فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستورالعملی ناب برای نزدیک شدن به حضرت صاحب الامر(ارواحنافداه) از لسان ماورایی آیت الله العظمی کشمیری رضوان الله علیه
🌴گوهر معرفت 🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق زهرا شدن بس مشکل است
🌴گوهر معرفت 🌴
بسم الله الرحمن الرحیم
آثار محبت مادر هستی حضرت صدیقه کبری(سلام الله علیها)
1- تسهیل امور آخرت
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به سلمان فرمود:
انگیخته شدن و گذر از پل صراط و محاسبه اعمال است.
یا سَلمانُ حُبُّ فاطِمَةَ یَنْفَعُ مِائَةً مِنَ المَواطِن اَیْسَرُ تِلْکَ المَواطِنِ المَوتُ والقَبْر و المیزانُ والصِّراطُ والُمحاسَبَةُ
ای سلمان! محبت فاطمه در صد جا سودمند است که آسان ترین آنها هنگام مرگ و ورود به قبر، هنگام سنجش اعمال و برانگیخته شدن و گذر از پل صراط و محاسبه اعمال است.
2- همسایگی با رسول خدا (صلی الله علیه و آله)
پیامبر (صلی الله وعلیه وآله) به سلمان فرمود: ای سلمان! کسی که به دخترم فاطمه محبت داشته باشد در بهشت با من خواهد بود و کسی که با او دشمنی کند در آتش جهنم خواهد بود. و روزی دست حسن وحسین علَیهِما السلام را گرفت و فرمود: هر کس این دو نفر و پدر و مادرشان را دوست داشته باشد، در روز قیامت در درجه من و با من خواهد بود.
3- بهره مندی از ثواب عبادت فرشته ها
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: فرشته ها تسبیح و تقدیس خدا می کردند که به آنها فرمود: به عزّت و جلالم قسم ثواب تسبیح و تقدیس شما را تا روز قیامت برای دوستداران این خانم و پدر و همسر و فرزندانش قرار می دهم.
4- محبوبیت نزد خداوند
جبرئیل علیه السلام فرمود: خداوند دوستداران آنها (علی، فاطمه، حسن و حسین علیهِم السلام) را دوست دارد.
5- نیل به محبت خدا
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: مَن أَقامَ عَلی مُوالاتِنا أهلِ البَیتِ سَقاهُ اللهُ تَعالی مِن مَحَبَّتِهِ کأساً لایبغُونَ بِهِ بَدَلاً کسی که ما اهل بیت را دوست داشته باشد خدای تعالی کاسه ای از محبت خود را به او می نوشاند که نمی خواهد با چیزی عوض شود.
6- اکمال دین
پیامبر (صلی الله وعلیه وآله) فرمود: فضل و برتری اهل بیت و ذریه من بر دیگران مانند برتری آب بر هر چیز دیگر است و حیات هر چیزی به آب است، و محبت به اهل بیت و فرزندانم دین را کامل می کند.[3]
7- ریزش گناهان
امام صادق (علیه السلام) فرمود: محبت ما اهل بیت گناهان را از بندگان می ریزد همان گونه که باد شدید برگ را از درخت می ریزد.[4]
8- ثبات ایمان
امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: خوشا به حال کسی که محبت ما اهل بیت در قلبش رسوخ کرده باشد. ایمان در قلب چنین کسی از کوه احد در مکانش ثابت تر است و کسی که محبت ما در دلش وارد نشده باشد ایمان در دلش حل می شود، همان گونه که نمک در آب حل می شود.[5]
9- نیل به برترین عبادت
امام صادق (علیه السلام) فرمود: بالای هر عبادتی، عبادت دیگری است و محبت ما اهل بیت بهترین عبادت است.[6]
10- کسب حکمت
امام صادق (علیه السلام) فرمود: کسی که اهل بیت را دوست داشته باشد و محبت ما در قلبش جا گرفته باشد، چشمه های حکمت بر زبانش جاری می شود.[7]
11- نیل به مقام توکل
رسول خدا (صلی الله وعلیه وآله) فرمود: کسی که خواستار توکل بر خداست، اهل بیت مرا دوست بدارد، کسی که می خواهد از عذاب قبر نجات یابد، اهل بیت مرا دوست داشته باشد، کسی که طالب حکمت است، اهل بیت مرا دوست داشته باشد، کسی که می خواهد بدون حساب وارد بهشت شود، اهل بیت مرا دوست داشته باشد. به خدا قسم کسی آ نها را دوست ندارد مگر اینکه در دنیا و آخرت سود برده است.[8]
12- نجات از جهنم
پیامبر (صلی الله وعلیه وآله) فرمود: ولایت من و اهل بیتم موجب امان از آتش جهنم است.[9]
13- نیل به مقام شهادت
رسول خدا (صلی الله وعلیه وآله) فرمود: کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، شهید مرده است. کسی که بر محبت آل محمّد بمیرد، با آمرزش گناهان مرده است.
بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، با توبه از گناهان خود مرده است.
بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، با ایمان کامل مرده است.
بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، فرشته مرگ و سپس منکر و نکیر به او مژده بهشت می دهند.
بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، مانند عروس که به خانه همسرش می رود، با تجلیل به بهشت فرستاده می شود.
بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، خداوند فرشته های رحمت را به زیارت قبرش می فرستد.
بدانید کسی که بر محبت آل محمد بمیرد، بر سنت و جماعت مرده است.[10]
14- کسب همه خوبی ها
رسول خدا (صلی الله وعلیه وآله) فرمود: کسی را که خداوند با معرفت و ولایت اهل بیت من بر او منت گذارده است، همه خوبی ها را برای او قرار داده است.[11]
15- کسب امنیت
رسول خدا (صلی الله وعلیه و آله) فرمود: کسی که ما اهل بیت را دوست داشته باشد، خداوند او را در حال امنیت در روز قیامت محشور خواهد کرد.[12]
16- ثبات قدم بر صراط
پیامبر (صلی الله وعلیه وآله) فرمود: ثابت قدم ترین شما بر پل صراط کسی است که اهل بیت و اصحاب مرا بیشتر دوست دارد.[13]
17- ورود به بهشت
رسول خدا (صلی الله وعلیه وآله) فرمود: یک روز دوستی آل محمد، از یک سال عبادت بهتر است
#مرثیه_حضرت_ام_کلثوم
سوگوارِ حضرت کلثومم
بیقرارِ حضرت کلثومم
درعزایش دل من شد پرغم
روضه دارحضرت کلثومم
هر کجای جهان که باشم در
سایه سار حضرت کلثومم
عمریه سرخوش و شكوفايم
در بهار حضرت کلثومم
سرفرازم به روز محشر هم
درجوار حضرت کلثومم
چون کبوترزنم به هرجاپر
در جوار حضرت کلثومم
گم نگردد مسیر عشق او..
..در مدارِ حضرت کلثومم
شدكار من نوکریِ کویش
گرمِ کار حضرت کلثومم
شادم که از تولّدم همه دم
جيره خوار حضرت کلثومم
مادر من كنيز و بابم عبد،
از تبار حضرت کلثومم
عمری همچون مدافعان حرم
سر بدارِ حضرت کلثومم
تا نفس میکشم خداراشکر
در كنار حضرت کلثومم
جان رازکف دهم بپای غمش
جانثارِ حضرت کلثومم
همچو عباس نه..، مثال حبیب
پیرِ دار حضرت کلثومم ِ
من گدایم به عشق او، زِ وفا
ذوالفقار حضرت کلثومم
تاشدم گریه کن برای حسین
افتخار حضرت کلثومم
مثل مهدی به بَندِ غربت او
لاله بار حضرت کلثومم
دیده ام اشک و خون فشان غمِ..
..چشم تار حضرت کلثومم
گویم ازكوفه و جسارت شام
سوگوار حضرت کلثومم
همچو"مجنون" شاکر الطاف
كردگار حضرت کلثومم
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
#مرثیه_حضرت_ام_کلثوم
ام کلثوم ای تمام باورم
نام تو بر روی لب می آورم
مادر گیتی نزاید همچو تو
درعزایت رخت ماتم آورم
ام کلثوم ای غریب شهرما
نامت ای بانو به عربت می برم
کس هوای کوی لیلایت نکرد
بوده ای بانو توتنها دلبرم
در طفولیت میان این دیار
غصه وغم های حیدر دیده ای
شاهده میخی که بر پهلو گرفت
بین در افتاده مادر دیده ای
بی امان شدگریه های تویقین
روز ها در خاطرت رنجیده ای
شاهدی بر آتش دیوار ودر
مادرت را بین آتش دیده ای
در میان خانه بودی بی امان
بهرمادر بیقراری کرده ای
مثل زینب خواهرت باغصه ها
بعد زهرا خانه داری کرده ای
اول آوارگی اینجاست لیک
غصه های تو چراپایان نداشت
زندگی کردن برایت تا ابد
ساعتی دور از حسین امکان نداشت
.........
دیده ای درکربلا باچشم خود
بردن انگشتر و خلخال را
کی فراموشت شودیک لحظه ای
خنجر وآن تنگی گودال را
دیده ای دربین گودالی عده ای
تیر ونیزه بی هوامیزد به او
عده ای باسنگ وبا چوبش زدند
پیرمردی با عصا میزدبه او
خاطرات وغصه ی کرب وبلا
کرده بانواشک تو بی اختیار
لحظه ای هرگز زیاده تو نرفت
هتک حرمت های مرد نیزه دار
رشادت های خود بانوچنین
تو حفاظت ها ز زینب کرده ای
پابه پای کاروان سنگ جفا
از سره بام منازل خورده ای
دیده ای بانو سه ساله دختری
بین صحرا بر زمین افتاده است
در خرابه تا رسیدی بر سرش
دیده ای پیش پدر جان داده است
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
🍇
#مرثیه_حضرت_ام_کلثوم
داده ای بال و پرم حضرت کلثوم مدد
خُنَکای جگر م حضرت کلثوم مدد
به تلافی همه شب نام توشد ورد لبم
ذکر خیر سحر م حضرت کلثوم مدد
در پی قبر تو ای دخترزهرا وعلی
این دل در به در م حضرت کلثوم مدد
کوری چشم هر آنکس که جسارت به تو کرد
اسم تو بال و پرم حضرت کلثوم مدد
کار با خلق نداریم، سگ کوی توایم
سایه ات روی سر م حضرت کلثوم مدد
دخترفاطمه ای و مادر ما شده ای
به عطایت نظر م حضرت کلثوم مدد
به جهان نام شما ورد زبانم شده است
نور چشمان ترم حضرت کلثوم مدد
سود این است که حساس به نامت باشیم
بی خیال ضرر م حضرت کلثوم مدد
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
@majnon1396
کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
#مرثیه_حضرت_ام_کلثوم
ام کلثوم گل نسترن فاطمه است
کیست او سرو رسای چمن فاطمه است
کیست اونور جهانتاب جلال و جبروت
کیست او دخترگل پیروهن فاطمه است
اوست آئینه ی مرعات جمال وجبروت
کیست او روح علی در بدن فاطمه است
چونکه محبوبه و منظومه ی حسن است به جهان
ام کلثوم گل انجمن فاطمه است
اوست بر خاتم انگشت سلیمان وفا
چونکه ارزنده عقیق یمن فاطمه است
ام کلثومی و تکبیر تو از بانک علیست
کیست اکسیر گل نسترن فاطمه است
از که آموخته است حجب و حیا ومعرفت
کیست شاگرد کلاس سخن فاطمه است
ام کلثوم زسوز سحر ش لاله دمید
کیست او طوطی ، شکر شکن فاطمه است
کیست او بانوئی اندر حرم قرب و عفاف
کیست او واقف سر و علن فاطمه است
مثل ومانندندارد به جهان وهستی
شاهد تشت جگر بر حسن فاطمه است
کیستی او عمه ي سادات جهان است فقط
تا ابد محرم بیت الحزن فاطمه است
ام کلثوم شده شاهده مظلومی گل
کیست او ناظر غسل و کفن فاطمه است
ام کلثوم به ( مجنون) نظری لطف نمود
چونکه او گوهر ،گردون ثمن فاطمه است
📕شاعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
. 👇👇👇👇👇👇
کانال اختصاصی اشعار جدید.
@majnon1396
روضه ام کلثوم وگریز به کربلا
همه اینا رو خانم با یه مکافاتی زیرِ یه خیمۀ نیم سوخته جمع کرد .. آمار گرفت دید یکی از بچه ها کمه .. سریع تو این صحرا داره میگرده .. چه خبر شده ؟! یکی از بچه ها گم شده .. ام کلثوم اومد خواهر جان میخوای بریم با هم دنبالش بگردیم ؟! .. انقدر گشتم پیداش نکردم .. صدا زد من میدونم کجا رفته .. دیدم تو این صحرا داره صدا میزنه اَبَا .. یه ظرف آبم برداشته بود داشت دنبالِ باباش میگشت .. حتماً رفته گودال .. تا اومدن تو گودال دیدن این بچه خودشُ انداخته رو بدنِ بی سرِ بابا ...
بچه رو بلند کردن ، چی جوری این بدنُ پیدا کردی ؟! تو این تاریکی ها چی جوری پیدا کردی گودال رو ؟! گفت عمه جان انقد دلم هوایِ بابامُ کرد .. آخه دیدم لحظه هایِ آخرش هی میگه جیگرم میسوزه ..
تو این صحرا هی صدا میزدم اَبا اَبا اَبا؛ دیدم از یه گودالی از یه سمتی صدایی داره میاد؛ این صدا به گوشم آشناست، این صدا صدای بابامه؛ هی داره میگه اِلَیَّ ...
سر بریدن ، آخرِ کارِ حرامیها نبود
قاتلت بعد از سرت دست از تن تو بر نداشت
هیچکس را رد نکردی از درِ احسان خود
پیکرت پیراهن و انگشتت انگشتر نداشت
غارتم کردند ، اما چادرم از سر نرفت
پس غلط گفتند اینکه خواهرت معجر نداشت
حنجرت را بوسهای دادم بهجایِ صورتت
خواهرت ای بی سرِ من ! چارهای دیگر نداشت
این بدنُ بلند کرد به سمت آسمان .. ای خدا این قربانی رو از ما قبول کن؛ از زینبت قبول کن ... همه ایستادن دارن نگاه میکنن این خواهر میخواد با بدن داداشش چه کنه ..
دیدن پیکر رو زمین گذاشت . گفت داداش کجا رو برای بوسهی زینب گذاشتن؟! هرجا رو نگاه میکنم پُرِ زخمه .. هیچ جایِ بوسهای برای زینبت نذاشتن ...
خواهم که بوسهات زنم اما نمیشود
جایی برای بوسه که پیدا نمیشود
دوست و دشمن دارن نگاه میکنن ، یهو دیدن زینب خم شد .. این لبا رو گذاشت به این رگهایِ بُریده ..
تا لبها رو برداشت این لبها پُرِ خون شد .. دیگه از یاد زینب نمیره بوسهای که با این لبهام به حنجرت زدم داداش ، داداش ....
ای حسین ....
بامداحی
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
_گوشواره ام کلثوم خواهرامام حسین ودرخیمه بردندوگوش اورا دریدند
تاراج خیام امام حسین " سلام الله علیه " پس از شهادت آن حضرت
👈🏼👈🏼
دشمنان پیش آمدند تا به گرد خیمه ها حلقه زدند. شمر بن ذى الجوشن نیز با آنها بود. او گفت: به درون خیمه ها بروید و جامه ها و متاعشان را بگیرید.
مردم وارد شدند و هر چه در خیمه ها بود برداشتند تا جایى که گوشواره امّ کلثوم خواهر حسین علیه السلام را هم گرفتند و گوشش را دریدند. حتّى جامه رویینِ زنان را به زور مىکشیدند و مىبردند. قیس بن اشعث قطیفه اى را برداشت که حسین علیه السلام بر روى آن مىنشس. او از این رو «قیسِ قطیفه» نامیده شد. همچنین مردى از قبیله اَزد به نام اسود، کفش هاى ایشان را برداشت و سپس مردم به سوى وسایل زنان و اسبان و شترها رفتند و آنها را به تاراج بردند.
✅متن عربی:
أقبَلَ الأَعداءُ حَتّى أحدَقوا بِالخَیمَةِ، ومَعَهُم شِمرُ بنُ ذِی الجَوشَنِ، فَقالَ : اُدخُلوا فَاسلُبوا بِزَّتَهُنَّ .فَدَخَلَ القَومُ أَخَذوا کُلَّ ما کانَ بِالخَیمَةِ حَتّى أفضَوا إلى قُرطٍ کانَ فی اُذُنِ اُمِّ کُلثومٍ ـ اُختِ الحُسَینِ ـ فَأَخَذوهُ وخَرَموا اُذُنَها، حَتّى کانَتِ المَرأَةُ لَتُنازَعُ ثَوبَها عَلى ظَهرِها حَتّى تُغلَبَ عَلَیهِ . وأخَذَ قَیسُ بنُ الأَشعَثِ قَطیفَةً لِلحُسَینِ علیه السلام کانَ یَجلِسُ عَلَیها فَسُمِّیَ لِذلِکَ قَیسَ قَطیفَةٍ وأخَذَ نَعلَیهِ رَجُلٌ مِنَ الأَزدِ یُقالُ لَهُ: الأَسوَدُ، ثُمَّ مالَ النّاسُ عَلَى الوَرسِ وَالخَیلِ وَالإِبِلِ، فَانتَهَبوها.
📘#مقتل الحسین للخوارزمی: ج ٢ ص الفتوح ابن اعثم کوفی: ج ۵ ص ١٢٠
به نفس حاج آرمین غلامی
#مرثیه_ی_حضرت_ام_کلثوم_س_ در #بازگشت_به_مدینه
حضرت ام کلثوم (س) در حالى که همراه کاروان کربلا عازم شهر مدینه گردید
میگریست و این اشعار را میخواند:
مدینةِ جدِّنا لا تَقبَلینا
فَبِالحَسَراتِ وَ الاَحزانِ جینا
اى مدینه جد ما! نپذیر ما را، که ما با حسرت و اندوه ها بازگشتیم؛
الا فَاخبِر رَسُولَ اللهِ عَنّا
بِانّا قَد فُجِعنا فی اَبینا
ای مدینه! از جانب ما به رسول خدا(ص) خبر بده، که ما در مصیبت فقدان پدرمان، دردمند و اندوهبار شدیم؛
خَرجنا مِنکَ بالاَهلینَ جمعا
رَجعنا لا رِجالَ وَ لا بَنینا
از تو با همه خویشان بیرون رفته، و چون بازگشتیم نه مردان و نه کودکانى با ماست؛
و کُنّا فِی الخُروجِ بِجَمعِ شَملٍ
رَجَعنا حاسِرینَ مُسلِبینا
در هنگام خروج جمع ما کامل بود و اکنون در بازگشت برهنه و غارت شدهایم؛
و کُنّا فى اَمانِ اللهِ جَهرا
رَجَعنا بِالقَطیعَةِ خائِفینا
در ظاهر در امان خدا بودیم و اکنون که بازگشتیم هنوز بر ستم ظالمان و بریدن پیمانشان بیمناک هستیم؛
و مَولانَا الحُسَینُ لَنا اَنیسٌ
رَجَعنا و الحُسَینُ بِهِ رَهینا
انیس ما مولایمان حسین بود، و چون آمدیم حسین را در کربلا گرو گذاردیم؛
فَنَحنُ الضّائعاتُ بِلا کَفیلٍ
و نَحنُ النّائِحاتُ عَلى اَخینا
مائیم که سرگردان و بدون کفیل شدیم، مائیم که بر برادر خود نوحه کردیم؛
و نَحنُ السّائراتُ عَلَى المَطایا
نَشالُ عَلَى الجَمالِ المُبغِضینا؟
و مائیم که بر شتران حمل شدیم، و ما را بر شتران درشت خوى سوار کردند؛
و نَحنُ بَناتُ یس و طه
و نَحنُ الباکیاتُ عَلى اَبینا
ما دختران یاسین و طاهائیم، و مائیم که در سوگ پدر خود گریستیم؛
وَ نَحنُ الطّاهِراتُ بِلا خِفاء
و نَحنُ المُخلِصونَ المُصطَفونا
پاکان بدون خفاء مائیم، و مخلصان و برگزیدگان مائیم؛
و نحنُ الصّابراتُ عَلَى البلایا
و نحنُ الصّادقون النّاصِحُونا
ما بردباران بر بلا هستیم، و ما راستگویان ناصحیم؛
الا یا جَدِّنا بَلَغتَ عِدانا
مُناها وَ اشتَفىِ الاعداءُ فینا
اى جد ما! دشمنان ما به آرزویشان رسیدند، و تشفى یافتند به سبب قتل ما؛
لَقَد هَتکُوا النّساءَ و حَمَّلُوها
عَلى الاَقتابِ قَهراً اَجمَعِینا
«حرمت زنان را هتک نمودند و تمام آنها را به اجبار بر جحاز بی روپوش شتران حمل کردند»
📚 الدمعة الساکبه
📚 نفس المهموم
📚 سوگنامه آل محمد(ص)
_محقق_
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
29 جمادی الثانی
وفات حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها)
حضرت ام کلثوم چهار ماه پس از بازگشت از کربلا به مدینه از دنیا رفتند. پدرشان مولی الموحدین امیرالمومنین(سلام الله علیه) و مادرشان حضرت صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها)میباشد.
صاحب ریاحین الشریعه به نقل از اعیان الشیعه میفرماید:
امیرالمومنین(سلام الله علیه) آن مخدره را به عون بن جعفر طیار (سلام الله علیه)تزویج نمودند.
آنچه در مورد ازدواج ام کلثوم(سلام الله علیها) با غیر از عون بن جعفر نقل شده از بافته های مخالفین است. آن حضرت در واقعه جانسوز کربلا حضور داشتند و بعد از شهادت امام حسین (سلام الله علیه)و اهل بیت و اصحابشان ، در کنار خواهرشان حضرت زینب (سلام الله علیها)از بانوان و یتیمان محافظت مینمود.اشعار آن حضرت در فراق برادر در کربلا مشهور و جانسوز است.
پس از عاشورا که بانوان به اسارت کوفه و شام رفتند،خطبه آن حضرت در کوفه و مجلس ابن زیاد،اشعار آن حضرت در قادسیه و قنسرین ،اثر دعای آن حضرت در سیبور و بعلبک ،کلمات آن جناب با شمر هنگام ورود به دروازه شام، مرثیه های حضرتش در اربعین و مراجعت به مدینه، دلالت بر عظمت و شجاعت و صبر آن مخدره دارد.
سرانجام بعد از چهار ماه از ورود به مدینه با دلی پر از غم و اندوه در مصائب کربلا،بالاخص شهادت سید الشهداء(سلام الله علیه) رحلت شهادت گونه نمود و در مدینه منوره دفن شد. به قولی رحلت آن حضرت در 21 ماه جمادی الثانی بوده است.(وقایع الشهور ص 110)
#محقق
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
سیـــــدالشهــــداء🍃🌼
شب جمعه شب زیارتی اباعبدالله(ع)
غم است هرشب جمعه دراین خزان ارباب
شبی به گوشه ی صحنت مرا بخوان ارباب
زداغکرببلایتدلم شکسته شده
تویی سفینه ی دریای بیکران ارباب
امان زآتشدوزخ براتکرببلاست
بده به زائر کرببلا امان ارباب
صدای مادری می آید از سره گودال
برسبهداد دلمادرجوان ارباب
ز خیمهگاه رسیدم به علقمه گفتم
کنار دست بریده بمان بمان ارباب
صدای یا ولدی تا شنیدم از میدان
زدیدهاشکفشاندم چوآسمانارباب
سحر شد و به صدای اذان همه گفتند
به قد و قامت اکبر بگو اذان ارباب
بگو که مادرت آقا ،ز قتلگه ببرند
گمانم کنم که شده قامتش کمان ارباب
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
🍃🍇🍃🍇🍃🍇
بسم الله الرحمن الرحیم
💎امام باقر علیه السلام فرمودند:
امام زمان (عجل الله فرجه) وارد مسجد (النبی) می شود ، سپس ازرق (ابوبکر) و زریق (عمر) را از قبر خارج می کند و آن ها را با باقی مانده همان هیزمی که برای سوزاندن علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) جمع کردند می سوزاند که این هیزم نزد ماست و از یکدیگر به ارث می بریم (تا برسد به دست قائم آل محمد (عجل الله فرجه)).
📖دلائل الامامة،ص۴۵۵
بسیار شنیدنی
دوشنبه ۲۸بهمن،۹۸_
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#برای_دیگران_بفرستید
بسم الله الرحمن الرحیم..:
#مرثیه_حضرت_ام_کلثوم
ام کلثوم ای تمام باورم
نام تو بر روی لب می آورم
مادر گیتی نزاید همچو تو
درعزایت رخت ماتم آورم
ام کلثوم ای غریب شهرما
نامت ای بانو به عربت می برم
کس هوای کوی لیلایت نکرد
بوده ای بانو توتنها دلبرم
در طفولیت میان این دیار
غصه وغم های حیدر دیده ای
شاهده میخی که بر پهلو گرفت
بین در افتاده مادر دیده ای
بی امان شدگریه های تویقین
روز ها در خاطرت رنجیده ای
شاهدی بر آتش دیوار ودر
مادرت را بین آتش دیده ای
در میان خانه بودی بی امان
بهرمادر بیقراری کرده ای
مثل زینب خواهرت باغصه ها
بعد زهرا خانه داری کرده ای
اول آوارگی اینجاست لیک
غصه های تو چراپایان نداشت
زندگی کردن برایت تا ابد
ساعتی دور از حسین امکان نداشت
.........
دیده ای درکربلا باچشم خود
بردن انگشتر و خلخال را
کی فراموشت شودیک لحظه ای
خنجر وآن تنگی گودال را
دیده ای دربین گودالی عده ای
تیر ونیزه بی هوامیزد به او
عده ای باسنگ وبا چوبش زدند
پیرمردی با عصا میزدبه او
خاطرات وغصه ی کرب وبلا
کرده بانواشک تو بی اختیار
لحظه ای هرگز زیاده تو نرفت
هتک حرمت های مرد نیزه دار
رشادت های خود بانوچنین
تو حفاظت ها ز زینب کرده ای
پابه پای کاروان سنگ جفا
از سره بام منازل خورده ای
دیده ای بانو سه ساله دختری
بین صحرا بر زمین افتاده است
در خرابه تا رسیدی بر سرش
دیده ای پیش پدر جان داده است
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
🍇
#اسارت_اهلبیت_علیهمالسلام 04
#با_حسین_علیه_السلام 371
#با_زینب_علیهاالسلام 31
🔵⚪️ اهلبیت سیدالشهداء علیهالسلام #در_کوفه: #صدقهبرماحراماست...
👈🏼👈🏼وقتی که دختران امیرالمؤمنان علی علیه السلام به کوفه رسیدند، مردم شهر جمع شدند تا آنها را ببینند.
🔸 اُمِّ کلثوم فریاد زد: «یا اهل الکوفة! أما تستحون من اللّه ورسوله أن تنظروا إلی حرم النبی؟»؛ ای مردم کوفه! شما از خدا و رسولش خجالت نمیکشید که به ناموس پیامبر نگاه میکنید؟
🔸یکی از زنهای کوفه که اسراء را در آن حال دید گفت: شما اسیران متعلّق به چه دین و کشوری هستید؟
زن ها فرمودند:
«نحن أساری آل محمد»؛ ما اسیران از خاندان محمد هستیم.
🔸چند نفر از کوفیان، برای کودکان، خرما و نان و گردو آوردند، حضرت امکلثوم بر سرِ آنها فریاد زد:
"صدقه بر ما حرام است".
آنگاه آنها را از دست کودکان گرفت و به زمین انداخت.
📚 منابع:
مقتل مقرم، ص۳۷۴_۳۷۵
الدمعة الساکبة، ص۳۶۴
مثیر الاحزان، ص۸۴
لهوف، ص۸۱
أسرار الشهادة، ص۴۷۷
تظلم الزهراء، ص۱۵
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
______________________
#اسارت_اهلبیت_علیهمالسلام 03
#با_حسین_علیه_السلام 362
#با_محرم 146
⚫️⚫️ #کمخوابیاجباری و #شببیداریهای کاروان اسراء..
👈🏼👈🏼 وَ أَمَّا أُمُّ كُلْثُومٍ فَحِينَ تَوَجَّهَتْ إِلَى الْمَدِينَةِ جَعَلَتْ تَبْكِي وَ تَقُول:
▪️ أَ فَاطِمُ لَوْ رَأَيْتِينَا سَهَارَى
▪️ وَ مِنْ سَهَرِ اللَّيَالِي قَدْ عَمِينَا
📝 حضرت ام کلثوم صلوات الله علیها هنگام بازگشت به مدینه خطاب به قبور مطهر با چشمی گریان فرمود:
▪️ای فاطمه! کاش ما شب بیدارانی که از زیادی بیخوابی کور شدهایم را میدیدی.
📚 بحارالأنوار (ط.بيروت)، ج45، ص197
📚 العوالم العلوم، ج17، ص423
چه بر سر خاندان رسالت آوردند، لعنةاللهعلیهمأجمعین
😭😭
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
______________________
: گريه بر امام حسين عليه السلام
 پيامبر صلي الله عليه و آله : يا فاطِمَةُ! كُلُّ عَينٍ باكِيَةٌ يَومَ القِيامَةِ إلاّ عَينٌ بَكَت عَلى مُصابِ الحُسَينِ ؛ 
پيامبر صلي الله عليه و آله :اى فاطمه! همه چشم ها در روز قيامت گريان است جز چشمى كه بر مصيبت هاى حسين بگريد .

 امام حسين عليه السلام : أنَا قَتيلُ العَبَرَةِ لايَذكُرُني مُؤمِنٌ إلاّ استَعبَرَ ؛ 
امام حسين عليه السلام :من كشته اشكم ؛ هر مؤمنى مرا ياد كند ، اشكش روان شود .

 امام سجّاد عليه السلام : أنَا ابنُ مَنَ بَكَت عَلَيهِ مَلائِكَةُ السَّماءِ أنَا ابنُ مَن ناحَتْ عَلَيهِ الجِنُّ فِي الأرضِ و الطِّيرُ فِي الهَواءِ ؛ 
امام سجّاد عليه السلام :من پسر كسى هستم كه فرشتگان آسمان بر او گريستند . من پسر كسى هستم كه جنّيان در زمين و پرندگان در هوا بر او نوحه سرايى كردند .

 امام رضا عليه السلام : إن بَكَيتَ عَلَى الحُسَينِ حَتّى تَصيرَ دُموعُكَ عَلى خدَّيكَ غَفَرَاللّه ُ لَكَ كُلَّ ذَنبٍ أذنَبتَهُ ؛ 
امام رضا عليه السلام :اگر بر حسين بگريى ، چندان كه اشك هايت بر گونه ات جارى شود ، خداوند تمام گناهانت را مى آمرزد .

 امام رضا عليه السلام : كانَ أبي إذا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لايُرى ضاحِكا . . . فَإذا كانَ يَومُ العاشِرِ كانَ ذلِكَ اليَومُ يَومَ مُصيبَتِهِ و حُزنِهِ و بُكائِهِ ؛ 
امام رضا عليه السلام :چون ماه محرّم مى رسيد ، كسى پدرم را خندان نمى ديد . . . چون روز دهم فرا مى رسيد آن روز ، روز سوگوارى و اندوه و گريه او بود .
 امام مهدى عليه السلام در زيارت ناحيه مقدّسه : لأَندُبَنَّكَ صَباحا و مَساءً و لأَبكِيَنَّ عَلَيكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما ؛ 
امام مهدى عليه السلام در زيارت ناحيه مقدّسه :هر صبح و شام بر تو گريه و شيون مى كنم و در مصيبت تو به جاى اشك ، خون مى گريم .
[۲۰۱۵/۱۱/۱، ۱۰:۲۷] +98 935 189 7566 : امام صادق عليه السّلام فرمودند:
لَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ حَجَّ دَهْرَهُ ثُمَّ لَمْ يَـزُرِالْحُسَـيْن بْنَ عَلِىٍّ عليه السلام لَكانَ تارِكا حَقّا مِنْ حُقُوقِ رَسُولِ اللّه صلى الله عليه و آله لأَِّ حَقَّ الْحُسَيْنِ عليه السلام فَريضَةٌ مِنَ اللّه تَعالى، واجِبَةٌ عَلى كُلِّ مُسْلِمٍ؛
اگر يكى از شما تمـام عمرش را احرام حج بندد، امّا امام حسين (عليه السلام) را زيارت نكند، هر آينه حقّى ازحقوق رسول خدا (صلى الله عليه و آله) راترك كرده است چرا كه حق حسين (عليه السلام) فريضه اى است الهى و بر هر مسلمانى واجب و لازم است.
وسائل الشيعه، ج10، ص333
: 🔶عطش ، روضه دائمی🔶
عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِیهِ ع قَالَ:
لَا تَحِلُّ الصَّدَقَهُ لِبَنِی هَاشِمٍ إِلَّا فِی وَجْهَیْنِ إِنْ کَانُوا عِطَاشاً وَ أَصَابُوا مَاءً شَرِبُوا وَ صَدَقَهُ بَعْضِهِمْ عَلَى بَعْضٍ ۱
امام صادق علیه السلام فرمودند:
بر بنی هاشم صدقه حلال نیست مگر در دو مورد: هنگامی که تشنه اند پس آبی (به عنوان صدقه) به آنها برسانید و آنها را سیراب کنید و یا اگر بعضی از بنی هاشم به بعضی دیگر صدقه دهند.
حال این نکته قابل تأمل است:
عطش و تشنگی موجود در روایت، تشنگی عادی و معمولی است و نه تشنگی که سر حد اضطرار و شدت باشد. زیرا هر چیز، در حدّ اضطرار حکم حلیت پیدا می کند و تنها مربوط به عطش نیست تا امام فقط عطش را بیان کند.
اگر عطش شدید هم نباشد، سیراب کردن بنی هاشم ولو به نیت صدقه باشد؛ رواست. حال اگر این تشنگی شدید باشد چه؟
عطش به گونه ای باشد که خداوند برای حضرت موسی بیان کرد:
ِ یَا مُوسَى صَغِیرُهُمْ یُمِیتُهُ الْعَطَشُ۲
ای موسی طفلان امام حسین علیه السلام از شدت تشنگی جان می دهند.
و به شدتی باشد که امام حسین علیه السلام خود فرمود:
جفت روحی العطش ۳
روحم از شدت عطش خشک شده است.
شیعیان! در خیل عظیم سپاه عمر سعد یک نفر حتی پیدا نشد که به نیت صدقه، بر لبان خشک اهل بیت آبی رساند.
……………………
۱٫ الخصال ج ۱ ص ۳۲٫
۲٫ بحارالانوار: ج۴۴، ص۳۰۸٫
۳٫ مدینه المعاجز: ج۴، ص۲۱۶٫
: آجرک الله یا صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه
امام سجاد (علیه السّلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمودند: در شام، هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود.
1- ستمگران در شام، اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله نمودند و کعب نیزه به ما می زدند.
2- سرهای شهدا را در میان هودج های زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس (علیه السّلام) را در برابر چشم عمه هایم زینب (سلام الله علیها) و ام کلثوم (سلام الله علیها) نگه داشتند و سر برادرم علی اکبر (علیه السّلام) و پسر عمویم قاسم (علیه السّلام) را در برابر چشم سکینه و فاطمه (سلام الله علیها) (خواهرانم)
می آوردند و با سرها بازی می کردند و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت.
3- زن ها
#_مقتل_و_روضۀ_بسیار_جانسوز #_ام کلثوم_و _روضه_حضرت_رقیه_سلام الله علیها _حاج آرمین #غلامی
*سبط ابن جوزی نوشته در بستان الواعظین: "فَأَمَرَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام"یزید دستور داد،سر رو بردن" فَنُصِبَ عَلَى البابِ "جلویِ در دارالعماره آویزان کردن ...
"وجَميعُ حَرَمِهِ حَولَهُ ،"دخترا کنارش بودن ، زن ها کنارش بودن ، سه ساله نگاه می کرد ، بابا ! بابا ! چرا بالا نشین شدی؟ حسین ... وجَميعُ حَرَمِهِ حَولَهُ خانواده اش دور و برش بودن "ووُكِّلَ بِهِ الحَرَسُ "نگهبان گذاشت ، نه یک نفر،نه دو نفر ، یه دستوری دارد ، دستور می رسد از جانب امیر، اطاعت لازمه" وقالَ : إذا بَكَت مِنهُنَّ باكِيَةٌ" هر وقت یکی از این دخترها گریه کرد ، اگه زن ها گریه کردن " فَالِطموها" بزنیدشون ، بهشون لطمه بزنید ، بزنید زن هارو ....
حالا زن های بزرگ شاید بتونن خودشونُ نگه دارن ، اما مگه دختر بچه ها میتونن سر بریده ببینند گریه نکنند ... بابا دلم برات تنگ شده ....
یعنی این نازدونه ها چقدر کتک خوردن ... روایت میگه : این سر 9 ساعت بین زن ها آویزان بود ... همه نگاه می کردند ، ای وای ....
خواهرها گریه کنید برا اون آقایی که خواهرش اُم الکلثوم سر بلند کرد، "وإنَّ اُمَّ كُلثومٍ رَفَعَت رَأسَها" سرش رو بالا آورد " فَرَأَت رَأسَ الحُسَينِ عليه السلام" سر برادر رو دید، "فَبَكَت" گریه کرد ... کاش گریه نمی کرد ، یازهرا " فَرَفَعَ يَدَهُ بَعضُ الحَرَسِ" یکی از نگهبانا دستش رو بلند کرد ، دست نحسش رو بالا آورد، " ولَطَمَها لَطمَةً " یه لطمه ای به صورتش زد ، یه سیلی زد نه بیشتر ، اما" حَصَرَ وَجهَها" همۀ صورت به تمامی آسیب دید ....
این خانم جا افتادۀ بزرگ سال ، تمام صورتش آسیب دید ، یه لحظه فقط یه دختر بچۀ سه ساله رو تصور کن ، اصلاً مگه میشه به این صورت سیلی زد؟ اگه سیلی بخوره ، چه اتفاقی می افته؟*
سیلی نخورده نیست کسی در میان ما
کو آن زبان که با تو بگویم چگونه ام
دست عدو بزرگ تر از صورت من است
یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام
#حاج_آرمین_غلامی(مجنون کرمانشاهی)
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_رقیه و ام کلثوم _سلام_الله و
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
یه کرامت از اهل بیت براتون بگم:
قضیه مربوط به شخصی به نام عبد الله عامر است
کسی که یه دختر داره،دخترش نا بینا شده
مریضی داره تمام دکترا جوابش کردند
یه روزسلمان بر خورد کرد با پدر این دختر،پرسید،عبدالله دخترت چطوره
گفت سلمان،دیگه تمام دکترها جوابش کردند
گفت عبدالله من یه طبیب سراغ دارم
مریضت رو شفا میده ،اما شرطی داره
گفت شرطش چیه؟
گفت شرطش اینه که اگه دخترت
شفا گرفت مسلمان بشی،باشه سلمان مسلمان میشوم
کجاست این دکتر،فرمود مدینه،
کدوم مدینه ،مدینه ی پیغمبر
اومد مدینه ی پیغمبر
( خدا قسمت همه ی ما کنه).
کوچه بنی هاشم، خانهی امیرالمومنین
درب رو کوبید،وارد خانه شد
ماجرا روبه امیرالمومنین گفت
صدا زد سلمان خوب کاری کردی
حالا که مریض رو آوردی
برو طبیبش حسین رو هم بیار
(حالا تو هم بگو حسین جان منم مریض دارم،زینب جان شفای مریضم
رو از تومی خوام)
ابی عبدالله اومدن یه مقدار آب آوردن
آقا ابا عبدالله تبرک کرد،گفت سلمان
آب رو بده به عبدالله
یه مقدار رو به دختر بده یه مقدارش رو هم به سر او بریزید
این کار رو کردند
تا آب رو خورد،چشم باز شد
شهادتین رو جاری کرد
گفت بابا من نام حسین رو شنیدم،
بابا من چشم نداشتم ببینم،بابا حسین رو به من معرفی کن، بابا حسین رو معرفی کرد
نه سال این دختر خانه ی امیرالمومنین بود،کنیزی بچه های فاطمه رو میکرد....
حالا فهمیدی کی بوده ها،هنده بوده
موقع ازدواج این دختر شد
عبدالله اومد شهرمدینه، دخترم وقت ازدواج است میخوام برگردی شام
امر امر پدره
با همه خداحافظی کرد هنده،اما آخرین نفر زینبه،هنده و زینب(س)
دست به گردن هم انداختند.
می دونی زینب چی گفت،صدا زد هنده حالا که میخوای بری برو
اما یه روز تو شهر شام،به تو مهمان میرسه
با این مهما نهامدارا کن این مهمان ها
داغدیده هستند
اما هنده متوجه نشد،هنده این مهمانهایی که برات می رسند داغ برادر دیده اند...
هنده رو آورد عبدالله به شهر شام
🕌🌴
⏪داشت عبدالله عامر دختری
به چه دختر آفتاب انوری
در میان خوب رویان طاق بود
از ملاحت شهره آفاق بود
تا یزید بی حیا نامش شنید
صید حسنش خیمه درعالم کشید
یزید شنید هنده وارد شده،هنده زیبا بوده،اومد خواستگاری، عبدالله راضی نیست،هنده راضی نیست اما چه کنند
زن یزید شد،تا آن
شبی که زینب روآوردند تو خرابه، صدا زد یزید منم میخوام برم توی خرابه به دیدن اسرا،
صدا زد نه تو ملکه ای تو زنیزیدی،تو زن امیری
جای تو در خرابه نیست،
گفت نه خیلی مایلم
یزید شیطان می دونه،هنده میشناسه زینب رو تا الان رسوا شده
هنده بیاد تو خرابه بیشتر رسوا میشه،
اما اصرار پشت اصرار، گفت حالا که میخوای بری خرابه صبر کن تا بگم کنیز ها خرابه رو آب و جارو کنند کرسی بگذارند
خرابه رو آماده کردند
بی بی زینب سوال کرد آی کنیز ها
کی میخواد به دیدن ما بیاد
صدا زدند آی زن اسیر زن یزید هنده میخوادبیاد
تا زینب شنید صدا زد خواهرم ام کلثوم بیا
(دیگه من وارد روضه شدم)
خواهر میدانی کی میخواد به دیدن ما بیاد
کسی که با دست حسین شفا گرفته
هنده میخوادبیاد توی خرابه
اما خواهر به این زن و بچه ی داغدیده بگو اگه از شما سوال کردند
بزرگ شما کیه؟
منو با اسم صدا نزنند
منو با انگشت نشون بدند.
هنده وارد خرابه شد،
نشست رو کرسی رو کرد به اسرا
صدا زد بزرگ این اسرا کیه؟
همه با دست زینب رو نشون دادند
⏪کیستی ای زن در کجا داری وطن
آی زن شما اهل کجا هستی
بی بی فرمود:ما اهل مدینه ایم،
شیخ ذبیح الله محلاتی رحمه الله علیه میگه تا هنده شنید اهل مدینه اند به احترام پیغمبر و بچه ها ی
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله
از رو کرسی اومد پایین نشست
روی خاکها
حالا که اهل مدینه اید به من بگید
محل شما کجاست، صدا زد محل ما
کوچه ی بنی هاشم است
وای وای...
حالا که اهل کوچه بنی هاشم هستی
من چندتا آشنادارم
آی زن اسیر به من بگو ببینم آیا علی رومی شناسی صدا زد آری
آیا فاطمه رو میشناسی یا نه صدا زد آری
آی زن اسیر حسن رو میشناسی
آی زن اسیرحسین رو میشناسی
گفت آری....
یا ابا عبدالله...حالا هر چی میخوای بخواه
هر چی ناله داری بزن...
هرچی فریاد داری آماده کن ها
امروز زینب ناله میخواد
صدا زد آی زن اسیر به من بگو آیا حسین رو میشناسی یا نه گفت آره
آی زن اسیریه دوستی دارم بنام زینب
به من بگو ببینم آیا زینب رو میشناسی یا نه؟
صدای ناله زینب (س)بلند شد ،سر به دیوار خرابه اشک می ریزه،
هنده گفت آی زن اسیر من حرف بدی نزدم چرا گریه می کنی....
صدا زد هنده به خدا من زینبم
حسین....
آخ نه نه تو زینب نیستی،من سالها در کنار زینب بودم
نگاه به این لباس قیمتی نکن،نگاه به این تخت و جلال نکن
من یه روز کنیز بودم
کنیز زینب بودم،من زینب رو خوب می شناسم
من خانمم رو می شناسم، زینب من قدش خمیده نبوده
زینب من گیسوانش سفید نبوده
یه نشانی دارم زینب بی برادرش
حسین به سفر نمی رفت
⏪آخ اگر تو زینبی پس کو حسینت
(به به بلدی ها زمزمه کن)
مداح
#اسارت_اهلبیت_علیهمالسلام 04
#با_حسین_علیه_السلام 371
#با_زینب_علیهاالسلام 31
🔵⚪️ اهلبیت سیدالشهداء علیهالسلام #در_کوفه: #صدقهبرماحراماست...
👈🏼👈🏼وقتی که دختران امیرالمؤمنان علی علیه السلام به کوفه رسیدند، مردم شهر جمع شدند تا آنها را ببینند.
🔸 اُمِّ کلثوم فریاد زد: «یا اهل الکوفة! أما تستحون من اللّه ورسوله أن تنظروا إلی حرم النبی؟»؛ ای مردم کوفه! شما از خدا و رسولش خجالت نمیکشید که به ناموس پیامبر نگاه میکنید؟
🔸یکی از زنهای کوفه که اسراء را در آن حال دید گفت: شما اسیران متعلّق به چه دین و کشوری هستید؟
زن ها فرمودند:
«نحن أساری آل محمد»؛ ما اسیران از خاندان محمد هستیم.
🔸چند نفر از کوفیان، برای کودکان، خرما و نان و گردو آوردند، حضرت امکلثوم بر سرِ آنها فریاد زد:
"صدقه بر ما حرام است".
آنگاه آنها را از دست کودکان گرفت و به زمین انداخت.
📚 منابع:
مقتل مقرم، ص۳۷۴_۳۷۵
الدمعة الساکبة، ص۳۶۴
مثیر الاحزان، ص۸۴
لهوف، ص۸۱
أسرار الشهادة، ص۴۷۷
تظلم الزهراء، ص۱۵
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
______________________