🍃🔹🍃
بیتفاوتی را از خود دور کنید. در مقابل حرفهای منحرف بیتفاوت نباشید. فرزندانتان را آگاه کنید و به فعالیت در راه الله تشویق کنید.
.. شهید احمد کشوری ..
#در_محضر_شهادت #تربیت
🍃🔹🍃 @mangenechi
┄┅◈🌿✨🌿◈┅┄
باید خانواده با رحمت رهبری شود؛ یعنی انسان هفت سال رئوفانه از شیر مادر و با نوازش او تغذیه کند و مهربانانه در آغوش مادر و در کنار بستر او بیارامد و پدر و مادر با زبان کودکانه و با رأفت با او بازی کنند و مهربانانه با او سخن گویند و با رافت دستش را بگیرند و به مهمانی ببرند و... .
چنین کودکی در بزرگسالیاش، رهبری زندگی خود را به #خشم نمیسپارد.
📚 زن در آیینه جلال و جمال، آیتالله جوادی آملی، ص۱۷۴
┄┅◈🌿✨🌿◈┅┄
#گزیده_کتاب #تربیت #زندگی
#گروه_فرهنگی_تبار
🔗 #منگنهچی
╔═🌿✨◈═════╗
@mangenechi
╚═════🌿✨◈═╝
┅⊰༻▪️⚫️▪️༺⊱┅
«نقش خاطره»
در خیابان، درخت اقاقیا به استقبالم میآید و من در تونل زمان، به خاطرات روزهای بیمارستان میاندیشم و اینکه چه خوب شد که بخیر گذشت و ذهنم تا گلهای بزرگ روی درخت که از پنجرهی بلند اتاق پیدا بود، پرواز میکند.
باخود فکر میکنم خاطرهای که برای من بخیر شد، برای دیگران که عزیزانشان در همان بیمارستان و کنار همان درخت زیبا با گلهای درشت سفید رنگ، از دنیا رفتهاند، فرق میکند.
همین خاطره برای آن دیگری، تلخ رقم میخورد و همین گل معطر اقاقیا، او را تا قعر مصائبش پیش میبرد.
این خاصیت خاطره است.
خیلی مهم است از که با که یا چه، چه خاطرهای داشته باشیم.
برای من و توی مذهبی، اگر نگران تربیت فرزندمان هستیم، خاطرهسازیهای زیبا با مناسک و شعائر مهم مذهبی، حرف اول را میزند.
مهم است که از سجاده و منبر و محراب و مسجد و هیأت، خاطرهی خوب برای کودکان بسازیم و بهخاطر آنها یا در حین سلوک با هریک از آنها، تندی، بداخلاقی و تضییع حق نکنیم.
آن وقت میشود امیدوار بود در کشاکش خطرات آینده، عشق به این خاطرات شیرین، کودکانمان را در آغوش گرم دین نگاه دارد.
شاید به همین خاطر است که «محرّم و صفر» اسلام را زنده نگهداشته است.
این فرصت ناب تربیتی را دریابیم.
┅⊰༻▪️⚫️▪️༺⊱┅
#عشق_حسینی
#تربیت
#محرم
#خانواده
#گروه_فرهنگی_تبار
✍ #زهرا_نجاتی
🔗 #منگنهچی
╔═.▪️⚫️༺.══╗
@mangenechi
╚══.⚫️▪️༺.═╝
باسمه تعالی
#داستانک
💠🔹 مُغول نباشیم! 🔹💠
1⃣
دانشآموز بودیم؛ اواخر دورهی راهنمایی. با چندتا از دخترهای همسن و سال فامیل، برای مسابقهای داشتیم سورهی «نور» را حفظ میکردیم.
یکی از همان روزها رفتیم منزل عمو. یکی از دخترهای فامیل، خلاف تمام آموزههای تربیتی کودکیمان، رفت سر یخچال! به همه جا و همه چیز سرک کشید و ناخنک زد!
با تعجب پرسیدم: چی کار میکنی؟ چرا یخچال رو باز کردی؟ چرا به خوراکیها ناخنک میزنی؟
سینه جلو داد و صدایش را صاف کرد و شروع کرد با ترتیل و تجوید و لحن عربی غلیظ، آیهی ۶۱ را خواندن .
با چشمهای گردشده از تعجب نگاهش میکردم. مادرم همیشه به شدت ما را نهی کرده بود از چنین کاری. حتی اگر منزل یکی از فامیلها بودیم و سفره میانداختند، بدون اجازهی مادر به خود حق نمیدادیم سر سفره بنشینیم.
در همان حال و هوای نوجوانیام به این فکر افتادم که ما تا قبل از اینکه این سوره را حفظ کنیم، بچههای مؤدبتری بودیم! یعنی حفظ قرآن و آشناشدنمان با این سوره و مضامین این آیه، باعث شده ما بیادبتر از قبل شویم؟!
هرچه تلاش میکردم خودم را دلداری بدهم که: «این دیگر بیادبی نیست وقتی خدا اجازه داده» دلم راضی نمیشد. گرچه تعارفهای فامیل محترم بالاخره کار دستم داد و در این شبیخون کوچک همراهش شدم، ولی عذاب وجدان رهایم نکرد. آیا ما واقعاً کار بدی نکرده بودیم؟
💠🔹
ادامه دارد
#زندگی #خاطره #تربیت
✍ #نظیفه_سادات_مؤذّن
#منگنهچی
💠🔹 @mangenechi
باسمه تعالی
#داستانک
💠🔹 مُغول نباشیم! 🔹💠
2⃣
آمده بودند منزل ما مهمانی. سالن پذیرایی را آماده کرده بودیم و برای جای خوابشان و بازی بچههایشان هم هماهنگیهای لازم انجام شده بود. به دخترهام اطمینان داده بودم که اگر در اتاقتان بسته باشد، بچهها توی اتاقتان نمیروند و لازم نیست نگران وسایلتان باشید. دخترها هم به اعتماد من، وسایلشان را از دکوریها و قفسهها جمع نکردند و فقط در اتاق را بستند.
بچههای مهمانها به محض ورود، حجم انبوه انرژیهای انبارشدهشان را به رخمان کشیدند! بالای مبل و زیر میز و داخل کابینتها، در اولین یورشها فتح شدند. دقایقی بعد، کشوهای زیر آینه و ظرفهای داخل کنسول هم بیرون ریخته شد. من در حالی که سعی میکردم نگرانی در نگاهم جلوه نکند، به طور نامحسوس جابهجا شدن جبههی جنگ این مغولهای کوچک را رصد میکردم!
مهمان محترم بدون هیچ توجهی به رفتارهای بچههایش، پرحرارت گرم صحبت بود و من همچنان داشتم تلاش میکردم در مؤدبانهترین حالت ممکن باقی بمانم و نگاه و رفتارم، فرکانس ناخوشایندی ارسال نکند.
ناگهان دختر کوچکم با حالت بیسابقهای آستینم را کشید و با چشم و ابرو به اتاقشان اشاره کرد و خواهر بزرگترش را نشانم داد که در تلاشی نافرجام سعی داشت از سقوط سنگرشان به دست این سوپرمهمانهای کوچک جلوگیری کند!
سکوت را جایز ندانستم و با صدای بلندی که توجه مادرشان را جلب کند گفتم: «بچهها اونجا اتاق دخترهاست. لطفاً اونجا نرید. همین جا بازی کنید. دخترهای من دیگه بزرگن، اسباببازی ندارن. اتاقشون به درد شما نمیخوره که!»
از جا برخاستن مادر محترم، امیدوارم کرد که اقدامی مناسب در راستای تأمین امنیت فیزیکی و روانی خانه و خانوادهی ما انجام خواهد شد! ولی ...
در اتاق دخترها را باز کرد و به بچههایش گفت: «بیاید با هم اتاقشونو نگا کنیم. شما به چیزی دست نزنید. فقط کنار من وایستید و نگاه کنید. آفرین بچهها!»
فاتحان بزرگ وارد اتاق شدند و تمام قفسهها و کشوها و کمد لباسها و حتی کتابهای درسی و غیر درسی دخترها را به طور کامل واکاوی و تجزیه و تحلیل نمودند! در تمام این مدت، نگاه دخترها مخلوط معلّقی از تعجب و غم و دلهره و خجالت و چندین احساس ریز و درشت دیگر بود و سایهای از سرزنش و پشیمانی هم داشت که به حرف من اعتماد کرده بودند!
موقع بیرون آمدن از اتاق، مهمان محترم رو کرد به من و گفت: «چقد خوبه که انقد با هم راحتیم! ببین بچههام توی خونهی شما احساس غریبی نمیکنن!»
جوابش را با لبخندی تلخ و حرکت سروگردن دادم و برای آوردن دور بعدی پذیرایی به آشپزخانه رفتم.
💠🔹
ادامه دارد
#زندگی #خاطره #تربیت
✍ #نظیفه_سادات_مؤذّن
#منگنهچی
💠🔹 @mangenechi
باسمه تعالی
#داستانک
💠🔹 مغول نباشیم! 🔹💠
3⃣
معمولاً در زندگی مسلمانان، «فقه» حرف اول را میزند و قاعدتاً هر مسلمانی خود را ملزم به رعایت احکام عملی شرع میداند و اگر بخواهد در موردی چگونگی رفتار و باید و نباید اعمال خود را بداند، از وظیفهی شرعی خود در علم فقه میپرسد. ولی روابط انسانی، مراتب و درجاتی دارند. «خوب بودن» و «آداب دانستن» هم کم و زیاد دارد و اسلام هم در بخش «آموزههای اخلاقی» به این مراتب اشاره میکند و پیروان خود را برای رسیدن به این درجات والاتر، ترغیب میفرماید.
مسلمان خوب «اجازهی فقهی» را در قالب «سفارش اخلاقی» میریزد و بعد در عمل جلوهگر میکند. حتی قبل از آن، جزئیات و شرایط حکم فقهی را به دست میآورد. آیا مجوّزی که قرآن کریم در آیهی 61 سورهی مبارکهی نور داده است، عام و فراگیر است و هیچ محدوده و شروطی ندارد؟
علاوه بر این دو اصل، یک قانون مهم دیگر از مجموع سفارشات اخلاقی و اجتماعی اسلام به دست میآید که در هر مصداقی میتواند راهنما و راهگشا باشد: «هر عامل و هر رفتاری که باعث سرد شدن روابط میان دو مسلمان شود، از منظر خدای مهربان، رفتار نامطلوب به شمار میآید».
شاید هرکدام از ما یک لشکر مغول کوچک در درون خود داشته باشیم که گهگاهی میل کشورگشاییشان بیدار میشود! باید مواظب این مغولهای سرکش بود!
💠🔹
پایان
#زندگی #خاطره #تربیت
✍ #نظیفه_سادات_مؤذّن
#منگنهچی
💠🔹 @mangenechi
💠🌺
گاهی وقتها به دستای کوچولوش و قامت کوتاهش که نگاه میکنی، باورت نمیشه بتونه،
دلت نمیاد بهش کاری بگی یا ازش بخوای.
اما باید باور کنی اگر میخوای احساس توانایی داشته باشه،
قدرتمند باشه
و اعتماد به نفس داشته باشه،
باید از همون کودکی، بهش بیاموزی و ازش کار بخوای.
💠🌺
#در_محضر_روایت #تربیت
#گروه_فرهنگی_تبار
✍#زهرا_نجاتی
💠@mangenechi
🌸🌿
#داستانک
چند روزیست دخترم کتابهای کتابخانهام را یکی یکی قِل میدهد و پایین میاندازد؛ انگار فتح الفتوح کرده باشد!
نشانهاش هم اینکه هربار پشت سرش را نگاه میکند و میخندد!
امروز صبح، دیگر عزمِ کتابهای درست و حسابیام را کرده بود! صدایم را بلند کردم و گفتم: وای فاطمه! دیگه گالینگورها رو نهههه 😱
لب برچید! انگار که کاخ آرزوهایش خراب شده باشد!
دیگر وقت سکوت نبود. باید وارد معامله میشدم: یک طبقه میدادم و یک بغل کتاب صاف و سالم تحویل میگرفتم!
همان لحظه، طبقهی اول کتابها را برچیدم و هرچه سررسید باطله و کتابهای قدیمی بلااستفاده داشتم، به جایشان چیدم!
کتابخانهی دخترم آمادهی بهرهبرداری بود 😁
🌸🌿
کم کم میریزد؛ کم کم خط خطی میکند؛ پاره میکند و آرام آرام وارد دنیای زیبای کتاب میشود.
یک آشنایی قشنگ و البته قدیمی.
این جور دوستیها ، تمامی ندارند!
#کتاب #مادرانه #تربیت
✍ #قدوسیزاده
#گروه_فرهنگی_تبار
🌸🌿 @mangenechi
گاهی وقتها
📹 صبح امروز؛ صحبتهای خانم پهلوانیزاده همسر یکی از کارکنان ناوگروه ۸۶ ارتش در دیدار با رهبر انقلاب ا
🌼🍃
#خاطره
#تربیت
🌼🍃 بچهی کنکوری 1⃣
چند سال پیش که دختر بزرگم دبیرستانی بود، گفتم یه بار برم عضو انجمن اولیا و مربیان بشم ببینم میشه از این طریق توی تصمیمسازیهای مدارس اثرگذار بود یا نه.
اتفاقاً بالاترین رأی رو آووردم و شدم رئیس انجمن.
اولین جلسهی انجمن که تشکیل شد، مشاور محترم دبیرستان هم توی جلسه دعوت شده بودن و یه بخشی از جلسه به صحبتهای ایشون اختصاص داده شده بود.
خانوم مشاور، داشتن با آب و تاب فراوان توضیح میدادن و توصیه میکردن که:
خانوادهها باید خیلی هوای بچهها رو داشته باشن. اصلاً نباید به بچهها کار بگن و ازشون کمک بخوان.
یعنی چی که نگهداری خواهر و برادر کوچیکتر رو میسپارن به این بچههای دهم و یازدهم؟!
یعنی چی که ظرفهای شام رو این دختر دوازدهمی باید بشوره؟!
این امسال کنکور داره!
باید هیچ مسئولیتی و هیچ دغدغهای نداشته باشه تا بتونه با تمرکز کامل درس بخونه و رتبهی بالا بیاره و....
.