eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
626 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.9هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه نوحه امام حسن.mp3
25.4M
✌️✌️روضه امام حسن(ع) #،نوحه امام حسن.ع. مداح..حاج آرمین غلامی آل آقا کرمانشاه شنبه،۱۹شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
🤞بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) روضه_امام_حسن_مجتبی_ع نوحه_امام_حسن_مجتبی_ع قسم به نام حسین وبه انضمام حسن(ع) منم مرید حسین و منم غلام حسن(ع) فدای دست کریم و پر از کراماتش فدای  فیض مدام و علی الدوام حسن(ع) عجب نه انکه زند خالق زمین و زمان تمام خلقت خود را همه به نام حسن(ع) حرامِ محضْ گلابی که مجتبایی نیست حلال و جمله طهور آن شراب جام حسن(ع) که بوده ناجی موسی و آدم و عیسی کسی نبوده و بوده فقط امام حسن(ع) قیام کنند هماره تمامی افلاک به وقت بردن نامش به احترام حسن(ع) تمام اهل سماوات قبطه میخوردند به جاه و منزلت و عزت و مقام حسن(ع) حسین جان جهان است و مجتبی فرمود فدای نطق نکوی و همین پیام حسن(ع) تمام غربت و اندوه عالم امکان شده بنام حسین و بود به کام حسن (ع) ‍ کریم کاری بجز جود و کرم نداره 2 آقام تو مدینه است ولی حرم نداره *من میخوام کریم و بهت معرفی کنم* ندهد فرصت گفتار به محتاج کریم گوش این طایفه آواز گدا نشنیده است کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه است ولی حرم نداره *حافظ چی گفته:* ارباب حاجتیم و زبان سوال نیست در محضر کریم تمنا چه حاجت است (کریم کاری به جز جود و کرم نداره آقام تو مدینه است ولی حرم نداره) 2 *چرا حرم نداره؟* کریم بیرق و صحن و علم نمیخواهد2 کنار فاطمه هرگز حرم نمیخواهد کریم اونیکه همدم اشک و آهه کریم کاری به جز جود و کرم نداره 2 آقام تو مدینه است ولی حرم نداره 2 حسن آقام حسن آقام حسن جان 3 *میخوام یه حرفایی بزنم باید استغفار کنم: "اعوذ بالله من همزات الشیاطین استغفرالله ربی و اتوب الیه استغفرالله من کل ذنب اذنبته و من کل خطیئت اخطاتها بالحسن الهی العفو..."* کریم اونی که همدم اشک و آهه دیده که مادرش تو کوچه بی پناهه 2 *آقاجونم تو مدینه ندیدنی ها رو تو دیدی، امام حسین ندید، زینب ندید* خودم دیدم که دشمن مادرم را...2 کربلا، گودی قتلگاه، ندیدنی ها رو عبدالله دید، عباس ندید، علی اکبر ندید، قاسم ندید ای وای* حسن آقام حسن آقام حسن حسن جان...3 دلم تو روضه ها میشکنه مثل شیشه ولی روزی مثل روز حسین نمیشه غریب اونیه که که سر به بدن نداره آقام رو زمینه ولی کفن نداره... *آقام کفن داشت دیگه از این به بعد همه جا بگید آقای ما کفن داشت* کفنی داشت زخاک و کفنی داشت زخون تا نگویند حسین بن علی بی کفن است حسین... حسن... ابی عبدالله میگن هفتاد چوبه تیر از تابوت برادرش امام حسن مجتبی کشید بیرون، نشست کنار بدن، شروع کرد حرف بزنه...گفت:داداش! غارت زده به اونی نمیگن که مالش رو بردند...غارت زده به من میگن که برادری مثل تو رو از دست دادم... اما این جمله خیلی آشناست، این جمله ما رو می بره علقمه، آخه ابی عبدالله این آخرین باری نبود که تیر از توی پیکر بیرون می کشید، ابی عبدالله آخرین باری نبود که این جمله رو فرمود...کنار نهر علقمه هم اومد، نشست بغل بدن برادرش عباس، یکی یکی این تیرها رو از تو بدن عباسش در می آوُرد، یک مرتبه عباس یه نگاهی بهش کرد... حسینم! خونا رو از رو چشمای من پاک کن..بذار یه بار دیگه ببینمت داداش...اونجام ابیعبدالله این حرفو زد.گفت: داداش غارت زده منم که دارم تو رو از دست میدم.... من امشب میخوام برم کوچه های مدینه، مگه میشه نام امام حسن برده بشه و نام کوچه های مدینه برده نشه...؟!خودش به عبدالزهرا در عالم رؤیا فرمود:این جوری برام روضه بخون: اون روزی که دستم به دست مادرم بود، از کوچه ها رد می شدیم... همچین که جلوی ما رو اون نانجیب گرفت...همچین که اون نامرد تو گوش مادرم زد، مادر ما یه کمی خودش رو جمع و جور کرد،گفت:...* پسرم! من درست می بینم؟ آسمان مدینه دود شده... گونه ام درد میکند مادر تو ببین صورتم کبود شده؟ حسنم! تو که دیدی چه ضربه ای خوردم مادرت را ببین چه مظلوم است درد را می شود تحمل کرد تو ببین جای دست معلوم است؟ *میخواهیم بریم خونه، این جوری نمیشه حسن جان!...* قبل از اینکه به این محل برسیم خانه از دوردست پیدا بود جانِ مادر بیین کجا هستیم خانه ما همین طرف ها بود؟! حالت از حال من وخیم تر است ضربه روحیِ بدی خوردی مادرت را ببخش میدانم بین کوچه به جای من مُردی حسنم! حال و روزِ خوشی ندارم من حال و روز تو بهتر از من نیست لب ببند و نگو چه رخ داده روضه ما دوتا به گفتن نیست روضه اینجا تمام شد شاید خانه مرتضی ولی روضه ست اینکه مجبور می شوم مِن بعد رو بگیرم من از علی روضه ست ــــــــــــــــــ به جون مادرم،ازت نمیگذرم بردار پاتو از چادر مادرم حیف که قدت ازم، نامرد بلندترِ برو یه کم عقب ناموسِ حیدرِ غیرت مگه نداری،حرمتش رو نگه دار مگه نمی بینی که با سر خورد به دیوار چه ضربه ای زدی که شکسته زیر ابرو کُشتی مادرم رو ضربه نزن به پهلو خونه از این وَره،کجا داری میری؟! می کشیم تا که دست به پهلو می گیری 👇👇👇👇👇👇
🤞🤞مادر تو رو خدا بلند شو از زمین بگو مدد علی،امیرِمؤمنین بد زدنت...جلو چشای حسنت ناحِلَةَ الجِسم شدی،چقدر می لرزه بدنت من ایستاده بودم،دیدم که در افتاد حسن ناله می زد،بابا مادر افتاد تو افتاده بودی، درم روی زانوت دیدم هر کی رد شد،لگد زد به پهلوت ▪️نوحه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام ای امام همه یا حسن مجتبی پسر فاطمه یا حسن مجتبی ای دلت پر شرر پاره پاره جگر یابن زهرا یابن زهرا... ای به قربان آن طلعت چون ماه تو تو کریمی و ما سائل درگاه تو بده ای با وفا صدقه بر گدا یابن زهرا یابن زهرا... دم آخر به قلبِ بر بلا مبتلا گریه کردی به غمهای شه کربلا بر حسین غریب شاه شیب الخضیب یابن زهرا یابن زهرا... ################## شیعه امشب توماتم به پاکن   گریه درماتم مجتبی کن ای حسن ای حسن ای حسن جان ************** شیعه امشب نماازحسن یاد چون  حسن خورد از آن زهربیداد                                                     گفت بارب ززهر ستم داد                   ازجفای معاویه فریاد شیعه لعنت برآن پرجفاکن ای حسن ای حسن ای حسن جان ******************************************************** آه یارب زدرد دل من     چیست دانی به دل مشکل من                                                          دادمن گیراز قاتل من        شدبلادرجهان حاصل من   دفع از شیعیانم بلاکن ای حسن ای حسن ای حسن جان *************************************************** شدیتیم از جفا کودکانم       قاسم آن طفل شیرین زبانم وزبرای حسین درفغانم       شیعه بهرحسین ناله ها کن وای حسین وای حسین نورعینم ای حسن ای حسن ای حسن جان ************************************************* بردلش زهرکین کارگرشد         پاره اززهرکینش چگرشد آه ازآن دم که زینب خبرشد       زاشک آهش جهان بحروبرشد گریه برزینب ای باوفاکن ای حسن ای حسن ای حسن جان آرمین غلامی
اشعار امام مجتبی.ع...mp3
3.22M
✌️✌️اشعار شهادت حضرت محمد(ص) مداح..حاج آرمین غلامی العلما کرمانشاه شنبه،۱۹شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحيم (؏ج) علیک یارسول الله(ص) شهادت حضرت محمد(ص) بس که از آه، دل شعله ورت می سوزد با تماشای تو قلب پدرت می سوزد ای جگرگوشه ی من شعله مزن بر جگرم جگرم سوخت ز بس که جگرت می سوزد زودتر از همه پیش پدرت می آیی زودتر از همه شمع سحرت می سوزد زیر پرهای تو آرام گرفتم بابا حیف از آن روز که تو بال و پرت می سوزد بعد من هر چه بلا هست سرت می آید بعد من وای که پا تا به سرت می سوزد گاه در کوچه ای از درد زمین می افتی گاه از دست کسی چشم ترت می سوزد گاه در پشت در خانه ی خود می نالی چشم وا می کنی و دور و برت می سوزد یک طرف دست تو در پای علی می شکند یک طرف دخترکت پشت سرت می سوزد از صدای تو در آن شعله علی می فهمد که اگر فضّه نیاید پسرت می سوزد ################### گرفته بوی شهادت شب وفاتش را بیا مرور کن ای اشک خاطراتش را مورخان بنوشتند با سرشک یتیم هجوم درد به سر تا سر حیاتش را سه سال شعب ابیطالب و شکنجه و ظلم چقدر مرگ خدیجه فسرد ذاتش را چه سنگ ها که بر آیینهُ وجودش خورد چه طعنه ها که ابوجهل زد صفاتش را برای غارت جانش قریش خنجر بست ولی خدای علی خواسته نجاتش را دلش چو ماه شکست و دو نیم شد اما ندید سبزی یِ باران معجزاتش را حرا شروع رسالت غدیرخم پایان ادا نمود تمامی یِ واجباتش را ...و بعد غیر علی هر که رفت در محراب شنید نعرهٔ لا تقربوا الصلاتش را ،،دروصف شهادت پیامبراکرم(ص)
روضه امام مجتبی.ع..mp3
5.28M
✌️متن شهادت حضرت محمد .ص. مداح..حاج آرمین غلامی العلما کرمانشاه شنبه،۱۹شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم ..حاج آرمین غلامی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ السلام علیک یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ. آرزو دارم شوم سوی مدینه رهسپار تا بگیرم همچو جان قبر نبی را در کنار دست امیدم رسد چون بر ضریح اطهرش سر نهم درخاک پایش با دو چشم اشکبار با گنه بر آن شفیع المذنبین وارد شوم بی گنه آیم برون با بخشش پروردگار 🔹لحظات آخر عمر پیامبر حضرت گاهی به هوش می اید و گاهی از هوش میرود. همه نگران مضطرب دارن  حال حضرت را پیگیری می کنند. آقا رسول اللّه صلی الله علیه و آله صدا زد: همه از اتاق و حجره بیرون برند، به ام سلمه فرمود: دم دراتاق بایست، نگذار کسی وارد اتاق بشه. 🔸صدا زد: یاعلی نزدیک من بیا، می خوام با تو خدا حافظی کنم، آخه وقت وداع شده، بعد دست میوه دلش، نور دیده اش زهرا علیها السلام را گرفت به سینه اش چسباند، دست برادرش علی علیه السلام را گرفت، همینطور توی صورت علی و زهرا علیهما السلام نگاه می کرد و قطرات اشک از چشمهای مبارکش می ریخت، می خواست حرف بزنه، بعض راه گلویش را میگرفت و نمی توانست صحبت کند. صدای گریه اهلبیت بلند شد. علی علیه السلام سر پیغمبرُ تو دامنش گذاشت، آخه لحظه های آخر عمر پیغمبرِ هست. ▪️بی بی فاطمه علیها السلام صدا زد؛ یا رسول اللّه با گریه ات دلم را پاره پاره کردی، جگرم را سوزاندی، سینه پرحسرتم را آتش زدی، پیغمبر بی بی را به سینه اش چسباند و روی فاطمه علیها السلام را هی می بوسید و هی گریه می کرد. ▪️امام حسن و امام حسین علیهما السلام را توی بغلش گرفت و صدای الوداع الوداع، و گریه و خروش و شیون الوداع از زمین و آسمان بلند بود.(۱) ای دل بیا که موسم آه فغان رسید یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید واحسرتا که حضرت زهرا یتیم شد از ماتم پدرلبش به نیمه جان رسید ▪️اینجا وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها روی بدن پدرش افتاده بود وا ابتاه می گفت کسی بی حرمتی نمی کرد همه با احترام ادب بی بی رو از روی بدن مبارک رسول الله برداشتند تسلیت گفتند: تسلی دادند. ▪️یه سر بریم کربلا، من بمیرم برای آن دختری که عصر عاشورا خواست از بدن باباش حسین خدا حافظی کنه، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره باباش حسین علیه السلام، آمد صورت پدرش راببوسه دید باباش سر در بدن ندارد...😭 اما این جا نه تنها ادب نکردند بلکه با تازیانه دختر رو از روی بدن پدر برداشتند.(۲) حسین جان... پی نوشت ها: ۱_مقتل المعصومین ج ۱ بخش اول فصل پنجم ۲_مقتل لهوف سیدبن طاوس، ترجمه علیرضارجالی تهرانی
نوحه امام حسن.ع..mp3
2.92M
✌️متن نوحه شهادت امام مجتبی(ع) مداح..حاج آرمین غلامی العلما کرمانشاه شنبه،۱۹شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
بسم الله الرحمن الرحیم 🤞🤞 نوحه ..حاج آرمین غلامی کاش گــردی شــــم و از کرمــــت بنشیـــنم بـه کـــــنـار حــــــرمـت کاش چــون ماه،به شبــــهای دراز داشـتــم با حـــرمــــت راز و نیاز کاش چــون اشـک ،کنـــارت افـتم بـه روی خـــــاک مــــزارت افـتم روی جـانــــها هــمـــه بر تربت تو سـوز دلـها هـــمـه از غــــــربت تو غـربت آن نیست که از داغ جـوان قــد بابا شــود از غصــــه کــــمان غربت آن نیست که سـر بر سر نی ره کنــــد با ســــپه دشـــمــن طی غربت آن نیست که با ضربت سنگ چهـــره از خــون جبین گـردد رنگ غربت آن اسـت کـه فـردی مـظلوم شـــود از کینــه ی همــسر،مسموم غربــت آن است که بعــد از کُشتن بارش تـــیـــر بـــبارد بـــه بــدن تیـــــر باریـــد ز بــــس بر بدنـــت بدنـــت گــــشــت یکـــی با کفـنت قلب احمــد که برایـــت خــون بود بـه هــــمـه مـــردم عـــالم فـــرمود روز محـــشـــر کــه هــــمه گریانند اشــک ریــزانِ حســــن خـــندانند امام مجتبی(ع) ..حاج آرمین غلامی ⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇 •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅༅═‎‌‌‌‌‌‌─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه امام رضا.ع..mp3
18.59M
✌️متن روضه شهادت امام رضا(ع) مداح..حاج آرمین غلامی کرم کرمانشاه شنبه،۱۹شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
نوحه امام حسن.امام رضا.mp3
8.82M
✌️متن نوحه شهادت امام حسن(ع) امام رضا مداح..حاج آرمین غلامی کرم کرمانشاه شنبه،۱۹شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم نوحه امام_حسن ..حاج آرمین غلامی دل سپردن به حسن شرط مسلمان شدن است بی سبب نیست صدای ضربانم حسن است بی حرم مانده ولی در عوضش می بینیم چارده قرن فقط از کرم او سخن است شک نکن دیر نباشد که ببیند همه دور تا دور ضریحش پُرِ از سینه زن است چه نیازی به بهشت است،که از روز ازل قبرِ خاکیِ حسن جنت الاعلی من است فاطمی خوی و علی روی،عجب آقایی! پس همین است حسن آینه ی پنج تن است آن چنان روز جمل دست به شمشیرش برد که بدانند شبیه پدرش صف شکن است آن همه تیر کفن نیز برایش نگذاشت پس حسن نیز به یک نوع دگر بی کفن است ################# سینه زنی واحد-شهادت ------------------------------------- ------------------------------------- شرر زهر جفا سوخته پا تا سر من آب گردید چو شمعی همه ی پیکر من این نه اشک است که بسته ره دیدار به من دل من سوخته ریزد ز دو چشم تر من شیون ناله بلند است به غم خانه ما یا حسن گوید و بر سر بزند خواهر من یک طرف قاسم و عباس به خود می پیچند یک طرف نیز حسین اشک فشان در بر من جگرم در دل تشت است و همه می بینند که چه آورده غم کوچه و سیلی سر من کی رود یاد من آن روز که آن شوم پلید بست در کوچه غم راه من و مادر من مادر از ضربت سیلی چو گل افتاد به خاک از همان لحظه شکسته همه بال و پر من ############# واحد،نوحه امام رضا(ع) اگه همه رهام کنن ، غمی ندارم همه ردم کنن امام رضا رو دارم تو باشی حال نوکرت که بد نمیشه هیچ جای دنیا، برا من مشهد نمیشه من هر دفعه یه کوله بار غم میارم تو صحن جامعت چقدر خاطره دارم صحن تو از جنت حق برتره ، سلطان هرکی میاد دعوتیِ مادره ، سلطان من چی بگم وقتی امامم میگه ، سلطان زیارتت از کربلا بهتره ، سلطان "مددی یا سلطان ، مددی یا سلطان" همه یه بار حداقل مشهد رو دیدن مزه‌ی آب سقاخونه‌تو چشیدن وقتی که خسته میشم از تموم دنیا اگه نیام پیش تو دل می‌میره آقا هرجوری که باشه خودم رو میرسونم یاد یه شعر میفتم و برات میخونم: آمدم ای شاه پناهم بده خط امانی ز گناهم بده لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده ای حرمت ملجا درماندگان دور مران از در و راهم بده "مددی سلطان، مددی سلطان" ..حاج آرمین غلامی 🏴 نوحه شهادت_امام_رضا_علیه_السلام نوحه شهادت_امام_حسن_مجتبی_ع --------------------------------- ____________
روضه امام رضا.ع..mp3
18.59M
✌️متن روضه شهادت امام رضا(ع) مداح..حاج آرمین غلامی کرم کرمانشاه شنبه،۱۹شهریور 🔴 حداکثری ☝️ 👇👇👇
🤞🤞🏴 الله الرحمن الرحیم روضه امام_رضا_ع_شهادت باامام حسین علیه السلام و آخرماه صفر بامداحی..حاج آرمین غلامی اجراشده درحسینه کرم،کرمانشاه یکشنبه۱۹شهریور۱۴۰۲/۲۴/صفر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بعد از دو ماه خانه‌خرابم نکن حسین بد بوده‌ام ولی تو عِتابم نکن حسین حالا که پا به خانه‌یِ عشقت گذاشتم مابینِ عاشقان تو خرابم نکن حسین قلبم شبیهِ شمع شد و پایِ روضه سوخت جایی به غیرِ روضه مُذابم نکن حسین صـد بار آبرویِ غـلامت خریده‌ای جایی نگو چه کردم و آبم نکن حسین صحرایِ محشر است همه آبروبَرَند تو آبرو بخر... تو جـوابم نکن حسین جـز تو تمـَلـُّق اَحـَدی را نمی‌کنم هیچم ولی تو هیچ حسابم نکن حسین من با دعایِ خیرِ شما پا گرفته‌ام هرچند مُجرمم تو عِقابم نکن حسین زیبـاترین حـکایتِ دنیا و آخرت غائب که آمد اهلِ غِیابم نکن حسین چون جام زهر... غریبانه سر کشید فریاد زد خدا و... عبا را به سر کشید پنجاه و چند ساله ی موسی به کوچه ها پنجاه و چند مرتبه آه از جگر کشید با سینه ای که آتش از آن شعله می کشید ناله برای کشته ی دیوار و در کشید او بود و خاک حجره و یک ناله ی ضعیف آری نفس نفس زدنش تا سحر کشید یک روزه زهر بر دل زارش اثر نمود وقت سحر به جانب دادار پر کشید در انتظار آمدن میوه ی دلش... پا را به سوی قبله چنان محتضر کشید سینه زنان، دریده گریبان، پسر رسید دستی به روی ماه کبود پدر کشید ** آه از دمی که زینب کبرای غم نصیب « آمد تن امام زمان را به بر کشید» با دست زخم خورده ی خود دختر علی تیر شکسته از تن مولا به در کشید گل مانده بود در وسط تیغ و نیزه ها آمد ز پای ساقه ی یاسش تبر کشید از خاک زیر حنجر خونین دلبرش با نیّت شفا روی چشمان تر کشید اگه حالم خوبه اگه خوبه دنیا سلطان به سلامت باد اگه روضه گردم اگه الان اینجام سلطان به سلامت باد هستم چون آهوی سرگردان از این گدا رو برمگردان جانم رضا جانم رضا جان جانم رضا جانم رضا جان آقا جون قربون … رعیت زاده سلطان به سلامت باد *گفت: بابا!...* ناله اي بر لبم از فَرطِ تقلا مانده *روضه خونِ شب آخر خود امام رضاست، حالا یه مروری هم به بعضی از روضه ها میکنه...* ناله اي بر لبم از فَرطِ تقلا مانده سوختم از عطش و چشم به دریا مانده باز دلتنگ جوادم كه در اين شهر غريب به دلم حسرت يك گفتن بابا مانده *شنیدنش هم سخته، من بمیرم برا دل جوادالائمه که منظره رو دیده..‌.گفت: * دست و پا مي زنم از بس جگرم مي سوزد *جگرم از فرط تشنگی نمیسوزه، جگرم برا چیز دیگه ای میسوزه ...* دست و پا مي زنم از بس جگرم مي سوزد به لب سوخته ام روضه ي زهرا مانده جان به لب مي شوم و كرب و بلا مي بينم كه لب كودكي از فرط عطش وا مانده *دم آخرش امام رضا داره یک به یک روضه هارو‌ مرور میکنه ..* مادرش چشم به راه است كه آبش بدهند واي از حرمله آنجا به تماشا مانده شعله ورمي شوم از زهر و حرم مي بينم كه در آتش دو سه تا دختر نو پا مانده دختري مي دود و دامن او مي سوزد رد يك پنجه ولی بر رخ اوجا مانده اين طرف غارت و سيلي و نگاه بي شرم آن طرف بر نوک نيزه سر سقا مانده حسن لطفی *اباصلت میگه: طبق دستور آقام جلو‌ در ایستاده بودم، منتظر بودم، حضرت فرموده بو اباصلت! اگه دیدی موقع برگشت عبای خودم رو روی سر انداختم، بدون اینا به مقصودشون رسیدن، کار از کار گذشته... میگه: دل تو دلم نبود، نکنه بلایی سر آقام بیارن...دَرِ کاخ باز شد دیدم امام رضا عبارو روی سر انداخته... این زهر خیلی زهر بدی بود، به امام حسنم‌ زهر دادن، اما چهل روز در بستر بود، اما این زهر سریع امام رضا رو‌ از پا انداخت، چه زهری بود این نانجیب به امام رضا داد ؟! اباصلت میگه: یه ذره راه تا خونه رو دیدم پنجاه مرتبه هی نشست روزمین، گاهی دست رو‌جگرش میذاشت، میگفت: آخ پسرم! گاهی وقتا که تعادل از دست میداد میخورد رو زمین میگفت :آخ مادرم .... میگه تا رسیدن تو‌ حجره فرمود: همه درهارو ببند کسی به دیدنم نیاد، فرش این حجره رو هم‌جمع کن... گفتم: آقا! درهارو‌ میبندم‌چشم، اما چرا فرش رو‌جمع‌کنم؟! حضرت فرمود: لحظات آخر عُمرِ منه، میخوام مثل جد غریبم رو‌ خاکا جون بدم... میگه: مثل شخص مار گزیده به خودش می پیچید امام رضا، اما میدونستم منتظره، چشم به راهه، یه مرتبه دیدم یه آقا زاده ای وارد حجره شد، شال عزا گردن انداخته، صورت مثل ماه میدرخشه، حواسم پرت بود سؤال کردم، گفتم‌: شما کی هستید؟ من همه درهای حجره رو بسته بودم، فرمود: اباصلت! خدایی که یه لحظه از مدینه من رو به توس بیاره، قادر نیست از در بسته وارد کنه!؟👇👇
🤞🤞فهمیدم جوادالائمه است، عذر خواهی کردم، گفتم: آقاجان! تشریف بیارید باباتون خیلی وقته منتظرتونه... امام رضا تو این چند روزی هم‌ که حضرت تو بستر بودن، نوشتن: آقایی که بدون غلامهاش سر سفره نمی نشست، غذارو حتما باید با غلامها میخورد، این روزا هرچی آقارو‌ گفتن: سر سفره تشریف نمیارید؟ میفرمود: غلام ها بخورند، نوش جانشون، من توان ندارم بشینم... این امام رضا با این حال، اباصلت میگه: تعجب کردم، همۀ وجودش رو امام رضا جمع کرد تا جوادالائمه از در اومد، دیدم این چند قدم رو بلند شد، با پاهای خودش راه رفت، دست گردن جوادش انداخت، رو زمین افتاد... درستش هم همینه، آدم‌ وقتی جَوُونش رو‌میبینه جون میگیره، اما نمیدونم‌چرا یه جَوُون تو‌کربلا، وقتی باباش دیدش جون از پاهاش رفت... از اسب پیاده شد چند قدم رو راه بره، یه وقت دیدن وسط میدان ابی عبدالله خورد زمین، دیگه پاهاش طاقت نداره، ای حسین... تلاش کرد نَیُفتَد ولی ز پا افتاد شبیه ِ مادر خود بین کوچه ها افتاد چه خوب شد که مسیرِ عبور ،خلوت بود کسی ندید که آقایِ ما کجا افتاد شبیهِ چادرِ خاکی،عبا شده خاکی به پایِ خویش نیفتاد، بی هوا افتاد عبایِ رویِ سرش دورِ زانویش پیچید براش روضة کوچه چه خوب جا افتاد میانِ حجرة در بسته دست و پا میزد چه آتشی به دلِ حضرتِ رضا افتاد کسی مزاحمِ جان دادنِ امام نشد به یادِ چکمه و گودالِ کربلا افتاد میانِ آن همه قاتل ، یکی جلو آمد به ضربِ نیزة او شاه ،ازصدا افتاد کنارِ گودیِ گودال مادرش می دید محاسنِ پسرش دستِ بی حیا افتاد به اسبها همگی نعل تازه کوبیدند به این دلیل بدن بین ِ بوریا افتاد میانِ کوچه و بازار بسکه رقصیدند سرِ بریدة آقا ز نیزه ها افتاد پس از سلام نوشتم که خانه ات آباد ندادِ درس به جز عاشقی به من استاد به جلوه ایی کند ناز تا خود محشر کبوتری که به نام تو می شود آزاد به چشم هیچ کسی جز خودت نمی آیم فدای لطف پدر که مرا به دستِ تو داد نمی شود که به اینجا رسید و سجده نکرد به سجده رفتم و گفتم که هرچه بادا باد چقدر پنجره فولاد دلبری بَلَد است چقدر دل گره خورده به پنجره فولاد نگفته لطف کند او، نگفته آگاه است اگر چه حاجت خود را کسی برد از یاد دَمِ ورودی بٰابُ الجَواد مادر گفت از این در آمده هر کس از او گرفت اولاد هزار و یک سخن از لطف او به لب دارم غبارِ صحن شفا داده کور مادر زاد نوشته ام که مرا بعد مرگ بگذارند کمی کنار ورودی صحن گوهر شاد # سه تابلندبگویاعلی و توسل ویژه شهادت امام رضا علیه السلام به نفس حاج آرمین غلامی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ کرمانشاهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا