eitaa logo
مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)
118 دنبال‌کننده
76 عکس
8 ویدیو
0 فایل
این رسانه به معادلۀ «اندیشه، نظریه، مدل مفهومی و عملیاتی تا گفتمانی» و «پیشرفت، تجدد و توسعه» بر مدار دین قرآنی ـ اوصیایی نظر دارد و مخاطب را به هم‌اندیشی فرامی‌خواند. ⭕️به‌منظور رعایت حقوق مالکیت معنوی، انتشار مطالب تنها با ذکر نام کانال امکان‌پذیر است‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
آشنایی با تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) 🔺ادامۀ آشنایی با تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) از زبان احمد : 🔶جامعۀ امروز ایرانی در گام گسیختگی از جهان ممکن ایرانی، در پیوست ترکیبی ملت ـ دولت، با منظومه‌ای از مسئله‌های نظام‌واره درگیر است که بی‌پاسخی به آن‌ها به‌ معنای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و در پس آن، زوال امکان حضور در جهان جدید است (که فرصت آن با امکان حضور جهان ایرانی از سوی امام صادق انقلاب اسلامی و نخبگان صادق اندیشه‌ای آغازین انقلاب اسلامی نوید داده شد). 🔷 تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) نهادی است که کوشای دانش‌بنیان‌سازی پاسخ روشمند به منظومۀ مسائل دم‌به‌دم تازه‌شونده در سامان نوبه‌نوی پیش‌رو است. این مسائل در سیر تطور تاریخیت کشورْ دم‌به‌دم تازه‌به‌تازه می‌شوند و به این قرار فراخوان نهاد‌های پژوهش ملی برای بازخوانی مستمر کوشایی خویش در پاسخ‌دهی به این مسائل هستند. در نگاه تحلیلی مرکز، مسائل امروز ما در این مرحله از گذارشناسی این‌گونه‌اند و گام‌به‌گام بازتحلیل می‌شوند. بحران‌های اجتماعی دوسدۀ اخیر جامعۀ ناهموار ایرانی، به ‌میان ‌آمدن امکان دینی در دنیای معاصری، ظهور ایدۀ سیاست حاکمیتیِ نوپدید فقه و حکم و قرار گرفتن و در واقع در دستور کار سیاسی و هژمونیک و اینک و به‌تدریج، بازیابی اهمیت انسان در توسعه و اجتماعی‌سازی مفهوم و ظهور ارادۀ به‌مثابۀ دستور کار جمعی و انسانی، اجزای تحولات تاریخی جهان معاصر ایرانی هستند و شیفتگان اسلام قرآنی ـ اوصیایی و ایرانْ سودای حضور اندیشه‌ای راهبرنده در این جهان را دارند. 🔶ازآن‌روی که هم‌چنان نهادهای پژوهش ملی و اندیشمندان ما خودآگاه بنیان‌افکنی یک نظام مبتنی بر بنیان دینی و در راستای آن، اندیشه، و پیشرفت، در نگرش به دورۀ گذار جهان اسلامی ـ ایرانی با رویکرد راهبردی نبوده‌اند بیشترین فرصت یک‌دهۀ گذشتۀ مرکزْ مصروف به کشف این بنیان دینی، و برای راهبردی و نظام برنامۀ خویش بوده است. 🔷دو دهۀ اخیر فرصتی شد تا با بازخوانی سدۀ معاصری جهان ایرانیْ معادلۀ مرکزی «دین ـ ایران و پیشرفت» جامع‌ترین مسئلۀ دینی جهان معاصر اسلامی ـ ایرانی دیده شود. این مسئلۀ مرکزی به‌تدریج سر زده است و امروز مضمون حکمت‌بنیانی آن ضرورت گرفته است. اتفاق مرکزی آن شد که مثلث «، و »، « معاصری» و « اندیشگانی»، در میدان زیستمان، اجتماع و تمدن، سامانی روش‌شناخت گیرند و در گذار از دورۀ پساطباطبایی‌ها، پساشریعتی‌ها، پساصفایی‌ها، پساکدیورها، پسارنانی‌‌ها، پساعبدالکریمی‌ها و پساملکیان‌ها تا پسامطهری‌ها و حتی پساصدرها، به رخداد پیشاهنگ در این اندیشه‌ای ـ نظریه‌ای و آینده‌نگار راهبری شوند. بدین‌گونه در این فراوری، رشد ـ توسعه‌ای در افق امکان انسان، امت و تمدن الهیاتی جهان ایرانی از آن بنیان حِکمی تا تفسیر هدی ـ رشد، سر به عرصه‌های بایسته‌ای مانند پارادایم اجتهادی و تفسیر سازوکاری باز می‌کند و از این مجرا، نمونۀ قرآنی فقه سر می‌زند و از مجرای مطالعۀ وضعیت موجودی در گذار توسعه‌ای، ویرایش تازه‌ای از فقه نظام را نشان می‌دهد که دانش مبنای راهبری تحول می‌شود و بدین‌روی یک روش‌شناسی کاربردی متولد می‌شود. 🔶اندیشمندانی مانند شریعتی، مطهری، صدر، صفایی، ابوزید، آرکون، جابری، عبدالکریمی، رنانی، سروش، ملکیان، کدیور و خسروپناه، نمونه اتفاقات نقطه‌ای دورۀ جهان معاصری ایرانی ـ اسلامی هستند که هنوز ترکیب آنان به‌مثابۀ یک «» برای فراوری اندیشۀ مبنای مدیریت جهان معاصری اتفاق نیفتاده است. اندیشه‌ای مرکز عزم عبور از این اتفاقات نقطه‌ای را دارد تا به منظری دینی، و و آنگاه ، و در راستای خط آیندۀ رشد انسانی و توسعۀ ملی در خط تفسیری پیشرفت‌شناخت دست یابد. ➺@markaz_strategic_roshd
💠 تأملی بر نظر استاد احمد در عرصۀ و 🟤 «» بر مدار ادراک هست‌ها () را، بر رسم دیرینش، این‌گونه می‌دانیم که و هنجاری (دانش شایدها و بایدهای برگزیده در تنظیم روابط آدمیان با خویش، با هستی و خدای خویش، با جهان و طبیعت، با جامعه و مردمان و با تاریخ) آموزه‌های استنباطی قوانین و احکام حاکم بر حرکت و تحرک و فعل ارادی انسان مختار است. به عبارت دیگر، استنباطی و اعتباری مربوط به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی میان‌حوزه‌ای در عرصۀ شریعت در افق مبانی نظری از هستی‌شناسی تا انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی است. در سامانی با دو « (ارزش‌های بالادستی: شایدها و نشایدها) و ـ (ارزش‌های حداقلی و پایه: بایدها و نبایدها)»، بایدها و نبایدها، شایست‌ها و نشایست‌ها، حق‌ها و تکالیف معطوف به رشد ـ توسعۀ فردی و اجتماعی در چارچوبۀ نظام‌های مطلوب تربیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و دفاعی تا قضایی و جزایی شکل می‌گیرد. این دو ناظر به چگونگی‌ها هستند، درحالی‌که به چیستی‌ها و چرایی‌ها نظر دارند. ضابطۀ حاکم بر رابطه است. استنباطی تا استنتاجی الهیاتی این ضابطه‌هاست. 🟡 به معنای یک ناظر و راهبر به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی با خود، خدا، جهان، و انسان‌های دیگر مانند هر دانش دیگری موضوع (موضوع درجه دوم دانشی) قرار می‌گیرد و بخش انبوهی از پرسش‌های مربوط به این قسم جزو مسائل آن است که فراتر از اسلوب و روش و منابع معرفتی مرسوم در پاسخ‌گویی به مسائل فقهی در چارچوب «» پاسخ خود را دریافت می‌کنند و به ناگزیر روش‌های تحلیلی و عقلی خاص خود را می‌طلبند. 🟤 اکنون و در انبوه مسائل برآمده در جهان جدید و به‌طور خاص جهان ایرانی پس از تجربۀ انقلاب اسلامی با برآمدن معادله‌های جدیدی چون « و معنای زندگی» در تناسب و معادلۀ با فلسفه و اخلاق زندگی، « و قدرت» در تدبیر عادلانۀ آن و برحذری در انفعال از آن و توجیه‌گر آن و « و تجدد» با سطوح و ژرفایی از انواع مسائل فلسفی، پارادایمی، جهان‌بینی و معرفت‌شناختی ر‌وبه‌رو است، مانند نسبت فقه حکم و معنای زندگی و استناد آن به فلسفه و معنا برای هستی، نسبت با اخلاق و ارزش‌های وجودی تا لایه‌های درونی تجربۀ باطنی و عرفانی، نوع نسبت آن با علم اصول و بازبینی‌های موردنیاز در روش‌شناسی تا عرصۀ هرمنوتیک روشی و هرمنوتیک فلسفی، نسبت آن با مسئلۀ نظام‌شناسی دین و نظام‌سازی توسعه‌ای و مدیریت قدرت و ورود به عرصۀ راهبری توسعه‌ای جامعۀ هدف و در سرجمع، نسبت فقه حکم با فقه دین و ولایت فقه دین. 🟡 ارجاع معرفت‌شناختی به به گستره و ژرفای مسائل دامن زده است و به گونه‌ای عمیقاً پارادایمی با آیندۀ این نظام مدنی پیوند خورده است. اکنون در همۀ این گستره و ژرفا به ناگزیر حاضر و جاری است و باید تحلیل و پاسخی روشن برای مسائل معاصری پیش‌روی آن داشت. در نگاه اول به این حضور و جریان، انبوه چالش‌ها خودنمایی می‌کند، درحالی‌که با ژرفاروی به عمق این بینش فلسفۀ حُکمی و فلسفۀ فقهیْ فصلی از فرصت بی‌نظیر گذار پارادایمی به تجدد و پسامدرنیتۀ درون‌زای جهان اسلامی ـ ایرانی در پاسخ به منظومۀ عظیم مسائل معاصری در معادلۀ دین و مُلک به میان می‌آید: از سویی در در زندگی و معنای زندگی معاصری و از سویی دیگر در نظام دانایی‌بنیان تفسیر و تدبیر ، و درون‌زای معاصری. ➺@markaz_strategic_roshd
حوزۀ در میدان و کشور در تحلیلی فرادینی، رخداد خودآگاه فراوری مسئلۀ «تغییر و تحول» به مسئلۀ «فکر ترقی و اندیشۀ پیشرفت»، آن‌گاه به مسئلۀ «تجدد» و اینک به مسئلۀ «توسعه» است. این معادله فراوری روشمندی در ذیل نظریۀ «دانش ـ قدرت» یافته است. اینک فرهنگ در معادلۀ مبانی تا غایت این معادله جریان دارد. فرایند یادشده با جریان سازوکاری در ذیل نظریۀ مزبور به‌نوبۀخود در پیوست با معادلۀ «پارادایم تا واقعیت تا گفتمان» ماتریس منطق حضور در جهان جدید را پیش‌رو می‌گذارد و مضمون عینی در جهان جدید دیده می‌شود. دین قرآنی، دین انبیایی و قرائت بلند اوصیایی آن و در این راستا، فکر دینیْ بر مدار این استناد برای حضور در جهان جدید و بنیان‌گذاری تجدد و توسعۀ درون‌زا ناگزیر جریان در این ماتریس است. ضلع معادلۀ ـ در پیوست یادشده با معادلۀ پارادایم تا واقعیت و در خط فراوری اندیشۀ دین‌شناخت پیشرفت یا فقه نظام دین، چگونه می‌تواند در عرصۀ نظام حکمرانی در متن مدنیت معاصری ـ پس ظهور جمهوری اسلامی ـ و درضمن این نظام، در عرصۀ سیاست‌گذاری توسعه‌ای وارد شود؟ 🖋 به قلم احمد 🌐https://roshdcsrd.ac.ir/@markaz_strategic_roshd