eitaa logo
موسسه مطالعات راهبردی اسلام معاصر (مرام)
41 دنبال‌کننده
76 عکس
0 ویدیو
0 فایل
📝 📎نظرات و پیشنهادات خود را با ادمین مطرح کنید👇 @Mrym_Sharifi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹اهمیت هجرت به مدینه🔹 ✂️📖برشی از کتاب 🔺بخش اول 📌اهمیت مسلمان شدن مردم برای پیشرفت بسیار زیاد است، به حدی که این تشکیلات حکومتی که در مدینه پدید آمد، امکان نداشت در جای دیگری به‌وجود بیاید. وقتی به مدینه رفت، این شهر وضعیت كاملاً متفاوتی پیدا کرد و به طور طبیعی خود حضرت در رأس امور اجتماعی ـ سیاسی قرار ‌گرفت. مهمتر اینکه با ایجاد یک سلسله نهادها و ساختارهای مذهبی و سیاسی ـ اجتماعی، جامعه جدیدی را پایه‌ریزی ‌کرد. 📌اساساً یکی از دلایل اصلی مهاجرت پیامبر(ص) به ، به جای مناطق دیگری همانند و غیره، با این هدف بود تا هسته مرکزی یک قدرت متمرکز را پی‌ریزی کند. اگر حضرت به نقطه دیگری می‌رفت، هرچند از فشار مکی‌ها راحت می‌شد، ولی مطمئناً آنجاها نمی‌توانست یک نظام اجتماعی، سیاسی و دینی را بنیاد بگذارد. اسلام به عنوان یک دین احتیاج به جایی داشت که قوام شهری داشته باشد و بشود سلسله نظام‌هایی را در آن اعمال و اجرا کرد. در شبه‌جزیرۀ آن زمان، مدینه بهترین نقطه بوده برای اینکه دین متکاملی مانند اسلام بتواند آنجا تحقق عملی پیدا کند، نهادهای مسجد و نمازهای جمعه و جماعت را تشکیل دهد، نظام قضایی ایجاد کند و برای اسلام اعتبار اجتماعی ـ سیاسی کسب کند. از این جهت می‌توان گفت اسلام تا میزان معتنابهی مرهون مدینه است. وگرنه در مکه از و نبوی خبری نبود، ولی در مدینه از همان ابتدا آغاز شد.
🔹اهمیت هجرت به مدینه🔹 ✂️📖برشی از کتاب 🔺بخش دوم 📌با رفتن (ص) به ، مدیریتی گسترده‌تر و فعال‌تر از آن حالت قبیله‌ای شکل گرفت و جامعه مدینه وارد مرحلۀ جدید ‌شد. کلاً در دوران مدینه یک نوع طراحی جدیدی را تعقیب ‌کرد و حدود و قیدهای موجود را شکست و فراقبیله‌ای و فراملیتی حرکت کرد. در این راستا، پیامبر(ص) نکته خاصی بیان نمی‌کند، ولی در عمل کارهایی که انجام می‌شود، کلاً‌ در نفی آن ساختارها و تفکراتی است که وجود داشت. در واقع، پیامبر(ص) از درون یک چیزی را می‌پرورد، رشد می‌دهد و بالا می‌آورد که بعدها نظام متکی بر همین بنیادها شکل می‌گیرد. هرچند آنچه عملاً به عنوان خلافت تحقق یافت، بسیار منحرف می‌شود. 📌هم پیامبر(ص) از آغاز وظیفه داشته‌ جامعه را با همین نظام به آن سمت و هدف پیش ببرد و هم شرایط به‌گونه‌ای بود که پیامبر و مردم و این نظام را به همین صورت جلو می‌برد. در واقع، هر دو جنبه مکمل یکدیگر بودند؛ یعنی رفتن پیامبر(ص) به مدینه یک نیاز بود، ولی صرف آن نیاز منجر به ایجاد آن همه تحول نمی‌شود، بلکه خود اسلام به نوعی است که می‌بایست آن تحولات را در مدینه به‌وجود بیاورد. در این راستا بود که پیامبر می‌سازد و و جماعت را تشریع می‌کند. اينها که همه دستور خداوند است، حکمت‌های فراوان مختلفی دارد، از جمله آنکه مردم کنار یکدیگر جمع می‌شوند. دوم آنکه، از درون این نهادها و امور مترتب بر آنها، ساختار جدیدی شکل می‌گیرد و تقویت می‌شود و گسترش می‌یابد. بدین ترتیب جامعه جدیدی هرچند کوچک متولد می‌شود که منهای جنگ‌هایی که به مسلمان‌ها تحمیل می‌شود، می‌باید نیازهای غذایی آن جامعه تأمین گردد و به خدمات عمومی، و مشکلات داخلی آن رسیدگی بشود. عملاً ‌پیامبر(ص) این وظایف را انجام می‌دهد. این نوع گسترش‌یابی زیرساختی اسلام از نظر ایجاد نهادها و سازمان‌ها و تفکرات، به نوعی است که بعدها در ذهن مسلمان‌ها مدیریت دیگری غیر از آن چیزی را که از مدینه آغاز ‌شد و رشد یافت، اصلاً جا نمی‌افتد.
🔸امام صادق و مکتب تشیع🔸 📝مقاله 🔻مکتب به عنوان یک نظام عظیم، مرتبط و متین فقهی و کلامی و معرفتی عمیقاً مرهون تعلیمات است. را در پی افکندن این نظام و تبیین و توسعه آن نقشی است بی بدیل. انتساب به حضرتش از دیرباز به همین علت بوده است. 🔻در اینجا لازم است به مفهوم اشارتی رود؛ این رسالت در درجه نخست، بیان و تشریح معارف عمیق وحیانی بود؛ آن نوع معارفی که انسان‌ها با ظرفیت‌های انسانی‌شان، ‌اعم از عقلانی و روحی و احساسی و عاطفی،‌ نمی‌توانند بدان دست یابند؛ باید آن را از منبعی آسمانی دریافت کنند و افراد آشنای با این رمز و راز آن را برای‌شان بازگو و تفسیر کنند. این منبع از نظر ما است و آموزه‌‌‌‌های ؛ و نقش اصلی توضیح و مفهوم کردن و تطبیق دادن این مجموعه است؛ اعم از آنکه به اعتقادی راجع شود و یا به عملی. 🔻در بعد از و به ویژه پس از شهریور 1320 به عنوان یک جریان و و در بین تحصیلکرده‌‌‌‌ها و روشنفکران محبوبیتی بلامنازع یافت. این جریان، طبقات جدید مذهبی را، خصوصاً از دهه 1340به بعد، عمیقاً‌ تحت تأثیر قرار داد . اینان گذشته خود و حتی گذشته خود را در بسیاری از موارد بر اساس همان روش‌ها و معیارهایی بررسی کردند که در میان ترقی‌خواهان چپ ایرانی رواج و مقبولیت داشت و در پی اثبات همان مسائلی بودند که برای آن‌ها اهمیت داشت. البتّه عوامل دیگری هم در این میان دخالت داشت. 🔻از این دیدگاه بزرگ‌ترین و بلکه تنها رسالت امامان در مبارزه همه جانبه آنان با و خلاصه می شد؛ و این خود بر دو باور مبتنی بود. اول آنکه تمامی بدی‌ها و کژی‌ها و ستم‌ها به حاکمان راجع می‌شود و دوم آنکه تنها وظیفه امامان مقابله بی‌امان با آن‌هاست. براساس چنین تفسیری مجموع اقدامات ائمه اعم از «فعل» و «قول» و «تقریر» صرفاً‌ در خدمت همین هدف است، حتی اگر به مسلحانه و براندازانه بیانجامد، خواه از طرف خود آنان باشد و یا از طرف پیروان و شاگردان‌شان. متن کامل....👇👇 🌐https://maraminstitute.com/?p=961 ................................ 🆔@maraminst