آشنایی با #مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)
🔺ادامۀ آشنایی با #مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) از زبان احمد #آکوچکیان:
🔶جامعۀ امروز ایرانی در گام گسیختگی از جهان ممکن ایرانی، در پیوست ترکیبی ملت ـ دولت، با منظومهای از مسئلههای نظامواره درگیر است که بیپاسخی به آنها به معنای فروپاشی نظام جمهوری اسلامی و در پس آن، زوال امکان حضور #دین در جهان جدید است (که فرصت آن با امکان حضور جهان ایرانی از سوی امام صادق انقلاب اسلامی و نخبگان صادق اندیشهای آغازین انقلاب اسلامی نوید داده شد).
🔷#مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) نهادی است که کوشای دانشبنیانسازی پاسخ روشمند به منظومۀ مسائل دمبهدم تازهشونده در سامان نوبهنوی پیشرو است. این مسائل در سیر تطور تاریخیت کشورْ دمبهدم تازهبهتازه میشوند و به این قرار فراخوان نهادهای پژوهش ملی برای بازخوانی مستمر کوشایی خویش در پاسخدهی به این مسائل هستند. در نگاه تحلیلی مرکز، مسائل امروز ما در این مرحله از گذارشناسی اینگونهاند و گامبهگام بازتحلیل میشوند.
بحرانهای اجتماعی دوسدۀ اخیر جامعۀ ناهموار ایرانی، به میان آمدن امکان #زیست دینی در دنیای معاصری، ظهور ایدۀ سیاست حاکمیتیِ نوپدید #ولایت فقه و #فقیه حکم و قرار گرفتن #پیشرفت و در واقع #توسعه در دستور کار سیاسی و هژمونیک و اینک و بهتدریج، بازیابی اهمیت انسان در توسعه و اجتماعیسازی مفهوم #توسعه و ظهور ارادۀ #توسعه بهمثابۀ دستور کار جمعی و انسانی، اجزای تحولات تاریخی جهان معاصر ایرانی هستند و شیفتگان اسلام قرآنی ـ اوصیایی و ایرانْ سودای حضور اندیشهای راهبرنده در این جهان را دارند.
🔶ازآنروی که همچنان نهادهای پژوهش ملی و اندیشمندان ما خودآگاه بنیانافکنی یک نظام #اندیشۀ مبتنی بر بنیان #فلسفۀ دینی و در راستای آن، #پارادایمپژوهی اندیشه، #دانش و #نظریۀ پیشرفت، در نگرش به دورۀ گذار #تمدنی جهان اسلامی ـ ایرانی با رویکرد #آیندهنگار راهبردی نبودهاند بیشترین فرصت یکدهۀ گذشتۀ مرکزْ مصروف به کشف این بنیان #فلسفۀ دینی، #پارادایمی و #نظریهای برای #سند راهبردی و نظام برنامۀ خویش بوده است.
🔷دو دهۀ اخیر فرصتی شد تا با بازخوانی سدۀ معاصری جهان ایرانیْ معادلۀ مرکزی «دین ـ ایران و پیشرفت» جامعترین مسئلۀ #فلسفۀ دینی جهان معاصر اسلامی ـ ایرانی دیده شود. این مسئلۀ مرکزی بهتدریج سر زده است و امروز مضمون حکمتبنیانی آن ضرورت گرفته است. اتفاق مرکزی آن شد که مثلث «#پیشرفت، #تجدد و #توسعه»، «#زمان معاصری» و «#نظام اندیشگانی»، در میدان زیستمان، اجتماع و تمدن، سامانی روششناخت گیرند و در گذار از دورۀ پساطباطباییها، پساشریعتیها، پساصفاییها، پساکدیورها، پسارنانیها، پساعبدالکریمیها و پساملکیانها تا پسامطهریها و حتی پساصدرها، به رخداد پیشاهنگ در این #الگوی اندیشهای ـ نظریهای و آیندهنگار راهبری شوند. بدینگونه در این فراوری، #دین رشد ـ توسعهای در افق امکان انسان، امت و تمدن الهیاتی جهان ایرانی از آن بنیان حِکمی تا تفسیر هدی ـ رشد، سر به عرصههای بایستهای مانند پارادایم اجتهادی و تفسیر سازوکاری باز میکند و از این مجرا، نمونۀ #فلسفۀ قرآنی فقه سر میزند و از مجرای مطالعۀ وضعیت موجودی در گذار توسعهای، ویرایش تازهای از فقه نظام را نشان میدهد که دانش مبنای #الگوی راهبری تحول میشود و بدینروی یک روششناسی کاربردی متولد میشود.
🔶اندیشمندانی مانند شریعتی، مطهری، صدر، صفایی، ابوزید، آرکون، جابری، عبدالکریمی، رنانی، سروش، ملکیان، کدیور و خسروپناه، نمونه اتفاقات نقطهای دورۀ جهان معاصری ایرانی ـ اسلامی هستند که هنوز ترکیب آنان بهمثابۀ یک «#روش» برای فراوری اندیشۀ مبنای مدیریت جهان معاصری اتفاق نیفتاده است. #نظام اندیشهای مرکز عزم عبور از این اتفاقات نقطهای را دارد تا به منظری #فلسفۀ دینی، #پارادایمی و #نظریهای و آنگاه #راهبردی، #آیندهنگار و #گفتمانی در راستای خط آیندۀ رشد انسانی و توسعۀ ملی در خط #اجتهاد تفسیری پیشرفتشناخت دست یابد.
➺@markaz_strategic_roshd
💠 تأملی بر نظر استاد احمد #آکوچکیان
در عرصۀ #فقه و #حقوق
🟤 «#فقه_حکمِ» بر مدار ادراک هستها (#دانشهای_حقیقی) را، بر رسم دیرینش، اینگونه میدانیم که #دانش_اعتباری و هنجاری (دانش شایدها و بایدهای برگزیده در تنظیم روابط آدمیان با خویش، با هستی و خدای خویش، با جهان و طبیعت، با جامعه و مردمان و با تاریخ) آموزههای استنباطی قوانین و احکام حاکم بر حرکت و تحرک و فعل ارادی انسان مختار است. به عبارت دیگر، #فقه_حکمْ #دانش استنباطی و اعتباری مربوط به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی میانحوزهای در عرصۀ شریعت در افق مبانی نظری از هستیشناسی تا انسانشناسی و جامعهشناسی است. #فقه_حکمْ در سامانی با دو #دانش_عتباری «#اخلاق (ارزشهای بالادستی: شایدها و نشایدها) و #فقه ـ #حقوق (ارزشهای حداقلی و پایه: بایدها و نبایدها)»، بایدها و نبایدها، شایستها و نشایستها، حقها و تکالیف معطوف به رشد ـ توسعۀ فردی و اجتماعی در چارچوبۀ نظامهای مطلوب تربیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی و دفاعی تا قضایی و جزایی شکل میگیرد. این دو #دانش_اعتباری ناظر به چگونگیها هستند، درحالیکه #ادراکات_حقیقی به چیستیها و چراییها نظر دارند. #حکمْ ضابطۀ حاکم بر رابطه است. #فقه_حکم #دانش استنباطی تا استنتاجی الهیاتی این ضابطههاست.
🟡 #فقه_حکم به معنای یک #دانش_هنجاری ناظر و راهبر به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی با خود، خدا، جهان، و انسانهای دیگر مانند هر دانش دیگری موضوع #تأملات_فلسفی (موضوع درجه دوم دانشی) قرار میگیرد و بخش انبوهی از پرسشهای مربوط به این قسم #تأملات_فلسفی جزو مسائل آن است که فراتر از اسلوب و روش و منابع معرفتی مرسوم در پاسخگویی به مسائل فقهی در چارچوب «#فلسفۀ_فقه» پاسخ خود را دریافت میکنند و به ناگزیر روشهای تحلیلی و عقلی خاص خود را میطلبند.
🟤 #فقه_حکم اکنون و در انبوه مسائل برآمده در جهان جدید و بهطور خاص جهان ایرانی پس از تجربۀ انقلاب اسلامی با برآمدن معادلههای جدیدی چون «#فقه و معنای زندگی» در تناسب و معادلۀ با فلسفه و اخلاق زندگی، «#فقه و قدرت» در تدبیر عادلانۀ آن و برحذری در انفعال از آن و توجیهگر آن و «#فقه و تجدد» با سطوح و ژرفایی از انواع مسائل فلسفی، پارادایمی، جهانبینی و معرفتشناختی روبهرو است، مانند نسبت فقه حکم و معنای زندگی و استناد آن به فلسفه و معنا برای هستی، نسبت با اخلاق و ارزشهای وجودی تا لایههای درونی تجربۀ باطنی و عرفانی، نوع نسبت آن با علم اصول و بازبینیهای موردنیاز در روششناسی تا عرصۀ هرمنوتیک روشی و هرمنوتیک فلسفی، نسبت آن با مسئلۀ نظامشناسی دین و نظامسازی توسعهای و مدیریت قدرت و ورود به عرصۀ راهبری توسعهای جامعۀ هدف و در سرجمع، نسبت فقه حکم با فقه دین و ولایت فقه دین.
🟡 ارجاع معرفتشناختی #نظریۀ_جمهوری_اسلامی_ایران به #نظریۀ_ولایت_فقیه_حکم به گستره و ژرفای مسائل دامن زده است و به گونهای عمیقاً پارادایمی با آیندۀ این نظام مدنی پیوند خورده است. #فلسفۀ_فقه اکنون در همۀ این گستره و ژرفا به ناگزیر حاضر و جاری است و باید تحلیل و پاسخی روشن برای مسائل معاصری پیشروی آن داشت. در نگاه اول به این حضور و جریان، انبوه چالشها خودنمایی میکند، درحالیکه با ژرفاروی به عمق این بینش فلسفۀ حُکمی و فلسفۀ فقهیْ فصلی از فرصت بینظیر گذار پارادایمی به تجدد و پسامدرنیتۀ درونزای جهان اسلامی ـ ایرانی در پاسخ به منظومۀ عظیم مسائل معاصری در معادلۀ دین و مُلک به میان میآید: از سویی در #جایگاه_حکم در زندگی و معنای زندگی معاصری و از سویی دیگر #جایگاه_فقه_حکم در نظام داناییبنیان تفسیر و تدبیر #پیشرفت، #تجدد و #توسعۀ درونزای معاصری.
➺@markaz_strategic_roshd
⚜ حوزۀ #فکر_دینی در میدان #سیاستگذاری و #نظام_حکمرانی کشور
در تحلیلی فرادینی، #اتفاق_ویژۀ_جهان_جدیدْ رخداد خودآگاه فراوری مسئلۀ «تغییر و تحول» به مسئلۀ «فکر ترقی و اندیشۀ پیشرفت»، آنگاه به مسئلۀ «تجدد» و اینک به مسئلۀ «توسعه» است. این معادله فراوری روشمندی در ذیل نظریۀ «دانش ـ قدرت» یافته است. اینک فرهنگ در معادلۀ مبانی تا غایت این معادله جریان دارد. فرایند یادشده با جریان سازوکاری در ذیل نظریۀ مزبور بهنوبۀخود در پیوست با معادلۀ «پارادایم تا واقعیت تا گفتمان» ماتریس منطق حضور در جهان جدید را پیشرو میگذارد و مضمون عینی #فرانظریۀ_پیشرفت در جهان جدید دیده میشود. دین قرآنی، دین انبیایی و قرائت بلند اوصیایی آن و در این راستا، فکر دینیْ بر مدار این استناد برای حضور در جهان جدید و بنیانگذاری تجدد و توسعۀ درونزا ناگزیر جریان در این ماتریس است.
ضلع معادلۀ #دانش ـ #قدرت در پیوست یادشده با معادلۀ پارادایم تا واقعیت و در خط فراوری اندیشۀ دینشناخت پیشرفت یا فقه نظام دین، چگونه میتواند در عرصۀ نظام حکمرانی در متن مدنیت معاصری ـ پس ظهور جمهوری اسلامی ـ و درضمن این نظام، در عرصۀ سیاستگذاری توسعهای وارد شود؟
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
🌐https://roshdcsrd.ac.ir/
➺@markaz_strategic_roshd