eitaa logo
اشعار مرضیه عاطفی
434 دنبال‌کننده
252 عکس
19 ویدیو
0 فایل
💌 شما به دعوت #مادر_سادات اینجایید 💌 نذر شادی دل حضرت زهرا(س)👇 ⚘️ سلامتی و فرج امام زمان(عج)،سلامتی رهبرعزیزمان صلوات ⚘️ لینک کانال تلگرام: @marziyehatefi لینک صفحه اینستاگرام: @marziyeh.atefi.313 لینک ویراستی: https://virasty.com/MarziyehAtefi
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشید شد و به عشق نامش تابید دارد به شفاعتش هزاران امید سرلوحۂ کارنامۂ هر مؤمن شد حبّ و ولایت علی(ع) بی تردید! @marziyehatefi
🏴🍃 نذر ساحت مقدس 🍃🏴 به آسمان و به وقتِ سحر نیاز ندارد که هست مادرِ ماه و قمر نیاز ندارد چهار شیر-پسر را روانه کرده به میدان حسین(ع) بعدِ جوانش سپر نیاز ندارد نشسته أمّ وهب پای درس ِ أمّ ادب که؛ به روزِ واقعه هرگز پسر نیاز ندارد علی(ع) و خیلِ ملائک به وصفِ او شده مشغول به وصفِ حدّاقلِّ بشر نیاز ندارد شده ست همسر او بوتراب! تا به ابد به بنی کلاب! قبیله! پدر! نیاز ندارد انیس و مونس قرانِ ناطق است! به قران- مقام و رتبه ازین بیشتر نیاز ندارد بشیر با خبر است از علاقه اش به حسینش(ع) همینکه از پسرانش خبر نیاز ندارد بناست جان بدهد در رکابِ خون خداوند دو دست و چشم و سرش را اگر نیاز ندارد تمام ِ دار و ندارش فدای سیدٱلعطشان کنار علقمه سقّا به سر نیاز ندارد! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🏴🍃 زبانحال حضرت زهرا(س) 🏴🍃 بعد من، خانم خوبِ خانۂ حیدر شدی یار بی چون و چرای ساقی کوثر شدی نیست بعد از من کسی غیر از تو هم-کفو علی(ع) در محبت، در ادب، در خانه داری سر شدی دورشان گشتی و آشوبِ دلم آرام شد تا برای بچه هایم مادری دیگر شدی من شدم أم أبیها و تو هم أم البنین با أبالفضلت ولی از ساره هم سرتر شدی تا شنیدی که حسینم جان سپرده تشنه لب بر سر و صورت زدی! شرمنده و مضطر شدی بر زمین افتاد عباس(ع) و رسیدم علقمه گفتمش مادر دو دستت کو؟ چرا پرپر شدی؟! سالها در خلوتت؛ بر خاک، زیر آفتاب روضه خوان ِ قتلگاه و خشکی حنجر شدی در میان روضه ها رو میگرفتی از رباب(س) بیشتر انگار بیتابِ علی اصغر(ع) شدی می نشستی پای اشک زینبم(س) گریه کنان سوختی و پابه پای خیمه شعله ور شدی هق هق افتادی همینکه گفت از شمر(لع) و سنان(لع) بیقرارِ غارتِ گهواره و معجر شدی مادر ساداتم و اجر تو را هم میدهم مادر عباس ِ من هستی و نام آور شدی! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
دادم به حسین(ع) ماهِ دلبندم را پر کردم از اشکِ شوق لبخندم را آن لحظه که میخرید از من زهرا(س) در کرب و بلا چهار فرزندم را! @marziyehatefi
از ظلمت و ظلم و فتنه ها بیزاریم از غیرت و عشق و همدلی سرشاریم در موسم انقلاب؛ هر سال هنوز- شوق دهۂ فجر به دل ها داریم! @marziyehatefi
🍃🌺 به عشق ساقی کوثر 🌺🍃 حق علی(ع)میزان علی(ع)دنیا علی(ع)عقبی علی(ع) اصلِ قران! سورۂ والفجر و أعطینا علی(ع) گفت در جنگ اُحد با شوقِ بی حد جبرییل نیست مثلِ ذوالفقارت! لا فتی إلا علی(ع) «أشهد أنّ علی(ع)» آویزۂ گوش من است برده از بدو تولد با خودش دل را علی(ع) رو زدم! فوراً گره از کارهایم باز شد استجابت شد دعاهایم فقط با: «یاعلی(ع)» می رسد با قامتی از نور در قبرم شبی ترسی از ظلمت ندارم هیچ! دارم تا علی(ع) همنشینش میشوم؛ پرونده ام را روز حشر با لبی خندان بفرماید اگر امضا علی(ع) مثل زهرا(س)ذکر من نادعلی(ع)شد در قنوت چون أمیرالمؤمنینِ ماست در هر جا علی(ع) از ازل بر گردن-آویزِ عقیق فاطمه(س) حک شده با خط نستعلیق مولانا علی(ع)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر ولادت نور مجسّم، عشق دو عالم 🌺🍃 باید ادب و خُلقِ نکو داشته باشم در وصف تو باید که وضو داشته باشم کوثر شده ای! لطف تو بسیار زیاد است باید که سبو پشتِ سبو داشته باشم جای تو و عشقِ تو در آن امن و امان است هر چند دلی غرقِ رفو داشته باشم شد فاطمه(س) نام تو، که مانند شب قدر در هر دو جهان رازِ مگو داشته باشم میلاد تو شد باعث اندوهِ حسودان تا کینۂ سختی به عدو داشته باشم پیشِ تو پیمبر(ص) شدنش داد نتیجه لبخند پر از خیرِ تو شد سهم خدیجه(س) میخوانمت ای سورۂ نورِ دلِ حیدر(ع) ای آیۂ تطهیر، در آغوش پیمبر(ص) ای گوهر دردانۂ دریای سخاوت ای ریزه خورِ سفرۂ تو مریم و هاجر قران به تو و نسل تو دارد سندیّت کوری دو چشمان همان دشمنِ ابتر راضیّه شدی! از تو خدا داشت رضایت در حجب و حیا بسکه شدی از همه برتر از چادر تو خلق شود تازه-مسلمان هر گوشۂ آن گوشه ای از عالم محشر من عاشق اینم که بدهکارِ تو باشم همسایۂ دیوار به دیوارِ تو باشم بی شُبهه ترین یاری و تفسیرِ یقینی همکفو علی(ع) هستی و اسطورۂ دینی از خیرِ کثیر تو دو عالم شده برپا نان آور دیرینۂ افلاک و زمینی دادی به گدا رخت عروسی خودت را رفت و به همه گفت که بخشنده ترینی آرامش محضی و علی(ع) شوق تو دارد خوش داشته هر لحظه کنارش بنِشینی نام تو درخشیده بر آن، دارد از این پس- انگشتر حیدر چه عقیق و چه نگینی هر صبح تبسم زده ای؛ عاشق و دلخواه با ذکر دل انگیزِ «علیاً ولی الله» این خانه چراغان شده از برکتِ مادر هستی و ندارم به خدا حسرتِ مادر محتاج دعاهای توام جانِ حسینت(ع) یک نیم نگاهی برسان حضرتِ مادر لبریز محبت شده با دست تو هر کس- تنها شد و بی بهره شد از نعمتِ مادر پشت درِ این خانه شلوغ است همیشه چون هست فقط لطف و کرم عادتِ مادر جبرییل به والله...به درگاهِ خداوند- راهم بدهد؛ باشد اگر صحبتِ مادر محتاج تو هستم؛ به کسی کار ندارم در هر دو جهان غیر تو دلدار ندارم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🌺🍃 دلتنگ زیارت کربلا 🌺🍃 باورم کن ای طبیبِ ناب، بیرونم نکن میخورم از درد پیچ و تاب، بیرونم نکن عشق تو عمریست دل را در عطش انداخته تشنه ام! قدری بنوشان آب، بیرونم نکن دوست دارم این جنون نابِ مادرزاد را میشوم در روضه ات بیتاب، بیرونم نکن عاشقم! در هروله دور تو میگردم حسین(ع) سخت غرقم کن در این گرداب، بیرونم نکن من شهیدت میشوم آخر به هر نحوی شده من فراهم میکنم اسباب! بیرونم نکن توبه کردم، لطف کن اسم مرا از دفترت خط نزن! از هیئتت ارباب، بیرونم نکن پشت پا خوردم فقط از هر رفیق و نارفیق پشت «در» جامانده ام، دریاب! بیرونم نکن از منِ بیچاره آقا کربلایت را نگیر از حرم حتی میانِ خواب، بیرونم نکن! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 در آستانۂ۲۲بهمن و سالگردپیروزی انقلاب 🌺🍃 ای بهارانِ بی خزان بهمن ای سرافرازِ جاودان بهمن میروم تا نهایتِ ایثار با تو در اوج آسمان بهمن عاشق خاک پاکِ ایرانم از شکوهِ وطن بخوان بهمن از خیابان انقلاب بگو از شهیدانِ مهربان، بهمن از سقوطِ سریع سُلطه بگو از ورودِ اماممان بهمن فجر شد نور کامل و مطلق زهق الباطل است و جاءالحق انقلاب است و قدرت و باور رونق است و امید، سرتاسر استوار و وسیع و کوبنده گام دوم سریع و پهناور علم را خوب گسترش دادیم پای ایمان، به یاریِ رهبر ناممان در جهان پرآوازه راهمان حق و روشن و برتر عصبانی ست روز و شب دشمن از توان دفاعی کشور در پزشکی به روز تر شده ایم پای تحریم ها قدَر شده ایم میشود ظلم، عاقبت نابود بالأخص آن یهودِ کفرآلود میروند از میان نفوذی ها پایِ این انقلاب، خیلی زود بر زمین می خورد کنار بقیع پیکرِ رو به مرگِ آلِ سعود(لع) «أرنی الطلعة الرشیده» بخوان هست نزدیک، جمعۂ موعود منتظر باش و پیش پاهایش گل نرگس بریز حینِ ورود دلمان بسته با دلش عهدی میرسد نغمۂ أناالمهدی(عج)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 به شادباش حلول ماه رجب 🌺🍃 دل ویرانم امشب آباد است لحظۂ با شکوهِ میلاد است پنجمین ماه آسمانِ نبی(ص) نور چشم امام سجاد(ع) است شده امشب پدربزرگ ارباب بیشتر قلب فاطمه(س) شاد است سائلان لحظه لحظه می آیند بسکه حاجت به این و آن داده است شعر لالایی اش شبانگاهان با نسیم است و نغمۂ باد است معنیِ حکمت و نجوم رسید حضرت باقرالعلوم رسید برکت سفرۂ رجب آمد شهد و شیرینی رطب آمد نور در نور، سیرتش علویست حضرتِ مرتضی(ع) نسب آمد دشمنش لحظۂ مناظره باخت در دلش کینه و غضب آمد مثل دلسوزیِ عمو حسنش(ع) رفت و با خنده روی لب آمد بسکه پیمانه را لبالب کرد سائلش روز رفت و شب آمد سرِ این سفره میشوم حاضر با عنایاتِ حضرت باقر(ع) قلم آمادۂ نوشتن شد وقت وصفش زبانم الکن شد شد محمد(ع) برای پنج تن و نورِ چشم چهارده تن شد باز هم یک حدیثِ عالی گفت باز هم چشم شیعه روشن شد لحن گرم تلاوتش یک عمر دلبری کرد و صاحبِ فن شد کارِ هر روز من شده مدحش شافع روز محشر من شد باید آوایِ بر لبش باشم دانش آموزِ مکتبش باشم مکتبش حیدری ست بسم الله از خیانت بری ست بسم الله مکتبش بیعتی ست جانانه فاطمه(س)محوری ست بسم الله عِلم او با عمل گره خورده علم ِ نام آوری ست بسم الله با ولایت پیِ شهادت باش در صدف گوهری ست بسم الله مکتبش مردِ مرد می طلبد حرف ِ پیغمبری ست بسم الله پیروانِ دو عالم افروزیم درس روشنگری می آموزیم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 نذر شهادت دهمین عشق زهرا(س) 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- باز دل پر شد از غم ِ عالم در عزایت گرفته ام ماتم سامرا شد سیاهپوش و شده ست داغدار غمت عرب وَ عجم خواندمت هادی الأمم اما نیست بر داغ تو کمی مرهم به نماز ایستاده ای و شده قامتت از رکوعِ دائم خم نیمه شب خانه ات محاصره شد میزند روی «در» کسی محکم آمد و بیهوا زمینت زد موی و عمامه ات شده درهم دهمین روضه خوانِ فاطمه(س) را نکِشیدش به روی خاکِ ستم وای! بزم شراب و رقاصه ریخت در جام، کینه را کم کم در دلت گفتی عمه جان زینب(س) دیده ام مثل تو بلا من هم این مصائب کجا، غم تو کجا؟ گرچه میسوزد این جگر از سم لحظۂ آخرِ من است اما یادم افتاده غربت جدّم با لب تشنه قاتلش سر را می بُرید از تنش چرا نم نم!؟ پیکرش تکه تکه غارت شد بر زمین خوره بود چونکه علَم نگران غرق خون نفس میزد خیره شد سمت خیمه گاه و حرم! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
🍃🌺 در آستانۂ شب لیلة الرغائب 🌺🍃 با وجود من عجین هستی و با غمت عجینم چشم پوشیدم از عالم که فقط تو را ببینم دردمندم! برسان نسخه ای از گوشۂ چشمت تویی آخرین امیدم ای طبیبِ دلنشینم مسجد و قبله و سجاده خودِ کعبه؛ تویی تو برده عشق تو به غارت؛ دل و هوش و عقل و دینم فتنه بر پا شده اما به هوایت ایستادم شبهه تأثیر ندارد به خدا که در یقینم «یا أباصالحِ» عالم مددی! که دور از تو نفْس ِ طغیان زده میزند پیاپی به زمینم بدَم اما به تماشای تو محتاجم و گاهی کاش در خیمۂ تو قدرِ نگاهی بنشینم تا شکوفا بشود بر لب تو صد گلِ لبخند باید از باغ ارادت گل نرگسی بچینم شب لیلة الرغائب به تو اختصاص دارد همه آرزوی من هستی و مشتاق ترینم! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
آرام شود تا همۂ جان و تنم تا بوسه به هر جای ضریحش بزنم شد ذکر لب حضرت زهرا(س) امشب ایکاش حرم داشته باشد حسنم(ع)! @marziyehatefi
با بغض لبالب شده و صوت حزین شرمنده و سر به زیر، در اوج یقین بی واسطه از جان و دلم بر تو سلام ای حجّت کردگار بر روی زمین! @marziyehatefi
🍃🌺 نذر میلاد سراسر خیر و برکتِ 🌺🍃 بر سر مأذنه گل داده اقاقیِ سپید باز هم نغمۂ «أین الرّجبیون» پیچید ماه دلدادگی و ماه وصالِ ما شد باز هم لطف و کرم شامل حالِ ما شد از همه ثانیه هایش برکت می بارد چه شب و روزِ پُر از خیر کثیری دارد کاش با دست علی(ع) آب حیاتی برسد فاطمه(س) لطف کند برگ براتی برسد تا پس از کرب و بلا راهی مشهد بشویم در شبِ عید به پابوسی آقا برویم آن امامی که رئوف است و پسردار شده حُسن بی حد شده، آیینۂ سرشار شده هشتمین نور شده صاحب دردانه بیا محض تبریک به زهرا(س) و به شکرانه بیا نور چشمان رضا(ع) در دل ما جا دارد پسر حضرت نجمه(س) چه تماشا دارد گذر دل به درِ خانۂ او افتاده کاظمینی شده هر کس که سلامی داده پر کشیده ست دلم از حرمش تا حرمی چون رسیده ست گلِ محترم و با کرمی دور شش گوشه پُر از بالِ ملائک شده است واژه هایم به ضریحش متبرّک شده است داده بر اهل ولا دستِ خدا هدیۂ ناب نوۂ حضرت زهرا(س)؛ پسر نازِ رباب(س) دستِ خورشید چه خیرالعملی آورده باز هم حضرت ارباب علی(ع) آورده شیرخواره ست ولی رزم عیانی دارد وقت ایثار عجب تاب و توانی دارد پا به پایِ علی اکبر(ع) شده سرمستِ پدر اوج شش ماهگی اش شد سپر دست پدر چقدر روحیۂ رزم شناسی دارد کنج گهوارۂ خود اشکِ حماسی دارد دل به میدان زد و شور علوی در سر داشت حرمله آمد و یک تیرِ سه شعبه برداشت تیر در چلّه چه حیران شده و غمگین شد گوش تا گوشِ علی اصغرِمان خونین شد کمرش خم شده و محوِ پسر گشته حسین(ع) سمت خیمه دو قدم رفته و برگشته حسین(ع)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذرمیلاد نور چشم امام رضاجانم(ع) 🌺🍃 آمدی و غصه ها از خانۂ دل جمع شد وقتِ آسانی رسید و هرچه مشکل جمع شد از کنارت هر که رد شد حاجتش شد مستجاب صد بلا از پیش رو و از مقابل جمع شد سفره های وصله دار و خالی از یک لقمه نان با دو دست مهربانت رفت و کامل جمع شد شاعران دیوانۂ عطر گریبانت شدند آنچنان که دیگر از دور تو عاقل جمع شد حضرت إبن الرضا(ع)! با هر حدیثِ نافذت پهن شد حق و بساط کفر و باطل جمع شد علم تو خورشید بود و کاملا ظلمت شکن خوش درخشیدی اگر که شمع محفل جمع شد مرجع تقلیدهامان پیش تو زانو زدند صد رساله گفتی و حلّ المسائل جمع شد هر کجا با هر زبانِ حال، سمتِ مرقدت- عرض شد تا که سلامی؛ بُعد منزل جمع شد ضامن آهو پدر شد! تا که پیچید این خبر... سردرِ باب الجوادش خیل سائل جمع شد بی سر و پا آمدیم و بعدِ یک إذن دخول برگۂ حاجاتمان با دستِ دعبل جمع شد صف کشیدیم و شفاعت را تمنّا میکنیم گفت می آیم سه جا و خاطرِ دل جمع شد! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 محاوره، زبانحالِ حضرت رباب(س) نذر میلاد باب الحوائجِ شش ماهه 🌺🍃 اومدی خونمون شده روشن نور می باره از در و دیوار ماه و خورشید هی میان-میرن آسمون عاشقت شده انگار ابر و باد و ستاره و مهتاب تو رو دارن به هم نشون میدن دلم از اشتیاق می لرزه وقتی گهوارت و تکون میدن کوری چشمای حسود و بخیل دور گهواره با صدای بلند می خونه «إن یکاد» و می ریزه عمه زینب(س) واست همش اسپند خونمون بوی عطر پیچیده قدمت خیره واسه من مادر دارمِت گرم، تویِ آغوشم پسر خوشگلم علی اصغر(ع) با تبسّم میگیره دستات و از تهِ دل دوسِت داره انگار بابا قبلِ نمازهای شبش تو رو می بوسه و میشی بیدار خیره میشی! بهم میگه: چشماش به چشای بابام؛ علی(ع) رفته دست و پا میزنی توو قنداقه نفسم بی معطّلی رفته- واسه اون دست و پای کوچیکت واسه اون سرخیِ رویِ گونه بابا قران می خونه و من هم لالایی می خونم گلِ پونه... چشاتو روی هم میذاری گلم نه گرسنه، نه تشنه، غرق خواب نمیذارم یه لحظه گریه کنی دل ندارم ببینمت بیتاب راحت آسوده چشمام و بستم نفسات داره با خودش افسوس آرزوهام و می بینم پرپر می بینم هر دقیقه صد کابوس توی خوابم یکی بهم میگه دل نبندی بهش که رفتنیه حرف، از مشک خالی و خشکه حرف ِ سرنیزه های آهنیه وای از اون لحظه ای که با بابا رفتی اما ندیدمت دیگه حرمله(لع) قصد داره بفروشه وایِ من! داره گهوارت و میگه دستام و بستن و اسیر شدم پشتِ سر نیزه، روبرو نیزه کاش میمردم و نمی دیدم سرِ شیش ماهگیت و رو نیزه پسرم جونِ من حلالم کن خیلی شرمندتم نخوردی آب زن همسایه گفت پیر شدی... پاشو از توی آفتاب رباب(س)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🌺 نذر ولادت مولانا أمیرالمومنین 🌺🍃 نور جلي می وزد از ساحت مرتضی علی(ع) عقلِ حقیر مانده در حیرت مرتضی علی(ع) آیه به آیه سوره ها وصل شده به سیره اش وحیِ مجسّم است در صحبت مرتضی علی(ع) شد وصیِ بعدِ نبی(ص)؛ هر که ندارد اعتقاد در صف حشر نیست از امّت مرتضی علی(ع) دار و ندار و هستی اش، یارِ خدا پرستی اش در دو جهان فاطمه(س) شد ثروت مرتضی علی(ع) رحمتِ واسعه ست از برکتِ نانِ او حسین(ع) ارث رسیده بر حسن(ع)؛ رأفت مرتضی علی(ع) آمده و نشسته روبروی او به روی خاک پیش گدا روا شود حاجت مرتضی علی(ع) نان و نوایِ بینوا، ناز و نوازش مدام شد پدر یتیم ها حضرت مرتضی علی(ع) سیزده ماه رجب مجلس شاه و رعیت است شکرخدا شدیم از رعیت مرتضی علی(ع) بوسه بر ایوان نجف کاش که قسمت بشود از کرم فاطمه(س)؛ با دعوت مرتضی علی(ع)! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
🍃🏴 زبانحال حضرت صاحب الزمان(عج) 🍃🏴 شد غرق در غم روزگارت عمه جانم خیلی دلم شد بیقرارت عمه جانم در پیش چشمت زیر خنجر دست و پا زد در خاک و خون دار و ندارت عمه جانم بر روی تل، در غربتِ شام غریبان ایکاش بودم در کنارت عمه جانم تنها و بی محرم شدی دیگر ندیدی مرهم برای حال زارت عمه جانم جانم فدایت! عصرِ عاشورا به سختی دیدم گره خورده به کارت عمه جانم مانند قلبت چند جای چادرت سوخت در شعله هایِ پُر حرارت عمه جانم چشم عمو عباسمان را دور دیدند شد پیش چشمت خیمه غارت عمه جانم لعنت بر آنکه بست دست خسته ات را در بین آتش؛ با جسارت...عمه جانم بین تمام داغ هایی را که دیدی می سوزم از داغ اسارت عمه جانم! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
داغ است و گرفتاری و اشکِ ناگاه روز و شبمان میگذرد با غم و آه درگیر بلائیم! بحق الزینب(س)- عجل لولیک الفرج یاألله! @marziyehatefi
🍃🌺 گلایه واره ای منتظرانه 🌺🍃 خسته ای از ربنای عده ای خسته ایم از ادعای عده ای ما که مُردیم از غم دوری تو خوب شد اما برای عده ای بخل می ورزند و آناً بشکند دست های بی دعای عده ای گریه از هجر تو جایِ خود ولی... دلخوری از گریه هایِ عده ای معصیت ها دیدی و بیزاری از ظاهرِ مؤمن نمای عده ای سخت تنهایی و نامت میشود چلۂ مشکل گشای عده ای سوختیم و سوختیم و سوختیم بی تو آقاجان به پای عده ای می رسیدی با عدالت محوری می نشستی کاش جای عده ای جان بگیرد تا که تدبیر و امید با حضورت در عزای عده ای العجل آقا، که با ما سالهاست فرق دارد کدخدای عده ای میرسی و میدهی ما را نجات از ستم ها و بلای عده ای عاقبت مشکل گشایی میکند ندبه های بی ریای عده ای! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
نشسته گوشه ای غرقِ عبادت توسل خوانده با عرض ارادت کنارِ سائلانِ صحن جامع دلم جا مانده در باب الجوادت(ع)! @marziyehatefi
🍃🏴 شرح عشق به نیت عنایت و شفاعت 🏴🍃 از اتاقِ خلوتم، از حسّ و حالِ دور و بر با خودم آورده ام بغض گلو و چشم تر خسته از بارِ گناهم، شانه ام سنگین شده تو فقط از حال نامعلوم ِ من داری خبر سال ها رزق مرا تا پشتِ در آورده ای سال ها حاجت گرفتم دوستت دارم اگر نفْس از قبر و قیامت غافلم کرده حسین(ع) نیستم آماده! نزدیک است هر لحظه سفر توبه های نیمه کاره، قول هایِ سَرسری خیرهایم را مبدّل کرده همواره به شر خوش بحال آنکه حیرانت شد و جز تو ندید شد تمام تار و پودش از نگاهت شعله ور شک ندارم می پذیری مهربان، با جان و دل هر که بردارد قدم سمت تو، حتی مختصر مثل آنها که به عشقت رفت «سر» از یادشان این وصیت را شنیدم از شهیدان مستمر: هر کسی که چشم خود را بست از نامحرمان میشود در روضه رزق اشک چشمش بیشتر روضه گفتم! دل تکانی خورد و از داغت شکست یادِ آن ساعت که آمد مادرت بالای سر یاد آن ساعت که افتادی میان قتلگاه خواهرت افتاد بعد از تو میان دردسر همسرت را که نگو...دق کرد از داغ تو و از غم ِ قنداقه و آغوش ِ خالی از پسر زیر لب با گریه شاید گفته باشد اینچنین حرمله(لع) گهواره اش را پس بده! با خود نبر! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅
داده ست چه قوّتی به دل با اعجاز تفسیر شد عاشقانه این راز و نیاز با ذکرعلی(ع)علی(ع)علی(ع) یک عمر است در حال عبادتیم و مشغول نماز! @marziyehatefi
🍃🏴 نذر شهادت غریبانۂ هفتمین نورهدایت 🏴🍃 -لطفا حق روضه ادا شود- داغ تو دور از تصور، خارج از تصویرها ماتمت افتاده بر جانِ غل و زنجیرها ذکر تو ذکر توسل کردن زندانیان ضامنِ تهمت-گرفتاران و بی تقصیرها حضرت موسی بن جعفر(ع)! با تو حاجتهایمان شد اجابت، رد نشد هرگز پس از تأخیرها نیمه شب پر میکشید از دست های بسته ات ذکر تسبیح و قنوت و موجی از تکبیرها از میانِ درب زندان نور تو معلوم بود داشت حتی نور تو بر دشمنت تأثیرها یک زن بدکاره آمد أشهدش را گفت و رفت هست عشقت باعث و بانیِ این تغییرها هتک حرمت ها به جای زهر، جانت را گرفت بیشتر از ضربِ تازیانه ها، تحقیرها... زهر هم دارد علائم، بدترینش تشنگی ست سوختی اما به یاد کشتۂ شمشیرها روضۂ جدّ غریبت عاقبت شد قاتلت یاد آن پیکر که زیرِ نیزه ها و تیرها- دست و پا میزد ولی چشمش به خیمه گاه بود وای از رزق حرام و وای از تزویرها می شکست ایکاش دستی که به رویش شد بلند می شکست ایکاش با دستش عصایِ پیرها! ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅ @marziyehatefi ┅─═ঊঈ🏴ঊঈ═─┅