eitaa logo
میثاق تاجیک
478 دنبال‌کننده
555 عکس
236 ویدیو
113 فایل
صحبت های عمومی که لازم است در جامعه مطرح شود ساکن نجف اشرف ارتباط با حقیر @missaq14
مشاهده در ایتا
دانلود
در یا همان آراء مردمی تا کجا است؟ کوتاه می گویم طبق جمع بندی حقیر صرفا در جامعه ای برپا می شود که مردم آن جا آن را بخواهند که اگر نخواهند وظیفه ی عصر آن است که با فرهنگ سازی افکار مردم را به سمت اسلام خواهی سوق دهد. 💎اما اگر مردم رأی به حکومت اسلامی دادند و یا امامی را بر امور خود مسلط کردند دیگر حق تعیین تکلیف در نحوه ی اداره جامعه را نخواهند داشت و هر طور که والی و حاکم تشخیص دهد عمل می کند. 💎نهایت حقی که در امور، کریم به مردم داده است حق دهی به حاکم اسلامی است که طبعا این مشورت دهی برای وی الزام آور نیست و تصمیم نهایی را خود حاکم باید بگیرد. 💎روش حکومت داری پیامبر اکرم و حضرت علیه السلام همین را می رساند. یعنی بعد از آنکه با تبلیغ و کار فرهنگی مردم خواهان حکومت اسلامی شدند و زمام امور خود را دست حاکم اسلامی دادند این شخص حاکم است که والی و استاندار منصوب می کند و همان او است که معزول می کند. 💎شبهه نیز پیش نخواهد آمد چون اولا تشکیل چنین حکومتی خواست خود مردم بوده است و ثانیا زمام امور دست پیامبر و امامی داده شده که و است پس مسلما از منصب سوء استفاده نمی کند. 💎به نظر حقیر وقتی خواهد بود که جامعه جهانی یا حداقل جامعه شیعی به این نتیجه برسد که اگر روزی امام بر منصب حکومت تکیه زد و فردی را بدون نظر خواهی و رأی گیری بر منصبی منصوب کرد کسی حق اعتراض و چرا گفتن نخواهد داشت و هر آنچه را که امام تصمیم می گیرد را اطاعت نماید. 💎 با این به نظر می رسد در قانون اساسی ما تعریف جمهوریت باید اصلاح شود و تحت اسلامیت قرار بگیرد نه عرض آن. 💎به عبارت واضح تر: انتخابات در کشور به معنای مشورت دهی به حاکم اسلامی تبیین شود نه تعیین تکلیف برای او. 💎 پس حاکم اسلامی می تواند به این نظر خواهی توجه کند و فرد منتخب را به کار بگیرد یا اینکه به صلاحدید خود، فردی را برای منصبی منصوب کند. 💎شاید گفته شود معنای تنفیذ همان است ولی عرض می کنم آیا در آمده که حق انتخاب را دارد و می تواند از رأی مردم کمک نگیرد؟ 💎اگر چنین باشد نقد حقیر وارد نیست ولی اگر قانون اساسی تنها راه انتخاب رئیس دولت را رأی مردم بداند و تنفیذ رهبری را صرفا مشروعیت بخشی به آراء مردم بداند ایراد حقیر وارد خواهد بود. 💐💐💐💐💐💐💐💐 @maktubateman 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
💎بررسی علائم حتمی می تواند مهندسی جهان قبل از ظهور را مبین کند. 💎خروج به عنوان دشمن درجه یک خبر از حرکت جبهه باطل در مسیر جلوگیری از ظهور می دهد. 💎یعنی آنان ساکت نیستند و برای محقق نشدن ظهور بسیار تلاش می کنند. 💎تقابل با سفیانی بیانگر حرکت جبهه حق در مسیر محقق شدن ظهور است. 💎حرکت یمانی یعنی جبهه در سال های ساکت و منفعل نبودند و همواره در صدد مبارزه با دشمن منجی بوده اند. 💎شنیده شدن و بیانگر آن است که معجزات نیز در امر ظهور به عنوان علائم مهم نقش آفرینی می کنند و فرآیند ظهور صرفا یک فرآیند طبیعی ، اجتماعی صرف نیست بلکه در مواقعی معجزات به عنوان کمکی به حرکت مردمی منتظران نقش آفرینی می کنند کما اینکه در زمان صدر نیز امدادهای غیبی الاهی به کمک می آمد. 💎نتیجه آنکه فرآیند ظهور تلفیقی از حرکت های مثبت (یمانی) و منفی (سفیانی) اختیاری مردم و عوامل طبیعی و معجزه گونه ی غیر اختیاری می باشد که البته عوامل طبیعی متأثر از عوامل اختیاری بشری می باشد. 💎یعنی هرگاه بشر با اختیار خود مسیری را به نفع یا ضرر ظهور برگزیند حتما تاثیر رفتار او بر طبیعت آشکار خواهد شد و عوامل طبیعی نیز اتفاق می افتد. 💎لذا می توان گفت معرفی علائم طبیعی و معجزه گونه از سوی علیهم السلام به عنوان علائم ظهور تابلویی است برای متوجه ساختن بشر نسبت به کیفیت رفتار های اختیاری مردم در رابطه با ظهور که در سایه‌ی آن رفتارها بود که این عوامل در طبیعت رخ داده است. 💐💐💐💐💐💐💐💐 @maktubateman 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
💎کتاب بودن ی صلی الله علیه و آله بدان معنا است که اولا کمال در اعجاز علمی است. ثانیا کمال بشر مستدعی چنین اعجازی است. 💎و الّا بشر سابق معجزه ای که می دید در حیطه ی تصرف های خارق العاده در آفرینش بود و از سنخ علم نبود. 💎جالب این است که دشمنان دینی که معجزه اش کتاب است را مقابل علم و دانش می دانند و خودشان که نتوانستند حتی مثل یک سوره از قرآن بیاورند را مدعی علم و دانش می دانند. و عجیب تر کسی است که از چنین افرادی تبعیت می کند. 💐💐💐💐💐💐💐💐 @maktubateman 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
اگر کسی در شک دارد به محتوای آن بنگرد و دستورات آن را توجه کند که این به چه اموری امر می کند و از چه اموری نهی می کند. 💐💐💐💐💐💐💐💐 @maktubateman 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
کلام یا 💎اگر قرآن کلام بشر باشد از دو حال خارج نیست یا نگارنده ی این مسلط به زبان عربی است یا نه. 💎 امکان ندارد نگارنده ی قرآن غیر عرب باشد چون این کتابی است که به زبان عربی فصیح و بلیغ نگاشته شده و چطور ممکن است کسی که به زبان عربی تسلط ندارد اینگونه حرف بزند ؟ مثل این می ماند که ما در اشعار شک کنیم که آیا او ایرانی زبان بوده چون محال است کسی که به فارسی تسلط نداشته باشد اینگونه با ادبیات فارسی شعر سرایی کند. پس قرآن اگر کلام بشر هم باشد حتما باید آن بشر عرب زبان باشد. 💎و اگر قرآن کلام بشری باشد که به زبان عربی مسلط است پس حتما این امکان برای سایر عرب زبانان وجود دارد که آنان نیز سوره ای مثل قرآن بیاورند. حتی اگر یک نفر نتواند حتما با کمک گرفتن از سایرین می تواند این کار را انجام دهد. 💎از آنجایی که مشرکین عصر صلوات الله علیه و آله نهایت سعی خود را برای آوردن سوره ای مثل قرآن به خرج دادند و نتوانستند مثل آن بیاورند پس معلوم می شود عرب ها هم از آوردن مثل آن عاجز هستند و الا این همه خود را به زحمت نمی انداختند که با های فراوان حرکت را متوقف کنند. 💎واقعا اگر راه مبارزه با اسلام اینقدر راحت بود که فقط یک مثل آن را بیاورند عاقلانه نبود که این همه جنگ و سختی را به جان بخرند. 💎همین که قرآن تا بحال مانده خود بهترین دلیل و نشانه بر این است که مثل آن نیامده چون اگر سخنی در تراز قرآن می آمد خود به خود قرآن کنار می رفت. مثل نظریات علمی دانشمندان در علوم مختلف که هرگاه دانشمند بعدی نظریه ی قبلی را رد کند خود به خود نظریه ی جدید جایگزین می شود و مردم دیگر سراغ قبلی نمی روند. 💎آن چیزی که را تقویت می کند بودن آورنده ی این کتاب است که خود ادعا می کند من وسیله ای بیش نیستم. 💎حال که فرض بشر بودن نگارنده ی قرآن منتفی شد پس ثابت می شود این کتاب کلام خداوند متعال است. 💎اگر امروز هم کسی هنوز به کلام خدا بودن این کتاب شک دارد بجای هیاهو یک سوره مثل آن بیاورد چرا که و مبارزه طلبی همچنان ادامه دارد. 💎دلیل دیگری که اعجاز را ثابت می کند عدم اختلاف در آیات این کتاب است چرا که اگر کلام بشر بود حتما باید یک اختلافی و لو جزئی در آن وجود می داشت لذا اگر کسی که با قرآن مشکل دارد به جای آوردن سوره ای مثل قرآن حد اقل یک اختلاف در آیات قرآن را نشان دهد. 💎یا اصلا به جای نشان دادن اختلاف، یک اشکال یا اشتباه از یک آیه از هزاران آیات قرآن بگیرد که آن اشکال صحیح و ثابت شده باشد. چرا که قرآن ادعا کرده باطل به آن راه ندارد پس نباید اشکالی در آن وجود داشته باشد. 💎باز هم اگر کسی هنوز به حقانیت قرآن شک دارد تاریخ نزول قرآن را مطالعه کند تا بفهمد این کتاب تا چه اندازه توانسته فرهنگ مردم آن زمان را تغییر دهد چرا که اگر کلام بشر بود مگر می توانست تا این اندازه فرهنگ مرسوخه در یک امتی را تغییر دهد تا جایی که اعتقادات مردم آن زمان را از بت پرستی و شرک به توحید تغییر داد که همان بت پرستان با جان و مال خود در مقابل بت پرستی ایستادند و حاضر به کشته شدن در این مسیر شدند. 💎اگر با این مطالعات احتمال اینکه قرآن کلام خدا باشد را هم ندادی پس حتما باید به خود شک کنی. 💐💐💐💐💐💐💐💐 @maktubateman 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
اگر قائل به باشیم لازم می آید کل حجت نباشد. 💎بیان ذلک: اینکه به زیاده نشده مسلمّ است و کسی نتوانسته شاهدی بیاورد که ثابت کند فلان آیه به افزوده شده پس صرفا اگر احتمالی در تحریف باشد در نقیصه است. 💎عده ای از مسلمین هستند که با تمسّک به اخبار قاصر از دلالت و سند اعتقاد به کم شدن آیاتی از قرآن کریم پیدا کرده اند. 💎عرض می کنم که هیچ هم که هیچ حتی اگر حرفی از قرآن حذف که هیچ حتی جابجا شده باشد در آن صورت این کتاب دیگر از اعتبار ساقط می شود و قابل تمسک نمی باشد. 💎چون احتمال می رود آن حذف یا جابجایی ای که رخ داده در معنای اصلی آیه دخالت داشته و موجب کج فهمی و برداشت اشتباه از آیات بشود لذا مادامی که برای انسان یقین حاصل نشود که این کتاب دست نخورده باقی مانده هرگونه بهره برداری از آن همراه با شائبه خواهد بود. 💎در پاسخ این اشکال گفته اند درست است که خود قرآن بذاته حجت نیست اما با تمسک به روایاتی که قرآن را حجت دانسته اند تمام آیات قرآن حجت خواهد بود و لو اینکه احتمال تغییر یا تحریف داده باشیم. 💎چون روایات زیادی داریم که امر به تمسک به کتاب خدا فرموده اند پس آیات قرآن از اعتبار ساقط نمی شود. 💎می گویم این پاسخ نمی تواند صحیح باشد چون در آن صورت سوال می شود اعتبار روایات را چگونه ثابت می دانید؟ 💎مگر نه این است که این روایات هستند که باید حجیتشان با قرآن سنجیده شود چگونه ممکن است روایاتی که اعتبار خودشان در گرو اعتبار قرآن است به این کتاب اعتبار دهند ؟ 💎این موجب دور می شود و فردی که هیچ اعتقادی به ندارد و در مرحله تحقیق ابتدایی است قطعا قانع نمی شود چون او توسط باید اسلام بیاورد و از صدق گفته های این کتاب پی به علیهم السلام ببرد تا سخنان آنان را حجت بداند. 💎نتیجه آنکه اگر کسی قائل به تحریف و تغییر جزئی از آیات قرآن کریم هم باشد حتی خود قرآن هم برای او عقلا و شرعا نمی تواند حجت باشد فضلا از سنت و سیره. 💐💐💐💐💐💐💐💐 @maktubateman 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
یکی از بدبختی های مملکت اسلامی ما آن است که برگزار کننده ی بجای شدن بخاطر عملی به دستورات در شبکه ی رسمی دعوت می شود و در عوض، افراد بخاطر های دلسوزانه منزوی می شوند. 💐💐💐💐💐💐💐💐 @maktubateman 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
من محمد را دوست می دارم و دشمنش را دشمن 💎لطفا همه تصویر سلفی همراه بگیرند و به عنوان عکس پروفایل و وضعیت خویش قرار دهند. 💎هر چند وقت یکبار دشمنان به مقدسات توهین می کنند تا میزان واکنش های مسلمین را در مورد مسائل حیاتی رصد کنند. 💎وقتی ببینید واکنش ها به توهین ضعیف است حتما در مسائل دیگر با فراغت بال بیشتری اقدام می کنند من جمله مسأله 💐💐💐💐💐💐💐💐 @maktubateman 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
همان هایی که می گفتند دین غم و اندوه است امروز هر گونه شادی کردن در هر قالبی را ممنوع می دانند که هیچ ، حتی به شادی کننده نیز می گویند 💐💐💐💐💐💐💐💐 @maktubateman 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
اگر اسلام دین کامل و پیشرفته ای هست چرا کشور های مسلمون از عقب مانده ترین کشور ها هستند ؟ 😔 : 🔷 همیشه بین یک و پیروان آن دین باید تفاوت قائل شد، چرا که ممکن است یک دینی خیلی کامل باشد اما پیروانش بخاطر عمل نکردن به دستورات آن دین عقب می بمانند. در ثانی پیشرفتی که کشور های دیگر هست صرفاً در امور مادی و صنعتی است و اتفاقاً در امور معنوی و اخروی به شدت عقب افتاده هستند، اما این بدان معنا نیست که دین فقط برای معنویت بشر مفید است ، بلکه قرآن فرمود «مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ ۖ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ» یعنی «هر کس حاصل کشت آخرت را بخواهد در تخمی که کاشته می افزاییم و هر کس حاصل کشت دنیا را بخواهد بخشی از آن را به او می دهیم و در آخرت نصیبی نخواهد داشت،» : 🔷 هرگز قرآن کریم نفرموده است اگر کسی دین نداشته باشد در دنیا پیشرفت نمی کند بلکه قرآن تأکید فرموده است «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ» یعنی برای انسان چیزی جز سعی و تلاش نیست «وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَىٰ» و نتیجه ی سعیش را هم خواهد دید، پس اینکه ما بخواهیم از پیشرفت‌های غربی ها که را قبول نکردند اینگونه نتیجه بگیریم که پس حتماً راهشان درست بوده است. نتیجه گیری غلطی است. 🔷 سنت های الهی در قرآن به روشنی بیان شده ، اینکه مسلمانان نسبت به غربی ها در امور مادی عقب تر هستند بخاطر این است که دست استعمار گر استعمارگران غربی سال های زیادی مانع روند صعودی مسلمین بود و الا تا پانصد سال پیش که اروپا درگیر وحشی گری های خود بود ؛ قطب علم دنیا در شرق دنیا یعنی جایی که مسلمین می زیسته اند بود. ابوریحان بیرونی ، زکریای رازی ، خواجه نصیر طوسی و... از جمله عالمان مسلمانی هستند که غربی ها برای یادگیری علوم مختلف نزدشان زانو می زدند. 🔷 به عنوان مثال : کشور عزیز ما ایران 🇮🇷 بعد از انقلاب اسلامی که دست استعمار 🇱🇷🏴󠁧󠁢󠁥󠁮󠁧󠁿 را از سرزمینش قطع کرد؛ در زمینه های پزشکی 💉 ، صنعتی 🔬 ، دارو سازی 💊 و... پیشرفت های قابل ملاحظه‌ای داشته که در بعضی موارد هم ردیف کشور‌های غربی قرار دارد که اگر با همین شتاب حرکت کند در سال های آتی از آنان جلوتر هم خواهد زد. 💪 🔷 وقتی مقایسه بین دو کشور صحیح است که در همه ی جهات مثل هم باشند، پس اگر بخواهیم کشور‌های اروپایی را مقایسه کنیم باید با خودشان مقایسه کنیم یعنی بگوییم مثلا کشور آلمان که در حال حاضر قوانین اسلامی ندارد و تا این حد پیشرفت های مادی و صنعتی داشته است اگر به فرض ، قوانین اسلامی در آن جریان داشت میزان پیشرفت هایش چگونه بود ؟ نه اینکه آلمان را مثلا با افغانستانی مقایسه کنیم که در اغلب موارد با هم تفاوت دارند پس خیلی بی انصافی است که کمبود های موجود در افغانستان و برخورداری های آلمان را فقط به پای دین بگذاریم و بقیه ی تفاوت ها را نادیده بگیریم. منابع: سوره ی شوری آیه ۲۰ / سوره نجم آیه ۳۹ و ۴۰ @maktubateman 🍀🍀🍀
هدایت شده از میثاق تاجیک
💎اخیرا توسط استاد مصاحبه ای پنجاه دقیقه ای در رابطه با نفی لباس روحانیت منتشر شده است که موجب تضارب آراء گردیده است حقیر نظرم را نسبت به فرمایش ایشان بیان می کنم. 💎 اولا اینکه فرمودند دلیلی در مورد اینکه پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله لباسی برای تبلیغ دین جعل کرده باشند نیست عرض می کنم معمم کردن توسط آن حضرت در روز جعل عملی لباس امامت است. 💎 استناد ایشان به روایتی در سنن النبی صلوات الله علیه و آله است که در آن روایت آمده هر غریبه ای که وارد جمع مسلمین می شد پیامبر را از بین مردم تشخیص نمی داد؛ لذا معلوم می شود حضرت لباس متمایزی نداشته اند. که در جواب این استناد عرض می کنم در ادامه ی همین حدیث آمده که بخاطر همین معضل به پیامبر اکرم پیشنهاد نشستن روی منبر را دادند و ایشان هم پذیرفتند. پس معلوم می شود تمایز خلاف میل پیامبر نبوده پس تنقیح مناط می کنیم و این تمایز را به لباس نیز سرایت می دهیم. 💎 در ادامه مصاحبه استاد اکبرنژاد فرمودند که بله قبول داریم که امروز بخاطر کثرت جمعیت، ضرورت لباس متمایز حاصل شده است و دلیل اینکه در گذشته شارع در صدد جعل لباسی خاص نبوده است بخاطر معلوم بودن مبلغ دین در بین مردم جامعه کوچک آن زمان بوده است. پس خود ایشان داشتن لباس را برای مبلغ در این زمان لازم می دانند. 💎 اینکه می فرمایند این لباس موجب دور شدن و فاصله ی مردم از مبلغ شده پس اگر مبلغ لباسی شبیه به لباس مردم بر تن می داشت هرگز این فاصله ها و تنفرها ایجاد نمی شد. در جواب این جمله عرض می کنم آیا اگر انبیاء الهی که در بین اقوام خود همیشه در اقلیت بودند و فاصله داشتند و پیروان انبیا نیز همیشه در معرض اذیت مردم بودند بخاطر وجود لباسی متفاوت بوده است؟ اینکه قرآن می فرماید ای شعیب اگر از ما تبعیت نکنی تو و پیروانت را از شهر اخراج می کنیم بخاطر لباس متفاوت حضرت شعیب بوده است؟ 💎آیا اینکه می فرمایند این لباس برای خانواده ها محدویت ایجاد کرده است دلیل موجهی برای کنار گذاشتن آن می شود؟ آیا اینکه به شخص در لباس توهین می شود موجب آن می شود که لباس را کنار بگذارد؟ مگر این اذیت ها بلکه اضعافا مضاعفا را انبیاء الهی در امم خود نداشته اند؟ خب وقتی طلبه خودش را شبیه انبیاء می کند باید پی تلخی هایش را هم به تن بزند. 💎اینکه فرمودند برای طلبه های در سطح پایین لباس خاصی طراحی شود با آرم مخصوص، خود، موجب همین اشکالاتی است که استاد به لباس گرفته اند. یعنی اگر دین برای مبلغ لباسی جعل نکرده ما به چه استنادی می خواهیم لباس خاصی با آرم خاص برای مبلغ قرار دهیم؟ و بر فرض هم که به حکم ضرورت زمان زیر بار این لباس رفتیم خب الکلام الکلام دوباره همین تنفرات و فاصله ها به مرور زمان ایجاد می شود و هر کس آن لباس خاص و آرم خاص را ببیند متنفر می شود. آخر چه فرقی است بینشان؟ 💎بله قبول دارم که هرکس نباید ملبس شود. و علت اصلی تنفرات و فاصله عملکرد خود طلبه هاست پس ما برای رفع فاصله به جای حذف لباس باید عملکرد را اصلاح کنیم. 💎در بخشی از مصاحبه فرمودند لباس موجب جلب نظر مردم می شود لذا مثلا اگر خانمی در خیابان بخواهد سوالی بپرسد بخاطر حمله ی نگاه مردم از پرسش خود صرف نظر می کند. که در جواب عرض می کنم اگر اصلا لباسی نباشد هم این خانم بخاطر نشناختن مبلغ دین سوال نمی پرسد ضمن اینکه افرادی هم که بخواهند سوال بپرسند به همین دلیل نشناختن مبلغ، سوالشان را نمی پرسند. 💎و اشکال اساسی اینجا است که اگر ما لباس را از طلبه بگیریم و صرفا مجتهدین را ملبس کنیم در ایام تبلیغی که طلبه ها به مساجد و حسینیه های سراسر کشور می روند؛ برای سخنرانی باید روی منبر بنشینند یا نباید بنشینند؟ 💎اگر بگوییم نباید بنشیند پس مساجد و هیآت رفته رفته از منبری تهی می شود و سخنران روحانی حوزوی تبدیل می شود به کت و شلواری با آرم مخصوص که ایشان روی صندلی می نشیند که عاقبتا منبر حذف می شود. ضمنا راه سخنرانی در مجالس مذهبی برای غیر طلبه هم باز می شود. 💎و اگر بگوییم منبر برود که در آن صورت راه روی منبر نشستن کت و شلواری های غیر طلبه نیز باز می شود که این کار در نهایت منتهی به اسلام منهای روحانیت می شود. 💎اگر بخواهیم بین بد و بدتر چیزی را انتخاب کنیم باید بین ضررهای با لباس بودن و بی لباس بودن طلبه مقایسه کنیم و آن راهی که برای عزیز ضرر کمتری دارد را اتخاذ کنیم. 💎 مفاسد و ضررهای ملبس بودن در کلام استاد اکبرنژاد: محدویت خانواده ها و اهانت ها و احیانا سوال نپرسیدن یک خانم توی خیابان به خاطر نگاه های مردم است. ولی مفسده ی کنار گذاشتن لباس منتهی شدن به اسلام منهای روحانیت است. ضمن اینکه فاصله ها ربطی به لباس ندارد که به عملکرد مربوط است. 💐💐💐💐💐💐💐💐 @maktubateman 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀