eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ بین گودال تنش بود که ذبحش کردند زیرچکمه بدنش بودکه ذبحش کردند ساربان درپی انگشتری،انگشت برید گندم ری ثمنش بود که ذبحش کردند هرکسی آمده چیزی ببرداما شمر درپی پیرهنش بود که ذبحش کردند زنده زنده زتنش شمر،سرت کردجدا غرق خون کل تنش بود که ذبحش کردند وای از واعطشا گفتن،او درگودال ناله ی دلشکنش بود که ذبحش کردند بین گودال به لب ذکر مناجاتش بود نیمه کاره سخنش بود که ذبحش کردند برسره سینه ی او شمربه خنجرآمد قطعه قطعه بدنش بود که ذبحش کردند مادرت فاطمه آمد و لی باقده خم اولین سینه زنش بود که ذبحش کردند روی خاک است غریبانه تن سلطانی بوریایی کفنش بود که ذبحش کردند ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ لشکری آمدو زدچکمه به روی دهنت وای من مُثله شده باسره نیزه ها تنت ذره ذره بدنت بود که افتادبه خاک خون شده از اثر ضربه ی چکمه دهنت جای سنگ وورم چکمه به پیشانی توست دست وپایت بشکست و شده غارت بدنت وسط معرکه ای نیزه به قلبت زده اند سر فرصت شده مُثله همه اعضای تنت مردک پست به گودال تو راکردشکار چه بهم ریخته شد گوشه ی میدان بدنت چشم تو تار شده ونیزه تنت ریخت بهم چه بگویم بخدارفت به یغمابدنت یک عبا داشتی ورفت به غارت چکنم زینبت آمده از ره که ببیند بدنت تاب دیدارتن مُثله ی تو درمانیست بوریایی که رسیده گشته برادرکفنت حضرت شاه تنت راچه بهم ریخته اند وای من خورده بهم باسره نیزه بدنت ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 بلندمرتبه شاهی چنان زمین خورده که ازاصابت نیزه،سرش شد آزرده بلندمرتبه شاهی،اسیرگرگان شد میان لشگری ازنیزه ، نیزه باران شد بلند مرتبه شاهی،گلوبریده شده خبررسیده به زینب،که قدخمیده شده بلند مرتبه شاهی،میان گودال است زفرط تشنگی وخستگی،چه بی حال است بلند مرتبه شاهی،به زیرخنجربود تنی میانه ی گودال نیزه،بی سربود بلند مرتبه شاهی،فتاده براین خاک اگرغلط نکنم پیکرش شده صدچاک بلند مرتبه شاهی زاسب افتاده اگر غلط نکنم،زیرنیزه جان داده هوا ز باد مخالف،چنین شده تیره سری بریده به سوی خیام شدخیره فضای کربوبلاببین،که قیرگون گردید زاسب حضرت معشوقه، واژگون گردید تن عزیزخداگشته غرقه درنیزه سرش به شام وبه کوفه نشسته برنیزه تنش به خاک وبه خون، تاب استقامت داشت به زیرنیزه دگر،کی جدال طاقت داشت ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم ♦ دیدم به گودالی حسین، اما به یک سمت یک سوتنت باشد،سرت اینجا به یک سمت دیدم عبا ی تو میان راه افتاد دیدم تن تومی‌کشد خود را به یک سمت افتاده ای درشیب گودالی برادر پایین آمد ضربه از بالا به یک سمت یکباره از جا پا شد اما بر زمین خورد سرنیزه جسمت برد از آنجا به یک سمت گرگان صحرا یک به یک ،جسمت دریدند وقتی که چشمت بسته بود آقا به یک سمت زینب به دنبال حسینش رفت گودال بنشسته برگودال خون اما به یک سمت زینب دلش می‌خواست تا از پا نیفتد افتاد اما بین راه از پا به یک سمت ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 # ❤️ ♦ افتاده دست مردک پستی سرت حسین خس خس فتاده دروسط حنجرت حسین درزیرخنجرش بدنت فحش میخورد مشتی زدو همه دهنت مُش میخورد نامرده پست موی سرت راکشیده است ملعون مست بال وپرت رابریده است کشتار چلچله چقَدرباب شدحسین ازسوزتشنگی جگرت آب شدحسین اینگونه پیش دیده ی من دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن گریم برای وسعت دریای تشنه ات خواهر فدایی توو لب های تشنه ات آبی نبود درکف ودر نای تشنه ات عالم فدای آن لب عطشان و تشنه ات خونابه ی سر از دهنت ریخت یاحسین آلاله روی پیرهنت ریخت یاحسین دیدم که روی لعل لبت خیزران نشست دیدم حسین روی گلویت سنان نشست چکمه به روی پیکر تو بی امان زدند سر نیزه وحشیانه به روی دهان زدند جزخاک وخس دگر کفنت نیست تشنه لب بر جسم خویش پیرهنت نیست تشنه لب ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ دیدم به گودالی حسین، اما به یک سمت یک سوتنت باشد،سرت اینجا به یک سمت دیدم عبا ی تو میان راه افتاد دیدم تن تومی‌کشد خود را به یک سمت افتاده ای درشیب گودالی برادر پایین آمد ضربه از بالا به یک سمت یکباره از جا پا شد اما بر زمین خورد سرنیزه جسمت برد از آنجا به یک سمت گرگان صحرا یک به یک ،جسمت دریدند وقتی که چشمت بسته بود آقا به یک سمت زینب به دنبال حسینش رفت گودال بنشسته برگودال خون اما به یک سمت زینب دلش می‌خواست تا از پا نیفتد افتاد اما بین راه از پا به یک سمت ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ ای دست وپا بریده دگر، دست و پا مزن اینگونه دست وپا وسط قتلگا مزن دیدم که نیزه ای به گلویت فرونشست درزیرچکمه، مادر خود را صدا مزن درزیرخنجری وشدی پاره پاره تن آتش به جان این جگر مبتلا مزن بر روی سینه ی تونشسته شمروسنان مردم زناله، ناله‌ی واغربتا مزن از شانه‌ی شکسته کمی هم کمک بگیر بر روی خواهش من دلخسته، پا مزن زینب کنارخیمه آتش گرفته‌است ملعون بیاحسین مرا بی هوا مزن قدری بنوش جرعه‌ی خون ازگلوی خود سیراب گشته ای ازخون،نوا مزن جسم تواز شراره‌ی غم آب گشته است باناله ات شرر به دل مبتلا مزن دیدم که شمربرده به غارت عبای تو حرف از عبای رفته به غارت شه ها مزن ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ وای قرص قمر م را سرگودال زدند بالگد ها دلبر م راسرگودال زدند سر زانو کمکم کرد که پیدات کنم با سره پا کمر م راسرگودال زدند چقدر یار بغل کردن تو مشکل شد بی تو ای یار سرم راسرگودال زدند آمدم با سرخون توخضابی بکنم بازهم بال وپرم راسرگودال زدند نیزه بیرون نرود از بدن بی سر تو چکنم چون جگر م راسرگودال زدند لخته ی خون به لبت کارمراساخت حسین این دم نوحه گرم راسرگودال زدند تکه های بدنت هر طرفی ریخته است همه ی دور و بر م راسرگودال زدند میروم از گردن من دفن تو برداشته اند دیده ام بال و پرم راسرگودال زدند ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ گودال بود و بی خبر تونیزه خوردی دیدم برادرپشت سرتونیزه خوردی دیدم ز پهلو یا کمر تونیزه خوردی دیدم که از چندین نفرتو نیزه خوردی آمدبه گودال وتنت را جستجو کرد با پا لگد زد پیکرت را پپشت و رو کرد آسیب دیده شانه ات ازنیزه شمر پژمرده شددردانه ات،ازنیزه شمر می سوخت جان خواهرت درکنج خیمه کس" همچوزینب این مصیبتها ندیده سر لوحه ی نجوای شبهایاحسین بود غم دیدی اما مشق غمهایاحسین بود گاهی سرت دنبال مرکب میکشیدند قران زبالای نی ات را میشنیدند دنبال تو اهل و عیالت می دویدند باريسماني زينب را می کشیدند زینب رسیده بر هواخواهیت آنجا آوای او می کرد همراهیت آنجا باهجرتو اهل وعیالت دل سپردند دیدم که ازشمروسنان شلاق خوردند در زیر دست و پای مرکبها دویدند همشیره ات را در اسارت میکشیدند دیدم شراب و وای از بزم‌ حرامی دیدم نگاه هیز نامردان شامی ✅ @majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ به سراشیبی گودال تو، خواهر آمد ازحرم ناله زنان سوی برادر آمد چه کندعمه سادات، جدایی سخت است این همه راه بیاید، تو نیایی سخت است یوسفم بودی و از آمدنت بی خبرم ساعتی هست که از پیرهنت بی خبرم آمدم برسره گودال، تودیدم رفتم با تن خسته و این قد خمیدم رفتم پی غارت همه جا دور و برت ریخته اند شمروخولی وسنان، روی سرت ریخته اند چقدر مردم این شهر به توبدکردند شمروخولی وسنان،راه مرا سدکردند ای برادربخدا مردم این شهربدند تونبودی ومرا،ضربه ی شلاق زدند پیش چشم توبر روی سرم سنگ زدند به خداوند روی بال و پرم سنگ زدند چادرم رامکشید،چونکه برا مردم معجرم روی سرم بود،که سیلی خوردم وای من شام کجا زینب بی یار كجا؟ وای من بام کجا کوچه و بازار کجا؟ گرمرا زجردهند بازحسین مال توام تو روی نیزه ای و،وای به دنبال توام گر زمانی به سوی کوفه ی ویران رفتم بی تو ای نیزه نشین میان زندان رفتم یاد دارم که حسین بس کس و عطشان شده ای درسراشیبی گودال تو عریان شده ای درسراشیبی گودال ،سرت گشت جدا زیرخنجرمیزنی، یوسف زینب ، دست وپا ناسزا بود حسین جان که بارت شده است در کنارت پسری بودکه غارت شده است او کجا نیزه کجا گودی گودال کجا؟ او کجا نعل کجا پیکر پامال کجا؟ وسط شام سری بر سر نی جا می کرد خواهرت گریه کنان برتو تماشا می کرد ✅ @majnon1396
فیش جامع محرم.apk
17.68M
🔻هزار منبر و روضه محرم 🔻 🔖📱برنامه اندروید 📱🔖 🔺نسخه ۴🔺 ↙️فیش منبر روشمند ↖️متن سخنرانان مشهور ↙️فیش مرثیه و روضه روشمند ↖️متن مقتل مستند ↙️مقتل تحقیقی متناسب هر شب ↖️فیش احکام محرم ↙️کتب متناسب محرم ↖️منابر ویژه عاشورا و تاسوعا 🔷حدود ۱۰۰۰ (هزار) فیش منبر و مرثیه 📌دانلود مستقیم 👇 http://talabeyar.ir/1398/06/moharam/ 📳 جامع و کاربردی👌 ✴️ با گرافیک زیبا و چشم نواز 🔘 @thaghlain 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبیه سازی شهادت حضرت عباس (ع) 💢 با سفر به ۱۴۰۰ سال پیش و قدم زدن در نخلستان های اطراف فرات، شاهد ایثارگری حضرت عباس(ع) خواهیم بود. تهیه شده در سازمان‌فضای‌مجازی‌ @thaghlain 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مهدےﷺیار
مداحی آنلاین - داستان جانسوز پیرمرد بحرینی - حجت الاسلام دارستانی.mp3
3.52M
🏴 ♨️داستان جانسوز پیرمرد بحرینی 👌بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡 حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. •┈┈••❥•🌺⁩•⁦⁦❥••┈┈• ╔═🦋🌿════╗ @dastane313 ╚════🌿🦋═╝
هدایت شده از نشست معارفی
🏴با کاروان خورشید در سرزمین بلا 🏴 🏴اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاَيَ يَا أَبَا عَبْدِ الله و رحمه الله 🏴 🗓برگ یازدهم👇👇👇 🌸در آرزوی زیارت 🌸 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «كسى كه از منزلش بيرون آيد و قصدش زيارت قبر حضرت حسين بن على علیهماالسلام باشد؛ 👣 اگر پياده رود، خداوند منّان به هر قدمى كه برمى‌‏دارد، یک حسنه برايش نوشته و یک گناه از او محو مى‌‏فرمايد؛ تا زمانى كه به حائر برسد‌، و پس از رسيدن به آن مكان شريف، حق تعالى او را از رستگاران [مفلحین] قرار مى‏‌دهد... ____________________________ 💠 عرش، پایبند مقبره‌ی شدند؛ آنچنان که الی یوم التلاق، فراق از مشهد اصحاب حسین را تحمل نمی‌کنند. ⁉️ اگر اصحابش این هستند، علیهماالسلام کیست؟ 🌺 وجود مقدس اوست، مزین به اسم سیدالشهداست، گل سرسبد عالم خلقت علیهماالسلام است. 🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی https://eitaa.com/neshaste_maarefi https://t.me/neshaste_maarefi
🕌خطبه امام حسین علیه السلام در روز عاشورا از زبان امام سجاد علیه‌السلام: از حضرت امام سجاد علیه السلام روایت شده است که در روز عاشورا پس از حرکت سپاه دشمن به سوی خیمه ها، امام حسین علیه السلام خود را خواست و بر آن سوار شد و فریاد زد: « ای مردم! سخنان مرا بشنوید و در جنگ شتاب نکنید تا شما را به آنچه حق شما بر من است کنم و عذر خود را برای شما آشکار سازم. پس اگر انصراف دهید خواهید شد و اگر انصراف ندهید، « خوب بنگرید تا کار شما باعث شما نگردد. آن گاه درباره من آنچه می خواهید انجام دهید و مهلتم ندهید» (سوره یونس، آیه 71)، « همانا ولی من خدایی است که قرآن را فرو فرستاد و اوست سرپرست و یار مردان شایسته» (سوره اعراف، آیه 196) سپس حمد و ثنای پروردگار را بجا آورد و به آنچه شایسته بود از او یاد کرد و بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و فرشتگانش و درود فرستاد و از هیچ سخنوری پیش از آن و پس از آن، سخنی بلیغ تر و رساتر از سخنان امام علیه السلام شنیده نشد. آن گاه فرمود: « اما بعد، پس نسب و نژاد مرا بسنجید و ببینید من کیستم. آن گاه به خود آیید، خویش را کنید و بنگرید آیا کشتن من و دریدن پرده حرمتم برای شما سزاوار است؟ آیا من پسر دختر پیامبر شما و فرزند جانشین او و پسر عمویش و اولین مؤمنی که پیامبر را تصدیق کرد نیستم؟ آیاحمزه سید الشهدا عموی من نیست؟ آیا جعفر بن ابیطالب که با دو بال در پرواز می کند عموی من نیست؟ آیا نشنیده اید که رسول خدا درباره من و برادرم فرمود: این دو سرور جوانان اهل بهشت هستند؟ اگر سخنان مرا تصدیق می کنید حق همین است. و به خدا سوگند از روزی که دانسته ام خدا با دروغگوها دشمن است دروغ نگفته ام. و اگر مرا تکذیب می کنید به در میان شما کسانی هستند که اگر از آنان بپرسید شما را به آنچه من گفتم آگاهی دهند. از « جابر بن عبدالله انصاری» بپرسید. از « ابا سعید خدری » و « سهل بن سعد ساعدی » و « زید بن ارقم » و « انس بن مالک » بپرسید تا به شما بگویند که این سخن را از پیامبر درباره من و برادرم شنیده اند. آیا این گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله از ریختن خون من جلوگیری نمی کند؟ « شمر بن ذی الجوشن » گفت: اگر چنین است که تو می گویی من هرگز خدا را با عقیده راسخ عبادت نکرده باشم؛ (یعنی من نمی دانم چه می گویی.) « حبیب بن مظاهر » به او گفت: به خدا سوگند من معتقدم که تو خدا را با تزلزل و بسیار پرستش می کنی و من گواهی می دهم که تو راست می گویی و نمی دانی که امام چه می گوید! چرا که خداوند بر دل تو مُهر زده است. امام علیه السلام فرمود: « اگر در این سخن تردید دارید آیا در این نیز تردید دارید که من پسر دختر پیغمبر شما هستم؟ به خدا در میان شرق و مغرب پسر دختر پیامبری جز من نیست؛ چه در میان شما و چه در میان غیر شما وای بر شما! آیا کسی از شما را کشته ام تا او را از من بخواهید؟ یا مالی از شما برده ام؟ یا قصاص جراحتی از من می خواهید؟» در این هنگام بود که همه آنان خاموش شدند و سخنی نگفتند. آن گاه امام فریاد زد: « ای « شبت بن ربعی » و ای « حجار بن الجبر » و ای «قیس بن اشعث » و ای « یزید بن حارث » آیا شما به من ننوشتید که میوه ها رسیده است و باغها سرسبز شده است و با لشگری آماده برای یاری تو وارد خواهیم شد؟ » قیس بن اشعث گفت: « ما نمی دانیم تو چه می گویی ولی به حکم پسر عمویت « عبیدالله » تن در ده؛ زیرا ایشان جز چیزی که تو دوست داری درباره تو انجام نخواهند داد.» امام حسین فرمود: « نه به خدا، نه دست خواری به شما خواهم داد و نه مانند بندگان فرار خواهم کرد. ای بندگان خدا من به پروردگار خود و پرودگار شما پناه می برم از این که آزاری به من برسانید» (سوره دخان، آیه 20) به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم از هر سرکش که به ایمان نیاورد. آن گاه شتر خویش را خواباند و به « عقبه بن سمعان » دستور داد آن را دور کند. پس از آن سپاه دشمن به سوی آن امام حمله بردند. 🔹ارشاد مفید، ج 2، ص 100 - 102 علیه السلام علیه السلام @thaghlain 🌹
هدایت شده از 𝑴𝒐𝒉𝒂𝒎𝒎𝒂𝒅
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️منظور از عبارت «اشبه الناس خَلقا و خُلقا و منطقا بر سولك...» درباره حضرت (ع) چيست؟ 🔷 (ع) شش فرزند داشت يكي از آنها بود كه در كربلا شهيد شد، نام مادر ليلي دختر ابي مرّه بن عروة بن مسعود ثقفي بوده است.[۱] كنيه اش ابوالحسن و ميباشد، چون بزرگترين فرزند (ع) بود، لذا به اين لقب، ملقب شده است. بنابر نقل برخي از مورخان و محققان پس از شهادت اصحاب امام حسين(ع) (ع) نخستين كسي بود كه از بني هاشم به ميدان جنگ رفت و به رسيد.[۲] او با ديدن تنهايی پدر، براي اجازه از پدر سوار بر اسب به حضورش رسيد و از آن حضرت اجازه خواست و امام حسين(ع) او را بدرقه كرد و در حين بدرقه در حاليكه زيباترين و نيكوخوترين مردم را با چشمان اشك بار به ميدان جنگ ميفرستاد چنين فرمود: خدايا گواه باش كه جواني به مبارزه ايشان ميفرستم كه از همه ي مردم اخلاق و اندام و گفتارش به (ص) است، ما هر وقت شوق ديدار پيامبرت را داشتيم به او می نگريستيم...[۳] 🔷جمله «..... اَشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسولك ....» يعني مردم از نظر رفتار و و از نظر گفتار به پيامبرت؛ اين جمله (ع) سه شباهت حضرت (ع) به (ص) را بيان مينمايد. آنچه از اين روايت استفاده ميشود اين است كه حضرت (ع) و پسنديده داشت و در اين نيك خُلقي به پيامبر اكرم(ص) كه   آن حضرت را تحسين مينمايد، شباهت داشت، حُسن اخلاق پيامبر اسلام(ص) مورد و حيرت قرآن كريم ميباشد، چنانكه ميفرمايد: «انك لعلي خلق عظيم ....»[۴] و بر اثر همين و نوع برخورد پيامبر با مردم بود كه با سرعت چشمگيري رونق و گسترش يافت، چنانكه قرآن کریم در اين باره سخن گفته است. با اين اوصاف اخلاق حضرت (ع) شباهت كامل به پيامبر(ص) داشت كه امام حسين(ع) آن را اظهار مينمايد. 🔷شباهت ديگری كه مورد توجه امام بوده است و جسمانی است كه با عبارت در روايت مطرح شده، بنابر اظهار امام(ع)، حضرت (ع) از نظر قيافه و شمايل به پيامبر اكرم(ص) شباهت كامل داشته است، اين شباهت نيز در بين اصحاب پيامبر(ص) كه آن جناب را ديده بودند، معروفيت داشت و تمام بنی هاشم و اصحاب پيامبر(ص) كه ياد پيامبر(ص) مي افتادند به زيارت (ع) ميرفتند، چنانكه از عبارت حديث امام حسين(ع) اين مطلب روشن ميشود.[۵] اما شباهت حضرت (ع) به پيامبر اكرم(ص) از نظر منطق، شباهت در نطق و گفتار است، چنانكه ميدانيد پيامبر اكرم(ص) بياني بسيار زيبا و فصيح داشت و بسيار روشن و واضح سخن ميگفت، خوش بيان، ‌خوش لحن و خوش صدا بود. لذا از اين حيث، حضرت (ع) در اين خصوصيات از جدش رسول خدا ارث برده بود و كاملاً شبيه آن حضرت سخن ميگفت. 🔺پي نوشت ها: [۱] . الارشاد، ج ۳، ص ۱۳۵ [۲] . اعيان الشيعه، ج ۱، ص ۶۰۷ [۳] . مثير الاحزان، ص ۶۸ و الفتوح، ص ۹۰۷ [۴] . قلم/۴. [۵] . موسوعة كلمات الامام حسين(ع)، ص ۶۱۰ منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
هدایت شده از خبرگزاری فارس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥انتشار برای اولین بار| مجلس روضه حاج قاسم و ابومهدی در روز عرفه کنار گنبد حرم امام حسین(ع) fna.ir/eyv7ys @Farsna
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔸بیایید به‌سفارش امام‌باقر(ع) «عزاداری در صحرا» را احیا کنیم 🔸ثواب با عظمت عزاداری در صحرا برای کسانی که روز عاشورا نمیتوانند کربلا بروند 🔻 امام‌باقر(ع) می‌فرماید: کسی که امام‌حسین(ع) را در روز عاشورا زیارت کند و گریان و نالان به عزاداری بپردازد، ثواب کسی را دارد که هزار هزار(یک‌میلیون) حج و عمره و هزار هزار غزوه در کنار رسول خدا(ص) و ائمۀ هدی(ع) انجام داده باشد. (کامل‌الزیارات/۱۷۴) 🔻 فردی که مخاطب حضرت بود، وقتی ثواب باعظمت زیارت کربلا در روز عاشورا را شنید، پرسید: اگر کسی راهش دور بود و نتوانست در محرم و روز عاشورا به کربلا برود، چه‌کار کند؟ 🔻 حضرت فرمود: اگر نتوانستید به کربلا بروید، روز عاشورا به صحرا بروید، به امام‌حسین(ع) سلام بدهید، قاتلین امام‌حسین(ع) را لعنت کنید، دو رکعت نماز بخوانید، سپس برای حسین(ع) گریه و عزاداری کنید. یا اینکه به پشت بام خانه‌‌ بروید و عزاداری کنید. 🔻 قدیم‌ها عزاداری‌کردن در صحرا مرسوم بوده و این کار آثار روحی و معنوی فوق‌العاده خاصی دارد. بیایید امسال، عزاداری در صحرا را احیا کنیم و بعد ببینید چقدر در قلب انسان، اثرگذار خواهد بود. 🔻 کسانی که در دوران دفاع مقدس، عزاداری در بیابان را تجربه کرده‌اند می‌دانند که واقعاً حال و هوای عجیبی دارد. این صحنه، خیلی یادآور کربلاست. با زن و بچه‌های خودتان به صحرا بروید و به یاد بچه‌های حسین(ع) روی خاک بنشینید... 🔻 بیایید عزاداری در صحرا را جدی بگیریم و این سنت را احیا کنیم. کسانی که امسال عزاداری در صحرا را تجربه کنند، از سال‌های بعد هم این سنت را رها نخواهند کرد. البته نمی‌گوییم که مجالس پُرشور حسینی در شهرها تعطیل بشود، لااقل عصر عاشورا به صحرا برویم و بخشی از این سفارش را اجرا کنیم. 👤علیرضا پناهیان 🚩 هیئت محبین حضرت زهرا(س)- ۹۹.۵۳۱ 👈🏻 متن کامل: 📎 Panahian.ir/post/6470 @Panahian_ir
_بنت الحسین_علیها_السلام 🌹 سویی نداشت چشم ترت ، ای سه ساله جان خالی شده دور و برت ، ای سه ساله جان خون گریه کرده بر تو و بر حال و روز تو چشم ملائک و پدرت ، ای سه ساله جان زجرابن قیس کرده تنت را،سیه چرا خون می‌چکدچرا زسرت ، ای سه ساله جان یک تن نبود حامیِ توغیره عمه ات تا شد ز غربتت کمرت ، ای سه ساله جان از آن لگد که زجر به جسم وتنت زده شد ارغوان بال و پرت ، ای سه ساله جان شاهد به جان سپردن توبوده عمه ات آتش گرفت برگ و برت ، ای سه ساله جان اندرخرابه هاتوشبت رابه سرمکن این سان گذشت هر سحرت ، ای سه ساله جان افتاده ای میان خرابه،به گوشه ای بود ه همیشه در نظرت ، ای سه ساله جان ازکربلابه کوفه وشامات میروی خولی شده همسفرت ، ای سه ساله جان بانو رقیه نیزه شد ه مرکب سرت بر رویخاک مانده سرت ، ای سه ساله جان عمه رسید تا که ببیند غم تو را از زخم هم نبود اثرت ، ای سه ساله جان اندرخرابه ای که توبودی حصیر بود باب تو بینِ نیزه و شمشیر اسیر بود غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال تخصصی اشعار آرمین غلامی
. 🌹 غصه وغم به سر چشمِ تو خلوت می کرد زیرپایت جبل الصبرطهارت می کرد زینب هستی وهمین بس که ابهت داری قوم کوفه برت،احساسِ حقارت می کرد کربلا،کوفه ودرشام تورامیبردند تازیانه به سرت عرض ارادت می کرد بین شام است تورابهر اسیری بردند به سره تو همه جاسنگ اصابت میکرد صدقه برتو واولادشماهست حرام دست هایت چه کریمانه کرامت می کرد میروی عمه ی سادات اسارت اما خولی وشمر وسنان برتوجسارت میکرد میکشیدند تنت راوسط کوفه چرا دلِ نرمت همه را زود هدایت می کرد با تو ای عمه، امامت به سرانجام رسید خطبه هایت همه تکمیل رسالت می کرد هر چه کردند نشد نور تو خاموش شود مِهر تو بر همه ی شهر سرایت می کرد خولی وشرم تورا بزم شرابت می بردند چونکه بر اوج مقام تو حسادت می کرد خطبه خواندی و لبت گرم مذمت ها بود او به لبهای ترک خورده جسارت می کرد دیده ای خیره شدن های به ناموس خودت نه که،در محضرتان بود،رعایت می کرد مجلس شام مرو تا که نبینند همه خیزران بر لب و دندان چه قیامت می کرد... ✅ @majnon1396 وسخنرانان
... صد ها هزار مرتبه خولی ترم اگر از روضه‌ی تنور تو، نانی درآورم.. واسه اون دسته از مداحا و شیخهایی که واسه مجلس اهل بیت علیهم السلام پول تعیین میکنند به روضه خوان فقیر از زبان ما بگویید پاکت از خودِ زهرا چرا نمیگیرید مجنون کرمانشاهی
بسم الله الرحمن الرحیم متن روضه 🖕🖕🖕بسیار جانسوز_مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج آرمین غلامی ◾️▪️🔲▪️◾️ السلام علیک یااباعبدالله درپیش چشم خواهرت درهم شدی تو با زخم‌های پیکرت درهم شدی تو وقتی که گیر افتاد بین تیر و نیزه افتاد تا بال و پرت درهم شدی تو خیلی دلت می‌خواست باشی درکنارم با حسرت چشم تر ت درهم شدی تو در قحطیِ آب اصغرت را دادی از دست پیش نگاه مادر ت درهم شدی تو آرامش اهل حرم رفتی توازدست با آهِ سرد آخر ت درهم شدی تو شمروسنان وخولی اینجا شیرگشتند بانیزه ها وخنجرت درهم شدی تو تو که تمام عمر اشکم را ندیدی اصلا نمی‌شد باورت درهم شدی تو از خیمه‌گه تا قتلگه خیلی دویدم وقتی رسیدم در بر ت درهم شدی تو زینب پس از تو پیش چشمان ونگاهت بوسدبرادرحنجر ت درهم شدی تو جسم شریفت را به تیرِ کینه بستند با حالت چون مضطر ت درهم شدی تو دیدم سرت رابین گودالی بریدند با آه آهِ خواهر ت درهم شدی تو هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ...... حسین ..... برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن .... هرمنزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند حسین ...... حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت ....... رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم" محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخون چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین! آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد، فوالله ما نسیتُ حسینا ... حسین ..... آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی ◾️▪️🔲▪️
. 🌹 سلام_الله_علیها ۱۹ بند مربع ترکیب تقدیم به حضرت زینب سلام الله علیها 1 برکوکب دردانه عصمت نگینی برآیه ایاک نعبد ، نستعینی تسخیرحق این رتبه ممسوسه باشد برجلوه مستغرق رب، دستچینی نام علی حک بوده بر انگشتریت توزینبی،جانم فدای دلبریت ۲ توعمه ی سادات برروی زمینی تو جلوه ی پنهان حق در آستینی توشاهکاره خلقتی شورآفرینی تو زینبی، بنت امیرالمومنینی درمحضرت خیل ملک چرخیده زینب برگرده قنداقت فلک چرخیده زینب ۳ چون نوربراین ماسوا، تابیدزینب باشدفلک درچرخشش تأییدزینب خود را دم بیت ولایت دیدزینب گاهی حسن گاهی حسین بوسیدزینب گفتاملک درحال نشراین دروسم من آمدم دستان زینب را ببوسم ۴ ذکرلب شیر ان صحرا بودزینب خورشیدعالمتاب بر مابودزینب آن اختر زیبای زهرا بودزینب یا نغمه ی لب های مولا بود زینب آن روز تنها خواهش قلبش همین شد دیداره بابایش امیرالمومنین بود ۵ شهرنبی ا ندر هیاهو زین خبر شد یکباره دیگرخانه عترت نظرشد ازمقدمش خوشحال چشمان سحر شد ازمولدزینب غم وغصه به در شد این کیست این دخت علی ،این زینب است این نامش به زهراوعلی ،روی لب است این ۶ زهرادهان یاوه گویان را تو بستی پای قرار خویش با حیدر نشستی دیدند از جام علی همواره مستی ازهرکه غیرازمرتضای خود، گُسستی این نازدانه درجهان همتاندارد چون زینبش دیگربه خود دنیاندارد ۷ زینب مرا با نور ایمان آشنا کرد با جلوه ای، دلداده ی آل عبا کرد ازآتش عشقش مرا هم میتلا کرد ماراگدای تربت کرببلا کرد حمدخداکه شاخ و برگم پر ثمر شد بادیدن زینب براین عالم نظر شد ۸ کم کم امیدخانه بال و پَر گرفتی دور و بَرَم را مثل یک لشگر گرفتی درس شجاعت از خود حیدر گرفتی بوی امیر فاتح خیبر گرفتی گویم ز اوصاف عظیم تو همین حد عباس باحال ادب گرده توپر زد ۹ صالح ترین عبد خدا زینب توهستی آن شرزه شیر ه مه لقازینب توهستی والاترین بانوی ما زینب توهستی زیبایی دنیای مازینب توهستی در پای جودت اغنیا محتاج هستند قربانیت در ماه حج حجاج هستند ۱۰ هستیم ما دلداده ی،ام المصائب مستیم مست باده ی، ام المصائب آواره اندرجاده ی، ام المصاب آقاست آقا زاده ،ام المصائب ماچون شهیدان صاحب سرمایه هستیم هرچند درکوی شما بی مایه هستیم ۱۱ بال ملک شد فرش زیر پای زینب ماراخدابخشیده درغمهای زینب آید زهرجانغمه ی آوای زینب مستیم ماامشب براین غوغای زینب انوار او تقسیم شد بر شیعیانش او را زیارت میکنم بازائرانش ۱۲ تو آیت عظمای آیات خدا یی شب تا سحر گرم مناجات خدا یی مات رخت شد عرش، او مات خدا یی واضح ترین تصویر از ذات خدا یی اوجلوه حق بود اما بندگی کرد بانوی کامل بود و ساده زندگی کرد ۱۳ صدحیف از روزی که قلبت را شکستند دیدی توبانو، بار بیت الله بستند آنجا همه سرها گرفته روی دستند باصد شکوهی بین محمل ها نشستند بر زانوی عباس زینب پا گذارد حمد خدا که محمل او پرده دارد ۱۴ زینب پس از شش ماه شام غم سحر شد با دیدن یک صحنه ای چشم تو تر شد یازین مصیبت عالمی خونین جگر شد برنیزه ها در راه شام وکوفه،سرشد جانسوزی روضه همین در عالمین بود از راه آمد زینب اما بی حسین بود ۱۵ فریاد زد زینب ،حسین گیسو سپیدم ای سربریده عصر عاشورا چه دیدم سوی تو،تاگودال مقتل می دویدم با دست خود از پهلویت نیزه کشیدم من زینبم، تاج سرم را سَر بریدند پیراهنش را از تَنَش بیرون کشیدند 1۶ من زینبم من آگهم ازاین خبرها از داغ عباس وحسین خم شد کمرها بر روی من واشد نگاه رهگذرها چادر به سر؛ دارد دویدن دردسرها بی توبرادر ،آبروی خواهرت رفت بعده تواین چادر ز روی خواهرت رفت 1۷ من دیده ام اول دو بازویش بهم ریخت تیری رسید و چشم و ابرویش بهم ریخت ناگه عمودی آمد و رویش بهم ریخت بر روی نیزه رفت گیسویش بهم ریخت دیدم ز نامردی عمود آهنین خورد بی دست از بالای مرکب بر زمین خورد 1۸ درشام ودر کوفه قیامت ساختم من باخطبه ام برکوفیانت تاختم من تا چشم روی نیزه ها انداختم من با یک نظر عباس را نشناختم من از درد غیرت صورتش چرخاند عباس بستند او را تا به نیزه ماند عباس 1۹ زینب دعاکن، منتقم دیگر بیاید زینب دعاکن عقده ی زهرا گشاید یک باره گاهی در بقیع بر پا نماید زینب دعا کردیم درهر روضه شاید زینب دعاکن مست آن دلدار گردیم (مجنون)وسرگشته برآن دیدار گردیم ✅ @majnon1396 وسخنرانان
☘🌹متن كامل مراسم قرآن به سر گذاشتن در شب قدر_ شب بيست و سوم _ حاج آرمین غلامی_ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ " الهی: بالْحُسَیْنِ..... صلوات الله علیه" *يه قبيله ي بيابان نشين اومدن ديدن بدنا روي زمين ِ.يه چيزي ميگم:تا آخر عمرت تو ذهنت باشه، بين اين بدنها ديدن،يه بدن خورد،كوچلوي شير خواره، بي سر زير ِ آفتاب، بدن اونم دفن نكردن،شب ها حيوونا مي اومدن كنار بدنشون،گرگ كنار آهو ناله مي زد،شير كنار غزال گريه مي كرد، پرنده ها ناله مي زدن،اينها بدن كيه اند؟يه وقت ديدن يكي از دور آمد،فرمود: بريد كنار اين بدنها رو من مي شناسم، همه ي بدن ها رو دفن كرد،اين زهير ِ، اين حبيب ِ ، اين پسر عموم ِ، اين داداشم ِ، اما فرمود: داريد يه قطعه حصير بياريد؟ بدن رو ما بين حصير قرار داد، بين خاك گذاشت، بدن شير خواره رو روي سينه اش گذاشت، گفت: بابا رسم ِ، صورت ميت رو روي خاك مي گذارن، اما تو سر در بدن نداري، لب گذاشت به لب هاي بريده.تمام شد، گفت:بريم يه بدن ديگه مونده دفنش كنيم. كيه؟كنار علقمه. آقا اين بدن كيه،دستم نداره؟ فرمود: بدن عمو جانم عباس ِ* "الهی:بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ........زین العابدین صلوات الله علیه" *همه دردامون دوا فرما، لذت مناجات رو به ما بچشان "الهی:بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ.......صلوات الله علیه". *قرض همه مون ادا فرما* "الهی:بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد.......جعفر بن محمد ٍ صادق.صلوات الله علیه." *مارو عالم به وظايف مون قرار بده* " الهی،بمُوسَى بْنِ جَعْفَر.......صلوات الله علیه ". *داري باب الحوائج رو صدا مي زني....، رهبر عزيزمون حفظ فرما* "الهی:بعَلِیِّ بْنِ مُوسى....بعلی بن موسی الرضا صلوات الله علیه" *هر كي دلش مشهد ِ....،شب اول قبر آقامون به داد ما برسان* "الهی: بمحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ.....بمحمد بن علی ٍ الجواد صلوات الله علیه " *اي خدا مشكل بيكاري جوونامون حل فرما، مادرا غصه بچه هاشون رو خيلي مي خورن، دلواپسي مادرا رو بر طرف فرما،پدر و مادرامون ببخش و بيامرز،ما رو عاق فاطمه و عاق والدين از دنيا مبر* "الهی: بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد.......بعلی بن محمد ٍ الهادی صلوات الله علیه." *مرضا،مريضاي منظور،طفل مريض، مرضاي قلبي و اخلاقي مون و عادتي مون، هر كسي مريضي داره سفارش كرده، هر كي اومده اينجا همه بهشون التماس دعا گفتن، يه عده روي تختاي بيمارستانا هستن، دكتر جواب كرده ها،سرطاني ها، همشون رو به آبروي امام هادي شفا مرحمت فرما* "الهی: بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ...... صلوات الله علیه" *اي خدا شر آمريكا و اسرائيل و دار و دسته اش،همه پيروانش،دوستانشون، به خودشون برگردان،مسلمانان عراق و سوريه و لبنان و يمن رو،نيجريه و مسلمانان شمال آفريقا، مسلمانان ميانمار كه گير بودايي هاي بي رحم افتادن، همه جاي دنيا هر مظلومي هست از چنگال ظالمين نجات عنايت فرما،چشم مارو به جمال آقامون روشن كن، مارو به زيارت آقامون نائل فرما* "الهی: بالْحُجَّةِ...... صلوات الله و سلامه علیه"
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ درپیش چشم خواهرت درهم شدی تو با زخم‌های پیکرت درهم شدی تو وقتی که گیر افتاد بین تیر و نیزه افتاد تا بال و پرت درهم شدی تو خیلی دلت می‌خواست باشی درکنارم با حسرت چشم تر ت درهم شدی تو در قحطیِ آب اصغرت را دادی از دست پیش نگاه مادر ت درهم شدی تو آرامش اهل حرم رفتی توازدست با آهِ سرد آخر ت درهم شدی تو شمروسنان وخولی اینجا شیرگشتند بانیزه ها وخنجرت درهم شدی تو تو که تمام عمر اشکم را ندیدی اصلا نمی‌شد باورت درهم شدی تو از خیمه‌گه تا قتلگه خیلی دویدم وقتی رسیدم در بر ت درهم شدی تو زینب پس از تو پیش چشمان ونگاهت بوسدبرادرحنجر ت درهم شدی تو جسم شریفت را به تیرِ کینه بستند با حالت چون مضطر ت درهم شدی تو دیدم سرت رابین گودالی بریدند با آه آهِ خواهر ت درهم شدی تو ✅
بسم الله الرحمن الرحیم 😭 ♦ لشکری آمدو زدچکمه به روی دهنت وای من مُثله شده باسره نیزه ها تنت ذره ذره بدنت بود که افتادبه خاک خون شده از اثر ضربه ی چکمه دهنت جای سنگ وورم چکمه به پیشانی توست دست وپایت بشکست و شده غارت بدنت وسط معرکه ای نیزه به قلبت زده اند سر فرصت شده مُثله همه اعضای تنت مردک پست به گودال تو راکردشکار چه بهم ریخته شد گوشه ی میدان بدنت چشم تو تار شده ونیزه تنت ریخت بهم چه بگویم بخدارفت به یغمابدنت یک عبا داشتی ورفت به غارت چکنم زینبت آمده از ره که ببیند بدنت تاب دیدارتن مُثله ی تو درمانیست بوریایی که رسیده گشته برادرکفنت حضرت شاه تنت راچه بهم ریخته اند وای من خورده بهم باسره نیزه بدنت ✅
سرگذشت شمرقاتل سیدالشهدا(علیه السلام برای اینکه متوجه شویم چه عاملی باعث انحراف افراد از مسیر الهی می شود تا جایی که حاضر می شود به خاطر حب دنیا باعث شهادت فرمانده ای شجاع و مدافع مظلومان عالم شود مطالبی را خدمتتان عرض می کنم با این مضمون که: چه عوامل و ویژگی‌هایی باعث شد شمر، جانباز جنگ در رکاب علی(ع) این چنین شود؟ شمر از افرادی بود که در جنگ صفین در سپاه امام علی(ع) حضور داشت. او نه تنها در سپاه امام بود، بلکه حتی در این جنگ جراحت‌هایی نیز برداشت. مجروح شدن شمر در این جنگ را بسیاری از منابع ذکر کرده‌اند با این حال نمی‌توان در مورد نیت شمر از حضور در سپاه امام علی(ع) با قطعیت صحبت کرد. صفین، جنگی میان سپاه شام و عراق بود، بنابراین، شاید او به جهت تعصبات قوم و قبیله‌ای در این جنگ شرکت کرده و حتی شاید به پیروزی امید داشته و حضور در این جنگ را در راستای منافع خود می‌دانست. البته این امکان را نیز نمی‌توان دور از نظر داشت که او در آن مقطع، واقعاً و قلباً هوادار امام علی(ع) بوده، اما بعدها طوفان حوادث اثری از این دلدادگی باقی نگذاشت. به طور قطع و یقین، شمر در واقعه کربلا و در مخالفت با امام حسین(ع) نقشی بسیار برجسته داشت. او هنگام بیعت کوفیان با مسلم بن عقیل، رویکرد تخریبی خود را آغاز کرد و در مقطعی همراه تعدادی دیگر، بر فراز بام آمده و خطاب به یاران مسلم بن عقیل می‌گفت: «اى مردم کوفه! از خدا بترسید و بر فتنه‌انگیزى شتاب مکنید و اتحاد این امت را از میان مبرید. سواران شام را به این‌جا نکشانید که پیش از این مزه آن‌را چشیده‌‏اید و شوکت ایشان را آزموده‌‏اید»!! پس از حضور امام حسین(ع) در عراق و در خواست بازگشت از طرف حضرتشان و اندک ملایمتی از طرف عمر بن سعد، این شمر بود که ابن زیاد را تحریک کرد تا خواسته امام حسین(ع) را رد کرده و امام را میان بیعت و جنگ در تنگنا قرار دهد. ابن زیاد، شمر را همراه نامه‌ای به سمت عمر بن سعد فرستاد و دستور داد که یا از امام بیعت بگیرد و یا او را بکشد و اگر عمر بن سعد از این کار خودداری کرد، شمر جایگزین او و فرمانده سپاه کوفه گردد در نهایت شمر فرمانده سمت چپ سپاه کوفه شد و در بسیاری از گفتارها و جدال‌های لفظی شرکت داشته و در این بین، به امام حسین(ع) و سپاهیانش نیز اهانت‌هایی کرد. در برخی از نقل‌ها، شمر کسی بوده که سر امام حسین(ع) را از تن جدا کرده است و حتی برخی از منابع این قول را مشهورتر دانسته‌اند. او پس از قتل امام حسین(ع)، فرمان کشتن امام سجاد(ع) - که در بستر بیماری قرار داشت - را نیز صادر کرد. مردى از اصحاب شمر گفت: سبحان الله! آیا باید جوان کم سن و سالى را که جنگ هم نکرده است بکشیم؟ در این هنگام عمر بن سعد دخالت کرده و گفت: متعرض این زنان و این بیمار نشوید. پس از واقعه کربلا، او تعدادی از سرها را به سمت کوفه برد. همچنین ابن زیاد، او را به همراه تعدادی دیگر مسئول بردن اسرای کربلا به شام کرد و او از کسانی بود که اسراء را به شام، نزد یزید بردند. اما در این‌که چرا شمر - این جانباز جنگ صفین - به قتل امام حسین(ع) در کربلا دست زد، نکته‌ای قابل بررسی است. کشتن امام حسین(ع)، عملی نبود که شخصی بتواند با اندک گمراهی بدان دست‌ بزند و یک‌روزه چنین رویکردی را برگزیند. در این زمینه بد نیست که بدانیم او مدت‌ها قبل از عاشورا و در زمان حکومت معاویه از فرهنگ شیعی فاصله گرفته بود و در همین راستا او از افرادی بود که با گزارش‌های خود زمینه شهادت حجر بن عدی و یارانش را فراهم آورد. مدتی بعد او نقش اصلی را در شهادت امام حسین(ع) بر عهده داشت و البته همچنان خود را ظاهر الصلاح نشان داده و در صدد توجیه رفتار ظالمانه خود بود: بدیهی است که این بهانه‌ها مجوّز انجام چنین جنایتی نبود و بنابر حدیث نبوی «لا طاعة فی معصیة الله» چنین اطاعتی مردود و باطل بود. این عمل شمر نشان از این دارد که عمل صالح - حتی جانبازی در رکاب امام علی(ع) – به تنهایی نباید موجب غرور افراد شود؛ چون هیچ تضمینی در رستگاری دائمی فرد وجود ندارد. ایمان و اعتقاد شمر – حتی اگر از روی فهم و یقین هم بود – در نهایت مغلوب دنیاپرستی و منفعت طلبی او شد و به همین دلیل، او خواسته‌های نفسانی را بر خواست الهی مقدم داشت و به بدترین جنایت دست زد. در قرآن نیز از این‌گونه افراد یاد شده که پس از دیدن آیات و معجزات الهی، مجدد از شیطانپیروی کرده و در مسیر گمراهی قرار می‌گیرند: «و خبر آن کسى را براى آنان بخوان که آیات خویش را بدو ارزانى داشتیم اما او از آنها کناره گرفت و شیطان در پى او افتاد و از گمراهان شد». در پایان از خدا عاجزانه می خواهم عاقبت همه ما را ختم به خیر گرداند و لحظه ای ما را به خودمان وانگذارد ان شاءالله والسلام علیکم ورحمه الله وبرکاته