#عاشورا
#قتلگاه
میان قتلگاه است و نگاه آخرش باشد
تمام لشکرش رفتند ، زینب لشکرش باشد
شده گودال بیت الله و کعبه هست ثارالله
منم حاجی ، طواف من به دور پیکرش باشد
زسوز تشنگی ، کرب و بلا را دود می بیند
نگاه او به سوی ساقی آب آورش باشد
به خیمه رفتم و برگشته ام ، دیدم که برگشته
سر فرصت نشسته شمر ، سرگرم سرش باشد
به او گفتم جدا کردی سرش دست از سرش بردار
تبسم کرد و گفت: تازه وقت حنجرش باشد
به زیر سم مرکب هر که می ماند نمی ماند
منم پروانه و از شمع من خاکسترش باشد
بود مادر به یک گوشه به هر گوشه جگرگوشه
نمی دانم کدامین یوسف او در برش باشد !
نشد او رو به قبله ، هر چه رو به قبله اش کردم
ز بس پاشید حتی ، قبله مشکل باورش باشد
ندیده هیچ چشمی بشمرد خواهر ، برادر را
نباشدکار کس این کار ، کار خواهرش باشد
چو او را جمع میکردم به من یک جمع خندیدن
همه دیدند از بسمل ، فقط بال و پرش باشد
به گودال هر که آید ، دست خالی بر نمی گردد
کسی را من نمی دیدم که نومید از درش باشد
بسکه چکمه روی سینه خورده سینه اش نرم است
شکسته استخوان او ، به مثل مادرش باشد
ز پا افتاد، پای حرمله در خیمه ها وا شد
میان خیمه دنبال سه ساله دخترش باشد
#سیدمحسن_حسینی
@marsieh_madh
#امام_حسین_شهادت
#عاشورا
#قتلگاه
وقت غروب گشت و نشد سر جدا هنوز
راحت جدا نشد سر او از قفا هنوز
بعد از هزار و نهصد پنجاه جای زخم
مانده است ده سوار و چهل جای پا هنوز
آقا گرسنه کُشته و تشنه شهید شد
خصمش چگونه سیر نشد از جفا هنوز
دردا بلند مرتبه شاهی ز صدر زین
افتاد و هست بر دل او دردها هنوز
سوغاتی امشب از تنش انگشتری برند
زینب خبر ندارد از این ماجرا هنوز
#میثم_مومنی_نژاد
@marsieh_madh
#امام_حسین_شهادت
لبتشنهای و یادِ لب خشک اصغری
آن داغ دیگریست و این داغ دیگری
گاهی زره به تن به علی میشوی شبیه
گاهی عبا به دوش شبیه پیمبری
گفتند کوفیان به تو از هر دری سخن
واشد به دردهای تو از هر سخن دری
با صد هزار جلوه برون آمدی... دریغ
با صد هزار دیده ندیدند برتری
تنهایی تو بیشتر از پیش واضح است
حالا که در میان شلوغی لشکری...
شمشیر میکشی... چه شکوهی، چه هیبتی
تکبیر میکشند... چه الله اکبری
یاران بی بدیل، عجب جمع سالمی
اعضای چاک چاک، چه جمعِ مُکَسّری
آنها که روی دستِ محمد ندیدهاند
بر نیزه دیدهاند که از هر نظر سری...
#محمدحسین_ملکیان
@marsieh_madh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرفتارم گرفتارم اباالفضل...
گره افتاده در کارم اباالفضل... 😭
#تاسوعا
#حضرت_عباس
#شب_عاشورا
امشب عزیز فاطمه مهمان خواهر می شود
فردا میان قتلگه در خون شناور می شود
امشب درون خیمه گه دارد هزاران گفتگو
فردا در این صحرا سرش دلدار خنجر می شود
امشب به سقا بس سخن گوید ز سوز تشنگی
فردا تمام باغ او لب تشنه پرپر می شود
امشب چو شمعی پر شرر تا صبح می سوزد ولی
فردا ز جور کوفیان بی عون جعفر می شود
امشب همه پروانه ها دور و برش پر می زنند
فردا فدای راه حق بی شیر اصغر می شود
امشب یتیم مجتبی بنهاده سر دوش عمو
فردا ز سم اسب ها صد پاره پیکر می شود
امشب تمام دیده ها رو جانب لیلا بود
زیرا که چون فردا شود مجنون اکبر می شود
امشب مناجات حسین تا عرش اعلا می رود
فردا سرش از تن جدا مهمان مادر می شود
امشب کند زینب دعا هرگز نگردد صبحدم
فردا ز جور خصم دون بی یار و یاور می شود
امشب ز راز دشت خون زینب حکایت می کند
فردا کنار علقمه او بی برادر می شود
امشب برای روز نو در کف نمانده چاره اش
فردا سر جانان جدا از تیغ و خنجر می شود
#حبیب_الله_موحد
@marsieh_madh
#امام_حسین_شهادت
#عاشورا
#گودال
#قتلگاه
نورحق، پیشانیاش از ظلمت باطل شکست
حرمت آل عبا در کربلا کامل شکست
کار چوب و سنگ و تیر و نیزه و خنجر نبود
چهره اش در علقمه بعد از ابوفاضل شکست
چوبه های تیر را با ذکر یا زهرا شکست
کار تیر پهلویش دشوار شد مشکل شکست
ذوالجناح آهسته آقا را لب مقتل گذاشت
دید وقتی دنده اش را نیزه ناغافل شکست
خاک بر چادرنماز زینب کبری رسید
بادبان کشتی پهناوری در گِل شکست
داشت با چشمان خود میگفت زینب جان نیا
گوشهی ابروی او را چکمهی قاتل شکست
سینه ی شاه دو عالم قیمتش عرش خداست
دشمن او عرش را با قیمتی نازل شکست
طعنه زد: «کو ساقی کوثر که سیرابت کند؟»
شمر روی سینه اش هر قدْر میشد دل شکست
نرم کردند استخوان های تنش را نعل ها
استخوان هایی که از داغ ابوفاضل شکست
#یامظلوم
@marsieh_madh
هدایت شده از حسینیه (اشعار آیینی و مراثی اهل بیت)
قسم به کتری جوشیده در حسینیه
که با کسی که نخواهد تو را، نمیجوشم
کفن که دست مرا بست؛ دست تو باز است
و دست باز تو یعنی بیا در آغوشم
چرا به یاد لب تشنهات نمیمیرم
مرا ببخش عزیزم که آب مینوشم
مصیبت پدر و مادرم ز یادم رفت
مصیبت پسر تو نشد فراموشم
عزیز فاطمه! خیلی برای من سخت است
تو پارهپیرهن و من لباس میپوشم
آنقدر در اتاق خودم روضه خواندهام
گاهی، حسین میشنوم از وسایلم
محکم اگر برای تو بر سینه میزنم
مشغول گردگیری آیینهی دلم
هرچه برای توست؛ برایم مقدّس است
من عاشق علامت و طبل و شمایلم
چشمت گرفت چشم مرا در مقام اشک
ناقابلم اگرچه نشستی مقابلم
من با دلم چقدر برای تو سوختم
دلخوش به این امید، بیایی به محفلم
گفتم به عشق امّبنین بعد مردنم
هر هفته شنبه، روضه بگیرن منزلم
قبلهنمای قبر من، اصن بهسمت توست
یومیه پنجمرتبه سوی تو مایلم
ای کاش ماجرای گلویت، دروغ بود
دنبال یکنشانه، میان مقاتلم
از بس برای تشنگیات، گریه کردهام
از روضهی گرسنگیات، حیف غافلم
#یا_مظلوم
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
10.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نگاه ابی عبدالله
میگن که نگران بوده .
عبایی که رو دوشش بود
تو دستای سنان بوده .
#محرم
#دهم_محرم #عاشورا
حضرت #امام_حسین علیه السلام
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسین؛ ای تشنه لب حسین ...
#محرم
#دهم_محرم #عاشورا
حضرت #امام_حسین علیه السلام
📝 #حسینیه | عضو شوید👇
↳ @marsieh_madh