eitaa logo
مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)
116 دنبال‌کننده
78 عکس
8 ویدیو
0 فایل
این رسانه به معادلۀ «اندیشه، نظریه، مدل مفهومی و عملیاتی تا گفتمانی» و «پیشرفت، تجدد و توسعه» بر مدار دین قرآنی ـ اوصیایی نظر دارد و مخاطب را به هم‌اندیشی فرامی‌خواند. ⭕️به‌منظور رعایت حقوق مالکیت معنوی، انتشار مطالب تنها با ذکر نام کانال امکان‌پذیر است‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 پیش‌تر اصول حِکمی معلمی را آموختیم و اکنون ١۵ خرداد ١٣۴٢، چونان ٢٢ بهمن ١٣۵٧، فرصت یک تجربۀ تاریخی رخداد معادلۀ «دین و مُلک» در جهان جدید با میانداری و راهبری امام و این درس‌های بزرگ در گام‌های است. علامه شهید هم‌چنان پیشاهنگ کلان‌نگر حضور دین در جهان جدید است، اما او خود آموزگار امکان گام‌های پساصدری چون عبور از منطق استقرا در ویرایش اصولی آن به معادلۀ منطق‌های _ است. تاریخیت معرفت و امکان‌های تجدد مستمر در این میدان، به‌تناسب اوصاف درون‌زای دین و ملک، این عبور روشمند از آراء و دیدگاه‌های پیشینیان اهل‌نظر را فصل راهبردی قدردانی آنان در میدان امر ملموس این بلوغ تاریخیت دانش نشان می‌دهد. با امام این نقطه‌های فراروی مانند: ١. به گونۀ (رشد ـ توسعه) ظهور روشن‌بین معادلۀ به سطح معادلۀ پارادایم به نظام مطلوب و نظریه تا مدل‌سازی مفهومی تا گفتمان تا مدل‌سازی عملیاتی تا واقعیت و بانی این منظومه شدن در جهان جدید؛ ٢. رهسپاری از نظریۀ حداقل پنج سده‌ای به (دانش آداب ظاهر عمل)، تا یا معطوف به همۀ ابعاد به‌مثابۀ الگوی معناداری زندگی که عضو نظام‌وارۀ آن است و نه این‌همان با آن؛ ٣. و گذار از معادلۀ به معادلۀ در پیوست ملت_دولت و بدینسان عبور از معادلۀ ابزاری علم و فقه در آستانۀ قدرت؛ ۴. و میانداری دانش تفسیر قرآن کریم و پیشرفت در میانۀ علوم مرسوم فلسفه تا فقه تا علوم انسانی تا عرفان؛ ۵. الگوی فراوری مدیریت عادلانۀ قدرت_اقتدار حکمت‌بنیان؛ ۶. تجربۀ روشمند در جهان معاصری ایرانی. ➺@markaz_strategic_roshd
💠 تأملی بر نظر استاد احمد در عرصۀ و 🟤 «» بر مدار ادراک هست‌ها () را، بر رسم دیرینش، این‌گونه می‌دانیم که و هنجاری (دانش شایدها و بایدهای برگزیده در تنظیم روابط آدمیان با خویش، با هستی و خدای خویش، با جهان و طبیعت، با جامعه و مردمان و با تاریخ) آموزه‌های استنباطی قوانین و احکام حاکم بر حرکت و تحرک و فعل ارادی انسان مختار است. به عبارت دیگر، استنباطی و اعتباری مربوط به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی میان‌حوزه‌ای در عرصۀ شریعت در افق مبانی نظری از هستی‌شناسی تا انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی است. در سامانی با دو « (ارزش‌های بالادستی: شایدها و نشایدها) و ـ (ارزش‌های حداقلی و پایه: بایدها و نبایدها)»، بایدها و نبایدها، شایست‌ها و نشایست‌ها، حق‌ها و تکالیف معطوف به رشد ـ توسعۀ فردی و اجتماعی در چارچوبۀ نظام‌های مطلوب تربیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و دفاعی تا قضایی و جزایی شکل می‌گیرد. این دو ناظر به چگونگی‌ها هستند، درحالی‌که به چیستی‌ها و چرایی‌ها نظر دارند. ضابطۀ حاکم بر رابطه است. استنباطی تا استنتاجی الهیاتی این ضابطه‌هاست. 🟡 به معنای یک ناظر و راهبر به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی با خود، خدا، جهان، و انسان‌های دیگر مانند هر دانش دیگری موضوع (موضوع درجه دوم دانشی) قرار می‌گیرد و بخش انبوهی از پرسش‌های مربوط به این قسم جزو مسائل آن است که فراتر از اسلوب و روش و منابع معرفتی مرسوم در پاسخ‌گویی به مسائل فقهی در چارچوب «» پاسخ خود را دریافت می‌کنند و به ناگزیر روش‌های تحلیلی و عقلی خاص خود را می‌طلبند. 🟤 اکنون و در انبوه مسائل برآمده در جهان جدید و به‌طور خاص جهان ایرانی پس از تجربۀ انقلاب اسلامی با برآمدن معادله‌های جدیدی چون « و معنای زندگی» در تناسب و معادلۀ با فلسفه و اخلاق زندگی، « و قدرت» در تدبیر عادلانۀ آن و برحذری در انفعال از آن و توجیه‌گر آن و « و تجدد» با سطوح و ژرفایی از انواع مسائل فلسفی، پارادایمی، جهان‌بینی و معرفت‌شناختی ر‌وبه‌رو است، مانند نسبت فقه حکم و معنای زندگی و استناد آن به فلسفه و معنا برای هستی، نسبت با اخلاق و ارزش‌های وجودی تا لایه‌های درونی تجربۀ باطنی و عرفانی، نوع نسبت آن با علم اصول و بازبینی‌های موردنیاز در روش‌شناسی تا عرصۀ هرمنوتیک روشی و هرمنوتیک فلسفی، نسبت آن با مسئلۀ نظام‌شناسی دین و نظام‌سازی توسعه‌ای و مدیریت قدرت و ورود به عرصۀ راهبری توسعه‌ای جامعۀ هدف و در سرجمع، نسبت فقه حکم با فقه دین و ولایت فقه دین. 🟡 ارجاع معرفت‌شناختی به به گستره و ژرفای مسائل دامن زده است و به گونه‌ای عمیقاً پارادایمی با آیندۀ این نظام مدنی پیوند خورده است. اکنون در همۀ این گستره و ژرفا به ناگزیر حاضر و جاری است و باید تحلیل و پاسخی روشن برای مسائل معاصری پیش‌روی آن داشت. در نگاه اول به این حضور و جریان، انبوه چالش‌ها خودنمایی می‌کند، درحالی‌که با ژرفاروی به عمق این بینش فلسفۀ حُکمی و فلسفۀ فقهیْ فصلی از فرصت بی‌نظیر گذار پارادایمی به تجدد و پسامدرنیتۀ درون‌زای جهان اسلامی ـ ایرانی در پاسخ به منظومۀ عظیم مسائل معاصری در معادلۀ دین و مُلک به میان می‌آید: از سویی در در زندگی و معنای زندگی معاصری و از سویی دیگر در نظام دانایی‌بنیان تفسیر و تدبیر ، و درون‌زای معاصری. ➺@markaz_strategic_roshd
💠 در عرصۀ پژوهش فقه و حقوق 🔅 جایگاه فلسفۀ فقه «» بر مدار ادراک هست‌ها (دانش‌های حقیقی)، بر رسم دیرینش، دانش اعتباری و هنجاری (دانش شایدها و بایدهای برگزیده در تنظیم روابط آدمیان با خویش، با هستی و خدای خویش، با جهان، طبیعت، با جامعه و مردمان و با تاریخ) آموزه‌های استنباطی قوانین و احکام حاکم بر حرکت و تحرک و فعل ارادی انسان مختار است. در تعبیری همپای، «» دانش استنباطی و اعتباری مربوط به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی میان‌حوزه‌ای در عرصۀ شریعت در افق مبانی نظری، از هستی‌شناسی تا انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی، در سامانی با دو دانش اعتباری اخلاق (ارزش‌های بالادستی: شایدها و نشایدها) و فقه ـ حقوق (ارزش‌های حداقلی و پایه: بایدها و نبایدها)، بایدها و نبایدها، شایست‌ها و نشایست‌ها، حق‌ها و تکلیف‌های معطوف به رشد ـ توسعۀ فردی و اجتماعی در چارچوبۀ نظام‌های مطلوب تربیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، دفاعی تا قضایی و جزایی است. این دو دانش اعتباری ناظر به چگونگی‌ها هستند، درحالی‌که به چیستی‌ها و چرایی‌ها نظر دارند. حکمْ ضابطۀ حاکم بر رابطه است. فقه حکم دانش استنباطی تا استنتاجی الهیاتی این ضابطه‌هاست. به‌مثابۀ یک دانش هنجاری ناظر و راهبر به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی با خود، خدا، جهان و انسان‌های دیگر، چونان هر دانش دیگری موضوع تأملات فلسفی (موضوع درجه دوم دانشی) قرار می‌گیرد و بخش انبوهی از پرسش‌های مربوط به این قسم از تأملات فلسفی جزو مسائل آن است. این پرسش‌ها فراتر از اسلوب و روش و منابع معرفتی مرسوم در پاسخگویی به مسائل فقهیْ در چارچوب «فلسفۀ فقه» پاسخ خود را دریافت می‌کنند که به‌ناگزیر روش‌های تحلیلی و عقلی خاص خود را می‌طلبند. 🖋 به قلم احمد @markaz_strategic_roshd