دور می‌گشتند و هی می‌آمدند لشگری از چند صد قاری قرآن گرد سر سرتکان می‌خورد  جمعیت به هرسو خیره بود کوفیان که سنگ عریان داشت او، جان گرد سر خواهرت با روسری پاره می‌آیدحسین مادری بی شیر هم  طفلی به دامان گرد سر دیده ام کنج خرابه دست بر موی زینب است با خودش می‌گفت ای جانم، حسین  جان گرد سر 🔸 شاعر: غلامی_مجنون
نوحه اسارت۵.mp3
1.39M
🏴 اشعار اسارت =======================   دهه دوم محرم۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی کوفه و چشم انتظاران فراوان گرد سر زینب بی تاب بود آنروز ،میهمان گرد سر سهم کوفه هفت روزی بود،آنهم دیدورفت روی نیزه از ترک زخمی نمایان گرد سر رفت سمت نیزه دار  اما تنش تاروکبود برسرنیزه سرت شدنیزه باران گرد سر خم شدی تاسنگ بر رویت نیاید،لیک خورد شد پناه زینبت، ردی شتابان گرد سر سنگ کوفی آمد و در جا سه جایش را شکست حیف شد ماه حرم انبوهِ مژگان گرد سر روی نیزه راس عباس است، می افتند اگر کاش راس تونیفتدبازگریان گرد سر کم‌کم از قد رشیدت در مسیرم ریخت ریخت دیده ام این ضربه‌های سخت پایان گرد سر درمسیری ناگهان اُفتاد با صورت زمین بین صدها درد ، این دردی سه چندان گرد سر خورد با صورت زمین  پهلویی از سر ،وای من خورد پیش مادری با دست لرزان گرد سر سنگهایی دور می‌گشتند و هی می‌آمدند لشگری از چند صد قاری قرآن گرد سر سرتکان می‌خورد  جمعیت به هرسو خیره بود کوفیان که سنگ عریان داشت او، جان گرد سر خواهرت با روسری پاره می‌آیدحسین مادری بی شیر هم  طفلی به دامان گرد سر دیده ام کنج خرابه دست بر موی زینب است با خودش می‌گفت ای جانم، حسین  جان گرد سر 🔸 شاعر: غلامی_مجنون